emamian

emamian

طی روزهای گذشته اخباری درخصوص تشکیل ائتلافی متشکل از الاطار التنسیقی (چارچوب هماهنگی شیعیان) و ائتلاف عزم و اتحاد میهنی و ائتلاف السیاده و حزب دموکرات، منتشر شد.

این ائتلاف بیشتر از این که یک ائتلاف سیاسی و استراتژیک باشد، یک ائتلاف پارلمانی یعنی صرفا برای تشکیل دولت و اعلام موجودیت در پارلمان است. به عبارتی دیگر این ائتلاف شبیه تجمع چند حزب و ائتلاف به مانند الاطار التنسیقی نیست بلکه تا حدودی شبیه ائتلاف البناء (ائتلاف سازندگی) در سال 2018 می باشد که صرفا فقط در جهت تشکیل دولت، انجام شد و اندکی بعد از تحقق این هدف نیز عملا وجود خارجی نداشت. حال در این یادداشت به بررسی جوانب مختلف مربوط به ائتلاف اداره الدوله (ائتلاف اداره حکومت) خواهیم پرداخت.

تشکیل این ائتلاف ایده چه نیروی سیاسی بود؟

در واقع ایده تشکیل این ائتلاف از طرف الاطار التنسیقی در جهت تسریع هرچه بیشتر برای از سرگیری جلسات پارلمان و نیز تشکیل دولت بوده است. به طور دقیق تر همان بخش از الاطار التنسیقی که همیشه خواهان تعاملی قاطعانه با معترضین پارلمان در عراق بود، این گام را در این جهت برداشته است. اما اگر بیشتر بخواهیم درخصوص این موضوع تعمق داشته باشیم، شاید بتوان گفت، اولین بار این «عادل المانع» از ائتلاف دولت قانون (به رهبری نوری المالکی) بود که خبر از تشکیل چنین ائتلافی داد و شاید از همین جهت بتوان گفت که تشکیل این ائتلاف، ایده دولت قانون به رهبری نوری المالکی بوده است.

اعضای این ائتلاف نو ظهور در چه سطحی حضور داشتند؟

در واقع سطح حضور اعضای این ائتلاف در جلسه توافق برای تشکیل آن هم قابل توجه بوده است. طبق اخبار به غیر از ائتلاف عزم که با رئیس خود یعنی مثنی السامرائی حاضر شده بود، بقیه ائتلاف ها صرفا نماینده ای را برای حضور فرستاده بودند. حتی الاطار التنسیقی نیز از رهبران قوی خود مثل نوری المالکی یا شیخ قیس الخزعلی یا هادی العامری را مکلف به حضور نکرده بود بلکه از طرف آنان نیز فالح الفیاض حاضر شده بود. همچنین هادی العامری و حیدر العبادی هم ظاهرا موافقت خود را مشروط به رضایت جریان صدر به تشکیل دولت کرده اند. تمامی این ها نشان می دهد که این ائتلاف صرفا برای تحقق اهدافی مشخص و کوتاه مدت است و به هیچ وجه یک ائتلافی بلند مدت و استراتژیک نیست.

اما خارج از این ائتلاف موضع رهبران جریان صدر نیز قابل توجه بوده است. تا لحظه نوشتن این یادداشت و با وجود این که تقریبا دو روز از داستان تشکیل این ائتلاف گذشته است اما این جریان در تأیید یا انتقاد تشکیل این ائتلاف که عملا بر پایه نظام سهمبندی حزبی است و به شدت این جریان هم منتقد این نظام است، هیچ موضعی نگرفته است. اما این موضوع این جا جالب توجه می شود که قبل از تشکیل این ائتلاف، خمیس الخنجر رهبر ائتلاف السیاده، ظاهرا تماسی تلفنی با مقتدی صدر داشته است که طی این تماس تأکید کرده است که پیوستن ائتلاف السیاده به ائتلاف اداره الدوله به معنای ملحق شدن به چارچوب هماهنگی و ایستادن در مقابل صدر نیست و ائتلاف او قصد دارد با حضور در این این ائتلاف نو ظهور، مطالبات جریان صدر را پیگیری کند. همچنین طرفین توافق کردند که به زودی دیداری سه جانبه به همراه هیئتی از حزب دموکرات داشته باشند.

اما ضلع سوم داستان موضع جریان صدر را باید در پیشنهاد شیخ قیس الخزعلی در گفتگوی اخیر وی جست و جو کنیم؛ وی در این گفتگو صراحتا اعلام کرده است که الاطار التنسیقی آمادگی دارد در صورت اصرار جریان صدر، گزینه محمد شیاع السودانی را تغییر دهد و نیز با جریان صدر با فرض این که 73 نماینده در مجلس دارد به تعامل بپردازد و مناصبی را در دولت جدید به این جریان دهد که طبق چنین فرضی از 12 وزارتخانه ای که حق شیعیان است، نصف آن برای جریان صدر خواهد بود. اما فقط به این شرط که جریان صدر تشکیل دولت جدید را تأیید کند و مانند بقیه مسئولیت خود را در مقابل این تأییدیه بپذیرد. حال با توجه به سکوت جریان صدر تا بدین لحظه، این احتمال مطرح می شود که چه بسا تشکیل این ائتلاف و نیز از سرگیری جلسات مجلس ازچهارشنبه فردا با چراغ سبز این جریان هم بوده باشد و در نتیجه به چنین سهمبندی حزبی نیز که شیخ قیس الخزعلی مطرح کرده بود، راضی شود. هرچند که این صرفا یک احتمال است و احتمال دیگر که استمرار عدم موافقت این جریان است هم ممکن است همچنان وجود داشته باشد.

محتوای توافق میان احزاب شیعی و کرد و اهل سنت برای تشکیل ائتلاف اداره الدوله چیست؟

همانطور که گفتیم الاطار التنسیقی با هدف از سرگیری هرچه سریع تر جلسات مجلس و پس از آن انتخاب رئیس جمهور و نخست وزیر دست به چنین ائتلافی زد. زیرا الاطار التنسیقی برای از سرگیری جلسات مجلس برای انتخاب رئیس جمهور به حضور 220 نماینده نیاز دارد اما نهایت توان چارچوب هماهنگی جمع کردن 180 نماینده است. البته برنامه کاری جلسه روز چهارشنبه مجلس بدون موضوع انتخاب رئیس جمهور خواهد بود اما همین که جلسات از سر گرفته شود هم یک پیشرفت محسوب می گردد.

حال به دلایلی که در سطر پیش بیان شد، الاطار التنسیقی خود را ناچار دید که امتیازاتی را به حزب دموکرات و ائتلاف السیاده و نیز مستقلین بدهد. طبق تفاهمات صورت گرفته، الاطار التنسیقی برای نیروهای سیاسی اهل سنت متعهد شده است که الحشد الشعبی را از مناطق مسکونی نا آرام آنان خارج کند و سازمان بازخواست و عدالت (سازمانی برای پاکسازی ساختار دولت از اعضای حزب بعث بوده است) را منحل کند و قانون عفو عمومی را برای مجرمان اهل سنت عراق صادر کند. همچنین برای نیروهای سیاسی کرد هم الاطار التنسیقی متعهد شده است که قانون نفت و گاز را هرچه سریع تر تنظیم و تصویب کند و به اقلیم درخصوص موضوع منع صادرات نفت کمک کند و احزاب کرد را دوباره به کرکوک باز گرداند.

برای مستقلین هم الاطار التنسیقی متعهد شده است که منصب نائب اول رئیس پارلمان را به آنان بدهد که باسم خشّان و محسن المندلاوی دو گزینه این منصب هستند و هر دو نیز نماینده مستقل.

حال با توجه به امتیازات داده شده باید گفت که برخی از آن ها -البته در صورت تحقق و اجرا شدن- امتیازات بسیار مهمی هستند که اعطای آن ها و اجرایشان به مرور زمان ممکن است باعث انتقاد روز افزون جامعه شیعی از سیاستمداران خود شود. مثلا موضوع صادرات نفت اقلیم و مبالغ حاصل از آن، از حقوق مهم دولت مرکزی است و نمی شود مثلا پول صادرات نفت اقلیم به جیب خود اقلیم رود اما بصره از این حق محروم باشد و این انتقاد همیشه در جامعه شیعی وجود داشته است. یا مثلا موضوع حضور الحشد الشعبی در مناطق مسکونی اهل سنت برای عدم تکرار حوادثی مثل سقوط موصل است. و تمامی این امتیازات در مقابل صرفا از سرگیری جلسات مجلس بوده و موضوع تشکیل دولت هم یک امتیاز نسیه است که احزاب اهل سنت و کرد هم در کابینه آن مشارکت دارند!

در پایان باید گفت که این ائتلاف اگرچه باعث شد که اصل موضوع از سرگیری جلسات مجلس تحقق یابد اما موضوع تشکیل دولت و کابینه آن و پیش از آن انتخاب رئیس جمهور همچنان به عوامل دیگری من جمله توافق یا عدم توافق بین احزاب کردی و ایضا موضوع رضایت کامل صدر بستگی خواهد داشت.

نویسنده: شهاب نورانی فر، کارشناس حوزه عراق

در پی ورود تیم‌های مسلح و حجم بالای سلاح توسط گروهک‌های تروریستی کومله و دموکرات به شهرهای مرزی کشور برای ایجاد اغتشاش و آشوب، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دقایقی پیش مقرهای این گروهک‌ها در اقلیم کردستان عراق را مورد حمله قرار داد.

 در این عملیات مقرهای تجمع این گروهک‌های تروریستی زیر ضربات سنگین یگان‌های توپخانه‌ای نیروی زمینی سپاه قرار گرفته است.

آمار حجم دقیق تلفات و خسارات وارده به گروهک‌های تروریستی متعاقباً اعلام خواهد شد.

 

اطلاعیه سپاه

نیروی زمینی سپاه در اطلاعیه‌ای از آغاز عملیات یگان‌های قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) این نیرو برای انهدام مواضع گروهک‌های تروریستی و ضد ایرانی وابسته به استکبار جهانی در اقلیم شمال عراق که در روزهای اخیر با عبور از مرزهای جمهوری اسلامی ایران در شمال غرب کشور برخی پایگاه‌های مرزی کشورمان را مورد حمله قرار داده‌اند، خبر داد.

حمله توپخانه‌ای سپاه به مقرهای گروهک‌ تروریستی کومله در اقلیم کردستان + اطلاعیه سپاه

متن اطلاعیه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی تعرضات روزهای گذشته عوامل گروهک‌های تروریستی و ضد انقلاب وابسته به استکبار جهانی و لانه کرده در اقلیم شمال عراق مبنی بر عبور از مرزهای جمهوری اسلامی ایران و مورد حمله قرار دادن برخی پایگاه‌های مرزی کشورمان که با پاسخ قاطع رزمندگان اسلام همراه و با برجا گذاردن تلفات، منجر به فرار تروریست‌های مهاجم شده است، به استحضار ملت شریف، انقلابی و بیدار ایران اسلامی می‌رساند‌:

به رغم تذکرات و هشدارهای متعدد به مقامات اقلیم در خصوص جلوگیری از استقرار و فعالیت گروهک‌ها و تروریست‌های مزدور و اجیر شده ضد انقلاب علیه جمهوری اسلامی و قصور و بی توجهی آنان نسبت به اقدامات درخور و پیشگیرانه، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با به‌کارگیری یگان‌های عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) امروز (شنبه) انهدام مقرها و مراکز استقرار، طراحی و توطئه‌چینی گروهک‌های متجاوز تروریستی و ضد انقلاب در آن سوی مرزهای کشور در اقلیم شمال عراق را با عملیات آتشباری و حملات توپخانه‌ای آغاز کردند.

عملیات رزمندگان اسلام در راستای تضمین امنیت پایدار مرزی و تنبیه تروریست‌های جنایتکار متجاوز و مسئولیت‌پذیر کردن مقامات اقلیم در قبال مقررات بین‌المللی و وظایف قانونی خود ادامه خواهد داشت.

همچنین از مردم و ساکنین محلی عزیز اقلیم شمال عراق نیز درخواست می‌کنیم از نزدیک شدن به مقرها و مراکز مربوط به گروهک‌های تروریستی ضد ایرانی در منطقه خودداری و از محل استقرار تروریست‌ها فاصله بگیرند.

اطلاعات تکمیلی متعاقباً به آگاهی رسانده خواهد شد.

روابط عمومی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی



بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

این جلسه یکی از بهترین، لازم‌ترین و ان‌شاءالله مفیدترین جلساتی است که در این حسینیّه‌ی منتسب به امام بزرگوار تشکیل میشود. تمجید از پیش‌کسوتان وظیفه‌ی همه است؛ پیش‌کسوتِ در هر رشته‌ای برای علاقه‌مندان آن رشته محترم و مکرّم است. دفاع مقدّس ــ آن دوران پُرهیجان، پُرحادثه، پُرمعنا و پُرفایده ــ از جملهی حوادثی است که برای دیروز ما و امروز ما و فردای ما دارای اثر است؛ بنابراین پیشکسوتان در این حادثه، در این واقعهی مهم، قطعاً مورد توجّه و اهتمام و احترام باید قرار بگیرند. بنده مراتب احترامات خودم و ارادت خودم را به شما پیشکسوتان عزیز در دفاع مقدّس ــ چه کسانی که در اینجا حضور دارید، چه کسانی که در شهرهای گوناگون عرایض ما را میشنوند و در جلسات حضور دارند و چه دهها هزار نیروهای دیگری که در جلسات هم نیستند لکن جزو پیشکسوتها هستند ــ عرض میکنم.

در واقع پیشکسوتان، مصداق «اَلسّابِقونَ الاَوَّلون‌»(۲) هستند؛ مصداق «وَ السّابِقونَ السّابِقون»(۳) هستند؛ یعنی کسانی که زودتر از دیگران نیاز را شناختند و دانستند، برای برآوردن آن نیاز شتافتند؛ آن هم در میدان سختی مثل میدان جنگ، میدان جهاد، میدان فداکاری؛ [سابقون] اینها هستند؛ بنابراین تمجید از اینها و احترام به اینها وظیفهی همهی ما است.

خب سی و چند سال از پایان دفاع مقدّس گذشته. در واقع جمعبندیِ حوادث را از راه دور میشود انجام داد؛ وقتی که در وسط حادثه هستیم، درست نمیشود ابعاد حادثه را دید؛ یعنی شما وقتی در بحبوحهی دفاع مقدّس مشغول تلاش بودید، قطعاً نمیتوانستید مثل امروز ابعاد این حادثه را ببینید و خصوصیّاتش، عرض و طولش، عمقش، تأثیراتش را مشاهده کنید؛ امروز میشود. امروز میشود دفاع مقدّس را آن‌چنان که اتّفاق افتاده دید و من خیال میکنم هر چه بگذرد، اگر این کارهایی که آقای سردار باقری اینجا گفتند، خوب و کامل انجام بگیرد و توجّه به خروجیهای آن هم باشد، باز این معرفت و آگاهی بیشتر خواهد شد و دفاع مقدّس بیشتر شناخته خواهد شد و طبعاً در تاریخِ ما این برههی از زمان به عنوان یک برههی درخشان و تأثیرگذار، درست شناخته خواهد شد، و این کار لازم است و بایستی انجام بگیرد. من در مورد کارهایی که در زمینهی دفاع مقدّس باید انجام بگیرد ــ یعنی در مورد روایت این واقعهی مهم ــ در گذشته عرایض مفصّلی را گفته‌ام، امروز هم دو سه کلمه در آخرِ صحبتم عرض خواهم کرد، ولی باید توجّه بشود که این مسئله یک مسئلهی اساسی است. شما خیلی از مسائل دفاع مقدّس را میدانید، نسل جدید نه؛ نسل جدید خیلی از مسائل دفاع مقدّس را نمیداند. عرض من این است؛ من میگویم همان جوری که شما که خودتان در حادثه بودید قضایا را میدانید، ما باید کاری کنیم تا نسل امروز آن حادثه را همین جور بشناسد و ببیند و بداند؛ این، آن توقّعی است که بنده از خودم و از دیگران در این زمینه دارم.

خب حالا من چند مورد حقایقی از دفاع مقدّس را عرض میکنم و هدفم هم این است که این حرفها به گوش جوانهای ما برسد، به گوش نوجوان‌های ما برسد. بنده با جوانها تا حدودی مرتبطم؛ گاهی سؤال میشود، گاهی حرفی زده میشود، میبینم که خیلی از چیزها را نمیدانند، واقعاً اطّلاع ندارند. من میخواهم این حقایق، حقایق دفاع مقدّس، به گوش آنها برسد. البتّه ما حالا در این جلسهی محدود چند کلمه بیشتر عرض نمیکنیم، امّا کار عمده بر عهدهی متولّیان این امر است که بعضی هم در این جلسه تشریف دارید. حقایقی که ما دربارهی جنگ و دربارهی دفاع مقدّس به آن توجّه داریم ــ که بارها هم گفته‌ایم ــ امروز دیگر فقط ادّعا نیست. مثلاً یک روزی ما ادّعا میکردیم که همهی قدرتهای جهانی با ما میجنگیدند، جنگ ما یک جنگ بینالمللی بود؛ این را میگفتیم؛ شرق، غرب، ناتو، غیره و غیره. خب این، ادّعای آن روز ما بود، و ممکن بود کسی بگوید خب شما ادّعا میکنید؛ امروز خود آنها دارند میگویند این حرفها را؛ امروز اسناد و مدارک را خود آنها دارند منتشر میکنند و انسان میبیند اعترافها را، سندهای آنها را؛ [لذا] همان حرفها و ادّعاهای ما دارد ثابت میشود. این حقایقی که عرض میکنیم، از این قبیل است.

بله، حمله را صدّام کرد ــ که دیوانه‌ی قدرت [بود] ــ امّا پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی قرار داشت؛ بیشتر، غرب و کفّه‌ی دیگر هم رژیم شوروی و کشورهای شرقی تابع شوروی سابق؛ اینها پشت صدّام بودند؛ هم او را تشویق کردند که این کار را بکند ــ البتّه خود او قدرت‌طلب بود، زمینه‌ی او آماده بود برای این کار، [لکن] اینها هم تشویقش کردند، و به قول معروف، چراغ سبز به او نشان دادند ــ هم قول دادند که از تو پشتیبانی میکنیم و پشتیبانی هم کردند؛ یعنی به قولشان برای صدّام عمل کردند. پس طرفِ جنگ صرفاً صدّام و [رژیم] بعث عراق نبود بلکه استکبار جهانی بود، نظام سلطه بود.

یک حقیقتی که بنده میخواهم روی آن تکیه کنم، این است که حملهی نظامی به کشور بعد از انقلاب، غیر منتظره نبود؛ حمله‌ی اینها به نظام انقلابی یک امر طبیعی است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اینها از انقلاب بشدّت عصبانی بودند، و این، واکنش آنها بود به این انقلاب بزرگ. این انقلاب کارهایی را انجام داد که شاید خود ماها خیلی ملتفت ابعادش نبودیم؛ آنها آن روز بیشتر از خود ما میفهمیدند که چه اتّفاقی در دنیا افتاد با این انقلاب. صرفاً این [مسئله] نبود که انقلاب اسلامی ایران یک شکست سیاسیِ مقطعی به آمریکا یا به استکبار یا به مجموعه‌ی نظام سلطه وارد کند؛ فقط این نبود؛ این انقلاب، تهدیدِ امپراتوریِ نظام سلطه بود. حالا غالباً سنّ شماها اقتضا نمیکند که حوادث آن روزها را در اسناد و مدارک و مطبوعاتِ آن روزها دیده باشید، امّا واقع قضیّه این بود. آن روز در دنیا دولتها و ملّتها، یا وابسته‌ی به این جناح بودند یا وابسته‌ی به آن جناح بودند. البتّه وابستگی در انواع مختلف بود امّا وابستگی عمومی بود؛ یعنی کسی که متّکی به نظام غربی بود، به اعتماد آن نظام میتوانست دو کلمه علیه نظام شرقی حرف بزند؛ و عکسش هم همین جور. اینکه یک ملّتی، یک کشوری بِایستد و مستقلّ از این مجموعه‌ی امپراتوریِ نظام سلطه سینه سپر کند، حرف خودش را بزند، پیام نویی بدهد، این اصلاً قابل تحمّل نبود. اینکه یک ملّتی از آمریکا نترسد، از قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادیِ حاکم بر دنیای آن روز بیمناک نباشد، واهمه نداشته باشد، برایشان اصلاً قابل تحمّل نبود؛ آن هم نظام سیاسی‌ای که در یک جایی برپا شده که نقطه‌ی امید و اتّکاء و طمع‌ورزی کاملِ یکی از دو قدرت یعنی آمریکا بوده؛ در ایران.

نمیدانم این کتابها را، این نوشته‌ها را شماها می‌بینید، میخوانید، وقت میکنید یا نمیکنید؛ نگاهی که آن روز غربی‌ها و آمریکایی‌ها و بخصوص همین قدرتمندانِ غربی ــ آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی ــ به ایران داشتند، نگاهی بود کاملاً همراه با خاطرجمعی و اطمینان به سلطه و به اینکه میتوانند از منافع سرشار اینجا استفاده کنند بدون هیچ واهمه‌ای، بدون هیچ نگرانیای. در یک چنین جایی، حالا ناگهان یک انقلابی به وقوع بپیوندد، یک شخصیّتی مثل امام بزرگوار سر بلند کند، ملّت را بسیج کند، به صف کند و یک ملّتِ سی و چند میلیونیِ آن روز با تمام قدرت بِایستند؛ این اصلاً برای آنها قابل تحمّل نبود، لذا باید انتقام میکشیدند، انتقام میگرفتند، باید ضربهی متقابل میزدند، ضربههایی هم زدند، مؤثّر واقع نشد؛ هم کودتا راه انداختند، هم حملهی نظامیِ هوایی کردند در طبس، هم اقوام ایرانی را تحریک کردند؛ خیلی از این کارها کردند، [امّا] نشد، به جایی نرسید؛ [لذا] جنگ نظامی باید تحمیل میشد.  جنگ نظامی هم قاعدتاً از طرف یک همسایه باید میشد؛ جنگ نظامی تمامعیار به وسیلهی یک همسایه باید انجام میشد. این همسایه را خیلی راحت پیدا کردند؛ یک دیوانهی قدرت، جاهطلب، در همسایگی ایران؛ سوابقی هم داشتند، وادارش کردند، تحریکش کردند، وارد شد. بنابراین، این حرکت نظامی یک چیزی نبود که خلاف انتظار باشد؛ این باید قاعدتاً اتّفاق میافتاد.

من آن وقتها در وزارت دفاع بودم، رفت و آمدم زیاد بود، [وقتی] مینشستیم با مسئولین بالای نظامیمان صحبت میکردیم، آنها البتّه حدسهایی میزدند لکن مجموعهی انقلابیّون واقعاً باور نمیکردند که یک حملهی جدّیِ این جوری اتّفاق بیفتد؛ بله، درگیریهای مرزی بود، امّا یک حملهی همهجانبهی کاملِ این جوری را ماها خیلی ملتفت نمیشدیم، امّا آدمهای سابقهدار و مجرّبتر از ما ــ که ما آن وقت بیتجربه بودیم ــ آن کسانی که تجربهشان از ما بیشتر بود، میفهمیدند که یک چنین چیزی اتّفاق میافتد. احمد سکوتوره، رئیسجمهور گینه که جزو شخصیّتهای سیاسی برجستهی آفریقا بود و آدم مستقلّی هم بود، چند بار آمد ایران؛ اوایل ریاست جمهوری بنده بود که او با یک هیئتی آمده بودند برای اینکه از ما درخواست کنند که ما با عراق آتشبس بدهیم؛ تازه یکی دو سالی بود که جنگ شروع شده بود، آمده بودند برای اینکه بلکه آتشبس ایجاد کنند، امّا او خصوصی به من گفت که این را شما بدانید که این جنگ ناگزیر بود برای شما ــ مضمون حرفش این بود ــ برای خاطر اینکه هر انقلابی که نتوانند آن را ساقط کنند و ملّت انقلابی را به زانو دربیاورند، نهایتش یک چنین جنگی است؛ یک چنین جنگی حتماً تحمیل میشود و نمونههایی را ذکر میکرد که این [طور] شده و این کار هم کار قدرتهای استکباری است. او مرد مسنّی بود، پیرمردی بود آن وقت که این حرف را به بنده میگفت؛ میگفت امپریالیسم ــ به تعبیر او «امپریالیسم»، به تعبیر ما «استکبار» ــ دست برنمیدارد، دنبال میکند و این جنگ را تحمیل میکند.

خب، این یک حقیقت است. حالا یک عدّهای شروع کنند به تبلیغات که «آقا، چرا جنگ کردید با عراق؟»؛ انگاری ما لشکرکشی کردیم رفتیم عراق را فتح کنیم! چنین چیزی نبود. یا «چرا بعد از فتح خرّمشهر جنگ را ادامه دادید؟ میخواستید جنگ را تعطیل کنید»؛ خب خوشبختانه ــ یعنی حالا از یک نظر خوشبختانه ــ حادثهی تلخی در حملهی آخر جنگ اتّفاق افتاد، [بعد از آنکه] ما قبول کردیم، امام قبول کردند قطعنامه را؛ بنده هم به عنوان رئیسجمهور اعلام کردم و به سازمان ملل گفتم. بعد از آن، عراق به ما حمله کرد؛ بعد از آنکه ما قطعنامهی ۵۹۸ را قبول کردیم عراق که تقریباً پشت مرز رفته بود، یعنی بخصوص از منطقهی خوزستان و از همهی منطقهی اشغالی خارج شده بود دومرتبه آمد تا پادگان حمید(۴) که یکی از مناطق مهم و حسّاس است، و دوباره داخل کشور آمد. بعد که نیروهای ما هجوم کردند، از همهی جای کشور حرکت کردند و رفتند تو دهن آن مهاجمین زدند و بیرونشان کردند، قضیّهی مرصاد در غرب کشور شروع شد.

آنها خیال میکنند که اگر بعد از قضیّهی خرّمشهر ما دستمان را روی هم میگذاشتیم و کنار مینشستیم، قضیّه تمام میشد؛ تمام نمیشد، تازه شروع میکرد. آن روزی که خرّمشهر در عملیّات بیتالمقدّس فتح شد، بخش مهمّی از سرزمینهای ما هنوز زیر پای لشکر دشمن بود؛ یعنی بیحساب حرف زدن، بیمسئولیّت اظهار نظر کردن، یکی از ابتلائاتی است که واقعاً وجود دارد. مسئله این نبود که ما بخواهیم جنگ را شروع کنیم، ما بخواهیم حمله بکنیم، ما بخواهیم [ادامه بدهیم]؛ نه، مسئلهی یک سیاست راهبردی دشمن و نظام سلطه و امپراتوری نظام سلطه بود؛ مسئله این بود. آنها بایستی ملّت ایران را به زانو در میآوردند، دنبال این بودند؛ باید نظام جمهوری اسلامی را که در مقابل آنها سینه سپر کرده بود به خاک سیاه مینشاندند؛ خواستهی آنها این بود، دنبال این بودند. یکی از حقایق مهمّ دفاع مقدّس این است که بدانیم طرف ما در دفاع مقدّس چه کسی بود، انگیزهی او چه بود و چرا حمله کرد؛ این یکی از مسائل مهم است که اشارهای کردم. خب، این حقیقت اوّل.

حقیقت دوّم که آن هم بسیار حقیقت مهمّی است، این است که این سه عنصرِ قدرت انقلاب [یعنی] آن اقتدار عظیم انقلاب و آن قدرت جوشان انقلاب، و رهبری امام که عنصر بسیار مهم و مؤثّری بود، و خصوصیّات برجستهی ملّت ایران ــ که حالا [در مورد] آن خصوصیّات برجسته ممکن است اگر یادم بماند و وقت باشد، مختصری عرض کنم ــ موجب شد که این تهدید تبدیل بشود به فرصت. جنگ حادثهی تلخی است، یک تهدید قطعی است امّا فوَران انقلاب و قدرت انقلاب و رهبری امام و خصوصیّات ملّت ایران توانست این تهدید بزرگ را تبدیل کند به فرصت بزرگ که این یکی از آن فصلهای شورانگیز دفاع مقدّس است؛ در این زمینه خیلی باید کار بشود؛ خیلی باید کار بشود. فرصتهایی که در اثر دفاع مقدّس برای کشور پیش آمد، برای اکثر مردم ناشناخته است؛ اتّفاقاتی افتاد که حالا من یک اشارهی کوتاهی به بعضی از اینها میکنم لکن همهی قضیّه، اینهایی نیست که من عرض میکنم؛ خیلی بیش از اینها است.

خب، ما ببینیم هدفهای جنگ چه بود، چرا به ما حمله شد، چرا صدّام به ما حمله کرد. هدف او در مرحلهی اوّل، تجزیهی کشور و جدا کردن یک بخش مهمّ کشور یعنی خوزستان بود؛ در مرحلهی اوّل، هدف این بود که اینجا را جدا کنند؛ که خب مردم خوزستان و [مردم] عربِ خوزستان علیرغم دشمن، یکی از بهترین دفاعها را خودشان انجام دادند. بله از همهی کشور به خوزستان رفتند امّا در خود خوزستان، یک مجاهد و مبارزی مثلاً مثل شهید علی هاشمی(۵) ــ ‌که از اهواز است؛ عربِ اهوازی است ــ جزو شخصیّت‌های برجستهی درجهی یک دفاع قرار میگیرد؛ یعنی خوزستانیها این جوری حرکت کردند در مقابل دشمن؛ خب این هدفِ مرحلهی اوّل بود.

لکن در مراحل بعدی ــ همین طوری که گفتیم ــ بحث به زانو درآوردن ملّت ایران بود. آنها میخواستند جمهوری اسلامی را براندازی کنند، میخواستند سرنوشت ایران را تغییر بدهند؛ هدف این بود. میخواستند سرنوشتی را که به وسیلهی انقلاب ترسیم میشد، تغییر بدهند و سرنوشت ایران را عوض کنند؛ هدف این بود. میخواستند صدای ملّت ایران را در گلو خفه کنند. ملّت ایران یک پیام جدیدی داشت، یک حرف نویی به دنیا عرضه کرد. «جمهوری اسلامی» یک حرف نو است. «مردمسالاری دینی» یک حرف جدید است، یک ترتیب تازه برای زندگی است، یک سبْک جدید برای زندگی ملّتها است؛ خواستند این پیام که پیامِ مقاومت است، پیامِ ایستادگی است، پیامِ عدم تسلیم در مقابل زورگویی است، پیامِ مقابلهی با ظلم است، پیامِ مقابلهی با تبعیضِ بینالمللی است نرسد؛ خواستند این پیام را خفه کنند؛ هدف این بود.

خب این ملّت توانسته بود به یک رژیم فاسدِ وابسته پایان بدهد؛ علاوه بر این توانسته بود یک قدرت بزرگی مثل آمریکا را تحقیر کند. میخواستند کاری بکنند که ملّتهای دیگر عبرت بگیرند؛ بفهمند که اگر کسی علیه آمریکا قیام کرد و کارهایی از این قبیل کرد، مثل ملّت ایران که سرکوب شد، سرکوب خواهد شد؛ ملّتهای دیگر [این را] بفهمند و باب مقاومت بسته بشود؛ هدف نهایی و اساسی این بود.

خب حالا پاسخ ملّت ایران چه بود؟ ملّت ایران همهی این هدفها را خنثی کرد و خودش را بالا کشید، و درست نقطهی مقابل آن کاری که آنها میخواستند اتّفاق بیفتد، اتّفاق افتاد. اینکه گفتم این یک فصل بسیار شورانگیز است و فصل هیجانآوری است، از این جهت است. ملّت درست عکس آنچه آنها دنبالش بودند و آرزویش را داشتند و برایش این همه خرج کردند، و نقطهی مقابل آن را به تحقّق رساند.

اوّلاً همان طور که اشاره کردم، همان بخشهایی که میخواستند جدا کنند از کشور، مردمِ آن بخشها خودشان پُرانگیزه ایستادند؛ به وسوسهی عرب بودن و همزبان بودن و این قبیل حرفها اعتنائی نکردند، ایستادند. خود من در اطراف اهواز در یک روستایی، خانوادهی عربی را دیدم که وقتی نیروهای دشمن، نیروهای بعثی، از آنجا خارج شدند و ماها وارد شدیم، با دیدن ما مثل اینکه جشن باید بگیرند، این جور خوشحالی میکردند. یک خانوادهی عرب بودند؛ [افراد] عربی که فارسی هم نمیفهمیدند؛ این را ما دیدیم به چشم خودمان. با آنها همدل نشدند، با آنها همراهی نکردند، علیه آنها ایستادند و قیام کردند و مبارزه کردند و شهید دادند. خب، وسوسههای آنها که دائم وسوسه میکردند، نتوانست اینها را سست کند. عناصری هم در داخل مجموعهی ایرانی داشتند که برای آنها کار میکردند؛ این هم بود، امّا هیچ کدام از اینها نتوانستند کاری را که میخواستند انجام بدهند.

ثانیاً دفاع مقدّس میدان بُروز باورهای دینی و سجایای اخلاقی ملّت ایران شد. یک خصوصیّاتی در ملّتها هست که حالا [ناشی از] آثار(۶) تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی یا اقلیمی است ــ هر چه هست ــ ملّتها خصوصیّاتی دارند که گاهی این خصوصیّات بُروز نمیکند؛ یعنی عرصهای برای بُروز پیدا نمیکند. دفاع مقدّس عرصهای شد برای بُروز برترین سجایای ملّت ایران؛ این گذشتها، این مجاهدتها، این دینباوریها؛ چه کسی باور میکرد؟ چه کسی تصوّر میکرد؟ از سراسر کشور خانوادههایی فرزندان خودشان را با طوع و رغبت فرستادند به عرصهی دفاع مقدّس؛ احتمال هم میدادند کشته بشوند امّا در عین حال با طوع و رغبت فرستادند؛ پدرها و مادرهای پُرگذشت، همسران فداکار. همهی کشور در واقع شد عمق دفاعی جبههها. صف اوّل جبههها جنوب کشور و غرب کشور بود امّا همهی کشور شد عمق دفاعی این صف اوّل؛ چه آنهایی که رفتند جنگ، چه آنهایی که پشتیبانی کردند، چه آنهایی که همراهی فکری کردند، چه آنهایی که تشویق و تحریص کردند، همراهی زبانی کردند، چه آنهایی که نشستند مبنای دینی جنگ را مشخّص کردند؛ اینها همه پشتیبانی کردند؛ اینها خصوصیّات برجستهی ملّت ایران بود؛ اینها ظاهر شد، بُروز کرد. پشتیبانیها، هدایای مردمی؛ شهر و روستا، مسجد و هیئت، حوزه و دانشگاه، همهوهمه در خدمت جنگ قرار گرفتند؛ در خدمت دفاع، در خدمت انقلاب قرار گرفتند؛ این [دستاورد]، بُروز خصوصیّات ملّت ایران بود.

یک دستاورد دیگر، اتّحاد ملّت بود. آنهایی که آن زمان را یادشان است میدانند، در سطوح بالای سیاسی کشور ایجاد اختلاف صورت میگرفت؛ در هنگامی که جنگ شروع شد، یکی از مشکلات ما آن وقت همین بود: اختلافات بین رئیسجمهور و نخستوزیر به خاطر بداخلاقیها و کجرفتاریهای رئیسجمهور که مردم را به دو قسمت تقسیم کرده بودند و در واقع داخل خانوادهها حتّی دودستگی و دوفرقگی و اختلاف به وجود آورده بودند. گروهکها هم به نفع خودشان همین طور مشغول ایجاد تفرقه بودند؛ مردم را گروهگروه میکردند. دفاع مقدّس آمد و مردم را یکپارچه کرد، دفاع مقدّس مردم را متّحد کرد؛ همهی کشور پشت [سر] دفاع مقدّس یکپارچه شد. البتّه همیشه استثناهایی وجود دارد امّا آحاد مردم، بدنهی مردم  یکپارچه شدند و همه در خدمت دفاع مقدّس قرار گرفتند.

یک دستاورد دیگر، یکی از موارد تبدیل تهدید به فرصت، مسئلهی اقتدار نظامی کشور بود. هنگامی که جنگ شروع شد، وضع ما از لحاظ نظامی خوب نبود: ارتش ضربه خورده بود؛ از قبل از انقلاب ضربه خورده بود، در جریان انقلاب و بعد از انقلاب ضربههایی خورده بود؛ سپاه هنوز ریشهدار نشده بود، جانی پیدا نکرده بود. دفاع مقدّس توانست از طرفی، آزمون وفاداری ارتش جمهوری اسلامی به نظام مقدّس اسلامی بشود که تواناییهای خودش را به میدان آورد و شخصیّتهای برجستهای از آن، کارهای بزرگی انجام دادند؛ از یک طرف، سپاه به عنوان یک حقیقت درخشنده سر برآورد و طلوع کرد. اگر دفاع مقدّس نبود، ممکن بود حتّی جسم سپاه و پیکرهی سپاه هم باقی نمانَد؛ مثلاً سرنوشتی مثل کمیتهها پیدا کند. دفاع مقدّس بود که توانست سپاه را با این نظم، با این انتظام، با این تدبیر بیاورد وسط میدان.

محبوبیّت نیروهای مسلّح افزایش پیدا کرد. وقتی که در یک کشوری مردم به نیروهای مسلّح علاقه پیدا میکنند، محبّت پیدا میکنند، احساس امنیّت در آن کشور به وجود میآید؛ وقتی مردم خاطرشان از ارتش و سپاه جمع است، طبعاً یک احساس امنیّتی در مردم به وجود میآید. خیلی مهم است این احساس امنیّت، و این اتّفاق افتاد؛ دفاع مقدّس این احساس امنیّت را به آنها داد. و البتّه این را همین جا که مسئولین محترم ارتش و سپاه حضور دارند عرض بکنم که این محبوبیّت و این اقتدار تا وقتی است که نیروهای مسلّح، حرکت پیشروندهی خودشان را با همان شتابی که دارند حفظ کنند؛ یعنی بایستی از دشمن عقب نمانند. البتّه ما تا امروز خیلی خوب حرکت کردهایم؛ نیروهای ما در بخشهای مختلف، در سازمانهای مختلف پیشرفتشان خیلی خوب بوده، یعنی داوری بنده در این زمینه این است که این پیشرفت، پیشرفت خوبی بوده لکن بایستی خطرِ توقّف را همیشه در نظر داشت. توقّف یک خطر است و هر آن، ممکن است پیش بیاید. توقّف هم یعنی عقبگرد؛ توقّف به معنای در یک جا ماندن نیست؛ وقتی که یک لحظه ایستادید، عقب رفتهاید؛ چون دشمن در حال حرکت کردن به جلو است. باید مواظب باشید. این را، هم مسئولان نظامی باید توجّه کنند، هم مسئولان کشوری؛ دولت و مجلس باید بدانند که پشتیبانی از نیروهای مسلّح یکی از کارهای واجب است.

خب، امروز خوشبختانه کشور به مرحلهی بازدارندگی رسیده؛ یعنی وضع نظامی کشور و امنیّتی که از این ناحیه به وجود می‌آید، به جایی رسیده که کشور از لحاظ تهدید خارجی در حال بازدارندگی است؛ یعنی نگران نیست، احساس قدرت میکند، دیگران هم میدانند این را، مخالفین و دشمنان هم این را میدانند. این هم یک نکته.

آن وقت در بحث نیروهای مسلّح، من این را هم عرض بکنم ــ البتّه شماها که خودتان بوده‌اید و میدانید؛ آنهایی که نبودند یا نسلِ جوانِ امروز که حوادث جنگ را از نزدیک ندیدند [هم بدانند] ــ گاهی مثلاً گفته میشود موج انسانی و جوانها و مانند اینها [جنگ را پیش برد]؛ قضیّه این جوری نبود؛ در مجموعهی حرکات نظامی هشتساله، تدبیر و عقلانیّت به طور محسوسی وجود داشت. حالا در گزارش سردار باقری بود که بعضی از این راهها و روشها و به تعبیر صحیح، راه‌کنشها ــ ترجمهی تاکتیک ــ که در دفاع مقدّس به کار برده شد، ابتکاری بود و بنا است که اینها در کتابهای درسی برود یا رفته یا خواهد رفت. واقع قضیّه این است؛ یعنی انسان وقتی نگاه میکند، فرض کنید آن حرکتی یا آن راهکنشی که مثلاً در عملیّات فتحالمبین اتّفاق افتاد، قابل تدریس است، قابل نشان دادن به دنیا است؛ طرّاحی‌اش کار کوچکی نبود؛ حالا عملش یک بحث دیگر است؛ نفْس طرّاحی. یا در عملیّات بیتالمقدّس که دشمن طرف غرب ما است و منطقهی جنوب اهواز را، مثلاً فرض کنید که آن صحرای عظیم را و مناطق آنجا را گرفته، ما قاعدتاً باید از شمال بیاییم طرف جنوب و با این برخورد کنیم؛ طبیعت قضیّه و ظاهر قضیّه این است؛ امّا طرّاحان در ستادهای عملیّاتی و در قرارگاههای اصلی به راه جدیدی دست پیدا میکنند: به جای اینکه از شمال بیایند روبهرو بشوند، از طرف شرق می‌آیند به طرف غرب، کارون را قطع میکنند، و دشمن را محاصره میکنند که خود دشمن وقتی که احساس میکند این جور مورد تهاجم قرار گرفته، از ترس محاصره شدن، بخش عظیمی از دشمن از این منطقه خارج میشوند و میروند. اینها تدبیر است، اینها عقلانیّت است، اینها چیزهایی نیست که بشود آسان از نظر دور کرد، اینها بسیار مسائل مهمّی است؛ تدبیر و عقلانیّت. در بسیاری از مناطق عملیّاتی ما نظایر این را میشود دید؛ هم در غرب وجود داشت، هم در جنوب به تکرار و تعدّد وجود داشت. یا آن مسئلهی والفجر هشت و عبور از اروند، مسئلهی کربلای پنج، عملیّات بسیار مهمّ خیبر، و قضایای دیگر؛ که این کارهایی که آنجا انجام گرفت، طرّاحیهایی که آنجا انجام گرفت، اینها طرّاحیهایی بود که کمتر نظایر آن را انسان مشاهده میکند؛ عقلانیّت بود. این هم یک نکته.

یک مسئلهی دیگر که این هم جزو همین مصادیق تبدیل تهدید به فرصت است، این است که دفاع مقدّس یک اصل را برای ملّت ایران ثابت کرد و آن اصل، این است که صیانت کشور و بازدارندگی کشور از دستاندازی دشمن با مقاومت به دست میآید نه با تسلیم؛ این شد یک اصل. همان روز، همان اوایل هم کسانی بودند که معتقد به تسلیم بودند، منتها با شکلهای مختلفی؛ حالا صریحاً ممکن بود اسمش تسلیم نباشد امّا معنا و باطنش تسلیم بود که امام [در مقابل آنها] در بخشهای مختلف و مراحل مختلف محکم ایستاد. در مجموعِ جهاد دفاع مقدّس، ملّت ایران فهمید که پیروزی، پیشرفت، عقب ماندن دشمن، صیانت کشور، با مقاومت به دست میآید نه با تسلیم؛ این را فهمیدیم؛ این را ملّت ایران به دست آوردند؛ این شد یک اصل برای ما. ما از این اصل در بسیاری از مسائل گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و غیره استفاده کردیم و استفاده میکنیم. موضع کشور در بسیاری از این مسائل و سرفصلها موضع ایستادگی است، موضع اقدام است، موضع پیشرفت است، نه موضع تسلیم و عقبنشینی. این احساس که باید مقاومت کرد، موجب شد که هم اطمینان و اعتماد به نفْس داخلی به وجود بیاید ــ یعنی در داخل سیاسیّون کشور، عناصر فعّال کشور، فعّالان فرهنگی کشور، یک اعتماد به نفسی پیدا کنند در همهی قضایای گوناگونی که برای یک کشور پیش میآید و یک اطمینانی پیدا کنند ــ و هم به دشمن یاد داد که در محاسبات خودش قدرت داخلی ایران را به حساب بیاورد، مقاومت ایران را به حساب بیاورد. ما خوشبختانه با همین روحیه توانستیم تعدادی از نقشههای مهمّ دشمن را به شکست بکشانیم. نیروهای سیاسی ما، نیروهای نظامی ما توانستند در بسیاری جاها دشمن را ناکام بگذارند؛ دشمن فشار حدّاکثری را تحمیل کرد، ناکام شد؛ دشمن طرح خاورمیانه‌ی جدید(۷) را به میدان آورد، ناکام ماند؛ دشمن تعرّض به مرزهای ما را از هوا و دریا به نحوی شروع کرد، ناکام ماند؛ پرندهی هواییاش را زدند،(۸) متجاوز دریاییاش را تصرّف کردند؛(۹) اعتماد به نفْس ملّی یعنی همین؛ این ناشی از همان اصل آموختهشدهی در دفاع مقدّس است که مقاومت، راه صیانت کشور است.

حالا در این زمینهها عرض کردم، بحث خیلی زیاد است؛ نه وقت هست، نه حالا اقتضا هست که بیش از این در این زمینه صحبت کنیم لکن از جملهی نکات مهمّی که من در این زمینه روی آن اصرار دارم که تکرار بشود، مسئلهی روایت درست جنگ است که من بارها تأکید کردهام.(۱۰) این فعّالیّتهایی که تا حالا شده فعّالیّتهای خوبی بوده؛ یعنی فعّالیّتها، فعّالیّتهای خوبی است. من به دوستان هم بیرون [از حسینیّه] که این نمایشگاه را نگاه کردیم گفتم؛ آنچه تا حالا اتّفاق افتاده زیرساخت است؛ اینها زیرساختهایی است که برای فعّالیّت فرهنگی، فعّالیّت فکری، فعّالیّت سیاسی، فعّالیّت  تاریخی، از این زیرساختها میشود استفاده کرد؛ امّا این فعّالیّتها لازم است؛ باید خروجی کارها را مشاهده کنید. آن وقتی احساس رضایت کنید که ببینید نوجوان دبیرستانی شما، جوان دانشجوی شما با همان چشم به دفاع مقدّس نگاه میکند که شما نگاه میکنید و همان برداشت را از دفاع مقدّس و از حوادثی که در پی دفاع مقدّس پیش آمده دارد. اگر چنانچه این [طور] شد، موفّقیّت در آینده در میدانهای گوناگون حتمی است؛ کما اینکه ما تا حالا هم موارد مختلفِ روایتهای درست و تأثیر آن را دیده‌ایم. همین جوانهایی که رفتند در دفاع از حرم و به شهادت رسیدند، کسانی هستند که سالها بعد از پایان جنگ به دنیا آمده بودند. [درک] ماجراهای مهمّ شهدای بزرگِ دوران دفاع مقدّس، فرض کنید یک جوانی مثلاً مثل شهید حججی[۱۱) را یا آن جوان دُرچهای(۱۲) را یا دیگری را وارد میدان میکند، و با آن شهامت و شجاعت و مثل همان دوران دفاع مقدّس، میروند و مجاهدت میکنند و به شهادت میرسند.

البتّه سعی دشمن این است که در همین مسئلهی روایت، نقطهی مقابلِ حقیقت عمل بکند. دشمن، فرازها و اوجها را انکار میکند؛ اگر یک مورد یک حضیضی(۱۳) وجود داشته، آن را بزرگ میکند؛ بدون شک این کار دشمن است. آنها کار فرهنگی را، کار تبلیغی را، کار رسانهای را با شدّت و حدّت دارند انجام میدهند؛ آنها سعی میکنند با تبلیغات، با فعّالیّتهای رسانه‌‌ای، هیبت و شوکت استکبار را به رخ جوانها بکشند؛ زرق و برق آنها را در چشم اینها جلوه بدهند؛ تلخیها و تاریکی آنها را پنهان کنند و در نقطهی مقابل، اوج و اهمّیّت و فیض ناشی از دفاع مقدّس و مسائل حول و حوش آن را پنهان کنند؛ میخواهند مردم را بترسانند از آنها. وقتی که زرق و برق دشمن در چشم مخاطبینِ ملّتهای دیگر مثل ملّت ما [در سابق]، جلوه میکند، وقتی هیبت و شوکت دروغین دشمن به رخ چشمها کشیده میشود، نتیجهاش در میدان سیاسی، ترس از دشمن است؛ در میدان فرهنگی، خضوع در مقابل دشمن و خودکمبینی در مقابل دشمن است؛ لذاست که این کار روایت، کار بسیار مهمّی است.

سعی بشود روایتهای مخدوش و غلط و دروغ در مورد دفاع مقدّس پاسخ داده بشود، و همچنین این [گونه] روایتها در مورد اصل انقلاب پاسخ داده بشود. الان هم مشغولند؛ من میبینم بعضی از کتابها را که صهیونیستها یا آمریکاییها یا اروپاییها مینویسند. فیلم میسازند، کتاب مینویسند برای اینکه بدروغ یک نقطهی تاریکی را در انقلاب و در حرکت ملّت ایران و در ارکان انقلاب وانمود بکنند؛ در مقابل اینها باید تلاش کرد. کسانی که اهل کارند، اهل فکرند، اهل هنرند، باید بتوانند انشاءالله کارهایی را انجام بدهند.

به هر حال حرف در این زمینه باز هم هست و زیاد است. امیدواریم که خداوند به شماها توفیق بدهد تا بتوانید آنچه را بر عهدهی یکایک ما است، انشاءالله انجام بدهید. و مجدّداً نسبت به پیش‌کسوت‌های دفاع مقدّس و سابقهدارها و همان واقعاً السّابقون الاوّلون، ارادت و احترام خودمان را عرض میکنیم، و امیدواریم که خدای متعال بر درجات امام راحل بزرگوار که او این راه را به روی همهی ما باز کرد بیفزاید، و ارواح مطهّر شهدای عزیز ما را عالی کند و آنها را از ما راضی کند انشاءالله.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 
در ابتدای این دیدار ــ که به صورت تصویری با مراکز استانها در ارتباط بود ــ سرلشکر محمّد باقری (رئیس ستاد کلّ نیروهای مسلّح) گزارشی ارائه کرد.
سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۱۰۰؛ «اوّلین پیشگامان ...»
سورهی واقعه، آیه‌ی ۱۰؛ «و گروه پیشتازِ پیشتازان»
حدوداً در کیلومتر ۴۰ جادّه‌ی اهواز به خرّمشهر
از فرماندهان سپاه در خوزستان
تأثیرات
این طرح در سال ۲۰۰۶ توسط کاندولیزا رایس (وزیرخارجهی وقت آمریکا) مطرح شد. بر اساس این طرح، ناآرامی، بی‌نظمی، اختلاف و خشونت در منطقه‌ی به اصطلاح خاورمیانه ــ از لبنان، فلسطین و سوریه تا عراق، خلیج فارس، ایران و مرزهای ناتو در افغانستان و تا شمال آفریقا ــ گسترش می‌یافت. و این فرصت را به رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس قرار میداد تا بتوانند نقشه‌ی خاورمیانه را براساس نیازها و اهداف خود ترسیم کنند.
از جمله میتوان به انهدام پهپاد گلوبال هاوک آمریکا در منطقه‌ی خلیج فارس توسّط نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره کرد.
از جمله، میتوان به توقیف شناور متجاوز بدون سرنشین آمریکا در روز ۸ شهریور ۱۴۰۱ توسّط نیروی دریایی سپاه پاسداران اشاره کرد.
(۱۰ از جمله، بیانات در مراسم شب خاطره‌ی دفاع مقدّس (۱۳۹۷/۷/۴)
(۱۱ شهید محسن حججی، در ۶ مرداد ۱۳۹۶ در منطقه‌ی تنف سوریه به اسارت نیروهای داعش درآمد و دو روز بعد با جدا شدن سر از بدن به شهادت رسید.
(۱۲ شهید ابوالفضل علیجانی، در ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ حین عملیات مستشاری در سوریه به شهادت رسید.
(۱۳ پایین‌ترین حدّ چیزی
بسم الله الرّحمن الرّحیم

خیلی خرسندم، و خدای متعال را شاکرم که این جلسه‌ی نورانی و بابرکت را یک بار دیگر در این حسینیّه دیدیم و از آن فیض بردیم. دلهای پاک و صاف شما، دلهای روشن شما کیفیّت میدهد به دعا و به نصیحت و به موعظه و به مرثیه‌خوانی و همه چیز. اصل قضیّه دل است؛ دلِ روشن و پاک که بحمدالله منشأ و منبعش شماها هستید. این قاری محترم خوش‌سلیقگی به خرج دادند، این آیه را برایمان خواندند: اِنَّهُم فِتیَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِم وَ زِدناهُم هُدًى.(۱) ان‌شاءالله شماها مصداق این آیه‌ی شریفه باشید: جوانهایی که ایمان آوردند، ایمان در دل آنها راسخ شد و به همین جهت هم خدای متعال هدایتش را بر آنها افزایش داد. سعی کنیم این جوری باشیم.

اربعین، پرچم سربلند حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) است. [مراسم] اربعین امسال از همه سال، از همه‌ی سالها، از همه‌ی دوران تاریخ، باشکوه‌تر و معظّم‌تر انجام گرفت. حقّاً و انصافاً باید گفت حادثه‌ی اربعین، این پیاده‌روی، این حضور همگانی مردم مسلمان، یک پدیده‌ی معجزه‌گون و معجزه‌آسا است. این یک چیز طبیعی نیست. با هیچ ترتیبی، با هیچ تدبیری، با هیچ دستی، با هیچ سیاستی امکان نداشت و امکان ندارد یک چنین حادثه‌ای پیش بیاید؛ این فقط دست خدا است.

خب، این مژده است. این برای من و شما مژده و بشارت است. پیدا است که دست خدای متعال در حال اقدام برای پیشرفت داعیه‌ی اسلام‌خواهی و اسلام‌گرایی است و پرچم اسلامِ اهل‌بیت را روزبه‌روز خدای متعال دارد بلندتر میکند. این نشانه‌ی آن است که راه پیش روی ما راه روشنی است، ان‌شاءالله راه پیمودنی است.

من به شما جوانهای عزیز توصیه میکنم قدر هیئتهایتان را بدانید. من همیشه به جوانها میگویم قدر جوانی‌تان را بدانید؛ این امروز هم هست. قدر جوانی را بدانید، امّا قدر این هیئتها را بدانید. این هیئتها گنجینه است؛ حقیقتاً گنجینه‌ی معتبر و باارزشی است. هیئت حسینی به معنای یاد و تبیین است. هم یاد است، هم تبیین است. یعنی هیئت باید این جور باشد: هم یاد را زنده کند، هم پایگاه و مرکز تبیین باشد. این برای امروز ما لازم است. شما میدانید؛ رهزنانی هستند که نمی‌پسندند امثال حرکتِ شما جوانها را؛ رهزنانی هستند که نمی‌پسندند حادثه‌ای مثل حادثه‌ی اربعینِ بین نجف و کربلا را؛ نمی‌پسندند این حضور پُرشور و شورانگیز مردم را؛ [لذا] مشغول تلاشند، مشغول کارند.

باید دلها آماده باشد و همه‌ی ما پای کار باشیم. هر کسی وظیفه‌ای دارد، من هم وظیفه‌ای دارم، شما هم وظیفه‌ای دارید، مسئولین محترم کشور هم وظایفی دارند؛ هر کس وظیفه‌ای دارد. سعی کنید جای خودتان را، وظیفه‌ی خودتان را مشخّص کنید برای خودتان؛ بدانید که چه کار باید بکنید.

به نظر من، این دو جمله‌ی حیاتی و اساسی و جاودانی قرآن که «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر»،(۲) برای ما همیشه دستورالعمل است و امروز بیش از همیشه. تواصی به حق یادتان نرود؛ تواصی به صبر یادتان نرود. صبر یعنی پایداری، یعنی ایستادگی، یعنی خسته نشدن، یعنی خود را در بن‌بست ندیدن؛ این معنای صبر است. راه حق را بروید، دیگران را هم به راه حق بکشانید. کوشش کنید؛ بچّه‌های مؤمن، مسلمان، علاقه‌مند، هیئتی و به معنای واقعی کلمه قرآنی و اسلامی سعی کنند در محیط دانشگاه، در محیط‌های گوناگون تأثیر بگذارند، محیط را به همان رنگی که خودشان به آن معتقد هستند ــ به راه خدا ــ منوّر کنند و ملوّن(۳) کنند. و این تواصی بر شما لازم است، برای ما لازم است. امروز، هم به حق تواصی کنید، هم به صبر. نگذارید محیط، محیط خسته‌ای بشود، محیط ازکارافتاده‌ای بشود.

از خداوند متعال برای همه‌ی شما توفیق طلب میکنم. از برادران و خواهرانی که به خاطر وضعیّت بیماری و کرونا و امثال اینها و محدودیّتهایی که وجود دارد، نتوانستیم بیشتر از جمع حاضر در این حسینیّه اجتماع آماده کنیم معذرت میخواهم و به همه‌ی آنها سلام میرسانم و به همه‌ی کسانی که به من اظهار لطف کردند و از دور سلام رساندند، من هم به آنها سلام میکنم و توفیقاتشان را از خدا مسئلت میکنم.

ان‌شاءالله روح مطهّر امام از من و شما راضی باشد؛ ارواح مطهّر شهدا از ما راضی باشند؛ روح مطهّر اباعبدالله الحسین (صلوات الله علیه و سلام الله علیه) از ما راضی باشد و قلب مقدّس امام زمانمان از ما راضی باشد.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
 
سوره‌ی کهف، ‌بخشی از آیه‌ی ۱۳
سوره‌ی عصر، بخشی از آیه‌ی ۳
رنگآمیزی

یکی از امامان معصوم و نوه ی بزرگ پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ حضرت امام حسن مجتبی است که مورد ظلم بنی امیه و دیگر دشمنان واقع شده و با زهر کینه به شهادت رسیده و بعد از شهادت نیز، جنازه مطهر آن حضرت مورد حمله و تیرباران واقع شد.[۱]

این دشمنان چه کسانی بودند؟ و چرا با امام حسن مجتبی که به گفته پیامبر سید جوانان اهل بهشت بود این گونه برخورد کردند؟ و هدفشان چه بود؟

به گفته مورخین یکی از افرادی که در آزار و اذیت امام حسن ـ علیه السلام ـ ، چه در حال حیات و چه بعد از شهادت آن حضرت نقش مؤثری داشت، معاویه پسر ابی سفیان است. او از طرف امام حسن برای آینده ی بنی امیه احساس خطر می‌کرد و سرانجام با دروغ و تزویر جَعده- که همسر امام حسن بود- را وادار کرد که آن حضرت را به شهادت برساند.[۲]

فرد دیگری که عداوت بسیاری با امام حسن داشت و حتی در جلوگیری از دفن جنازه ی ایشان در کنار مرقد پیامبر نقش مؤثری داشت؛ مروان پسر حکم بود. همان کسی که پیامبر او و پدرش را به خاطر کارهای خلاف و دشمنی‌هایشان نسبت به اسلام از مدینه بیرون کرده بود،و عمر و ابوبکر از رفع تبعید آنها امتناع کرده بودند اما عثمان در زمان خلافتش آنها را به شهر آورد و مروان را داماد خود کرد. مروان نسبت به خاندان پیامبر بغض و کینه ی شدیدی داشت و هیچ زمانی از آزار و اذیت اهل بیت دریغ نمی‌کرد.

چنانکه می دانید مسلمان شدن بنی امیه و آل ابی‌سفیان از روی ناچاری بودوآن‌ها زمانی مسلمان شدند که اسلام قدرت حاکم شده بود و آنها برای حفظ جان خود اسلام آوردند.از این رو آنها هیچ وقت با خلوص نیّت مسلمان نشدند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به اسلام استفاده می‌کردند. آنها به گفته‌های پیامبر و دستورات حضرت اعتنایی نداشتند. در جریان دفن امام حسن ـ علیه السلام ـ وقتی که ابوسعید خدری (از اصحاب پیامبر) به مروان گفت: آیا از دفن حسن در کنار جدش ممانعت می‌کنی در حالی که رسول خدا او را سید جوانان اهل بهشت نامید؛ مروان با تمسخر به او گفت: اگر امثال تو حدیث پیامبر را روایت نمی‌کردند ضایع شده و از بین می‌رفت.[۳]

با توجه به روایت می‌فهمیم که مروان و امثال او چقدر به اسلام پای بند بودند! و حتی سعی داشتند احادیث و سفارشات پیامبر گفته نشود و مردم آنها را فراموش کنند. بنی امیه از اسلام بعنوان سپری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کردند.

دلیل دیگری که در رابطه با جلوگیری مروان از دفن امام حسن ـ علیه السلام ـ گفته شده این است که چون مروان آن زمان از حکومت مدینه عزل شده بود با این اقدام می‌خواست معاویه را از خودش راضی کند و به این وسیله، خوش خدمتی خود را به معاویه نشان دهد و دوباره به حکومت مدینه برسد و به همین خاطر بعد از اینکه از دفن امام جلوگیری کرد آنرا با آب و تاب برای معاویه گزارش کرد.[۴]

فرد دیگری که در جلوگیری از دفن امام در کنار مرقد پیامبر نقش داشت عایشه دختر ابی بکر و همسر پیامبر بود که به تحریک مروان[۵] و همچنین به خاطر عداوتی که از امام علی ـ علیه السلام ـ و فرزندان آن حضرت داشت از دفن امام در روضه ی پیامبر جلوگیری کرد. مروان به عنوان سردمدار این فتنه می‌گفت که چرا عثمان باید بیرون مدینه دفن شود و حسن ـ علیه السلام ـ در کنار پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ . در این میان نیز آل امیه و آل ابی‌سفیان و فرزندان عثمان با او همصدا شدند و از این کار جلوگیری کردند. عایشه نیز به فرزندان امام علی ـ علیه السلام ـ مخصوصاً به امام حسن ـ علیه السلام ـ بدبین بود و نسبت به او کینه داشت.

عایشه در جریان دفن امام حسن ـ علیه السلام ـ گفت: می‌خواهید کسی را که من دوست ندارم به خانه ی من داخل کنید.[۶] البته ادعای عایشه هم مانند ادعای سایرین بهانه بود؛ چون عایشه از خانه پیامبر سهم کمی داشت و نمی‌توانست ادعا کند که خانه همه‌اش مال اوست اما چون از حضرت علی ـ علیه السلام ـ و فرزندان آن حضرت به خاطر وقایعی که پیش از این جریان اتفاق افتاده بود کینه و عداوت داشت با این بهانه از دفن امام جلوگیری کرد.

هدف دیگری که مخالفین از این اقدام خود داشتند همانا دور کردن خاندان پیامبر از ایشان و جایگزینی وابستگان خود به عنوان نزدیکان پیامبر بود که البته در رسیدن به این هدف توفیق چندانی نیافتند.

 

معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ زندگانی امام حسن مجتبی، سیدهاشم رسولی محلاتی.

۲ـ حیات امام حسن، باقر شریف قرشی.

۳ـ علی و فرزندانش، محمدعلی خلیلی (مترجم).

۴ـ حسن کیست؟ فضل الله کمپانی.

 

پی نوشت ها:

[۱] . قرشی، سید علی اکبر، شخصیت امام مجتبی، چاپ میهن، ۱۳۸۰ هـ ، ص ۳۷۲، نوبت چاپ اول.

[۲] . اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، کتابفروشی صدوق، ۱۳۴۹، ص ۶۵.

[۳] . جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، قم، انتشارات انصاریان،‌چاپ پنجم، ۸۱، ص۱۶۸.

[۴] . همان، ص۱۶۹، به نقل از انساب الاشراف، ج۳، ص۶۵.

[۵] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه وفاء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ هـ ، ج۴۴، ص۱۵۷.

[۶] . قائمی، علی، در مکتب کریم اهل‌بیت امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ ، انتشارات امیری، چاپ اول، ۷۴، ص ۴۴۲، و قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج۱، انتشارات هجرت چاپ هشتم، ۷۳، قم، ص۴۴۰.

علل و عوامل بدحجابی

 

مسئله حجاب، عفت و حیای بانوان یک مسئله فطری است که خدای متعال در سرشت بانوان قرار داده و به صورت طبیعی زن متمایل به آن است.

امام صادق علیه السلام فرمودند: خدای متعال حیا را ده قسمت قرار داده است که ۹ قسمت آن را به زنان و یک قسمت آن را به مردان داده است. الخصال، ج٣، ص ۴٣٨

 

اکثریت قریب به اتفاق بانوان جامعه اسلامی ایران متمایل به حجاب و دارای عفت و حیاء هستند که این مسئله مهم در تجمعات مذهبی گسترده و میلیونی کاملاً هویدا و مشخص است.

اما در عین حال برخی زنان و دختران در جامعه اسلامی با پوشش و آرایش نامناسب در سطح جامعه ظاهر می شوند که این مسئله زیبنده نظام اسلامی نیست.

شناخت علل و عوامل بد پوششی و حجاب نامناسب و انجام اقدامات متناسب با آن در رفع این معضل فرهنگی لازم و کارگشا خواهد بود ان شاء الله.

ریشه های بد حجابی و ترک عفت و حیاء در سه بخش فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بحث است.

 

* علل و عوامل فردی بدحجابی

 

١. ضعف حیا و ایمان که ناشی از سستی در اعتقاد به مبدأ و معاد است.

٢. عدم آگاهی از احکام و مسائل شرعی مربوط به حجاب و حدود پوشش و مسائل مربوط به محرم و نامحرم.

٣. تجمل گرایی و مد پرستی که در اثر تبلیغات گسترده رسانه‌های معاند و شبکه مجازی در بین بانوان ترویج می شود.

۴. عقده های روانی و کمبود شخصیت یا کمبود محبت در بین برخی بانوان.

چنین دخترانی تلاش می کنند نواقص روحی و روانی خود را با دیده شدن و جلب توجه دیگران جبران کنند.

۵. دوستان ناباب و تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی.

۶. هوسرانی و ارضای تمایلات شخصی و غرایز جنسی.

تمامی موارد فوق و علل و عوامل دیگری که باعث تبرج و خود آرایی و بدپوششی زنان می‌شود راه حل های شرعی و قانونی و فرهنگی دارد.

 

 

* علل و عوامل خانوادگی بدحجابی

 

١. بی غیرتی مرد خانواده

در روایات نسبت به غیرت تأکید فراوان شده و نسبت به کسانی که غیرت ندارند به شدت مذمت شده است.

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: خدا لعنت کند مردی که نسبت به ناموس خود غیرت ندارد.

وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷۴.

 

٢. شوهریابی

برخی خانواده ها گمان می‌کنند که آرایش نامناسب و پوشش بد دختران آن می‌تواند پلی باشد برای دستیابی به شوهر مناسب که این تفکر غلط و شیطانی است و معمولاً کسانی که به دلیل گریم و آرایش نامناسب دختران به خواستگاری آنان می آیند، افراد هوس ران و لا ابالی هستند و برای شریک زندگی مناسب نیستند.

خانواده ها باید بدانند که راه ازدواج صحیح دختران آن‌ها عمل به فرهنگ اصیل و سنتی ایرانی اسلامی است و روش هایی که شرع مقدس اسلام مطرح نموده برای زندگی با ثبات، مناسب تر است تا خیابان گردی.

ضمن آن‌که توسل خانواده ها به خدا و توسل به ائمه معصومین علیهم السلام جهت همسریابی مناسب بسیار مجرب و کارگشاست.

 

٣. بی توجهی به آموزش مسائل شرعی

برخی خانواده ها نسبت به آموزش مسائل متفرقه و بعضاً غیر لازم به فرزندان خود از جمله شرکت در کلاس های زبان خارجی، خیاطی، گلدوزی، طراحی و... تلاش فراوانی دارند، اما نسبت به آموزش معارف دین و احکام شرع مقدس اسلام کم‌ترین تلاش و توجهی ندارند، در نتیجه فرزندان آنان در تربیت دینی بی سواد هستند.

 

امید است خانواده های عزیز توجه به سبک زندگی اسلامی و ایرانی را در برنامه های آموزشی و تربیتی خود قرار دهند.

 

* علل و عوامل اجتماعی و سیاسی بدحجابی

 

١. تهاجم گسترده فرهنگی

 

امروزه دشمن با تمام ابزار و امکانات رسانه‌ای و شبکه های مجازی و اجتماعی تهاجم گسترده ای را بر علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و در جهت استحاله فرهنگی و آندلسی کردن جامعه ایران آغاز نموده است.

نکته قابل توجه این‌که جنگ فرهنگی و تهاجم رسانه ای غرب بر علیه حجابِ زنان ایرانی است و نه حجاب زنان عربستانی یا دیگر کشورهای اسلامی.

 

٢. کوتاهی و سهل انگاری مسئولین

 

حدود ۲۶ دستگاه، نهاد، وزارت خانه، مانند: صدا و سیما، سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، نیروی انتظامی و… متولی امر حجاب و عفاف در جامعه هستند که هیچ کدام به درستی به وظیفه قانونی و شرعی خود عمل نمی کنند و معضل بد پوششی و بدحجابی از ساختار شکنی و کشف حجاب، در برخی موارد به مقابله جدی با حجاب منجر شده است.

با کمال تاسف کوتاهی برخی مسئولین نظام و رهاسازی جامعه در دامن فضای بی در و پیکر مجازی کار را به جایی رسانده که سفارت خانه‌های غربی و دشمنان نظام به راحتی برای زنان و دختران جامعه اسلامی تصمیم سازی می نمایند و بی حجابی و بی عفتی را در جامعه اسلامی نهادینه می سازند که به طور قطع عواقب این کوتاهی دامان مسئولین مربوطه را در دنیا و آخرت خواهد کرد و هیچ عذر و بهانه ای در این زمینه نمی توانند داشته باشند.

 

٣. الگودهی نامناسب

 

برخی از بازیگران و هنرپیشه ها و یا عده قلیلی از افراد دست آموز سفارت خانه های غربی و رسانه های معاند، اقلیت های بهایی، سلطنت طلب، بخشی از عوامل نفوذ و غرب زده هستند که به راحتی و با خیال آسوده به معضل بدحجابی و کشف حجاب دامن می زنند.

 

امید است جامعه اسلامی ما و مسئولین نظام با دوری از غفلت و سهل انگاری به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل نمایند.

حجت الاسلام والمسلمین رئیسی در سخنرانی خود در هفتاد و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل با بیان اینکه ملت ایران بر این باور است که عدالت، وحدت‌آفرین است و ظلم،‌ جنگ افروز، تاکید کرد: اینکه کشوری در داخل خود مدعی عدالت باشد، اما در خارج، انواع تروریست‌ها را تربیت کند و به جان ملت‌ها بیاندازد، یا با تحمیل فشارهای مختلف، ملت‌ها را به تسلیم وادار کند، باید هم از بشریت شرم کند، هم از آزادی، و هم از عدالت.

رییس جمهور کشورمان به منظور شرکت در هفتاد و هفتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در راستای تلاش برای تحقق «نظم عادلانه بین‌المللی از طریق چندجانبه گرایی اقتصادی» در نیویورک حضور دارد.

متن کامل  سخنرانی رئیس جمهور در ۷۷ مین اجلاس سران ملل متحد (۱۴۰۱) به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین و صحبه المنتجبین

لَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ

همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم به قسط و عدل برخیزند. (حدید- ۲۵)

پروردگارا درود و تحیات ما را به روان پاک پیامبران بزرگ، «ابراهیم، موسی،‌ عیسی و محمد» صلوات الله علیهم بفرست که پیامِ‌ «عقلانیت، عدالت، ‌معنویت و اخلاق» را به جهانیان رساندند و بنیان‌های جهل و ظلم را فرو ریختند، تا انسان‌ها جهانی بهتر برای خود بسازند.

جناب آقای رئیس

خانم‌ها و آقایان

معیار اساسی برای ساخت جهانی بهتر، عدالت است. همه‌ آرمان‌های بشری، نهایتا با عدالت سنجیده می‌شوند. «عقلانیتِ مبتنی بر وحی» قائل به چارچوبی وسیع برای عدالت است؛ عدالت یعنی نفی ظلم. ما پرچمدار عدالتی هستیم که همه‌ سطوح ظلم، اعم از «ظلم به خود، خدا، جامعه، و جهان هستی» را نفی می‌کند. میل به برقراری عدالت، ودیعه‌ای الهی در وجود همگان است و انباشت بی­‌عدالتی، موجب حرکت ملت­ها در قالب انقلاب‌های مردمی می‌شود.

اگرچه بسیاری از حرکت‌ها به بلوغ انقلاب نرسیدند و بسیاری از انقلاب‌ها از مسیر اصیل خود منحرف شدند، اما موفقیت برخی از ملت‌ها مانند ملت ایران در تداوم ماهیت انقلاب خود،‌ امید به برقراری عدالت را همچنان در دل‌های مردم جهان، زنده و پابرجا نگه داشته است.

انقلاب اسلامی ایران، تبلور حرکت ملت ایران به سمت عدالت بود که با وجود فتنه‌های مختلف، توانسته است از کرامت و اصالت آرمان‌های خود صیانت نماید. ملت ایران در گام نخست، بنای یک نظم مدنی- سیاسی پیشرفته بر اساس «عقلانیتِ منبعث از وحی» را به نام جمهوری اسلامی بنا نهاد و در گام دوم، به دنبال شکل دهی به «نظم و نظام عادلانه بین‌المللی» است. عناصر کلیدی در این مسیر، «خداخواهی، آگاهی‌بخشی، نوع دوستی، و چندجانبه‌گرایی» است.

خانم ها و آقایان

من مفتخرم که نماینده‌ ملتی هستم که میراث‌دار تمدنی بزرگ است. ملتی که همیشه آزاد بوده و قرن‌ها تلاش سلطه‌گران برای اسارتِ سرنوشت خود را ناکام گذاشته است. ملتی که همواره ظلم را مایه‌ تباهی ‌دانسته و در طول تاریخِ خود با اسارت دیگر ملت‌ها نیز مبارزه کرده است؛ از «اسارت بابِلی» تا «اسارت فلسطینی».

ما قائل به سرنوشتِ مشترک برای بشریت هستیم و از جهانی شدن عدالت حمایت می‌کنیم. ما آنچه را برای خود می‌پسندیم برای دیگران آرزو می‌کنیم و آنچه را برای خود نمی‌پسندیم، به دیگران تحمیل نمی‌کنیم. ملت ایران بر این باور است که عدالت، وحدت‌آفرین است و ظلم،‌ جنگ افروز.

اینکه کشوری در داخل خود مدعی عدالت باشد اما در خارج، انواع تروریست‌ها را تربیت کند و به جان ملتها بیاندازد، یا با تحمیل فشارهای مختلف، ملت‌ها را به تسلیم وادار کند، باید هم از بشریت شرم کند، هم از آزادی، و هم از عدالت.

انسانیت، منحصر به بخشی از انسان‌ها نیست و حقوق بشر جز با تامین حقوق همه بشر متصور نیست. جمهوری اسلامی ایران با الهام از باورهای دینی و بر مبنای روح و نص قانون اساسی خود، یکی از کارآمدترین سازوکارها را در صیانت از حقوق بشر در اختیار داشته و با موثرترین ابزارها، استیفای حقوق نقض شده هر فرد را رسالت انسانی، مسئولیت حاکمیتی و وظیفه الهی و یک ماموریت تفویض شده از سوی مردم می‌داند. جمهوری اسلامی، استانداردهای دوگانه برخی از دولت‌ها در زمینه حقوق بشر را مهمترین عامل نهادینه شدنِ نقضِ حقوق انسان دانسته که پیامد آن، موضع گیری‌های متنوع و متعدد در قبال یک رخداد در حال بررسی در جمهوری اسلامی ایران و سکوت مرگبار درباره قتل ده‌ها زن بی پناه در مدت کوتاهی در یکی از کشورهای غربی است. تا زمانی که این دوگانگی پابرجا باشد، حقوق بشر از گزند نقض های مکرر در امان نخواهد بود.

بالاتر از حقوق بشر، حقوق ملت‌هاست که به راحتی توسط قدرت‌های ظالم پایمال می‌شود. حقِ جوامعِ بومیِ کانادا که فرزندانشان بجای کلاس‌های مدرسه در گورهای دسته­ جمعیِ حیاط مدرسه دفن شدند؛ حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین، حق توسعه‌ی ملت­های تحت تحریم، حق حیات ملت‌های تحت اشغال یا قربانی تروریسم، حق زندگی آوارگان بی‌پناهی که کودکان را در قفس‌هایی جداگانه از مادران و پدران خود محبوس می‌کنند؛ همگی نشان می‌دهند که جایگاه مدعی و متهم در مساله حقوق بشر نباید جابجا شود و اینکه ناقضان واقعی حقوق بشر، شایستگی اخلاقی لازم را برای اظهار نظر درباره حقوق بشر ندارند. نقش بی­‌نظیر ایران در نابودی داعش، که فقط یک مورد از جنایاتش این بود که زنان کُرد و ایزدی و مسیحی را به بردگی می‌گرفت، کفایت می‌کند که نشان دهد ما در جایگاه مدعی و مدافع حقوق بشر هستیم و حامیان داعش در جایگاه متهم قرار دارند.

حضار محترم

اینک در شرایطی گرد هم آمده‌ایم که با یک واقعیت مهم یعنی «چرخش و تغییر جهان» و ورود به «دوران و نظمی جدید» مواجه هستیم. جهانِ کهنه، جهانِ «یکجانبه‌گرایی»، «سلطه‌طلبی»، «غلبه سرمایه بر اخلاق و عدالت و فضیلت»، «توسعه­ دهنده فقر و تبعیض و نابرابری»، «بکارگیری خشونت، تحریم و نقض حقوق ملت­ها» و «استفاده از سازمانها و نهادهای بین‌المللی به عنوان ابزار فشار بر کشورهای مستقل» بوده و در یک کلام، جهانی از هر نظر ناعادلانه است. این نظم ناعادلانه، مشروعیتش را در افکار عمومی دنیا از دست داده و اراده‌های جدی برای تغییر آن شکل گرفته است. زوال این نظم کهنه، تردیدناپذیر است. منطقه ما یعنی غرب آسیا از افغانستان تا عراق، لبنان، فلسطین و ایرانِ سربلند، موزه‌ بزرگ زوال این نظم کهنه است.

علاوه بر آن، تهدید فزاینده تروریسم و افراط گرایی، انحطاط فرهنگی و زوال اخلاق سیاسی، تضعیف بی‌سابقه چندجانبه گرایی و رشد بیمارگونه­ اقداماتِ نامشروعِ یکجانبه، چالش‌های بزرگی بر سرِ راه پیشرفتِ همه‌جانبه و تعالی بشر پدید آورده­اند.

ما بر این باوریم که برای مقابله با تهدیدهای دیرین و معضلات نوین جهانی، گزینه‌ای جز همبستگی و همکاری در چارچوب چندجانبه‌گراییِ مبتنی بر عدالت، و بر اساس اصول و ارزش‌های متعالیِ انسانیِ منبعث از آموزه‌های انبیای الهی وجود ندارد.

حضار محترم

همه­ ملت‌های آزاده، دل در گرو این ارزش‌های والا دارند اما همین سلسله باورها، دلیل همه‌ی دشمنی‌ِ ظالمان جهان با ماست. آنچه ما می‌خواهیم حقوق ملت ایران است و رابطه مبتنی بر ظلم را برنمی‌تابیم. ما پای حقوق ملت خود ایستاده‌ایم. ما بر این باوریم که هرگونه رابطه‌ی ستمگری به ضرر صلح و امنیت جهانی است و مهمترین تهدید برای جامعه جهانی، ‌"عادی­‌انگاری ظلم" است. دست یافتن به امنیت جهانی از هر طریقی غیر از عدالت، پایدار نخواهد ماند و این همان چیزی است که ما از سازمان ملل انتظار داریم انجام دهد.

آری، اجرای عدالت سخت است و شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از مدعیان صلح از عدالت گریزانند. سوال ما از دولت‌های مدعی آن است که اگر اراده‌ای برای اجرای عدالت ندارید، آیا تمایلی برای مقابله با ظلم هم ندارید؟

منطق ما ریشه در همان فرهنگ قرآنی دارد که فرمود که "نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید." سرنوشت بسیاری از ملت‌ها با همین عبارت رقم می‌خورد. کسانی که از "قدرتِ منطق" بی­‌بهره­‌اند به "منطق زور" متوسل می‌شوند. منطقی که بر پایه عدالت باشد، قدرت‌ساز است و بر دلها حکومت می‌کند. کشوری که منطق ندارد، متوسل به کودتا، اشغالگری، مداخله نظامی، لشگرکشی، برخورد گزینشی با تروریسم و چه بسیار ظلم­ها و بی­عدالتی­‌های دیگر می‌شود. آیا توسل به سلاح اتمی، جهان را به سوی عدالت سوق داد یا زمینه سلطه­‌گری شد؟ کشته شدن صدها هزار کودک عراقی، یمنی‌، سوری و افغان در خدمت کدام آرمان بشری بوده است؟ آیا اینها جلوه های ظلم و بی عدالتی در جهان نیستند؟

راستی ایران چه چیزی غیر از مطالبه­ی حقوق قانونی و عادلانه­ خود خواسته است که زورمداران عالم، برآشفته شده­‌اند؟

همکاران محترم

امروز هژمونی‌طلبی و روحیه‌ی جنگ سرد، دنیا را آزار می‌دهد و دوران جدیدی از ناآرامی، جهانِ ما را تهدید می‌کند. خواستِ ملت‌های جهان برای تحقق عدالت، شدیدتر و اراده‌ آن‌ها برای پیشرفت، استقلال و برخورداری از امنیت، جدی‌تر شده است. بارور شدن دکترین مقاومت، جلوه بارز عزم ملت­ها برای تحقق عدالت است.

اما در مقابل، یکجانبه‌گرایی به دنبال عقب نگه داشتن کشورها از مسیر توسعه مستقل خود است. آمریکا نمی‌تواند بپذیرد که کشورها روی پای خود بایستند و خام‌اندیشانه، نظامی‌گری را مایه امنیت تصور می‌کند.

دوستان آمریکا نیز وضع بهتری ندارند. آنچه امروز در اروپا رخ می‌دهد آینه‌ای است از آنچه در دهه‌های گذشته در آسیای غربی اتفاق افتاده است. ماهیت لشکرکشی به غرب آسیا و گسترش ناتو به شرق اروپا تفاوتی با یکدیگر ندارند چراکه در هر دو، سرنوشت کشورها توسط آمریکایی تعریف می‌شود که منافع خود را با هزینه‌ی دیگران دنبال می‌کند.

آقای رئیس، حضار محترم

انقلاب اسلامی آغازِ حرکتِ ملت ایران برای رسیدن به جایگاه شایسته خود بود و در این دوران، بحران‌های مختلفی را همچون کودتا، تروریسم داخلی، تجزیه طلبی، جنگ، آشوب و تحریم را پشت سر گذاشت که هیچ یک از آنها به تنهایی، برای بسیاری از کشورها قابل تحمل نبود.

از زمانی که رئیس جمهور وقت ایران محمدعلی رجایی پای خود را که آثار شکنجه‌ی رژیم تحت حمایت آمریکا در آن نمایان بود، روی این تریبون گذاشت، بیش از چهل سال می‌گذرد. او مدتی پس از آن سخنرانی، به دست گروهک تروریستی مورد حمایت آمریکا به شهادت رسید.

چهار دهه پیش، ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) با بیرون کردن بیگانگان از مملکت خود، بر سرنوشت خویش مسلط شد و اکنون ملت های منطقه با الگوبرداری از آن تجربه، به دنبال بدست گرفتن سرنوشت خود هستند.

ملت ایران که خود قربانی تروریسم بوده است، امروز به تکیه‌گاه امنیت در منطقه و پیش­تاز راستین مبارزه با تروریسم در جهان تبدیل شده است.

ملت ایران برای رسیدن به اهداف متعالی عادلانه خود، هزینه داده است: چه آن زمان که صدام قرارداد الجزایر را پاره کرد و جنگِ تمام عیار نظامی را علیه ما آغاز کرد، و چه زمانی که رئیس‌جمهور سابق آمریکا توافق هسته‌ای را زیر پا گذاشت و جنگِ تمام عیارِ اقتصادی راه انداخت و از جلوه جدیدی از جنایت علیه بشریت پرده‌برداری کرد.

مدتی پیش رئیس ‌جمهور سابق آمریکا اعلام کرد که داعش را آمریکا ایجاد کرده است؛ برای ما فرقی نمی‌کند که داعش، ساخته‌ی دستِ کدام‌یک از دولت‌های آمریکا باشد. مساله این است که دولتی از آن طرف کره زمین، تصمیم گرفت که جغرافیای منطقه‌ی ما را به قیمت ریختن خون صدها هزار زن و کودک، دوباره خط‌کشی کند اما جمهوری اسلامی، این پروژه را متوقف کرد و سپس به عقب راند. فرماندهی و قهرمان این جنگ علیه تروریسم و نابودکننده‌ داعش کسی نبود جز سردار سپهبد قاسم سلیمانی. کسی که در راه آزادی ملت‌های منطقه به شهادت رسید و رئیس جمهور سابق آمریکا سند این جنایت را به اسم خود زد.

رسیدگی عادلانه قضایی به جنایتی که رئیس جمهور سابق آمریکا به آن اعتراف کرده، خدمت به انسانیت است؛ تا از این پس ظلمی که به ملت های منطقه شده است، به نحوی دل‌های داغدیده از این ظلم تسلی پیدا کند و از این پس ظلم، زبون گردد و عدالت، سربلند باشد. ما اجرای عدالت و محاکمه آمر و مباشر شهادت سپهبد قاسم سلیمانی را از طریق یک دادگاه عادلانه، حصول نتیجه را دنبال خواهیم کرد.

خانم ها و آقایان

داستان ملت ایران، داستان ملتی­ست که آموخته است روی پای خود بایستد و به دیگری تکیه نکند؛ این تجربه را زمانی آموخت که در هر دو جنگ جهانی،‌ اعلام بی‌طرفی کرد اما در هر دو بار اشغال نظامی شد؛ یا آنجایی که در پی ملی کردن صنعت نفت برای نجات از دست استعمار انگلیس، به آمریکا متوسل شد ولی همانها علیه دولت وقت ایران کودتا کردند؛ و آنجایی که در یک توافق چندجانبه‌ی بین‌المللی که مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته بود، وعده‌ی رفع تحریم گرفت ولی خود را در برابر بی‌رحمانه‌ترین نظام تحریم‌ها یافت.

حضار محترم

ملت ایران با داشتن همین نگرش و آن تجارب،‌ سیاست ایستادگی و پیشرفت را دنبال کرده است. دقیقا بخاطر نظم سیاسی و مدنی پیشرفته و مستحکم و عقلانی، ایران اسلامی علیرغم تحریم و تهدید،  امروز یک کشور قوی،‌ با دستاوردهای عظیم علمی و فنی و استقلال بی نظیر در سطح منطقه و جهان است. ما معتقدیم که امروز جهان به "ایران قوی" نیازمند است.

امروز ما در عین صادرات نفت و گاز،‌ شبکه گسترده‌ توزیع برق و گاز را در سراسر کشور ایجاد کرده‌ایم؛‌ در دانش‌ و علوم پیشرفته از جمله سلول‌های بنیادین، صنایع فضایی،  بایو و نانوتکنولوژی و علوم هسته‌ای پیش­تاز هستیم؛‌ رشد ایران در شاخص‌های توسعه‌ی انسانی، چشمگیر است. زیرساخت‌های رفاه اجتماعی از جمله پوشش بیمه به‌طور گسترده برای جمعیت ۸۵ میلیونی ایران ایجاد شده است و مردمسالاری بصورت فراگیر در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی نهادینه و به رویه‌ی اساسی نظام تبدیل شده است. در حالی که ما در دوران جنگ، حتی برای خرید سیم خاردار نیز تحریم بودیم، اکنون با دستیابی به دانش فنیِ پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی، به نقطه‌ی بازدارندگی رسیده‌ایم. این در حالی است که در همه‌ی این دوران، شاهد دشمنی فزاینده آمریکا در مقابله با پیشرفت ملت ایران بودیم.

مردم جهان

این دشمنانِ ما نبودند که کوتاه آمدند، بلکه این ملت ما بود که هر دشمنی را از میدان بیرون کرد. ملت ایران با حضور مؤثر و مشارکت فراگیر در نظم سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، توانست ضمن پایبندی به ارزش‌ها و الهام‌بخشی به ملت‌ها، مرحله اول انقلاب اسلامی را با قدرت و موفقیت طی کند، و اینک در گام دوم، «سیاست همسایگی» و «تعمیق چندجانبه‌گرایی اقتصادی» را در اولویت دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است.

جمهوری اسلامی ایران خواستار تعامل حداکثری با همه‌ی کشورهای جهان بخصوص کشورهای همسایه و دوست خود است. جنگ راه حل بحران‌ها نیست بلکه مسیر حل بحران، گفتگو و تفاهم است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری قدرتمند در منطقه، دارای اراده و توانایی برای کمک به حل بحران‌ها است. در یک سال گذشته پیوندهای اقتصادیِ ایران تقویت شده، و تجارت منطقه‌ایِ آن به‌صورت چشمگیری رشد کرده است،‌ و با گسترش زیرساخت‌های همکاریِ اقتصادیِ پایدار، فصل نوینی از دوستی و اعتماد متقابل پدید آمده است. این سیاست همسایگی، سیاستی امنیت‌ساز و ثبات آفرین است. ما در دورانِ سختیِ همسایگان، اثبات کرده‌ایم که یار همسایگان خود هستیم.

در همه‌ی گفتگوهای پرشماری که با روسا و سران منطقه داشته‌ام یکی از مهمترین نکات مشترک این بوده که امنیت منطقه باید بصورت «درون‌زا و بدون مداخله‌ی خارجی» تأمین شود و راه آن، همکاری است نه بلوک‌بندی. دوران پیشِ رو، دورانِ «همکاری­های پایدار، رفاه،‌ ثبات و برادری» است، اگر سرنوشت منطقه به دست خود کشورهای منطقه رقم بخورد. اشغالگران و غاصبان، رفتنی هستند و همسایگان برای یکدیگر باقی می‌مانند.

روزگاری، جنگی بین دو ملت ایران و عراق با تحریک بیگانگان و دشمنان ایران و عراق پدید آمده بود ولی امروز، بزرگترین نماد برادری و رویداد فرهنگی جهان یعنی راهپیمایی اربعین، با مجاهدت بی‌نظیر مردم عراق و ایران و دیگر ملت­های جهان برگزار می‌شود تا از یاد و راه حسین بن علی فرزند محمد رسول خدا تجلیل کنند که جان خود و خانواده­اش را برای رهایی مردم از جهالت و رهایی آنها از ظلم، فدا کرد.

حضار محترم

تمایل دارم توجه شما را به یکی از جلوه‌های غم­ انگیز بی­‌عدالتی که سر منشاء همه بحران‌های منطقه است جلب کنم. تاریخ معاصر، ملتی مظلوم­تر از فلسطین و ظالم تر از رژیم اشغالگر قدس به خود ندیده است. رژیم صهیونیستی که بیش از هفتاد سال آپارتاید، تجاوزگری و کشتار زنان و کودکان منطقه را در کارنامه‌ی سیاه خود دارد، بزرگ‌ترین زندان روی زمین را در غزه برپا کرده است و استمرار شهرک‌سازی و تصاویر شیون و گریه مظلومان فلسطینی در اثر غصب اراضی،‌ منازل و مزارع آنان، و کشتار فرزندانشان، به همه نشان می‌دهد هفت دهه ظلم و اشغالگریِ اسرائیل گویا پایان ندارد.

دولتهای مدعی آزادی و دموکراسی باید پاسخ بدهند که چرا از فرمول روشن و عادلانه جمهوری اسلامی برای حل مسئله فلسطین فرار می‌کنند؟ در فلسطین مظلوم، ما به سیاست فلسطینِ واحد معتقدیم. همه سرزمین فلسطین «از بحر تا نهر» متعلق به ساکنان اصلی این سرزمینِ تاریخی و مقدس است. راه حل مساله فلسطین فقط مراجعه به آراء همه فلسطینی‌ها اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی در قالب برگزاری یک همه پرسی فراگیر است.

رژیم اشغالگر قدس که همچنان سرزمین‌های دیگر کشورهای منطقه را در اشغال دارد، نمی‌تواند شریک صلح و امنیت باشد.

حضار ارجمند

اجازه دهید توجه شما را به یکی دیگر از جلوه‌های بی‌عدالتی، یعنی برخورد دوگانه غرب با فعالیت­های صلح­آمیز هسته‌ای ایران جلب کنم. در حالی‌که رکن اساسیِ امنیتِ جهانی، «خلعِ سلاحِ جهانی» است اما برخی قدرتها تلاش دارند با مسئله‌سازی از فعالیت­های صلح‌آمیز ایران، مساله اصلی یعنی خلع سلاح جهانی، به فراموشی سپرده شود.

من به عنوان نماینده‌ی ملت بزرگ ایران صریحا اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت سلاح اتمی نیست و این سلاح جایی در دکترین دفاعی ما ندارد. این حکم حکومتی، در فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه‌ای حفظه‌الله اعلام شده است و برای دولت و ملت ایران، فتوای شرعی معظم‌له از هر نظارت بین‌المللی نافذتر است.

این در حالی است که دولت‌های مدعی، خودشان هم تولید سلاح‌های هسته‌ای را ادامه داده و هم به کار برده‌اند و هم این تسلیحات را به رژیم یاغی صهیونیستی هدیه داده‌اند. کشورهایی که باید خلع سلاح شوند، جایزه می گیرند و کشورهایی که به تعهدات خود پایبند بوده‌اند، حتی از حقوق مندرج در ان.پی.تی نیز محروم می شوند. در حالیکه برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران تنها دو درصدِ برنامه های هسته‌ای جهان را شامل می‌شود، ۳۵ درصد بازرسی‌ها از تاسیسات ماست.

اکنون از حضار محترم می‌خواهم به دقت به چند نکته توجه کنند:  

جمهوری اسلامی با حسن نیت و با قصدی متین، توافق‌نامه‌ای را در سال ۲۰۱۵ پذیرفت و در همان وهله‌ی اول تمام تعهدات خود را انجام داد اما نتیجه­ی آن، عهدشکنی آمریکا و اِعمال تحریم‌هایی بود که به اذعان خودشان بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های تاریخ بود. تحریم، مجازات عدالتخواهی و استقلال ملت ایران است. تحریم، سلاح کشتار جمعی است و همراهی یا سکوت در مقابل آن نیز کمک و رضایت دادن به ظلم است.

این امریکا بود که از توافق خارج شد نه ایران. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ۱۵ بار در گزارش‌های خود اعلام کرد که ایران به مفاد توافق کاملاً پایبند بوده است.

ایران در عین حال که هزینه‌ی التزام به تعهدات خود را پرداخته، اما به علت نقض­عهد طرف آمریکایی و ناپایبندی طرف اروپایی، از منافع این توافق برخوردار نشده است.

ما بر اساس ظرفیت‌های دیده شده در توافق، اقداماتی قانونی انجام دادیم تا طرفِ ناقض به تعهدات خود برگردد. ایران با پایبندی به تعهدات خود،‌ محور اصلی بقای برجام بوده و اگر ابتکارها و انعطاف‌های جمهوری اسلامی ایران نبود، مذاکرات در همان روزهای نخست متوقف می‌شد.

منطق مذاکراتی ایران بر مبنای تحلیل عادلانه از تحولات فقط یک جمله است: «پایبندی به تعهدات». موضوع تضمین‌های اطمینان‌بخش صرفاً آمادگی برای یک اتفاق احتمالی نیست. ما از یک تجربه صحبت می‌کنیم. ما تجربه‌ی خروج آمریکا از برجام و بیش از یک سال و نیم تعلل دولت کنونیِ آمریکا در بازگشت به تعهداتِ خود را پیش چشم داریم. همین امروز که دولت آمریکا از قصد خود برای بازگشت به تعهدات خود سخن می‌گوید، صدای دیگری از داخل آن کشور به گوش می‌رسد که تعهدپذیر بودن آمریکا را زیر سوال می‌برد. آیا با آن تجربه و این چشم‌انداز، می‌توانیم در موضوع مهمِ تضمینِ پایداریِ توافق، با مسامحه عمل کنیم؟

البته جمهوری اسلامی با امکانات وسیع و ارتباطات گسترده با جهان، آثار تحریم‌ها را یکی پس از دیگری خنثی و فرصت‌های جدیدی را خلق کرده است. به اذعان رسمی دولت آمریکا، سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست مفتضحانه خورده است.

ما مسیر خود را فارغ از هرگونه توافق، پیدا کرده و با قدرت ادامه می‌دهیم. ضمن اینکه ما در مذاکرات جدی که داشته‌ایم، نشان داده‌ایم که اگر منافع ملت ایران تضمین شود، اراده‌ای قوی برای حل عادلانه این موضوع داریم. معتقدیم گره توافق هسته‌ای از همان جایی باید باز شود که گره خورده است.

دوستان و همکاران

آخرین فراز از سخنان من درباره ضرورتِ عدالتِ جهانی است. همه ما و تک تک انسان‌های جهان باید در ساخت جهان جدید مشارکت و حضور فعالانه و متعهدانه داشته باشیم. جهان جدید اگر بخواهد جهانی اخلاقی مشروع و از نظر مردم جهان، مقبول، و از نظر توانایی در حل و فصل مشکلات جهانی، موفق و پیروزمند باشد راهی ندارد جز اینکه بر محور عدالت جهانی شکل بگیرد. این مهم نیازمند توجه به اصولی مانند «احساس مسئولیت مشترک جهانی در مقابل ظلم و بی عدالتی»، «احترام به خواست و اراده ملت‌ها و عدم مداخله در مسیر مستقل رشد آنها»، «نفی استانداردهای دوگانه»، «مخالفت با جنگ و خشونت»، «استقلال و عادلانه عمل کردن نهادهای بین المللی»، و مهمتر از همه «نقش‌آفرینی انسان‌های صالح و عادل در شکل‌دهی به این نظم جدید» است.

نگاه ما به آینده بسار امیدوارانه است. مومنانه باور داریم که بر مبنای مشیّت و اراده‌ی الهی، همانطور که پیامبران الهی بشارت داده‌اند، عدالت، جهانی خواهد شد و حکومت بندگان صالحِ پروردگار در زمین حکمفرما و بشریت با ظهور آخرین منجی رستگار می­شود.

از توجه شما سپاسگزارم. السلام علیکم و رحمه الله.

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در آیین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس، جنگ تحمیلی را، نتیجه سیاست راهبردی امپراطوری نظام سلطه در دشمنی با جمهوری اسلامی و ملت ایران خواندند و افزودند: با وجود حمایت همه جانبه قدرتهای جهانی از صدامِ جاه‌طلب و دیوانه‌ی قدرت، جنگ در پرتو سه عنصر «قدرت جوشان انقلاب، رهبری بسیار مؤثر امام و خصوصیات فاخر و برجسته ملت ایران» از یک تهدید قطعی و بزرگ به یک فرصت بزرگ تبدیل شد که روایت صحیح و دقیق این فصل شورانگیز و هیجان‌آور از تاریخ ایران به نسل جوان و نوجوان، استمرار موفقیت‌های انقلاب را تضمین خواهد کرد.

فرمانده کل قوا، دفاع مقدس را حادثه‌ای پرهیجان، پرمعنا و پر فایده برای امروز و فردای کشور خواندند و با عرض مراتب احترام و ارادت به پیشکسوتان دفاع مقدس افزودند: پیشکسوتان زودتر از دیگران نیاز حیاتی آن مقطع را شناختند و برای تأمین این نیاز به میدان پرحادثه جنگ و جهاد و ایثار شتافتند، بنابراین تمجید و احترام به آنها وظیفه ای قطعی و همگانی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه با گذشت زمان، ابعاد و حقایقِ حوادثی نظیر دفاع مقدس، بیشتر و بهتر قابل درک می‌شود، افزودند: باید به گونه‌ای عمل کرد که معرفت و آگاهی به «حقایق دفاع مقدس به عنوان برهه‌ای درخشان و تأثیرگذار»، بطور مستمر افزایش یابد و نسل کنونی از واقعیات و حقایق آن دوران آگاه شود که تلاش در این زمینه توقعی جدی از پیشکسوتان دفاع مقدس و متولیان اینگونه مسائل است.

ایشان با اشاره به اسناد و مدارک منتشر شده از جنگ تحمیلی از سوی غرب افزودند: این اعترافات،‌ حقانیت حرفهای ما را که زمانی ادعا و تصور می‌شد، ثابت می‌کند.

فرمانده کل قوا، تحمیل جنگ به ایران را واکنش طبیعی سلطه‌گران جهانی به پیروزی انقلاب اسلامی خواندند و گفتند: انقلاب ملت ایران، صرفاً شکست یک نظام وابسته و فاسد و یک ضربه مقطعی به آمریکا و استکبار نبود بلکه تهدید امپراطوری نظام سلطه بود و مستکبران غرب و شرق با درک عمق این تهدید، جنگ را با تشویق و تحریک صدام بر ملت ایران تحمیل کردند.

ایشان هدف از جنگ تحمیلی را جلوگیری از انتقال پیام و حرف‌های نو ملت ایران به دیگر ملتها از جمله نهراسیدن از امریکا و ایستادگی و مقاومت در مقابل ظلم و تبعیض جهانی دانستند و افزودند: ظهور نظام سیاسی مستقل و الهام‌بخش، آن هم در کشوری که نقطه‌ی امید، اتکاء و طمع‌ورزی امریکا به شمار می‌رفت برای امریکا و سلطه گران، اصلاً قابل تحمل نبود، بنابراین بعد از تحرکاتِ ناکامی همچون کودتا، حمله به طبس و تحریک قومیت‌ها، جنگی تمام عیار را به ملت ایران تحمیل کردند.

فرمانده کل قوا افزودند: این حمله‌ی سراسری البته در ذهن انقلابیون، پیش‌بینی نمی‌شد اما برای عناصری از نیروهای مسلح که مجرب بودند و برای شخصیت‌های برجسته و مستقل جهان غیرمنتظره نبود.

رهبر انقلاب در همین زمینه به سخنان احمد سکوتره رئیس جمهور فقید گینه در دیداری خصوصی با ایشان اشاره کردند و گفتند: آقای سکوتره معتقد بود وقوع جنگ تحمیلی ناگزیر بوده است، چون امپریالیزم اگر نتواند انقلابی را تضعیف یا مهار کند حتماً جنگی سنگین را به آن تحمیل خواهد کرد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با انتقاد از سخنان کسانی که غیر مسئولانه ایران را مسئول جنگ تحمیلی می‌دانند و می‌گویند دفاع مقدس باید بعد از آزادسازی خرمشهر پایان می‌یافت گفتند: حادثه‌ی پایان جنگ یعنی حمله و پیشروی صدام بعد از پذیرش قطعانه ۵۹۸ از جانب ایران و بعد از آن، حمله‌ی مرصاد، نشان داد که اگر در مقطع آزادی خرمشهر، دفاع پایان می‌یافت صدام حتماً مجدداً پیشروی می‌کرد به خصوص اینکه بخش‌های زیادی از ایران عزیز، در آن مقطع هنوز در اشغال متجاوزان بود.

ایشان تجزیه‌ی ایران و جدا کردن خوزستان به عنوان بخشی مهم از کشور، به زانو در آوردن ملت، براندازی جمهوری اسلامی و در دست گرفتن سرنوشت ملت ایران را اهداف اصلی امپراطوری کینه‌توز سلطه از تحمیل جنگ به ایران برشمردند و گفتند نباید این حقایق آشکار را فراموش کرد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، تبدیل جنگ ۸ ساله از تهدیدی بزرگ به فرصتی بزرگ را دومین حقیقت دفاع مقدس دانستند و گفتند: «جوشش انقلاب، رهبری تعیین کننده امام خمینی و خصوصیات برجسته و تاریخی ملت ایران»، سه عنصر و عامل مهمی بودند که این حقیقت شورانگیز را رقم زدند که باید در تبیین آن بخوبی کار شود به خصوص اینکه فرصت‌های بوجود آمده از دل تهدید سهمگین جنگ، هنوز برای اکثر مردم ناشناخته است.

فرمانده کل قوا، دادن درس عبرت به ملت‌های دیگر را از جمله اهداف زیاده‌خواهان جهانی از به راه انداختن جنگ تحمیلی برشمردند و افزودند: آنها می‌خواستند با سرکوب ملت ایران، باب گشوده شده‌ی مقاومت را کاملاً ببندند اما ملت، همه اهداف جبهه استکبار را خنثی کرد و برخلاف تصور دشمنان، خود را بالا کشید و فرصت‌های بسیار آفرید.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از دستاوردهای دفاع مقدس را ایستادگی مردم بویژه مردم خوزستان و عرب زبان‌ها و بی‌توجهی آنها به وسوسه‌های دشمن برای تجزیه کشور دانستند و گفتند: دفاع مقدس همچنین زمینه‌ساز بروز باورهای دینی و برترین سجایای اخلاقی ملت ایران شد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به بروز گذشت‌، فداکاری‌ و دین باوری‌ در دوران دفاع مقدس بویژه گذشت خانواده‌های رزمندگان و شهدا افزودند: در دوران دفاع مقدس، همه‌ی کشور به عمق دفاعی جبهه‌ها تبدیل شد و شهر و روستا، مسجد و هیأت، حوزه و دانشگاه، همه در خدمت دفاع و انقلاب قرار گرفتند.

ایشان اتحاد و انسجام ملت را از دیگر دستاوردهای دوران دفاع مقدس برشمردند و خاطرنشان کردند: در سالهای ابتدایی انقلاب به دلیل اختلافات سیاسی در سطوح بالای کشور و اقدامات تفرقه افکنانه گروهک‌ها، مردم دسته دسته شده بودند اما دفاع مقدس همه آحاد مردم را یکپارچه کرد.

رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از دستاوردهای دفاع مقدس را که زمینه‌ساز تبدیل تهدید به فرصت شد، مسئله اقتدار نظامی کشور دانستند و گفتند: در شروع جنگ تحمیلی وضع کشور از لحاظ نظامی خوب نبود اما دفاع مقدس از یک طرف تبدیل به آزمون وفاداری ارتش به نظام مقدس جمهوری اسلامی شد و از طرف دیگر زمینه‌ساز سربرآوردن سپاه به عنوان یک حقیقت درخشنده شد.

فرمانده کل قوا با تأکید بر اینکه اقتدار نیروهای مسلح موجب محبوبیت آنها نزد مردم و ایجاد احساس امنیت برای کشور شد، افزودند: البته این نکته باید مد نظر فرماندهان محترم ارتش و سپاه باشد که این محبوبیت و اقتدار تا زمانی است که حرکت پیش‌رونده نیروهای مسلح با همان شتاب قبلی ادامه داشته باشد و دستخوش توقف و عقب گرد نشود زیرا هرگونه توقف در مقابل حرکت رو به جلوی دشمن، به معنای عقبگرد است و بر همین اساس مسئولان نظامی و کشوری، پشتیبانی از نیروهای مسلح را از کارهای واجب خود بدانند.

ایشان تأکید کردند: به لطف الهی امروز کشور از لحاظ دفاعی به مرحله بازدارندگی رسیده است و از لحاظ تهدید خارجی نگرانی وجود ندارد و دشمنان نیز این موضوع را به خوبی می‌دانند.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به یک نکته مهم اشاره کردند و گفتند: برخی اوقات در مورد دفاع مقدس تعابیری همچون استفاده از موج انسانی بکار برده می‌شود در حالیکه محور تمام حرکات و اقدامات و عملیات در ۸ سال جنگ، تدبیر و عقلانیت بود و روش‌ها و راه‌کنش‌های ابتکاری در عملیات مختلف قابل تدریس در دانشگاههای نظامی است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای از جمله دستاوردهای دفاع مقدس را ثابت شدن یک اصل مهم برای ملت ایران دانستند و تأکید کردند: در دوران دفاع مقدس ثابت شد که صیانت کشور و بازدارندگی در مقابل تهدیدهای دشمن، تنها از راه مقاومت بدست می‌آید و نه تسلیم.

ایشان افزودند: در همان اوایل جنگ افرادی معتقد به تسلیم بودند و غیر مستقیم این موضوع را مطرح می‌کردند اما امام محکم ایستاد و در نهایت برای ملت ایران نیز ثابت شد که پیروزی و پیشرفت و صیانت کشور با مقاومت حاصل می‌شود.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استفاده از اصل مقاومت در مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خاطرنشان کردند: این مقاومت هوشمندانه موجب شد اولاً یک اطمینان و اعتماد به نفس داخلی در فعالین سیاسی و فرهنگی بوجود آید، ثانیاً به دشمن آموخت در محاسبات خود، همواره قدرت داخلی ایران را به حساب بیاورد چرا که ما با همین روحیه توانستیم در بسیاری از موارد همچون فشار حداکثری یا طرح خاورمیانه جدید و یا تعرض به مرزهای هوایی و دریایی از جمله ساقط کردن پرنده متجاوز دشمن یا توقیف شناورهای خاطی آنان، دشمن را ناکام بگذاریم.

ایشان به تأکید مکرر خود بر لزوم روایت‌گری درست، اشاره کردند و گفتند: فعالیت‌هایی که تاکنون در این زمینه انجام شده خوب است اما همه آنها زیرساخت هستند و باید خروجی کارها مشاهده شوند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: هنگامی می‌توانید از نتیجه‌ی کار خود در روایت‌گری دفاع مقدس احساس رضایت کنید که نوجوان دبیرستانی و جوان دانشگاهی با همان چشمی که شما به دفاع مقدس نگاه می‌کنید، به مسائل آن بنگرد و همان برداشت را داشته باشد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه اگر این مهم اتفاق بیفتد موفقیت در میدانهای گوناگون آینده، حتمی خواهد بود، افزودند: حضور جوان‌هایی که برای دفاع از حرم به میدان رفتند و برخی هم به شهادت رسیدند از تأثیرات روایت درست بود زیرا این جوان‌ها دفاع مقدس را ندیده بودند.

فرمانده کل قوا با اشاره به تلاش دشمن برای انکار فرازها و اوج‌های دفاع مقدس و بزرگنمایی برخی نقاط ضعف احتمالی گفتند، آنها با کار «فرهنگی، تبلیغاتی و رسانه‌ای» پرحجم تلاش می‌کنند زرق و برق دروغین استکبار را به رخ جوانان بکشند و تلخی‌ها و تاریکی‌های خود را پنهان کنند و در مقابل، با پنهان کردن نقاط قوت و دستاوردهای دفاع مقدس،‌ زمینه‌ساز ترس مردم از قدرت و هیبت ظاهری استکبار شوند که نتیجه‌ی آن، ترس از دشمن در میدان سیاسی و خود کم بینی در مقابل دشمن در میدان فرهنگی است.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان پاسخگویی به روایت‌های دروغ و مخدوش از دفاع مقدس و اصل انقلاب اسلامی را ضروری خواندند و افزودند: امریکاییها و صهیونیست‌ها با نگارش کتاب و تولید فیلم در این زمینه مشغول هستند که باید با استفاده از افراد اهل فکر و هنر در مقابل آنها تلاش و اقدامات مناسب انجام داد.

در این دیدار، سردار سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به برگزاری «سومین آیین تجلیل و تکریم سراسری از یک میلیون پیشکسوت دفاع مقدس و مقاومت»، گزارشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های انجام‌گرفته در زمینه حفظ و ترویج فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس بیان کرد.

در آغاز این مراسم که با ارتباط تصویری با مراکز ۳۱ استان همراه بود آقای صادق آهنگران دقایقی به نوحه‌سرایی پرداخت.

چهارشنبه, 30 شهریور 1401 10:37

در محضر خدا بودن را جدی بگیریم!

"عالم محضر خداست؛ در محضر خدا معصیت نکنید". این جمله آشنایی از امام خمینی (ره) است و خیلی‌ها این جمله را شنیده‌اند.این عبارت نکته‌ای کلیدی است و ریشه در آموزه‌های دینی دارد.

خداوند متعال در قرآن کریم(سوره علق) می‌فرماید: «اَلَم یَعْلَم بانّ الله یَری؛ آیا (انسان) نمی‌داند که خدا می‌بیند؟!»
همچنین درسوره توبه می فرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ‌ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ؛ بگو: عمل کنید! خداوند و فرستاده‌ی او و مؤمنان، اعمال شما را می‌بینند! و به‌زودی، به‌سوی دانای نهان و آشکار، بازگردانده می‌شوید و شما را به آنچه عمل می‌کردید، خبر می‌دهد!»

 

امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه می‌فرماید: «اِتَّقُوا مَعَاصِیَ اللّهِ فِی الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ؛ از عصیان خداوند در خلوت‌ها بپرهیزید، چرا که شاهد، همان حاکم و دادرس است.»

این دو آیه و این حدیث شریف، نمونه‌ای از آموزه‌های دینی است که هر کدامشان به تنهایی گویای این است که عالم محضرخداست و باید از گناه کردن در محضر خدا پرهیز کرد. انسان مؤمن اگر هر یک از این موارد را در پیش چشم خود قرار دهد و این‌ نکات را فراموش نکند، زمینه و انگیزه بسیار مناسبی برای دوری از گناه را برای خود فراهم کرده است. به نوعی این آموزه‌ها نوعی تلنگر و زنگ خطری برای انسان است و یه یاد این مطالب بودن، باعث دوری از معصیت می‌شود.

 

نکته دیگر که در این باره جا دارد به آن اشاره شود این است که طبیعتا وسوسه شیطان است که انسان را به گناه کردن تشویق می‌کند و ارتکاب گناه در واقع پیروی از شیطان است.

نکته قابل تأمل اینجاست که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَقالَ الشَّیطانُ لَمّا قُضِیَ الأَمرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُم وَعدَ الحَقِّ وَ وَعَدتُکُم فَأَخلَفتُکُم وَ ما کانَ لِیَ عَلَیکُم مِن سُلطانٍ إِلّا أَن دَعَوتُکُم فَاستَجَبتُم لی فَلا تَلومونی وَلوموا أَنفُسَکُم ما أَنا بِمُصرِخِکُم وَما أَنتُم بِمُصرِخِیَّ‌ إِنّی کَفَرتُ بِما أَشرَکتُمونِ مِن قَبلُ إِنَّ الظّالِمینَ لَهُم عَذابٌ أَلیمٌ ؛ و شیطان، هنگامی که کار تمام می‌شود، می‌گوید: خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابراین، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، بیزار و کافرم! مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند!»(سوره ابراهیم)

 

در این آیه شریفه به صراحت بیان شده که شیطان در روز قیامت به گنهکاران می‌گوید من را سرزنش نکنید؛ خدا به شما وعده حق داد و من هم به شما وعده دادم و خُلف وعده کردم. من بر شما تسلطی نداشتم و فقط شما را دعوت کردم و شما هم دعوت مرا پذیرفتید. این سخن شیطان مانند آب سردی است که بر پیکر انسان گنهکار ریخته می‌شود و از صد فحش و ناسزا برای انسان سنگین‌تر است. این چه بد عاقبتی است که انسان عمری را در اطاعت شیطان باشد و سرانجام هم این ملعون خبیث بگوید مرا ملامت نکنید و به قول معروف بگوید چشمتان کور و دندتان نرم، می‌خواستید حرف مرا گوش ندهید! معاذالله از چنین عاقبتی !

به هر حال چه خوب است که انسان با نصب العین قرار دادن این آموزه‌ها و هشدارها، راه پیروی از خدا را در پیش بگیرد و اسیر وسوسه‌های شیطانی نگردد؛ چرا که در نهایت علاوه بر عذاب الهی، از شیطان هم زخم زبان می‌شنود که این هم خودش می‌تواند عذابی دیگر باشد.

سحر و جادو و طلسم از اموری است که واقعیت دارد؛ البته یادگیری و یاد دادن آن حرام است.

شایان ذکر است که نباید به ادعاهای هرکسی در این زمینه توجه کرد چون به قصد اخاذی و شیادی می‌باشد. مسئله سحر و جادو در دین اسلام تایید شده است؛ در قرآن مکررا به این موضوع اشاره شده است، به طوری که واژه سحر و مشتقات آن حدود ۶۰ بار در کلام الله مجید آمده است.

 

نمونه‌ای روشن از این مسئله، در داستان حضرت موسی(ع) در مواجهه با ساحرانی که توسط فرعون استخدام شده بودند، دیده می شود که در داستان مذکور، ساحران در صدد خنثی کردن فعالیت حضرت موسی(ع) بودند.‌

 

در بعضی موارد سحر و جادو تأثیر عینی و بیرونی دارد طبق آنچه که از آیات و روایات دریافت می‌شود، بروز و ظهور مسئله سحر و جادو به دوگونه است؛ به طوری که ساحران گاهی سعی می‌کنند با تصرف در تخیل و ذهن مخاطب، واقعیت را آنگونه که وجود ندارد برای مخاطب نمایش دهند، همچون حرکت طناب‌ها در داستان حضرت موسی(ع)‌ که ساحران آن را به گونه‌ای نمایش دادند که گویی آن طناب‌ها همچون مار در حال حرکت هستند و در واقع این امر را به مخاطب القا می کنند.

 

گونه‌ دیگری از سحر، اثر بیرونی و عینی دارد و تنها به واسطه تصرف خیال مخاطب نیست، همچون داستان هاروت و ماروت که به وسیله سحر و جادو بین زن وشوهر تفرقه و اختلاف ایجاد می‌کردند، همان گونه که در قرآن ذکر شده است: « فیتعلمون منهما ما یفرّقون به بین المرء و زوجه»،

 

بنابراین، وجود مسئله‌ی سحر و جادو مورد تایید آیات قرآن است. انسان موجودی مختار است که توانایی انجام بسیاری از کارها اعم از مثبت و منفی را دارد، اما این مسئله که افرادی این قدرت را در طریقی بهره می‌گیرند که موجب ایجاد فتنه و تفرقه می‌شود، امری است که افراد براساس اختیار خود انجام می‌دهند و صرف داشتن قدرت انجام امور توسط انسان، مجوزی بر انجام کارهای منفی و یا گناه نیست.‌

 

سحر و جادو سرنوشت انسان را تغییر نمی دهد اکثر افراد از روی جهالت، مشکلاتی از قبیل تاخیر ازدواج را با بسته شدن بخت توسط سحر و جادو توجیه می ‌کنند، در صورتی که ریشه مشکل چیز دیگری است، اما درصد کمی از افراد که طلسمی در زندگی شان ایجاد می‌شود، مسیر زندگیشان تغییر می‌کند، اما باز هم این امر، منافاتی با سرنوشت انسان ندارد.

 

در مثالی ساده می‌توان گفت هنگامی که شخص در اثر یک تصادف عمد و یا غیر عمد دچارنقص عضو و یا ناتوانی جسمی می‌شود، درواقع در آینده روند سرنوشت این فرد در اثر یک حادثه آن طور که باید طی نمی شود، این مساله نیز همچون مسئله‌ی سحر و جادو است که در روند زندگی شخص تاثیر گذار است، اما سرنوشت یک انسان را تغییر نمی‌دهد؛ اما از آنجا که دریک حادثه و یا تصادف، عامل دخیل، دیده می‌شود و یک امر بیرونی و عینی است، مسائلی از این قبیل به چشم نمی آید اما هنگامی که فردی بدخواه، پنهانی تاثیری منفی درروند سرنوشت فرد می‌گذارد، پذیرش این مسئله برای انسان دشوارتر است.

 

بنابراین اموری از این قبیل می تواند در روند زندگی و سرنوشت انسان تاثیر داشته باشد اما این باور که سحر و جادو سرنوشت انسان را به طور کلی تغییر می‌دهد، صحیح نیست؛ همچنین موارد دیگری چون محل تولد، جنسیت و والدین که در زندگی یک فرد موثراند، همگی از اموری است که بدون اختیار انسان انتخاب شده است؛ در نتیجه همه‌ی عوامل موثر در سرنوشت و زندگی آدمی به اختیار و اراده انسان نیست.

 

برای در امان ماندن از سحر و جادو و خنثی شدن آنها، در روایات راه‌هایی ذکر شده است:

 

۱. استعاذه و خواندن سوره های چهار قل:کافرون، اخلاص، ناس، فلق و آیة الکرسی و سوره یس و آیه: وان یکاد...

۲. خواندن و نوشتن آیات ۷۵ تا ۸۲ سوره یونس.

۳. درخواست دعا از اولیا واقعی خداوند.

۴. صدقه دادن.

۵. خواندن ذکر لاحول ولا قوة الا بالله

۶- همراه داشتن انگشترعقیق یمنی وحرز امام جواد علیه السلام