emamian

emamian

خطبه سیدالشهدا ء علیه السلام در نشست با اصحاب و اهل بیت در شب عاشوراء، یکی از خطبه های بسیار مهم در بین بیست خطبه در طول حیات سیاسی امام حسین علیه السلام است که نیاز به رمز گشایی دارد، به ویژه این فراز خطبه که در توصيف اصحاب و همراهان فرمودند: ((أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي وَ لَا أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي‏: من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم و خاندانی نیکوکارتر و نزدیک‌تر از خاندان خودم سراغ ندارم. الارشاد، ج۲، ص۹۱)).
ده اول محرم الحرام بهترین فرصت برای مبلّغان در تبیین و رمز گشایی این فراز از خطبه و آشناسازی مستمعین و عزادارا ن عاشق سید الشهداء نسبت به این ویژگی ها است که به امضاء حضرت سید الشهدا ء علیه‌السلام رسیده است، ازهمین رو در این یاد داشت به شرح تفصیلی و رمز گشایی این فراز از خطبه و دوازدهم خصیصه اصحاب و اهل بیت علیهم السلام خواهیم پرداخت؛

*******

خصیصه اول ((گذر و عبور از سخت ترین ابتلاء و امتحان الهی))

نخستین ویژگی اصحاب و اهل بیت سیدالشهداء علیه السلام که آنان را ستاره همه شهداء تاریخ قرارداد، گذر و عبور از سخترین ((ابتلاء وامتحان الهی)) بوده است، این ویژگی در صورتی قابل فهم است که چند نکته کلیدی قرآنی در این راستا به درستی توضیح داده شود.

نکته اول؛ این است از منظر آیات قرآن و روایات دنیایی که در آن زندگی می کنیم موطن و محلی برای ((امتحانات وابتلائات الهی)) است از همین روست که در ایه(۲) سوره ملک آمده است: ((الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً: خداوند مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکو کارترید)) و همچنین در ایه (۳۵) سوره انبیاء امده است ((وَ نَبْلُوکُمْ بالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ و الفتْنَةً: و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود.)) و در همین راستا امام صادق علیه السلام می فرماید: ((یُفْتَنُونَ کَمَا یُفْتَنُ الذَّهَبُ؛ یُخْلَصُونَ کَمَا یُخْلَصُ الذَّهَبُ.» (الکافی، کلینی، ج ۱، ص ۳۷۰) مردم چنان که طلا [در بوته] آزمایش می‌شود، امتحان می‌شوند؛ و چنان که طلا خالص می‌شود، خالص می‌شوند.))

نکته دوم؛ این است سنت ابتلاء و امتحان الهی عام و فراگیر است اختصاص به گروه و فرد خاصی ندارد بلکه از انبیاء و اولیاء الهی تا مؤمنین و فاسقین همه وهمه به تناسب خودشان مورد ابتلاء و امتحان الهی قرار می گیرند از همین رو خداوند متعال در آیات (۱و۲- سوره عنکبوت، عمومیت ابتلای الهی را بیان نموده و می‌فرماید: «أَحَسِبَ النّاس أَن یُترَکوا أن یَقوُلوا آمَنّا وَهُم لا یُفتَنونَ* وَ لَقَد فَتَنّا الّذینَ مِن قَبلِهم فَلَیَعلمنّ الله الذّینَ صَدَقوا وَ لَیَعلمنّ الْکاذِبینَ: آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند، به حال خود واگذارده‌ خواهند شد و امتحان نمی‌شوند و به‌ تحقیق، ما کسانی را که قبل از آن‌ها بودند، آزمایش کردیم. پس، باید علم خدا در مورد کسانی که راست می‌گویند و کسانی که دروغ می‌گویند، تحقق یابد.» به دلیل همین عمومیت و شمولیت امتحان و ابتلاء الهی است که ((ملای رومی)) می گوید: ((آن انسان بی اطّلاع از فنّ خیاطی چون ادّعای خیاطی کند، بلافاصله یک قواره پارچه اطلس پیش رویش می‌گذارند و می‌گویند یک قبای گشاد بِبُر و در نتیجه این امتحان، راستگو از دروغگو معلوم می‌شود. اگر مردم در ناگواری‌ها و جز این امتحان نمی‌شدند، هر ناکسی مدّعی می‌شد که در روز جنگ رستم دستان است.

نکته سوم؛ زمینه های ((ابتلاء و امتحان الهی)) متنوع و گوناگون است، که برخی با همه صورت ها مورد امتحان و ابتلاء قرار می گیرند، برخی با مورد خاصی مورد امتحان الهی واقع می شوند، از همین روست که در ایه (۱۵۵) سوره بقره آمده است: ((وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الاْمْوَالِ وَ الاْنْفُسِ وَ الَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ: و هر آینه شما را به چیزی از [قبیل] بیم و گرسنگی و کاهشی در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم، و شکیبایان را مژده ده)) و در ایه (۴۹) سوره اعراف آمده است: «وَما أرسَلنا فی قریَةٍ مِن نبیٍّ إلا أخَذنا أهلَها بِالبَأساءِ والضّرّاءِ لَعلّهُم یَضَّرَّعون؛ و نفرستادیم ما هیچ پیامبری را به شهر ودیاری؛ مگر آن‌که اهلش را به شداید و محن گرفتار ساختیم تا شاید آن‌ها به درگاه خدا زاری کنند.»

و همچنین در ایه(۱۷) سوره انفال می فرماید: «فَلَم تَقتُلوهم وَ لکنّ الله قَتلهم وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَيتَ وَ لکن الله رَمی وَ لِیُبلی المُومِنینَ مِنهُ بَلاءً حَسناً: این شما نبودید که آن‌ها (کافران) را کشتید؛ بلکه خداوند آن‌ها را کشت و تو نبودی (ای پیامبر) چون تیر افکندی؛ بلکه خدا افکند و همانا خداوند می‌خواست مؤمنان را به این وسیله به‌خوبی بیازماید.»
و در ایه (۲۸) سوره انفال آمده است «وَ اعلَموا أنّما أموالُکم وَ أولادُکم فِتنَة وَ أنّ اللهَ عِندَهُ أجرٌ عَظیمٌ؛ و بدانید که اموال و فرزندان شما، فتنه و ابتلایی بیش نیست و همانا پاداش بزرگ، نزد خدا است.»

نکته‌ چهارم؛ غرض و هدف امتحان‌ها و ابتلاهای الهی برای آن است که انسان بدین وسیله به کمالی که شایسته آن است برسد. یک وقت چیزی را مورد امتحان قرار می‌دهند تا مجهولی را به معلوم تبدیل کنند، مانند به کار بردن ترازو برای توزین شیء یا به کار بردن میزان الحراره برای تعیین درجه گرما و مانند اینها. ما غالبآ از باطن اشیا و امور بی خبریم و از مجرای امتحان تلاش می‌کنیم تا باطن آنها را تشخیص دهیم و نادانی خود را نسبت به اشیا و امور برطرف سازیم. این نوع امتحان یعنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهول درباره خدای متعال صحیح نیست، بلکه امتحان الهی معنایی دیگر دارد و آن از قوّه به فعل درآوردن استعدادها و تکمیل آن هاست.

اینکه خداوند انسان‌ها را به وسیله امور گوناگون امتحان می‌کند، بدین معنی است که به وسیله اینها هر کسی را به کمالی که لایق آن است می‌رساند. فلسفه مشکلات و بلاها فقط سنجش وزن و درجه و کمیّت نیست، زیاد کردن وزن و بالابردن درجه و افزایش دادن به کمیّت است. خداوند امتحان نمی‌کند که وزن واقعی و حدّ و درجه معنوی و اندازه شخصیت کسی معلوم شود؛ امتحان می‌کند تا بر وزن واقعی و درجه معنوی و حدّ شخصیت آن بنده افزوده شود. خداوند امتحان نمی‌کند که بهشتی واقعی و جهنّمی واقعی معلوم شود، امتحان می‌کند و انسان‌ها را در نعمت‌ها و نقمت ها، راحتی‌ها و سختی‌ها، و خیر و شرّ قرار می‌دهد تا صلاحیت باطنی انسان‌ها از نظر استحقاق ثواب یا عقاب به منصه ظهور برسد و هر که می‌خواهد به بهشت برود و هر که می‌خواهد به قرب الهی برسد، در خلال این امور خود را شایسته و لایق بهشت کند یا به بالاتر از آن دست یابد و هر که شایستگی و لیاقت ندارد سر جای خود بماند. (المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، ج ۴، ص ۳۵-۳۴؛ بیست گفتار، مطهری، ص ۱۷۹-۱۷۸).

زندگی سراسر رنج و مشقت انبیا و اولیای الهی، گویای این حقیقت است که تا انسان در بوته آزمایش قرار ‌نگیرد و با بلاها مواجه نشود، لایق مقام خلیفة اللّهی نخواهد گردید. امتحانات سخت و متعدد حضرت ابراهیم(ع) باعث شد که لیاقت مقام امامت و رهبری جهانی را کسب کند: «وَ إذِ ابتَلی إبراهیمَ رَبّهُ بِکَلماتٍ فَأَتمّهُن قالَ إنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إماماً؛ و به یاد آور هنگامی که خداوند ابراهیم را به اموری چند امتحان نمود. پس همه را به جای آورد. [خداوند به او] گفت: همانا من تو را برای مردم امام و پیشوا قرار دادم.»((. بقره، آیه ۱۲۴)).

از همین روست که امام محمد باقر(ع) فرمود: «إنَّ اللهَ یَتعاهَد المُؤمنَ بِالبلاءِ کَما یَتعاهَد الرَّجل أهلَه بِالهَدیّة مِن الغیبَة؛(مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، تهران: المکتبة الإسلامیه، ۱۳۸۵ق، ج ۶۷، ص ۲۱۳). همانا خداوند مؤمن را به وسیله بلا یاد می‌کند و مورد نوازش قرار می‌دهد؛ آن گونه که یک مرد در وقتی که در مسافرت است، با فرستادن هدیه خاندان خود را یاد می‌کند و مورد نوازش قرار می‌دهد.»

نکته پنجم؛ این است اصحاب و اهل بیت سیدالشهدا ء علیه السلام یکجا در معرض انواع ((ابتلاءوامتحان الهی)) قرارگرفتند محاصره اقتصادی تا مرز تشنگی، محاصره امنیتی تا مرز شهادت و اسارت، و در عین حال برداشتن بیعت از آنان و دعوت به خروج از چنین تنگنای خطر ناک، آنان نه تنها حاضر به خروج از سر زمین طف نشدند و پشت امام علیه السلام را خالی نکردند بلکه در کنار امام علیه السلام به قیمت جان و اسارت خاندان ماندند از همین رو در گزارش آمده است امام علیه السلام خطاب به آنان فرمود:
((ألا و إنّی أظنّ یومنا من هؤلاء الأعداء غدا فانطلقوا جمیعا فی حل، لیس علیکم منّی ذمام هذا لیل قد غشیکم فاتخذوه جملا. ثم لیأخذ کل رجل منکم بید رجل من أهل بیتی [و] تفرّقوا فی سوادکم و مدائنکم حتى یفرّج اللّه فان القوم انما یطلبونی و لو قد أصابونی لهوا عن طلب غیری: همانا به یقین فردا روز جنگ ما با این دشمنان است. من به شما اجازه می دهم که بروید و همگی از بیعت من آزاد هستید و از جانب من بر شما هیچ عهد و ذمه ای نیست. این شب تار شما را در بر گرفته است آن را وسیله رفتن و مرکب خود قرار دهید. هر مردى از شما دست یکى از مردان اهل بیتم را بگیرد و در آبادیها و شهرهای خود پراکنده شوید تا خداوند گشایشى ایجاد کند. این جماعت مرا مى ‌طلبند و اگر به من دست یابند از تعقیب دیگران صرف نظر مى ‌کنند.))
با وجود اذن صریح از ناحیه امام علیه السلام اصحاب به امام گفتند:
((و اللّه لا نفارقک ولکن أنفسنا لک الفداء نقیک بنحورنا و جباهنا و أیدینا فاذا نحن قتلنا کنا وفینا و قضینا ما علینا:.تکلّم جماعة أصحابه فی وجه واحد بکلام یشبه بعضه بعضا: ((ص۹۱وقعة الطف، ص ۱۹۸)).

*******

خصیصه دوم ((جمع بین جهاد اصغر و جهاد کبیر)) 

دومین ویژگی و خصیصه اهل بیت و اصحاب سیدالشهدا سلام الله علیه که آنان را ستاره همه مجاهدان و شهداء تاریخ قرار داد جمع الجمع بین دو ((جهاداصغر وجهاد کبیر)) است، این خصیصه در صورتی قابل فهم است که چند نکته کلیدی که زمینه ساز چنین جهادی است به درستی توضیح داده شود؛

نکته اول؛ این است از منظر آیات قرآن کریم و احادیث وارده از ناحیه معصومین علیهم السلام ((جهاد)) از حیث مراتب به سه دسته تقسیم می شود:
نخستین مرتبه جهاد((جهاد اکبر)) و یا به تعبیر دیگر جهاد با تمنیات و خواهش های نفسانی است، در اهمیت و ارزش این مرتبه جهاد همین بس در بین همه واجبات و فرائض تنها واجب و فریضه ای است که قرآن کریم در توجه دادن مسلمین به اهمیت آن در سوره شمس یازده بار قسم خورده و فرمود: ((وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿١﴾ وَالْقَمَرِ إِذَاتَلاهَا ﴿٢﴾ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاهَا ﴿٣﴾ وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿٤﴾ وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿٥﴾ وَالأرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿٦﴾ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿٧﴾ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿٨﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿٩﴾ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿١٠﴾)) 

و همچنین در گزارش تاریخی آمده است ((أَنَّ النَّبِيَّ ص بَعَثَ بِسَرِيَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ: امام صادق علیه السلام فرمود، رسول خدا (ص) گروهی را [برای جنگ] فرستاد هنگامی كه بازگشتند گفت خوشا به حال مردمی كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بر آنان باقی مانده است گفته شد ای رسول خدا جهاد اكبر چیست؟ گفت جهاد و پیكار با نفس سپس فرمود برترین جهاد، [از آن] كسی است كه با نفسش كه در میان دو پهلوی اوست جهاد كند:. بحارالأنوار، ج ۶۷، ص ۶۵ )). 
دومین مرتبه از جهاد((جهاد اصغر)) و ((قیام بالسیف)) و پیکار با اهل بغی و متجاوزان است در اهمیت این قسم ازجهاد همین بس که واژه ((جهاد)) حداقل در هفده سوره قرآن کریم از جمله بقره، آل‌عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، نحل، حج، نمل، احزاب، شوری، محمد، فتح، حدید، حشر، ممتحنه، صف و قریب آمده است و ۴۰۰ آیه در رابطه با جهاد نازل شده است.»
از همین رو خداوند متعال در آیه ۷۵ سوره نساء خطاب به مسلمین می فرماید: «وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا؛ و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی‌‏جنگید همانان که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستم‌‏پیشه‏‌اند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما».
و همچنین در آیه ۱۱۱ سوره توبه نیز در این رابطه آمده است: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ در حقیقت‏ خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] این‌که بهشت براى آنان باشد خریده است همان کسانى‌که در راه خدا می‌جنگند و می‌‏کشند و کشته می‌‏شوند [این] به‌عنوان وعده حقى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله‌اى که با او کرده‌‏اید شادمان باشید و این همان کامیابى بزرگ است)).

خداوند متعال در آیه ۲۰ سوره توبه در این رابطه فرموده است: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ؛ کسانى‌که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‏‌اند نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند».
همچنین، در آیه ۲۹ سوره توبه آمده است: «قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ؛ با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آن‌چه را خدا و فرستاده‌‏اش حرام گردانیده‏‌اند حرام نمی‌‏دارند و متدین به دین حق نمی‌گردند کارزار کنید تا با [کمال] خوارى به دست‏ خود جزیه دهند».

سومین مرتبه جهاد ((جهاد کبیر یا جهاد تبیین)) است، و مقصود از جهاد کبیر یا تبیین عبارت از روشنگری، و بیان هدف و غرض است از همین رو برخی از مفسرین ایه(۵۲)سوره فرقان را یکی از وظایف و تکالیف رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به جهاد کبیر دانسته اند و ضمیر ((به)) را به ((جهاد تبیین)) برگرداندند چراکه آیه خطاب به آن حضرت می فرماید ((فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا))

نکته دوم؛ این است همانگونه که جهاد از نظر مراتب و میزان اهمیت متفاوتند، از جهت عملیاتی و تحقق خارجی نیز کاملا متفاوت می باشند چراکه ((جهاد اکبر)) آمیخته و همراه با جهاد ((اصغر، وکبیر)) است تابع زمان ومکان نیست مبارزه با تمنیات نفسانی در همه حال واجب و لازم است هر چند در حال جهاد ((اصغر وکبیر)) باشد. 
ولی جهاد اصغر و پیکار با متجاوزان و اهل بغی تابع مقتضیات و فراهم بودن ((عدهک وعده)) آماده بودن امکانات و تسلیحات نظامی و نیز نیروی رزمی و پیکارگران و مجاهدان است و اگر این دو فراهم باشد واجب وگرنه واجب نخواهد بود و همین راز قیام و قعود در جهاد اصغر ائمه معصومین علیهم السلام است و چون چنین شرایطی برای امام علی علیه السلام و سید الشهداء فراهم بود قیام و جهاد به سیف نمودند، و چون چنین شرایط برای ائمه دیگر فراهم نبود قیام به سیف نکردند.
 ولی ((جهاد کبیر و تبیین)) قبل از جهاد اصغر، همراه با جهاد اصغر و نیز پس از جهاد اصغر عملیاتی می شود، از همین رو امام‌ حسین‌ علیه السلام قبل از قیام به سیف در زمان حضور در مکه به جهاد تبیین و بیان هدف پرداخته و نامه ای در اواخر ماه رمضان و یا شوال سال ۶۰ ه.ق توسط سلیمان به سرشناسان بصره و اشراف از جمله مالک‌بن‌مِسمَع و یزیدبن‌مسعود نَهشَلی فرستاد و آنان را به یاری خود و قیام به همراه خود برای گرفتن حقش فرا خواند و فرمود(( وأنَا أدعوکم إلی کتابِ اللّه وسُنَّهِ نَبِیهِ صلی الله علیه و آله، فَإِنَّ السُّنَّهَ قد اُمیتَت، وإنَّ البِدعَهَ قَد اُحییت، وإن تَسمَعوا قَولی وتُطیعوا أمری أهدِکم سَبیلَ الرَّشادِ، وَالسَّلامُ عَلَیکم ورَحمَهُ اللّهِ :((طبری، تاریخ الامم والملو ک،ص۳۵۷،ابوحنیفه دینوری، الاخبارالطوال، ص۳۴۲، _۳۴۳)) 

اینک، فرستاده‌ام را به همراه این نامه به‌ سوی شما می‌فرستم و شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) فرا می‌خوانم. به‌ راستی‌که سنت، از میان‌ رفته است و بدعت‌ها زنده شده‌اند. اگر سخنم را بشنوید و از فرمانم پیروی کنید، شما را به راه درست.
و آنگاه که در مقابل سپاه حر در منطقه ذو حسم قرار گرفت به روشنگری پرداخت و خطاب به آنان فرمود: ((اِنَّهُ قَدْ نَزَلَ مِنَ الاَمْرِ ما قَدْ تَرَوْنَ، وَ إِنَّ الدُّنْیا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُها، وَ اسْتَمَرَّتْ جِدّاً وَ لَمْ یَبْقَ مِنْها إِلاّ صُبابَةً کَصُبابَةِ الاِناءِ، وَ خَسیسِ عَیْش کَالْمَرْعَى الْوَبیلِ، اَلا تَرَوْنَ إِلَى الْحَقِّ لا یُعْمَلُ بِهِ، وَ إِلَى الْباطِلِ لا یُتَناهى عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً، فَإِنّی لا أَرىَ الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَةً، وَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إِلاّ بَرَماً: ((فتوح ابن اعثم، ج ۵، ص ۱۳۴-۱۳۵ و ارشاد مفید، ص ۴۲۷)) همه شما مى بینید که چه پیش آمده است، مى بینید اوضاع زمانه دگرگون و نامشخّص شده، خوبى آن روى گردانیده و با شتاب درگذر است، و از آن جز اندکى همانند ته مانده ظرف ها و زندگى پستى همچون چراگاه دشوار و خطرناک، باقى نمانده است. آیا نمى بینید به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگیرى نمى گردد، در چنین شرایطى بر مؤمن لازم است شیفته دیدار پروردگارش (شهادت) باشد. به یقین من مرگِ (در راه حق) را جز سعادت، و زندگى در کنار ستمگران را جز ننگ و خوارى نمى بینم.

و همچنین در روز عاشوراء و پیش از شروع جنگ به جهاد تبین و روشنگری پرداخت و درضمن خطبه خطاب به سپاه کوفه فرمود:

((وَیحَکمْ أَ تَطْلُبُونِّی بِقَتِیلٍ مِنْکمْ قَتَلْتُهُ: وای بر شما، آیا کسی را از شما کشته‌ام که در مقابل خون او می‌خواهید مرا بکشید؟))
((وَیحَکمْ أَ تَطْلُبُونِّی بِقَتِیلٍ مِنْکمْ قَتَلْتُهُ أَوْ مَالٍ لَکمُ اسْتَهْلَکتُهُ أَوْ بِقِصَاصِ جِرَاحَةٍ فَأَخَذُوا لَا یکلِّمُونَهُ :آیا مال کسی را حیف و میل کرده‌ام؟ یا جراحتی بر کسی وارد ساخته‌ام که می‌خواهید مجازاتم کنید؟»در مقابل گفتار امام هم سکوت کردند و کسی جوابی نداشت. ابن طاووس؛اللهوف على قتلى الطفوف؛ناشر جهان،دوم،۱۳۴۸ش،ص ۹۷ -۹۹ )).

نکته سوم؛ اصحاب سید الشهداء نیز در روز عاشورا در گرما گرم خون و شمشیر در قالب رجز خوانی، چرا که رجزخوانی ماهیت جهاد تبیین وروشنگری دارد برای اینکه:

اولین و بیشترین کاربرد رجز در میدان های نبرد، معرفی فرد سلحشور به مبارز روبرو و نیز به سپاه دشمن.

دومین کاربرد رجز، بیان نسب و حسب سلحشور است که خود را با آن می ستاید و به آن بر دشمن فخر می فروشد.

سومین کاربرد رجز، عقیده یا هدفی است که فرد سلحشور به خاطر آن می جنگد.

چهارمین کارکرد رجز در میدان های نبرد، بیان پلیدی ها و نادرستی عقیده یا اعمال دشمن و افشاگری دربارۀ آن هاست تا آیندگان و کسانی که در آن نبرد حضور نداشته اند، بتوانند حقیقت را در آینۀ شفاف این اشعار ببینند و قضاوت کنند.

کسانی از اصحاب که در روز عاشورا رجز خوانده اند عبارتند از: ابن عمیر کلبی، حرّ بن یزید ریاحی، بریر بن خضیر، نافع بن هلال جملی، حبیب بن مظاهر، زهیر بن قین، عبداللَّه و عبدالرحمن پسران عزره غفاری، یزید بن زیاد بن مهاصر (ابوالشّعثاءکندی)، عمرو ابن خالد صیداوی، خالد بن عمرو بن خالد صیداوی، جون غلام ابوذر غفاری، بشیر بن عمرو حضرمی، عبدالرحمن بن عبداللَّه بن الکدنیزنی، حجّاج بن مَسروق جُعفی، عُمیر بن عبداللَّه مَذحِجی، سعد بن حَنظله تمیمی، یحیی بن سُلَیم مازنی، قُرّه بن أبی قرّه غِفاری، مالک بن اَنس کاهلی، عمرو (عمر) بن مُطاع جعفی، انیس بن مَعْقِل الاصبحی، عمرو بن جناده، مبارزه و شهادت جوانی سلحشور و رشادت مادرش، غلام ترکی، مالک بن دودان، ابراهیم بن حُصَین اسدی.

و از بنی هاشم عبارتند از: علی بن الحسین (حضرت علی اکبر(ع))، عبداللَّه بن مسلم بن عقیل، عَوْن بن عبداللَّه بن جعفر طیّار، محمّد بن عبداللَّه بن جعفر طیّار، عبد الرحمن بن عقیل بن ابی طالب، جعفر بن عقیل بن ابی طالب، قاسم بن الحسن، ابوبکر بن الحسن، ابوبکر بن علی، عثمان بن علی، جعفر بن علی، عبداللَّه بن علی، عبّاس بن علی بن ابی طالب(ع) و حضرت سیّدالشهداء حسین بن علی(ع). همانطور که ملاحظه می شود، از ۷۲ تن شهدای کربلا، تعداد ۴۱ نفر رجز خوانده و جنگیده اند. این یعنی ۹/۵۶% از همه سپاه کوچک حضرت اباعبدالله(ع). از این تعداد نیز ۱۷ نفر یعنی ۴/۴۱% از کسانی که رجز خوانده اند، به بیان حقانیت دین خود که همان دین امام حسین(ع) و پیامبر(ص) است می پردازند.

*******

خصیصه سوم ((عارف و سالک بودن))

سومین خصیصه اصحاب و اهل بیت امام حسین علیه السلام ((عارف وسالک)) بودن است، برای اینکه این خصیصه اصحاب به درستی توضیح داده شود نیازمند به بیان چهار نکته است؛

نکته اول؛ این است خداوند متعال به دلیل اینکه حکیم علی الاطلاق است قطعا از خلقت عالم هستی از جمله انسان هدف و غایتی دارد از همین روست که در ایه (۱۱۵) سوره مؤمنون می فرماید: ((أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ)).

نکته دوم؛ ازآنجایی که به حکم عقل و همچنین به حکم نقل و قرآن کریم که در ایه (۱۵) سوره (فاطرا) آمده است ((يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَا إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ)) خداوند متعال از افرینش انسان غرض فاعلی ندارد یعنی ادمی را خلق نکرده است تا از افرینش وی سودی ببر دو یا نقص و عیب خودش را برطرف کند بلکه غرض فعلی دارد یعنی کارش از مصلحت وحکمت خالی نیست.

نکته سوم؛ غرض فعلی از خلقت انسان رسیدن انسان به وصال و لقاء الهی است از همین رو در ایه(۶) سوره انشقاق می فرماید: ((یاأَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ.)) 

نکته چهارم؛ راه رسیدن به وصال و لقاء الهی عبادت عارفانه و عاشقانه است چرا که در ایه (۶۵) سوره (ذاریات) آمده است ((وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ)) و امام باقر علیه السلام ((الالیعبدون)) را به((ای لیعرفون)) تفسیر نموده اند و امام‌ حسین‌ علیه السلام نیز خطاب به اصحاب فرمود: ((أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ فرمود:اى مردم خداوند خلق ننموده است بندگان را مگر از براى آنكه او را بشناسند و چون او را شناختند عبادتش كنند،و چون او را عبادت نمودند بى‌نياز شوند از عبادت غيراو)).
نکته چهارم‌؛ معرفت به خداوند متعال که زمینه ساز عبادت عارفانه و عاشقانه است حاصل نمی شود جز به معرفت امام علیه السلام، و اگر معرفت به امام حاصل شد چون آدمی سنخیت و مشابهت با امام پیدا می کند عبادت و نمازش امام گونه می شود از همین رو درپاسخ راوی امام‌ حسین‌ علیه السلام در پاسخ به پرسش راوی که پرسید: (( يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ: يا ابن رسول اللّه پدر و مادرم فداى تو باد،معرفت خدا چگونه است؟)) 

((قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ. فرمود: شناختن اهل هر زمان امام زمانیست که طاعتش واجب است. علل الشرایع ج۱، ص۹)).

نکته پنجم؛ نقطه مشترک اصحاب و اهل بیت سید الشهداء علیه داشتن روحیه عارفانه و عاشقانه بوده است که به برکت معرفت و شناخت امام برایشان حاصل شده بود، از همین رو در حالت روحانی و عرفانی حضرت زینب سلام الله علیها در گزارش آمده است:
((چون امام حسین (علیه السلام) برای وداع نزد خواهر آمد، از جمله سخنانی که به او گفت این بود که فرمود: «یا اختاه! لاتنسینی فی نافلة اللیل:خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش نکن. دخيل اعلام النساء، ۶/ ۲۰؛ نقدى، زينب كبرى، ۹۰))

 و همچنین امام سجاد علیه السلام می فرماید: «همانا عمه ام زینب (سلام الله علیها) همه ی نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسیرها، از کوفه به شام ایستاده می خواند و در بعضی از منازل نشسته می خواند و این به خاطر گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایش را بین اطفال تقسیم می کرد، زیرا آن مردمان سنگدل شبانه روز یک قرص نان بیشتر نمی دادند:محلاتى، زينب عقيله بنى هاشم، ۳۰)) 

و نیز درباره حالت عبادی و عرفانی حضرت عباس نقل شده که روی قاتل عباس که از طایفه «بنی دارم» بود، سیاه شده بود. علت را از او پرسیدند. گفت: «من مردی را که در وسط پیشانی او اثر سجده بود کشتم که نامش عباس بود.«وبین عینیه اثر السجود»: [در پیشانی] و بین چشمان او اثر سجده [نمایان] بود. مقاتل الطالبین، ص۳۲)

و همچنین امام حسین (ع)روز عاشورا به شهادت بر بالین حبیب آمد و او را چنین ستود: «لله درک یا حبیب لقد کنت فاضلا تختم القرآن فی لیلة واحدة; آفرین به مقام تو ای حبیب! تو انسان دانشمند بودی، و در یک شب همه قرآن را تلاوت می کردی.معالی السبطین، ص۱۰)
از همین رو سید بن طاووس در نیایش شب عاشورای امام و اصحاب در ((لهوف)) می‌نویسد: «وَ بَاتَ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ؛ حسین(ع) و یارانش، آن شب را به نماز و مناجات گذراندند. زمزمه مناجات آنها از دور، همچون زمزمه زنبوران عسل به گوش می‌رسید. یکی در رکوع بود، دیگری در سجود. آن یکی ایستاده پروردگارش را می‌خواند و دوستش نشسته می خواند)).

*******

خصیصه چهارم ((بصیرت اصحاب و بنی هاشم))

چهارمین خصیصه اصحاب و بنی هاشم ((نافذالبصیره)) بودن آنان است، فهم صحیح و درک درست از این خصیصه در صورتی امکان پذیر می شود که چند نکته به درستی توضیح داده شود؛

نکته اول؛ مقصود از ((بصیرت ونافذالبصیره)) بودن معنایش داشتن دانش بالا و یا قدرت تجزیه و تحلیل داشتن حوادث سیاسی نیست بلکه قوه تشخیص و درک باطنی داشتن نسبت به حقایق و تشخیص و درک صحیح نسبت به وظیفه و تکلیف است که به برکت تقوا و خود سازی و نورانیت باطن حاصل می شود که شخص به مرتبه از نورانیت و درک حقایق می رسد آنچه را که دیگران در ایینه نمی بینند وی در خشت خام می بیند، و این نعمتی معنوی است خداوند متعال به اوحدی از اولیاء خودش اعطاء می کند از همین رو مرحوم شیخ المحدثین شیخ عباس قمی از(امام صادق (ع)) روایت می کند که حضرت فرمودند اين دعا را پیوسته بعد از نماز صبح و مغرب بخوانیم: ((اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْكَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍوَ اجْعَلِ النُّورَ فِي بَصَرِي وَ الْبَصِيرَةَ فِي دِينِي‏وَ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ الْإِخْلاَصَ فِي عَمَلِي‏وَ السَّلاَمَةَ فِي نَفْسِي وَ السَّعَةَ فِي رِزْقِي وَ الشُّكْرَ لَكَ أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي‏)) 

نکته دوم؛ چنین درک باطنی و نورانیت قلبی که بتواند ظاهر و باطن عالم هستی را برای انسان یکی کند و حقایق را آنگونه که هست ببیند نه آنگونه که خودش را نشان می دهد حاصل نمی شود مگر به نفس کشی و جهاد اکبر از همین روست که قرآن کریم در سوره (انفال) درایه (۲۹) می فرماید: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ:اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر تقواى الهى پيشه كنيد، خداوند برايتان فرقانى (قوّه‌ى شناخت حقّ از باطلى) قرار مى‌دهد و بدى‌هايتان را از شما مى‌پوشاند و شما را مى‌آمرزد و خداوند صاحب فضل وبخشش بزرگج است)).

به دلیل همین نقش کلیدی که بصیرت دارد در خطبه ها، نامه ها و حکمتهای نهج البلاغه بارها مورد تأکید قرار گرفته به گونه ای که حضرت هدایت واقعی را منوط به داشتن چشم بصیرت می داند و می فرماید: (( قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِیتُمْ إِنِ اهْتَدَیتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ(نهج البلاغه، ص ۵۰۰، حکمت ۱۵۷): اگر چشم بصیر داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده اند، اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کردند، اگر گوش شنوا دارید، حق را به گوشتان خواندند)).

نکته سوم؛ ((بصیرت و تشخیص وظیفه)) سه مرتبه دارد، طی کردن این سه مرتبه است که تضمین سعادت می کند و عاقبت بخیری به دنبال می اورد.

مرتبه اول؛ از بصیرت آنست در موقعیت و شرایطی که گرد و غبار فتنه بلند شده است، حق و باطل آمیخته شدند شخص در تشخیص حق از باطل خطاء نکند و حق را از باطل به درستی بشناسد، تفاوت اصحاب امام حسین علیه السلام با مردم مدینه و مکه در همین است که اصحاب به سرعت حق را از باطل شناختند در کنار امام قرارگرفتند، ولی مردم مدینه و مکه در این مرتبه متحیر گشتند و همین موجب شد از این دو شهر بزرگ حتی یک نفر شهید در کربلا نداشته باشند.

مرتبه دوم؛ از بصیرت آنست پس از تشخیص حق از باطل زمان و موقعیت نصرت رساندن حق از باطل را بشناسد و در زمان و موقعیتش به حمایت از حق برخیزد و نگذارد فرصت نصرت رسانی از دست برود، تفاوت اصحاب با مردم کوفه نیز در همین است چراکه مردم کوفه حق را شناخته بودند و اعلان حمایت از امام کرده و ان حضرت را دعوت به کوفه نمودند ولی در لحظه حساس نصرت رسانی خواص کوفه به بیماری چه کنم، چه کنم گرفتار شدند و پشت امام علیه السلام را خالی کردند و تنها گذاشتند ولی اصحاب و بنی هاشم به دلیل((نافذ البصیره)) بودن به هیچ وجه در تشخیص زمان نصرت خطاء محاسباتی نکردند و در کنار امام علیه السلام ماندند.

مرتبه‌سوم؛ از بصیرت آنست که پس از موقعیت شناسی زمان نصرت، حاضر شود در نصرت رسانی حق در برابر باطل خودش و اهل بیتش را خرج و هزینه آرمان‌های امام زمانش نماید، بصیرت اصحاب و بنی هاشم در این بوده است برخلاف هزار یا ششصد نفر همراه از مکه تا نزدیکی کوفه و به هنگام شنیدن شهاد ت مسلم ابن عقیل و جدی شدن جنگ راه خود را از امام سلام الله علیه جداکردند اصحاب و بنی هاشم کنار امام تا پای شهادت و اسارت زن و بچه ماندند و این مراتب بصیرت استتنایی اصحاب بود که امام علیه السلام آنان را اینگونه توصیف نمودند: ((فانی لا أعلم أصحابا أولى و لا خیرا من أصحابی و لا أهل بیت أبرّ و لا أوصل من أهل بیتی فجزاکم اللّه عنی جمیعا خیرا)).

انسان، موجودی اجتماعی است که در سایه ارتباط با دیگران می‌تواند به استعدادهای خویش پی ببرد و نیازهایش را برطرف کند. خانواده با توجه به نقش آموزشی که دارد، می‌تواند به کاهش جرائم و آسیب‌های اجتماعی کمک کند. آموزش‌هایی همچون آموزش مسائل جنسی، آموزش رفتار و گفتار نیکو به فرزندان، آموزش جواب دادن بدی با خوبی، آموزش عفو و گذشت، آموزش ادب به فرزند، آموزش مهارت‌های زندگی به فرزندان، آموزش مهارت نه گفتن، آموزش مهارت حل مسئله، آموزش صبر و وقار و آموزش نقدپذیری و پندپذیری، از جمله آموزش‌هایی هستند که ضمن کمک به خانواده، موجب پیشگیری از بروز جرائم و آسیب‌ها در جامعه‌ می‌شود. از آنجا که پیشگیری از رفتارهای مجرمانه و آسیب‌های اجتماعی، جزو وظایف انبیاء و پیشوایان دینی: بوده است، همواره پیشگیری از وقوع جرم و آسیب‌های اجتماعی در نظام اجتماعی اسلام مقدم بر اصلاح مجرم بوده و در قرآن کریم و روایات معصومین: بهترین شیوه‌ها برای پیشگیری از جرائم و مفاسد اجتماعی معرفی شده است.

خانواده، نهادی اجتماعی است که هدف از آن در نگاه قرآن، تأمین سلامت روانی برای سه گروه «زن و شوهر»، «پدر و مادر» و «فرزندان» و نیز ایجاد آمادگی برای برخورد با پدیده‌های اجتماعی است. در آیه پیش گفته، بر اهمیت خانواده و پیشاهنگى آن در تشکیل جامعه نمونه انسانى اشاره شده است؛ چنانکه پیوندهاى سالم و درخشان خانوادگى را ایده‌آل پرهیزکاران معرفى کرده است، اما هر روزه در سراسر جهان، کودکان و نوجوانان بسیاری در معرض خطر جرائم و آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند که رشد و تحول آن‌ها را با دشواری مواجه می‌کند. یکی از عوامل اساسی شکل‌گیری شخصیت فرزند در خانواده، والدین هستند که کودک آداب و رسوم، نحوه برخورد و ارتباط با محیط و بسیاری از واکنش‌های اجتماعی را از والدین به عنوان بهترین الگو یاد می‌‌گیرد. بنابراین خانواده تأثیر بسیاری بر فرزندان دارد تا آنجا که کارکرد مطلوب خانواده، آن را به  بهترین مکان برای پیشگیری از جرائم و آسیب‌های اجتماعی مبدل می‌کند.[۱] از این‌رو ضرورت دارد به بررسی نقش آموزشی خانواده در اجتماع در کاهش جرائم و آسیب‌های اجتماعی بپردازیم.

محتوای آموزشی خانواده

در بحث نقش آموزشی خانواده که در پیشگیری از جرائم و آسیب‌های اجتماعی مؤثر است، می‌توان به چند امر مهم اشاره کرد:

۱. آموزش و پرورش حس مذهبی به فرزندان

یکی از حقوق فرزندان بر والدین، آشنا ساختن آنان با خدا، اهل‌بیت: و مسائل اعتقادی و عبادی است که سعادت فرزند را به دنبال دارد و ثواب آن برای والدین، غیر قابل محاسبه است؛ زیرا فرزندان همچون نهالی هستند که خداوند متعال در اختیار والدین قرار داده است تا به بهترین شکل آنان را تربیت، آموزش و هدایت کنند و در آینده از ثمرات درخت وجودی آن‌ها بهره‌مند شوند. پروردگار متعال در قرآن، بر مسئولیت تربیتی خانواده تأکید کرده و فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ؛[۲] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌ها هستند، نگاه دارید». پرورش مذهبی کودکان باید از خانواده شروع شود؛ زیرا خمیرمایه شخصیت انسان در خانواده تکوین می‌یابد.

راه‌های انتقال حس مذهبی به فرزندان

برای انتقال و آموزش حس دینی به فرزندان، سه راه پیش‌روی خانواده‌ها قرار دارد:

الف. تربیت عملی

اسلام به مشاهده و تجربه اهمیت فراوانی می‌دهد؛ زیرا «مشاهده، تجربه، تفکر و تعلیم، وسایلی هستند که به انسان قدرت تشخیص می‌دهد».[۳] اگر اعمال اعتقادی در معرض دید و مشاهده فرزند انجام گیرد، اثر تربیتی و سازنده‌ای را به دنبال دارد. افزون بر تأثیر روحی و روانی، موجب تشویق و ترغیب فرزند به یادگیری نیز می‌شود.

رعایت دستورات و اصول اسلامی همچون خواندن نماز اول وقت، اهمیت دادن به روزه و سایر واجبات، همیشه به یاد خدا بودن، «بسم‌الله» گفتن هنگام خوردن غذا و ... به فرزند درس خداشناسی می‌دهد. امام كاظم(ع) فرموده است: «كودكان‏، با خوبی‌ها و شایستگی‌هاى والدین‌شان حفظ می‌شوند».[۴] بنابراین فرزندان اولین و بهترین درس دینداری و ارتباط معنوی با خدا را در محیط خانه و از طریق مشاهده عملکرد والدین می‌آموزند.

ب. بیان داستان‌های دینی

يكى از ابزار تعليم و تربيت دینی، قصه و داستان است. قصه و داستان، بازگو كردن سرگذشتى است كه از واقعيات عينى زندگى بشر حكايت دارد تا براى آيندگان در زمینه‌های گوناگون عبرت باشد. یکی از ابزار آموزشی که قرآن کریم نیز از آن بهره برده است، داستان است. قرآن بسیاری از مباحث اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی را در قالب داستان مطرح و خودش را منبع داستان معرفى کرده و فرموده است: «و هر سرگذشتى از سرگذشت‌هاى [پندآموز] پيامبران را كه برایت می‌‌خوانيم، حقيقتى است كه دل تو را به آن پابرجا و استوار كنيم، و براى تو در اين سرگذشت‌ها حق و براى بهره بردن مؤمنان، پند و تذكرى آمده است».[۵]

در تربیت اعتقادی برای مأنوس کردن فرزندان به مفاهیم عقیدتی، بهتر است از داستان‌ها و قصه‌هایی که در این مورد از قرآن، منابع حدیثی و تاریخی استخراج شده و نوشته شده است، استفاده کرد. تأثیر این نوع آموزش افزون بر سادگی آن و انتقال سریع‌تر محتوا، فهم مسائل خداشناسی را برای فرزندان آسان‌تر می‌کند.

ج. ایجاد محبت الهی در قلوب کودکان

والدین باید محبت خدا را در دل کودک جای دهند؛ برای مثال او را با آفریده‌های خدا و شگفتی آن‌ها آشنا کنند، از نعمت‌ها، مهربانیت، بخشندگی و توجه خاص خداوند به بندگانش سخن بگویند و او را بهترین دوست انسان‌ها معرفی کنند. در این صورت فرزند با عشق درونی به خداوند، زمینه‌ای برای انجام تکالیف الهی پیدا خواهد بود. خداوند متعال به حضرت موسی(ع) وحی فرستاد: «مردم را به من علاقمند کن و آنان را نیز نزد من محبوب ساز». موسی(ع) عرض کرد: چگونه؟ وحی آمد: «نعمت‌های مرا برای آنان بازگو کن، آنان خود عاشق من خواهند شد».[۶] بنابراین یادآوری و ذکر نعمت‌های الهی، از جمله شیوه‌هایی است که در بیداری فطرت پاک فرزندان به صاحب نعمت بسیار مؤثر است. ذکر نعمت‌ها می‌تواند زمینه بسیار مناسبی برای رشد و تعمیق بینش الهی فرزندان و در نتیجه، گرایش به صاحب نعمت و زمینه‌های بندگی و شکرگزاری را در آنان فراهم کند.

۲. آموزش نماز و امور عبادی

آموزش عبادات به متربیان و متعهد کردن آنان به انجام این دستورات و در حقیقت، به معنای ایجاد گام به گام روح عبادت و بندگی در فرزندان است؛ زیرا این آموزش تأثیر مستقیمی در پیشگیری از جرائم و آسیب‌های اجتماعی دارد. فرزندی که روح دینی و عبادی در او دمیده شده و آموزش دیده است، از هر نوع گناه و معصیت و جرائم اجتماعی دور می‌شود.

هر جامعه پیروی اعضایش از هنجارها و قوانین، اهرم‌ها و مکانیزم‌هایی دارد که به آن کنترل اجتماعی می‌گویند. در جامعه دینی نیز این مکانیزم وجود دارد که افراد را از هنجارشکنی، قانون‌گریزی و کج‌روی باز می‌دارد. یکی از این راه‌ها، نماز است. نماز، یاد خداست و کسی که به یاد خدا باشد، به سوی معصیت نمی‌رود؛ چنانکه خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَر؛[۷] همانا نماز انسان را از فحشا و منکر باز می‌دارد». خداوند در آیه دیگری با اشاره به نقش نماز در از بین بردن بدی‌ها می‌فرماید: «نماز را در دو طرف روز و نیز در ساعات تاریکی شب بر پا دارید؛ البته نیکوکاری شما، بدکاری شما را نابود می‌کند».[۸]

۳.  آموزش اخلاق نیکو

توان گفتار در انسان، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های خدادادی او و به‌کارگیری کلمات و عبارات مناسب توسط افراد، از شاخص‌های نسبی وضعیت اجتماعی آن‌هاست. دین مبین اسلام همواره بر نیکو سخن گفتن و رعایت عفت کلام در تعاملات اجتماعی تأکید کرده است. خداوند در آیات مختلفی بر این موضوع تأکید کرده و در تبیین دستورات و احکام در آیات، عفت کلام رعایت شده است. قرآن کریم در رابطه با زیباگویی می‌فرماید: «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً؛[۹] با مردم (به زبان) خوش، سخن بگویید».

سخن زیبا، نوعی احترام به شخصیت دیگران است. از این‌رو زیباگویی با هر کس و در هر شرایط سنی، موجب می‌شود گوینده، جواب مناسب بشنود؛ چنانکه امام علی(ع) فرموده است: «زیبا سخن بگویید تا جواب زیبا بشنوید».[۱۰] ارتباط میان فردی، نماد و نشانه هویت و کمال انسان است. ارتباط غیر مؤثر، شکوفایی استعدادهای درونی انسان و تخریب روابط می‌شود. کسانی که ارتباط و روابط اجتماعی استواری ندارند، بیشتر در معرض مرگ زودهنگام هستند و بیشتر به مشکلاتی همچون بیماری‌های قلبی، افسردگی، اضطراب، نارضایتی شغلی، فشار روانی و در نتیجه به جرائم اجتماعی گرفتار می‌شوند.[۱۱] فرزندانی که نحوه صحیح رفتار و گفتار را در خانواده آموزش نبینند، بیشتر از هم‌نوعان آموزش‌دیده خود گرفتار این مشکلات و آسیب‌های اجتماعی می‌شوند.

۵. آموزش صبر و شکیبایی

یکی دیگر از موارد آموزشی خانواده‌ها، آموزش صبر و شکیبایی است. آموزش صبر در برابر مشکلات و اغنا و ارضای نیازهای درونی به فرزند، موجب پیشگیری از ابتلای او به بسیاری از مسائل روانی، خانوادگی و اجتماعی در آینده می‌شود. بی‌صبری و بی‌قراری، عجله داشتن، تسلیم انواع وسوسه‌ها شدن و برخورد هیجانی با مسائل و دیگر ویژگی‌هایی که در نقطه مقابل صبر قراردارند، موجب تشدید مسائل، مشکلات و آسیب‌های اجتماعی می‌شود. برخورد صبورانه والدین با فرزندان و نهادینه کردن ویژگی صبر در وجود آنان، تأثیر بسزایی در آینده فرزندان و آینده جامعه خواهد داشت. واژه صبر بیش از ۷۰ مرتبه در قرآن تکرار شده است.اهمیت این نکته از آن روست که هیچ یک از فضیلت‌های دینی دیگر به این اندازه تکرار نشده است.[۱۲] قرآن مؤمنان را به صبر دعوت می‌کند؛ زیرا صبر دارای فواید بسیاری برای تربیت نفس و تقویت شخصیت و افزایش توانمندی انسان در برابر سختی‌هاست.[۱۳] صبور بودن، مانع انجام بسیاری از اعمال ناشیانه، شتاب‌زده و نسنجیده می‌شود و انسان را در راستای تفکر و تدبر، هدایت و رهنمون می‌کند؛ چنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ کانَ رَبُّکَ بَصيراً».[۱۴] بسیاری از مصیبت‌ها و آزمایش‌ها و ابتلائات بر حسب توانمن سازی و ظرفیت‌سازی برای رشد و تکامل انسان است و این باور که صبر می‌تواند انسان را هدفمند کرده و به هدف خود که همان کمال است، برساند.

بهترین روش برای آموزش صبر به فرزندان، این است که والدین در تعاملات خود با آ‌نها صبور باشند. فرزندان از راه مشاهده کردن، یاد می‌گیرند، بنابراین والدین باید در ارتباط با فرزندان تا حد امکان صبورانه و منطقی باشند تا آن‌ها نیز صبوری کردن را بیاموزند. کودکان چیزهایی را که می‌بینند، انجام می‌دهند؛ بنابراین والدین باید تا جایی که ممکن است الگوی کاملی برای فرزندان باشند و با صبوری کردن به‌ویژه در برابر رفتارهای نامناسب کودکان در عمل به آن‌ها صبوری کردن را آموزش دهند. در موقعیت‌های مختلفی که نیازمند صبر و بردباری هستند، با رفتار خود به کودکان صبر کردن را بیاموزند. زمانی که والدین در برابر رفتارهای غیرصبورانه کودکان، بی‌قراری و پرخاشگری کردن آن‌ها رفتار صبورانه‌ای نشان می‌دهند، فرزندان نیز از آن‌ها الگیو می‌گیرند و صبورانه رفتار می‌کنند. کودکان معنای آرامش بخشیدن را از والدین می‌آموزند و یاد می‌گیرند که چگونه نیازهای خود را کنترل کنند و در برابر مشکلات خود را آرام نگه دارند و صبور باشند.[۱۵]

[۱] . شیوا صالحی و مرضیه دهقانی، «بررسی نقش خانواده در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی نوجوانان»، اولین کنفرانس بین‌المللی فرهنگ آسیب‌شناسی روانی و تربیت، ص۳

[۲] . تحریم: ۶.

[۳] . سید احمد احمدی، اصول و روش‌های تربیت در اسلام، ص ۸۱.

[۴] . محمد بن مسعود عیاشی، التفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۳۳۸.

[۵]. هود:۱۲۰.

[۶]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲، ص ۴.

[۷] . عنکبوت: ۴۵.

[۸] . هود: ۱۱۴.

[۹] . بقره: ۸۳.

[۱۰] . محمد محمدی ری‌شهری، منتخب میزان الحکمه، ج ۹، ص۴۵۱.

[۱۱] . رابرت بولتون، روان‌شناسی روابط انسانی، ترجمه حمیدرضا سهرابی، ص ۲۵.

[۱۲] . بقره: ۱۵۵ و ۱۵۶؛ حدید: ۲۲ و ۲۳؛ آل‌عمران: ۱۸۶.

[۱۳] . بقره: ۱۵۳.

[۱۴] . فرقان:۲۰.

[۱۵] . توماس کواتچویل و ریچاردموریس، روان‌شناسی بالینی کودک:روش‌های درمانگر، ترجمه محمدرضا نائینیان و همکاران، ص ۸۶.

یکشنبه, 30 مرداد 1401 19:24

مقام حضرت عباس در بیان سه امام

سخن گفتن از حضرت عباس علیه‌السلام که حکما در فهم حقیقت وجودیش متحیر، خطبا در تبیین عظمت شخصیتش در حسرت و شعرا از سرودن سرشت او عاجز مانده‌اند، کاری بس صعب و دشوار است.

کمیت عقل آدمی از درک کُنه جایگاه وی که فرزند امیرالمومنین علیه السلام و وارث فضایل پدر است لنگ است؛ از این‌رو برای معرفت به مقام و جایگاه او چاره‌ای جز رجوع به کلام امام معصوم نیست که دارای علم کامل و بیان جامع است. 

عظمت حضرت عباس در بیان امام صادق علیه السلام

امام صادق علیه السلام در ضمن روایتی، بینش و بصیرت حضرت عباس علیه السلام را ستوده و به ایمان استوار وی اشاره کرده و فرمودند: «کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ جاهَدَ مَعَ أبی عَبدِاللّه ِ و أبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهیدَا؛ عموى ما عبّاس، داراى بینشى ژرف و ایمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسین علیه السلام جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید.»[1]

این رئیس مذهب است که فرزند ابوتراب را اینگونه توصیف کرده و به چهار ویژگی، بینش عمیق، ایمان راسخ، سربلندی در آزمایش سخت الهی و رسیدن به مقام شهادت در حضرت عباس علیه السلام اذعان کرده است.

عظمت حضرت عباس در بیان امام سجاد علیه السلام

اگرچه مقام شهید و شهادت، مقامی است رفیع که رسیدن به آن نیاز به توفیق الهی دارد؛ ولی باید بدانیم که در بین شهدا نیز رتبه‌ها متفاوت است و اینگونه نیست که همگی در یک رتبه باشند. در این میان این قمر منیر بنی هاشم است که به رتبه‌ای دست یافته است که تمام شهدا در قیامت به مقام او غبطه خواهند خورد.

امام سجاد علیه السلام در توصیف عموی باوفای خویش فرمود: «رَحِمَ اللّهُ العَبّاسَ! فَلَقَد آثَرَ وأبلى وفَدى أخاهُ بِنَفسِهِ حَتّى قُطِعَت یداهُ، فَأَبدَلَهُ اللّهُ عزوجل بِهِما جَناحَینِ یطیرُ بِهِما مَعَ المَلائِکةِ فِی الجَنَّةِ، کما جَعَلَ لِجَعفَرِ بنِ أبی طالِبٍ، وإنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّهِ تَبارَک وتَعالى مَنزِلَةً یغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهَداءِ یومَ القِیامَةِ؛ خداوند، عبّاس را رحمت کند! بى هیچ تردیدى، ایثار کرد و آزمایش [نیکویى] شد و خود را فداىِ برادرش کرد تا آن که دستانش قطع شد و خداوند عزوجل به جاى آنها، دو بال برایش قرار داد که با آنها، همراه فرشتگان در بهشت، پرواز مى‌کند، همان گونه که براى جعفر بن ابى طالب، قرار داد. عبّاس علیه السلام، نزد خداوند تبارک و تعالى منزلتى دارد که همه شهیدان در روز قیامت، به آن، رَشک مى برند.»[2]

عظمت حضرت عباس در بیان امام حسین علیه السلام

مقام امام معصوم بگونه‌ای است که هیچ انسانی را یارای تحمل معرفت به کُنه آن نمی‌باشد. شخصی نزد امام حسین علیه السلام آمد تا به این مهم دست یابد از این‌رو عرضه داشت: «حَدِّثْنِي بِفَضْلِكُمُ اَلَّذِي جَعَلَ اَللَّهُ لَكُمْ؛ از فضایل و مقاماتی که خداوند برای شما قرار داده حدیثی برای من بفرمایید» اما سیدالشهدا علیه السلام در پاسخ فرمود: «إِنَّكَ لَنْ تُطِيقَ حَمْلَهُ؛ تو طاقت شنیدن و توان پذیرش آن را نداری» ولی آن شخص اصرار کرد تا قطره‌ای از اقیانوس مقام امام را بداند در نتیجه امام حسین علیه السلام تنها یک روایت برای او بیان فرمود و هنوز حدیث را به پایان نرسانده بود که موهای سر و صورت آن شخص به یک باره سفید شد.[3]

آری! این جایگاه رفیع امام نزد پروردگار است که امام صادق علیه السلام فرمود: «لَوْ أُذِنَ لَنَا أَنْ نُعْلِمَ اَلنَّاسَ حَالَنَا عِنْدَ اَللَّهِ وَ مَنْزِلَتَنَا مِنْهُ لَمَا اِحْتَمَلْتُمْ؛ اگر اجازه داشتیم که حال خود و مقام و مرتبه ای که نزد خداوند داریم بیان کنیم شما نمی پذیرفتید و قبول نمی کردید.»[4]

این عظمت، هشمت و صولت امام معصوم است که جا دارد همه خلایق جان خود را فدای امام کنند. حال خود ببین چگونه أباعبدالله الحسین علیه السلام ژرفای حقیقت وجودی عباس را برای عالمیان به تصویر می‌کشد آنگاه که خطاب به علمدار خود فرمود: «يا عَبّاسُ، بِنَفسي أنتَ يا أخي؛ امام حسين عليه السلام :اى عبّاس، جانم فدايت اى برادرم»[5]

با جستجو در منابع اسلامی، امام معصوم با تعبیر «بنفسی أنت» هر کسی را مخاطب قرار نداده‌ و از آنجایی که امام اغراق در کلام ندارد، بیان این جمله در شأن قمر بنی هاشم علیه السلام، نشان از جایگاه رفیع او نزد پروردگار عالم است.  

پی‌نوشت
[1] عمدة الطّالب، ص۳۵۶.
[2] أمالی صدوق، ص۵۴۷، ح۷۳۱.
[3] الخرائج و الجرائح راوندی، ج2، ص795؛ اثبات الهداة شیخ حر عاملی، ج5، ص195.
[4] بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۸۵.
[5] إرشاد، ج2، ص90.

امام علی (علیه ‏السلام):

 

اِعلَمُوا أنَّ عَبدا و إن ضَعُفَتْ حِیلَتُهُ ، و وَهَنَتْ مَکِیدَتُهُ أنَّهُ لَن یُنقَصَ مِمّا قَدَّرَ اللّه‏ لَهُ ، و إن قَوِیَ عَبدٌ فی شِدَّةِ الحِیلَةِ و قُوَّةِ المَکِیدَة أنّهُ لن یُزادَ عَلی ما قَدَّرَ اللّه‏ لَهُ.

 

بدانید که آنچه خداوند برای بنده مقدّر کرده است، بی کم و کاست به او برسد؛ هر چند در چاره‌‏اندیشی و پیدا کردن راه های کسب روزی ناتوان باشد و نیز بیش از آنچه خداوند برایش مقدّر کرده به او نرسد، هر چند بسیار زرنگ و چاره ‏اندیش باشد.

 

الأمالی للمفید: 207/39

آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی در هجدهمین اجلاس روز جهانی مسجد که صبح امروز یکشنبه در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد، گفت: امپراطوری رسانه‌ای امروز ابزار دشمن برای القای یاس در جامعه و در صدد دور کردن مردم از دین، ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است. در سوی مقابل اما رهبر معظم انقلاب پرچم امیدآفرینی را برافراشته و مساجد نیز به عنوان کانون‌های امیدآفرینی نقش بسیار مهمی در بسط گفتمان رهبری در جامعه دارند.
رئیسی با تاکید بر ضرورت پاسخ بهنگام و متقن به شبهات در جامعه، خاطرنشان کرد: شما ائمه محترم جماعات می‌توانید در مساجد علاوه بر اقامه نماز و نشر معارف دینی، شبهات ایجاد شده برای مردم را رفع و گره‌های ذهنی جامعه را باز کنید، چرا که اگر شبهات و القائات دشمن در ذهن مردم بی‌پاسخ بماند، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به مرور دچار فرسایش می‌شود.

دولت توانست افزایش سرمایه‌گذاری در پروژه‌های کلان ملی را دنبال کند

رئیس جمهور در ادامه سخنان خود به فعالیت‌ها و اقدامات دولت در یک سال گذشته در زمینه مهار کرونا، توسعه سیاست همسایگی، ایجاد توزان در سیاست خارجی، افزایش تجارت خارجی، ارتقای ذخایر استراتژیک کالای اساسی و همزمان تلاش برای خودکفایی و تنوع مبادی ورود کالاهای اساسی اشاره کرد و گفت: دولت با همراهی مردم توانست گام بلندی را در صیانت از جان و سلامت مردم بردارد و همزمان بدون استقراض از بانک مرکزی یا خلق پول، توسعه اقتصاد ملی و افزایش سرمایه‌گذاری در پروژهای کلان ملی را دنبال نماید.
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش مهم‌ترین مؤلفه قدرت جمهوری اسلامی را حضور مردم در عرصه‌ها و صحنه‌های مختلف دانست و اذعان داشت: بحمدالله کشور ما دارای قدرت متکی به آحاد مردم است و تلاش دولت مردمی بر این اساس استوار بوده که از چنین قدرتی به خوبی برای تامین منافع ملت بهره بگیرد.
رئیس جمهور با تأکید بر اینکه با وجود تحریم‌ها و تهدیدها دولت کار را با جدیت ادامه خواهد داد، افزود: با اعتقاد و اطلاع دقیق از ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها می‌گویم که آینده برای کشور روشن است. امروز جنگ، جنگ اراده‌هاست و ملت ایران اراده کرده است بر دشمنان خود فائق آید و قطعاً خدای متعال هم کمک حال و یاریگر ملت ایران خواهد بود.

در هیچ مذاکراتی از حقوق ملت ایران کوتاه نخواهیم آمد

رئیس جمهور با بیان اینکه با رویکرد عزتمندانه دولت مردمی، بخش قابل توجهی از مطالبات خود از برخی کشورها را دریافت کرده‌ایم، تصریح کرد: در هیچ نشست و مذاکراتی از حقوق ملت کوتاه نخواهیم آمد، دولت تلاش برای پیشرفت کشور و رفع مشکلات را با قوت ادامه خواهد داد. ما زندگی مردم را به هیچ عامل بیرونی گره نخواهیم زد و مجدانه پیگیر رفع مشکلات کشور و مردم خواهیم بود.
آیت‌الله رئیسی در بخش دیگری از سخنانش ائمه جماعات را به تحکیم بیش از پیش ارتباط با اقشار مختلف مردم توصیه کرد و گفت: ارتباط وثیق با مردم جزء مبانی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است. حضور در میان و شنیدن بی‌واسطه سخنان و دغدغه‌های آنان توفیقی برای همه ماست. بارها گفته‌ام آنهایی که ما را به واسطه حضور در میان مردم در سفرهای استانی ملامت می‌کنند، لذت در کنار مردم بودن را درک نکرده‌اند.

دور دوم سفرهای استانی بزودی آغاز خواهد شد

رئیس جمهور با تاکید بر ضرورت استمرار سفرهای استانی دولت، افزود: سفرهای استانی را حتما ادامه خواهیم کرد و دور دوم این سفرها به فاصله کوتاهی آغاز خواهد شد. از مردم و با مردم هستیم و خواهیم بود و به لطف خدا و با اتکاء به شعار ما می‌توانیم، مشکلات کشور حل خواهد شد.
آیت‌الله رئیسی در ابتدای سخنان خود در جمع ائمه جماعات کشور در تشریح اهمیت جایگاه مساجد در جامعه، تصریح کرد: برای انسان‌هایی که به هر دلیلی دچار آسیب و اضطراب‌های اجتماعی شده‌اند، مسجد به عنوان محلی برای آرامش آنها و ملجأ ناامیدان است.

بسیاری از گره‌های مردم به دست ائمه جماعات باز می‌شود

رئیسی با بیان اینکه امام جماعت مسجد صرفاً پیش‌نماز مردم نیست، بلکه امام مسجد و پیشرو در حل مشکلات مردم است، افزود: بسیاری از گره‌ها و کدورت‌های آحاد مردم به دست ائمه جماعات مساجد باز می‌شود. همچنین نقش مساجد و ائمه جماعات در ایجاد آرامش اجتماعی و رفع نیاز خانواده‌های نیازمند در دوران کرونا نقشی بی‌بدیل و بسیار اثرگذار بود.
رئیس جمهور همچنین کارکرد مساجد در حوزه معرفت‌افزایی و بصیرت‌افزایی را مورد اشاره قرار داد و گفت: مساجد در کنار جایگاه عبادی، همواره به عنوان سنگر و جایگاهی برای مقاومت فرهنگی و نیز دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی نیز نقش‌آفرین و الهام‌بخش بوده‌اند.
آیت‌الله رئیسی گفت: خاستگاه شهدای ما و محل پرورش و تربیت رزمندگان و سرداران ما چه در دفاع مقدس و چه در دفاع از حرم اهل بیت(ع) مساجد بوده است که این جایگاه با اهمیت همواره باید از سوی ائمه جماعات، آحاد مردم و دولتمردان برجسته و بزرگ شمرده شود.

در نشست شنبه سران قوا که به‌میزبانی رئیس جمهور در محل نهاد ریاست‌جمهوری برگزار شد، رؤسای قوای سه‌گانه درباره مهم‌ترین موضوعات و مسایل کشور با محوریت هماهنگی و تعامل هرچه بیشتر قوا تبادل نظر کردند.

سران سه قوه بر هماهنگی و تعامل حداکثری همه ارکان کشور برای تثبیت و تسریع روند بازسازی و ارتقای اقتصاد ملی تأکید کردند.

تأکید بر رسیدگی به گزارش‌های تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی در قوه قضاییه یکی از محورهای مطرح‌شده در این نشست بود.

توجه و تأکید بر تعامل و همکاری قوای سه‌گانه و همه نهادهای کشور در جهت استمرار تلاش‌ها برای برطرف کردن مشکلات معیشتی مردم و تأمین رفاه جامعه نیز از دیگر محورهای مهم این جلسه بود.

در این جلسه همچنین بر همکاری قوا در زمینه فراهم شدن تسهیلات لازم و تمهیدات مناسب در جهت جذب و هدایت سرمایه‌های داخلی و بخش خصوصی به‌سمت تولید تأکید شد.

روزنامه "زوددویچه سایتونگ" در مطلبی با عنوان غرب از جنگ خسته شده است به نشانه هایی از خستگی از جنگ اوکراین در بلوک غرب اشاره کرده و نوشت: پس از حمله روسیه به اوکراین در شش ماه پیش، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا به سرعت و قاطعانه واکنش نشان دادند. اکنون تردیدها در مورد اینکه آیا همبستگی در درازمدت ادامه خواهد داشت یا خیر، افزایش یافته است.

در ادامه این مطلب آمده است: همانطور که همه آمریکایی‌ها دقیقاً می‌دانند در صبح 11 سپتامبر 2001 کجا بودند، صبح زود 24 فوریه 2022 نیز در حافظه جمعی اوکراینی‌ها باقی مانده است. شوک آن روز، زمانی که تانک‌های روسی از کریمه، دونباس و بلاروس به سمت کی یف غلتیدند و زمانی که موشک‌ها در شهرهای متعددی فرود آمدند و زمانی که ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین اعلام حکومت نظامی کرد بسیار عمیق است. ناباوری به جنگ تهاجمی این همسایه بزرگ، که اوکراین با آن سابقه ای چند صد ساله دارد، یک شبه به یاس و نفرت تبدیل شد.

اکنون تقریباً شش ماه از آن روز گذشته است و یک نقطه عطف نه تنها برای اوکراینی ها اتفاق افتاده است. این جنگ، استاتیک ناپایدار معماری امنیتی غرب را تغییر داده، ضعف ها و وابستگی ها در تجارت جهانی و سیاست انرژی را آشکار کرده، گرسنگی جهان را افزایش داده و روسیه را از نظر سیاسی در بخش هایی از جهان منزوی کرده است. اما برای اوکراینی ها، شش ماه پس از شروع جنگ، شرایط اهمیت بیشتری پیدا کرده است. چرا که این کشور در 24 آگوست روز استقلال خود را از شوروی سابق جشن می گیرد.

این روز معمولاً با یک رژه بزرگ در میدان مرکزی استقلال، میدان نزالس‌نوستی در کی یف جشن گرفته می‌شود. با این حال، امسال دولت اوکراین از گلوله باران شدید توپخانه روسیه در این روز ( چهارشنبه) آینده می ترسد. گفته می شود ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه می خواهد ثابت کند که 24 فوریه پایان ملت اوکراین را که به گفته کرملین هرگز وجود نداشته است، اعلام می کند. و اینکه دیگر چیزی برای جشن گرفتن در 24 آگوست آینده وجود نخواهد داشت.

در ادامه این مطلب آمده است: با این حال، تاکنون چیزی در این جنگ آنطور که پوتین امیدوار بود یا دستور داده بود، پیش نرفته است. اگر تبلیغات روسیه راه خود را داشت، حمله رعد اسای برنامه ریزی شده باید سه روز طول می کشید. در عوض، ارتش پوتین نه تنها مجبور شد از مناطق اشغالی در شمال غرب عقب نشینی کند و از تصرف پایتخت دست بکشد، بلکه به طور غیرمنتظره ای برای بسیاری از کارشناسان امنیتی، در حال جنگیدن با خود در جنگ موقعیت و فرسایشی است که اخیراً به ندرت دستاوردهای زمینی در آن ثبت شده است. کرملین اکنون از زندان‌ها و نیروهای مزدور خصوصی سربازگیری می‌کند. تعداد کشته‌ها و زخمی‌های طرف روسی تا 80000 سرباز تخمین زده می‌شود.

در بخش دیگری از این مطلب آمده است: اما عزم و قاطعیت سیاسی برای ایستادگی متحد غرب در برابر جاه طلبی های امپراتوری کرملین و به موازات آن همبستگی در جامعه، هر روز که ترس از هزینه های گرمایش بالا و افزایش تورم افزایش می یابد، بیشتر و بیشتر در حال فروپاشی است. گروه های افراطی راستگرا در حال حاضر برای زمستان خشم بسیج شده اند. به گفته دفتر حفاظت از قانون اساسی آلمان، کرملین احتمالاً با انتشار هدفمند اطلاعات نادرست تلاش خواهد کرد تا ترس از بحران موجودیتی در آلمان را برانگیزد. بر اساس اطلاعات ردیاب پشتیبانی اوکراین از موسسه اقتصاد جهانی کیل (IfW)، از ماه جولای به ندرت تحویل تسلیحات جدید یا کمک های دیگر به اوکراین وجود داشته است.

در عین حال، انزوای سیاسی روسیه از سوی اتحادیه اروپا یک تفکر آرزویی است. تنها 40 کشور در سراسر جهان به تحریم های غرب پیوسته‌اند، حجم تجارت بین هند و روسیه از آغاز جنگ پنج برابر شده است. به گفته میزبانان اندونزیایی نشست جی 20، ولادیمیر پوتین هم اکنون اعلام کرده که شخصا به این اجلاس در بالی سفر خواهد کرد.

در این شرایط "ولادیمیر زلنسکی"، رئیس جمهور اوکراین اکنون هر روز یادآوری می کند که تنها تحویل تسلیحات بیشتر می تواند جلوی سربازان روسیه را بگیرد. وی تقریباً ناامیدانه درباره خستگی از جنگ در بین شرکای غربی هشدار می دهد. وی در این باره می گوید: ما فقط می توانیم و باید به پیروزی در میدان جنگ، در جبهه سیاسی، در جنگ اطلاعاتی، در مبارزه با افول اقتصادی فکر کنیم. ما باید به خود ایمان داشته باشیم.

به نقل از صوت العراق، «جاسم العلوی» عضو ائتلاف دولت قانون گفت: در صورتی که «محمد شیاع السودانی» نامزد چارچوب هماهنگی برای تصدی پست نخست‌وزیری تغییر کند جایگزین‌های آن آماده هستند.

وی امروز یکشنبه ابراز کرد: گروه‌های سیاسی به این دلیل در نشست اخیر که به‌دعوت الکاظمی برگزار شد، شرکت کردند که خواهان گفتگو هستند.

«العلوی» در ادامه مصطفی الکاظمی را بخشی از مشکلات کنونی و بخشی از کسانی که این هرج‌ومرج را ایجاد کردند، دانست.

عضو ائتلاف دولت قانون ضمن تأکید بر استقبال چارچوب هماهنگی شیعیان از گفتگو اعلام کرد: چارچوب هماهنگی در دیدارهایش با گروه‌های سیاسی کردی و سنی و دیگر گروه‌های سیاسی در نشست اخیر دریافت که همه بر عدم انحلال و تکمیل روند سیاسی تمایل دارند.

العلوی تأکید کرد: در راستای نقشه راه چارچوب هماهنگی، العامری به دیدار مقتدی الصدر می‌رود تا خواسته گروه‌های سیاسی را مبنی بر اینکه همه مخالف انحلال پارلمان هستند و همه درباره تشکیل دولت توافق دارند به اطلاع او برسانند.

وی افزود: ماهیت چارچوب هماهنگی عدم عنادورزی است و همه گزینه‌ها مطرح است اگر بهانه صدر، السودانی است ما گزینه‌های زیادی غیر از السودانی داریم. محمد شیاع السودانی بهترین نامزد چارچوب هماهنگی و دارای مقبولیت است. قبل از معرفی السودانی چند نامزد مورد بررسی قرار گرفتند و در جمع‌بندی‌ها السودانی مأمور تصدی پست نخست‌وزیری عراق شد.

درباره اسامی جایگزین السودانی هم العلوی گفت: برخی اسامی هستند که هنوز اعلام نشده‌اند. افرادی آماده، برای جایگزینی وجود دارند که هم مقبولیت دارند و هم می‌توانند عهده‌دار منصب نخست‌وزیری شوند.

جریان صدر منتظر حکم دادگاه فدرال است

این درحالی است که یکی از رهبران بارز صدر از مضمون دعوای انحلال پارلمان خبر داد و از امکان صدور تصمیم قضایی بدون نیاز به برگزاری جلسه و انجام اصلاح قانون انتخابات سخن گفت.

«صباح الساعدی» نماینده سابق ائتلاف سائرون در گفتگویی با رسانه عراقی المدی گفت: جریان صدر منتظر سی‌ام ماه جاری است که موعد رسیدگی به دعوای انحلال پارلمان است و امیدوار به صدور حکم از سوی دادگاه فدرال است. امیدواریم که دادگاه فدرال کنار مردم (طرفداران صدر) باشد.

وی اضافه کرد: امکان انحلال پارلمان عراق با حکم قضایی، بدون نیاز به برگزاری جلسه یا انجام اصلاحات قانون انتخاباتی هست. دولت حق نظارت بر انتخابات را ندارد. دادخواست جریان صدر در دادگاه فدرال مشتمل بر دو بخش است؛ نخست جرم‌انگاری پارلمان در موضوع ادای سوگند قانون اساسی و نقض مهلت قانون اساسی طبق ماده 50 قانون اساسی و دیگری انحلال پارلمان.

الساعدی تأکید کرد: دادگاه در حکم سال 2022 به مجلس مهلت کوتاهی برای انتخاب رئیس‌جمهوری داده است که نقض شده است، مدت کوتاه دو هفته تا یک ماه است اما آنچه رخ داده است تعطیلی شش‌ماهه است. حکم قضایی که ما منتظر آن هستیم محکومیت مجلس در موضوع سوگند قانون اساسی و صدور حکم به انحلال آن به مراجع ذی‌ربط است و این‌که نخست وزیر در ادامه نامه به رئیس‌جمهوری طبق ماده 64 قانون اساسی برای انحلال پارلمان ارسال می‌کند.

وی افزود: این ماده دو راه را برای انحلال پارلمان مشخص می‌کند؛ نخست با درخواست یک‌سوم اعضای پارلمان و موافقت اکثریت مطلق نمایندگان پارلمان و دیگری این است که ما به درخواست نخست‌وزیری و موافقت رئیس‌جمهوری اکتفا کنیم.

«عصام حسین»، عضو جریان صدر هم گفت: اعتراضات صدری‌ها و گروه‌های مدنی و ملی در راستای تحمیل اراده سیاسی یا مطالبات دیگر نیست بلکه اراده مردمی برای بهبود روند سیاسی و دورسازی گروه‌های سیاسی وجود دارد که ملت عراق خواهان آنها نیستند. صدر از اعتراضات مردمی برای منافع سیاسی استفاده نمی‌کند به‌خصوص که وی پیشتر اعلام کرده تاکنون تصمیمی برای مشارکت یا عدم مشارکت جریان صدر در انتخابات آتی نگرفته است.

وی اظهار داشت: دولت الکاظمی اخیراً نشستی با احزاب عراقی با هدف اقناع صدر به پذیرش برگزاری انتخابات جدید برگزار کرد اما اغلب این گروه‌ها منتظر زمان مناسب برای بازگشت صدری‌ها به خانه‌هایشان به‌منظور ازسرگیری فعالیت پارلمان و تشکیل دولت انتقالی به‌رهبری چارچوب هماهنگی هستند اما صدر از این حیله‌ها آگاه است.

از سوی دیگر، «عارف الحمامی»، عضو چارچوب هماهنگی گروه‌های شیعی ابراز کرد: صدر تاکنون با برگزاری گفت‌وگوها برای دستیابی به راهکار مورد توافق همه گروه‌ها برای انحلال پارلمان مخالفت کرده است، وی خواهان حکم دستگاه قضایی و دادگاه عالی فدرال برای انحلال پارلمان است.

الحمامی گفت: گروه‌های سیاسی در چهارچوب هماهنگی از این مواضع صدر ناخرسند هستند؛ زیرا قانون تصریح دارد انحلال پارلمان از طریق خود نمایندگان انجام می‌شود همچنین اصلاح قانون انتخابات برای برگزاری انتخابات جدید از جمله موانع برگزاری انتخابات زودهنگام آتی است.

وی گفت: جریان صدر مخالفتی با باقی ماندن دولت الکاظمی تا برگزاری انتخابات پیشِ‌روی ندارد اما چارچوب هماهنگی به‌شدت با باقی ماندن این دولت مخالف است؛ زیرا آن را عامل همه مشکلات کنونی می‌داند.

الحمامی با بیان اینکه توافقی دوجانبه بین چارچوب هماهنگی و احزاب کرد برای برگزاری نشست فوق‌العاده مجلس نمایندگان ویژه انتخاب رئیس‌جمهوری عراق صورت گرفته است، گفت: ما به‌عنوان نمایندگان چارچوب هماهنگی هنوز از زمان و محل برگزاری این نشست مجلس مطلع نشده‌ایم.

الحمامی افزود: ما به‌عنوان نماینده مجلس در هر نشستی که از ما دعوت به‌عمل آید و در هر نقطه امنی در عراق که برگزار شود، شرکت خواهیم کرد.

واکنش به برگزاری جلسه پارلمان در اربیل

از سوی دیگر «شاخوان عبدالله»، نائب‌رئیس پارلمان عراق، دریافت هرگونه درخواست برای برگزاری جلسه پارلمان در اربیل توسط هیئت رئیسه پارلمان را رد کرد.

وی گفت: تحصن در پارلمان عراق ادامه دارد، ازاین‌رو نمی‌خواهیم اکنون جلسه‌ای برگزار کنیم چرا که برگزاری آن احتمال درگیری و پیچیده‌تر شدن اوضاع را بیشتر می‌کند.

وی اضافه کرد که اگر اوضاع ادامه یافت، در آن صورت پارلمان تصمیم خواهد گرفت.

عبدالله با اشاره به اینکه فعالیت پارلمان به تعویق افتاده و در انتظار آرامش اوضاع سیاسی کشور است، تأکید کرد که هیئت رئیسه پارلمان هیچ درخواست رسمی برای برگزاری جلسه در اربیل دریافت نکرده است.

نائب‌رئیس پارلمان عراق توضیح داد که باید صدری‌ها قانع شوند، چرا که اگر این مسئله از لحاظ سیاسی حل نشود، راه‌حل‌هایی که مطرح شود، موقت خواهد بود و در پایان دادن به تنش‌ها موفق نخواهد شد.

وی بیان کرد که اگر طرف‌های سیاسی توافق کنند، جلسه پارلمان در بغداد برگزار خواهد شد.

یادآور می‌شود که بن‌بست سیاسی در عراق با گذشت چندین ماه از برگزاری انتخابات ادامه دارد در این میان جریان صدر خواستار انحلال پارلمان است. خواسته چارچوب هماهنگی ازسرگیری فعالیت پارلمان است و این‌که تعلیق کنونی درباره جلسات مجلس عراق تمام شود. مواد قانون اساسی درباره انحلال مجلس نمایندگان محدود است و ماده 64 قانون اساسی به‌صراحت، وضعیت انحلال پارلمان را مشخص می‌کند.

ماده 64 تصریح می‌کند این سازوکار قانونی در دو حالت امکان اجرایی شدن دارد؛

راهکار اول: حداقل یک‌سوم اعضای پارلمان (110 نفر) به رئیس پارلمان درخواست رأی‌گیری درباره انحلال پارلمان را بدهند و سپس اکثریت مطلق (165 نماینده) به آن رأی دهند.

راهکار دوم: درخواست نخست وزیر و موافقت رئیس جمهور عراق برای انحلال پارلمان.

اما راهکار دوم برای انحلال پارلمان یعنی درخواست نخست وزیر و سپس موافقت رئیس جمهور برای انحلال پارلمان، عملاً امکان‌پذیر نیست زیرا دولت فعلی عراق، دولت پیشبرد امور منقضی‌شده است و اختیار چنین کاری (تعیین زمان و برگزاری انتخابات مجدد پارلمانی) را مطابق قانون ندارد، از این گذشته، این دولت پیشبرد امور را پارلمان تعیین نکرده است.

در شرایطی که هرروز اخبار و موضع‌گیری‌های جدیدی در پرونده ترسیم مرزهای دریایی لبنان و فلسطین اشغالی اعلام می‌شود بسیاری از ناظران امور منطقه با اشاره به نقش پررنگی که آمریکا در این پرونده ایفا می‌کند معتقدند اکنون لبنان و رژیم صهیونیستی و شاید کل منطقه با معادله سختی در سواحل دریای مدیترانه روبه‌رو هستند و این معادله قطعاً بازنده و برنده خواهد داشت.

در اینجا بهتر است ابتدا نگاهی به تحرکات مستقیم و غیرمستقیم آمریکا جهت جلوگیری از رسیدن لبنانی‌ها به حقوق دریایی خود بیندازیم. شرکت توتال فرانسه که متعهد به حفاری و اکتشاف برای لبنان در آب‌های منطقه‌ای این کشور بود در سال 2020 تصمیم گرفت فعالیت خود را در بلوک شماره 4 واقع در سواحل لبنان متوقف و کشتی و تجهیزات خود را از این منطقه خارج کند، علاوه بر آن شرکت مذکور فرانسوی گزارش کار خود در این بلوک را نیز به لبنان ارائه نداد.

بعد از آن اطلاعات درزیافته نشان داد که تعلیق کار شرکت توتال فرانسه در بلوک‌های لبنان در پاسخ به یک دستور سیاسی صادرشده از جانب ایالات متحده بوده است و خودِ این شرکت با ارسال نامه‌ای به لبنان به این موضوع اشاره و اعلام کرد که بعد از حصول یک توافق میان اسرائیل و لبنان در پرونده مرزبندی دریایی، کار خود را در منطقه آبی لبنان از سر خواهد گرفت، این درحالی است که بلوک شماره 4 که شرکت فرانسوی متعهد به فعالیت در آن بود بیش از 70 کیلومتر از منطقه مورد مناقشه فاصله دارد.

دیوید شنکر و اعتراف به محاصره لبنان توسط آمریکا

در آستانه انتخابات پارلمانی لبنان در ماه مه گذشته، «دیوید شنکر» دستیار سابق وزیر خارجه آمریکا در امور خاورمیانه طی سمیناری در مؤسسه واشنگتن اظهاراتی جدی مطرح و در آن به نقش عمده دولت آمریکا در بحران لبنان اشاره کرد.

در آن زمان دیوید شنکر درباره تحریم‌های اعمال‌شده علیه لبنان صحبت و اشاره کرد که هدف واشنگتن ضربه زدن به اقتصاد لبنان بوده است.

آن‌گونه که از صحبت‌های دیوید شنکر می‌توان فهمید، آمریکا قصد داشت با تحریم اقتصادی علیه لبنان دولت این کشور را وادار به تسلیم شدن در پرونده مرزبندی دریایی کند تا لبنان در این پرونده کاملاً تابع سیاست‌های ایالات متحده باشد.

روشن است که آمریکا از دهه گذشته با تعیینِ به‌اصطلاح میانجی‌های متعدد در پرونده مناقشه مرزی لبنان و رژیم صهیونیستی یکی از بازیگران اصلی این پرونده بوده که به‌خلاف ادعاهایش درباره میانجیگری، صرفاً برای منافع اسرائیل تلاش کرده است. بعد از تعیین «آموس هوکشتاین» به‌عنوان میانجی جدید در این پرونده که تابعیت اسرائیلی دارد، تغییر چشمگیری در ماهیت رویکرد آمریکا نسبت به پرونده مرزبندی دریایی لبنان و رژیم صهیونیستی به وجود نیامد و او هم مانند سایر مهره‌های آمریکایی روش فریبکاری را اتخاذ کرد. مجموعه تحرکاتی را که هوکشتاین از ابتدای مأموریتش در این پرونده انجام داده است، می‌توان به‌شکل زیر ارزیابی کرد:

ـ تلاش برای کشاندن لبنان به مسیر عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر از طریق ارائه پیشنهاداتی همچون استخراج مشترک در میادین گازی منطقه مورد مناقشه و ایجاد صندوق سرمایه‌گذاری مشترک و تقسیم سود.

ـ باج‌گیری از لبنان از طریق ربط دادن پرونده مرزبندی دریایی به پرونده واردات گاز و برق از مصر و اردن.

ـ تلاش برای تسلیم کردن لبنان مقابل شروط آمریکایی ـ صهیونیستی در پرونده مناقشه مرزی از طریق دادن وعده‌‌های واهی برای حل بحران اقتصادی لبنان.

ـ اصرار بر عقب‌نشینی لبنان از منافع خود در منطقه آبی این کشور و به‌طور خاص بلوک‌های شماره 8 و 9 که در مالکیت لبنان قرار دارد.

اما با وجود این، همه 4 روشی که فرستاده آمریکایی در پرونده مذکور به‌کار گرفت به‌لطف ورود مقاومت به این پرونده شکست خورد.

سقوط معادله آمریکا در پرونده مناقشه مرزی لبنان و رژیم صهیونیستی

ممانعت کشورهای غربی و آمریکا از رسیدن لبنان به حقوق طبیعی خود مسئله جدیدی نیست و در طول تاریخ بارها تکرار شده است، در سال 1926 که لبنان مستعمره فرانسه بود همواره از دسترسی به حقوق و منابع طبیعی خود محروم می‌شد، اما در مرحله فعلی ورود مستقیم مقاومت به پرونده مرزبندی و دفاع از حقوق دریایی لبنان در مدیترانه همه معادلات دشمنان را به هم ریخت.

به‌طور خلاصه حزب‌الله و سید حسن نصرالله با مواضعی که اتخاذ کردند و همه از آن آگاه هستند موفق شدند معادله فرستاده آمریکایی را نابود و معادله خود را تثبیت کنند، همین مسئله موجب شده است آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در تجاوز به حقوق لبنان احساس راحتی نکنند و شبانه‌روز در فکر رسیدن به راهکاری برای خروج از این بن‌بست باشند.

سناریوهای مورد انتظار در پرونده مرزبندی دریایی

بر همین اساس می‌توان احتمالات و معادلاتی برای مرحله آینده در پرونده مرزبندی دریایی لبنان و فلسطین اشغالی در نظر گرفت که بخش مهمی از آن به تحرکات آمریکا بستگی دارد؛

ـ در سناریوی اول ممکن است آمریکا تصور کند مقاومت در شرایط فعلی لبنان آمادگی جنگ را ندارد و به‌سمت گزینه نظامی نخواهد رفت. آمریکایی‌ها ممکن است همچنین مجدداً به سیاست فشار حداکثری علیه لبنان و یا تشدید آن در ماه‌های آینده برگردند و شاید شاهد وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی و معیشتی لبنانی‌ها باشیم.

اما تجربه ثابت کرده است که توان نظامی حزب‌الله در لبنان هرگز تحت‌تأثیر محاصره‌ها و حواشی و چالش‌های داخلی و خارجی این کشور قرار نمی‌گیرد و ازآن‌جایی که هدف اصلی مقاومت دفاع از مردم لبنان و بهبود زندگی آنهاست، اگر واشنگتن قصد تشدید تحریم‌ها ضد لبنان با هدف تسلیم کردن این کشور در پرونده مناقشه مرزی را داشته باشد، چه‌بسا که انگیزه حزب‌الله برای حمایت از ملت لبنان با استفاده از قدرت نظامی بیشتر شود.

ـ مقاومت معادله «استخراج در برابر استخراج» را ترسیم کرده است؛ به این معنا که اگر صهیونیست‌ها حتی قصد بهره‌برداری در میادینی غیر از منطقه مورد مناقشه در دریای مدیترانه را دارند باید لبنان نیز بتواند از بلوک‌های خود بهره‌برداری کند و آمریکا مجوز لازم برای فعالیت شرکت‌های بین‌المللی در مناطق لبنان را صادر کند.

حزب‌الله می‌خواهد پرونده ترسیم مرزهای دریایی هرچه زودتر به نتیجه برسد تا لبنان بتواند نفت و گاز حاصل از دریای مدیترانه را در ساختار اقتصادی خود بگنجاند و این مسئله کمک زیادی به رفع محاصره اقتصادی لبنان خواهد کرد.

بنابراین معادله دشواری در دریای مدیترانه در مرحله آینده وجود دارد، به‌ویژه اینکه اروپا و آمریکا نیز شاهد تحولات جدیدی خواهند بود. اروپایی‌ها هنوز نتوانسته‌اند راهکار مناسبی برای خروج از بحران انرژی پیدا کنند و آمریکا نیز هم‌زمان با گرفتاری در بحران سوخت ماه آینده وارد انتخابات میان‌دوره‌ای می‌شود. از سوی دیگر مهلت تعیین‌شده برای صهیونیست‌ها جهت عقب‌نشینی از منطقه مورد مناقشه به‌زودی در ماه سپتامبر به پایان می‌رسد و بعداز آن گزینه نظامی روی میز خواهد بود.

در اینجا آمریکا باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد محاصره خود علیه لبنان را بشکند و اجازه دهد این کشور به حقوق طبیعی خود دست یابد یا اینکه قصد دارد رژیم صهیونیستی را به‌سمت جنگی سوق دهد که هیچ‌گونه آمادگی برای آن ندارد.

یکشنبه, 30 مرداد 1401 18:50

نقش تغذیه در افزایش هوش کودک

یکی از دغدغه های والدین بالا بردن سطح هوشی کودکشان است که تصور می کنند با خرید و تهیه انواع تبلت ها و گوشی های هوشمند در نتیجه یک کودک باهوش تحویل خواهند گرفت اما باید توجه کنند که اینها نتایج عکس خواهد داشت، بهتر است برای داشتن یک کودک باهوش به تغذیه و فعالیت او رسیدگی کنند،  اختلال در تغذیه‌ کودک و کمبود دریافت برخی از مواد مغذی می تواند هوش کودک را به شدت پایین بیاورد. با توجه به نوع غذای کودک، زمان غذا خوردن و مقدار دریافتی او می توانید با کمک کنید تا هوش کودک خود را بالا ببرید.

شاید بتوانیم تغذیه را مهمترین بخش دانست، با انتخاب غذا و مواد مفید برای کودک، فرزند باهوشی خواهید داشت. تغذیه از همان دوران جنینی برای کودک موثر بوده؛ به همین دلیل همیشه تغذیه مادر باردار از اهمیت برخوردار بوده‌ است.

 در ادامه انواع موادی که در بالا بردن هوش کودک موثر می باشد را عنوان کرده ایم:

ماهی آزاد

 اسیدهای چرب ماهی آزاد مانند امگا 3 به تقویت سیستم عصبی بدن کمک کرده و منبع فراوان پروتئین می باشد و هوش کودک را بالا می برد.

سیب زمینی شیرین

سیب زمینی شیرین مملو از از آنتی اکسیدان و ویتامین A می باشد و  عصب های مغز را فعال می کند در نتیجه قدرت فکر را می افزاید ، بهتر است که سیب زمینی را به صورت چیپسی تهیه و با دارچین دودی کنید.

 توت فرنگی

توت فرنگی مملو از آنتی اکسیدان هستند که به تقویت ادراک، حافظه، رشد فکری و قدرت تمرکز کودک می پردازد، می توانید آن را با ماست مخلوط کرده و به کودک بدهید.

تخم مرغ

خوراندن تخم مرغ به هر شکلی می تواند بر روی هوش کودک تاثیر بگذارد، این ماده غذایی باعث گسترش فعالیت مغزی و حافظه می‌شود.

 حبوبات

انواع حبوبات مانند: لوبیا چیتی، لوبیا قرمز، عدس، لپه و ... دارای اسیدهای چرب امگا 3 می باشند که در تقویت سلول‌های عصبی و خون‌سازی رگ‌ها موثرند، از این مواد غذایی در انواع سوپ ها، آش ها ، سالد و خورشت ها می توانید استفاده کنید.

پروتئین

پروتئین انتقال دهنده سیستم عصبی می باشد به طوری که مغز با دیگر سلول ها در ارتباط باشد. تخم مرغ و گوشت و حبوبات با پروتئینی که دارند در این راه می توانند کمک کننده باشند.