
emamian
لیز تراس نخستوزیر انگلیس شد
به نقل از اسکای نیوز، در رای گیری حزب محافظه کار برای تعیین نخست وزیر جدید بریتانیا از ۱۷۲۴۳۷ نماینده انتخاباتی حزب محافظهکار در این باره سوال شد که ۸۲.۶ درصد آنها موفق شدند آرای خود را در بازه زمانی مشخص شده ثبت کنند و بر اساس آن، لیز تراس ۸۱۳۲۶ رای و ریشی سوناک ۶۰۳۹۹ رای را کسب کردند و به این ترتیب لیز تراس جانشین بوریس جانسون به عنوان نخست وزیر انگلستان، ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند به عنوان بریتانیا خواهد بود.
این نخستوزیر جدید انگلیس وارث اقتصادی خواهد بود که تورم آن به بالاترین حد خود در ۴۰ سال گذشته رسیده است. قرار است بوریس جانسون، نخستوزیر در حال کنارهگیری انگلیس فردا در سخنرانی وداع خود خواستار حمایت حزب محافظهکارش از تراس شود.
تراس که در دولت جانسون به عنوان وزیر خارجه خدمت کرد، قول داده که در عرض یک هفته پس از تصدی مسئولیت، کمکهای بیشتری را برای حفاظت از مصرفکنندگان در برابر تورم اعلام کند. لیز تراس یکی از وفادارترین سیاستمداران نزدیک به جانسون است و انتظار میرود سیاستهای او را ادامه دهد.
بخشهای صنعتی انگلیس به طور فزایندهای خوشبین هستند که نخستوزیر جدید از طرحهایی حمایت کند که جلوی افزایش حداکثر قیمت گاز و برق را که هر سه ماه یک بار تعیین میشود، بگیرد. تراس قصد دارد تا پیشنهاد کاهش مالیات تا سقف ۳۰ میلیارد پوند را از طریق بودجه اضطراری در اواخر این ماه ارائه دهد.
لیز تراس ۴۷ ساله متولد آکسفورد است. او گفته پدر و مادرش (که استاد ریاضی و پرستار بودند) از حزب کارگر هم چپگراتر بودند.
او که در مدارس دولتی درس خوانده، در نوجوانی عضو حزب لیبرال دموکرات بود و در کنفرانس سالانه این حزب در سال ۱۹۹۴ در حمایت از حذف سلطنت سخنرانی کرد. تراس از دانشگاه آکسفورد لیسانس «فلسفه، سیاست و اقتصاد» گرفت. پس از فارغالتحصیلی برای چند شرکت، از جمله شل، به عنوان حسابدار کار کرد و مدتی هم قائممقام یک اندیشکده راستگرا بود.
لیز تراس در دانشگاه از نظر سیاسی فعال بود و در همان دوران به حزب محافظهکار پیوست. در انتخابات پارلمانی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵ نامزد شد، ولی شکست خورد. تا آنکه در سال ۲۰۱۰ با حمایت دیوید کامرون به عنوان نامزد این حزب در حوزه انتخابیهای بسیار محافظهکار برگزیده شد و توانست وارد مجلس شود.
دو سال بعد به عنوان معاون وزیر آموزش، اولین سمت دولتیاش را گرفت و سال ۲۰۱۴ به عنوان وزیر کشاورزی و محیط زیست به عضویت کابینه درآمد. در این هشت سال او وزیر دادگستری، قائممقام وزیر دارایی و وزیر تجارت بینالمللی هم بود و سال ۲۰۲۱ به مقام وزیر خارجه ارتقا پیدا کرد.
تراس در دوران پیش از همهپرسی ۲۰۱۶ طرفدار ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا بود و میگفت بریگزیت باعث کاهش تجارت، سرمایهگذاری و فرصتهای شغلی میشود. اما پس از پیروزی طرفداران خروج در رفراندوم، او نظرش را تغییر داد و کمکم به یکی از سرسختترین هواداران خروج از این اتحادیه تبدیل شد.
روز سهشنبه، این پیروز رقابت حزبی محافظهکاران انگلیس به اسکاتلند و نزد الیزابت دوم میرود و او از تراس میخواهد تا دولت تشکیل دهد. لیز تراس چهارمین نخستوزیر محافظهکار انگلیس از زمان انتخابات ۲۰۱۵ میشود.
«لیز تراس»؛ طنابی بر دست و پای انگلستان/ سیاستمداری که مردم نمیخواستند نخستوزیر شود
اعضای حزب محافظهکار پارلمان انگلستان، لیز تراس را به عنوان رئیس این حزب و نخستوزیر آتی این کشور انتخاب کردند. او باید آماده باشد تا کشوری را تحت هدایت بگیرد که با رکود، بحران گرانی و هزینه معیشت و همچنین ناآرامیهای صنعت مواجه است.
تراس متولد سال 1975 میلادی در شهر آکسفورد است. پدرش پروفسور ریاضی و مادرش پرستار بوده است. آنها زمانی که تراس چهارساله بود راهی اسکاتلند و گفته میشود که او نقش "مارگارت تاچر" نخست وزیر اسبق انگلیس را در تاتر دبستان بازی کرده است.
تراس پس از اتمام دانشگاه به عنوان حسابدار در شرکت شل فعالیت داشت اما در رویای ورود به پارلمان و ادامه فعالیتهای سیاسی بهسر میبرد. او شانس خود را در انتخابات پارلمانی سالهای 2001 و 2005 برای کسب کرسی حوزه "همزوورث و کلدرولی" آزمود اما در هیچکدام پیروز نشد. تراس در سال 2006 به عضویت شورای شهر منطقه گرینویچ لندن درآمد و از دو سال بعد هم به عنوان معاون اندیشکده دست راستی ریفورم انتخاب شد.
او سال 2010 که دیوید کامرون رهبر وقت حزب محافظهکار در انتخابات پارلمانی پیروز شد، با کسب 13 هزار و 140 رای کرسی منطقه نورفولک جنوب غربی را به دست آورد و به این ترتیب به پارلمان راه یافت.سال 2012، یعنی تنها دو سال پس از ورود تراس به پارلمان، او به عنوان معاون وزیر آموزش منصوب شد و چهار سال بعد سکان وزارت دادگستری را در دولت "ترزا می" دست گرفت.
سال 2019، بعد از آنکه ترزا می از سمت نخستوزیری استعفا کرد لیز تراس از تلاش بوریس جانسون برای رهبری حزب محافظهکار حمایت کرد. جانسون هم بعد از نخستوزیر شدن، تراس را به عنوان وزیر تجارت بینالملل انتخاب کرد. سرانجام، سال 2021، در تغییراتی که جانسون در کابینه اعمال کرد سمت لیز تراس به وزیر امور خارجه ارتقا یافت.
او روز 10 جولای 2022 اعلام کرد که قصد دارد در انتخابات برای ریاست حزب محافظهکار انگلیس و جانشینی بوریس جانسون نامزد شود. بعد از پنج دور رأیگیری، او و ریشی سوناک دو نامزدی بودند که با یکدیگر برای سکونت در خانه شماره 10 داونینگ استریت لندن رقابت کردند و حالا او بعد از مارگارت تاچر و ترزا می، سومین نخستوزیر زن تاریخ انگلستان است.
لیز تراس در همه دوران فعالیتش در سیاست تلاش کرده خودش را فردی شبیه مارگارت تاچر نشان دهد. ماتیو جانسون، استاد علوم سیاسی در دانشگاه نورثامبریا به روزنامه ایندیپندنت میگوید: "فکر میکنم هر کسی که توجهی به سیاست داشته باشد میتواند ببیند تراس سعی میکند چهرهای شبیه تاچر از خودش به نمایش بگذارد. روشن است که معتقد است این بهترین راهبردش برای برنده شدن در رقابت برای ریاست حزب محافظهکار است."
با این حال، آنچه مشخص است این است که تراس تفاوتهای بارزی با مارگارت تاچر دارد. جانسون میگوید: "تاچر صاحب دیدگاههای سیاسی روشن و منسجمی بود و از تواناییهای فکری و سیاسیای برخوردار بود که نتیجهاش تدوین سیاستهای مشخصی بود که مسیر کشور طی 30 تا 40 سال بعد را روشن کرد."
او اضافه میکند: "لیز تراس، نه از توانایی فکری لازم برای داشتن چنان دیدگاهی برخوردار است و نه استعداد سیاسی لازم برای رقم زدن چنان واقعیتهایی را دارد. میتوانم این را بگویم که او هرگز از آن حمایتهای سیاسی گسترده [مانند تاچر] هم برخوردار نیست."
به نوشته ایندیپندنت، حتی در خطمشی خارجی هم که به نظر میرسد این دو زن هر دو جنگطلب باشند، با همدیگر تفاوتهایی دارند. تاچر به دلیل کمک به پایان یافتن جنگ سرد مشهور است و زمانی اعلام کرده بود که میخاییل گورباچف، رهبر اتحاد شوروی، "مردی است که میتوان با او معامله کرد."
اما در مورد تراس برعکس است و گاهی به نظر میآید از مسیر او خارج میشود و به کشمکش کنونی بین اوکراین و روسیه دامن میزند. او در ماه فوریه، در پاسخ به این پرسش که آیا شهروندان بریتانیا باید داوطلبانه در این جنگ شرکت کنند، گفت که از چنین داوطلبانی "100 درصد" حمایت میکند- حرفی که روسای ارتش به او گفتند آن را پس بگیرد؛ زیرا نگران بودند مبادا به برخورد مستقیمتر بین بریتانیا و روسیه منجر شود.
از طرف دیگر، لیز تراس در شرایطی قدرت را در دست خواهد گرفت که انگلیس در سالهای گذشته از بحرانی به بحران دیگر هدایت شده و در حال حاضر هم درگیر یکی از بدترین معضلات خود به سر میبرد. به تازگی، صندوق بینالمللی پول گزارش داد تاثیر بحران انرژی بر خانوارهای بریتانیایی سختتر از مردم سایر کشورهای غرب اروپا بوده است.
همچنین بنابر اعلام دفتر آمار ملی بهای گاز طبیعی در انگلیس در ماه جولای سال جاری میلادی 96درصد افزایش داشت و درهمین حال بهای برق نیز با 54 درصد افزایش روبرو شد. بنابر تحلیلهای صورت گرفته توسط دویچه بانک (Deutsche Bank)، تورم سالانه قیمت مصرف کننده گاز و برق در انگلیس در سال جاری میلادی به طور متوسط حدود 80 درصد افزایش داشت درحالی که میزان تورم در 19 کشور عضو منطقه پول مشترک یورو دارای میانگین رشد 40 درصدی است.
برای روشن شدن اینکه آیا لیز تراس تا چه اندازه از پس حل این مشکلات برخواهد آمد باید منتظر گذشت زمان بود. با این حال، مشکلات پیچیدهای که انگلیس در حال حاضر با آنها مواجه است، احتمال اینکه او نتواند کاری از پیش ببرد، بسیار بالاست؛ مخصوصا که خانم نخست وزیر، شخصیت متزلزلی در سیاست این کشور دارد.
ثواب فوق العاده کمک به زائران أباعبدالله
هشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع:.. قُلْتُ: فَمَا لِمَنْ یجَهِّزَ إِلَیهِ وَ لَمْ یخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِیبُهُ لِقِلَّةِ نَصِیبِهِ قَالَ: یعْطِیهِ اللَّهُ بِکلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یخْلِفُ عَلَیهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ وَ یصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِیصِیبَهُ وَ یدْفَعُ عَنْهُ وَ یحْفَظُ فِی مَالِهِ.
هشام بن سالم: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین علیه السلام برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند (هزینه هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟
۱. به ازای هر درهمی که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه می نویسد.
۲. چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی گرداند!
۳. بلاهایی را که فرود آمده تا به او برسد، از او می گردانَد و از وی دور می کند و مالش حفظ می شود.
ابن قولویه، کامل الزیارت، ص ۱۲۹
نگاهی به نقش جوانان بنیهاشم در قیام امام حسین علیه السلام
در میان یاران باوفای امامحسین(ع) که به فیض شهادت نائل شدند، هفده یا هجده جوان مؤمن، دلاور و استوار حضور داشتند که از خاندان گرامی آنحضرت(ع) و نسل ابوطالب(ع)ـعموی ارجمند رسولخدا(ص) و پدر گرامی امیرالمؤمنین(ع)ـ به شمار میرفتند.
جوانانی که طبق روایت امامرضا(ع) «بینظیر» بودند و مطابق با حدیث امامصادق(ع): «برای خدا نصیحت و شکیبایی کردند، و خداوند بهترین پاداش صابران را به آنان عطا فرمود».[۱] جوانان بنیهاشم در نبرد روز عاشورا با رجزخوانی حماسی بدون اعتنا به محاصره و فراوانی عدّه و عُدّه نظامی دشمن، نه تنها قدرت، شجاعت، صلابت، شرافت و برتری خود را به رخ لشکریان اموی کشیدند، بلکه توانستند با بهرهگیری از «رَجَز» ـنوعی شعر با وزنی خاصّ و اثرگذار در نفسـ به عنوان یک ابزار و رسانه ارتباطی، در فضایی که حقایق به دست حکّام بنیامیه، تحریف و وارونه شده بود، امیدوارانه و مجاهدانه به «روشنگری» و «آگاهیبخشی» بپردازند و با شور و شعور و رنگ خون، تصویر واقعی و ماندگار از نهضت حسینی را بر تابلوی عاشورا ترسیم نمایند.
جوانان دلیر و بصیری چون: علیاکبر، ابوالفضل العباس، قاسمبنالحسن، عبداللهبنمسلمبنعقیل، عبدالرحمنبنعقیل، جعفربنعقیل،جعفربنعلی، عبداللهبنعلی و عثمانبنعلی(علیهمالسلام) اسوههای نیکو و ستودنی در عرصه «تبیین» و «معرفتبخشی» هنگام نبرد حقّ و باطل، به شمار میروند. برخی موضوعات مطرح شده در این رجزها عبارتند از:
۱. سزاواربودن اهلبیت(ع) به جانشینی پیامبر(ص) و نامشروعبودن حکومت ابنزیاد
یکی از موضوعاتی که در جهت تبیین حقیقت، در رجزخوانی جوانان بنیهاشم دیده میشود، حقّ«مرجعیت» و «ولایت» اهلبیت(علیهمالسلام) و ناشمروع بودن حکومت بنیامیه است. حضرت علیاکبر(ع) بزرگترین پسر امامحسین(ع)، شبیهترین جوان به رسولخدا(ص) در صورت و گفتار و کردار، و نخستین شهید از بنیهاشم، در نبرد شجاعانهاش این حقیقت را اینگونه در رجزخوانیاش انعکاس داده است: «منم علی، فرزند حسینبنعلی؛ به خانه خدا (کعبه) سوگند ما به جانشینی پیامبر(ص) سزاوار هستیم. به خدا سوگند، حرامزاده (ابنزیاد) بر ما حکومت نخواهد کرد»(...نحن و بیتالله اولی بالنبی..)
آن حضرت(ع) هنگام شهادت ۲۵ یا ۲۷ سال داشته است. همچنین جناب قاسم فرزند خوشسیمای امامحسن(ع) که گفته میشود در واقعه عاشورا ۱۶ ساله بوده است، به شکل دیگری این معنا را در مقابل لشکریان اموی در قالب «رجز» بیان نموده است: «من قاسم، از نسل علی(ع) هستم. به خانه خدا سوگند، با به پیامبر(ص) سزاوارتریم از شمربنذیالجوشن یا حرامزاده(ابنزیاد)»(إنّی أنا القاسم..)
۲. امامحسین(ع)؛ «امام راستگو»، «صاحب فضائل و کرامات»، «نوهی پیامبر(ص)»
وجود «فضائل و کرامات» از جمله فضیلت«راستگویی»، و «نوه پیامبر(ص)»بودن یکی دیگر از حقائق مهمّی است که در رجزهای روشنگرانه جوانان هاشمی دیده میشود.
«پرچمدار» سپاه امامحسین(ع)، «سقا و صاحب مشک»، «قمر بنیهاشم»، فرزند شجاع و با «بصیرت» امیرالمؤمنین علی(ع)، حضرت «ابوالفضل العباس(ع)» که در کربلا جوانی ۳۴ ساله بود، غیرتمندانه و قهرمانانه برای تهیه آب و سیراب نمودن تشنگان اردوگاه حسینی، به سوی «فرات» حرکت کرد و در میدان نبرد، با رجزخوانی حماسیاش اینگونه صداقت امامحسین(ع) را فریاد زد: «...من پیوسته از دینم و از امام راستگو دارای یقین که نوه پیامبر(ص) پاک و امین است، دفاع میکنم.»(..إنّی أحامی أبدا عن دینی..)
همچنین آن حضرت(ع) در رجزی دیگر، برادر و پیشوای خود را چنین معرّفی فرمود: «سوگند به خدای بزرگ و ارجمند...امروز در حضور مرد با فضیلت و با کرامت، حسین(ع) که دارای افتخارات دیرین است، پیکرم به خون رنگین خواهد شد.»(أقسمت بالله الاعزّ الاعظم..) مضمون این ابیات دلیل روشنی است بر بینش عمیق، و نقش روشنگرانه و مجاهدانه حضرت ابوالفضل(ع) درباره حقانیت قیام و نهضت امامحسین(ع).
۳. دروغگویی و پیمانشکنی کوفیان
دروغگویی و پیمانشکنی کوفیان حقیقت دیگری است که در رجزهای روشنگرانه جوانان آل ابیطالب(ع) جلوهگر شده است.
نمونه آن جناب «عبدالله» فرزند شهید«مسلمبنعقیل»، دوّمین شهید از نسل «ابوطالب(ع)» در کربلا است که جان گرانمایهاش را در سنّ ۲۶ سالگی تقدیم سالار شهیدان کرد. او دربرابر لشکریان کوفه با رجزخوانیاش اینگونه این حقیقت را اشاره کرده است: «امروز با پدرم مسلم و دیگر جوانانی که در راه دین پیامبر(ص) کشته شدند، ملاقات میکنم. آنان مانند مردمی که به دروغگویی مشهورند نیستند..»(الیوم ألقی مسلما و هو أبی..)
نکته دیگری در این رجز، فاصلهگذاری و مرزبندی با جبهه امویان و اعلام برائت از راه و منش آنان است.
۴. امامحسین(ع)؛ سرور جوانان بهشتی، پاکترین پاکان و سرور همه خوبان
عصمت و پاکی و برتری سیدالشهداء امامحسین(ع) حقیقت بسیار مهمّی است که برخی جوانان بنیهاشم در رجزهای خود بدان اشاره کردهاند.
برای نمونه «عبدالرحمن» و «جعفر» از فرزندان «عقیلبن أبیطالب(ع)» برادر امیرالمؤمنین(ع) بودند که هنگام شهادت ۳۵ و ۲۳سال داشتند. «عبدالرحمن» در رجزخوانیاش با اشاره به حدیث مشهور پیامبر(ص) درباره امامان حسن و حسین(علیهماالسلام)، جایگاه رفیع امامحسین(ع) را اینگونه توصیف کرده است: «حسین(ع) که سرور همگنان خود وسرور جوانان بهشت است، در میان ماست.»(فینا حسین سیّدالاقران..)
جناب «جعفر» نیز در میدان جنگ، به عصمت و پاکی امامحسین(ع) اینگونه اشاره نموده است: «..و حسین(ع) پاکترین پاکان در میان ماست.» همچنین «عثمان» فرزند امامعلی(ع)ـ که گفته میشود نامگذاری او به این اسم، به خاطر علاقه امیرالمؤمنین(ع) به «عثمانبنمظعون» بوده استـ علوّ و برتری امامحسین(ع) را اینچنین تعبیر کرده است: «..این حسین(ع) است که بهترین نیکان است و بعد از پیامبر(ص) و وصی و یاور او، سرور هر بزرگ و کوچک است.»(...هذا حسین خیرةالأخار..)
«عثمان» در سنّ ۲۱سالگی در رکاب سیدالشهداء(ع) به شهادت رسید. به راستی حکّام بنیامیه و لشکریانشان در جنگ با «پاکترین پاکان» و «سرور جوانان بهشتی»، چه پاسخی در دادگاه عدل الهی برای رسولخدا(ص) خواهند داشت؟!
۵. علی(ع)؛ وصیّ و جانشین پیامبر(ص)
حقیقت «وصایت» و «خلافت» بلافصل امیرالمؤمنین(ع) و حقّ حاکمیت سیاسی آن حضرت، در رجز جناب «جعفربنعلی(ع)» بازتاب پیدا کرده است.
او برادر حضرت «ابوالفضل(ع)»، یکی دیگر از فرزندان دلیر امیرالمؤمنین(ع) و همسر گرامیشان جناب «أمّالبنین(س)» است که در سنّ ۱۹ سالگی جان شیرینش را فدای نهضت سرخ اباعبدالله(ع) نمود. او در رجزخوانیاش، این حقیقت مهمّ را اینگونه روشنگری کرده است: «...آن علی(ع) که وصیّ پیامبر(ص) بلند مرتبه و ولی است.»(ذاک الوصیّ ذو السنا..)
این رجز تبیینکننده منزلت معنوی و مرجعیت سیاسی، بلکه مرجعیت مطلق امیرالمؤمنین علی(ع) است. حقیقتی که حاکمان بنیامیه هیچگاه آن را برنتابیدند و در برابرش، جنگهای خونین به راه انداختند.
۶. علی(ع)؛ مظهر نیکی و نیکوکاری، و شمشیر برّنده رسولخدا(ص)
درست در زمانی که به دستور معاویه، بدعت زشت و شرمآور «دشنام» و «توهین» به بهترین صحابی رسولخدا(ص) ـامیرالمؤمنین علی(ع)ـ بخشنامه شد و در سراسر سرزمینهای اسلامی گسترش یافت تا چهره درخشان آن حضرت(ع) را در افکار عمومی، تخریب کنند و حقائق مربوط به شخصیت با عظمت «خیرالبشر» را تحریف نمایند، مشاهده میکنیم که «عبدالله» یکی دیگر از فرزندان با ایمان و غیور امامعلی(ع) در میدان نبرد کربلا با رجزخوانی حماسی، به برخی مناقب و فضائل پدر گرامیاش میپردازد: «من فرزند مردی سرافراز و بخشندهام؛ همان علی(ع) مظهر نیکی و نیکوکاری. او که شمشیر برّنده رسولخدا(ص) بود. برّنده و عقوبتکننده در هر روز هراسناکی.»(أنا ابن ذیالنجدة و الافضال..)[۲]
این موضوعات بخشی از حقایق و واقعیتهایی است که در دوران امویان یعنی حکومت معاویه و پس از او با ابزار تبلیغاتی و رسانهای، پنهان ماند، و سیاست اهلبیت(ع) ستیزی همراه با تحریف حقیقت، به شدّت دنبال شد. امّا جوانان شجاع، بصیر و دلیر از نسل ابوطالب(ع) ـکه در مکّه شاعری توانا و چیرهدست بود و حمایتهای همهجانبه و مخلصانهاش از آیین و جان پیامبر(ص) در کارنامه درخشانش، ثبت و ضبط استـ با رجزخوانی حماسی، و ابیات نغز و پرمضمون در میدان نبرد روز عاشورا، توانستند با عزّت و اقتدار و ایستادگی، به روشنگری و آگاهیبخشی بپردازند.
محمّد علی مروّجی طبسی
پی نوشت ها:
[۱] عیون اخبارالرضا(ع)،ج۱، ص۲۹۹؛ الامالی، طوسی، ص۱۶۳
[۲] برای مطالعه بیشتر نک به: مقتل جامع سیدالشهداء(ع)، گروهی از تاریخپژوهان (زیر نظر حجةالاسلام پیشوایی(ره))؛ رهتوشه راهیان نور، ج۲، ص۱۰۳ مقاله شهدای جوان در حادثه کربلا، محمد جعفر طبسی
مهربانی در خانواده
مراتب ایمان
اخلاق نیکو
مهربانی با خانواده
نکته هایی مهم در رفتار مرد با همسرش
راه رسيدن به قرب الهي
این مقاله بخشی از کتاب پندهاى امام صادق(عليه السلام) به ره جويان صادق از آيتالله محمدتقي مصباح يزدي است که به شرح بخشی از سفارش امام به ابن جندب می پردازد:
يا ابْنَ جُنْدَب اِنْ اَحْبَبْتَ اَنْ تُجاوِرَ الجَليلَ فى دارِهِ و تُسْكِنَ الفِردَوسَ فى جِوارِهِ فَلْتَهِنْ عَلَيْكَ الدُّنيا وَ اجْعَلِ المَوتَ نَصْبَ عَيْنِكَ و لاتَدَّخِرْ شيئاً لِغَد وَ اعْلَمْ اَنَّ لَكَ ما قَدَّمْتَ و عَلَيْكَ ما اَخَّرْتَ. (تحف العقول، ص 304 )
ای ابن جندب! اگر دوست داري که در درگاه الهي با خداوند متعال همنشين شوي و در بهشت در جوار حضرت باريتعالي مسکن گزيني، بايد دنيا [و مظاهر آن] در نظر تو خوار باشد و مرگ را هميشه نصب العين خود قرار بده و براي خود چيزي ذخيره نکن و بدان آنچه قبلا [از اعمال صالح ] تقديم داشته اي به حال تو سودمند خواهد بود و از کارهاي نيک که انجام آن را به تاخير انداخته اي ضرر خواهي کرد .
درجات معرفت و همت مؤمنان
مى دانيم كه ايمان مراتبى دارد; معرفت افراد نسبت به حقايق دين متفاوت است، همت افراد نيز ذاتا با يكديگر تفاوت دارد.ما براى نيل به هدف عالى و بلندى كه به دنبال آن هستيم بايد اولا، آن هدف را درست بشناسيم و به وجود آن ايمان داشته باشيم و ثانيا، همت و تلاش لازم براى رسيدن به آن هدف بلند را نيز داشته باشيم. افرادى كه معرفت و ايمانشان ضعيف است، در صورت تقويت معرفت خود، اين آمادگى و همت را پيدا خواهند كرد كه با تلاش بيش تر به اهداف بلند خود نائل آيند.اما كسانى كه همتشان ضعيف است و حتى در امور دنيايى هم همت بلندى ندارند - صرف نظر از اين كه امور دنيا نسبت به آخرت چه موقعيتى دارد - هر قدر هم كه زمينه معرفت و ايمان برايشان فراهم باشد، هيچ گونه ترقى و پيشرفتى نخواهند داشت.به اين افراد بايد هشدار داد تا با تقويت همت خود، براى رسيدن به اهداف عاليه، راه صحيح را انتخاب كنند.البته، مؤمنان، هم از نظر مرتبه ايمان و هم ازنظر همت، با يكديگر تفاوت هايى دارند.
در اين بخش از روايت، امام صادق عليه السلام در مقام يك مربى مى خواهند با ايجاد انگيزه در شيعيان، همت مؤمنان را تعالى بخشند; يعنى آن ها را متوجه اين مساله نمايند كه فقط به فكر رهايى از عذاب جهنم نباشند، بلكه همتشان بيش از اين باشد.كسانى كه به معاد ايمان دارند متوجه اين نكته هستند كه انجام بعضى از كارها موجب عذاب ابدى مى گردد، لذا سعى مى كنند آن گناهان را مرتكب نشوند تا ايمانشان محفوظ بماند.اين افراد اگر عذاب هايى هم در عالم برزخ داشته باشند، نهايتا به واسطه شفاعت هم كه شده نجات پيدا مى كنند.اين پايين ترين مرتبه ايمان است.ولى كسانى كه از همت بالاترى برخوردارند سعى مى كنند در اين دنيا به گونه اى عمل نمايند كه هم در موقع جان كندن، هم در شب اول قبر و هم در عالم برزخ مبتلا به عذاب نشوند.كسانى هم هستند كه همتشان از اين هم بالاتر است; ايشان تنها به رهايى از عذاب و نجات از جهنم اكتفا نمى كنند، بلكه دلشان مى خواهد از مقامات عالى تر و درجات بلندترى در بهشت و نيز از نعمت هاى بيش ترى در آخرت بهره مند شوند.درجات بهشت بسيار زياد است به گونه اى كه قابل شمارش نيست.دربرخى از روايات، تعداد درجات بهشت برابر با تعداد آيات قرآن ذكر شده است; يعنى بيش از شش هزار درجه، البته به اين بستگى دارد كه فاصله درجات را چقدر حساب كنيم.از اين رو، مؤمنان بهشتى هم، از نظر مقام و مرتبه تفاوت زيادى با يكديگر دارند.
دسته آخر كسانى هستند كه نه تنها به دنيا، بلكه به لذايذ و نعمت هاى بهشت هم پشت پا مى زنند.آن ها تنها دل به خدا مى دهند و رضايت او را مى طلبند; آن چنان محبت خدا در دلشان جاى گرفته است كه جزرضايت اوبه چيزى نمى انديشند.البته هيچ كس از عذاب خوشش نمى آيد، همه مردم نعمت هاى بهشت را دوست دارند، ولى آن ها آن قدر معرفتشان بلند است و لذت لقاى الهى و رضوان الهى را مى دانند كه هيچ چيز ديگرى برايشان ارزش ندارد. تمام هم آن ها اين است كه بيش تر به خدا نزديك شوند.تعبيرى هم كه همسر فرعون در دعاى خود به كار مى برد و در قرآن نيز آمده است، اشاره به همين مطلب دارد.وقتى فرعون او را تهديد كرد كه اگر دست از ايمان به حضرت موسى عليه السلام بر ندارد كشته خواهد شد، خطاب به خداوند عرض مى كند: «رب ابن لى عندك بيتا فى الجنة » (تحريم: 11) ; پروردگارا براى من خانه اى در نزديك خودت در بهشت قرار بده.او انواع شكنجه ها و سختى ها را به جان خريد براى اين كه ايمانش محفوظ بماند.او نجات از عذاب جهنم و يا بهره مندى از نعمت هاى بهشت را از خداوند درخواست نمى كند، بلكه به خدا مى گويد مى خواهم در جوار تو باشم; اين همان مقام قرب است.البته خدا جسم نيست كه - العياذ بالله - يك خانه جسمانى داشته باشد، ولى رابطه معنوى بنده عاشق با خدا مى تواند آن قدر زياد باشد كه مثل دو همسايه به يكديگر نزديك باشند.
همه انسان ها چنين همتى ندارند كه از همه چيز چشم بپوشند و وقتى هم دعا مى كنند بگويند خدايا من تنها قرب تو را مى خواهم و دوست دارم در جوار تو باشم.البته در جوار خدا بودن يعنى داشتن همه چيز، ولى توجه بنده عاشق اصلا به آن ها نيست، بلكه فقط مى خواهد فاصله اى با خدا نداشته باشد; مثل عاشقى كه براى رسيدن به محبوبش همه مشكلات و سختى ها را تحمل مى كند تا هميشه در كنار او باشد، او اصلا متوجه نيست كه در آن جا چه به او مى گذرد; زيرا همين كه به محبوبش نزديك باشد، همه چيز برايش فراهم است.البته براى رسيدن به اين مقام، همتى بلند لازم است تا آدمى به جاى اين كه تمام توجه اش معطوف به رهايى از عذاب الهى و آتش جهنم و رسيدن به نعمت هاى بهشتى از قبيل حورالعين و قصرهاى مجلل و غذاهاى لذيذ و مانند آن باشد، توجه اش به اين باشد كه آيا به خدا نزديك است يا خير.
راه رسيدن به مقام قرب خدا
اگر در ميان مؤمنان كسانى به اين همت بلند دست يافتند كه تنها توجهشان به قرب خدا باشد، بايد آن چنان معرفت خدا و محبت او در دلشان ريشه بدواند كه رضوان او را بر هر چيزى مقدم بدارند.لازمه رسيدن به چنين مقامى، فراهم نمودن مقدمات آن در همين دنياست; زيرا از اين دنيا كه رفتند ديگر نمى توانند كارى انجام دهند كه به خدا نزديك شوند.به ديگر سخن، همان گونه كه بايد براى نجات از عذاب جهنم و بهره مندى از نعمت هاى بهشتى، در همين دنيا تلاش كرد، كسى هم كه جوار خدا را مى خواهد بايد مقدماتش را در همين دنيا فراهم كند.جاذبه هاى دنيا، هوا و هوس ها و غرايز انسانى ممكن است ما را از آن هدف اصلى دور سازد و موجب شود تا براى رسيدن به آن آرمان بلند كم تر تلاش كنيم.ما بسيارى از اوقات فراموش مى كنيم كه دنبال چه هستيم و مى خواهيم به چه مقامى برسيم، اما كسانى كه داراى همت بلندى هستند به وجود چنين مقامى آگاه اند و دلشان مى خواهد به آن مقام برسند، اما نمى دانند در اين راه چگونه بايد با مشكلات مقابله كنند و موانع را از سر راه بردارند.آن ها نمى دانند كه چه كارهايى بايد انجام دهند تا بهتر و زودتر به اين مقام دست يابند.
مخاطبان حضرت در اين بخش از روايت، افرادى اند كه همتشان ضعيف است و يا در صورت داشتن همت بلند، راه رسيدن به هدف را نمى دانند.حضرت به عبدالله بن جندب مى فرمايند: اگر مى خواهى با خداى صاحب جلالت مجاورت و همسايگى داشته باشى; يعنى آن قدر اوج بگيرى كه در ميان مخلوقات، نسبتت به خدا از همه بيش تر باشد و از مراتب پست حيوانى و شيطانى دور شوى و در ميان مؤمنان هم ترقى و تعالى پيدا كنى و در مقامى قرار بگيرى كه بعد از آن ديگر مقام مخلوقات نيست، بلكه مقام خداست، بايد كارى كنى كه دنيا در نظرت خوار باشد: «يا ابن جندب ان احببت ان تجاور الجليل فى داره و تسكن الفردوس فى جواره فلتهن عليك الدنيا.» حضرت در اين فراز از سخنان خود، با بيان يك توصيه كلى اخلاقى مى فرمايند آنچه موجب مى شود كه نتوانى اين راه را طى كنى اين است كه دنيا در نظرت بزرگ است، وقتى توجه ات به دنيا جلب مى شود و دل به آن مى سپارى، ديگر دلت سراغ خدا نمى رود و نمى توانى آن هدف را در دل خودت زنده نگه دارى.هر چه زرق و برق دنيا بيش تر در چشم تو جلوه كند، از آن مقام دورتر مى شوى; زيرا توجه ات معطوف به آن مى شود.توجه انسان به هر چيزى كه معطوف شد، براى همان كار مى كند و به مسائل ديگر توجه نمى كند.جاذبه هاى دنيا مانع از تلاش ما براى رسيدن به مقامات عالى ايمان مى شود; چون چشم و گوش ما را به دنبال خود مى كشاند و وقتى دل به سراغ دنيا رفت، ديگر جايى براى محبت خدا در آن باقى نمى ماند.
ياد مرگ و ذخيره براى آخرت
شايد خطبه اى از نهج البلاغه را نتوان يافت كه در آن اشاره اى به پستى دنيا نشده باشد، اما بعضى جاها تعبيرات بسيار كوبنده اى نسبت به دنيا دارد كه براى شنوندگان و دوستان حضرت بسيار ارزنده است.اميرالمؤمنين عليه السلام در يكى از خطبه هاى خود، بى مقدارى و زودگذرى دنيا را به رطوبت باقى مانده از ظرف آبى تشبيه مى كنند كه آب آن را خالى كرده باشند; مگر در چنين ظرفى چقدر آب مى ماند كه انسان براى رفع تشنگى خود به آن توجه كند؟ در دنيا نيز همين اندازه چيز وجود دارد.حضرت در جايى ديگر، درباره پستى و بى ارزشى دنيا مى فرمايند: دنيا در نظر من از آب بينى بز زكامى هم كم اهميت تر است.از اين تعبير رساتر، كلامى است كه در خطبه اى ديگر بيان فرمودند: دنيا مثل استخوان پوسيده خوك مرده است كه در ست شخص مبتلا به مرض جذام باشد.اشخاصى كه مبتلا به اين مرض مى گردند آن قدر زشت مى شوند كه كسى رغبت نمى كند به آن ها نگاه كند.حالا تصور كنيد اگر در دست چنين فردى با آن قيافه وحشتناك - كه انسان حتى رغبت نمى كند يك شاخه گل هم از او بگيرد - استخوان پوسيده خوك مرده اى - كه زنده آن هم زشت و پليد است و گوشتش نيز حرام و نجس - باشد، آيا انسان رغبت مى كند براى گرفتن آن به سراغ او برود؟ دنيا بايد در نظر مؤمن اين گونه باشد; يعنى بايد آن قدر معرفت داشته باشد كه بداند دلبستگى به دنيا او را از هدفش دور مى كند.البته اين سخن بدين معنا نيست كه انسان از فعاليت ها و انجام وظايف فردى و اجتماعى كه در دنيا دارد صرف نظر كند. انجام تكليف يك بحث ديگرى است، صحبت سر بينش و نگرش است.گاهى بر انسان واجب مى شود كه استخوان خوكى را هم بردارد، اما سخن در اين است كه انسان بايد دنيا را در مقام مقايسه با آخرت، مقامات معنوى و قرب خدا چگونه ببيند.براى اين كه زيبايى هاى دنيا و به طور كلى غرايز ما موجب بى توجهى به آخرت و مقامات معنوى نگردد، هميشه بايد ياد مرگ باشيم; ياد مرگ ارزش دنيا را در نظر انسان كم مى كند و او را از فريب هاى شيطانى و زرق و برق هاى دنيا محفوظ نگه مى دارد.
حضرت مى فرمايند: «واجعل الموت نصب عينك » ; هميشه به ياد مرگ باش، طورى كه هميشه مرگ جلو چشمت باشد.بينش ما نسبت به دنيا بايد به گونه اى باشد كه توجه بيش ترى به مرگ و عالم آخرت داشته باشيم.ما تنها در صورتى مى توانيم خود را از چنگال دنيا نجات دهيم كه آرزوهايمان را نسبت به آينده كم كنيم و به فكر لذت هاى دنيايى نباشيم; تنها به فكر رفع نياز امروزمان آن هم از راه مشروع باشيم وبراى فردايمان كه نمى دانيم زنده هستيم يا نه و نسبت به آن تكليفى نداريم، بى جهت فكرخودرامشغول نكنيم; زيرا اگر تكليفى نسبت به آينده داشته باشيم، مربوطبه آخرت است وآخرت خواهى مساله ديگرى است.حرص به دنيا و ذخيره كردن براى آينده اى كه معلوم نيست آن را درك كنيم، موجب مى شود كه ما بيش تر دنيا زده شويم. انسان بايد با اين گرايش مبارزه كند و سعى نمايد چيزى را براى فردايش نگه ندارد، اگر هم چيزى از زندگى اش زياد آمد آن را انفاق كند.البته كسانى هستند كه از اين مقام گذشته اند و امروز وفرداى دنيابرايشان تفاوتى نمى كند.اما براى كسانى كه در ابتداى راه هستند، مبارزه با دنيازدگى بايد جزو برنامه هاى زندگى آن ها باشد; مثلا ما بايد تمرين كنيم كه اگر پولى از زندگى مان زياد آمد براى سال آينده و سال هاى بعد نگه نداريم، بلكه سعى كنيم آن را در همان سال مصرف كنيم و اگرنيازى نداريم، در راه خدا انفاق نماييم.
البته ممكن است براى كسانى كه از مراتب ايمان و معرفت بالايى برخوردارند راحت تر باشد كه مايحتاج سال خود را يك جا تهيه و ذخيره نمايند.حضرت سلمان رضى الله عنه جزو اين دسته از افراد بود و امروز و فرداى دنيا برايش تفاوتى نمى كرد.اين غير از حرص بر دنياست; چون ايمانى كه سلمان رضى الله عنه داشت با ايمان ما قابل مقايسه نيست و اصلا شايد انگيزه هاى الهى برترى از اين كار داشته است.ولى ما كه مى خواهيم تمرين نماييم تا به دنيا دلبستگى پيدا نكنيم، بهتر است كه به فكر ذخيره براى آينده نباشيم و اين روحيه را از خود دور كنيم.به عكس، ما بايد اين روحيه را در خودمان تقويت كنيم كه اگر چيزى از زندگى مان زياد آمد، آن را در راه خدا مصرف نماييم.بر خلاف نظر بعضى ها كه فكر مى كنند بذل و بخشش و انفاق موجب از بين رفتن مال و سرمايه مى شود و فقط آنچه ذخيره شود حفظ مى گردد، حضرت مى فرمايند: آنچه در دنيا بماند براى تو نفعى ندارد، بلكه مال تو چيزى است كه براى آخرت خود ذخيره مى كنى: «و لاتدخر شيئا لغد واعلم ان لك ما قدمت و عليك ما اخرت.» اموالى كه انسان ذخيره مى كند و آن را بعد از مرگش، در اين جهان باقى مى گذارد، نه تنها سودى برايش نخواهد داشت، بلكه اگر آن ها از حقوق مردم باشد، گناهش براى او باقى مى ماند.
از خداوند عالم مى خواهيم ايمان و معرفت ما را كامل و توفيق عمل به دستور اهل بيت عليهم السلام رابه همه ماعنايت فرمايد.
دومین تلاش ناموفق ناسا برای پرتاب «آرتمیس 1»
برای دومین بار در پنج روز اخیر، ناسا امروز نیز شمارش معکوس پرتاب آرتمیس 1 را متوقف کرد و انجام اولین پرواز آزمایشی این فضاپیما را به تعویق انداخت.
تقریباً از شروع شمارش معکوس امروز، کنترلکنندهها قادر به جلوگیری از نشت هیدروژن در فضاپیما نبودند. ناسا اکنون فرصت دیگری برای پرتاب موشک در روز دوشنبه یا سه شنبه دارد.
اما اگر باز هم موفق نشود، پس از آن فضاپیما باید برای بازرسی و نگهداری به ساختمان مونتاژ بازگردد که به معنای تاخیر بیشتر خواهد بود. سیستم پرتاب فضایی قدرتمندترین موشکی است که تا به حال توسط ناسا ساخته شده و بیشتر نیروی رانش عظیم از سوزاندن تقریباً سه میلیون لیتر هیدروژن و اکسیژن مایع فوق سرد در چهار موتور بزرگ در قسمت زیرین وسیله نقلیه ناشی می شود.
درست زمانی که کنترلکنندهها دستور پر کردن مخزن هیدروژن موشک را ارسال کردند، زنگ هشدار به صدا درآمد که نشان میدهد نشتی وجود دارد. مشکل در اتصالی بود که هیدروژن به داخل وسیله نقلیه پمپ می شد. کنترلکنندهها تعدادی از اصلاحات را امتحان کردند، از جمله اجازه دادن به سختافزار برای گرم شدن برای دورههای کوتاه، به این امید که ممکن است موتور دوباره تنظیم شود، اما موفقیت آمیز نبود.
این احتمال وجود دارد که ناسا در چند روز آینده دوباره برای انجام ماموریت تلاش کند. اما اگر موشک برای کار بیشتر به ساختمان مهندسی بازگردانده شود، چندین هفته تاخیر ایجاد خواهد شد.
رهبر انقلاب: جمهوری اسلامی با الهام از اهلبیت، اژدهای هفتسر استکبار را عقب راند و پیشرفت کرد
شرکتکنندگان در هفتمین اجلاس مجمع جهانی اهلبیت علیهم السّلام صبح امروز (شنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار اعضای مجمع جهانی اهلبیت(ع) و میهمانان شرکتکننده در هفتمین کنگره این مجمع، عظمت و محبوبیت اهلبیت را در دنیای اسلام بینظیر خواندند و تأکید کردند: جمهوری اسلامی بهعنوان پرچم برافراشته اهلبیت در مقابل نظام سلطه، معتقد است در دنیای اسلام هیچ خط فاصل مذهبی، قومی، فرقهای و نژادی، حقیقی نیست و تنها خط فاصل برجسته و حقیقی، مرزبندی میان دنیای اسلام با جبهه کفر و استکبار جهانی است.
حضرت آیتالله خامنهای با توصیه مؤکد به مجمع جهانی اهلبیت برای بهرهگیری از عظمت و محبوبیت اهلبیت در دنیای اسلام افزودند: مجمع باید پایگاه و محل الهامگیری همه مسلمانان و جانهای مشتاق از معارف اهلبیت باشد و بهگونهای عمل کند که زینت اهلبیت شود.
رهبر انقلاب، معارف اهلبیت را مجموعهای کامل از همه نیازهای مختلف آحاد بشر و جوامع بشری خواندند و گفتند: جوامع اسلامی امروز به همه ابعاد معارف اهلبیت نیاز جدی دارند و مجمع جهانی باید با برنامهریزی دقیق و صحیح و استفاده از شیوههای معقول و ابزارهای تأثیرگذار، این وظیفه سنگین را انجام دهد.
ایشان با اشاره به پرچم برافراشته نظام جمهوری اسلامی در مقابل نظام استکبار افزودند: پیروان اهلبیت و شیعیان جهان مفتخرند که نظام اسلامی در مقابل اژدهای هفتسر نظام سلطه، سینه سپر کرده و بهاعتراف خود مستکبران، بسیاری از نقشههای آنان را به شکست کشانده است.
رهبر انقلاب، رمز استواری جمهوری اسلامی را الهامگیری از اهلبیت دانستند و افزودند: آن ستارگان درخشان با معارف نظری و سیره عملی خود به ما آموختهاند که چگونه با تدبر و عمل به قرآن، راه اسلام عزیز را بپیماییم.
حضرت آیتالله خامنهای پرچم جمهوری اسلامی را پرچم عدالت و معنویت خواندند و گفتند: بدیهی و طبیعی است که دنیای سلطه که همه باورها و اعمالش بر مادیات و پول و زور متکی است، در مقابل این پرچم به معارضه و دشمنی برخیزد.
ایشان آمریکا را در رأس جبهه استکبار خواندند و افزودند: امام بزرگوار با الهام از قرآن به همه یاد داد که خطوط فاصل غیرحقیقی میان جوامع اسلامی را کنار بگذارند و فقط یک خط فاصل یعنی مرزبندی دنیای اسلام با کفر و استکبار را قبول داشته باشند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: براساس همین باور عمیق بود که حمایت از فلسطین از همان روزهای اول در دستور کار انقلاب اسلامی قرار گرفت و امام با همه وجود پای مسئله فلسطین ایستاد و جمهوری اسلامی امروز هم به همین هندسه سیاسی ترسیمشده امام راحل عظیم الشأن عمل میکند و در آینده نیز به آن وفادار خواهد ماند.
ایشان همدلی بینظیر موجود میان ملتها در سراسر دنیای اسلام با ملت ایران را بهعلت پایبندی مردم ایران به راهبرد امام یعنی نفی خطوط مذهبی، فرقهای و نژادی در جهان اسلام دانستند و افزودند: بر همین اساس ما همیشه همه کشورهای اسلامی را به بیاعتنایی به مسائلی همچون «شیعه و سنی»، «عرب و عجم» و دیگر خطوط فاصل، و عمل به مبانی و اصول دعوت کردهایم.
رهبر انقلاب، تشویق ملتهای دیگر به ایستادگی در مقابل زورگوییها را از علل عصبانیت نظام سلطه و دشمنی آنها دانستند و گفتند: خنثی کردن نقشههای جنایتکارانه آمریکا در کشورهای مختلف که یک نمونه آن داعش بود، باعث تبلیغات متراکم ایرانهراسی و شیعههراسی، و متهم کردن ایران به دخالت در کشورهای دیگر شده است.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی دخالتی در کشورهای دیگر ندارد، اتهامزنیهای سلطهگران را ناشی از عجز و ناتوانی آنها در جلوگیری از پیشرفتهای چشمگیر نظام اسلامی خواندند و افزودند: البته همه باید در مقابل سیاستهای استکباری هوشیار باشند و با آنها همراهی نکنند.
حضرت آیتالله خامنهای، سیاست کنونی استکبار را پررنگ کردن تفاوتها و خطوط فاصل غیرواقعی در دنیای اسلام برشمردند و گفتند: تحریک و نقشهکشی برای جنگ شیعه و سنّی، عرب و عجم، شیعه با شیعه، و سنّی با سنّی که اکنون در برخی از کشورها مشاهده میشود، سیاست شیطان بزرگ یعنی آمریکا است که باید در مقابل آن هوشیار بود.
ایشان با اشاره به اینکه پیروان اهلبیت باید پرچمدار همبستگی و همافزایی باشند، افزودند: همچنانکه از روز اول گفتیم، تشکیل مجمع جهانی اهلبیت بهمعنای مقابله و دشمنی با غیرشیعه نیست و از ابتدا نیز با برادران غیرشیعه که در راه درست حرکت کرده، همراهی کردهایم.
رهبر انقلاب در پاسخ به این سؤال که «آیا توانایی مقابله با معارضههای دشمنان جهان اسلام وجود دارد»، گفتند: قطعاً توانایی متوقف کردن و عقب راندن استکبار با توجه به ظرفیتهای نرمافزاری و سختافزاری دنیای اسلام وجود دارد.
ایشان «حقایق و معارف اسلامی، توکل به خدا، نگاه امیدوارانه به تاریخ، مسئله مهدویت» را از جمله ظرفیت های نرمافزاری جهان اسلام خواندند و با اشاره به بنبستهای فکری غرب و نظام لیبرال دموکراسی افزودند: البته در زمینه سختافزاری، مستکبران با استعمارگری و استفاده از منابع دنیای اسلام و بهکار بردن انواع حیلهها، خود را قوی کردهاند اما ظرفیتهای طبیعی دنیای اسلام برای پیشرفت بسیار زیاد است که اهمیت یک نمونه آن یعنی نفت و گاز امروز برای همه آشکارتر شده است.
حضرت آیتالله خامنهای، شکوفا شدن ظرفیتها را در گروی عزم راسخ، شناخت دشمن، هدایتی همچون هدایت امام بزرگوار و کنار گذاشتن کمکاریها دانستند و گفتند: امروز جمهوری اسلامی بهعنوان یک الگو و واقعیت زنده، توانسته در مقابل انواع دشمنیها و حملات تابآوری نشان دهد و آن نهال تازهروییده را به درختی کهن تبدیل کند. البته مقصود از الگو بودن، الگوگیری از ساختار سیاسی نیست بلکه تمسک به اصول و مبانی امام بزرگوار است.
ایشان در پایان خاطرنشان کردند: آینده دنیای اسلام آینده روشنی است و مجموعه شیعه میتواند نقشآفرینی بزرگی در آن انجام دهد.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) از هفتمین اجلاس مجمع عمومی این مجمع که با حضور شخصیتهایی از 117 کشور و با شعار «اهلبیت(ع) محور عقلانیت، عدالت و کرامت» برگزار شد، گزارشی بیان کرد.
عادل عبدالمهدی: آیت الله سیستانی و آیت الله خامنه ای بر بحث وحدت تاکید دارند
عادل عبدالمهدی نخست وزیر سابق عراق در پیامی به هفتمین اجلاسیه مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) اظهار کرد: مجمع جهانی اهل بیت(ع) به ابتکار امام خامنه ای تشکیل شد و از آن زمان تاکنون علمای مجاهدی هدایت این مجمع را بر عهده گرفتند.
وی ادامه داد: میلیون ها نفر در ایام زیارت اربعین به صحنه می آیند و به سمت کربلا می روند و عهد خود را با امام حسین(ع) تجدید می کنند.
نخست وزیر سابق عراق افزود: جوهره اصلی نبرد در جهان، نبرد بین نظام هیمنه جهانی و کشورهای خواهان استقلال است، هر کسی که به دنبال استقلال در جهان باشد، مورد هجوم قرار می گیرد و تنها افرادی که مقبول نظام هیمنه جهانی است که در چارچوب آنها، عمل کند.
عادل عبدالمهدی با اشاره به حوادث اخیر عراق اظهار کرد: طی روزهای اخیر شاهد این بودیم که دشمنان به دنبال جنگ شیعی شیعی بودند تا عراق را تضعیف کنند و این کشور را از مسائل امت اسلامی، جدا سازند و برای این پروژه، هزینه زیادی صورت گرفته است.
وی ادامه داد: دشمنان تصور می کردند که می توانند اهداف خود در عراق را از طریق حزب بعث و تروریست ها جلو ببرند و حتی داعش به دروازه بغداد رسید، اما صدور فتوای جهاد کفایی، اوضاع را تغییر داد و ایران نیز با ارسال سلاح و تجهیزات به حمایت از عراق پرداخت و جلوی پیشروی داعش گرفته شد و الحشد الشعبی به وجود آمد.
نخست وزیر سابق عراق افزود: درگیری های رخ داده در عراق به سمت جنگ شیعی شیعی کشیده نمی شود، عراق سرزمین انبیای الهی است و مردم این کشور از بصیرت و آگاهی برخوردار هستند، عراق سرزمین مرجعیت است و مرجعیت اجازه نمی دهد که اوضاع از کنترل خارج شود، عشایر عراق هم پایبند فتوای مراجع هستند و این مساله جلوی جنگ شیعی شیعی را می گیرد.
عادل عبدالمهدی با اشاره به ارتباط مراجع در جهان تشیع اظهار کرد: مرجعیت عراق ارتباط خوبی را با مراجع در ایران دارد و هم آیت الله العظمی سیستانی و هم آیت الله العظمی خامنه ای بر بحث وحدت تاکید دارند.
وی ادامه داد: جنگ های داخلی معمولا بر سر عقیده یا زمین است و این عوامل در عراق، موجود نیست، چالش بحث درگیری ها بر سر قدرت می باشد که باید برای حل آن تلاش کرد، اگرچه عوامل درگیری بر سر قدرت وجود دارد، اما به خاطر بافت اجتماعی ملت عراق، امکان جلوگیری از درگیری ها وجود دارد، باید ار هر بحران قوی تر خارج شویم و دشمنان را ناامید کنیم.
انتقاد تونس از دخالت آمریکا در امور کشورها
قیس سعید در کاخ «قرطاج» با «باربارا لیف» دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک دیدار و گفت وگو کرد.
سعید در این دیدار تأکید کرد که این کشور مخالف دخالت سایر کشورها در امور داخلی خود است.
رئیس جمهور تونس با ابراز ناخرسندی از اظهاراتی که مسئولان آمریکایی به تازگی مطرح کردند، به طرح برخی از مسائل مربوط به مسیری که تونس طی کرده است، پرداخت.
وی با بیان اینکه برخی از طرفهای مشخص ادعاهایی مطرح میکنند، از مسئولان آمریکایی خواست که برای فهم واقعیت اوضاع تونس، به همتایان تونسی خود گوش دهند.
وزارت خارجه تونس اوایل مرداد اعلام کرده بود که کاردار سفارت آمریکا در این کشور را احضار کرده است.
وزارت خارجه تونس اعلام کرد، «ناتاشا فرانچسکی» کاردار سفارت آمریکا در این کشور را در اعتراض به اظهارات اخیر آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا احضار کرده است.
وزارت خارجه تونس در بیانیهای اعلام کرده بود که اظهارات وزیر خارجه آمریکا با اصول کنوانسیون وین در مورد روابط دیپلماتیک مغایرت دارد.
پیش تر وزیر امور خارجه آمریکا با بیان نرخ پایین مشارکت در همه پرسی اخیر تونس، از پیش نویس قانون اساسی جدید آن کشور انتقاد کرده بود.
بلینکن گفته بود که قانون اساسی جدید میتواند به تضعیف دموکراسی و تضعیف احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی در تونس منجر شود.
وی در بیانیهای گفته بود که ما نگرانیهای بسیاری از مردم تونس در مورد روند تدوین قانون اساسی جدید که زمینه را برای بحث واقعی محدود کرده است و قانون اساسی جدید میتواند به تضعیف دموکراسی و تضعیف احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی در تونس منجر شود را درک میکنیم.
پیش تر کمیسیون عالی مستقل انتخابات در تونس پیشنویس قانون اساسی این کشور را که در ۲۵ ژوئیه (۳ مرداد) به همه پرسی گذاشته شد - به این امید که کشور را به سمت ثبات سیاسی سوق دهد، تصویب کرد.
«فاروق بو عسکر» رئیس این کمیسیون با این ادعا که ۹۴.۶۰ درصد مردم تونس به پیشنویس قانون اساسی رای مثبت دادند، گفت: تعداد ناظران داخلی و خارجی روند برگزاری همه پرسی قانون اساسی در تونس به پنج هزار و ۸۰۰ نفر رسید.
پیشنویس قانون اساسی جدید از جمله اقدامهای استثنایی رئیس جمهور تونس است که در ۲۵ ژوئیه پس از عزل دولت و انتصاب دولت دیگر و انحلال شورای قضایی و پارلمان و صدور قوانین با احکام ریاست جمهوری و برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی در ۱۷ دسامبر آینده انجام شد.