
emamian
امیر عبداللهیان: ایران همیشه در کنار جامعه مسلمان هند خواند بود
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ادامه سفر خود به هند ۱۸ خرداد ماه با علما و روحانیون برجسته در دهلی نو دیدار کرد.
امیر عبداللهیان در این دیدار که با حضور جمعی از علما و روحانیون تراز اول اهل تسنن و شیعیان هند برگزار شد، ضمن استماع نظرات، پیشنهادات و ارزیابی علمای مسلمان، بر لزوم شناخت و درک دقیقر از توطئهها و تهدیدات، حفظ وحدت، همزیستی و احترام به پیروان دیگر مذاهب و افزایش آمادگی برای مقابله با فشارها و تضییقات موجود علیه اسلام و ارزشهای اسلامی تاکید کرد.
وزیر امور خارجه در این دیدار با اظهار خوشحالی از حضور در جمع علمای دهلی نو اظهار داشتند: علمای اسلام نقش تاریخی در هند و جهان اسلام دارند و پاسداری و تلاش آنها جهت اعتلای اندیشههای والای امام خمینی از جمله حمایت از مستضعفان و نفی جدایی دین از سیاست شایسته تقدیر و تشکر است.
امیر عبداللهیان افزود: در عصر حاضر مقام معظم رهبری پرچمدار اندیشههای امام (ره) میباشند.
امیر عبداللهیان همچنین تصریح کرد که در دیدارها با مقامات عالی هند بر این نکته تاکید کرده که جامعه مسلمانان هند سهم بزرگی در پیشرفت و توسعه هند داشته است و این ویژگی ارزشمند که بر جامعه مسلمانان صدق میکند نتیجه تلاش و حضور علمای اسلامی میباشد.
وزیر امورخارجه در ادامه اظهار داشت، مقامات عالی هند نیز در ملاقاتها تاکید داشتند که به جامعه مسلمان هند و علمای طراز اول آن افتخار کرده و جایگاه ویژه ای برای آنها قائل اند و این مطلب را در تمام دیدارها بیان داشتند.
وزیر امور خارجه تاکید نمود: جمهوری اسلامی ایران همیشه در کنار دولت، ملت و جامعه مسلمان هند خواهد بود. روابط هند و ایران روابطی مستحکم و رو به گسترش است و در این میان وجود علما و مسلمانان هند یکی از پایههای قوی این روابط میباشد.
وزیر امور خارجه کشورمان با تاکید بر لایتغیر بودن اصول اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از جمله در دفاع از کیان و ارزشهای اسلامی، اظهار داشت: زمانی غربیها در مذاکرات هستهای اذعان داشتند که به شرطی که ایران دست از حمایت از فلسطین بردارد و اسرائیل را به رسمیت بشناسد میتوانند تمام مشکلاتشان با برنامه هستهای ایران را نادیده بگیرند. البته آمریکا و غربیها میدانند در اعتقاد اسلامی ایران بمب اتم جایی ندارد آنها میدانند ایران بدنبال بمب هستهای نیست. غربیها با چنین بهانه جویی های بیجایی بدنبال شناسایی اسرائیل از سوی جمهوری اسلامی ایران بودند تا به زعم خود به اهدافشان برسند، که البته شکست خوردند.
امیر عبداللهیان افزود: ایران حمایت از آزادسازی قدس را وظیفه دینی و اخلاقی خود میداند و بدان کاملاً پایبند است.
امیر عبداللهیان در خصوص توهین به پیامبر مکرم اسلام نیز با اظهار تأسف عمیق از این اتفاق ناگوار و محکوم کردن توهین به ساحت مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام، اظهار داشت، هند سرزمین مهر و مدارا بوده است و همیشه ملجا و آوردگاه دیدگاههای متفاوت است و لذا چنین صداهای نخراشیدهای نه برازنده هند بوده و نه خاستگاهش در هند است و قطعاً و یقیناً پیروان همه ادیان در سرزمین هند مخالف این اظهارات هستند و این نکتهای است که از زبان مقامات هند به صراحت و به انحا مختلف در این سفر گفته شده و شنیده شده است.
وزیر امور خارجه در ادامه افزود: علما در این میان نقش یگانه ای دارند، بین علمای هند و ایران باید این هم افزایی صورت گیرد که جلوههای رحمانی و واقعی اسلام که در کتاب مقدس ما قرآن، در سیره ائمه و بزرگان دین وجود دارد، نمایانده شود. علما به میدان بیایند و این چهره رحمانی را نشان بدهند. در عین حال همه با هم در برابر توهین بایستیم، همه با هم دست در دست هم در برابر افترا بایستیم و یقین داشته باشیم که مار توهین به اعتقادات چنان هفت سر و چموش است که اگر با اتحاد و اتفاق سرکوب و منکوب نشود تبدیل به اژدهایی هفت سر خواهد شد.
امیر عبداللهیان تاکید کرد، مسلمانان نقش قاطع و برجسته ای در مبارزه با استعمار خارجی، کسب آزادی و توسعه و عمران هند داشته اند و ضروری است مسلمانان با تحصیل علوم روز و ارتقای جایگاه علمی و اقتصادی موقعیت خود در جامعه هند را تحکیم بخشند. ایشان همچنین خطرات افراط گرایی در جهان امروز صرفنظر از شیوع آن در میان جوامع مختلف را مورد اشاره قرار داده و خواستار نقش مثبت و سازنده مسلمانان و پیوند ایشان با پیروان سایر ادیان و مذاهب در برخورد با این پدیده خطرناک شد.
وزیر امورخارجه در پایان اظهار داشت: رهبران جامعه مسلمان هند الگوی خوبی برای تقویت هر چه بیشتر صلح، همدلی و همزیستی محترمانه اقوام و مذاهب در کنار یکدیگر بوده و اجازه رشد هر گونه پدیده خلاف این نیت و اراده که مورد خواست اکثریت مردم هندوستان و شبه قاره است را نخواهند داد. در جامعه متکثر هند مذاهب و اقوام مختلف در طول قرنها در کنار یکدیگر با مسالمت، همزیستی و تحمل زندگی کرده اند و دولتها، بزرگان و رهبران مذاهب مختلف موانع و عوامل مخالف این وحدت و همدلی را با درایت و دوراندیشی خنثی کرده و باعث عقیم شدن طرحها و توطئهها برای برهم زدن این همزیستی و مودت شده اند.
بیانیه وزارت خارجه در پی تصویب قطعنامه ضد ایرانی در آژانس
وزارت امور خارجه در پی تصویب قطعنامه ضد ایرانی در آژانس اعلام کرد: ایران به دلیل رویکرد غیرسازنده آژانس و تصویب قطعنامه، گامهای عملی متقابلی را اتخاذ کرده که نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و غیرفعال سازی دوربینهای فرا پادمانی از جمله آنهاست.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلیس) به همراه آمریکا با موضوع درخواست از ایران برای همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی چهارشنبه شب ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ با ۳۰ رأی موافق، ۲ رای مخالف روسیه و چین و ۳ رای ممتنع هند، پاکستان و لیبی به تصویب شورای حکام رسید. «محمدرضا غائبی» سرپرست نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران، ضمن محکومیت شدید این اقدام با انگیزه سیاسی و مغرضانه از سوی برخی از کشورهای عضو شورای حکام، مواضع ایران را در این خصوص گوشزد کرد.
در همین خصوص وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پی تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بیانیهای صادر کرد.
در این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران تصویب قطعنامه ارائه شده از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در نشست روز چهارشنبه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را به عنوان اقدامی سیاسی، نادرست و غیرسازنده تقبیح میکند. جمهوری اسلامی ایران بر اساس بیانیه مشترک مورخ ۵ مارس ۲۰۲۲، حسن نیت خود را در تعامل با آژانس با ارائه اطلاعات فنی دقیق نشان داد و انتظار این بود که آژانس نیز با رویکردی مستقل، بیطرفانه و حرفهای، اقدامی سازنده و واقع بینانه در جهت عادی سازی موضوعات پادمانی که به اذعان خود آژانس به هیچوجه نگرانی عدم اشاعهای نداشته، صورت دهد.
این بیانیه میافزاید: ظاهرا برخی یادشان رفته که تمام موضوعات گذشته یکبار و برای همیشه در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ توسط شورای حکام بسته شد. جمهوری اسلامی ایران طی سالهای گذشته همواره با آژانس همکاری سازندهای داشته و انجام بخش قابل توجهی از بازرسیهای آژانس در سطح جهانی در ایران موید این نکته است به گونهای که کشورمان در حال حاضر از شفافترین برنامه صلح آمیز هستهای در بین کشورهای عضو آژانس برخوردار است.
* تصویب قطعنامه نتیجهای جز تضعیف روند همکاری و تعاملات ایران با آژانس نخواهد داشت
در این بیانیه همچنین عنوان شده است: تصویب قطعنامه یادشده که بر اساس گزارش شتابزده و غیر متوازن مدیرکل آژانس و مبتنی بر اطلاعات دروغین و ساختگی رژیم صهیونیستی صورت گرفته است، نتیجهای جز تضعیف روند همکاری و تعاملات جمهوری اسلامی ایران با آژانس در بر نخواهد داشت.
این بیانیه در پایان میافزاید: همانگونه که قبلا نیز اعلام شده است جمهوری اسلامی ایران به دلیل رویکرد غیرسازنده آژانس و تصویب قطعنامه یادشده گامهای عملی متقابلی را اتخاذ کرده که نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و غیرفعال سازی دوربینهای فرا پادمانی از جمله آنهاست.
به گزارش فارس، سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه نیز پیش از این با بیان اینکه بانیان قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسؤول تبعات بعدی هستند، تصریح کرد: پاسخ ایران قاطع و متناسب است.
دیپلمات روس: تصویب قطعنامه علیه ایران هیچ کمکی نمیکند
تصویب قطعنامه ضد ایرانی به بهانههای واهی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با پیشنهاد کشورهای آمریکا و تروئیکای اروپایی، با انتقاد تند روسیه همراه شد.
«میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین بامداد پنجشنبه در صفحه توئیتر خود نوشت که تصویب قطعنامه علیه ایران هیچ کمکی نمیکند.
اولیانوف با اشاره به بیانیه نمایندگی آمریکا در وین، گفت: «منطق پشت این [اقدام] کم و بیش قابل درک است. اما سوال اینجاست است که اولاً آیا این قطعنامه باعث بهبود همکاری بین تهران و آژانس اتمی میشود؟»
وی ادامه داد: «و ثانیاً آیا به نهایی شدن مذاکرات وین کمک خواهد کرد؟ در هر دو مورد پاسخها منفی است. پس برای چه این قطعنامه را صادر کردید؟!»
شامگاه چهارشنبه بود که شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، قطعنامهای را که ایران را به عدم همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم میکند به تصویب رساند.
فرانسه، انگلیس، آلمان و آمریکا نیز در بیانیهای مشترک از ایران خواستند بدون هیچ تأخیری همکاریها با آژانس اتمی را از سر گرفته و از اقدامات بیشتر در واکنش به قطعنامه شورای حکام اجتناب کند.
مقامهای ارشد رژیم موقت صهیونیستی نیز تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس اتمی را هشداری به تهران خوانده و خواستار اقدامات بیشتر علیه ایران از جمله بازگشت پرونده به شورای امنیت شدند. (جزئیات بیشتر)
این تحولات در حالی اتفاق میافتند که مذاکرات رفع تحریمها در وین از چند ماه پیش دچار وقفه شد. دولت آمریکا از زمان آغاز این مذاکرات به جای پیشنهاد دادن ابتکارهای عملی برای پیشرفت گفتوگوها بارها تلاش کرده طرفهای مختلف را به کند کردن روند مذاکرات و ایجاد مانع بر سر راه آن متهم کند.
کشورهای غربی و به ویژه آمریکا در ادامه عملیاتهای رسانهای و روانی خود بعد از وقفه مذاکرات وین به توجیههای متفاوتی برای مقصرنمایی ایران به جای عمل به تعهداتشان جهت احیای برجام متوسل شدهاند.
تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام/روسیه و چین رای مخالف دادند
قطعنامه ضدایرانی پیشنهاد شده توسط تروئیکای اروپا و آمریکا در نشست شورای حکام با وجود مخالفت روسیه و چین به تصویب رسید.
میخائیل اولیانوف در این باره در صفحه توئیتر خود نوشت: 30 عضو شورای حکام رای مثبت دادند. روسیه و چین رای منفی و سه کشور هند، لیبی و پاکستان رای ممتنع دادند.
وی افزود: بنا بر این کشورهایی که جمعیتشان نصف جمعیت مردم جهان است از این قطعنامه حمایت نکردند.
در این قطعنامه نویسندگان نسبت به ادعاهای ساختگی درباره پیدا شدن مواد هستهای در سه مکان اعلام نشده در ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار همکاری کامل ایران با آژانس بینالمللی هستهای شدهاند.
در این قطعنامه از ایران خواسته شده تا برای «انجام تعهدات قانونی خود بر اساس فوریت عمل کند و بدون تأخیر، پیشنهاد مدیرکل آژانس را برای تعامل بیشتر برای شفافسازی و حل و فصل همه مسائل پادمان باقیمانده را بپذیرد.»
در قطعنامه یادشده از مدیرکل آژانس هم خواسته شده تا زمانی که مسائل پادمانی باقی مانده است، به گزارش شورای حکام ادامه دهد.
این دومین قطعنامه ضد ایرانی است که پس از اجرایی شدن برجام با فشار رژیم صهیونیستی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صادر میشود.3030 خرداد 1399 هم قطعنامه مشابهی توسط سه کشور اروپایی عضو برجام و حمایت آمریکا پیشنهاد و تصویب شد.
تقویت محبت به اهل بیت پیامبراسلام(ص) موجب تحکیم وحدت امت اسلامی است
مولوی اسحاق مدنی عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با اشاره به تاکید قرآن کریم بر توجه به ذوالقربی و نقش وحدت آفرینی اهل بیت پیامبر اسلام(ص) در میان امت اسلامی، اظهار داشت: در قرآن کریم مشاهده می کنیم نسبت به اهمیت ذوالقربی تاکید شده است و نیز در روایات نیز پیامبراسلام(ص) در ارتباط با این مسائل مطالبی عنوان کرده است.
وی افزود: این علاقه و محبت به اهل بیت خاندان نبی مکرم اسلام(ص) در تمام مذاهب اسلامی به وضوح مشاهده می گردد؛ این موضوع یک مسئله منطقی و عاقلانه است.
مشاور عالی دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت ، ادامه داد: یکی از مسائل وحدت آفرین میان امت اسلامی، محبت و علاقه به نزدیکان خاندان پیامبراسلام(ص) است؛ از اینرو تحکیم وحدت یک مسئله بسیار مهم در حفظ و اقتدار امت اسلامی است.
وی عنوان کرد: باید به این نکته توجه داشت که هر چه محبت به ائمه اطهار(ع) را تقویت کنیم، موجب ارتباط و نزدیکی دلها و تحکیم وحدت امت اسلامی خواهد شد.
مولوی مدنی در پایان تاکید کرد:از نتایج تحکیم وحدت می توان به تحقق حق وحقوق ملت های مسلمان اشاره نمود؛ قطعا داشتن وحدت موجب رفع مشکلات و مسائل مهم امت اسلامی خواهد شد.
رئیسی: همکاری کشورهای مستقل موجب خنثیسازی فشارهای بازیگران بینالمللی میشود
حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی امروز چهارشنبه در گفتگوی تلفنی «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه با اشاره به دیدار سال گذشته روسای دو کشور در مسکو، تصریح کرد: پس از این دیدار پیشرفتهای قابل توجهی در روابط فیمابین ایجاد شد و پیگیری توافقات و نیز رفت و آمد هیأتهای عالیرتبه طرفین زمینه توسعه همکاری و هماهنگی در حوزههای مختلف دو جانبه و منطقهای و بینالمللی را فراهم کرده است.
رئیس جمهور افزود: همکاری و هماهنگی کشورهای مستقل در راستای تأمین منافع جمعی در سطوح منطقهای و بینالمللی باعث خنثی شدن فشارها و تحرکات دیگر بازیگران بینالمللی میشود.
دکتر رئیسی با اظهار امیدواری نسبت به پایان یافتن هر چه سریعتر درگیریها در اوکراین، بر اهمیت راهحل دیپلماتیک در این رابطه تأکید کرد و اظهار داشت که جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد ظرفیتهای خود را برای کمک به حل و فصل دیپلماتیک جنگ بکار ببندد.
رئیس جمهور همچنین با اشاره به اینکه آژانس انرژی اتمی تاکنون بارها تأیید کرده که هیچگونه انحرافی در فعالیتهای هستهای ایران وجود نداشته است، افزود: ما به تعهدات خود در توافق هستهای عمل کردهایم و اکنون زمان تصمیمگیری آمریکاست.
دکتر رئیسی در ادامه تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران، فارغ از تحولات بینالمللی به دنبال تعمیق و پایدارسازی روابط همهجانبه خود با کشورهای مستقل است.
رئیس جمهور همچنین با اشاره به تحولات منطقهای، تروریسم و انواع مختلف اشغالگری را دوروی یک سکه دانست. در همین راستا دو طرف با تأکید بر موفقیتآمیز بودن الگوی همکاری راهبردی دو کشور در مبارزه با تروریسم، برتداوم همکاری و افزایش هماهنگی در منطقه غرب آسیا و همچنین قفقاز تأکید کردند.
«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه نیز در این گفتگوی تلفنی با ابراز تأسف نسبت به سانحه خروج قطار از ریل در کشورمان و با اشاره بر اینکه دو کشور به صورت فعالانه برای توسعه و افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری تلاش میکنند از افزایش ۸۰ درصدی سطح همکاریهای تجاری و اقتصادی دو کشور خبر داد و گفت: افزایش همکاری در زمینههای بانکی، ترانزیت، انرژی و کشاورزی مورد توجه ما است.
رئیس جمهور روسیه با اشاره به اهمیت حضور و نقشآفرینی ایران در سازمانهای همکاری منطقهای و بینالمللی از جمله اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای، افزود: حضور و نقشآفرینی ایران در سازمانهای منطقهای و بینالمللی به نفع همه کشورها است و از آن حمایت میکنیم.
در این گفتگو، رئیس جمهور روسیه گزارشی از روند تحولات سیاسی و نظامی مرتبط با اوکراین ارائه نمود.
پوتین همچنین با اشاره به تلاشهای آمریکا و متحدان اروپایی آن در آژانس انرژی هستهای، اظهار داشت: اعتقاد داریم اقدامات آنها کمکی به حل و فصل مسائل جاری نخواهد کرد و موضع روسیه مخالفت با اینگونه اقدامات است.
بیانات در دیدار کارگزاران حج
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین ارواحنا فداه.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولان این حرکت بزرگ الهی و اسلامی حج در امسال. بشارت بزرگی بود که بعد از دو سال تعطیل، خدای متعال این باب را دوباره بر روی زائران ایرانی، مشتاقان ایرانی و دیگر برادرانی که در کشورهای دیگر هستند گشود. این دعوت الهی است که در را باز میکند، راه را به روی شما میگشاید؛ این لطفی از طرف کسی نیست؛ این قبول اشتیاق شما و حجّاج محترم است از سوی پروردگار عالم. انشاءالله که حجّ خوبی داشته باشید و با سلامت و امنیّت و استجابت دعا و انشاءالله کسب تفضّلات الهی با دست پُر همهی حجّاج به سلامتی برگردید. از بیانات این دو برادر عزیز هم تشکّر میکنم و اقداماتی که ذکر کردند که انجام گرفته، اقدامات باارزشی است.
یک کلمهی کوتاه دربارهی حج عرض میکنم. حج، یک برنامهی مدبّرانهی الهی است. همهی برنامههای الهی مدبّرانه است لکن این برنامه با زوایایی که دارد و خصوصیّاتی که دارد و گسترهای که دارد، با همهی برنامههای دیگر فرق میکند. این، نشاندهندهی احاطهی علمی حضرت حق (جلّت عظمته) بر وجود انسان، بر دل انسان، بر نیازهای انسان و نه آن هم یک شخص انسان، [بلکه] جامعهی بشری، آن هم نه در یک نسل، [بلکه] در طول نسلهای متمادی است. این احاطهی علمی موجب شده است که خدای متعال به تناسب نیازهای بشر و زوایای گوناگون این نیازها این برنامه را در اختیار بشر قرار بدهد، این فرصت را به افراد بشر بدهد که از این استفاده کنند؛ حج یک چنین برنامهای است. لذا شما ملاحظه میکنید خدای متعال در سورهی مائده بعد از آن که برخی از احکام حج را بیان میکند، بعد میفرماید: ذَلِکَ لِتَعلَموا اَنَّ اللَهَ یَعلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَما فِی الاَرضِ وَ اَنَّ اللَهَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیم؛(۲) این چیزهایی که بر شما واجب کردیم، این کعبه و این هَدْی(۳) و این قَلائِد(۴) و مانند اینها، برای این است که شما بفهمید، علم پیدا کنید به احاطهی علمی پروردگار؛ بدانید خدای متعال چگونه با اسرار و جزئیّات زندگی شما آشنا است، بر اساس آنها برای شما حکم میگذارد.
خب چه جوری بفهمیم؟ با تدبّر؛ یعنی این جور هم نیست که همین جوری که انسان نگاه کند، همه چیز برایش روشن بشود؛ نه، باید فکر کند، تأمّل کند، تدبّر کند، از دانش و اندیشه بهره بگیرد تا بفهمد که این هَدْیای که آنجا قربانی میشود، این طوافی که انجام میگیرد، این وقوفی که در عرفات یا مشعر میشود و امثال اینها، چه تأثیری در زندگی بشر دارد. یعنی حج یک چنین برنامهای است که خدای متعال با علم به زوایای نیازهای بشری، این برنامه را با این همه فروع و جزئیّات برای بشر معیّن کرده، آن هم به صورت مستمر؛ یعنی اینجور نیست که یک سال باشد، یک سال نباشد؛ نه، این مستمرّاً در همهی این سالها وجود دارد، این برنامه خواهد بود انشاءالله تا ابدالدّهر و ادامه خواهد داشت. خب، اگر بتوانیم از تدبّر لازم برخوردار بشویم در این زمینه، آن وقت میفهمیم که بهرهمندیهای انسان از حج چقدر است، و این بهرهمندیها چه گسترهی عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود.
قرآن کریم دربارهی حج در یک جملهی کوتاه تقریباً همهی حکمت حج را بیان کرده که اگر چنانچه ما بتوانیم فکر کنیم، استفاده کنیم از بیانات معصومین، از تدبّر در قرآن، از این یک کلمه خیلی چیزها میشود فهمید. در همین سورهی مائده میفرماید: جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاس؛(۵) [البتّه] فقط کعبه هم نیست دیگر؛ بعد [دارد] شهرالحرام، هَدْی و قلائد و امثال اینها ــ که مجموعهی حج را میخواهد بیان کند، نه خصوص کعبهی شریف را ــ همهی اینها برای چیست؟ قیاماً للنّاس است. «قیام» در اینجا به معنای مصدری نیست. قیام را اهل لغت و اهل تفسیر معنا کردهاند و میگویند قیام در اینجا به معنای "ما یَقومُ به الشّیء" است؛ [یعنی] ستون؛ یک بنائی تکیه به یک ستون میکند؛ به این میگویند "قیام"؛ آن ستون، قیام است. اینجا خدای متعال میگوید که حج، ستون زندگی بشر است؛ این خیلی مهم است. "قیاماً للنّاس" است؛ مال ناس است؛ مال من و شما و این و آن، چند نفر، تعداد یک نسل، یک جمعیّت، یک مجموعه نیست؛ مال ناس است، مال بشریّت است، قیام است برای بشر. این کلمهی «قیام» دوبار در قرآن به کار رفته؛ دو مرتبه این کلمهی قیام در قرآن به کار برده شده: یکی دربارهی ثروت ملّی است: لا تُؤتُوا السُّفَهاءَ اَموالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَهُ لَکُم قیاما؛(۶) این فقط اینجا است. اموال را، مال را در جامعه، ثروت را خدای متعال وسیلهی قیام جامعه قرار داده، و واقعش هم همین است دیگر؛ بدون مال و بدون ثروت که جامعه نمیتواند حرکت بکند. نیاز به ثروت و مال دارد؛ از لحاظ جنبهی مادّی، بشر احتیاج به آن دارد. یکی هم اینجا است: جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاس؛ اینجا هم قیام است.
خب، اینجا قیام فقط جنبهی مادّی ندارد، البتّه جنبهی مادّی هم دارد: لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛(۷) آن منافع، شامل منافع مادّی هم هست امّا بیش از این، منافع معنوی است، منافع رفتاری است، منافع اخلاقی است، یاد دادنِ سبْک زندگی است؛ حج این است. آنچه شما در حج ــ یعنی در همین اعمال حج، مجموع اعمال حج ــ انجام میدهید، در مجموع به شما، یعنی به نسلهای پیدرپی و متّصل به هم تعلیم میدهد که بایستی ارکان زندگیشان را چه جوری انتخاب کنند؛ یک جا حرکت است، یک جا سکون است، یک جا پرهیز است، [یک جا] هم تعلیم همزیستی است.
یکی از مهمترین مسائلی که در حج هست، «همزیستی» است. افرادی که با هم هیچ آشناییای ندارند، با فرهنگهای مختلف، از جاهای مختلف، رنگ مختلف، زبان مختلف اینجا با همدیگر باید همزیستی کنند. فَلا رَفَثَ وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدالَ فِی الحَجّ؛(۸) یعنی هیچ حق ندارید با هم درگیری پیدا کنید، مشکل پیدا کنید؛ همزیستی [باید کنید]؛ میبینید؟ یک قلم، همین همزیستی است. الان مشکلات بشر ــ نه فقط مشکلات مسلمانها ــ در دنیا از چیست؟ از این است که همزیستی بلد نیستند؛ به همدیگر زور میگویند، از همدیگر بدگویی میکنند، جای همدیگر را تنگ میکنند، به همدیگر ضربه میزنند. حج همزیستی را یاد میدهد؛ در یک برههی محدودی یک نمونهای از همزیستی را به شما نشان میدهد، میگوید این جوری باید زندگی کنید.
یک نمونهی دیگر، تعلیم «سادهزیستی» است. اِحرام، مظهر سادهزیستی است دیگر؛ یعنی هیچ لباس زیادی در احرام وجود ندارد؛ فقط همین که بدن شما را بپوشاند؛ این سادهزیستی است. واجب نیست که شما در همهی زندگی این جوری [لباس] بپوشید و با احرام زندگی کنید؛ نه، امّا میخواهد بگوید که این کار را یاد بگیرید؛ یاد بگیرید که میشود سادهزیستی کرد و باید سادهزیستی را ترویج کرد. این هم باز مثل همان موضوع قبلی [یعنی] همزیستی است. اگر شما نگاه کنید، بسیاری از بدبختیها و مشکلات عالم به خاطر این زیادهخواهیها و اشرافیگریها و تجمّلپرستیها و مانند اینها است؛ بخش عظیمی از ثروت عالم دارد صرف این چیزها میشود؛ [البتّه] در همه جا، حالا در کشور ما هم متأسّفانه همین جور ــ در جاهای دیگر دهها برابر، صدها برابر دارد صرف این چیزها میشود ــ [امّا] اینجا موظّفید به سادهزیستی؛ یعنی خصوصیّت حج این است که وقتی میخواهد تعلیم بدهد، این جوری تعلیم میدهد؛ یعنی باید شما این چند روز را این جور سادهزیستی داشته باشید. این هم یک تعلیم است، سبک زندگی است.
[نکتهی بعدی] تمرینِ «اجتناب، پرهیز». از یک چیزهایی باید ما در دنیا پرهیز کنیم، در زندگی باید پرهیز کنیم. بشر حریص است، بلد نیست پرهیز کردن را؛ اینجا درس پرهیز است، باید پرهیز کنیم؛ پرهیز از محرّمات احرام. همهی چیزهایی که در احرام باید از آنها اجتناب بکنید چیزهای معمولی است امّا باید پرهیز کنید. باید یاد بگیرید که اگر چنانچه یک حشرهای روی بدن شما است به او آسیب نزنید؛ خیلی کار سختی است دیگر. باید عادت کنید که برای تزیّن به آئینه نگاه نکنید؛ باید یاد بگیرید این را؛ این یک پرهیز است که در اوقات عادّی ممنوع نیست امّا این، تعلیم پرهیز است، پرهیز کردن را یاد بگیرید. ما یاد بگیریم که از یک چیزهایی باید در زندگی پرهیز کرد، این را تمرین کنیم؛ این تمرین در حج هست. ببینید؛ اینها چه قلمهای مهمّی است در زندگی بشر؛ هم آن همزیستی، هم آن سادهزیستی، هم این تمرین پرهیز.
یک نکتهی دیگر، تمرینِ «استفاده نکردن از چیزهایی که دم دست شما است». بعضی از ما این جوری هستیم؛ بالاخره یک ملاحظاتی داریم، به مال کسی دست نمیزنیم و مانند اینها، ولیکن گاهی اوقات یک چیزی در اختیار ما قرار میگیرد ــ بیتالمال است دیگر؛ در اختیار ما قرار میگیرد ــ یک توجیهی درست میکنیم، از این بیتالمال یک چیزی به یک نحوی و با یک توجیهی برمیداریم؛ یک چیزی در اختیارمان قرار گرفته، قبلاً که در اختیارمان نبود این کار را نمیکردیم. این یکی از بلیّات است؛ این یکی از بلیّات زندگی بشر است که وقتی چیزی در دسترس او قرار گرفت، اجتناب از آن و مقابلهی با هوای نفْس در مورد آن برایش مشکل میشود؛ مثل قضایای گوناگون، مثلاً فرض کنید ارتباط با نامحرم، مسائل جنسی و امثال اینها. یک چیزی در اختیار شما قرار میگیرد، باید بلد بشوید حالا که در اختیار شما است، به معنای این نیست که این مباح است؛ این را قرآن به ما یاد میدهد در حج: یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لَیَبلُوَنَّکُمُ اللهُ بِشَیءٍ مِنَ الصَّیدِ تَنالُهُ اَیدیکُم وَ رِماحُکُم؛ (۹) در ایّام حج، چون صیدِ بَرّی(۱۰) محرّم است، حیوانات راحت میآیند در اختیار؛ میدانند شکار نمیشوند، میآیند در اختیار شما قرار میگیرند؛ این آهو را یا بز کوهی را اگر میخواستید در حال عادی شکار کنید، خیلی کار زحمتداری بود، امّا حالا نه؛ حالا دست شما هم به او میرسد، نیزهی شما هم به او میرسد، [امّا] باید اجتناب بکنید. لَیَبلُوَنَّکُمُ الله؛ خدای متعال شما را آزمایش میکند، بِشَیءٍ مِنَ الصَّید؛ با یک جور صید کردن، شکار کردن. البتّه بحث، سر شکار غیر محرّم است؛ بعضی از انواع شکار اصلاً در حال عادی حرام است، امّا این مال آن شکاری است که در حال عادی حرام نیست، در حال احرام در حج حرام است. خدا به این وسیله شماها را امتحان میکند؛ یعنی تمرین کردنِ اینکه شما یاد بگیرید وقتی یک چیزی در اختیارتان قرار گرفت، به صرف اینکه کسی ملتفت نیست، متوجّه نیست، دست به طرف آن دراز نکنید. البتّه اینها نمونهها است؛ از این قبیل فراوان است.
بنده در مورد طواف و در مورد وقوف و مانند اینها در سالهای گذشته زیاد صحبت کردهام، دیگران هم بیش از ما و بهتر از ما صحبت کردهاند در این زمینهها؛ من این چند نکتهی کوتاه را خواستم عرض بکنم. «قیامًا لِلنّاس» یعنی این؛ زندگی تکیهی به حج دارد. خیلی از مسائل اساسی زندگی، خطوط اصلی زندگی و سبک زندگی، در حج برای شما از آب درمیآید؛ یعنی با تأمّل و تدبّر در حج و توجّه در حج میتوانید اینها را یاد بگیرید؛ و این مال این نسل نیست، مال همهی نسلها است؛ هزار و چهارصد سال و اندی است که این وجود دارد، بعد از این هم هزاران سال به فضل الهی وجود خواهد داشت تا قیام قیامت؛ حج این [جور] است. خدای متعال در یک کلمه اینها را بیان کرده: جَعَلَ اللهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیامًا لِلنّاس.
خب، چند توصیه من بکنم برای حجّاج عزیز و مسئولین حج. اوّلاً شما مسئولین حج خیلی قدر بدانید این کار را؛ هر کدامتان به هر نحوی، چه بخش نمایندگی، چه بخش مدیریّت حج و سازمان حج، چه بخشهایی که همکاری میکنند، بخش بهداشتی، بخش امنیّتی، بخش هلالاحمر، بخشهای تبلیغی، صدا و سیما و دیگران و دیگران که همکاری میکنند، همه بدانند که دارند کار مهمّی را انجام میدهند؛ یعنی اشتراک در یک امر مهمّی دارند میکنند. تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوىٰ؛(۱۱) این واقعاً تعاون بر برّ و تقوا است؛ قدر این کار را بدانید. خب؛ حالا «قدرش را بدانیم» یعنی چه؟ یعنی آن را خوب انجام بدهید. خوب انجام دادن یعنی چه؟ اوّل این است که با قصد تقرّبالیالله انجام بدهید؛ چون خدای متعال خواسته، انجام بدهید. بعد هم سعی کنید کار را با بهترین وجهی، متقن، محکم، با ابتکار انشاءالله انجام بدهید. و قدر این کار را بدانید؛ خیلی باارزش است؛ واقعاً کارتان کار باارزشی است.
یک توصیه به حجّاج محترم است و آن، این است که خودشان را برای بهرهمندی از این فضای معنوی آماده کنند. انسان همیشه آماده نیست؛ ببینید، نماز که ما میخواهیم بخوانیم، به ما میگویند قبل از آن، هم وضو بگیریم، هم اذان بگوییم، هم اقامه بگوییم؛ اینها هیچ کدام جزو نماز که نیست امّا ما را آمادهی ورود در ساحت مقدّس نماز میکند، دل ما را نرم میکند؛ باید آماده شد. حجّی که بدون آمادگی باشد، ممکن است کمفایده از آب دربیاید؛ در بعضی از احکام حج هم یک اشارههایی به این دارد؛ مثلاً فرض کنید شما در سفر اوّل حج، [موهای] سرتان را باید بتراشید؛ حلق واجب است. مستحب است که از مدّتی پیش موهای سرتان را اصلاً نزنید تا خوب بلند شود، بعد آنجا بتراشید؛ این، آماده کردنِ خود است برای حج. موی سر که بلند میشود، خب زیباتر است، قشنگتر است، بهتر است، [لذا] دل کندنِ از آن با اجر بیشتری است. خودتان را آماده کنید برای این فضا؛ با تلاوت قرآن، با ذکر آیات حج، با توجّه به مفاهیمی که در حج وجود دارد، با شوق به کعبه، با شوق به [زیارت] قبر مطهّر پیغمبر اکرم و قبور اولیای معصومین که متمّم حج است. این یک نکته که بنابراین آمادهسازی خود و دل خود برای ورود در ساحت مقدّس حج [است].
یک توصیهی دیگر این است که در خود این سفر لحظه لحظهها را قدر بدانید. بنده البتّه قبلاً هم مکرّر این را گفتهام که بازارگردی عیب است؛ به هر نیّتی بروید بازارگردی کنید، عیب است؛ مثلاً ــ بهانه درست میکنیم دیگر ــ بگویید: نه، فلان مورد لازم است، آدم باید [بخرد]؛ نه، لازم نیست. به جای اینکه بروید وقتتان را در آن بازارهای مشکلدار [صرف کنید] ــ که حالا دیگر نمیخواهم من تعبیرات تندتری بکنم، که واقعاً جای تعبیرات تندتر هست ــ به جای صرف [وقت] در آن بازارها و آن دکّانگردیها و مغازهگردیها، برای آن کسی که میخواهید سوغاتی بخرید، بروید دو رکعت نماز در مسجدالحرام بخوانید؛ بروید یک طواف دُور کعبه برای او بکنید، بروید آنجا دعایش کنید، بروید نیم صفحه قرآن برای او بخوانید؛ سوغاتی واقعی این است. آن چیزی که شما در آنجا به عنوان سوغاتی تهیّه میکنید ــ که گرانتر از جنس داخل هم هست؛ جنس داخل در موارد متعدّدی بسیار بهتر از آن هم هست؛ هم بهتر است، هم ارزانتر است ــ این را همین جا تهیّه کنید. اگر میخواهید یک هدیهای هم به کسی بدهید ــ هدیه خوب است، عیب ندارد ــ همین جا تهیّه کنید؛ چرا آنجا تهیّه میکنید؟ کمک کردنِ به چه کسی؟ آن هم با چه قیمتی؟ با چه قیمت روحی و معنوی، غیر از قیمت جیبی و مادّی! این هم یک توصیه.
یک مطلب دیگر، مسئلهی اتّحاد است؛ اتّحاد. حج، مظهر اتّحاد امّت اسلامی است؛ سعی کنید این اتّحاد به هم نخورد؛ سعی کنید این اتّحاد به هم نخورد. ائمّه (علیهم السّلام) میرفتند در نماز جماعتِ پیشنمازی که در مسجدالحرام نماز میخواند شرکت میکردند؛ امام صادق میرفت شرکت میکرد؛ تعمّد داشت که شرکت کند و ببینند. این برای چیست؟ چرا ما این حرفها را یادمان میرود؟ مدام صد بار تکرار میکنیم، [امّا] باز یکی از آن طرف صدایش بلند میشود راجع به مسئلهی شیعه و سنّی و اختلافات و شکافها؛ چرا این کار را میکنند؟ چرا به سود دشمن کار میکنند؟ نمیدانند که انگلیسها هنرشان ایجاد اختلاف است و یکی از گسلها و شکافهایی که همیشه انگلیسها استفاده کردهاند، شکاف بین شیعه و سنّی بوده. یواشیواش دیگران هم یاد گرفتهاند و حالا شما در این اندیشکدههای آمریکا ــ اندیشکدههای سیاسی و امثال اینها ــ ملاحظه میکنید در تحلیلهایی که میکنند؛ [میگویند:] فلان افراد شیعهاند، فلان جاها شیعهاند، فلان جاها سنّیاند؛ به آنها هم رسیده شیعه و سنّی. نکنید! نکنند! برادرانه با هم زندگی کنید. بله، اختلاف نظر هست، در اعتقادات هم اختلاف نظر هست، در عقاید هم هست امّا اشتراک نظر هم هست؛ ما این همه مشترکات داریم؛ این همه موارد اشتراک داریم؛ اینها را بکلّی ندیده بگیریم برویم سراغ اختلافات؟ نگذارید! نگذارید! امام (رضوان الله علیه) ممنوع کردند نماز جماعت را در داخل کاروانها. آن وقت گفتند «نکنید». بروید آنجا نماز بخوانید، بروید در مسجد نماز بخوانید. این برای همان اتّحاد است. این اتّحاد را هر چه میتوانید بیشتر کنید.
یکی از چیزهایی که میتواند موجب اتّحاد بشود، تماسهای مبیِّن و خوب است؛ تماس، خوب است. یکی از چیزهایی که میتواند مورد اتّحاد باشد، استفادهی از این قرّاءِ محترم است. شنیدم باز یک تعدادی قاری بحمدالله امسال دارند میروند؛ این بسیار کار خوبی است. این قرّاءِ محترم بروند، بخوانند، شنوندگان تلاوت کلامالله لذّت ببرند، کمااینکه بنده هر وقت میشنوم، واقعاً لذّت بسیار میبرم از خواندن و تلاوت اینها. یکی از کارها که وحدت ایجاد میکند، همین است. قرآن مایهی وحدت بین مسلمین است. و از این قبیل [کارها].
یک مسئله، مسئلهی صهیونیستها است؛ یعنی امروز بلای صهیونیسم برای دنیای اسلام، بلای نقد و فوری و دمِ دستی است. همیشه بلا بودهاند، حتّی قبل از تشکیل دولت جعلی رژیم صهیونیستی؛ آن وقت هم سرمایهدارهای صهیونیستی در دنیا بلا برای جان همه بودند امّا الان هم برای بخصوص دنیای اسلام بلا است. این را باید افشا کرد، باید گفت؛ حالا به هر شکلی که بلدید، به هر شکلی که میتوانید. این کسانی و این دولتهایی ــ دولتهای عربی ــ که با صهیونیستها با همدیگر دست دادند و مصافحه کردند و روبوسی کردند و جلسه گذاشتند، هیچ سودی نخواهند برد از این کار؛ هیچ؛ جز ضرر برایشان چیز دیگری ندارد. اوّلاً ملّتهایشان مخالفند؛ عرب و غیر عرب؛ حالا بنده گفتم عربها، غیر عربها هم بعضیهایشان همین کار را کردند. ملّتهایشان مخالفند، اینها مینشینند آنجا با همدیگر قهوه میخورند، ملّتهایشان آن پایین علیه آنها مشت گره میکنند و شعار میدهند. پس این به ضررشان است. بعلاوه رژیم صهیونیستی اینها را میمکد، اینها را استثمار میکند، اینها ملتفت نیستند، نمیفهمند؛ البتّه بعد از چندی خواهند فهمید که امیدواریم [آن زمان] دیر نشده باشد. اینها باید افشا بشود. تنها چیزی که این دولتها را وادار میکند [به این کار]، خواست آمریکا است؛ میخواهند بر طبق خواست آمریکا عمل کنند؛ چون دل آمریکا میخواهد، میخواهند عمل کنند؛ چون فشار آمریکا است، میخواهند عمل کنند؛ فقط همین است وَالّا واقعاً هیچ فایدهای برای آنها ندارد.
یک نکتهی دیگر هم مسئلهی وظیفهی دولت میزبان است؛ یک وظایف سنگینی بر عهدهشان هست. مکّه که مال آنها نیست؛ مکّه مال همهی آحاد مردم است: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاس؛(۱۲) برای مردم وضع شده؛ سَواءً العاکِفُ فیهِ وَ الباد؛(۱۳) آن که آنجا ساکن است، و آن که از بیرون میآید، همه با هم یکسانند؛ مال همه است؛ مال این دولت که نیست؛ حالا یک دولتی بالاخره در آنجا حاکمیّت پیدا کرده و امور آنجا را به دست گرفته، باید بر طبق مصلحت دنیای اسلام عمل کند، نه بر طبق مصلحت خودش. این چیزهایی که نقل کردند از افزایش بعضی از هزینهها و مانند اینها، اینها کارهایی است که باید تجدید نظر کنند. وانگهی امنیّت زوّار را باید حفظ کنند؛ بنده امنیّت همهی زوّار دنیای اسلام را و به طور ویژه امنیّت زوّار ایرانی را بجد مطالبه میکنم؛ موظّفند؛ موظّفند که این امنیّت را حفظ کنند و نگذارند که فجایع گذشته تکرار بشود.
یک نکتهی آخر هم [این است که] شما مسئولان حج ببینید میتوانید زمان حج را کوتاه کنید؛ [این] واقعاً یکی از مسائل مهم است. حالا بیست و چند روز مثلاً طول میکشد. ببینید میشود یک کاری کرد؛ بالاخره کار نشد که ندارد؛ باید راهش را پیدا کرد. بگردید راهش را پیدا کنید ببینید [اگر] میشود، زمان حج را کوتاه کنید. حالا وقتی زمان را کوتاه کردید ممکن است کسی بخواهد بیشتر بماند، بیشتر زیارت کند، خب میماند امّا اگر کسانی خواستند زودتر برگردند بتوانند برگردند؛ ببینید این را دنبال کنید؛ البتّه کار آسانی نیست، کار سختی است؛ میدانم امّا در عین حال میشود دنبال کرد و فکر کرد.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال به همهی شماها توفیق بدهد، کمکتان کند بتوانید این وظیفهی بزرگ و حسّاس و مهم را به بهترین وجهی انجام بدهید.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات در مراسم سیوسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
اوّلاً به همهی حضّار محترم، برادران عزیز، خواهران عزیز که در این محفل باشکوه شرکت کردهاند سلام و تحیّت خودم را عرض میکنم؛ انشاءالله که موفّق باشید. دلمان تنگ شده بود برای امام و برای این محفل گرمی که همهساله گِرد مرقد مطهّر امام تشکیل میشد؛ خدا را شکر میکنیم که امسال مجدّداً این جلسه، این محفل گرم و پُرمعنا تشکیل شد. امام بزرگوار، روح جمهوری اسلامی است؛ اگر این روح از جمهوری اسلامی گرفته بشود و مورد بیتوجّهی قرار بگیرد، نقشی بر دیوار باقی خواهد ماند.
بحث امروز من دربارهی ابعادی از شخصیّت امام عزیز و بزرگوار ما است. البتّه در تعدادی از سالهای گذشته، دربارهی ابعادی از شخصیّت امام صحبت شده است ــ ما صحبت کردهایم، دیگران صحبت کردهاند ــ لکن با وجود این، ناگفتهها هنوز بسیار است:
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن(۲)
بسیاری از ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است. در واقع نسل کنونی انقلاب، بخصوص نسل جوان ما، امام عزیز را بدرستی نمیشناسند، درک نمیکنند، عظمت امام را نمیدانند؛ امام را با امثال این حقیر مقایسه میکنند؛ در حالی که فاصله بسیار زیاد است، فاصله نجومی است. امام شخصیّت استثنائی بود به معنای واقعی کلمه.
شناسایی امام برای نسل جوان از این جهت اهمّیّت دارد که به آنها کمک میکند برای ادارهی بهینهی آیندهی کشور؛ امام، فقط امامِ دیروز نیست؛ امامِ امروز هم هست، امامِ فردا هم هست. نسل جوان و هوشمند ما که قرار است مسئولیّت ملّی و انقلابی گام دوّم این انقلاب را بر عهده بگیرد و آیندهی این کشور را اداره بکند، احتیاج دارد به یک نرمافزار واقعی؛ برای اینکه بتواند راه انقلاب را درست طی کند که این راه انقلاب، ایران را و ملّت ایران را به منتهای قلّه خواهد رسانید، احتیاج دارد به یک نرمافزار مطمئن و جامع که بتواند به او کمک کند. این نرمافزار که میتواند شتابدهنده باشد، کمککننده باشد و حتّی در مواقعی تحوّلآفرین باشد، عبارت است از درسهای امام؛ درسهایی که هم در گفتار امام، هم در رفتار امام میتوان آنها را جستجو کرد و یافت.
اوّلین نکتهای که دربارهی امام باید عرض کرد، مسئلهی رهبری بزرگترین انقلاب تاریخ انقلابها است که حالا من دربارهی این رهبری بعداً یک توضیحی عرض میکنم.
چرا میگوییم بزرگترین انقلاب در تاریخ انقلابها؟ در تاریخ انقلابها، انقلابهای کوچک و بزرگ زیاد است؛ از همهی اینها معروفتر، انقلاب کبیر فرانسه است در ۱۷۸۹ در قرن هجدهم، و بعد هم انقلاب شوروی است در ۱۹۱۷ در قرن بیستم؛ این دو انقلاب، معروفترین انقلابهای بزرگِ تاریخ انقلابها هستند؛ امّا انقلاب اسلامی از این دو بزرگتر است؛ چرا؟ دلایل گوناگونی دارد، که من به یک مطلب اساسی و مهم اشاره میکنم؛ و آن، این است که این دو انقلاب، یعنی انقلاب فرانسه و انقلاب شوروی، هر دو به وسیلهی مردم پیروز شدند، مردم آنها را به پیروزی رساندند امّا بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، مردم شدند هیچکاره، مردم کنارزده شدند؛ مردم نتوانستند در ادامهی این انقلابی که خودشان آن را با تنِ خودشان و جان خودشان و با حضورشان در خیابانها به وجود آورده بودند، شرکتی و حضوری داشته باشند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که این دو انقلاب بسرعت از مسیر مردمیِ اوّلیِ خودشان منحرف شدند. بعد از حدود دوازده سیزده سال از انقلاب کبیر فرانسه ــ انقلابی که علیه پادشاهی، علیه سلطنت به وجود آمده بود ــ مجدّداً کشور فرانسه سلطنتی شد، ناپلئون سر کار آمد، تاج سلطنت به سر گذاشت، پادشاهی برگشت؛ تقریباً پانزده سال در رأس قدرت بود، بعد برکنار شد و همان خانوادهای که انقلاب فرانسه علیه آنها تشکیل شده بود، برگشتند و ادارهی امور فرانسه را به عهده گرفتند؛ خانوادهی بوربونها؛ دوباره همانها آمدند. وقتی مردم در میدان نیستند، این [جور] میشود. در انقلاب شوروی به دوازده سال هم نرسید؛ انقلاب را مردم کردند لکن بعد از چند سالِ کوتاه، استالین(۳) و جانشینانش آن چنان استبدادی را، دیکتاتوریای را بر کشورهای شوروی ــ کشورهایی که مجموعاً شوروی سابق را تشکیل میدادند ــ اِعمال کردند که سلطنتهای قبل از آنها این استبداد را ندیده بودند؛ باز هم مردم هیچکاره بودند و هیچکاره شدند؛ امّا در جمهوری اسلامی، نه.
انقلاب اسلامی هم با حضور مردم و با جسم مردم و جان مردم به پیروزی رسید امّا مردم کنارزده نشدند. پنجاه روز یعنی کمتر از دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، رفراندوم سراسریِ مردمی برگزار شد و مردم، نظام حکومت را انتخاب کردند؛ اختیار به مردم داده شد. مردم نظام حکومت را، «جمهوری اسلامی» را انتخاب کردند در یک رفراندوم، در یک انتخابات آزاد. حدود یک سال از پیروزی انقلاب گذشته بود، اوّلین رئیسجمهور با انتخابات مردم انتخاب شد؛ چند ماه بعد هم مجلس شورای اسلامی، [یعنی] مجلس قانونگذاری تشکیل شد با انتخابات مردم؛ از آن روز تا امروز هم که چهل و سه چهار سال گذشته، نزدیک به پنجاه انتخابات در این کشور انجام گرفته؛ مردم وارد شدند، وارد میدان شدند، در میدان حضور دارند، انتخاب میکنند و رأی میدهند؛ عظمت این انقلاب این است؛ امام رهبر یک چنین انقلابی بود.
البتّه این [مطلبی] که عرض کردیم، یکی از وجوه عظمت انقلاب است؛ وجوه دیگری هم وجود دارد که این انقلاب را، انقلاب اسلامی را بکلّی با انقلابهای دیگر متفاوت میکند، که یکیاش همین حضور معنویّت در این انقلاب است. در انقلابهای کوچک و بزرگ قبلی، چه آن دو انقلاب فرانسه و روسیه و چه انقلابهای کوچکی که در این سالها اتّفاق افتاد در قرن بیستم و نوزدهم، معنویّت مفقود بود؛ جنبهی معنوی انسان که یکی از نیازهای اساسی انسان است، بکلّی مفقود بود و مغفولٌعنه بود و کسی به آن توجّه نداشت. انقلاب اسلامی، انقلابی است که هم به جنبهی مادّی انسان و هم به جنبهی معنویّت انسان توجّه دارد، توجّه کرده است و به آن پرداخته است.
خب، امام (رضوان الله علیه) رهبر این انقلاب بود و رهبر نهضتی بود که به این انقلاب انجامید. حالا «رهبر نهضت و انقلاب» یعنی چه؟ اینجا است که عظمت کار معلوم میشود. البتّه انقلاب را مردم به پیروزی رساندند؛ در این تردیدی نیست. اگر مردم وارد میدان نمیشدند، با جسم و جان خودشان، با حضور خودشان، با فداکاریهای خودشان، با شهید دادنهای خودشان وارد نمیشدند، انقلاب پیروز نمیشد؛ انقلاب را مردم پیروز کردند، امّا آن دست قدرتمندی که توانست این اقیانوس را به تلاطم دربیاورد، آن دست قدرتمند، دست چه کسی بود؟ این مهم است. آن دست قدرتمند، آن شخصیّت فولادین، آن دل مطمئن، آن زبان ذوالفقارگونه که توانست میلیونها انسان را از قشرهای مختلف وارد میدان کند، اینها را در میدان نگه دارد، یأس و نومیدی را از اینها دور کند، جهت حرکت را به اینها تعلیم بدهد، عبارت بود از امام بزرگوار؛ او عبارت بود از خمینی عظیم!
امام مردم را وارد میدان کرد، راهکار را نشان داد، آنها را در میدان نگه داشت، یأس و تردید را از آنها دور کرد. هیچ کسِ دیگر در این کشور قادر به این کار نبود. ما میشناختیم شخصیّتهای سیاسی را، شخصیّتهای روحانی را، خیلیها را از نزدیک، بعضی را از دور؛ احدی قادر نبود این کار بزرگ را، این بار سنگین را به دوش بکشد و به منزل برساند. منحصراً این کار، کار امام بزرگوار بود؛ او بود که توانست این کار را بکند.
امام، در مقاطع مختلف، «میدان مبارزه» را هم مشخّص میکرد، به مردم تعلیم میداد که میدان مبارزه کجا است؛ در مقاطع مختلف، به تناسب؛ در دوران نهضت یک جور، در گرماگرم روزهای خونین پیروزی انقلاب یک جور. آن وقتی که رژیم، در آخرین نَفَسهایش، با کمک آمریکا به فکر این بود که حکومت نظامی در تهران برقرار کند، مردم را به خانههایشان بفرستد و در غیاب مردم ریشهی کار را بکلّی از بین ببرد، امام با الهام الهی ــ حقیقتاً با الهام الهی که خودِ امام هم بعداً این را گفتند ــ به مردم گفت بیایید در خیابانها. خیلی از سیاسیّون انقلابی، در آن ساعت، مخالف این کار بودند، میگفتند این خطر دارد برای مردم؛ امام گفتند نخیر، اعلان کردند که مردم بیایند در خیابانها. این تعیین میدان مبارزه بود؛ معلوم شد که در این ساعت، در این روز، مبارزه این است که مردم از خانهها بیایند در خیابانها؛ این جور میدان را معیّن میکرد.
در ماههای اوّل، میدان مبارزه را امام مشخّص کرد. در ماه دوّم انقلاب، میدان مبارزه عبارت بود از ایجاد رفراندوم و رأی دادن به نوع حکومت اسلامی و مقابلهی با ضدّانقلاب.
در یک برههای مسئلهی پاوه؛ در قضیّهی پاوه و محاصرهی نیروهای انقلابی و مبارز اسلام، امام دستور دادند که همه بروند. آن ساعت و آن روز عصر را بنده فراموش نمیکنم؛ تهران یک منظرهی عجیبی گرفته بود؛ همه در خیابانها کأنّه میخواستند بروند پاوه، دنبال ماشین بودند، دنبال وسیله بودند که راه بیفتند بروند طرف پاوه که امام گفته بود. میدان مبارزه را مشخّص میکرد.
در دوران جنگ تحمیلی یک جور؛ در مقابلهی با کودتای آمریکایی در پایگاه هوایی همدان یک جور. این خاطره را بد نیست من عرض بکنم؛ بعد از آنکه یک جوانِ افسرِ خلبانِ نیروی هوایی، باوجدان، متدیّن، نیمهی شب در سحر آمد بنده را مطّلع کرد از اینکه قرار است کودتا بشود و خب ما هم دستگاههای مختلف را در جریان گذاشتیم و آمادگی به وجود آمد، من و مرحوم آقای هاشمی رفتیم خدمت امام، نگران بودیم برای امام یک حادثهای پیش بیاید؛ پیشنهاد کردیم که ایشان از آن خانهی جماران خارج بشوند، ایشان قبول نکردند، گفتند من از اینجا نمیروم، من همین جا هستم ولی شما بروید فلان جا را حفظ کنید؛ یک جای مشخّصی را ــ که من نمیخواهم اسم بیاورم ــ گفتند بروید آنجا را حفظ کنید؛ میدان را مشخّص میکرد.
در دوران دفاع مقدّس، در برخورد با صدّام، پس از قبول قطعنامه [هم همینطور]. شما نگاه کنید به اطّلاعیّهی امام برای قبول قطعنامه، میبینید که امام تکلیف مردم را برای بعد از قبول قطعنامه معیّن کرده بود؛ میدان مبارزه را برای بعد از رفتن خودش، برای مردم شرح داده و بیان کرده؛ این وصیّتنامه، این بیانات، بیانیّههای مهمّ سال آخر حیات امام بزرگوار (رضوان الله علیه)، اینها همه مشخّص کردن میدان مبارزه برای بعد از خود او است.
خب، رهبری انقلاب یعنی این. رهبری انقلاب یک کلمهی بسیار پُرمغز و پُرمعنا است در مورد امام بزرگوار. حالا دربارهی بررسی شخصیّت این رهبر بزرگ، هم میتوانیم خصوصیّات شخصی او را مطرح کنیم، هم میتوانیم دربارهی مکتب او حرف بزنیم که اینها البتّه بحثهای طولانی و مفصّلی است؛ من خیلی کوتاه سعی میکنم در این زمینه مطالبی را عرض بکنم.
در مورد خصوصیّات شخصی، امام بزرگوار به معنای واقعی کلمه یک آدم ممتاز بود؛ واقعاً ممتاز بود. خصوصیّات شخصی او، خصوصیّاتی بود که در مجموع و همه با هم در کمتر شخصیّتی ممکن بود به وجود بیاید و ما سراغ نداریم؛ یعنی بنده واقعاً در طول تاریخ خودمان هم کسی که همهی این خصوصیّات را با هم داشته باشد سراغ ندارم.
اوّلاً پاک و پرهیزکار بود؛ امام یک شخصیّتی بود به معنای واقعی کلمه باتقوا و پرهیزکار و پاک.
ثانیاً اهل معنویّت و حالات عرفانی بود؛ اهل معنویّت بود، اهل حالات عرفانی بود، اهل گریهی سحر بود. مرحوم آقای حاج احمد آقا به بنده گفت سحرها که امام بلند میشوند و در نماز و در دعا گریه میکنند، این دستمال معمولیای که ایشان دارند کفاف نمیدهد، برای ایشان حوله میگذاریم؛ حولهی دست و رو خشککنی برای اشک! اهل این معنویّتها بود.
اهل لطافت روحی بود؛ این کتابهای معنوی امام مثل آدابالصّلاة، مثل شرح حدیث [جنود] عقل و جهل را امام تقریباً در جوانی یا اوایل میانسالی ــ حدود چهلسالگی ــ نوشته بود؛ از جوانی این جور بود.
امام جمع کرده بود بین حماسه و عرفان؛ هم حماسهساز بود، هم دارای معرفت و معنویّت بود.
از لحاظ اخلاقی به معنای واقعی کلمه شجاع بود؛ از قول امام نقل کردهاند ــ بنده این را نشنیدهام ــ که امام فرموده باشد که «وَالله من تا حالا نترسیدهام» امّا آنچه من خودم دیدم و خودم از امام شنیدم، [این بود که] یک وقتی بنده راجع به یک مسئلهای با امام صحبت میکردم ــ یک مشکلی وجود داشت، برای ایشان شرح میدادم و یک پیشنهادی داشتم ــ در ضمن صحبت به ایشان گفتم که «شما این کار را نمیکنید چون میترسید ...»؛ میخواستم بگویم میترسید که مثلاً فلان مشکل پیش بیاید؛ تا گفتم میترسید، ایشان گفتند من از چیزی نمیترسم! خصوصیّت ایشان این بود. بنده نمیخواستم بگویم «شما ترسو هستید»، این یک تعبیر عرفی معمولی است یعنی «ملاحظه میکنید که این اتّفاق نیفتد» امّا کلمهی ترس را که [به کار] بردم، ایشان گفتند من از چیزی نمیترسم. شجاع بود به معنای واقعی کلمه.
دارای حکمت و عقلانیّت بود، اهل محاسبه بود؛ کار را بدون محاسبه انجام نمیداد و اقدام نمیکرد، محاسبه میکرد؛ و وقتی در این محاسبه به یک نتیجهای میرسید، با کمال قاطعیّت آن را انجام میداد، و تردید و تزلزل در کارش وجود نداشت.
هرگز مأیوس نمیشد؛ این همه حوادث در همان سالهای اوّل انقلاب رخ داد ــ این شهادتها، شهادتهای دستهجمعی، حوادث گوناگون ــ [ولی] مطلقاً در دل امام این تاثیر را نگذاشت که ایشان را مأیوس بکند. به معنای واقعی کلمه اهل صداقت بود، صادق بود؛ هم با خدا صادق بود، هم با مردم صادق بود. به وعدهی خود، به عهد خود پایبند بود. در اوّل ورود به تهران در سال ۵۷، دوازدهم بهمن ۵۷، در سخنرانیای که در همین بهشت زهرا ایشان [ایراد] کردند، گفتند من دولت تعیین میکنم؛ چهار روز بعد دولت تعیین کردند. در خلال این چهار روز، شورای انقلاب را خواستند، رفتیم آنجا. ظاهراً ایشان به بعضی از افراد شورای انقلاب مثل شهید مطهّری و شهید بهشتی و مانند اینها سفارش کرده بودند که یک کسی را پیدا کنند، [امّا] اینها هنوز اقدام نکرده بودند؛ امام اوقاتشان تلخ بود، تشر زدند که چرا اقدام نمیکنید؛ این جوری بود. بسیار منظّم و وقتشناس بود؛ که حالا ما جریانهای زیادی از ایشان در این زمینه دیدهایم. اهل توکّل به معنای واقعی بود؛ وعدهی الهی را قبول داشت و به وعدهی خدا اطمینان داشت. وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللَهِ فَهُوَ حَسبُه؛(۴) مصداق واقعی این جمله بود. مبارز بود؛ که حالا مبارز را بعداً شرح خواهم داد که «مبارز بود» یعنی چه. از این [قبیل] خصوصیّات، خصوصیّات ممتاز دیگری هم امام داشتند؛ اینها خصوصیّات شخصی امام بود.
امّا در مسئلهی مکتب و اصول و هدفها. اگر بخواهیم زیربنای مکتب مبارزهی امام را و انقلاب امام را در یک جمله عرض بکنیم، باید بگوییم زیربنای همهی فعّالیّتهای ایشان «قیام لله» بود؛ هدف، قیام لله [بود]؛ همان که در یادداشت معروفشان در دوران جوانی در دفتر مرحوم وزیری یزدی(۵) (رحمة الله علیه) نوشتهاند: قُل اِنَّمآ اَعِظُکُم بِواحِدَةٍ اَن تَقوموا لِلّهِ مَثنَی وَ فُرادَی؛(۶) قیام لله، که این قیامِ لله ریشهی قرآنی بسیار مستحکمی دارد. قیام لله در همین آیهی سورهی سبأ ــ قُل اِنَّمآ اَعِظُکُم ــ [بیان شده]، یا «قوموا لِلّهِ قانِتین»(۷) در سورهی مبارکهی بقره، یا در آیهی دیگری در سورهی مدّثّر در اوّل بعثت: یا اَیُّهَا المُدَّثِّر* قُم فَاَنذِر؛(۸) «قیام لله» یعنی این. حالا این «قیام لله» در هر دورهای ممکن است به نحوی باشد.
«قیام لله» همیشه یک جور نیست لکن در همهی اینها هدف «قیام لله» یک چیز بیشتر نیست و آن، اقامهی حق و اقامهی عدل و قسط و ترویج معنویّت است؛ در همهی دورانها این است؛ یعنی اقامهی حق. «قیام لله» در یک دوره به شکل مبارزهی آنچنانی است، در یک دوره به شکل کار علمی است، در یک دوره به شکل حرکت سیاسی است امّا در همهی اینها هدف «قیام لله» باید اقامهی حق باشد، این یک؛ اقامهی قسط و عدل باشد، این دو؛ و ترویج معنویّت باشد، این سه؛ هدف، اینها است. آیات کریمهی قرآن را من یادداشت کردهام، شما میتوانید مراجعه کنید به «المعجم»، در مادّهی «قامَ» آنجا معلوم میشود که این قیام برای چیست. فرض کنید «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»،(۹) که همهی آمد و رفت پیغمبران و ارسال رسل و انزال کتب برای این است که «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»؛ این یک آیه. یا در آیهی شریفهی سورهی نساء: وَ اَن تَقوموا لِلیَتامیٰ بِالقِسط،(۱۰) یا در آیهی سورهی الرّحمٰن: وَ اَقیمُوا الوَزنَ بِالقِسط،(۱۱) یا در سورهی شوریٰ: اَقیمُوا الدّین،(۱۲) یا در سورهی مائده: حَتّی تُقیمُوا التَّوراتَ وَ الاِنجیل،(۱۳) و در بسیاری از جاهای قرآن: اَقیمُوا الصَّلوة،(۱۴) و موارد دیگر که «قیام لله» باید به اقامهی این امور منتهی بشود؛ هدف از «قیام لله» این است.
خب، حالا ما گفتیم امام، مبارز بودند؛ این به معنای حضور دائمی امام در میدان «قیام لله» است. به معنای واقعی کلمه امام مراقب «قیام لله» بود. اقامهی حق و عدل طبعاً هدف امام بود؛ خب این هدف چه جور ممکن است به تحقّق بپیوندد؟ اقامهی حق و عدل هدف امام بود، امّا آیا در زیر سقف نکبتبار حکومت پهلوی یا هر حکومت وابستهای میشود اقامهی حق و عدل کرد؟ طبعاً نه؛ پس هدف بعدی این میشود که انسان این سقف را بشکافد. امام دنبال این حرکت بود که این سقف نکبتبار حکومت پهلوی را از روی سر این ملّت بردارد، برطرف کند و میدان را برای حرکت اینها و قیام اینها و پیشرفت اینها فراهم بکند: «فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم»؛(۱۵) هم اثبات، هم نفی؛ اوّل نفی آن رژیم طاغوتی، بعد اثبات یک عرصهی سیاسی مطلوب که مردم را به پیش ببرد. خب این حرکت امام در نفی و اثبات بود.
در حرکت عظیم امام چند نقطهی نمایان وجود داشت: اوّلاً ترس در او نبود. امام ترس نداشت، مجامله(۱۶) نمیکرد؛ صراحت داشت، زبان گویا داشت، این مال دوران نهضت است؛ چه در قم، چه در نجف، با مردم حرف میزد، به طور دائم برای مردم تبیین میکرد، راهنمایی میکرد. حقیقتاً زبان او یک ذوالفقار قاطعی بود که این کار را این بزرگوار این جوری پیش برد؛ صریح بود.
به مردم اعتماد داشت؛ یکی از خصوصیّات مهمّ امام، اعتماد به مردم بود از روز اوّل. بودند کسانی که دلشان میخواست مبارزه کنند، لکن میگفتند مردم دنبال ما نمیآیند؛ [اما] امام نه، امام از روز اوّل معتقد بود که اگر ما وارد میدان بشویم، مردم خواهند آمد. در اوّل نهضت، در سال ۴۱، در قم، در سخنرانیِ بعد از درس، ایشان با دست اشاره کردند گفتند اگر بگوییم به مردم یا بخواهیم از مردم ــ یک تعبیر این جوری ــ مردم این بیابان را پُر خواهند کرد.(۱۷) این مال سال ۴۱ است که هنوز خیلیها امام را نمیشناختند، اسم امام را هم نشنیده بودند؛ این جور به مردم اعتماد داشت و اعتقاد داشت. قدر مجاهدتهای مردم را میدانست، حرکت را به معنای واقعی رهبری میکرد، با نَفَس گرم خود دلها را گرم نگه میداشت، نمیگذاشت مأیوس بشویم، نمیگذاشت مردّد بشویم، مردم در خلأ نظرات امام نبودند. خب؛ این مربوط به دوران نفی، دوران مبارزهی با نظام طاغوت.
و امّا در دوران اثبات، دوران ایجاد جمهوری اسلامی ــ که بسیار مهم است حرکت امام در دوران ایجاد جمهوری اسلامی ــ سعی امام این بود، نقشهی راه امام این بود که طرح جدید را از گذشتهی منحطّ کشور جدا کند، آینده را از گذشته بکلّی جدا کند؛ سعی امام این بود. این آینده را چه جوری میتوانست جدا کند؟ به این صورت که طرحی که ارائه میکرد و پیشنهاد میکرد برای ادارهی کشور، در ذیل فرهنگ و تمدّن و قاموس غربی قرار نگیرد. امام اصرار داشت که این طرح، طرح جمهوری اسلامی، در ذیل آنچه در غرب به آن میگویند «جمهوری» یا «مردمسالاری» قرار نگیرد. لذا من بیان کردم، سال گذشته در صحبتِ همین روز تبیین کردم که «جمهوری» مال اسلام است، «جمهوری» وامگرفتهی از غرب نیست، مربوط به خود اسلام است. اینکه امام روی رأی مردم این همه تأکید میکند، این ناشی است از معرفتی که به مسئلهی اسلام داشت. لذا امام [مصمّم بود] از آن دو مکتبی که آن روز در دنیا رایج بود، یعنی لیبرالدموکراسیِ سرمایهمحور تا رژیمِ کمونیستیِ دیکتاتوریمحور، از هر دوی اینها جمهوری اسلامی را جدا کند؛ لذا یکی از شعارهای اصولی امام شعار «نه شرقی، نه غربی» بود؛ نه کمونیسم، نه لیبرالیسم؛ نه آن نظام سرمایهداری در اقتصاد و آن آزادیهای بیبندوبار و بیبرنامه در غرب، نه آن اختناق و استبدادی که در نظامهای شرقی وجود داشت؛ هیچ کدام از این دو را امام قبول نداشت؛ نه شرقی و نه غربی؛ یک الگوی تازهای را امام مطرح کردند برای نظام جمهوری اسلامی، بکلّی متفاوت با آنها.
در الگوی امام، دوگانههایی با همدیگر هماهنگ و همساز شدند؛ این دوگانههایی که سعی میشده همیشه در مقابل هم قرار بگیرند، در الگوی امام با هم همساز شدهاند؛ هم معنویّت ــ معنویّت دینی ــ هم رأی مردم؛ هم معنویّت، هم رأی مردم؛ همیشه سعی میشده که این دو در مقابل هم باشند، امّا در مقابل هم قرار نگرفتند؛ امام اینها را در کنار هم قرار داد.
اجرای احکام الهی در کنار رعایت اقتضائات و مصلحتهای عمومی. این مجمع تشخیص مصلحت را امام تشکیل دادند؛ بعضیها خیال میکنند این را بنده تشکیل دادم؛ نه، بنده رئیسجمهور بودم، امام به من نامه نوشتند و این جلسه را امام برای تعیین مصلحت به وجود آوردند؛ احکام اسلامی اجرا میشود، امّا اقتضائات زمان و مصالح عمومی جامعه هم باید رعایت بشود؛ مراد از مصلحت این است؛ مصلحت اشخاص نیست.
مسئلهی رعایت حال ضعفا و اصرار بر عدالت اقتصادی ــ عدالت اقتصادیِ بالخصوص ــ در کنار تولید ثروت؛ هم تولید ثروت مجاز است، هم حتماً بایستی عدالت در کشور رعایت بشود و حال ضعفا مورد رعایت قرار بگیرد؛ هم نفی ظلم، هم نفی انظلام، ظلمپذیری. به عنوان یک حکومت، به عنوان یک دولت به دولتهای دیگر، به ملّتهای دیگر، نه ظلم میکنیم و نه از آنها ظلم میپذیریم؛ هم زور نمیگوییم، هم تسلیم زور نمیشویم؛ هم علم و دانش را و اقتصاد کشور را تقویت میکنیم، هم دفاع کشور را تقویت میکنیم؛ یعنی این جور نیست که فقط به فکر اقتصاد باشیم، از دفاع کشور و امنیّت کشور غافل بمانیم؛ عکسش هم همین جور. هم انسجام و وحدت ملّی باید رعایت بشود، هم تنوّع آراء و گرایشهای مختلف سیاسی باید به رسمیّت پذیرفته بشود؛ این هم یک دوگانهی دیگر. هم تقوا و طهارت مسئولان لازم است، هم کارشناسی و کاربلدی مسئولان لازم است؛ تعهّد و تخصّص در کنار هم. ببینید، اینها دوگانههایی است که کسانی در اوّل انقلاب یا پیش از انقلاب سعی میکردند که اینها را در مقابل هم قرار بدهند، امام این دوگانهها را هماهنگ کرد، همساز کرد، در کنار هم قرار داد. اینها خصوصیّات مکتب امام است.
خب اینجا ممکن است شما یک سؤالی بکنید؛ سؤال کنید که این مکتبی که امام طرّاحی کرد، در زمان خود امام یا بعد از امام چقدر تحقّق پیدا کرد؟ این سؤال مهمّی است؛ این سؤالی است که در دنیا هم ممکن است از ما بکنند. پاسخی که من میدهم از روی اطّلاع و دقّت در حقایق کشور؛ جواب من این است که میگویم ما در همهی این سرفصلها موفّقیّتهای بزرگی پیدا کردهایم؛ اگر کسی موفّقیّتها را انکار کند، قطعاً بیانصافی کرده؛ در همهی اینها، هم در زمینهی مردمسالاری، هم در زمینهی پیشرفتهای علمی، هم در زمینهی مسائل دیپلماسی، هم در زمینهی موقعیّت کشور در دنیا، هم در زمینهی اقتصادی، هم در زمینهی خدمات عمومی، ما پیشرفتهای بسیار زیادی داشتهایم.
البتّه ناکامیها هم کم نداشتهایم؛ هم پیشرفت داشتهایم، هم ضعف و ناکامی داشتهایم. در اینجا هم امام ما را راهنمایی حکیمانه کرده؛ در همین مورد هم، راهنمایی امام دستگیر ما است. امام در سال آخر عمرشان خطاب به فرزندان شهدا یک بیانی دارند؛(۱۸) امام این جور میگویند: «کارنامهی شما در گرو تلاش و مجاهدت شما است»، هر چه تلاش کنید، هر چه مجاهدت کنید، محصولش را جمع خواهید کرد. دنبالهی فرمایش امام است: «زندگی در دنیای امروز زندگی در مدرسهی اراده است»؛ تابع اراده است. هر جا ملّت و مسئولین، با ارادهی قوی وارد میدان بشوند، موفّقیّت است؛ هر جا ارادهها سست بشود، تلاش کم بشود، عقبماندگی هست. بله، ما عقبماندگی هم داریم، پیشرفت هم داریم؛ این مربوط به خود ما است. ما بودیم، ما مسئولین بودیم، آحاد گوناگونِ موثّر جامعه بودند که یک جا خوب عمل کردند، در آنجا موفّقیّت به دست آمد؛ یک جا کوتاهی کردیم، تنبلی کردیم، کم آوردیم، طبعاً عقب ماندیم؛ این را اصلاً نمیشود انکار کرد. مکتب درست است، نقشه درست است، راه درست است؛ راهرو بایستی درست حرکت بکند. ما هر جا درست حرکت کردیم پیش رفتیم، هر جا کوتاهی کردیم و تنبلی کردیم، عقب ماندیم؛ مثالها هم در این سالها زیاد است؛ هم در زمان خود امام، هم بعد از رحلت امام تا امروز.
البتّه نقش دشمنی دشمنان هم نباید نادیده گرفته بشود. جبههی گستردهی دشمن از اوّل انقلاب وارد میدان شد.
بعضی خیال میکنند ما دشمنها را وادار به دشمنی کردیم؛ نه، ذات جمهوری اسلامی که میگوید با ظلم مخالف است، به طور طبیعی ظالم را با خودش مخالف میکند. مگر شما نمیگویید ما با استکبار مخالفیم، با ظلم مخالفیم؟ خیلی خب، هر کسی که مستکبر است، هر کسی ظالم است، هر دولتی که این صفات نکوهیده در او هست، با شما دشمن میشود؛ جمهوری اسلامی این است. شما میگویید ما اهل معنویّتیم، آن کسانی که با معنویّتِ آحاد مردم دشمنند، با شما مخالف میشوند. جمهوری اسلامی میگوید ما با منکرات مخالفیم، آن کسانی که با منکرات خو گرفتهاند، دنبال منکراتند و نمیتوانند جدا بشوند از منکرات، طبعاً با جمهوری اسلامی مخالف میشوند؛ این چیز طبیعیای است. جبههی دشمن و دشمنیها را نباید ندیده گرفت.
البتّه این دشمنیها انواع و اقسامی داشت؛ همان روزهای مشرِف به پیروزی انقلاب، آمریکاییها ژنرال(۱۹) خودشان را فرستادند تهران برای کودتا، که الحمدلله ناکام و مأیوس برگشت. در بسیاری از مسائل دیگر هم، آمریکاییها و دشمنان، ناکام و مأیوس شدند؛ این فاصلهگذاری امام، فاصلهگذاری جدّی امام با غربیها طبعاً دشمنانی را به وجود میآورْد؛ نمیگذاشت آنها دخالت کنند. سفارت فلسطین را، دفتر فلسطین را که [دست ] غاصب(۲۰) است، از او گرفتند دادند به فلسطینیها که مالک فلسطینند؛ خب این طبعاً دشمنی به وجود میآورد؛ این قهری است.
جوانهای ما این را توجّه کنند: غربیها سه قرن دنیا را غارت کردند؛ سه قرن! دنیا را غارت کردند. از شرق آسیا، از اندونزی، از فیلیپین، از نپال، از شبهقارّهی هند بگیرید تا آسیای مرکزی و آسیای غربی و تا شمال آفریقا، بخشهای مغرب آفریقا و تا سرتاسر آفریقای سیاه؛ غربیها سه قرن اینها را غارت کردند؛ به اینجا اکتفا نکردند، آمریکای جنوبی را هم دست گذاشتند، آنجا را هم غارت کردند؛ قارّهی آمریکا را! قارّهی آمریکا هم صاحبانی داشت، تمدّنی داشت، ملّتهایی داشت؛ اینها با حیلههای گوناگون ــ که همهی اینها در تاریخهای دقیق مشخّص است؛ کتاب بخوانید انشاءالله، این حقایق را بیشتر از نزدیک درک کنید ــ فاجعه آفریدند؛ قتل، غارت، کشتار جمعی، شکنجه، فشار، بردهگیری، بردهداری؛ این کارها را غربیها کردند. در این سه قرن، در همان حالی که غربیها در عمل این جور مشغول جنایت بودند، روشنفکرانشان و متفکّرانشان برای دنیا قانون حقوق بشر کشف میکردند و وضع میکردند! یعنی این تناقض در عمل و قول، این ریاکاری غربیها [مشهود است]. در عمل آن جور، در زبان این جور؛ کشورهای اروپایی، بعد هم آمریکا به معنای واقعی کلمه در سرتاسر دنیا انواع و اقسام جنایتها را انجام دادند. خب اینها شاهکارهای تمدّن غرب است؛ اینها شاهکارهای تمدّن غرب است!
امام این چیزها را خوب میشناخت، خوب میدانست. یکی از مسائل اساسیای که امام بر آن اصرار داشتند، ایجاد فاصله و ایجاد مرز بین تفکّر و سبْک زندگی اسلامی و نظام اسلامی با نظامهای غربی بود که این جزو مسائل اصلی امام است.
یک امتیاز بزرگ امام این بود که ملّت را با مفهوم مقاومت آشنا کرد. ملّتها در موارد زیادی اتّفاق میافتد که دنبال یک کاری هم هستند امّا قدرت مقاومت ندارند؛ وقتی فشار وارد میآید، عقبنشینی میکنند. امام ملّت ایران را این جوری بار آورد، این جوری تقویت کرد: مقاومت را، ایستادگی را به این ملّت تزریق کرد؛ لذا ملّت ایران امروز یک ملّت کاملاً مقاوم و کاملاً مستحکم است.
خدا را شکر! این هم از برکات امام بزرگوار است و عنوان «مقاومت» امروز در ادبیّات سیاسی دنیا وارد شده؛ این مقاومتی که امام به ملّت ایران و به همهی ما یاد داد، امروز یکی از واژههای برجستهی در ادبیّات سیاسی دنیا است.
من دربارهی همین مسئلهی طمعهای دشمنان، نقشههای دشمنان، توطئههای دشمنان، خوابهای آشفتهای که دشمنان برای ملّت ایران میبینند، یک نکتهی مهمّی را عرض بکنم که به نظر من مهم است. دو جزء دارد این نکته؛ یکی این است که امروز مهمترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور، امید بستن به اعتراضات مردمی است. امیدشان به این است که بلکه بتوانند با کار روانی، با فعّالیّتهای اینترنتی و فضای مجازی و انواع و اقسام اینها، با پول، با مزدورپروری، مردم را در مقابل نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قرار بدهند؛ این جزء اوّل از این مطلب، از این نکته؛ جزء دوّم هم این است که این محاسبهی دشمن، در این مسئله هم مثل بسیاری از محاسبات دشمن غلط است. در اوّل انقلاب وعده میدادند که جمهوری اسلامی شش ماه بیشتر عمر نخواهد کرد و سقوط خواهد کرد؛ بعد، این شش ماه که میگذشت، شش ماه تمدیدش میکردند میگفتند شش ماه دیگر! از این ششماههها بیش از هشتاد شش ماه گذشته، جمهوری اسلامی که آن روز یک نهال باریک بود، یک درخت تناور و ریشهداری شده، روزبهروز قویتر و مقتدرتر هم شده. محاسبهشان آنجا غلط بود، اینجا هم غلط است. این محاسبه هم مثل همان محاسبات است؛ مثل محاسبهشان در قضیّهی جنگ تحمیلی؛ به صدّام کمک کردند به خیال اینکه در ظرف چند روز جمهوری اسلامی را ساقط کند؛ کودتاگران را کمک کردند به امید اینکه بتوانند یک غلطی بکنند؛ همهی اینها محاسباتی بود که آمریکاییها و غربیها کردند و همه غلط بود. امروز هم این محاسبه غلط است که خیال کنند میتوانند ملّت ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند، میتوانند در مقابل جمهوری اسلامی عاملی را قرار بدهند که میدانند جمهوری اسلامی به آن عامل خیلی اهمّیّت میدهد و آن، عاملِ مردم است.
این اشتباه را آمریکاییها چرا میکنند؟ چون مشاورینی دارند که آن مشاورین، ایرانیان خائنی هستند که به آنها مشورت میدهند. این مشاورینِ خیانتکار، خب به کشور خودشان که خیانت میکنند، امّا در واقع به آنها هم خیانت میکنند؛ چرا؟ چون بدون اطّلاع صحیح به آنها مشورت میدهند؛ آن بیچارهها هم طبق مشورت اینها عمل میکنند، شکست میخورند. یکی از حرفهای آنها، از مشورتهای آنها همین است که «شما روی ملّت ایران برای مقابلهی با نظام اسلامی و جمهوری اسلامی حساب کنید؛ ملّت ایران از دین، از نظام اسلامی، از روحانیّت زده شدهاند؛ میتوانید روی اینها حساب کنید، اینها میایستند در مقابل نظام اسلامی»؛ این مشاورین ناآگاه و خائن ــ خائن به هر دو طرف ــ این را به اربابان آمریکاییشان میگویند؛ پول میدهند، آنها هم همین را تحلیل میکنند، در صحبتهایشان میگویند، در مجلس سنایشان میگویند، در جاهای مختلف این را تکرار میکنند، در داخل هم یک عدّه آدم سادهلوح ــ البتّه خوشبختانه تعداد معدود ــ قبول میکنند؛ گاهی میشنویم در نوشتههای اینترنتی یا در رسانهها و روزنامهها که اظهار نظر میکنند که بله، مردم نسبت به روحانیّت بیاعتقاد شدهاند، نسبت به دین بیاعتقاد شدهاند؛ اینها را اینجا در داخل هم میشنویم. خب، این یکی از آن محاسبات صد درصد غلط است؛ امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است. اگر کسی میخواهد گرایش مردم به انقلاب و مبارزات و مجاهدتها را بفهمد، به تشییع میلیونی شهید قاسم سلیمانی نگاه کند. بدن قطعهقطعهشدهی شهید سلیمانی به وسیلهی میلیونها انسان بدرقه شد؛ یک فرد انقلابی، یک فرد مبارز و مجاهد که برای جمهوری اسلامی جان خودش را کف دستش گرفته بود؛ مردم این جور از او بزرگداشت و احترام کردند؛ این یک نمونه؛ نمونههای دیگر هم زیاد دارد؛ [مثلاً] علما. مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی یک مرجع تقلید بود، یک فقیه بود؛ شما ببینید در تشییع جنازهی این مرد چه حرکت عظیمی مردم نشان دادند. مرحوم آیتالله بهجت، یک فقیه عارف و معنوی بود؛ در تشییع جنازهی او، در بدرقهی او به سوی بهشت، مردم قم، قم را لبریز از احساسات کردند؛ از جاهای مختلف دیگر هم به قم رفتند برای تشییع. شما به من بگویید در بین آحاد برجستهی کشور، از سیاسی، از هنرمند، از ورزشکار و دیگر چهرهها چه کسی هست که وقتی از دنیا برود، مردم این جور برایش احساسات به خرج میدهند؟ این نشانهی چیست؟ این نشانهی بیاعتقادی مردم به روحانیّت است؟ این نشانهی بیاعتقادی مردم به دین و به جهاد و به مقاومت است؟ تحلیلهایشان این جوری است؛ این جوری تحلیل میکنند.
شما ببینید در همین سرودی که این روزها پخش شده که اظهار ارادت به ولیّامر، ولیّعصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف و روحنا فداه) و سلام به حضرت بقیّةالله است، مردم چه کار دارند میکنند؛ چه اظهار شوقی، چه همراهیای، چه اظهار ارادتی! پیر، جوان، نوجوان، کودک، زن، مرد، همه، در سرتاسر کشور، در تهران یک جور، در مشهد یک جور، در اصفهان یک جور، در یزد یک جور، در شهرهای مختلف یک جور؛ این دلیلِ چیست؟ این دلیل روگردانی مردم از دین است؟ یا بعکس. ما اوّلِ انقلاب این جور چیزها را نداشتیم؛ ما اوّلِ انقلاب هجوم دانشجویان جوان به سمت مراکز اعتکاف را نداشتیم، این اجتماعات عظیم مذهبی را نداشتیم؛ امروز اینها هست؛ نخیر، دربارهی ملّت ایران اشتباه کردند. یا راهپیماییهای بیستودوّم بهمن؛ ۴۳ سال است که در بیستودوّم بهمن و در روز قدس، مردم راهپیمایی میکنند با این عظمت! این دلیل رویگردانی مردم از انقلاب است؟ این دلیل وفاداری مردم است، این دلیل مقاومت مردم است، این دلیل ایستادگی مردم است، این دلیل تأثیر درس امام در این ملّت بزرگ و بزرگوار است.
در پایان عرایضم میخواهم چند توصیه بکنم به فعّالان عرصهی انقلابی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی؛ افراد فعّال، چه جوانان و چه دیگران، چند توصیه میخواهم عرض بکنم.
یک توصیه این است که نگذارید ضدّانقلاب و دشمن از انقلاب شما هویّتزدایی کند؛ نگذارید حقیقت انقلاب را واژگونه نشان بدهد، غلط نشان بدهد؛ این یک توصیه است، توصیهی مهمّی است؛ جوانهای هوشمند و فرزانه روی این فکر کنند.
توصیهی بعدی: نگذارید یاد امام در جامعه کمرنگ بشود. همان طور که گفتم، امام روح این انقلاب است؛ نگذارید یاد امام را کمرنگ کنند، نگذارید امام را تحریف کنند.
توصیهی بعدی: نگذارید ردههای ارتجاع در کشور نفوذ کنند و جاگیر بشوند. «مرتجع» یعنی چه؟ ما وقتی میگوییم «مرتجع»، ذهن بعضیها میرود به کسی که یک عرقچینی بر سرش است؛ نه، مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی، تابع سیاست و سبک زندگی غربی است؛ این مرتجع است. این [وضع] در کشور ما بود؛ در دوران حاکمیّت فاسد و وابستهی پهلوی، سبک زندگی غربی در کشور بود، انقلاب آمد آن را پس زد؛ هر کس به آن برگردد مرتجع است. ممکن است این شخصی که مرتجع است تیشرت و شلوار لی و پاپیون و اودکلن فرانسوی هم بزند، امّا مرتجع است. هر کسی که به سمت زندگی و فرهنگ و سبک زندگی غربی برود، او مرتجع است. نگذارید کشورتان به سمت ارتجاع برود؛ نگذارید ارتجاع در بدنهی کشور جاگیر بشود و نفوذ کند.
توصیهی بعدی: دروغ و فریب و جنگ روانی دشمن را افشا کنید. یک روزی بود زمان امام، نه اینترنت بود، نه ماهوارهها به این شکل بود؛ آنجا امام میگفت که دشمن با قلم با شما مبارزه میکند؛ با قلم. امام متوجّه بود. امروز بحث قلم نیست، امروز بحث فضای مجازی است، بحث ماهوارهها است؛ جنگ روانی است؛ جنگ روانیِ همهگیر و همهجایی. نگذارید جنگ روانی دشمن در کشور تأثیر بگذارد. ببینید! حالا یک نمونهی کوچک جنگ روانی را من بگویم. نفت ایران را در سواحل یونان دزدی میکنند، میدزدند ــ نفت ما را دزدیدند ــ بعد دلاوران ازجانگذشتهی جمهوری اسلامی جبران میکنند و کشتی نفتی دشمن را ضبط میکنند، او در تبلیغات سراسری فراگیر و امپراتوری رسانهای، ایران را به دزدی متّهم میکند! چه کسی دزد است؟ شما نفت ما را دزدیدید؛ ما از شما پس گرفتیم؛ پسگرفتن مال دزدی که دزدی نیست. شما دزدید. آمریکاییها به دولت یونان دستور میدهند، دولت یونان هم عمل میکند، نفت ما را میدزدد. خب اینها جنگ روانی است؛ با این جنگ روانی ــ که امثال اینها هر روز موارد متعدّدی اتّفاق میافتد ــ مقابله کنید.
توصیهی بعدی: از سرمایهی ایمان مردم برای تولید عمل صالح بهره بگیرید. مردم، مؤمنند، مردم ایمان دارند؛ این ایمان میتواند عمل صالح تولید کند؛ این کار را شما میتوانید بکنید؛ که امام بزرگوار ما استاد بینظیر این کار بود؛ امام، استاد بینظیر استفادهی از ایمان مردم برای تولید عمل صالح بود.
توصیهی بعدی: نگذارید کسانی این جور وانمود کنند که کشور به بنبست رسیده. الان در فضای مجازی کسانی کارشان همین است ــ حالا آیا از روی غفلت میکنند یا پول میگیرند، من نمیدانم ــ میخواهند وانمود کنند کشور به بنبست رسیده؛ نه، کشور به بنبست نمیرسد. زمان امام هم همین اتّفاق افتاد. آن وقت هم کسانی در روزنامههایشان نوشتند که کشور به بنبست رسیده، امام گفتند نه، شما به بنبست رسیدید؛ جمهوری اسلامی به بنبست نمیرسد. گفتند شما به بنبست رسیدید؛(۲۱) واقعش هم همین است. نگذارید مردم را مأیوس کنند.
توصیهی بعدی: امام در یک مواردی، در خلوت یا جلوت به مجریان نهیب میزد؛ گاهی در علن، گاهی هم در جلسات خصوصی؛ امّا در مواردی هم صریحاً قدرشناسی میکرد. موارد متعدّدی داریم که امام با صراحت از مسئولین کشور ــ یا از یک نفر، یا از مجموعهای از مسئولین ــ قدرشناسی کرده. توصیهی من این است، امروز که دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است، وظیفهی قدرشناسی وظیفهی سنگینی است؛ باید از مسئولین قدرشناسی کرد. اینکه انسان میبیند در قضیّهی آبادان یک وزیر سه چهار روز، شبانهروز بر سر آن کار میرود، خودش میایستد، این خیلی کار مهمّی است؛ اینکه رئیسجمهور محترم یا معاون او میروند با آسیبدیدگان قضیّه ملاقات میکنند، به آنها تسلّا میدهند، به دلهای آنها آرامش میدهند، اینها خیلی باارزش است؛ از اینها باید قدرشناسی بشود. البتّه عاملان خرابکاریها هم بایستی مجازات بشوند؛ هم در همین قضیّهی آبادان، هم در هر قضیّهی دیگری، آنهایی که عامل خرابکاری هستند، باید البتّه مجازات بشوند.
پروردگارا! تو را به ارواح مطهّر شهدای عزیزمان و به روح مطهّر امام سوگند میدهیم که ما را جزو پیروان راه حق و حقیقتِ جمهوری اسلامی قرار بده. پروردگارا! از تو میخواهیم که گامهای ما را و گامهای ملّت ما را در این راه ثابت بدار.
شنیدم، به من خبر دادند که امروز در اثنای سخنرانی جناب آقای حاج حسن آقای خمینی کسانی سر و صدا کردند؛ بنده با این کار مخالفم، با این نوع تخریب کردنها و سر و صدا کردنها بنده موافق نیستم، من مخالفم؛ این را همه بدانند. امیدواریم انشاءالله خدای متعال همهی ما را به راه راست هدایت کند.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
معجزه خوردن قارچ در جوان شدن پوست
مصرف به اندازه قارچ خواص گوناگونی دارد و بخشی از فواید این خوراکی برای سلامت و شادابی پوست شما است.
قارچ دارای کوجیک اسید است. این اسید وظیفه روشنسازی پوست را دارد. ملانین در پوست توسط این اسید تحریک و موجب شادابی و روشنی پوست میشود. پوست روشن شما در اثر رشد سلولهای جدید و حذف سلولهای قدیمی روی بدن به وجود میآید. استفاده از قارچ جایگزین مناسبی برای مواد شیمیایی مضر برای پوست است.
کمک به جوانسازی پوست
اسید کوجیک، علاوه بر این که پوست شما را روشن میکند، میتواند باعث شادابی و رفع علایم پیری شود. در بیشتر لوسیونهای جوانسازی پوست این اسید وجود دارد. اغلب پوست افراد بر اثر کهولت سن، بروز مشکلات کبدی و همچنین تابش نور خورشید دچار لک میشود. قارچ با داشتن ترکیبات مفید میتواند روند ظهور این لکها را متوقف کند.
مرطوبکننده پوست
اسید هیالورونیک موجود در قارچ به عنوان یک مرطوب کننده طبیعی در بدن عمل میکند. این اسید در پوست وجود دارد و وظیفه شاداب نگهداشتن پوست را بر عهده دارد. همچنین وجود این اسید باعث میشود پوست شما چین و چروک کمتری در طول عمر داشته باشد. قارچ حاوی مقادیر کافی از این اسید است که برای پوست مفید است.
۹ دمنوش خواب آور برای رهایی از بی خوابی
وشیدن یک فنجان چای می تواند بخشی از یک روتین خواب سالم باشد. بهترین دمنوش های خواب آور، دمنوش های گیاهی اند به این دلیل که فاقد کافئین هستند.
بسیاری از چایهای گیاهی حاوی ترکیباتی هستندکه با اتصال به گیرندههای GABA (انتقالدهندههای عصبی) در مغز که به القای خواب کمک میکنند. این گونه زمان به خواب رفتن شما کاهش می یابد. اگر به نوشیدن یک فنجان چای قبل از خواب عادت کنید، میتواند به آماده شدن مغز شما برای به خواب رفتن کمک کند.
در این جا ۹ مورد از بهترین دمنوش ها برای خواب وجود دارد که به شما کمک می کند، سریعتر بخوابید. همچنین در کل شب خواب بهتری داشته باشید.
بابونه؛ بهترین دمنوش های خواب آور
بابونه گیاهی است که قرن ها به عنوان دارویی خواب آور استفاده می شود. این روزها، این ماده اصلی، چایی برای «زمان خواب» است. گیاه بابونه یک آرام بخش ملایم است که حاوی آپیژنین است، یک ماده شیمیایی که روی گیرنده های بنزودیازپین در مغز تاثیر می گذارد. مشابه این که برخی داروها مانند Ambien به درمان بی خوابی کمک می کنند.
برای کمک به خوابیدن، یک یا دو ساعت قبل از خواب یک فنجان چای بابونه بنوشید.
مهم: افراد باردار نباید چای بابونه بنوشند، زیرا ممکن است خطر زایمان زودرس یا سقط جنین را افزایش دهد.
طرز تهیه:
چای بابونه را در آب ۱۰۰ درجه فارنهایت به مدت ۴ تا ۵ دقیقه دم کنید. میتوانید همان طور ساده بنوشید یا هم اگر میخواهید شیرین باشد عسل به آن اضافه کنید.
بادرنجبویه؛ بهترین دمنوش های خواب آور
بادرنجبویه از خانواده نعناع است. حاوی ترکیبی به نام رزمارینیک اسید است که روی گیرنده های GABA تاثیر داشته و خواب را تسهیل می کند.
مطالعات نشان می دهد که بادرنجبویه در کاهش بی خوابی، افسردگی و اضطراب که اغلب می تواند منجر به کم خوابی یا بی خوابی شود، موثر است. بادرنجبویه همچنین یک آنتی اکسیدان است که می تواند سیستم ایمنی بدن را تقویت کند. بنابراین در طول زمستان و پاییز که سرماخوردگی و آنفولانزا اغلب خواب را مختل می کنند، فواید بیشتری دارد.
برای استفاده از بادرنجبویه برای خواب، دو ساعت قبل از خواب یک فنجان چای بادرنجبویه بنوشید. می توانید آن را گرم یا سرد بنوشید.
طرز تهیه:
چای بادرنجبویه را به مدت ۳ دقیقه در آب ۱۷۵ درجه فارنهایت دم کنید.
لیمو
اگرچه تحقیقات محدودی در مورد چای دمنوش لیمو وجود دارد. اما یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ نشان داد افرادی که یک ساعت قبل از خواب یک دوز ۱۰ میلیلیتری شربت گزنه و لیمو مصرف کردند. گزارش دادند که سریعتر به خواب میروند، طولانیتر میخوابند و در طول روز کمتر احساس خواب آلودگی میکنند.
علاوه بر این، یک مطالعه کوچک دیگر در ۲۰۲۱ نشان داد افرادی که روزانه ۴۰۰ میلیگرم مکمل گزنه لیمو مصرف میکردند، پس از ورزش شدید، درد عضلانی کمتری داشتند. به همین دلیل، نوشیدن یک فنجان چای حاوی لیمو را بعد از ورزش زیاد و شدید یا یک ساعت قبل از خواب مصرف کنید.
طرز تهیه
روی دمنوش لیموترش آب جوش بریزید و ۳ تا ۵ دقیقه دم کنید.
سنبل الطیب
گیاه سنبل الطیب قرنها به عنوان یک آرامبخش استفاده شده است. اعتقاد بر این است که ترکیبات موجود در سنبل الطیب، از جمله اسیدهای والرنیک و والپوتریات ها، بر گیرنده های GABA در مغز تاثیر می گذارد. سپس منجر به خواب آلودگی شما میشود.
با این حال، تحقیقات در مورد سنبل الطیب برای بی خوابی متفاوت است. یک بررسی علمی در سال ۲۰۲۰ شواهدی از اثربخشی این گیاه پیدا کرد. اما خواستار تحقیقات بیشتر در مورد این که چه شکلی از سنبل الطیب – مکمل، چای یا چیز دیگری – ممکن است به تسهیل خواب کمک کند، شد.
طرز تهیه:
روی چای سنبل الطیب آب جوش بریزید و ۱۰ تا ۱۵ دقیقه دم کنید.
رویبوس؛ بهترین دمنوش های خواب آور
چای رویبوس حاوی مقادیر کمی از مواد معدنی از جمله کلسیم و منیزیم است. هر دو آن ها با خواب سالم مرتبط هستند. همچنین به دلیل خواص آنتی اکسیدانی آن شناخته شده میباشند.
برخی شواهد وجود دارد که نشان میدهد سطوح آنتی اکسیدانی چای رویبوس همراه با خواص ضد التهابی آن ممکن است به خواب کمک کند.
طرز تهیه:
روی چای رویبوس آب جوش بریزید و بسته به میزان غلظتی که دوست دارید ۲ تا ۵ دقیقه دم کنید.
اسطوخودوس
مطالعات متعددی وجود دارد که نشان میدهد اسطوخودوس، در اشکال مختلف، ممکن است خواب را تقویت کند. اما تحقیقات برای اثربخشی چای اسطوخودوس، به طور خاص، قابل بحث است. مثلا، یک مطالعه در ۲۰۱۵ بر روی زنان پس از زایمان نشان داد که نوشیدن چای اسطوخودوس هر روز به مدت ۲ هفته در ابتدا خستگی را کاهش می دهد. اما پس از چهار هفته تاثیر آن مشابه تاثیر دارو بود.
مطالعات دیگر نشان دادهاند که مکمل روغن اسطوخودوس ممکن است کمی کیفیت خواب را بهبود بخشد. به شما کمک کند طولانیتر بخوابید، خواب و بیداری شبانه را کاهش دهد.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد رایحه درمانی اسطوخودوس فقط ممکن است تأثیر کوتاه مدتی بر کیفیت خواب داشته باشد. همین امر ممکن است در مورد نوشیدن چای اسطوخودوس نیز صادق باشد.
برای امتحان چای اسطوخودوس برای خواب، دو ساعت قبل از خواب یک فنجان دم کنید. زمانی را برای استشمام بوی اسطوخودوس از چای نیز اختصاص دهید.
طرز تهیه:
روی چای اسطوخودوس خود آب جوش بریزید و حدود ۲ دقیقه دم کنید.
بوته عسل
بوته عسل شبیه رویبوس است. که با فواید سلامتی از تسکین علائم PMS گرفته تا کاهش سرفه و بهبود کلسترول مرتبط است. علیرغم فقدان شواهدی برای حمایت از استفاده از بوته عسل برای بهبود خواب. اگر روزانه یک فنجان جای گرم بوته عسل بنوشید، شب خواب راحتی خواهید داشت. زیرا این چای فاقد کافئین است.
طرز تهیه:
آب جوش را روی چای کیسه ای خود بریزید و ۴ تا ۵ دقیقه دم کنید. برای طعمی بیشتر، چای بوته عسل را برای مدت طولانی تری دم کنید.
زردچوبه؛ بهترین دمنوش های خواب آور
زردچوبه گیاهی از خانواده زنجبیل است که گفته می شود به بهبود هضم و کاهش التهاب کمک می کند.
کورکومین، ماده فعال زردچوبه، یک آنتی اکسیدان قوی و عامل ضد التهابی است. که می تواند به تنظیم انتقال دهنده های عصبی در مغز کمک کند. اگرچه تحقیقات کمی در مورد تاثیر زردچوبه بر خواب وجود دارد اما با استفاده از آن میتوانید خواب خود را بهبود بخشید.
با این حال، مزایای کلی آن برای سلامتی، گزینه خوبی برای جایگزینی نوشیدنی های کافئین دار در طول روز است. چای زردچوبه را می توان در هر زمانی از روز مصرف کرد، زیرا فاقد کافئین است و لزوما باعث خواب نمی شود.
زردچوبه را می توان با عسل، لیمو و آب مخلوط کرد تا یک نوشیدنی چای مانند ایجاد کند. یا با شیر (یا جایگزین شیر)، عسل و سایر ادویه ها ترکیب کنید.
طرز تهیه:
یک فنجان آب، شیر را در قابلمه بریزید. مقداری زردچوبه، عسل و لیمو به آن اضافه کنید. ۱۰ دقیقه روی حرارت ملایم گرم کنید و بعد از خوردن آن لذت ببرید.
چای سبز
چای سبز حاوی مقداری کافئین است، بنابراین نباید قبل از خواب مصرف شود، اما همچنان می تواند جایگزین خوبی برای نوشیدنی های با کافئین بیشتر باشد. یک مطالعه کوچک در سال ۲۰۱۷ نشان داد بزرگسالانی که در طول روز کمتر چای سبز با کافئین زیاد مینوشیدند نسبت به بزرگسالانی که چای سبز کاملا کافئیندار مینوشیدند، سطح استرس کمتری داشتند.
حتی چای سبز کاملاً کافئین دار فقط حدود ۱۲ میلی گرم کافئین دارد، در حالی که در یک فنجان قهوه متوسط حدود ۹۵ میلی گرم کافئین وجود دارد. این گزینه خوبی برای یک صبح یا در ساعات بعدازظهر است که خللی در خواب شب شما ایجاد نمیکند.
طرز تهیه:
آب را بجوشانید و سپس روی کیسه چای بریزید و به مدت ۳ دقیقه دم کنید. اگر میخواهید چای سرد بنوشید، زمان دم را بیشتر کنید. سپس اجازه دهید نوشیدنی خنک شود. ۱ تا ۲ قاشق چایخوری پودر ماچا را در فنجان خود با آب داغ مخلوط کنید. و از نوشیدن این دمنوش لذت ببرید.