
emamian
اگر کرونا عذاب یا امتحان خداست، کودکان چه تقصیری دارند؟
پس از شیوع ویروس کرونا در کشور، انتشار ویروس شبهات بر علیه دین، شهر مقدس قم و روحانیت نیز شتاب بالایی پیدا کرد و ماهی گیران آب گل آلود، فرصتی مجدد برای نفوذ در اعتقادات مردم پیدا کردند که تمام این شبهات، پاسخ داشته و در شماره های گوناگون به انتشار این پاسخ ها خواهیم پرداخت.
- عدالت خدا و بیمار شدن کودکان بی گناه
پرسش:
اگر بیماری کرونا برای عذاب یا امتحان ما است، کودکان چه تقصیری دارند؟ آیا این عادلانه است؟ آیا خداوند واقعاً عدالت را رعایت کرده است؟
پاسخ اجمالی:
ظهور و شیوع یک بیماری همواره به معنای عملکرد بد انسان و یا عذاب الهی نیست؛ بلکه گاهی به منظور امتحان انسان ها و حتی کودکان است. همچنین، ممکن است شرور و بیماری، نتیجه طبیعی رفتار انسان ها یا طبیعت باشد و چون جهان، یک کل به هم پیوسته است، کودکان نیز از عملکرد بد یک انسان و یا رفتار طبیعت، استثناء نمی شوند. البته خداوند در این گونه موارد، برای بی گناهان، «اعواض»(پاداش) در دنیا و آخرت در نظر گرفته است.
پاسخ تفصیلی:
خداوند از طریق بیماری و شرور و سختی ها، گاهی انسان ها را عذاب یا امتحان می کند؛ از این رو، این سؤال پیش می آید که چرا خداوند که عادل است، مانع از تسرّی این اتفاقات ناگوار به کودکان نمی شود؛ کودکانی که پاک و بی گناه اند و آمادگی لازم برای این امتحانات سخت را نیز ندارند. در ادامه، با ارائه نکاتی به این پرسش پاسخ می دهیم:
نکته اول:
هرچند ممکن است یکی از عوامل بیماری و دشواری در زندگی، عدم اطاعت از فرامین الهی و در حقیقت مکافات اعمال بد انسان باشد ولی این گونه نیست که هر جا بیماری وجود دارد، مصداقی از مصادیق «عذاب الهی» است! آری، برخی از این اتفاقات ناگوار، منشأ انسانی داشته و عملکرد انسان ها در نوع مناسبات و اتفاقاتی که در یک منطقه و یک دوره می افتد، مؤثر است. همچنانکه قرآن کریم در این خصوص می فرماید:
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فیِ الْبرَّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ (۱)؛ به سبب اعمال مردم، در برّ و بحر فساد آشکار شد تا جزای بخشی از اعمالی را که انجام دادهاند به آن ها بچشاند شاید بازگردند».
امّا باید توجّه کرد این است که گاهی هم این اتفاقات ارتباطی به عملکرد انسان ندارد؛ چنانکه ممکن است باران و برف در منطقه ای به جهت شرایط جغرافیایی که دارد بیشتر از نقاط دیگر ببارد، نظیر مناطق استوایی و یا مناطقی که در مجاورت دریاهای متعدد قرار داشته و ابرهای باران زای بیشتری در آن منطقه فعّال اند؛ تا جایی که می توان دوره های مختلف خشک سالی و ترسالی آینده را نیز تا حدودی با ابزار علمی و بر اساس فرمول های کاملاً طبیعی پیش بینی کرد.
و نیز ممکن است شیوع برخی از بیماری ها به جهت مساعد بودن شرایط جوی در برخی مناطق بیش از مناطق دیگر باشد. در این صورت دیگر نمی توان ظهور و یا شیوع یک بیماری را مستقیماً مکافات عمل و عذاب الهی نسبت به بندگان دانسته و از این باب برای ما سؤال شود که چرا کودکان دچار بیماری می شوند؟
نکته دوم:
در نگرش مبتنی بر جهان بینی دینی و الهی، عالم هستی مجموعه ای به هم پیوسته و منسجم است که مخلوق یک موجود کاملِ مطلق بشمار می آید. ازاین رو همه موجودات عالم بر هم تأثیر داشته و از همدیگر متأثر می شوند. (۲)
در نتیجه، حوزه تأثیر رخدادهای طبیعی و اعمال انسان تنها به حیطه شخصی او مربوط نشده و می تواند زمان ها و مکان های دیگر را نیز درنوردد؛ به این معنا که ممکن است رخدادی طبیعی مثل زلزله و یا ظلم ما به یک فرد یا خانواده تا مدّت ها در کودکان و حتی نسل های بعد نیز تأثیر بگذارد. (۳) روشن است که هیچ کدام از این موارد مربوط به «عذاب الهی» نبوده و فعل مستقیم خداوند به حساب نمی آیند تا گفته شود کودکان تقصیری نداشته اند و چرا خدا آن ها را عذاب کرده!؟
نکته سوم:
یکی از سنت های الهی، امتحان انسان ها است که انواع مختلفی دارد و حتی شامل مرگ و زندگی نیز می شود: گاهی به فقر، گاهی ثروت، گاهی به خوشی و گاهی به ناخوشی، گاهی به پیری و گاهی نیز به جوانی امتحان می شود. (۴) از این رو، هر ناخوشی و فقر و بیماری را نباید عذاب دانست، بلکه ممکن است زمینه امتحان آدمی و تعالی روح او باشد و از این منظر، هیچ اشکالی ندارد که کودکان نیز امتحان شوند. (۵)
به عبارت دیگر تربیت و تکامل انسان، قانون و سنت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته و به فعلیت رساندن آن ها و درنتیجه پرورش بندگان، آنان را میآزماید؛ یعنی همان گونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره میگدازند تا آبدیده گردد، آدمی را در کوره حوادث سخت، پرورش میدهند تا مقاوم شود. امتحان انسان به سختیها وسیلهای است برای تکمیل و تهذیب بیشتر نفس انسان و خالص شدن گوهر وجودی او.
امام علی (علیه السلام) در نام های که به عثمان بن حنیف فرماندار بصره نوشتهاند، میفرماید که: در ناز و نعمت زیستن و از سختیها دوری گزیدن موجب ناتوانی میگردد و زندگی در شرایط دشوار، آدمی را نیرومند و چابک میسازد و جوهر هستی او را آبدیده و توانا میگرداند، در قسمتی از آن نامه آمده است: «درخت بیابانی چوبش سختتر است و درختهای سبز و خرم پوستشان نازک تر و گیاهان بیابانی شعله آتششان افروختهتر و بادوامتر است. »(۶)
قرآن کریم به این انگیزه در امتحان خداوند تصریح میکند و میفرماید:
«وَ لِیبْتلی اللّهُ ما فی صُدرِوکم وَ لِیمَحِّصَ ما فی قُلُوبِکم و اللّهُ علیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ (۷)؛ و تا خداوند آنچه را که در سینههای شماست بیازماید و آنچه در دل های شماست، مصفا سازد و خداوند ازآنچه در سینهها است آگاه است».
در نتیجه امتحان الهی که نتیجه آن تکامل و رشد انسان است، اختصاصی به بزرگ سالان و افراد بالغ ندارد و از جهات منافعی که دارد، کودکان نیز می توانند در معرض آزمون الهی قرار گیرند تا رشد کرده و متکامل شوند.
نکته چهارم:
هیچ کس مدعی آن نیست که اتفاقات و مناسبات عادی در این دنیا عادلانه بوده و باید به دنبال عدل محض در همین عالم بود! بلکه برعکس باید توجه داشت که اساساً عالم دنیا ظرفیتی برای چنین حدّ از عدالت را ندارد و ناگزیر باید بر این باور باشیم که در جهانی دیگر، عدل الهی به شکل کامل، ظهور و بروز خواهد یافت. اتفاقاً آنچه به عنوان مقدمه «برهان عدالت» برای اثبات زندگی پس از مرگ ارائه شده است، همین مطلب است.
در همین راستا، به رنج دیدگاه وعده داده شده که در سرای دیگر، به واسطه رنجی که تقصیری در آن نداشته اند، از اجر و پاداش برخوردار گردند.
امام صادق (ع) درباره پاداش برخی مصائب در زندگی انسان که از مصادیق آن بیماری است، می فرماید: «لَوْ یعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِی الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّی أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِیضِ؛ چنانچه مؤمن می دانست که در مصیبت هایش چه مقدار پاداش دارد، هرآینه آرزو می کرد که «اجزای بدنش» با قیچی چیده و قطعه قطعه شود. »(۸)
نتیجه:
کوتاه سخن این که ظهور و شیوع یک بیماری همواره به معنای عملکرد بدانسان و یا عذاب الهی نیست تا گفته شود چرا کودکان عذاب می شوند بلکه بخشی از بلایا ناشی از مداخله انسان و یا عملکرد طبیعی اشیاء است و برخی نیز به منظور امتحان و تعالی. درمجموع، اگر به کودک شرّی وارد شد که تقصیری در آن نداشت، قطعاً خداوند آن را برایش در دنیا یا آخرت جبران می نماید.
پی نوشت ها:
۱. روم، آیه ۴۱.
۲. جوادی آملی، عبدالله، اسلام و محیط زیست، نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۶، ص ۱۸۵.
۳. نساء، آیه ۹.
۴. فجر، آیه ۱۵-۱۷.
۵. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، نشر اسراء، ج ۸، ص ۴۸۵.
۶. سید رضی، نهج البلاغه، انتشارات مشهور، ۱۳۷۹، نامه ۴۵.
۷. آل عمران، آیه ۱۵۴.
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج ۲، ص ۲۵۵.
لکههای قرمز روی پوست
لکههای قرمز ممکن است همراه با خارش، درد، تورم، و علائمی از این قبیل باشند. بعضی نقاط قرمز روی پوست نیز ممکن است با مایع پر شده باشند. از سوی دیگر، ممکن است نقطههای قرمز رنگی روی پوست خود داشته باشید که نه درد میکنند و نه در طی سالیان درازی تغییر شکل دادهاند. در حالی که بیضرر قلمداد کردن این نقاط قرمز امری طبیعی است، اما بهتر است چکاپی از آنها صورت بگیرد و از آن مهمتر چنانچه در طول دوران بلوغ شکل گرفتهاند، تحت معاینه قرار گیرند. در این مقاله، برخی از علل به وجود آمدن لکههای قرمز پوستی را نشان دادهایم که بایستی ماهیت و محدودهی تشکیل آنها در هر فرد مشخص شود.
علتهای به وجود آمدن نقاط قرمز بر روی پوست
علائم آکنه قرمز یا قهوهای رنگ میباشند. به آنها «ماکول'macules' یا لکه پوستی» گفته میشود که به صورت مسطح هستند. ماکولها جای زخمی هستند که بعد از بهبود یافتن آکنه بر جای میمانند. این نقطهها دائمی نیستند و اغلب با مرور زمان محو میشوند. با این حال، قرار گرفتن در معرض نور خورشید ممکن است روند بهبود را طولانی کند.

خال مادرزادی

لکههای خونی / پتشی (لکه ناشی از خون مردگی Petechiae)
فیبروم پوستی
در قالب برجستگیهای کوچک، سفت، قرمز یا قهوهای میباشند. فیبرومهای پوستی در نتیجه تجمع بافتهای نرم بنام فیبروبلاستها هستند. آنها اغلب در پاها و تنه یافت میشوند. چنانچه وجود آنها همراه با خارش یا درد باشد، بایستی به پزشک مراجعه کرد.
گرانولوم چرکی Pyogenic Granulomas
گرانولوم چرکی معمولاً در کودکان دیده میشود، و در نتیجهی رشد بیش از حد مویرگهای خون رخ میدهد. تعداد زیادی از رگهای خونی انباشته شده منجر به ایجاد نقاط کوچک قرمز در سطح پوست میشوند. این نقاط نیز ممکن است آبی، بنفش و یا قهوهای به نظر برسند. و اغلب در نتیجهی آسیب یا جراحتی بوده که باعث صدمه به عروق خونی میشوند. اگر چه علت دقیق آن ناشناخته است، اما این عارضه سرطانی نبوده، و به صورت ژنتیکی انتقال نمییابد.
روزاسه Rosacea
علت به وجود آمدن روزاسه هنوز ناشناخته است، اما اغلب در خانواده به طور موروثی وجود دارد. در اکثر موارد، افراد با پوست بسیار روشن تحت تأثیر روزاسه قرار میگیرند. تعداد خیلی زیادی از چرک دانههای جوش مانند قرمزی بر روی پوست ظاهر میشود که به صورت، ظاهری سرخ مانند میدهد.
آنژیوم گیلاسی Cherry Angioma
آنژیوم گیلاسی با ظاهری به شکل نقاط بزرگ قرمز روی پوست رویت میشود. چنانچه لکهها بزرگتر شوند، رنگ آنها از قرمز به آبی تغییر میکند. همانند روزاسه، آنژیوم گیلاسی نیز به صورت ارثی در خانواده دیده میشود. با این حال، گسترش آنژیوم گیلاسی تنها محدود به صورت نمیشود و میتواند در هر قسمت از بدن ایجاد شود. آنژیوم گیلاسی با هیچگونه بیماری یا اختلالی در ارتباط نبوده و بیضرر میباشد.
کهیر Hives
کهیر، مانند جوشهای برآمدهی یکدستی بر روی پوست ظاهر میشود. تا حد زیادی از نظر اندازه تفاوت دارند و با ضخامتی به اندازهی چند میلیمتر تا چند اینچ وجود دارند. این کهیرها تا حد زیادی در نوسان و تغییر مداومند، به این معنی که ممکن است به سرعت در حال تغییر اندازه و یا موقعیت خود باشند. نیش زنبور عسل، حساسیتهای دارویی، و غیره برخی از علل شایع ایجاد کهیر است. زمینهی ایجاد کهیر اغلب ژنتیکی است.
فولیکولیت Folliculitis
نوع رایج دانه یا جوش پوستی است که به صورت برجستگی قرمز کوچک در فولیکولهای مو ظاهر میشود. حدود 10 تا 100 برآمدگی که در قسمت خاصی از بدن پراکنده شدهاند. این دانهها ممکن است در قسمتی از بدن که مو رشد میکند، ظاهر شوند. عمدتاً باکتری عامل گسترش این دانهها میباشد.
عرق جوش Heat Rash
همچنین به آن عرقسوز یا جوشهای عرق سوز گفته میشود، که از علل کلاسیک نقاط قرمز بر روی پوست هستند. هنگامی که غدد عرق مسدود میشوند، این دانهها به وجود میآیند که نتیجه آن به دام افتادن عرق داخل پوست است. این امر منجر به بروز برآمدگیهای کوچک بر روی پوست میشود. لباسهای تنگ، چین و چروک در پوست و غیره، برخی از عوامل شایع به وجود آمدن دانههای عرق سوزند.
بثورات پوشک Diaper Rash
لکههای قرمز که بر روی ناحیهی پوشک نوزاد دیده میشود، به احتمال زیاد راش پوشک است. این بثورات میتوانند با هر چیزی نظیر رطوبت به جا مانده از پوشک، رژیم غذایی، حساسیت، عفونت و یا حتی آنتی بیوتیک به وجود آیند. در حین عوض کردن پوشک، لکههای قرمز همراه با احساس سوزش است.سرخک Measles
سرخک یک عفونت ویروسی بسیار مسری است که پس از ابتلا، علائم ظرف یک هفته یا بیشتر آشکار میشوند. در ابتدا، لکههای مایل به خاکستری سفید (دانههای کوپلیکKoplik's spots) در داخل دهان ظاهر میشود، با این حال، چند روز بعد لکههای قرمز شروع به ظاهر شدن بر روی پوست میکنند. علاوه بر نقطههای قرمز روی پوست، فرد ممکن است از تب، خستگی، آب آمدن از چشم، گلو درد، و غیره نیز رنج ببرد.
نیش حشرات
نقاط قرمز بر روی پوست نیز میتوانند ناشی از گزش پشه کثیف باشد. نقطههای سرخ بر روی پوست نیز میتوانند به علت گزش ساس باشند. محل گزش کک، شپش، مورچه، و کنه نیز مانند لکههای قرمز به نظر میرسند. نیش حشرات خارشآور بوده و یا حتی در برخی موارد دردناکند. گزش همچنین میتواند واکنشهای آلرژیک به همراه داشته باشد.
درمان لکههای قرمز روی پوست
درمان لکههای قرمز نمیتواند به کل موارد تعمیم یابد، صرفاً به این دلیل که علت به وجود آمدن آنها متفاوت بوده و بسته به علت نهفتهشان، درمان و داروی لازم تجویز میشود.اگر لکههای قرمز علائم بثورات پوشک باشند، فرد بایستی سعی کند به مدت چند روز به طور کامل از پوشک کردن نوزاد اجتناب کند. علاوه بر این، در این فاصله، نواحی از بدن که پوشک میشد را تمیز و خشک نگه دارید. چنانچه بثورات پوشک در مدت چند روز بعد به خودی خود بهبود نیافت، به پزشک متخصص اطفال کودک خود مراجعه کنید. هرگز بدون مشورت با پزشک از هیچ پمادی استفاده نکنید.
مالیدن قسمت داخلی تکههایی از گیاه آلوئهورا بر روی عرق سوختگی، کمک خواهد کرد که پوست خنک شده و التهاب کاهش یابد. شستشو با بلغور جو دو سر نیز دانهها یا بثورات را تسکین میدهد.
نبایستی پیش از مشورت با یک متخصص مراقبتهای بهداشتی، از درمانهای خانگی استفاده کنید. استفاده از چیزی بدون دانستن علت زمینهای آن میتواند عوارض جانبی به همراه داشته باشد.
اگر لکههای قرمز به تازگی پدیدار شده باشند، هرگونه تغییر در مواد غذایی، لوازم آرایشی، لباسهای شسته شده، صابون و غیره را مورد بررسی قرار دهید. برخی حساسیتها نیز میتوانند منجر به ایجاد نقاط قرمز بر روی پوست شوند. در هر صورت، ضرری ندارد که به یک پزشک مراجعه کرده و خود را مورد معاینه و آزمایش قرار دهید.
برای مقابله با حواس پرتی چه باید کرد؟
راهکارهای مبارزه با حواس پرتی
بیشتر ما انسانها، هنگام انجام دادن کاری، مدام حواسمان پرت میشود و تمرکز خود را از دست میدهیم و مساله مهم در اینجا این است که اغلب متوجه نمیشویم حواسمان پرت شده است!
حواسپرتی خیلی دزدکی به سراغمان میآید، اما باید بدانیم که ما در برابر حواسپرتی هرگز ضعیف و ناتوان نیستیم. بلکه میتوانیم براحتی از قدرت هوشیاریمان استفاده کرده و حواسپرتی را از خود برانیم. روشهای زیر به شما کمک میکند حواس پرتی را کنترل کنید:
۱ ـ یادداشت کنید
هر وقت وسط انجام دادن کارتان به سراغ دیدن سایت یا سایتهای اینترنتی میروید یا تلفنتان را چک میکنید یا جلوی برنامه تلویزیونی مینشینید، در دفترچه یادداشتتان بنویسید. به این ترتیب دفعه بعد که هر یک از این کارها را انجام دادید، هوشیارانه خواهد بود. مثلا هر بار که تلفنتان را چک میکنید، یک خط روی برگهای بکشید که به منزله تعداد بررسیهای تلفنتان است. به این ترتیب ضمیر ناخودآگاهتان فعال شده و موقع انجام دادن هر یک از کارهای فوق هوشیار خواهید بود و این رفتارها را ناخودآگاهانه انجام نمیدهید.
2 _ نظم خود را با تمرین تمرکز بهبود دهید
تمریناتی برای افزایش تمرکز وجود دارند که به شما کمک میکنند تا نظم را در خود افزایش دهید.
روش اول مدیتیشن است که درواقع، به معنای تمرکز در عمل است. شما به معنای واقعی کلمه، در جایی مینشینید و کاری انجام نمیدهید. این یک روش عالی برای بهبود تمرکز، رهایی از استرس است که به شما این قدرت را میدهد که احساستان را کنترل کنید. توصیه میشود حتما مدیتیشن را امتحان کنید.
روش دوم، روش «پومودورو» (روش مدیریت زمان گوجهفرنگی) است. در این تکنیک، زمان خود را به بازههای مشخصی تقسیم میکنید، در هریک از این بازههای زمانی روی کار خود تمرکز میکنید و بهدنبال آن یک استراحت کوتاه خواهید داشت. در این روش بهمرور، شاهد بهبود قدرت تمرکز خود، درهنگام انجام کارها خواهید بود.
درواقع، هر بازهی زمانی در این روش به شما کمک میکند تا تمرکز خود را در مواقعی که به آن نیاز دارید، افزایش دهید، بههمین دلیل است که میگوییم روش «پومودورو» ارزش امتحانکردن دارد.
3 ـ دلایل حواسپرتیتان را بررسی کنید
وقتی متوجه شوید چه مواقعی حواس پرتی به سراغتان میآید، میتوانید دلایلش را هم بررسی کنید.
گاهی اوقات کار بیش از حد شما را خسته میکند تا جایی که به دنبال موضوعی برای فرار هستید. یا ممکن است در مورد موضوعات مورد علاقهتان زیاد رویاپردازی کنید و به جای پیروی کردن از برنامهای منظم در تخیلاتتان فرو روید. با یافتن دلیل حواسپرتیتان میتوانید آن را نیز درمان کنید.
4 _ فعالیت ها را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید
هرچقدر کاری که در پیش دارید بزرگ و دشوار باشد، احتمال اینکه در حین انجام آن حواستان پرت شود، بیشتر است. هرگاه یکی از این پروژه های گردن کلفت را در پیش داشتید، توصیه می کنیم آن را به بخش های کوچکتری تقسیم نمایید. از لحاظ روانی ذهن انسان بر روی کارهای کوچک بسیار راحت تر تمرکز می کند و شما با خورد کردن فعالیت ها به بخش های متعدد، می توانید شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
5 ـ دست به کار شوید
برای اینکه جلوی رفتارهایی که باعث میشود حواستان پرت شود را بگیرید، دست به کار شوید.
ـ صفحههای اینترنتی را تا جایی که میتوانید ببندید. برخی از سایتها را میتوانید در صفحات مورد علاقهتان ذخیره کنید و بعد سر فرصت مناسب به مطالعه آنها بپردازید و باقی را هم به طور کل فراموش کنید.
ـ جلوی موضوعات مورد علاقهتان، مانند بازیهای رایانهای، سایتها، شبکههای اجتماعی و سایتهای جدید که حواستان را براحتی پرت میکنند، بگیرید. واقعا نیازی نیست که به این سایتها مدام سر بزنید.
ـ تعداد دفعاتی را که به پست الکترونیکی و پیامهای تلفن تان سر میزنید یادداشت کنید. برای خود برنامهای بگذارید که در مواقع خاص آنها را بررسی کنید.
ـ پیادهروی و دوچرخهسواری کنید یا بدوید. کارهایی از این قبیل خستگی روحیتان را از بین برده و شما را برای یک خواب راحت آماده میکند و با داشتن بدنی عاری از تنش، حواستان متمرکزتر خواهد بود.
ـ روزانه زمانی برای اندیشیدن در نظر بگیرید. به نحوه نفس کشیدنتان توجه کنید و مراقب باشید به موضوعی دیگر فکر نکنید. با این روش یاد میگیرید تمرکز حواس داشته باشید.
ـ مطالعه کنید. روزنامه، مجله یا کتاب بخوانید. در واقع در روز برای خود زمان مطالعه ترتیب دهید و در این موقع هیچ برنامه تلویزیونی نگاه نکنید.
ـ برنامههای کاربردی غیرضروری را از روی تلفن همراهتان پاک کنید. بازیها و شبکههای اجتماعی و هر چیزی را که باعث میشود حواستان پی در پی پرت شود از جلوی چشم بردارید.
خیلی کارهای دیگر است که میتوانید انجام دهید تا تمرکز کردن و اینکه تمام روزتان را بدون حواسپرتی طی کنید، بیاموزید.
6 _ از کتاب های صوتی کمک بگیرید
همیشه در محل کار یا هرجای دیگری که باشید، افرادی هستند که حواس شما را پرت می کنند. این افراد مدام در حال حرف زدن و یا سؤال پرسیدن هستند و با مقوله ای به نام سکوت آشنایی ندارند. طبیعتا به دور از ادب است که بگویید در حال کار کردن هستید و نمی خواهید صدای آن ها را بشنوید، پس بهتر است از یک جفت هدفون خوب برای رساندن این پیغام استفاده کنید. هنگامی که هدفون ها را در گوش قرار می دهید، کمتر کسی به سمت شما می آید، و البته علاوه بر این موضوع می توانید با پخش یک فایل صوتی، راندمان خود را نیز بالا ببرید.
7 ـ اهمیت کارتان را متذکر شوید
باخود بگویید چه چیزی واقعا برایتان مهم است؟ شبکههای اجتماعی؟ اخبار؟ بازی؟ هر گاه به چند موضوع همزمان توجه نشان دهیم نمیتوانیم روی کارمان تمرکز کافی داشته باشیم. بنابراین برای متمرکز ماندن دست از کارهای دیگر کم اهمیتتان برداشته و به موضوع مهم و مورد علاقه خود توجه کنید.
8 _ خود را درحال انجامِ کار موردنظرتان تجسم کنید
معمولا قهرمانان مسابقات دو از این روش بهره میگیرند؛ مراحل مسابقه را بهصورت معکوس در ذهن خود تصور میکنند. آنها ابتدا خودشان را درحالیکه برنده شدهاند، تجسم میکنند. سپس تمام مراحل مسابقه را بهصورت معکوس، از انتها تا ابتدا، تصور و احساس میکنند.
یک روش سریعتر و بهتر این است که خودتان را درحالانجام بخش کوچکی از کار تصور کنید.
برای مثال فرض کنید که میخواهید گیتار تمرین کنید و گیتارتان در جای دوری از شما در اتاق قرار دارد (تنبلانهترین حالت ممکن را مثال میزنیم)، چه باید کرد؟
ابتدا تصور کنید که از جای خود بلند میشوید (واقعا به احساس برخاستن فکر کنید و بعد بلند شوید). اگر واقعا عمل برخاستن را تصور و احساس کنید، انجام آن برای شما آسانتر خواهد بود. بههمینترتیب، تمام مراحل را در ذهنتان تصور کنید تا گیتار را بهدست بگیرید و آن را بنوازید. وقتی اینقدر دقیق روی انجام هر مرحله تمرکز میکنید، حواستان از اینکه تمایلی به انجام آن کار ندارید، پرت میشود و تجسم هر مرحله قبل از انجام، باعث میشود که بدن شما برای اجرای آن مرحله آماده شود.
کافیست این پروسه را برای هر کاری که در آن نیاز به تمرکز دارید، اجرا کنید، از کوچکترین حرکتهای لازم برای اجرای آن کار شروع کنید.
بررسی دلایل ترس کودک از پزشک
چرا فرزند شما از دکتر و آمپول می ترسد؟
بسیاری از والدین شکایت میکنند که فرزندشان از پزشک میترسد و هنگام ورود به مطب یا درمانگاه یا بیمارستان گریه میکند و جیغ میزند، چه برسد به اینکه بخواهند برایش تزریقی انجام دهند.
ترس از پزشک در کودکان رایج است و دلیل آن دردی است که احتمالا کودک یکبار حین انجام آزمایش یا واکسیناسیون یا تزریق دارو حس کرده و این درد همزمان شده با بوی الکل و روپوش سفید و درمانگاه و حضور پزشک! به دنبال این مسئله کودک به مسائل مشابه شرطی میشود و به آنها اضطراب شدید و ترس نشان میدهد اما این ترس غیرعادی نیست.
برخی رفتارها و حرفهای والدین نیز باعث تشدید ترس کودکان از پزشک میشوند. در «فرزندپروری» این هفته به برخی از این حرفهای نادرست اشاره میکنیم.
«اگه سر و صدا کنی، میبریمت دکتر آمپولت بزنه!»
این ترس دیگر فقط با بیماری ارتباط پیدا نمیکند و کودک گمان میکند هر لحظه ممکن است او را برای آمپولزدن نزد پزشک ببرند. نباید کودک را تهدید کرد که به دلیل کار اشتباه و به عنوان تنبیه به او آمپول زده میشود.
«خودتو بپوشون. اگر کلاه نذاری و سرما بخوری میبریمت آمپول بزنی!»
به جای استفاده از جملههای منفی، بهتر است به کودک بگوییم: «خودتو بپوشون تا سالمتر بمونی». ترساندن کودک از بیماری نتایج ناخوشایندی حتی در بزرگسالی دارد.
«ای وای مریض شدی؟ حالا چیکار کنم؟»
شاید دیده باشید برخی بزرگسالان با مشاهده کوچکترین علایم بیماری بیتابی نشان میدهند و کار و زندگیشان را تعطیل میکنند و در خانه میخوابند. این واکنش ریشه در رفتارهای اشتباه والدین در کودکی دارد. والدین این افراد همانهایی هستند که در برابر بیماری فرزندشان بسیار مضطرب میشوند، بیتابی میکنند و حتی پابهپای فرزندی که آمپول میزند، گریه میکنند.
وقتی فرزندمان بیمار میشود، باید او را دلداری دهیم و بگوییم: «خیلی زود خوب میشوی!». یا مثلا «من هم بچه بودم زیاد مریض میشدم». همدردی در کاهش ترس بسیار موثر است. واکنشهای شدید مثل اینکه «حالا چه کنیم؟» باعث میشود کودک فکر کند بیماری مهلکی دارد و اعتماد به نفسش پایین میآید.
«آمپول که درد نداره، نترس!»
یکی از شیوههای نامناسبی که والدین به کار میبرند، بیاهمیت جلوه دادن موضوع و بیان دروغهایی مثل اینکه آمپول درد نداره است. تزریق عملی دردناک است اما برخی افراد تحمل درد بیشتری دارند و برخی کمتر. باید از بیان این جمله که «آمپول درد نداره!» خودداری کرد زیرا هنگام تزریق کودک متوجه میشود که آمپول درد دارد و والدین به او دروغ گفتهاند و این موضوع باعث بیاعتماد شدن کودک به والدین و پزشک و مسائل مربوط به بیماری میشود.
راهحل درست این است که به کودک بگویید آمپول درد دارد اما درد آن قابلتحمل است. برای کاهش درد آمپول میتوان از شیوههای تجسمی و بازی استفاده کرد. نقش بازی کردن یکی از شیوههای خوب است که کودک با اجرای نمایش در موقعیت واقعی قرار میگیرد. تجسم زنبوری که نیش میزند یا دکتربازی در خانه و آمپول زدن به عروسک یا نقاشی کردن ماجرا یا خواندن کتاب میتواند کودکان زیر ۸ سال را برای رفتن نزد پزشک یا آمپول زدن آماده کند.
«دکتر آمپول ننوشته!»
برخی والدین در مورد اتفاقی که قرار است بیفتد، هیچ توضیحی به کودک نمیدهند. حتی وقتی کودک میپرسد پزشک آمپول تجویز کرد یا نه، به دروغ برای آنکه جلوی گریه او را بگیرند، میگویند نه! اما بعد او را برای زدن آمپول میبرند. این موضوع به شدت روی اعتماد کودک به والدین تاثیر منفی میگذارد. بسیاری از مشکلات شخصیتی و بیماریها در بزرگسالی ریشه در همین بیاعتمادی کودک به والدین دارد. اگر پزشک آمپول تجویز کرد، به کودک حقیقت را بگویید.
«گریه نکن. آبرومون رفت. ساکت شو!»
بهتر است از بیان این جمله و جملههایی مشابه خودداری کنیم چون کادر پزشکی میدانند که گریه کودک در این شرایط طبیعی است و آن را به پای مشکل تربیتی نمیگذارند. اگر جلوی گریه کودک را بگیرید، یک واکنش هیجانی اشتباه را تجربه میکند که در آینده تاثیر منفی بر او خواهد گذاشت. به جای آنکه بگویید: «گریه نکن» بگویید: «آمپول درد داره اما میتوانی تحمل کنی. اگه خواستی گریه کن، اگر هم خواستی دست منو بگیر و فشار بده!».
تشویق جواب میدهد
اگر با وجود رعایت تمام توصیهها، فرزندتان همچنان از پزشک میترسد و نمیپذیرد که وارد اتاق پزشک یا تزریقات شود، باید از تشویق استفاده کنیم؛ مثلا اگر همکاری کرد، برای او هدیه بخرید یا خوراکی مورد علاقهاش را به او بدهید یا برای بازی به پارک بروید. متاسفانه در برخی موارد این شیوه هم جواب نمیدهد.
اگر ترس در کودکی به حدی شدید باشد که مانع معاینه پزشک یا مانع تزریق آمپول شود، این ترس غیرطبیعی است. در این موارد با مراجعه به روانشناس و به کارگیری تکنیکهای رفتاردرمانی، ترس کودک کم و گاهی حذف میشود اما به هر حال ترس در مقابل درد طبیعی است.
ایران در این روزها برای برقراری صلح و ثبات در افغانستان چه کرده است؟
در پی تحولات پیش از آغاز سال نو شمسی در افغانستان و بروز اختلافات سیاسی در این کشور و برگزاری مراسم تحلیف همزمان اشرف غنی و عبدالله عبدالله و ... دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این مدت و به ویژه در روزهای اخیر اقداماتی را برای حل سیاسی بحران کنونی در افغانستان و رفع اختلافات سیاسی صورت داد از جمله رایزنیهای محمدجواد ظریف با مقامات افغانستانی، دبیرکل سازمان ملل و برخی از همتایانش.
پس از آنکه مراسم تحلیف همزمان اشرف غنی و عبدالله عبدالله برگزار شد، «سید عباس موسوی» سخنگوی وزارت خارجه ایران ۲۱ اسفند ماه در نشستی خبری در این باره با بیان اینکه از مدتها قبل تمام تلاش خود را در سطوح مختلف برای همگرایی و همدلی مردم افغانستان، گروهها و شخصیتها در این کشور انجام دادیم، عنوان کرد: به طرفین متذکر شدیم که تنها راه رونق و رفاه و ثبات و امنیت در افغانستان تشکیل یک دولت فراگیر و وحدت شخصیتها، گروهها، احزاب و مسئولان است.
این دیپلمات ارشد ایرانی همچنین گفت که ایران به تلاشهای خود در این زمینه ادامه میدهد و امیدوار است به نتیجه برسد و ثبات سیاسی به افغانستان برگردد و از این مرحله عبور کنند.
وی یادآور شد که ایران همه توان خود را به کار خواهد گرفت تا این اتفاق در کشور دوست و برادر ما جمهوری اسلامی افغانستان رخ دهد.
سخنگوی وزارت خارجه همچنین در واکنش به تایید توافق صلح بین طالبان و آمریکا توسط شورای امنیت سازمان ملل با بیان اینکه ما اعلام موضع راجع به توافق بدعت گونهای که رژیم آمریکا با گروه طالبان داشتند،داشتیم، اظهار داشت: ما موافق هرگونه تلاش برای ثبات و امنیت در افغانستان هستیم، ولی باید یاد داشته باشیم این تلاشها در چارچوب مذاکرات بین خود افغانستانیها باشد، نه اینکه یک دولت خارجی از هزاران مایل بیاید و با گروهی در یک کشور مستقل توافق صورت دهد، آن هم برای نجات دادن خود از مخمصهای که در آن گرفتار شده است.
وی در عین حال گفت که مذاکرات باید با حضور همه گروهها در افغانستان به شمول طالبان باشد.
موسوی پیش از این نیز (۱۲ اسفند ماه) در نشستی خبری در پاسخ به سؤالی درباره توافق طالبان و آمریکا گفت: طالبان به عنوان گروهی که در افغانستان حضور داشته و نقش آفرینی میکند واقعیتی انکارناپذیر است، ولی آنچه بر آن تأکید داریم این است که تمام مسیرهایی که میخواهد به سمت صلح و ثبات در افغانستان برود، باید از طریق اجماع بین الافغانی باشد و خود افغانستانیها اعم از گروههای مختلف سیاسی، احزاب و غیره و با هدایت دولت مستقر در افغانستان، به این سمت بروند. ایران بنا به دلایلی که واضح است و با اطلاع دولت افغانستان، تماسهایی را با گروه طالبان داشته، ولی آنچه در خصوص همکاری طالبان و آمریکا که منجر به امضای توافق اخیر در قطر شد بیان کردیم این بود که ما از هرگونه تلاشی که به ثبات و امنیت در افغانستان کمک میکند، حمایت میکنیم، ولی در نیت آمریکا قطعا شک داریم و مظنون هستیم.
این دیپلمات ارشد کشورمان تصریح کرد: اصل حضور آمریکاییها در منطقه و به ویژه افغانستان غیرقانونی بوده و آنها حق ورود به این منطقه و مسائل داخلی کشورهای منطقه را نداشتند و اقدامی که الان کردند بدعتی است که با گروهی مستقل توافق امضا میکنند.(بیشتر بخوانید)
پس از چندی اخباری در برخی رسانهها منتشر شد مبنی بر اخراج متقابل ۲ تن از دیپلماتهای ایران و افغانستان، که در همین خصوص سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ۲۸ اسفند ماه در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس در این باره، اظهار داشت: جابهجایی دیپلماتها و افزایش و کاهش تعداد آنها امری معمول در روابط سیاسی و دیپلماتیک کشورها به شمار میرود و هر جابهجایی لزوما به معنی اخراج نیست.
موسوی روابط ایران و افغانستان را دیرینه و دوستانه خواند که بر علقههای عمیق تاریخی و فرهنگی استوار شده و تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران ارزش بسیاری برای این روابط قائل است و مصمم است که این روابط را در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گسترش دهد.
*آمادگی ایران برای به کارگیری ظرفیتهای خود به منظور تامین صلح و ثبات در افغانستان
وزارت خارجه ایران همچنین سوم فروردین ماه نیز در بیانیهای اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران با نگرانی تحولات سیاسی و امنیتی افغانستان را از نزدیک دنبال میکند و در مورد تبعات غیر قابل پیش بینی اختلافات پیش آمده در مورد نتایج انتخابات ریاست جمهوری آن کشور بر ثبات داخلی و آثار منطقهای آن احساس خطر میکند.
وزارت خارجه در پایان این بیانیه اعلام کرد: جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد همچون گذشته، در تلاشهای منطقهای که با هدف حل مشکلات در افغانستان صورت میگیرد حضوری فعالانه داشته و ظرفیتهای خود را برای تامین صلح و ثبات در افغانستان و منطقه به کار گیرد.
در این بیانیه آمده بود: جمهوری اسلامی ایران وضعیت پیش آمده را ناشی از بی توجهی دولت آمریکا به مشکلات موجود در برگزاری انتخاباتها در افغانستان و غفلت از درسهای گرفته شده از آنها خصوصا انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ آن کشور میداند.
در همین راستا نیز محمدجواد ظریف و سرگئی لاوروف وزرای خارجه ایران و روسیه سهشنبه شب ششم فروردین ماه در گفتگویی تلفنی درباره تحولات جاری سیاسی در افغانستان به رایزنی پرداختند.
* استقبال ایران از ایده گوترش
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران همچنین هفتم فروردین ماه در حمایت از ایده «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد در اجرایی شدن آتش بس سراسری در افغانستان بیانیهای صادر و اعلام کرد: جمهوری اسلامی ایران خود را با ایده نیک جناب آقای آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد در اعلام آتش بس جهانی در همه جنگها و پرداختن به مبارزه با ویروس کرونا که بی رحمانه تمام انسانها را بدون توجه به نژاد، جنس، سن، قوم و مذهب مورد حمله قرار داده است، شریک میداند.
در این بیانیه آمده بود: از آنجا که جمهوری اسلامی ایران به دلیل همسایگی با افغانستان و حضور میلیونها مهاجر افغانستانی در ایران از ۴۰ سال پیش تا کنون با شرایط حاضر افغانستان بیشترین شناخت را دارد از اجرایی شدن ایده دبیرکل در برقراری آتش بس سراسری در افغانستان کاملا حمایت کرده و از تمام گروههای مسلح در این کشور میخواهد با تصمیم شجاعانه خود در قبول آتش بس سراسری در افغانستان و ایجاد محیطی امن برای مبارزه با ویروس کرونا فصل نوینی را در تاریخ افغانستان بگشایند.
در بیانیه وزارت خارجه همچنین عنوان شده بود: جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای مشارکت در طرحهای سیاسی که به ابتکار سازمان ملل متحد برای حل مسائل افغانستان پس از اجرایی شدن آتش بس سراسری پیشنهاد خواهد شد، اعلام میدارد.
* باز هم اعلام نگرانی ایران و تاکید بر وحدت ملی و یکپارچگی در افغانستان
سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز دوشنبه ۱۸ فروردین ماه در نشست هفتگی با رسانهها که به صورت ویدیو کنفرانس برگزار شد٬ درباره اوضاع افغانستان و موضع ایران درباره تحولات اخیر در این کشور هم عنوان کرد: ما همسایگانی هستیم که لاجرم باید در کنار هم زندگی کنیم و افغانستان باثبات و قوی از آرزوهای ماست و ما از وضعیت پیش آمده و اختلافات سیاسی در این کشور نگران هستیم و خواستار حفظ وحدت ملی و یکپارچگی در افغانستان هستیم.
وی بیان کرد: با این رویکرد سعی کردیم رایزنیهایی را با همه طرفها در افغانستان هم با آقای غنی و هم با آقای عبدالله و سایر گروههای تاثیرگذار داشته باشیم و از همه ظرفیتهای خود برای این موضوع استفاده کرده و خواهیم کرد و به تلاشهای خود برای ایجاد ثبات سیاسی در افغانستان و خروج از این وضعیت ادامه خواهیم داد.
*رایزنیهای تلفنی ظریف با مقامات افغانستان
در همین خصوص نیز وزیر خارجه ایران یک روز بعد (۱۹ فروردین) رایزنیهای تلفنی جداگانهای با اشرف غنی و عبدالله عبدالله داشت. در این تماسهای تلفنی، طرفین در خصوص موضوعات مورد علاقه در روابط دوجانبه و همچنین آخرین وضعیت سیاسی افغانستان و اختلافات ایجاد شده بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری آن کشور، مذاکرات صلح و گفتگوهای بین الافغانی و همکاریهای دوجانبه برای مبارزه با بیماری کرونا گفتگو کردند. وزیر امور خارجه ایران بار دیگر بر محوریت ساختارهای سیاسی مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان در روند صلح و آشتی ملی آن کشور تاکید و حمایت جمهوری اسلامی ایران را از روند صلح با مشارکت تمام گروههای سیاسی افغانستان در چارچوب قانون اساسی آن کشور اعلام کرد.
رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران همچنین روز یکشنبه ۲۴ فروردین ماه با «حنیف اتمر» سرپرست وزارت خارجه افغانستان تلفنی گفتگو کرد.در این گفتگوی تلفنی وزیر امور خارجه ایران لزوم وحدت در بین گروههای مختلف افغانستان، برقراری صلح و ثبات در این کشور و همچنین گسترش همکاریهای دوجانبه را مورد تاکید قرار داد.
*تماسهای تلفنی ظریف با گوترش و برخی همتایان
وزیر امور خارجه ایران یکشنبه شب در دومین گفتگوی تلفنی با آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل در ۲۴ ساعت بعد از اولین رایزنی تلفنی، گزارشی از تلاشهای دیپلماتیک ایران برای حل بحران سیاسی در افغانستان و پیشبرد روند صلح در این کشور و جزییاتی از تماسهای خود با مقامات این کشور از جمله محمد اشرف غنی، عبدالله عبدالله و حنیف اتمر ارائه کرد.
وزیر خارجه ایران همچنین صبح دوشنبه ۲۵ فروردین ماه در رایزنیهای تلفنی جداگانه با وزرای خارجه ترکیه و قطر درباره بحران سیاسی در افغانستان به گفتگو پرداخت.
محمدجواد ظریف و سرگئی لاوروف وزرای خارجه ایران و روسیه نیز بعدازظهر دوشنبه ۲۵ فروردین ماه تلفنی گفتگو کردند.در این گفتگوی تلفنی وزرای امور خارجه دو کشور در خصوص آخرین تحولات بحران سیاسی در افغانستان، خصوصا روند صلح در این کشور و همچنین رخدادهای اخیر در صحنه تحولات یمن و لزوم آتش بس پایدار در این کشور گفتگو و تبادل نظر کردند.
همچنین ظریف عصر دوشنبه در تماسی تلفنی با «سابرامانیام جایشانکار» وزیر امور خارجه هند در خصوص آخرین تحولات سیاسی در افغانستان، خصوصا روند صلح در این کشور گفتگو و تبادلنظر کرد.
از سوی دیگر علی ربیعی سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران ظهر دوشنبه ۲۵ فروردین ماه در نشست خبری گفت: در افغانستان هم مثل عراق ما از هرگونه تلاش در افغانستان که به تشکیل دولت قدرتمند مرکزی در افغانستان منجر میشود حمایت میکنیم. وجود یک دولت قوی در افغانستان که ناشی از رای مردم است قطعا به امنیت منطقه کمک خواهد کرد و از هرگونه تلاش خود برای استقرار دولت قوی در افغانستان فروگذار نخواهیم کرد و معتقد هستیم این موضوع به نفع امنیت جهان و مبارزه با تروریسم است.
افشاگری رسانهها از «منشور امارت اسلامی افغانستان»/ طالبان رد کرد
یک منبع دولت افغانستان سندی را در اختیار طلوع نیوز قرار داده است که نشان میدهد گروه طالبان برای ایجاد نظام آینده خود پیشنویسی را تحت عنوان «منشور امارت اسلامی افغانستان» تهیه کرده است.
این منشور شامل 149 ماده است و در آن طالبان بر ایجاد نظام «امارت اسلامی» و داشتن «پرچم سفید» تأکید کردهاند.
طلوع نیوز افزود که منشور مذکور نشان میدهد که در طرز فکر و روش حکومتداری طالبان در مقایسه به زمان حاکمیت پنجساله این گروه هیچ تغییری ایجاد نشده است.
براساس این گزارش، در ماده دوم این منشور بر نظام امارت اسلامی تأکید شده است در حالی که در ماده 13 و 21 آن آمده است که تمامی لایحههای امارت اسلامی پس از موافقت شورای رهبری، شورای علما و رهبر طالبان و یا معاون او اجرایی میشوند.
در ماده دوم این منشور آمده است:
نظام حکومتی افغانستان "امارت اسلامی" است.
ماده سیزدهم:
موضع امارت اسلامی درباره تمامی مسایل سیاسی در شورای رهبری و از لحاظ شرعی در شورای علما پس از ارزیابی تأیید و یا رد میشود.
ماده بیست ویکم:
تمامی لایحههای امارت اسلامی پس از موافقت شورای رهبری، شورای علما و رهبر طالبان یا معاون واجب التنفیذ میگردند.
«جلالالدین شینواری»، دادستانکل سابق رژیم طالبان در این باره گفت: طالبان نظامی را میخواهد که عنوانش امارت اسلامی باشد و تاکنون بر آن تأکید دارد.
در ماده بیست وپنجم این منشور آمده است:
امارت اسلامی برای انتخاب رهبر طالبان دو راه دارد:
الف: انتخاب از راه اهل حل و عقد
ب: از طریق انتخاب ولیعهد از سوی رهبر پیشین
در ماده بیست و نهم آمده است:
رهبر طالبان صلاحیت کامل در انتخاب و عزل هر عضو امارت اسلامی دارد، هیچ کس حق سرپیچی از تصمیم او را ندارد.
ماده چهل و پنجم:
امارت اسلامی در ساختارش دو شورا یعنی "شورای رهبری و شورای علما" دارد که برای سرعت، بهبود کارهای سیاسی و حل مشکلات کمک میکنند.
ماده شصت و سوم:
شورای علما در چارچوب شریعت اسلامی تمامی امور را ارزیابی و تمامی لایحهها، فرمانها و قوانین امارت اسلامی را بر بنیاد رهنمودهای شریعت تهیه میکند.
از سوی دیگر در ماده هفتاد و چهارم این منشور تأکید شده است که امارت اسلامی به اجرای آن قوانین سازمان ملل متحد مکلف نیست که در تضاد با ارزشهای اسلامی باشد مانند: آزادی بیان بیرون از چارچوب شریعت اسلامی، حقوق بشر و حقوق مدنی.
ماده یکصد و ششم:
امارت اسلامی در تمامی نهادهای آموزشی "مدرسهها و مکتبها" تا سطح لیسانس فراگیری علوم اسلامی و جدید را لازم میداند.
در مکتبها از سی تا پنجاه درصد علوم دینی یعنی "آموزش قرآن، تجوید، حدیث، تفسیر، ابتدایی صرف، نحو و اصول الفقه لازم است».
اما در بخش آموزش این منشور، به چگونگی آموزش زنان و دختران اشاره نشده است.
ماده یکصد و چهل و پنجم:
لایحه امر به معروف و دعوت ارشاد باید در این منشور جای داده شود و اگر نیازی به تعدیل آن بود بازنگری خواهد شد.
طلوع نیوز افزود که طالبان نمیخواهد در این باره چیزی بگوید و «ذبیحالله مجاهد» سخنگوی این گروه این منشور را رد میکند.
چرا با وجود صدقه و دعا، جامعه اسلامی گرفتار ویروس کرونا شده است؟
آیتالله میلانی در پاسخ به این شبهه که چرا با وجود صدقه و دعا، جامعه اسلامی گرفتار ویروس کرونا شده است، گفت: توسّل و صدقه و غیرذلک هرچند لازم است، علّت تامّه نیستند، بلکه مصالح محکّم، و خود رسول الله و ائمه تسلیم هستند.
متن سوال و جواب از آیتالله میلانی به شرح زیر است:
سوال:
بسمه تعالی
حضور حضرت استاد عالیقدر آیتالله میلانی دامت برکاته
پس از عرض سلام و ارادت
اکنون که این مرض عالمگیر اتفاق افتاده، بین ما این بحث پیدا شده که: با توجّه به باورهای دینی، چرا این مرض دامنگیر ما شد و چرا رفع نمیشود؟ مگر نه این است که پیامبر و امام علیهم السلام نزد خدا وجاهت دارند، به آنها متوسّل میشویم شفاعت کنند، پس کو؟ مگر نگفتند صدقه دفع بلا میکند، صلۀ ارحام موجب طول عمر است؟.
جواب آیتالله میلانی:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة والسلام علی خیر خلقه محمد وآله الطاهرین لا سیّما بقیة الله فی الأرضین ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین.
همیشه رویدادهای مهم روزگار، انسانهای فهیم را به تفکّر وامیدارد، و خود این یکی از حکمتها است که در قرآن مجید مکرراً آمده، بلکه حادثه کوچک نیز، ولذا در روایتی داریم که اگر راه میرفتی و پایت به سنگ خورد و زخم شد فکر کن چه کردی که چنین شد… و ما که مسلمان هستیم و به یک سلسله مسائل اعتقاد داریم به فکر میافتیم که آن رویداد را با آن باورها بسنجیم و بالاخره تطبیق دهیم. این باورها از قرآن که کلام خدا است، و روایات معتبر که کلام اهل عصمت است، و از عقل اخذ شده.
قرآن و روایت و عقل همگی میگویند: خدا که خالق بشر است، مخلوق خود را دوست دارد. قرآن و روایت و عقل همگی میگویند: پیامبر و امام معصوم در نظام آفرینش نقش دارند. پس چرا اینطور شد؟ و چه باید کرد؟ این چند کلمه را عرض میکنم، شاید تا حدّی موضوع روشن شود، و تفصیل مطلب را در درسها گفتهام:
۱. میدانیم که خدای تعالی رئوف و رحیم است و دلایل نقلی و عقلی بر این معنی بسیار...
۲. اما باید بدانیم که خدا حکیم است و هرچه میکند مطابق مصلحت است، چه آن مصلحت را بدانیم یا ندانیم.
۳. بنا بر این حق اعتراض نداریم… او عدل و حکیم است.
۴. بلی صدقه دفع بلا میکند، و صلۀ رحم طول عمر… اما دلایل صدقه و صله رحم مطلق نیستند...
۵. پیامبر و امام نزد خدا قرب و وجاهت دارند قطعاً، و خدا به آنها هم علم داده و هم قدرت، اما آیا همیشه شفاعت میکنند؟ و در هر مورد توسّل به آنها مؤثّر و نتیجهبخش است؟
۶. بعضی از خودمان میگویند آنها در مثل این قضیّه نمیتوانند کاری بکنند، این مثل زهر است که سبب شهادت حضرات ائمه علیهم السلام شد، کشندگی زهر را نمیشود از زهر گرفت، شکنندگی سنگ را نمیشود از سنگ گرفت، سوزندگی آتش را نمیشود از آتش گرفت… اثر وضعی اصابت سنگ شکسته شدن شیشه، و اثر وضعی افتادن در آتش سوختن است… پس توسّل بیفائده است.
۷. این فکر نادرست و این سخن اشتباه است، و گویندۀ آن باید در اعتقادات خود تجدیدنظر کند.
خدای تعالی قادر است برّندگی چاقو را از چاقو بگیرد، قادر است سوزندگی آتش را از آتش بگیرد، بلکه آتش را (بَرْدًا وَسَلَامًا) کند، و این قدرت را به مقام عصمت داده است، و در روایات آمده که آتش را برداً و سلاماً کرده، و حیوان درّنده را رام و مهربان نمودهاند. اجمالاً، خدا قادر است خاصیّت شیء را از شیء بگیرد بلکه به ضدّ آن مبدّل کند، و این قدرت را به مقام عصمت و سایر اولیا الله داده است.
بنابراین نباید گفته شود توسّل بیاثر است یا قدرت ندارند، چون خواستن چیزی است که شدنی نیست. بلکه حق آن است که بگوییم:
اولاً: عالم ملک خدا است و او در ملک خود طبق مصالح تصرّف میکند.
و ثانیاً: توسّل و صدقه و غیرذلک هرچند لازم است علّت تامّه نیستند، بلکه مصالح محکّم، و خود رسول الله و ائمه تسلیم هستند.
و ثالثاً: باید بدانیم که خیلی اوقات آنچه پیش میآید (بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ) است، و بدانیم که (إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ). اگر تغییری در حالمان پیدا شود و تضرّع و انابه نماییم و توسّل کنیم، امید است فرج حاصل میشود، اللهمّ عجّل لولیّک الفرج.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
دستاورد آمریکا از ترور فرماندهان شهید، انسجام بیشتر محور مقاومت است
سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه ایران و «ابومهدی المهندس» جانشین فرمانده «الحشد الشعبی» عراق در سیزدهم دیماه ۱۳۹۸ در حمله پهپادی آمریکا نزدیک فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند.
شبکه لبنانی «المیادین به مناسبت گذشت صد روز از این ترور گفتوگویی با «محمد البخیتی» عضور دفتر سیاسی انصارالله یمن، «سعد السعدی» عضو دفتر سیاسی جنبش «عصائب اهل الحق» عراق و «ماهر الطاهر» از اعضای ارشد جنبش «جبهه مردمی» فلسطین انجام داد.
البخیتی: رساترین پاسخ به این جنایت، انسجام محور مقاومت است
محمد البخیتی در این گفتوگو اعلام کرد: هر ضربهای که محور مقاومت بخورد، قویتر از آن خارج خواهد شد.
وی افزود، آمریکا همیشه تلاش میکند فرماندهانی که برای آزادی کشورشان تلاش میکنند، هدف بگیرد اما از جنایت ترور شهید سلیمانی و المهندس سودی نبرد و این ترور منجر به وحدت نبرد در میدانهای محور مقاومت شد.
البخیتی تأکید کرد: پس از این ترور، حضور آمریکا در عراق مورد تهدید قرار گرفته و رساترین پاسخ به این جنایت آمریکا، انسجام محور مقاومت از ایران و عراق تا سوریه، لبنان، یمن و فلسطین است.
وی ادامه داد: هدف گرفتن پایگاه «عین الاسد» قواعد درگیری میان محور مقاومت و آمریکا را تغییر داد.
سعد السعدی: آمریکا ناچار به خروج از عراق است
سعد السعدی به المیادین گفت: ترور فرماندهان مذکور تنها عراق را هدف نگرفت بلکه محور مقاومت و کشورهای آنها را هدف گرفت. اما محور مقاومت امروز منسجمتر و قدرتمندتر شده و آمادگی بیشتری برای مقابله با پروژه آمریکایی دارد.
وی ادامه داد: آمریکا از تظاهرات عراق که معترضان در آن خواستار اصلاحات بودند، بهرهبرداری کرد و امروز سردرگمی آمریکا در عراق از خلال تعرض به مقرهای الحشد الشعبی آشکارتر شده است.
السعدی تأکید کرد، آمریکا ناچار به خروج از عراق خواهد بود و نتیجه حساب باز کردن بر روی آمریکا در منطقه تنها زیان و باخت است.
وی ادامه داد، ترور شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس در چارچوب اجرایی کردن «معامله قرن» نیز صورت گرفت.
السعدی گفت، حمله گسترده به یمن به این دلیل صورت گرفت که مسأله فلسطین را مسأله اول خود قرار داده است.
وی در پایان اعلام کرد: آنچه از تهران درباره هماهنگی میان نیروی قدس و گروههای مقاومت فلسطین میشنویم ادامه خواهد داشت و گستردهتر خواهد شد.
ماهر الطاهر: ترور فرماندهان نتیجه برعکس برای آمریکا دارد
ماهر الطاهر در این زمینه به المیادین گفت: فرمانده "قاسم سلیمانی" به اسوهای بزرگ در سطح جهان تبدیل شده و جنایت ترور شهید سلیمانی و المهندس نتیجه برعکس برای آمریکا خواهد داشت ، جنایتی که در تحقق اهدافش شکست خورد.
وی ادامه داد: این تجاوز به اهداف خود نرسید زیرا سخنهای جدی درباره خروج نیروهای آمریکایی از عراق آغاز شده و ترور این فرماندهان منجر به همبستگی بیشتر محور مقاومت شد.
الطاهر تأکید کرد: جنایت ترور سلیمانی نشاندهنده بنبست واشنگتن در برابر پیشروی راهبردی محور مقاومت در منطقه بود؛ ایران با هدف گرفتن عینالاسد پاسخی جدی و قاطع داد و آمریکا جرأت پاسخ دادن را نکرد.
سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین
عید سعید نیمهی شعبان بر همهی شما برادران و خواهران عزیز، بر همهی ملّت ایران، بر همهی مسلمانان جهان و همهی آزادیخواهانِ سطحِ دنیا مبارک باد. بنده متأسّفانه توفیق دیدار نزدیک شما را ندارم و ناچار از دور با شما حرف میزنم، لکن این هم تجربهای است. امروز چند جمله دربارهی حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) عرض میکنیم، چند جمله هم دربارهی این مسئلهی جاری کشور با ملّت عزیزمان صحبت میکنیم. اوّل سلامی عرض بکنیم خدمت حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه): اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی اَرضِهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی اَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ السَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَهُ السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ وَ العِلمُ المَصبوبُ وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ وَعدُ غَیرُ مَکذوب.(۱) سلام بر تو ای ذخیرهی الهی در زمین، بقیّةالله؛ سلام بر تو ای عهد و میثاق استوار خداوندی؛ سلام بر تو ای وعدهی تضمینشدهی پروردگار، ای پرچم برافراشته، ای دانشِ از آسمان فرو باریده. دنبالهی این زیارت شریف آلیاسین، عاشقانه است: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقومُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقعُدُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقرَأُ وَ تُبَیِّن»(۲) تا آخر.
شاید در تاریخ بشر کمتر دورهای اتّفاق افتاده باشد که آحاد بشری، جامعهی بشری در همه جای عالَم، به قدر امروز احساس نیاز به یک منجی داشته باشند -چه نخبگان که آگاهانه این نیاز را احساس میکنند، چه بسیاری از مردم که احساس نیاز میکنند ولی در ناخودآگاهِ خودشان- احساس نیاز به یک منجی، احساس نیاز به مهدی، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، احساس نیاز به یک امامت معصوم، احساس نیاز به عصمت، به هدایت الهی؛ در کمتر دورهای از تاریخ، انسان این همه احساس نیاز به این حقیقت والا سراغ دارد. امروز بعد از آنکه بشریّت مکاتب گوناگون و نحلههای(۳) فکریِ گوناگون و مسلکهای گوناگون را تجربه کرده -از کمونیسم تا دموکراسی غربی تا لیبرالدموکراسیِ رایج در دنیا؛ با این همه ادّعایی که اینها دارند- احساس آسایش نمیکند؛ بشر با این همه پیشرفتهای علمیِ حیرتآور که بکلّی وضع زندگی را در جهان تغییر داده، احساس خوشبختی نمیکند؛ بشریّت دچار فقر است، دچار بیماری است، دچار فحشا و گناه است، دچار بیعدالتی است، دچار نابرابری است، دچار شکاف طبقاتی بسیار وسیع است؛ بشر دچار سوءاستفادهی قدرتها از علم است؛ قدرتها از علم سوءاستفاده میکنند، از کشفیّات طبیعت سوءاستفاده میکنند، از تواناییهای استخراجشدهی از طبیعت سوءاستفاده میکنند؛ بشر با اینها مواجه است؛ اینها موجب شده است که انسانها در همه جای دنیا احساس خستگی کنند؛ احساس نیاز به یک دست نجاتبخش کنند.
میلیاردها انسان در دنیا گرفتارند؛ بعضی ممکن است آسایش داشته باشند، لکن همانها هم آرامش ندارند؛ بشر دچار نگرانی است، دچار اضطراب است و این پیشرفتها و این تحوّلات گوناگون نتوانسته است به بشر خوشبختی ببخشد. البتّه خرد انسانی، نعمت بزرگی است؛ تجربه، نعمت بزرگی است؛ [اینها] نعمتهای خدا است و میتواند بسیاری از مشکلات حیات را حل کند، لکن برخی از گرهها هست که با اینها باز نمیشود. فرض کنید همین مسئلهی عدالت؛ عدالت به وسیلهی علمِ پیشرفتهی امروز و فنّاوریِ پیشرفتهی امروز قابل حل شدن نیست؛ گرهاش بازشدنی نیست. امروز بیعدالتی در دنیا از علم تغذیه میکند؛ یعنی علمِ پیشرفته در خدمت بیعدالتی است، در خدمت جنگافروزی است، در خدمت تصرّف سرزمینهای دیگران است، در خدمت سلطهی بر ملّتها است؛ پس علم این گرهها را دیگر نمیتواند باز بکند؛ اینها احتیاج دارد به یک قدرت معنوی، قدرت الهی، دست پُرقدرتِ امام معصوم که او بتواند این کارها را انجام بدهد؛ لذا مأموریّت بزرگ حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) عبارت است از «یَملَأُ اللَهُ بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلا»؛(۴) مأموریّت بزرگ آن بزرگوار قسط و عدل است. در بسیاری از روایات، در دعاها، در زیارتها به این معنا اشاره شده است: ایجاد قسط و عدل؛ این، آن چیزی است که جز به دست قدرت الهی که از آستین حضرت بقیّةالله بیرون میآید، امکانپذیر نیست. این عدلی هم که انتظار است حضرت به وجود بیاورند، عدل در یک بخشِ خاص نیست، عدل در همهی شئون زندگی است؛ عدالت در قدرت، عدالت در ثروت، عدالت در سلامت، عدالت در کرامت انسانی و در منزلت اجتماعی، عدالت در معنویّت و امکان رشد، [عدالت] در همهی ابعاد زندگی؛ اینها چیزهایی است که انتظار است که به وسیلهی حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) در عالَمِ وجود، در دنیا به وجود بیاید و انشاءالله به لطف الهی [محقّق] خواهد شد.
آحاد بشر -چه آنهایی که نخبه هستند و حوادث را میتوانند تشخیص بدهند، چه تودهی مردم در سطح دنیا، در کشورهای مختلف که بعضیها گرفتارِ زندگیاند، غافلند- همه این احساس نیاز را دارند، منتها بعضی آگاهانه، بعضی غیر آگاهانه. و البتّه در همهی ادیان هم این وعده داده شده است؛ در همهی ادیان وعدهی یک فرج و یک حرکت عظیم الهی در پایان و انتهای تاریخ -که البتّه این هم پایان تاریخ نیست؛ دنیای واقعی و زندگی واقعی بشر از زمان حضرت ولیّعصر شروع میشود، لکن در انتهای این وضع زندگیای که امروز ما داریم- [آمده،] همه وعدهی آنچنان عاقبتی را دادهاند.
پس این نیاز هست، لکن برای اینکه این نیاز جهت پیدا کند و مفید فایده باشد، در اسلام از ما خواسته شده است که انتظار داشته باشیم. انتظار، فراتر از نیازمندی است، فراتر از احساس نیاز است. گفتهاند منتظر باشید؛ انتظار یعنی امید، انتظار یعنی اعتقاد به اینکه یک آیندهی قطعیای وجود دارد؛ صِرف نیاز نیست؛ انتظار، سازنده است، لذا در روایات ما، معارف ما، انتظار فرج جایگاه بسیار مهمّی دارد که من حالا یک توضیحی در مورد آن بعداً عرض میکنم. در توقیع شریف حضرت ولیّعصر (ارواحنا فداه) به ابنبابویه -علیّبنبابویه- از قول پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده که فرمود: اَفضَلُ اَعمالِ اُمّتی انِتِظارُ الفَرَج؛(۵) یعنی برترینِ اعمال امّت من این است که منتظر فرج باشند؛ [یعنی] امید. در یک روایتی از موسیبنجعفر (علیه السّلام) [آمده]: اَفضَلُ العِبادَةِ بَعدَ المَعرِفَةِ اِنتِظارُ الفَرَج.(۶) معرفت یعنی توحید و معرفتِ حقایق الهی، [برترین اعمال] بعد از آن، انتظار فرج است. از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) [نقل شده]: اِنتَظِرُوا الفَرَجَ وَ لا تَیأَسوا مِن رَوحِ الله؛(۷) انتظار فرج داشته باشید، از رَوح و رحمت و گشایش الهی مأیوس نشوید. پس در انتظار فرج امید هست، تحرّک هست، اقدام وجود دارد که البتّه حالا در مورد انتظار فرج گفته شده است و مسلّم است که انتظار فرج، یعنی انتظار فرج حضرت ولیّعصر؛ این یک مصداق از انتظار فرج است. اینکه پیغمبر میفرماید: اَفضَلُ اَعمالِ اُمَّتی اِنتِظارُ الفَرَج، ناظر به همهی مشکلاتی است که برای زندگی انسان پیش میآید؛ مشکلات گوناگونی در زندگی پیش میآید، انسان در مواجههی با این مشکلات نبایستی مأیوس بشود؛ باید انتظار فرج داشته باشد؛ باید بداند که فرج خواهد آمد. خود انتظار فرج، یک نوع فرج است که این روایتی است از حضرت موسیبنجعفر: لَستَ تَعلَمُ اَنَّ اِنتِظارَ الفَرَجِ مِنَ الفَرَج؛(۸) خود انتظار فرج و انتظار گشایش، یک گشایشی است برای انسان که او را از آن حالت یأس، از حال درماندگی که به کارهای عجیب و غریبی وادار میکند، نجات میدهد. خب، اینکه پیغمبر و ائمّه این جور فرمودند، معنایش این است که امّت محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، در هیچ حادثهای از حوادث زندگی دچار یأس و ناامیدی نمیشوند و همیشه در همه حال انتظار فرج دارند.
خب، انتظار، به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن و چشم به در دوختن هم نیست؛ انتظار به معنای آماده شدن است، به معنای اقدام کردن است؛ به معنای این است که انسان احساس کند عاقبتی وجود دارد که میشود به آن دست یافت که برای رسیدن به آن عاقبت بایستی تلاش کند. ما که انتظار فرج داریم، انتظار ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را داریم، باید در این راه تلاش کنیم؛ باید تلاش کنیم در راه ایجاد جامعهی مهدوی؛ هم خودسازی کنیم، هم به قدر توانمان، به قدر امکانمان، دگرسازی کنیم و بتوانیم محیط پیرامونی خود را به هر اندازهای که در وسع و قدرت ما است، به جامعهی مهدوی نزدیک کنیم که جامعهی مهدوی، جامعهی قسط است، جامعهی معنویّت است، جامعهی معرفت است، جامعهی برادری و اخوّت است، جامعهی علم است، جامعهی عزّت است.
یک نکته در باب انتظار فرج این است که انتظار فرج غیر از بیصبری و مدّت معیّن کردن است که انسان یک زمانی را در نظر بگیرد که در فلان تاریخ مثلاً بایستی این حادثه تمام بشود یا این شدّت به پایان برسد یا حضرت ظهور کنند که انسان بیصبری کند، پا به زمین بکوبد؛ انتظار فرج این نیست. انتظار فرج یعنی آمادهسازی خود؛ بیصبری کردن، عجله کردن، جزو چیزهایی است که ممنوع است. در یک روایتی دارد که «اِنَّ اللهَ لایَعجَلُ لِعَجَلَةِ العِباد»؛(۹) اگر شما عجله میکنی، شتابزدگی به خرج میدهی، معنایش این نیست که حالا خدا هم تابع عجلهی شما تصمیم بگیرد و عجله کند؛ نه، هر چیزی قراری دارد، وقت معیّنی دارد، حکمتی دارد، بر اساس آن حکمت انجام میگیرد.
این نکتهی دیگر را هم عرض کردیم که مراد از انتظار فرج، هم فرج نهایی است که ظهور حضرت است، هم فرج بعدالشّدّة است؛ یعنی فرج بعد از حوادث دشوار و حوادث همهگیر، مثل همین حوادثی که امروز در دنیا وجود دارد که خیلیها را مأیوس میکند، خیلیها را وادار به خودکشی میکند، لکن وقتی که انتظار فرج وجود دارد، انسان میداند که این حادثه بلاشک تمام خواهد شد.
خب، یک نکتهی دیگر هم اینجا وجود دارد و اینکه این آرامش روانیِ ناشی از انتظار فرج، این اطمینان نفْسی را که انسان دارد که نفْس او و دل او تلاطم ندارد، میشود افزایش داد؛ به وسیلهی دعا، به وسیلهی استغاثه، به وسیلهی مناجات با پروردگار که «اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوب».(۱۰) این دعاهایی که وارد شده است -حالا ما الان در ماه شریف شعبان هستیم، بعد هم در ماه رمضان- دعاهای فراوان، مناجاتهای گوناگون و تکلّم با خدای متعال بدون واسطه خیلی مهم است؛ یا راز و نیاز کردن با ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام) که نزدیکترین آحاد عالَم وجود به پروردگار متعال هستند، به انسان امکان اطمینان و آرامش میدهد. یاد خدای متعال گشایش به انسان میدهد، بهجت به انسان میدهد و رحمت الهی را هم جلب میکند که قطعاً میلیونها دستِ بهدعابرداشتهشده،آثار و برکاتی خواهد داشت. دیشب میلیونها نفر موفّق شدند که دلهایشان را با خدا آشنا کنند، متّصل کنند و دست به دعا بردارند و با خدا حرف بزنند؛(۱۱) بلاشک این [کار] آثارِ خوبِ خودش را، هم در خود آنها و هم در کلّ جامعه نشان خواهد داد و برکات زیادی خواهد داد. این چند جملهای است که دربارهی مسئلهی ظهور و فرج و قیام حضرت بقیّةالله خواستیم عرض کنیم؛ البتّه حرف در این زمینهها خیلی زیاد است و من به همین مقدار بسنده میکنم.
امّا در مورد این حادثهی رایج کشور که حادثهی کرونا است؛ خب این یک ابتلای عمومی است، یک آزمون است؛ آزمون برای دنیا است؛ هم برای دولتها، هم برای ملّتها؛ دولتها هم در این حادثه امتحان میشوند، ملّتها هم در این حادثه امتحان میشوند؛ آزمون عجیبی است. البتّه در مورد آمارها و اقدامهای بسیار خوبی که انجام گرفته است و توصیههایی که مسئولین میکنند، حرف زیاد زده شده و به قدر کافی مطالبی را گفتهاند؛ صدا و سیما هم انصافاً در این زمینه بسیار خوب عمل کرده و خوب کار کرده است؛ من در این زمینهها عرضی ندارم، لکن چند نکته را میخواهم عرض بکنم.
یک نکته این است که ملّت ایران در این آزمون، خوش درخشید؛ ملّت ایران در آزمون کرونا، در این بیماری عمومی که در واقع باید گفت این وبای مدرن، خوب درخشیدند. اوّلاً اوج این افتخار ملّی متعلّق است به مجموعهی درمانی کشور که من بارها گفتهام، باز هم باید تکرار کنم عظمت کار اینها و ارزش فداکاری اینها را؛ چه پزشکان، چه پرستاران، چه متخصّصین علوم آزمایشگاهی، چه رادیولوژی، چه بِهوَرزانِ خانههای بهداشت، چه بخشهای خدمات، چه بخشهای تحقیقات، چه مدیریّتهایی در خودِ وزارتخانه و حول و حوش وزارت بهداشت که در این زمینه فعّالند؛ اوج این افتخار، متعلّق به اینها است؛ اینها جان خودشان را و سلامت خودشان را در خدمت مردم قرار دادهاند؛ این خیلی بااهمّیّت و باعظمت است. رنج دوری از خانواده را تحمّل کردند؛ حتّی در نوروز و تعطیلات نوروزی هم خیلی از اینها به خانوادههایشان سر نزدند؛ دچار بیخوابی، دچار مشکلاتِ فشارهای عصبیِ ناشی از برخورد با بیمار بدحال [شدند و] همهی اینها را به جان خریدند و این [به عنوان] یک خاطرهی خوشی از دستگاه و مجموعههای درمانی کشور در ذهن این ملّت خواهد ماند؛ این یک خاطرهی خوشی است و در این دوره، جامعهی پزشکی و پرستاری و جامعهی درمانی کشور از خودش یادگار خوبی و خاطرهی خوبی را به جا گذاشت.
در کنار اینها، داوطلبان، آن کسانی که جزو مجموعههای درمانی هم نبودند، امّا داوطلبانه آمدند وارد این میدان شدند؛ طلّاب جهادی، دانشجویان جهادی، هزاران بسیجی پُرتلاش در بخشهای مختلف کشور، و آحاد مردم، خدمات باارزشی را که واقعاً از توصیف بالاتر است ارائه کردند که انسان را حقیقتاً خرسند میکند از سویی و ممنون و متشکّر میکند از سوی دیگری.
در کنار اینها نیروهای مسلّح که انصافاً نیروهای مسلّح از همهی توان سازندگی خود و ابتکار خود استفاده کردند؛ حتّی در زمینهی علمی، حتّی در زمینهی مسائل کشفیّات و ساخت و ساز و تولید امکانات بهداشتی و درمانی ــ از بیمارستانها تا نقاهتگاهها تا بقیّهی وسایلی که در اختیار نیروهای مسلّح بود ــ بهترین بخشهای خود را در خدمت این کار گذاشتند؛ توان سازندگیشان، توان ابتکارشان را در عرصهی علم و عمل [گذاشتند]. بعد ظرفیّتهای جدیدی کشف شد، پیدا شد؛ معلوم شد ظرفیّتهای بسیار زیادی در داخل نیروهای مسلّح و همچنین بیرون نیروهای مسلّح وجود دارد که این ظرفیّتها را ما نمیشناختیم. این جوانهایی که میآیند در تلویزیون توضیح میدهند کارهایی را که کردهاند، چیزهایی را که ساختهاند، اینها را غالباً ما نمیشناختیم؛ این ظرفیتّهای کشفشدهی جدید است.
و مردم؛ انصافاً مشارکتهای مردمی هم، مشارکتهای بسیار زیبا و صحنههای جالب و شگفتانگیزی را به وجود آورده که در همه جا هست؛ من چند مورد را بخصوص اسم میآورم. این به معنای این نیست که این چند مورد اختصاص دارند؛ نه، حالا اینها به بنده گزارش شده، اینها را من عرض میکنم: مثلاً در سبزوار، طرح «هر محلّه یک قربانی» شروع شده؛ اهل محل جمع میشوند یک گوسفند قربانی میکنند، به نیازمندانِ همان محل گوشت میدهند؛ این خیلی چیز لازم و مهم و کار جالبی است که اینها انجام میدهند برای اِطعام نیازمندان. یا در یزد، مادر شهیدی با همکاریِ جمعی از بانوان که همراه کرده با خود عدّهای از بانوان را، خانههای خودشان را تبدیل کردهاند به خیّاطخانه که در این خیّاطخانهها ماسک تولید میکنند و مجّانی در اختیار مردم میگذارند. یا در نهاوند، گروهی از بانوان که در زمان دفاع مقدّس نان میپختند و برای جبهه میفرستادند، فعّال شدهاند برای مهار بیماری و کمک میکنند. در خوزستان، طلّاب قرارگاه تشکیل دادهاند و حتّی داخل خانههای مردم را هم ضدّعفونی میکنند. در شیراز، معتمدین محلّی با صاحبان املاک -صاحبان خانهها و مغازهها- صحبت میکنند که اجاره نگیرند یا تخفیف بدهند یا مهلت بدهند و کمک بشود به کاسب. در تبریز، رئیس حوزهی علمیّه خودش وارد شده و به شکل میدانی مشغول فعّالیّت است. در یکی از شهرها، نامزد حزباللهیای که در انتخابات رأی نیاورده، ستاد خودش را تعطیل نکرده و نگه داشته و فعّالان را در خدمتِ حرکتِ جهادی و مبارزهی با کرونا سازماندهی کرده. اینها البتّه گزارشهای محدودی است که بنده حالا علیالعجاله در اختیار داشتم؛ ولیکن صدها مورد شبیه این، بلکه هزارها مورد شبیه این در سرتاسر کشور به شکلهای گوناگون وجود دارد که من به بعضی از اینها هم در صحبت قبلی(۱۲) اشاره کردهام. این مهم است که توجّه کنیم اینها نشانهی عمق فرهنگ اسلامی و رسوخ فرهنگ اسلامی در مردم ما است، در دل مردم ما است. بر خلاف خواسته و ادّعای کسانی که بخصوص در این یکی دو دههی اخیر متأسّفانه تلاش کردند که فرهنگ ایرانی تحقیر کنند، فرهنگ اسلامی ـ ایرانی را تحقیر کنند، برای اینکه مردم را متوجّه فرهنگ غربی و سبک زندگی غربی بکنند، خوشبختانه این احساس تفکّر اسلامی و فرهنگ اسلامی و زنجیرهی ارزشهای اسلامی در مردم بسیار احساس قوی و راسخی است.
متقابلاً، فرهنگ و تمدّن غربی هم محصول خودش را نشان داد؛ آنچه در کشورهای غربی، در اروپا و آمریکا اتّفاق افتاد -که خب بعضی از آنها را تلویزیون ما گفت، لکن بعضی از آنها هم در تلویزیون گفته نمیشود و اطّلاعاتی است که به ما میرسد و ما میدانیم- محصول تربیت خود را نشان داد. یک دولتی ماسکِ متعلّق به یک دولت دیگر را، دستکشِ متعلّق به یک دولت دیگر را سرِ راه مصادره کند و به طرف خودش ببرد که این در مورد چند دولت در اروپا و در آمریکا اتّفاق افتاد. یا مردم هر روز در ظرف مدّت کوتاهی، در ظرف یک ساعت یا دو ساعت فروشگاهها را تخلیه کنند، حرص بزنند برای خرید بیشتر که بروند یخچالها و فریزرهای خانهی خودشان را پُر کنند و دکّانها خالی بشود که قفسههای خالی را در تلویزیونهای دنیا نشان دادند، و تلویزیون ما هم از آنها نقل کرد؛ یا کسانی برای چند دستمال توالت به جان هم بیفتند، یا کسانی برای خرید اسلحه صف بکشند، نشان داد که مردم صف کشیدهاند بروند اسلحه بخرند، چون احساس خطر میکنند در این ایّام که باید اسلحه داشته باشند؛ یا برای بیمارها اولویّت قائل بشوند، بیمار پیر را معالجه نکنند؛ میگوید لزومی ندارد ما زحمت بکشیم و با این محدودیّت، بیمار پیر و از کارافتاده و دچار مشکلات اساسی را معالجه کنیم؛ اینها حوادثی است که در آنجا اتّفاق افتاده. بعضیها از ترس کرونا خودکشی کردهاند، از ترس مرگ خودکشی کردهاند؛ اینها رفتارهایی است که برخی از ملّتهای غربی از خودشان نشان دادهاند. این البتّه نتیجهی منطقی و طبیعی فلسفهی حاکم بر تمدّن غربی است؛ [یعنی] فلسفهی فردگرایی، فلسفهی مادّیگری، فلسفههای غالباً بیخدایی که اگر اعتقادی هم به خدا هست، آن اعتقاد توحیدی صحیحِ عمیقِ معرفتزا نیست. این هم یک مسئله است.
من اینجا این را هم عرض بکنم که یکی از سناتورهای غربی در همین چند روز گفته بود که غربِ وحشی زنده شده؛ این حرف آنها است. وقتی که ما میگوییم در غرب یک روح وحشیگری وجود دارد که با ظاهر آراسته و ادکلنزده و کراواتبستهاش منافاتی ندارد، بعضیها تعجّب میکنند و انکار میکنند؛ این را حالا خودشان میگویند که این، نماد زنده شدن غربِ وحشی است.
یک بُعد دیگری که در مورد این حادثه وجود دارد، رفتار عمومی ملّت عزیز ما است در به کار بستن توصیهها که انسان واقعاً مشاهده میکند مردم آنچه را ستاد ملّی مبارزه [با کرونا] به صورت قاطع بیان میکند عمل میکنند. بله، ممکن است یک وقتی یک چیزی را به صورت مردّد بیان کنند، مردم به این نتیجه نرسند که باید این کار را کرد، امّا آنجایی که به صورت قاطع مطلبی گفته میشود و احساس میکنند که این کار باید انجام بگیرد، مردم با مصوّبات مسئولین همراهی میکنند؛ یک نمونهاش روز سیزدهم فروردینِ امسال بود؛ انسان باور نمیکرد که مردم سیزدهبِدر را تعطیل کنند امّا تعطیل کردند؛ مردم سیزدهبِدر نرفتند. این نشاندهندهی آن است که مردم به معنای واقعی کلمه یک نظم عمومی را در مواجههی با این حادثه پذیرفتهاند که البتّه باید ادامه پیدا کند؛ این نظم عمومی بایستی وجود داشته باشد، باید تصمیمهای ستاد ملّی [مبارزه با کرونا] -که در این زمینه، مسئول درجهی اوّل است- جدّی گرفته بشود و بر طبق آنها عمل بشود.
یک بُعد دیگر در این قضیه این است که البتّه امروز کرونا برای بشریّت یک مشکل بزرگ و یک ابتلای بزرگ و خطرناکی است که به آنها رو آورده، لکن این مشکل در مقایسهی با بسیاری از مشکلات، مشکل کوچکی به حساب میآید؛ ما مشکلات فراوانی را در دنیا و در کشور خودمان مشاهده کردهایم و داشتهایم که از این حادثه کمتر نبود، بلکه بیشتر بود؛ از جمله، [اینکه] درست در ۳۲ سال قبل از این، در همین ایّامی که کرونا به منطقهی ما وارد شد، هواپیماهای صدّام موادّ شیمیایی را در یک بخشهایی ریختند و هزاران نفر از مردمِ ما و مردمِ خودشان را با گاز خردل و مانند اینها کشتند؛ این اتّفاق افتاد. البتّه همهی قدرتهای دنیا هم آن روز از صدّام حمایت میکردند، به او کمک میکردند؛ بعضی از همین کشورهای متمدّن و مترقّی -[البتّه] در ادّعا- موادّ شیمیایی را به او دادند، سلاح شیمیایی را در اختیار او گذاشتند و تا امروز هم اَحدی از آنها حساب پس نداده، جواب نداده که چرا این جنایت را اینها انجام دادند. و آن جنایتکار، [یعنی] صدّام، با مردمِ ما این جور عمل کرد، با مردمِ خودش در حلبچه هم همین جور عمل کرد؛ به خاطر اینکه احساس کرده بود که ممکن است مردم حلبچه با رزمندگان جمهوری اسلامی همکاری داشته باشند، آنجا هم [موادّ شیمیایی] ریخت و مردم را در کوچه و خیابان به کام مرگ کشاند؛ اینها هست.
در جنگهای بزرگ دنیا، در دو جنگ جهانی میلیونها نفر کشته شدند؛ حالا در قضیّهی کرونا گفته میشود که مثلاً تا حالا یک میلیون و خردهای در سطح دنیا مبتلا(۱۳) شدهاند. در جنگ اوّل و دوّم [جهانی] که با فاصلهی حدود بیست سال در اروپا اتّفاق افتاد، چندین میلیون [نفر] -حالا الان دقیق یادم نیست، امّا میدانم بیش از ده میلیون جمعیّت- به قتل رسیدند؛ در جنگ ویتنام که آمریکا به آنجا حمله کرد همین جور؛ و در جنگهای گوناگون دیگر. در همین اواخر به وسیلهی عوامل آمریکا، در حملهی به عراق عدّهی زیادی کشته شدند، به شهادت رسیدند؛ و امثال اینها فراوان اتّفاق افتاده. پس ما وقتی که راجع به این قضیّه فکر میکنیم از بقیّهی حوادث مهمّی که در دنیا همواره وجود داشته نبایستی غفلت بکنیم و بدانیم که همین حالا هم میلیونها انسان زیر فشار ظلم و ستم دشمن و دشمنیهای دشمنان و قدرتمندان رنج میبرند؛ مردم در یمن، مردم در فلسطین و در بسیاری از نقاط دیگر جهان زیر فشار هستند. پس مسئلهی کرونا ما را از توطئهی دشمنها غافل نکند، از توطئهی استکبار غافل نکند؛ [چون] دشمنی استکبار هم با اصل نظام جمهوری اسلامی است. اینکه کسی خیال کند که ما دشمنی نکنیم تا با ما دشمنی نکنند، این نیست؛ اصل نظام جمهوری اسلامی، اصل مردمسالاری اسلامی از نظر آنها قابل قبول نیست، قابل فهم نیست و قابل تحمّل نیست. این هم یک نکته.
ما عرض میکنیم که مسئولان در ستاد ملّی [مبارزه با کرونا] به طور جدّی مشغول کارند و گزارشهایش به ما داده میشود و اطّلاع پیدا میکنیم. و برای برخی از قشرهای ضعیف هم فکرهایی کردهاند که من توصیه میکنم، تأکید میکنم که این برنامههایی را که مسئولین دولتی برای برخی از قشرهای ضعیف در نظر گرفتهاند، هر چه سریعتر، هر چه بیشتر، هر چه بهتر انشاءالله به اجرا در بیاورند؛ لکن در کنار این، مردم هم وظیفه دارند. عدّهای هستند که در این شرایط و در این اوضاع حقیقتاً زندگیشان بسختی قابل گذران است و نمیتوانند زندگی معمولیِ عادیِ خودشان را اداره کنند؛ مردمی که دستشان باز است و توانایی دارند بایستی در این زمینه فعّالیّت وسیعی را شروع کنند. در صلوات شریف «شَجَرَةُ النُّبُوَّة» میخوانیم: وَ ارزُقنی مُواساةَ مَن قَتَّرتَ عَلَیهِ مِن رِزقِکَ بِمَا وَسَّعتَ عَلَیَّ مِن فَضلِکَ ... وَ اَحیَیتَنی تَحتَ ظِلِّک؛(۱۴) یعنی این یکی از کارهای لازمی است که بایستی انجام بگیرد؛ بخصوص که ماه رمضان در پیش است. ماه رمضان، ماه انفاق است، ماه ایثار است، ماه کمک به مستمندان است؛ چه خوب است که یک رزمایش گستردهای در کشور به وجود بیاید برای مواسات و همدلی و کمک مؤمنانه به نیازمندان و فقرا که این اگر اتّفاق بیفتد، خاطرهی خوشی را از امسال، در ذهنها خواهد گذاشت. ما برای اینکه ارادتمان به امام زمان ثابت بشود، بایستی صحنهها و جلوههایی از جامعهی مهدوی را خودمان به وجود بیاوریم که عرض کردیم، جامعهی مهدوی، جامعهی قسط و عدل است و جامعهی عزّت است، جامعهی علم است، جامعهی مواسات و برادری است؛ اینها را بایستی ما در زندگی خودمان تحقّق ببخشیم، به قدر امکان خودمان؛ این ما را نزدیک میکند.
نکتهی آخری که عرض میکنم، این است که در غیاب جلسات عمومی ماه رمضان -که این جلسات عمومی، جلسات دعا، جلسات سخنرانی، جلسات توسّل، بسیار مغتنم بود و امسال علیالقاعده محرومیم از این جلسات- از عبادت و تضرّع و خشوع در تنهایی غفلت نشود؛ ما میتوانیم در اتاق خودمان، در خلوت خودمان، در میان خانواده و فرزندان خودمان، همین معنا را، همین توجّه را، همین خشوع و خضوع را به وجود بیاوریم و البتّه در برنامههای تلویزیون مواردی هم پخش میشود که از آن هم میشود استفاده کرد و بایستی این کارها را انجام بدهیم.
یک توصیه هم به مسئولین عرض میکنیم -هم مسئولین و هم فعّالان جوان در عرصهی علم و فنّاوری- که دو چیز فراموش نشود: یکی مسئلهی جهش تولید است که این حیاتی است برای کشور و ما بایستی به هر قیمتی که هست، مسئلهی تولید را دنبال کنیم و به معنای واقعی کلمه جهش برای تولید به وجود بیاوریم؛ یکی هم مسئلهی ساخت و ساز و کار آزمایشگاهی و تولید نیازهای فراوانی است که جوانها در بخشهای آزمایشگاهی این را انشاءالله دنبال میکنند.
از خداوند متعال سعادت ملّت ایران را مسئلت میکنیم؛ خداوند روح مطهّر امام بزرگوار را شاد کند، ارواح طیّبهی شهیدان عزیز را با پیغمبر محشور کند و انشاءالله آنچه را آرزوهای بزرگ ملّت ایران است، تحقّق ببخشد و فرج ولیّعصر (ارواحنا فداه) را انشاءالله نزدیک کند.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱) بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶
رئیس سازمان اطلاعات عراق مامور تشکیل کابینه شد
بالاخره بعد از توافق گروههای شیعی، کردها و اهل سنت روی نخستوزیری مصطفی الکاظمی، عدنان الزرفی از ماموریت خود برای تشکیل کابینه انصراف داد و برهم صالح، الکاظمی را مامور تشکیل کابینه عراق کرد.
برهم صالح، رئیسجمهوری عراق طبق برنامه قبلی اعلام شده مصطفی الکاظمی، رئیس سازمان اطلاعات این کشور را بعد از انصراف عدنان الزرفی مامور تشکیل کابینه عراق کرد.
پیش از این خبر عدنان الزرفی در بیانیهای انصراف خود را از تشکیل کابینه اعلام کرده بود.
الزرفی در بیانیهای خطاب به ملت عراق که درگیر بحران کرونا هستند و جوانان تظاهرکننده در میادین تظاهرات که در برابر ظلم و ستم متحد ایستادند و نیز فقیران و ضعیفان که امید و اعتمادشان را روی رهایی از شر فقر و بیماری گذاشتهاند، گفت: با وجود تمام حمایتهای خیرخواهان بابت آنچه درباره مکلف شدنم پیش آمد، متاسفم و از تمام کسانی که به بنده اعتماد کردند و انتظار تحقق اهداف ملی را داشتند، عذرخواهی میکنم.
وی افزود: در راستای اجرای ماموریتی که برعهده من گذاشته شد و با توجه به هدف اصلی مقدسم که همان نجات عراق و بازگشت به مسیر صحیح و داشتن کشوری باثبات و تاثیرگذار در جهان عرب، اسلام و جهان است طی هفتههای گذشته واقعیتی را برای سیاست عراق رقم زدم که مبتنی بر مشارکت اقتصادی مثمر ثمر با کشورهای جهان، سازماندهی فعالیت نیروهای ائتلاف بینالمللی، دستور کار خروج آنها و ایجاد توانمندیهای نیروهای مسلح عراق بود. من از ادامه این ماموریت به منظور حفظ وحدت عراق و منافع عالی کشور معذورم.
الزرفی در زمان قرائت بیانیه خود گفت: پیام ملی من که دربرگیرنده تاریخچهای سیاسی و حرفهای بود به همه رسید زمانی که از روز اول ماموریتم چه در سخنرانی مکلف شدنم و چه در معرفی رویکرد دولت اقدام به ارائه دیدگاه نجات اقتصاد کشور، نابودی رنجهای ملت عراق، مبارزه با فساد، گشودن چشماندازهای تازه به روی عراق، حمایت از اقتصاد ملی در برابر تحریمهای بینالمللی و مواخذه قاتلان تظاهرکنندگان و مجرمان کردم.
وی تاکید کرد: از تمام خانمها و آقان عضو پارلمان که از نامزدی، ماموریت و برنامههای اقتصادی اعلام شده من حمایت کردند، کمال تشکر را دارم، آنها تمام تهدیداتی را که بیانیههای مشکوک بعضا مطرح میکردند، به جان خریدند. همچنین کمال تشکر را از رئیس و اعضای تیم مستشاران و کارشناسان شایسته که شبانه روز در نجات ماموریتم به شکل ویژه به من کمک کردند، دارم.
این مقام عراقی در ادامه از نقش برادران و خواهران اصحاب رسانه که با وی در انتشار دیدارها، رایزنیها و تماسهای او با گروههای سیاسی مختلف و بخشهای مختلف اجتماعی همکاری داشتند، تشکر کرد.
الزرفی تاکید کرد: تجربه ماموریت تشکیل کابینه را ترک خواهم کرد و با وجدانی راحت این کار را می کنم زیرا من و کسانی که با من تلاش کردند از جمله همکاری برخی گروههای سیاسی و گروههای مردمی جهت گذار کشور به سمت ساحل امن و ثبات و آرامش بود.
وی خاطرنشان کرد: موفق نشدن من به دلایل داخلی و خارجی هرگز مرا از قدم گذاشتن در مسیر خدمت به ملت از جایگاه پارلمانی کنونیام بازنخواهد داشت و من به تلاش ادامه خواهم داد و با شما برای انتخابات زودهنگام آینده جهت تکمیل طرح ملی و توسعه اصول اقتصادی کشور برای بازسازی عراق و تبدیل کردن آن به الگویی از کشورهای پیشرفته همکاری خواهم کرد. ملت عراق شایسته این هستند که از خیر و برکات کشورشان برخوردار باشند و در رفاه و آزادی زندگی کنند.