
emamian
بازتاب پرتاب موفق نخستین ماهواره نظامی ایران توسط سپاه در رسانههای خارجی
پردهبرداری نیروی هوافضای سپاه از «فرماندهی فضایی»
صبح امروز ماهواره نور بعنوان اولین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران با ماهوارهبر سه مرحلهای قاصد توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرتاب و با موفقیت در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین قرار گرفت.
این نخستین بار است که جمهوری اسلامی ایران یک ماهواره را با کاربردهای دفاعی به فضا پرتاب میکند. همچنین در سابقه برنامه فضایی ایران، پیش از این ماهوارهبرهای سفیر برای مدار ۲۵۰ کیلومتری زمین و سیمرغ برای مدار ۵۰۰ کیلومتری مورد استفاده قرار گرفت که در پرتابهای ماهوارهبر سیمرغ با وجود آنکه در آخرین تلاش این ماهوارهبر، ماهواره ظفر را تا ارتفاع ۵۴۰ کیلومتری سطح زمین رساند، اما موفق به تزریق این ماهواره در مدار نشد.
بدین ترتیب، تثبیت مدار به معنای تزریق ماهواره به مدار تا پیش از این فقط در مدار ۲۵۰ کیلومتری زمین و توسط ماهوارهبر سفیر صورت گرفته است و امروز نیروی هوافضای سپاه با پرتاب ماهواره نور و تزریق آن به مدار توسط ماهوارهبر قاصد برای نخستین بار توانست مداری بالاتر از ۲۵۰ کیلومتر یعنی مدار ۴۲۵ کیلومتری را برای کشورمان تثبیت کند.
سپاه چگونه وارد عرصه فضایی شد؟
با پرتاب ماهواره نور توسط ماهوارهبر قاصد شاید این سوال به وجود آمده باشد که سپاه چگونه به یکباره موفق به پرتاب ماهواره و تزریق آن به مدار میشود؟ پاسخ این است که سپاه طی دهسال گذشته به دور از نمایشهای رسانهای به قدرت مشغول به تحقیق، توسعه و ایجاد ظرفیتهای گسترده فضایی به عنوان یک ضرورت بوده است.
فضایی شدن سپاه به سال ۱۳۸۸ و انتصاب سردار امیرعلی حاجی زاده به فرماندهی نیروی هوافضای سپاه باز میگردد؛ آنجا که فرمانده معظم کل قوا، در حکم انتصاب فرمانده جدید «نیروی هوایی سپاه»، از عنوان «نیروی هوافضای سپاه» استفاده کردند و بدین ترتیب اولین جرقه ورود سپاه پاسداران به فعالیت های حوزه فضایی به شکل ساختار یافته ایجاد شد.
به دنبال این تغییر عنوان، در آذر ماه ۱۳۹۱ فرماندهی فضایی نیروی هوافضای سپاه در یک ساختار موقت شروع به کار کرد و اقدامات متعدد خود را در حوزه پژوهش، تحقیقات، احصاء دانش و تولید ماهواره و ماهوارهبر ادامه داد.
** روایتی از چگونگی تشکیل فرماندهی فضایی نیروی هوافضای سپاه
به دنبال فعالیتهای موثر این فرماندهی، در سال ۱۳۹۶ از طرف فرمانده معظم کل قوا تشکیل فرماندهی فضایی با رویکردی متمرکز در نیروی هوافضای سپاه و با هدف دستیابی به اهداف دفاعی در فضا رسماً ابلاغ شد.
این فرماندهی که از زمان تشکیل آن تاکنون فعالیت آن ابعادی رسانهای پیدا نکرده است؛ در طی ده سال گذشته اقدامات موثر و تاثیرگذاری را برای دستیابی به فناوریهای نوین دفاعی طی کرده است و امروز پس از پرتاب ماهواره نور توسط ماهوارهبر قاصد، این اولین بار است که از آن سخن به میان آورده میشود. فرماندهی فضایی با وجود سابقه کوتاه شکلگیری، اقدامات گوناگونی را برای ایفای نقش خود انجام داده است.
از جمله اقدامات موثر این فرماندهی با همکاری سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی نیروی هوافضای سپاه را میتوان تولید موتور فضایی و تمام کامپوزیتی سلمان برشمرد که به دلیل برخورداری از نازل متحرک قابلیت اصلاح مسیر در خارج از جو را دارد و از این پیشران هم در ماهوارهبر قاصد استفاده شده است.
موتور فضایی سلمان
طراحی و ساخت سامانههای دریافت دادههای فضایی، احداث پایگاههای رصد و جمع آوری سیگنالهای فضاپایه، ایجاد بانک اطلاعاتی و فراهمسازی قابلیت تحلیل و بهرهبرداری از این منابع و مشارکت در طراحی ماهوارههای چند منظوره با ماموریتهای دفاعی و امنیتی نمونههایی از فعالیتهای این مجموعه است.
نامه سرگشاده «عبدالمهدی» به رؤسای جمهور و پارلمان عراق
«عادل عبدالمهدی» که در پی تشدید اعتراضهای مردمی عراق پس از 14 ماه خدمت از پست نخستوزیری در تاریخ 2019.11.29 استعفا کرد، در نامهای سرگشاده به «برهم صالح» رئیس جمهور و «محمد الحلبوسی» رئیس پارلمان عراق و نمایندگان کشور درباره تبعات تأخیر و مانعتراشی در تشکیل کابینه جدید بهریاست «مصطفی الکاظمی» هشدار داد.
نخست وزیر مستعفی عراق در نامه سرگشاده خود نوشت: درخواست برخی جریانهای سیاسی برای در اختیار گرفتن یک وزارتخانه مشخص، معنایی ندارد.
عبدالمهدی خطاب به رؤسای جمهور و پارلمان و اعضای آن گفت: در شرایط پیچیده کنونی، ابقای نخست وزیر مستعفی با اختیارات محدود، بدترین انتخاب است.
وی ضمن هشدار درباره تبعات تأخیر در تشکیل دولت جدید تأکید کرد که باید به نخستوزیر مکلف (مصطفی الکاظمی) اجازه داد تا خودش اعضای کابینه را انتخاب کند.
عبدالمهدی در ادامه نامه سرگشاده خود تصریح کرد: دیدگاههای اشتباهی وجود دارد که اگر بر مبنای یک سری اصول مشترک تصحیح نشود، برای همیشه در گرداب باقی خواهیم ماند.
نخستوزیر مستعفی عراق اعلام کرد: اگر در تلاش سوم خود برای تشکیل کابینه (تلاش برای تشکیل کابینه بهریاست الکاظمی پس از توفیق علاوی و الزرفی) ناکام شویم، آیا میتوان انتظار داشت که تلاش چهارم یا پنجم موفقیتآمیز باشد؟
عادل عبدالمهدی از همه احزاب سیاسی خواست برای تشکیل کابینه جدید انعطاف داشته باشند و یک راهحل میانه را در پیش بگیرند.
آمادگی برای ورود به رمضان و جلوه ای از جامعه مهدوی
ماههای رجب، شعبان و رمضان از جمله ماههای پرفضیلت و از نعمتهای الهی و فرصت مناسبی برای تقرب به خداوند، خودسازی، تقویت معنویت و کسب نیروی لازم برای فعالیت در طول سال است.
در روایات متعدد نیز بر اهمیت این سه ماه و لزوم بهرهگیری از آنها تأکید شده است[1]. ماه رجب و شعبان مقدمه ورود به تالار ضیافت ماه رمضان است و برای متنعم شدن از سفره پر برکت ماه رمضان لازم است انسان در ماه رجب و شعبان رابطه خود را با خداوند تقویت کند و قلبش را از آلودگی ها بزداید. [2]
از جمله راههای تقویت معنویت و پیوند با خدا و کسب معرفت در ماه شعبان انس با ادعیه مخصوص این ماه است. یکی از ادعیه ماه شعبان صلوات شعبانیه است که از امام سجاد (ع) صادر شده است. این دعا شامل شش فقره است که با صلوات از هم جدا میشوند و از این رو به صلوات شعبانیه نیز معروف است. استفاده مکرر از صلوات بر محمد و آل محمد در این دعا نشاندهندۀ اهمیت صلوات در هنگام راز و نیاز با خداوند و برکات و آثار آن است. در آیهی 56 سوره احزاب خبر از صلوات خدا و ملائکه بر پیامبر، مقدمهای برای امری به مؤمنان است: صلوات بر پیامبر (ص) و تسلیم محض پیامبر شدن: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيما». البته در روایات متعدد شیعی و سنی آمده است که به هنگام صلوات بر پیامبر باید آل پیامبر را نیز افزود.[3]بر اهمیت و تأثیر صلوات در استجابت دعا نیز در روایات فراوانی تأکید شده است.[4]
پس از صلوات اول، پیامبر و اهلبیت ایشان با چند تعبیر بسیار عمیق و ژرف که محور اصلی همۀ آنها پیوند با وحی است معرفی میشوند.
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ ، وَمَوضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ ، وَأَهْلِبَيْتِ الْوَحْىِ».
پس از صلوات دوم، پیامبر و آل ایشان به کشتی روان در اقیانوسهای عمیق تشبیه میشوند که هر کس بدان درآید ایمنی مییابد و هر که آن را رها کند غرق خواهد شد. «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها، وَيَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا»؛ سپس به سه نوع موضعگیری نسبت به مسیر و خط پیامبر و خاندانش اشاره شده است: «الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللَّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ». هر کس از آنها پیشی گیرد از دین خارج میشود و کسی که در طی مسیر از آنها عقب بماند نابود میشود و تنها راه رسیدن به مقصود، همراهی آنان است.
در صلوات سوم پیامبر و خاندانش به حصاری استوار و فرازمند تشبیه شده است که به هنگام گرفتاری میتوان بدان پناه برد و آن را ملجأ و مأوایی برای آرامش و سکونت قرار داد: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصِينِ، وَغِياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ، وَمَلْجَاَ الْهارِبِينَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِين»
در صلوات چهارم از خداوند درخواست میشود که این صلوات سه ویژگی داشته باشد: صلواتی کثیر که هم مایۀ رضایت پیامبر و خاندانش باشد و هم وسیلهای برای ادای حق ایشان«اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً كَثِيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً، وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَداءً وَقَضاءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَقُوَّةٍ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ».
در فقرۀ پنجم بعد از ذکر سه توصیف «پاکی، نیکی و خوبی» برای پیامبر و اهلبیت (ع)؛ به حقوق ایشان و وجوب اطاعت و ولایت آنها اشاره شده است.«اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الْأَبْرارِ الْأَخْيارِ، الَّذِينَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلايَتَهُمْ».
فقره ششم مفصلترین فقره دعاست و در آن علاوه بر صلوات، درخواستهای دیگری از خداوند بیان میشود: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبِى بِطاعَتِكَ، وَلَا تُخْزِنِى بِمَعْصِيَتِكَ، وَارْزُقْنِى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ؛ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ، وَأَحْيَيْتَنِى تَحْتَ ظِلِّكَ»
در این بخش سه درخواست اصلی وجود دارد: «وَاعْمُرْ قَلْبِى بِطاعَتِكَ، قلب مرا با اطاعت خودت زنده کن»؛ «وَلَا تُخْزِنِى بِمَعْصِيَتِكَ، با معصیت خودت مرا خوار مکن»، سومین درخواست داعی با مسأله مهم «رزق» پیوند دارد: «وَارْزُقْنِى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ، بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ، وَأَحْيَيْتَنِى تَحْتَ ظِلِّكَ؛ داعی از خداوند یاری میخواهد تا با کسانی که دچار تنگی روزی هستند مواسات نماید.
در این درخواست بر چند نکته مهم تأکید شده است: نخست این که برخی از بندگان خداوند دچار «تنگی رزق» هستند و دیگر این که انسان باید گشایش رزق خود را از فضل الهی بداند «وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ، وَأَحْيَيْتَنِى تَحْتَ ظِلِّكَ»،اما رزق چیست و مواسات در رزق چه معنایی دارد ؟
رزق در لغت به معنى بخشش مستمر و متداوم است، اعم از مادّى یا معنوى؛ بنابراین، هر گونه بهرهاى را که خداوند نصیب بندگان مىکند، از مواد غذائى، مسکن، پوشاک، علم، عقل، فهم، ایمان و اخلاص، به همه اینها «رزق» گفته مىشود.[5]
وقتی که معنای رزق در این حد گسترده باشد پس مواسات به معنی همراهی کردن و کمک کردن به برادر مؤمن در همة امور است از کمک فکری تا کمک مالی و یاری جسمانی و آبروئی.[6] اگر هر مؤمنی مواسات را وظیفه خود بداند هیچ خانوادهای از خانوادههای مسلمان و هممیهن و محروم را با دردها و محرومیتها و مشکلات خود تنها نمیگذارد و دست یاری خود را از آنها دریغ نمیکند[7].
اگرچه رزق معنای عامی دارد اما جنبۀ مادی آن بسیار اهمیت دارد و در آموزههای دینی وظایف مالی نقش برجستهای در طی مراتب معنوی دارد. در آیات قرآن کریم به طور مکرر امر به اقامه نماز به همراه پرداخت زکات آمده است[8] و در احکام برخی از اعمال شرعی مانند روزه و حج کفاره مالی مطرح شده است.[9]
در این ایام که به دلیل شیوع کرونا بسیاری از اقشار جامعه دچار گرفتاریهای مالی شدهاند و در تأمین معاش با سختی دست و پنجه نرم میکنند مقام معظم رهبری در بیانات نیمه شعبان با استناد به این بخش از صلوات شعبانیه توصیه کردند که رزمایش گستردهای در کشور برای مواسات و همدلی و کمک مؤمنانه به نیازمندان و فقرا آغاز شود. ایشان با اشاره به اینکه ماه شعبان مقدمه ورود به ماه رمضان به عنوان ماه انفاق است، این مواسات را از جلوههای جامعه مهدوی و وسیلهای برای ابراز ارادت به امام زمان نامیدند[10]. مواسات برای همه انسانهایی که دارای وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند وظیفهای همگانی و جهانی، اما برای مسلمانان، غیر از وظیفهای اخلاقی و عاطفی یک وظیفه دینی است.[11]در روایات متعدد نیز به مواسات سفارش و مواسات نشانۀ مومن حقیقی و افضل اعمال شمرده شده است[12].
در ادامة این فقرة دعا ماه شعبان ماه رسول خدا و آکنده از رحمت و رضوان الهی نامیده و به سیرۀ پیامبر در آن، یعنی تهجد شبانه و روزه اشاره شده است: «وَهذا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذِى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذِى كانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَدْأَبُ فِى صِيامِهِ وَقِيامِهِ فِى لَيالِيهِ وَأَيَّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فِى إِكْرامِهِ وَ إِعْظامِهِ إِلى مَحَلِّ حِمامِهِ». دعا با درخواست یاری الهی برای پیروی از سنت پیامبر و نائل شدن به شفاعت آن حضرت و توفیق تبعیت از ایشان پایان مییابد. اما اینها همه مقدمهای برای فرجامی خوش است یعنی ملاقات داعی با خداوند در روز قیامت در حالی که خداوند خشنود، گناهان بخشوده، رحمت و رضوان الهی حاصل و در جایگاه نیکان آرامش یافته است: «اللّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فِيهِ، وَنَيْلِ الشَّفاعَةِ لَدَيْهِ، اللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لِى شَفِيعاً مُشَفَّعاً، وَطَرِيقاً إِلَيْكَ مَهْيَعاً، وَاجْعَلْنِى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى أَلْقاكَ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَنِّى راضِياً، وَعَنْ ذُنُوبِى غاضِياً، قَدْ أَوْجَبْتَ لِى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ، وَأَنْزَلْتَنِى دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ الْأَخْيار».
نکتۀ شایان توجه در این فقره آن است که درخواست شفاعت پیامبر در میان دو دعا قرار گرفته است: یاری خواستن برای استنان به سنت پیامبر «اللّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فِيه»ِ و تبعیت از آن حضرت «وَاجْعَلْنِى لَهُ مُتَّبِعاً» که نشان میدهد شایستگیِ نیل به شفاعت منوط به عمل به سیرۀ پیامبر است.
وظیفه انسان در برابر شرور و بلایا
شرور و بلایا در بیان آیت الله مصباح (۲)؛
وظیفه انسان در برابر شرور و بلایا
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی پس از شیوع ویروس کرونا در کشور طی سه جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ به موضوع «شرور و بلایا» پرداخت که فیلم سخنان این استاد برجسته حوزه در ۱۵ قسمت در حوزه نیوز منتشر شده و در حال حاضر متن سخنان ایشان را در شماره های گوناگون تقدیم نگاه شما خواهیم کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، وصلی الله علی سیّدنا ونبیّنا محمد وآله الطاهرین
وجود شرور خاص در کنار شرور عام، به اقتضای حکمت الهی
در این مسیر، یک مسئله فرعی مطرح میشود، و آن این است که انسانها مراتب مختلفی از تکامل برایشان میسّر است، ظرفیتهای آنها متفاوت است، عرصههای تکاملی آنها هم مختلف است، از این رو، حکمت اقتضا میکند که به دنبال فعل و انفعالات و تأثیر و تأثرات متقابل، عرصههای مختلفی از خیر و شرّ پدید بیاید تا شرایط مختلفی برای تکامل طولی و عرضی فراهم شود. و با توجه به ظرفیتهای مختلفی که در وجود انسان است و حتی میتواند مدتی راه خیر را انتخاب کند و بعد تغییر مسیر بدهد چنانکه عکس این هم ممکن است؛ باید شرایط انتخاب همواره قابل تغییر باشد، بهگونهای که اگر کسی دهها سال هم عبادت خدا کرده، امکان این را داشته باشد که آخرالامر مبتلا به معصیت و شرّ شود. عکس این هم صادق است، پس باید انواع و اقسام عواملی که زمینههای خیرات و شرور را جابهجا کنند، وجود داشته باشد. پس غیر از آن شرور ابتدایی و اولیه که برای کل عالم به طور عام در نظر گرفته شده برای اشخاص هم شرور خاصی در نظر گرفته میشود تا زمینه امتحانهای جدیدی فراهم بشود.
وجود برخی از بلاها و شرور، برای قطع علقه و دلبستگی مؤمنان به دنیا و لذت های آن
از مسائل فرعی دیگر این است که کسانی در اثر فریفتگی در برابر لذتهای دنیا و سپس دلبستگی به آنها انتخاب غلطی میکنند، ولی اصل ایمان و معرفت آنان هر چند خیلی کمرنگ در عمق دلشان باقی میماند، لطف الهی اقتضا میکند که حتی برای آنها هم زمینهای برای بروز و ظهور و رشد فراهم شود. یکی از راهها این است که مبتلا به بلا و یا شرور شوند تا بفهمند لازمه زندگی این دنیا چه شروری است و بدین وسیله تعلقشان به دنیا کم شود، و چه بسا باعث این شود که از گناهان گذشته هم توبه کنند؛ «وَلَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَی دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ».
امکان زمینه سازی افراد برای ابتلای دیگران به خیر یا شرّ
و مسئله فرعی دیگر هم این است که گاهی خود شخص، مرتکب کاری که موجب شرّ باشد نشده، اما از شرّ دیگری به او سرایت میکند، مثل شرهای اجتماعی؛ عکس آن در خیرات هم وجود دارد؛ یعنی خود شخص، مرتکب چیزی که موجب استفاده از نعمتها بشود نشده، بلکه دیگری کاری را انجام داده که زمینه انتخاب مطلوب را برای این شخص فراهم میکند، و در واقع این هم نوعی امتحان است: «وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ».
حسنات هم میتوانند عامل آزمایش شوند: «وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً»، پس رفتار کسی ممکن است زمینه انتخاب و امتحان را برای دیگران فراهم کند، چنانکه رفتار خوب گذشتگانی ممکن است زمینههایی برای اعمال خیر نسل بعدی فراهم کند؛ «وَکانَ أبُوهُما صالِحاً».
پاسخ اجمالی به پرسش و اشکال مزبور
حاصل جواب کلی این است که شرور این عالم (به آن معنایی از شرّ که بر امور وجودی اطلاق میشود) مقصود بالتبع هستند؛ یعنی ارادة حکیمانه الهی اولا و بالذات به آن تعلق گرفته است که موجودی همچون انسان پدید آید که بتواند در سایة انتخاب و اختیار خویش، به بالاترین کمالات امکانی برسد و انتخاب انسان، مقتضی وجود نظامی است که خوب و بد و خیر و شرّ، هر دو در آن موجود باشند و در نتیجه، این عالَم به همراه شرور آن نیز متعلق ارادة الهی قرار می گیرد. به تعبیر دیگر، اراده حق تعالی، مستقلاً و اصالتاً به این شرور از آن جهت که شرّ است تعلق نمیگیرد، بلکه وجود این شرور، از آن جهت که از لوازم تکامل اختیاری انسان هستند، بالتبع مورد اراده حق تعالی قرار می گیرد.
وظیفه انسان در برابر شرور
در اینجا نوبت می رسد به بخش دوم و بخش عملی بحث، یعنی پاسخ به این پرسش که «در مقابل این شرور، چه موضعی باید اتخاذ کرد و چه رفتار اختیاری باید انجام داد؟ ».
این بخش هم گاهی به صورت بحث فلسفی و عقلی خالص مطرح میشود و به وسیله ادله عقلی و باتوجه به مصالح و مفاسدی که قابل درک عقل است جواب داده میشود. اما با توجه به معارف دینی خیلی فراتر میرود. اکنون گریزی از مسئله نظری به مسئله عملی میزنیم و نظر به اینکه این شبهات بیشتر برای دینداران یا در مقابل دینداران مطرح میشود، ارتباط آن را با مسائل دینی و اراده تشریعی الهی -تا حدی که برای ما میسّر است و توفیق پیدا میکنیم- توضیح میدهیم.
تأثیر عمل در تکامل انسان
گفتیم که کامل بودن نظام عالم - یعنی نظامی که شامل همه مخلوقات میشود- به این است که مخلوقی وجود داشته باشد که با اراده و انتخاب خودش مسیر خود را انتخاب کند و در اثر حسن اختیار به عالیترین مقامی برسد که مخلوقی میتواند به آن مقام برسد. وقتی میگوییم «با اختیار خودش انتخاب کند» پای عمل در میان میآید. باید خیر و شرّی باشد تا یکی را با اختیار خود انتخاب کند– خواه انتخاب درونی و در حوزه روح و نفس خودش، یا حوزه بیرونی که مربوط به عملهای جوارحی میشود-. بالاخره وقتی پای اختیار و انتخاب در کار آمد، مسئله «فعل» به معنای عامش مطرح میشود. بر این اساس، هر آنچه موجب محرومیت انسان از اصل چنین کمالی و یا درجاتی از آن باشد متصف به «شرّیت» میشود، و برعکس، آنچه موجب نیل به اصل این کمال یا به درجات عالیتر آن باشد متصف به «خیریت» میشود و هر دو قسم، «عمل اختیاری» به معنای عامش نامیده میشود و به دو قسم جوانحی و جوارحی منقسم میگردد.
تدریجی بودن وجود انسان، برای فراهم آمدن زمینه های گسترده تر برای انتخاب
موجود انتخابگر برای اینکه زمینه گستردهای برای انتخاب و تغییر مسیر داشته باشد، باید وجودش تدریجی باشد و همواره شرایط جدیدی برای انتخاب در عرصههای مختلف و ترقی و تنزل برایش فراهم شود؛ چیزهایی که فقط در این عالم طبیعت میسّر میگردد.
لزوم شناخت و معرفت، برای انتخاب آگاهانه
از سوی دیگر، انتخاب آگاهانه نیاز به شناخت کمال و نقص و خوب و بد دارد، چیزی که در مراحل اول زندگی (مثل دوران شیرخوارگی) برایش حاصل نمیشود. باید تدریجاً رشد کند تا به مرحله عقل برسد که خود آن هم مراتبی دارد و تدریجاً از قوه به فعل میرسد. و روشن است که تکامل عقل برای همه انسانها یکسان نیست. نگاهی به جامعه و تاریخ کافی است دریابیم که انسانها بسیار متفاوت هستند، هم از لحاظ استعدادهای ذاتی برای تعقل، و هم از لحاظ شتاب تکامل. آنقدر این مراتب زیاد است که قابل احصا نیست و تنها به وسیله مفاهیم کلی و مبهمی میتوان آنها را دستهبندی کرد.
نزول وحی برای کمک به عقل در تشخیص «خوب و بد» و «خیر و شرّ»
اگر برای انسانها راه دیگری غیر از عقل ممکن باشد که بتوانند به کمک آن هرچه بیشتر و هر چه بهتر راه خیر و شرّ را بشناسند، حکمت الهی اقتضا میکند که آن راه هم در اختیار بشر قرار بگیرد. اینجاست که نقش دین در تکامل انسان، روشن میشود؛ یعنی خدای متعال غیر از شناختهایی که از راه عقل به انسانها میدهد، خودش عهدهدار بیان حقایق و معارفی فراتر از شناختهای عادی و عقلانی میگردد و از راه وحی روشن میکند که چه کارهایی موجب کمال و سعادت میشود یا موجب عذاب و شقاوت میگردد و اینجاست که شریعت و احکام شرع و اراده تشریعی الهی مطرح میشود.
فلسفه احکام شرعی، از جمله واجبات و محرّمات
در شریعت، علاوه بر تقسیم کارها به مطلوب و نامطلوب، برای مطلوبیت و نامطلوبیت مراتبی قائل شده و توجه خاصی به مرزها و ضرورتها و تزاحمها و شرایط متغیر انجام گرفته است. خدای متعال یک مرتبه از مراتب مطلوبیت را در نظر گرفته که بدون آن حرکت تکاملی انسانها میسور نیست و ترک آن موجب محرومیت اساسی میشود. اسم اینها در لسان شرع «واجبات» است که خود آنها هم مراتبی دارد و عند التزاحم باید اهم آنها را مقدم داشت. در مقابل آنها «محرمات» و مراتب آنها قرار دارد، یعنی کسی که بخواهد مسیر تکامل را بپیماید، باید حداقل واجبات و حداقل محرمات را رعایت کند. البته این مراتب درباره عقلیات هم مطرح است ولی در شرع کاملاً تفکیک شده و در اختیار عموم مردم قرار گرفته است.
انذار و تبشیر پیامبران، در کنار هدایت تشریعی
هدایت تشریعی الهی که به وسیله ارسال رسل و انزال کتب انجام میگیرد، در اصل، جنبه تعلیم دارد؛ یعنی همانطور که عقل، خیر و شرّ را درک میکند، وحی از عقل نیابت میکند و خیر و شرّ را معرفی مینماید. ولی حتی این شناخت خیر و شرّ هم باعث این نمیشود که انسانها از نعمتهای معنوی و سعادت الهی هرچه بیشتر بهرهمند شوند. از اینرو تدبیر حکیمانه الهی اقتضا دارد که در این عالمی که پر از تحولات و تأثیر و تأثرات متقابل و تزاحمات است زمینههایی فراهم شود که اولاً آنچه را انسان با عقل یا وحی فهمیده فراموش نکند، و ثانیاً انگیزه او برای انجام کارهای خیر، و نیز پرهیز از عوامل شرّ بیشتر شود. به همین جهت دعوت انبیا علیهم السلام توأم با انذار و تبشیر شده است: «رُسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ»؛ یعنی پیامبران الهی علاوه بر اصل هدایت و نشان دادن راه خیر و شرّ و حق و باطل، با یادآوری آثار مطلوبی که در دنیا و آخرت بر انتخابهای خداپسندانه مترتب میشود، مردم را تشویق به کارهای خوب می کردند، و از سوی دیگر، با یادآوری آثار نامطلوب کفر و عصیان و عذابهای دنیوی و اخروی مترتب بر آنها، مردم را از آلوده شدن به گناه و موجبات شقاوت دنیا و آخرت، بازمی داشتند.
بعد از فراغت از بحث نظری و توجه به حلقه واسطه بین مباحث نظری و مباحث عملی، نوبت میرسد به پاسخ دادن به سؤالات مربوط به وظیفه ما در برابر پدیدههای خیر و مطلوب و پدیدههای شرّ و نامطلوب؛ چه آنهایی که ابتدایی است و چه آنهایی که نتیجه اعمال خود شخص است، و چه آنهایی که به دست اشخاص دیگری حتی گذشتگان به وجود میآید، و چنانکه دانستیم همه آنها در نظام احسن بهصورت بالعرض یا بالتبع منظور است، و با تکامل اختیاری انسان ارتباط پیدا میکند.
عبادت و بندگی، عامل اصلی تکامل انسان
خوب است در اینجا اشاره بکنیم که عامل اصلی تکامل که موجب لیاقت انسان برای دریافت عالیترین رحمتها و فیوضات الهی میشود، همان است که در لسان شرع، «عبادت» نامیده شده است. یعنی انسان بیابد که از خود چیزی ندارد و از خود چیزی نمیتواند داشته باشد و هر خیری به او برسد، از خدای متعال است؛ حقیقتی که طی یک مسیر بسیار طولانی، امکان تحقق دارد و طیف گستردهای از مراحل را هم از لحاظ عرضی و هم از لحاظ طولی، در برمیگیرد.
لوازم بندگی: حفظ نعمتها، شکر آنها و تلاش برای رشد آنها
و از جمله لوازم این بندگی آن است که آنچه را عقل موجب تنزل و سقوط انسان میداند ترک کنیم و آنچه را موجب صعود و ترقی ما میداند انجام دهیم. البته وقتی با وحی هم فهمیدیم که چیزی موجب ترقی و تکامل ما میشود باید آن را دوست داشته باشیم و آن را حفظ و نگهداری کنیم و بالعکس، کاری را که موجب از دست رفتن نعمت و زمینه تکامل میشود ترک کنیم. در مورد نعمتهایی که خدا در جسم و روح ما قرار داده، مانند چشم و گوش و دست و پا و عقل و شعور و امیال فطری، و نیز چیزهایی که با کسب و تلاش خودمان پیدا کردهایم، مثل علم و ایمان، باید سعی کنیم اولاً شکر آنها را بهجا بیاوریم؛ ثانیاً این درک و شناخت را حفظ کنیم که از بین نرود؛ ثالثاً سعی کنیم به لوازم عملی آن ملتزم شویم. اگر در هر مرحلهای کوتاهی بکنیم در واقع قدمی در راه تنزل برداشتهایم.
وظیفه ما در برابر نعمت دیگران
از سوی دیگر، وقتی توجه کردیم به اینکه اراده الهی فقط برای شخص من نیست و همه کسانی که بتوانند با اراده خودشان تکامل پیدا کنند، خدای متعال میخواهد که آنها را به کمال برساند، پس هر نعمتی به هرکس دیگری هم داده باشد، ما حق نداریم آن نعمت را تضییع کنیم. چه رسد به اینکه آنرا از بین ببریم. و وقتی توجه پیدا کنیم که نعمتهای دیگران میتواند در آینده برای ما هم منشأ کمالی شود و ما مثلا از مال یا علم ایشان بهرهمند شویم، نعمتی روی نعمت برای من تحقق پیدا میکند.
پس هم حفظ اصل نعمت، هم شکر نعمت، هم استفاده از نعمت، هم تلاش برای رشد نعمت، همه اینها خیر اند و وظیفه عملی ما محسوب می شوند و هرچه در جهت ضدّ اینها باشد متصف به شرور میشود. همانطور که شرور غیراختیاری ابتدایی، زمینه را برای اختیار خوب یا بد انسان فراهم میکند، شرور اختیاری هم می توانند زمینه را برای انتخابهای مطلوب یا نامطلوب ما فراهم کنند. درباره این موضوع، مسائل زیادی هست که من یک مجموعه کامل و منظمی از آن را در جایی سراغ ندارم و حتماً از ضعف و کمبود مطالعات بنده است، ولی به هرحال در آیات قرآنی، مباحث زیادی در این زمینهها مطرح شده که بسیار قابل توجه و آموزنده است و متأسفانه ما از این نعمتهای قرآنی درست استفاده نمیکنیم و زمینه محرومیت را برای خودمان و برای دیگران فراهم میکنیم.
حکمت گسترش آفات و بلیات در سطح جهان
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی پس از شیوع ویروس کرونا در کشور طی سه جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ به موضوع «شرور و بلایا» پرداخت که فیلم سخنان این استاد برجسته حوزه در ۱۵ قسمت در حوزه نیوز منتشر شده و در حال حاضر متن سخنان ایشان در چندین شماره منتشر می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، و صلی الله علی سیّدنا و نبیّنا محمد وآله الطاهرین
مقدمه
این روزها صحبت از بلاها و مصیبتها و بیماریهای واگیر و بهخصوص مسئله کرونا در میان است که بسیاری از کشورها را در بر گرفته و روز به روز هم شیوع بیشتری پیدا میکند.
درباره اینگونه مسائل، سؤالات فراوانی از قشرهای مختلف در سطوح متفاوت فهم و تحصیل و معرفت و ایمان مطرح میشود، از جمله می پرسند: این آفات و بلیاتی که پدید میآید و گاهی گسترش پیدا میکند و بسیاری از کشورها را در برمیگیرد، حتی افراد بیگناه و اطفال را مبتلا میکند چه حکمتی دارد؟ به نظر رسید که یک بحث نسبتاً جامعی که دستکم شامل تیترهای آن باشد هر چند در هربخش آن بهطور کامل بحث نشود میتوان طرح کرد.
امکان طرح بحث در دو حوزه نظر و عمل
این بحث در دو حوزه قابل طرح است: یکی حوزه نظری، و یکی حوزه عملی. منظور این است که یک وقت ما از نظر عقلی و فلسفی میخواهیم بفهمیم وجود این بلاها و آفتها و به اصطلاح، این شرور، چه توجیه عقلانی دارد و چرا و چگونه در عالم تحقق پیدا میکند (بحث نظری) و یک وقت میخواهیم ببینیم وظیفه انسان درباره اینها چیست (بحث عملی). بنابراین بحث را بهطور کلی میشود به دو بخش تقسیم کرد: ۱ بخش نظری؛ ۲. بخش عملی.
طرح مبحث شرور از قدیم الایام در میان فیلسوفان و متکلمان
در بخش نظری تا آنجا که ما با بحثهای اعتقادی و فلسفی پیشین آشنا هستیم، از قدیمترین مباحثی که درباره شناخت عالم و هستی مطرح بوده، بحث درباره شرور بوده است. بالاخره در این عالم چیزهایی وجود دارد که انسان از آنها منتفع میشود، لذت میبرد و شادی بخش است، و نیز چیزهای دیگری هم وجود دارد که یا موجب درد و رنج و الم میشود و یا مانع کارهای خیر و تحقق خیرات بیشتر میگردد.
نگرش ماتریالیستی در این مسئله و نقد اجمالی آن
گرایشی که به دهریین نسبت میدهند و مقتضای گرایش ماتریالیستی است این است که همة اینها لازمة طبیعت این عالم است. براساس نگرش ماتریالیستی، نمیتوان برای عالم، برنامه منظم حساب شده ای تعیین کرد که چگونه بوده و چگونه هست و چگونه خواهد شد. براساس اصول ماتریالیستی، این پرسشها جواب قطعی ندارد. این عالمی که ما در آن زندگی میکنیم همین است که هست، تا بوده چنین بوده و تا هست چنین است! این گرایشی است که اصلاً وارد مباحث الهی و خداشناسی و حکمتهای آفرینش و این مطالب نمیشود. این افراد، تدبیر حکیمانه ای را بر عالَم حاکم نمی دانند. طبعاً ما هم این گرایش را به کلی کنار میگذاریم و میگوییم: آن موضوع نظری که ما به دنبال آن هستیم برای کسانی مطرح میشود که قائل به آفریدگار حکیم باشند. چنین کسانی بهراحتی میپذیرند که آفرینشِ خوبیهای این عالم از روی حکمت و مصلحت بوده، و صفات حُسنای الهی باعث این شده که اینها را خلق کند، اما به شرور که میرسیم کار، دشوار میشود.
نگاه ثنوی در مسئله خیر و شرّ
به همین جهت از دورانهای باستان کسانی قائل به ثنویت شدند و گفتند: این عالم دو مبداً دارد: مبدأ خیر، و مبدأ شرّ. بعضیها این دو مبدأ را در عرض هم قائل بودند که می توانیم آن را ثنویت عرضی بنامیم، چنانکه به بعضی از حکمای قدیم چنین گرایشی نسبت داده شده که قائل به دو مبدأ مستقل از هم (یکی منشأ خیرات، و دیگری منشأ شرور) بودهاند، آن یکی ذاتش اقتضای خیر دارد و مبدأ همه خیرات عالم است، و آن دیگری ذاتش اقتضای شرّ دارد و مبدأ همه شرور عالم است. این یک گرایش بوده است.
کسان دیگری قائل شدند که خدا (اهورا مزدا) همه چیز را آفرید و از جمله آنها اهریمن بود که مبدأ شرور عالم شد؛ این شرور از اهریمن است و انتساب آن به خدای آفریدگاه بهواسطه اهریمن است؛ چون او خالق اهریمن است، خالق کارهای او هم حساب میشود، نام این ثنویت را ثنویت طولی می گذاریم. چه بسا این افراد بگویند که خدا از آفرینش اهریمن و افعال او خشنود نباشد، چیزی شبیه آنچه در تورات آمده که خدا بعد از آفریدن آدم و حواء و خوردن ایشان از درخت ممنوعه، از خلقت آنها پشیمان شد!
اقتضای نگاه توحیدی در مسئله
اما آنچه مستقیماً با اعتقادات توحیدی و ادیان الهی و بهخصوص دین اسلام ارتباط پیدا میکند این است که ما قائل باشیم به اینکه کل هستی یک آفریدگار دارد و او واجد همه کمالات و صفات خیر است و هیچ نقصی و شرّی در وجودش نیست، همه چیز آفریده اوست و او همه چیز را براساس حکمت و مصلحت آفریده است.
یک پرسش مهم در مسئله شرور
بعد از طرح اجمالی دیدگاه توحیدی در این مسئله، سؤال مهمی در اینجا مطرح میشود و آن این است که: «شرور را خداوند برای چه خلق کرده است؟ ». به تعبیر دیگر، از نظر عقلی چگونه میتوان توجیه کرد که خدای حکیمی که هیچ صفت زشتی ندارد، هیچ عامل شرّی در وجودش نیست، خیر محض است و جز خیر چیزی را نمیخواهد، این شرور را بیافریند؟
پاسخ مشهور فلسفی به این پرسش
بحثهای بسیار عمیق و طولانی در طول دورههای مختلف تاریخ اسلام در بین اندیشمندان واقع شده و مشهورترین پاسخ فلسفی این است که این شرور در واقع امور عدمی هستند و در حقیقت، عنوان «خلق» و «ایجاد» و «صدور» و مانند آنها بر آنها صدق نمیکند.
عدم کفایت پاسخ مزبور برای حلّ مسئله
این تحلیل، هر چند اشکال دقیق فلسفی مربوط به مناسبات علت و معلول را برطرف میکند (یعنی این اشکال را که چگونه از علتی که خیر محض است، معلولی صادر می شود که شرّ است؟)، این سؤال همچنان باقی میماند که چرا عالَم بهگونهای خلق نشده که این امور عدمی از آنها انتزاع نشود؟ آتشی که میسوزاند، بیماری ای که انسان را از پا در میآورد، مانند بیماری سرطان یا بیماری کرونا، و امثال اینها، اموری وجودی هستند، هرچند با تحلیل عمیقی بگوییم که حیثیت شرّ بودن آنها به عدم بر میگردد. بالاخره این سؤال مطرح میشود که چرا خدای حکیم و مهربان، این امور زیانبار را خلق کرده است؟
همچنین همة مسلمانها بلکه اهالی همه ادیان معتقدند که در عالم ابدی، دو سرا هست؛ یک سرای بهشت است که هیچ شرّی در آن نیست، و دیگری سرای جهنّم که هیچ خیری در آن نیست. سؤال میشود که اگر خدای متعال جهنّم را خلق نمیکرد چه میشد؟
تقسیم شرور به شرور دنیوی و اخروی
در پاسخ به این گونه سؤالات میتوان گفت: این مخلوقهایی که ما آنها را شرّ مینامیم به دو دسته قابل تقسیم هستند: یک دسته شروری که در این عالم تحقق پیدا میکند. یک دسته شروری که مربوط به عالم ابدی است، و در واقع، بازتاب اعمال ناشایست انسان در دنیاست.
تقسیم شرور دنیوی به شروراولیه و ثانویه
شرور این عالم، به نوبه خود، به دو دسته تقسیم میشوند: یک دسته شروری است که بدون دخالت انسان یا موجود مختار دیگری پدید آمده است، و برای اینکه اصطلاحی داشته باشیم میگوییم «شرور ابتدایی» و دسته دیگر، شروری است که جنبه ثانوی یا عکسالعملی دارد؛ یعنی موجودی کاری را انجام میدهد و در اثر آن، شرّی تحقق پیدا میکند، چنانکه انسانی گناه میکند و به آثار سوء آن گناه مبتلا میشود. اینها را میگوییم شرور ثانوی یا عکس العملی.
نسبی بودن شرور دنیوی
دربارة شرور دنیوی بحثهایی انجام گرفته مبنی بر اینکه شرّیّت اینها نسبی است؛ مثلاً آتش کاغذ را میسوزاند، ولی باعث میشود که غذا پخته شود و باعث میشود که هوا گرم شود و جلو سرمازدگی و بیماریهای ناشی از آن را بگیرد. پس این شرور نسبی است، یعنی برای بعضی چیزها خیر است و برای بعضی چیزها شر است.
آنچه محل بحث است و بیشتر شبهات در اطراف آن دور میزند، این است که شروری که موجب درد و رنج و ناراحتی و بیخوابی و گرفتاریها میشود، اصلاً چرا خدای متعال اینها را در این عالم خلق کرده است؟
لزوم توجه به فلسفه آفرینش انسان در دنیا
پاسخ این سؤال هنگامی روشن میشود که ما بفهمیم اصلاً خداوند حکیم، چرا آدمیزاد را در این عالم خلق کرده است؟ توضیح آنکه: خدای متعال بعد از اینکه همه عوالم را آفرید، از عوالم علوی، فرشتگان مقرب و «عالین»، تا فرشتگان متوسط و مربوط به عالم برزخ و مثال، تا فرشتگانی که مربوط به این عالَم بودند، از آنجا که همه اینها ظرفیت خاص داشتند: «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ» خداوند به حسب ظرفیت آنها، فیضی به آنها مرحمت کرد: «بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ * لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ». خاصیت ملائکه این است که توان محدودی برای یک کار خاص یا کارهای خاصی دارند: «مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا یَرْکَعُونَ وَ رُکُوعٌ لَا یَنْتَصِبُونَ» هیچ وقت به فکر گناه و تخلف هم نمیافتند.
باقی ماند جای موجودی که بتواند از راه اختیار خودش عالیترین مرتبه فیوضات الهی را دریافت کند. این بود که خدای متعال به فرشتگان فرمود «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً» چنین موجودی آنقدر میتواند تکامل یابد که جانشین خدا شود و رفتارهای خدایی از او ظهور پیدا کند و به بالاترین کمالات وجودی (غیر از کمالاتی که مخصوص حق تعالی و واجب الوجود است) نائل شود و انسان هنگامی لیاقت این فیض را پیدا میکند که مسیر خودش را با انتخاب تعیین کند.
لزوم آفرینش دنیا با این اقتضائات، برای شکل گیری انتخاب های عالی انسان و رسیدن وی به کمال
خب، برای اینکه چنین موجود انتخابگری بهوجود بیاید و بتواند به مراتب مختلفی از تکامل برسد، و در عرصههای مختلفی به کمال اختیاری برسد و به یک تعبیر «مظهر اختیار الهی» شود، باید در عالمی آفریده شود که طبیعت آن اقتضاء تغییرات مختلف داشته باشد. برای تحقق انتخاب باید دو راه وجود داشته باشد: یکی راه صعود، و دیگری راه سقوط، یکی خیر و دیگری شرّ، یکی مطلوب و دیگری نامطلوب، تا زمینهای برای امتحان و انتخاب آگاهانه فراهم شود. پس خدای متعال این عالم را خلق کرده برای اینکه موطن تغییرات گوناگون باشد و این تغییرات بتواند زمینهها را برای انتخابهای بسیار پیچیده و مختلف در عرصههای متفاوت فراهم کند، تا آن انتخاب مطلوب تحقق پیدا کند و انسان از این طریق، لایق عالیترین فیض الهی گردد و از فرشتگان نیز بالاتر رود، و لذا هنگامی که ملائکه گفتند: «أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ»، خداوند فرمود:«إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ»؛ یعنی شما نمیدانید که چرا این موجود میتواند خلیفه شود، اما شما نمیتوانید خلیفه شوید و ظرفیت آن را ندارید.
بنابراین، میتوان گفت که عامترین حکمت وجود شرور، نقایص، آفات و بلاها در این عالَم، آن است که زمینه انتخاب را برای انسانها فراهم کند، تا بتوانند با انتخاب صحیح خودشان، طرف خیر را انتخاب نموده و لیاقت و استحقاق دریافت عالیترین کمال وجودی و فیض الهی را پیدا کنند.
مقصود بالعرض بودن شرور
نتیجه این سخن آن است که وجود شرور، مقصود بالذات نیست بلکه مقصود بالعرض است؛ یعنی برای این استکه زمینه انتخاب فراهم شود تا موجودی که ظرفیت ممتازی دارد، بتواند با اختیار و انتخاب خودش، لیاقت دریافت عالیترین فیض الهی را پیدا کند. به تعبیر دیگر، پاسخ این سوال که چرا خداوند حکیم این شرور را آفریده است، آن است که این شرور مانند دردها، رنجها، غصهها، فراقها، عذابها، شکنجهها و ... مقدمه و وسیله ای هستند برای اینکه انسانهایی بتوانند انتخاب صحیح داشته باشند و به عالیترین فیوضات الهی نائل شوند، حصول آن کمالات انسانی مقصود بالذات است و تحقق این شرور، مقصود بالعرض.
نقل سخن برخی از حکما و نقد آن
در اینجا بیمناسبت نیست اشاره کنیم به سخنی که از بعضی از حکما نقل شده، و آن این است که گفتهاند هر چند وجود شرور در این عالم فی الجمله حکمتهایی دارد، نهایتاً باید تعداد خیرها بر شرور بچربد و نباید شرّ غالب شود. ولی ظاهراً این جواب هم جواب کاملی نیست، برای اینکه فقط ملاک غلبه، غلبه کمّی نیست، زیرا اگر انسانی پیدا شود که لیاقت پیدا کند که به انتخاب خودش عالیترین فیض وجود را دریافت کند، به همه عالم میارزد و جا دارد همه آنها فدا شوند برای اینکه یک چنین انسانی پیدا شود؛ مثل وجود مقدس پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم. لزومی ندارد که تعدادش زیاد باشد. به هر حال این هم بین پرانتز بود که بعضیها شرط کردهاند که خیر باید غالب بر شر باشد یعنی غلبه کمّی داشته باشد، ولی ظاهراً برهانی ندارد.
توصیه های امام رضا (ع) برای روزهای پایانی ماه شعبان
روایتی از عبدالسلام ابن صالحی معروف (ابَوُالصّلت هَروی) نقل شده که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا(ع) رسیدند و حضرت نیز سفارش هایی به او داشتند که متن این روایت بدین شرح است:
«عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا (ع) فِی آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ لِی:
یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَی أَکْثَرُهُ وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْهُ فَتَدَارَکْ فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ تَقْصِیرَکَ فِیمَا مَضَی مِنْهُ وَ عَلَیْکَ بِالْإِقْبَالِ عَلَی مَا یَعْنِیکَ وَ تَرْکِ مَا لَا یَعْنِیکَ وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ تُبْ إِلَی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ لِیُقْبِلَ شَهْرُ اللَّهِ إِلَیْکَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِی عُنُقِکَ إِلَّا أَدَّیْتَهَا وَ لَا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَی مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَهُ وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَکِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی سِرِّ أَمْرِکَ وَ عَلَانِیَتِکَ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً وَ أَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یُعْتِقُ فِی هَذَا الشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ النَّارِ لِحُرْمَةِ شَهْرِ رَمَضَان».
ابَوُالصّلت هَروی روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (ع) رفتم. حضرت فرمود:
ای ابوالصَّلْت! بیشتر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است، پس جبران کن کوتاهیهایی را که در ایّام گذشته این ماه کردی، در آن چه از این ماه مانده است.
بر تو باد به انجام آنچه به حال تو مفید است، دعا، استغفار و تلاوت قرآن را افزون کن و به سوی خدا از گناهان خود توبه کن تا وقتی ماه مبارک فرا رسید، خود را برای خدا خالص کرده باشی.
امانتی بر گردن خود باقی مگذار مگر آنکه آن را ادا کنی و نیز در دلت کینه هیچ مؤمنی نباشد مگر اینکه آن را از دل بیرون کنی.
تقوای الهی را پیشه کن و در پنهان و آشکار امور خود بر خدا توکل کن زیرا هرکه بر خدا توکّل کند خدا او را بس است. و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را: «اللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضی مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِیَ مِنْهُ؛ (خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیدهای در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان».
به درستی که حقّ تعالی در این ماه، بنده های بسیاری را از آتش جهنّم به حرمت ماه مبارک رمضان آزاد می گرداند.
منبع: عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 51
* روزه روزهای پایانی ماه شعبان
همچنین صدوق (ره) از امام صادق(ع) روایت نموده است که هر کس سه روزه آخر شعبان را روزه بگیرد و به ماه رمضان متصل کند، خداوند روزه دو ماه پی در پی را برای او می نویسد.
اقدامی که تلآویو را نگران کرد؛ توان حزبالله در ایجاد معادله وحشت با رژیم اسرائیل
ساعاتی بعد از فخرفروشی رسانههای رژیم صهیونیستی به هدف قرار دادن یک خودروی غیرنظامی در نزدیکی مرز سوریه و لبنان و سناریوپردازی در مورد آن، ارتش رژیم اشغالگر به این رسانهها خبر داد سه شکاف در فنسهای حایل بین لبنان و فلسطین اشغالی کشف کرده است.
پایگاه اطلاعرسانی معاریو در گزارشی در این رابطه خبر داد این امر باعث شد تا ارتش در طول شب شنبه اقدام به شلیک گلولههای منور در طول این خط کند.
تال لیو رام، تحلیلگر نظامی این روزنامه عبریزبان به نقل از فرماندهان ارشد رژیم صهیونیستی این اقدام را بسیار خطرناک توصیف و ادعا کرد تلآویو دولت لبنان را مسئول این کار میداند.
در این حال و در شرایطی که حزبالله لبنان چه در قبال تهاجم صورتگرفته در مرز سوریه و لبنان علیه خودروی منتسب به این حزب و چه در مورد تخریب صورتگرفته در فنسهای حایل چه موضعی اتخاذ کرده تحلیلگران صهیونیست به تجزیه و تحلیل این حادثه میپردازند اما متفق القول تأکید دارند که این اقدام پیام خاص خود را برای رژیم صهیونیستی ارسال کرده است.
یونی بن مناخیم تحلیلگر و استاد دانشگاههای صهیونیستی این حادثه را بازی پیچیده حزبالله علیه رژیم صهیونیستی توصیف و ادعا میکند گرچه حزبالله در مقابل این اقدام سکوت اختیار کرده اما پیام خود را در مورد نحوه واکنش به هدف قرار گرفتن عواملش برای تلآویو ارسال کرده است.
الیور لوی کارشناس امور فلسطین و تحلیلگر روزنامه یدیعوت آحارانوت هم در رشته توئیتهایی در این رابطه نوشت: معادله وحشتی که حزبالله با اسرائیل ایجاد کرده شگفتانگیز است... حزبالله توانمندی خود را در شکستن موانع حایل مرزی به رخ کشید و با ایجاد 3 شکاف در آن بدون آن که ورود و رخنهای انجام دهد این توانمندی را نشان داد.
بهاعتقاد لوی با وجود شیوع کرونا محور مقاومت همچنان فعال است و همچنان بر توانمندی خود میافزاید امری که باعث میشود نگرانیها از مشغول شدن ارتش صهیونیستی به مبارزه با کرونا و غافل شدن از مقابله با آنها را بیشتر کند.
تحلیلگر روزنامه یدیعوت آحارانوت تأکید میکند، مسئله فقط به عرض اندام و به رخ کشیدن توانمندی ختم نمیشود بلکه باید این را هم پذیرفت که حزبالله با وجود تخریب تونلهای تهاجمیاش (بهفرض اینکه واقعاً تمام آنها را یافته و تخریب کرده باشیم) ثابت میکند که میتواند موانع مرزی را آن هم در چند نقطه شکسته و از این طریق دهها و شاید صدها نیروی مسلح را در زمان مناسب و طلایی به داخل مرزها منتقل کند و بهطور خلاصه منطقه الجلیل را به تصرف خویش در آورد.
حال اگر تصور کنیم حزبالله برنامه تونلهایش را هم متوقف نکرده باشد، شاید هم حفر تونلها تا منطقه مرزی رسیده و در این مرحله متوقف شده است، آیا ارتش اسرائیل جرئت حمله به تونلهایی که در داخل خاک لبنان حفر شده است، آن هم در سایه خطر وقوع جنگ را دارد؟
تاثیرگذاری اختلافات سیاسی بر نظر آمریکاییها درخصوص محدودیتهای مقابله با کرونا
"لورا هرد میگوید شبها بهتر میخوابد چون گرچن ویتمر، فرماندار ایالت محل زندگیاش یعنی میشیگان اقدام به اعمال سختگیرانهترین تدابیر ممکن برای در خانه نگه داشتن مردم در راستای مبارزه با شیوع کروناویروس کرده است اما اقدامات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در این راستا ماجرای دیگری دارد."
به گزارش ایسنا، خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس در گزارشی درباره نگرانی کارشناسان از تاثیرگذاری اختلافات سیاسی بر نظر آمریکایی درخصوص محدودیتهای مقابله با کرونا نوشته است: لورا هرد ۳۶ ساله، اهل شهر تراورسسیتی ایالت میشیگان که برای یک پایگاه خبری زیستمحیطی کار میکند اظهار میدارد، هدف ترامپ این است که هرچه زودتر اقتصاد را به روال قبل برگرداند تا شانساش را برای پیروزی در انتخابات ماه نوامبر آینده افزایش دهد اما این رئیسجمهور آمریکا در عین حال نمیخواهد به نظرات کارشناسان درباره آنکه تدابیرش واقعاً چه معنی خواهند داشت، گوش دهد.
این نگاه منفی به تمایل ترامپ برای آن که هرچه زودتر آمریکا را به روال عادی برگرداند مسالهای نامعمول به ویژه در میان دیگر حامیان دموکراتها و همچنین بسیاری از مستقلها نیست.
این نگرشها نگرانی کارشناسان حوزه سلامت عمومی را از این بابت که رای دهندگان بر مبنای دیدگاههای حزبی تصمیم به پیروی از توصیهها و درخواستهای سیاستگذاران در قبال سلامت عمومی بگیرند، افزایش داده است به ویژه حالا که مناطق مختلف در آمریکا در حال بررسی کاستن از محدودیتهای اعمال شده به جهت مقابله با شیوع کرونا در راستای بازگشت مجدد به زندگی عادی هستند. این روند به صورت بالقوه خطرناک است.
مایکل لیاویت، فرماندار سابق جمهوریخواه ایالت یوتا که در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش وزیر بهداشت آمریکا بود، اظهار کرد: من مطمئن نیستم که این روند یک روند حزبی یا ایدئولوژیک باشد اما به وضوح یک انشقاق و شکاف وجود دارد. من فکر میکنم که این به وضوح فیلتری خواهد بود که از طریق آن مردم توصیههای مقامها را میپذیرند.
ترامپ اخیرا از ایالتهای آمریکا خواسته تا تاریخ اول مه محدودیتهای مربوط به مقابله با کرونا را کاهش دهند و به شکلی نادرست مدعی "اختیار کامل" خودش برای صدور حکم درخصوص چگونگی اجرای این روند شده است. با این حال او روز پنجشنبه عقبنشینی کرد چرا که کاخ سفید یکسری خط مشیهای مبهم را برای بازگشت تدریجی به زندگی عادی و باز شدن اقتصاد در آمریکا به نحوی که عمدتاً تصمیمهای نهایی در این زمینه را به ایالتها واگذار کرده، صادر کرد.
تعداد زیادی از فرمانداران آمریکا که عمدتاً دموکرات بودهاند مدتهاست صراحتاً تأکید کردهاند که خودشان برای کاستن از محدودیتهای اعمال شده بر خانوادهها، اصناف و همچنین مسافران اقدام خواهند کرد. چنانچه اختلافات میان ترامپ و مقامات مسئول ایالتی و محلی ادامه یابد و در ادامه مردم تحت تاثیر این روند، صرفاً برپایه گرایشهای سیاسی اقداماتشان را تنظیم کنند، به گفته مقامهای کارشناس، این میتواند به شکل خطرناکی مسیر بازیابی وضعیت عادی را پیچیده سازد.
جورج بنجامین، مدیر اجرایی انجمن سلامت عمومی آمریکا که نماینده سازمانها و کارشناسهای این حوزه است، میگوید: در این وضعیتی که شما یک چنین سردرگمی را به وجود میآورید و از آنجا که مردم نخواهند دانست که دقیقاً باید چه کار کنند شما موجب میشوید که افراد بیشتری بیمار شوند و خطر مرگ تعداد بیشتری از مردم افزایش یابد. شما دارید کاری میکنید که مردم به شکل گزینشی توصیههایی که صرفاً همراستا با ایدئولوژیهای خودشان باشد را تبعیت کنند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس اخیرا مصاحبههایی را در سراسر آمریکا انجام داد که نشان داد، رای دهندگان رویکردشان در قبال شیوع ویروس کرونا را بر اساس نظر شخصی خودشان تنظیم میکنند و نظر مساعدی نسبت به توصیههای رهبران احزاب دیگر ندارند. تعداد زیادی نیز نسبت به نظرات مقامهای ارشد حوزه بهداشت و سلامت عمومی در دولت آمریکا مثل دکتر آنتونی فائوچی و دکتر دبورا برکس که همواره در کنفرانسهای خبری ترامپ درباره کرونا حضور مییابند اظهار اطمینان کردهاند.
فائوچی، کارشناس ارشد دولت در حوزه بیماریهای عفونی و برکس هماهنگ کننده کمیته ضربت ویژه کاخ سفید برای کروناویروس است.
تد هیل، یک حسابدار بازنشسته و حامی جمهوریخواهان در شهر اشویل آمریکا از ترامپ تحسین کرده و گفت، محدودیتهایی که مقامهای محلی اعمال کردهاند بیش از حد افراطی بودهاند. او خاطرنشان کرد: خدای من در این وضعیت اگر شما بدون داشتن یک ماسک وارد یک سوپرمارکت شوید جوری به شما نگاه میکنند انگار که شما دو تا سر دارید! او میگوید: ترامپ دور و بر خود را با افرادی خوب احاطه کرده و نتایج خوب به دست میآورد.
در عین حال نیکی والدرون، اهل شهر والِهو ایالت کالیفرنیا نیز گفت، خوشحال است که گاوین نیوسام، فرماندار دموکرات این حوزه خیلی زود فرمانهای مربوط به در خانه نگه داشتن مردم را صادر کرد. با این حال او نگران دوستان و آن دسته از اعضای خانوادهاش که ساکن مناطق عمدتاً حامی ترامپ هستند بوده و معتقد است مشاورانی مثل فائوچی و برکس به دنبال این هستند که ترامپ را خشمگین نکنند.
والدرون خاطرنشان کرد: من احساس نمیکنم که مابقی اعضای دولت فدرال ما لزوما ارزیابیهایشان را بر مبنای علوم قرار داده باشند.
دیوید بار ۵۳ ساله به گفته خودش معمولاً به جمهوریخواهان رای میدهد، گفت، محدودیتهای اعمال شده از سوی ویتمر در حال آسیب وارد کردن به اصنافی مثل زمینهای گلف بوده در حالی که این اصناف به گفته او میتوانند با امنیت به کارشان ادامه دهند. "بار" که برای یک گروه از ایستگاههای رادیویی در شمال میشیگان کار میکند، اظهار کرد: ما برای آغاز روند بازگشایی مجدد اقتصاد نیاز به یک ماه زمان نداریم. او گفت که اعتبار ویتمر و اقداماتش را میتوان زیر سوال برد.
اخیراً گروههایی از حامیان ترامپ در کنار حامیان حق آزادی خرید و فروش سلاح و حامیان ایدئولوژی راست گرایانه در مرکز چند ایالت آمریکا در مقابل ساختمانهای محل کار فرمانداران و پارلمانهای ایالتی تظاهرات برگزار کردند. این نیز به نوبه خود نشان میدهد که چطور دیدگاههای سیاسی مردم به نظراتشان درباره محدودیتهای اعمال شده از سوی ایالات جهت میدهد.
بعد از اینکه ویتمر تدابیر در خانه نگه داشتن مردم در ایالتش را تا پایان آوریل تمدید کرد، یکی از بزرگترین این تظاهراتها با حضور هزاران تن روز چهارشنبه در شهر لنسینگ مرکز ایالت میشیگان برپا شد.
در حالی که آمریکا به موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و کنگرهای خود در ماه نوامبر نزدیک میشود، این سوال که رای دهندگان از توصیههای چه کسی پیروی کنند و اینکه تصمیمات عاقلانه یا فاجعهبار بگیرند، حساسیتهای سیاسی عمدهای را در بر خواهد داشت.
ابلاغ سلام و محبت رهبر انقلاب به کارکنان ارتش
به نقل از روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی ایران رییس دفتر فرماندهی معظم کل قوا، دقایقی پیش در تماس تلفنی با امیر سرلشکر موسوی، سلام و محبت حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهیکل قوا (مد ظله العالی) را به فرماندهکل ارتش و آحاد فرماندهان، کارکنان و خانوادههای ارتش ابلاغ کرد.
سردار سرتیپ بسیجی محمد شیرازی رییس دفتر فرماندهی معظم کل قوا، طی تماس تلفنی با امیر سرلشکر موسوی فرماندهکل ارتش گفت: فرمانده معظم کل قوا فرمودند "سلام من را به همه کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران برسانید."
سردار شیرازی در این ارتباط تلفنی خواستار ابلاغ سلام محبتآمیز رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز ارتش جمهوری اسلامی ایران و بزرگداشت حماسهآفرینیهای نیروی زمینی به آحاد کارکنان، فرماندهان و خانواده بزرگ ارتش شد.