emamian

emamian

دوستان واقعی اهل بیت (علیهم السلام)

 

یا عبدَاللّه لَقَدْ نَصَبَ اِبلیسُ حَبائِلَهُ فی دارِالغُرورِ فَما یَقْصُدُ فیها الاّ أولیاءَنا و لَقَدْ جَلَّتِ الاْخِرَةُ فی اَعْیُنِهِمْ حتّی ما یُریدونَ بها بَدَلا. ثمّ قال آه آه علی قُلُوب حُشِیَتْ نوراً و اِنَّما کانَتِ الدُّنیا عِنْدَهُم بِمَنْزَلَةِ الشُّجاعِ الاَْرْقَم و العَدُوِّ الاعْجَم اَنِسوا باللّهِ و اسْتَوحَشوا ممّا بِهِ اسْتَأْنَسَ المُتْرَفونَ اولئک اولیائی حقّاً و بِهِمْ تُکْشَفُ کُلّ فتنة وَ تُرْفَعُ کُلُّ بلیّة.(۲)

 

تقرّب به خدا، گرایش فطری انسان

 

یکی از گرایش‌های فطری انسان، بلکه بالاترین و عمیق ترین گرایش فطری او، رسیدن به کمالات معنوی و اوج گرفتن روحش در فضای ملکوت است.

انسان فطرتاً گمشده‌ای دارد که در پی آن است، گویی می‌خواهد مانند پرنده‌ای در فضای ملکوت اوج بگیرد و بالا رود. انسان می‌خواهد به کمالات بیش تری دست پیدا کند، به مقامات عالی تری برسد و علم حضوری ناآگاهانه اش به خدا، به علم حصولی و حضوری آگاهانه تبدیل شود. به عبارت ساده تر، می‌خواهد معرفتش بیش تر شود و گمشده اش را بیابد.

گمشده انسان، قرب به خدا است؛ به همین دلیل، همیشه در طول تاریخ، اقوام گوناگون به دنبال راه‌هایی برای رسیدن به کمالات معنوی بوده‌اند و نام آن را هم عرفان گذاشته اند.

این گرایش عرفانی در عمق فطرت همه انسان‌ها وجود دارد، اما بالاترین مرتبه آن نزد انبیا و اولیای خد(علیهم السلام) ، به خصوص وجود مقدّس پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و پس از ایشان، ائمه اطهار(علیهم السلام) است. هرکس از آنها بهتر پیروی نماید و به دستوراتشان بیش تر عمل کند، در یافتن این گمشده موفق تر است. اما راه‌ها و مسلک‌های دیگر، هر کدام کمابیش انحرافات و اشتباهاتی دارند که گاهی به خطرهای بزرگی هم منجر می‌شود.

 

به هر حال، در نهاد ما گرایشی عمیق به خدا، شناخت و قرب او وجود دارد که هرگاه شفاف شود و درست به آن توجه پیدا کنیم، متوجه می‌شویم که به دنبال چه هستیم. اما هرگاه در پرده‌های ابهام، لایه‌های هوا و هوس و ابرهای گرایش به ماده مخفی باشد، به اشتباه تصور می‌کنیم به دنبال خواسته‌های مادی و دنیوی می‌گردیم.

این نیاز، فطری است و اصولا هدف از خلقت انسان همین کمال نهایی و قرب خداوند است. نزول وحی، کتب آسمانی و شرایع الهی نیز برای زمینه سازی این سیر و حرکت انسانی بوده و همه انبی(علیهم السلام) آمده‌اند تا راه را برای این تکامل معنوی انسان هموار سازند.

 

امام راحل(رحمه الله) در اوج مسایل سیاسی و اجتماعی مطرح در کشور و در اوج جنگ، بیش تر اوقات، در سخنرانی هایشان به این نکته اشاره می‌کردند که درست است اسلام برای برقراری عدالت اجتماعی آمده، انبی(علیهم السلام) آمده‌اند تا احکام الهی را در جامعه پیاده کنند و حکومت خدایی برقرار شود، اما همه اینها مقدمه است برای هدفی والاتر و آن معرفت خدا است. این نیاز، فطری ما است و کمال نهایی ما در ارتباط با آن تعریف می‌شود. اسلام نیز برای رسیدن به همین هدف، مردم را دعوت می‌کند. پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) به برخی از دوستان و یاران خود، که لیاقت و استعداد بیش تری داشتند، این مطلب را صریحاً متذکّر می‌شدند.

 

پیروی از اهل بیت(علیهم السلام) ، راه رسیدن به عرفان حقیقی

 

هرچه شیئی نفیس تر و باارزش تر باشد، دشمن بیش تری دارد. هر قدر کالایی گران بهاتر باشد، نوع تقلّبی و غیر واقعی آن بیش تر ساخته می‌شود؛ مثلاً، الماس چون سنگی قیمتی است، زیاد سعی می‌کنند تا سنگ‌های دیگری را مانند آن درست کنند و به جای الماس بفروشند. این مسأله به دلیل کمیاب بودن کالای اصلی از یک سو و ارزش مند بودن آن از سوی دیگر است.

عرفان و سیر و سلوک واقعی راهی است دشوار و صعب الوصول که پیمودن آن نیاز به اخلاص کامل، استقامت و پشتکار دارد. گذشته از این، هرکس به قدر همت و ظرفیت خویش می‌تواند مراحلی از آن را بپیماید. ممکن است در میان میلیون‌ها انسان، تنها چند نفر انگشت شمار بتوانند به مراتب عالیه آن دست پیدا کنند.

به دلیل محبوبیت این کالا و پرمشتری بودنش، زیادند افرادی که نوع بدلی و تقلّبی آن را عرضه می‌کنند. متأسفانه امروز بازار عرفان‌های تقلّبی در دنیا رواج زیادی دارد، و این خلاف انتظار نیست. اکنون در این میان، چه باید بکنیم تا این نیاز فطریمان را اشباع کنیم و در رسیدن به کمال نهایی خود کامیاب باشیم؟

 

به نظر ما تنها راه برای رسیدن به این مهم شناخت هرچه بهتر و بیش تر اهل بیت(علیهم السلام) و مکتب و روش آنان و محک زدن سایر چیزها با آن است. هر معرفتی که عرضه می‌شود و هر دستورالعملی که ارایه می‌گردد، باید با معارف و دستورات آنان بسنجیم؛ اگر متناسب با آنها بود حقیقی است، وگرنه بدلی و از نوع غیر واقعی است. با این محک، می‌توانیم بفهمیم در میان روش‌هایی که برای سیر و سلوک و تکامل انسان عرضه می‌شود، کدام یک سالم تر و مفیدتر است.

 

یکی از روایاتی که در این زمینه وجود دارد، وصیت امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحاب خاصّشان به نام عبداللّه بن جندب است که مقامات والایی در معنویات و معارف داشته است.

در این وصیت، حضرت ابتدا هشدار می‌دهند و متذکر می‌شوند، کسانی که در مسیر صحیحی قرار می‌گیرند و می‌خواهند راه درست خداشناسی را طی کنند، باید توجّه داشته باشند که خطرات بسیاری در پیش رویشان وجود دارد.

طرح این نکته از سوی امام صادق(علیه السلام) در ابتدای این روایت برای توجه دادن به این نکته است که گرچه بحمداللّه، خداوند ایمان به خود را در دل ما قرار داده و ما در میان تمام ادیان آسمانی، کامل ترین آنها، یعنی اسلام را پذیرفته ایم؛ هم چنین در میان مذاهب منسوب به اسلام نیز مذهب اهل بیت(علیهم السلام) را انتخاب کرده ایم و ظاهراً راه خود را یافته ایم و هیچ مشکلی نداریم، اما از یک نکته نباید غفلت کنیم.

 

بزرگ ترین خطر تهدیدکننده سالک

 

راحت طلبی و تنبلی همیشه در انسان وجود دارد. همین موجب می‌شود انسان وقتی به جایی می‌رسد تصور کند دیگر مشکلی ندارد و کار تمام است، در حالی که اگر خوب بیندیشد، می‌بینید که تازه اول مشکل است.

هر قدر انسان در نردبان تکامل بالاتر می‌رود، سقوطش خطرناک تر می‌شود. کوه بزرگی را تصور کنید که عده‌ای قصد دارند به قلّه آن صعود کنند. کسانی که در دامن کوه سیر می‌کنند، خطر چندانی تهدیدشان نمی‌کند. آنها که کمی بالاترند، اگر بلغزند، ممکن است فقط یکی دو متر سقوط کنند، ولی بالاخره جان سالم به در می‌برند. اما آنها که تا نزدیکی قلّه بالا رفته اند، اگر سقوط کنند، به هیچ وجه نجات نخواهند یافت.

 

وضعیت ما در مسیر تکامل نیز به همین ترتیب است. درست است که بسیاری از مراحل کمال را طی کرده ایم و راه درازی را پیموده ایم، و اگر ادامه دهیم به مقصد می‌رسیم، ولی در چنین مرحله‌ای اگر در بین راه سقوط کنیم، خطر هلاکتمان قطعی است.

 

شیطان دشمن بزرگ انسان است. او سوگند خورده که فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (۳) سوگند به عزّت و جلالت، همه انسان‌ها را گمراه خواهم ساخت.

سعی و تلاش او بر این است که انسان‌ها را از مسیر حق منحرف کند. هر قدر انسان در راه صحیح پیش تر برود، شیطان بیش تر تلاش می‌کند تا او را منحرف سازد. شیطان با کسانی که از ابتدا قدم در این راه نگذاشته اند، کاری ندارد. آنها خودشان منحرف هستند؛ لازم نیست شیطان آنها را منحرف کند.

به محض آن که کسی یک قدم در راه صحیح برمی‌دارد، شیطان متوجه او می‌شود و سعی می‌کند تا از همان ابتدا او را منحرف نماید. اگر دو قدم به پیش رفت، تلاش شیطان مضاعف می‌شود. هر قدر در این راه جلوتر برود، شیطان سعی بیش تری برای گمراهی او می‌نماید.

 

بنابراین ما که راه حق را شناخته ایم و در بین ادیان و مذاهب، صحیح ترین آنها را انتخاب کرده ایم، شیطان دشمنی بیش تری با ما دارد و نیروهایش را صرف می‌کند تا منحرفمان سازد. پس باید توجه داشته باشیم که دچار لغزش نشویم و در مبارزه با شیطان کاملا حواسمان را جمع کنیم.

به هدایت فعلی خودمان هم نباید مغرور باشیم؛ زیرا از عاقبت کار خود خبر نداریم. باید نسبت به آینده بیم ناک باشیم؛ چون شیطان تمام نیروهایش را برای گمراه ساختن ما صرف خواهد کرد. این اولین نکته‌ای است که در این حدیث بر آن تکیه شده است. البته چون مخاطب امام صادق (علیه السلام) یکی از یاران خاص آن حضرت بوده، نیازی نبوده به تفصیل این مطالب را ذکر کنند؛ فرموده اند: یا عبداللّهِ لَقَدْ نَصَبَ ابلیسُ حبائِلَهُ فی دارِ الغرورِ؛‌ ای عبداللّه، شیطان در این عالم فریب کاری، دام‌های خود را گسترده است. فما یَقْصُدُ فیها اِلاّ اولیاءَنا؛ از این کار هم هیچ مقصودی ندارد، جز آن که دوستان ما را به دام بیندازد. به عبارت دیگر، هدف اصلی شیطان به دام انداختن دوستان ما است.

 

ویژگی‌های دوستان اهل بیت(علیهم السلام)

 

الف) عظمت آخرت در آنان

سپس آن حضرت درباره دوستان خودشان توضیحاتی می‌دهند تا معلوم شود آنها که مقصود شیطان هستند، چه کسانی اند. صفاتی را برای آنان برمی‌شمارند. اولین صفت آنها این است که: و لَقَدْ جَلّتِ الاْخرةُ فی أَعْیُنِهِمْ حتّی مایُریدونَ بها بدلا؛ آخرت در نظرشان با عظمت است تا آن جا که حاضر نیستند آن را با چیزی معاوضه کنند.

اگر در جایی امر دایر شود بین چیزی دنیایی و اخروی، آن چنان آخرت در نظرشان بزرگ است که حاضر نیستند آن را با هیچ چیز دنیا عوض کنند.

 

ب) پرنور بودن دل آنها

آه، آه علی قلوب حُشِیَتْ نوراً؛ چقدر دل‌های آنان پر نور است! این که ما چقدر با این تعبیرات آشنا هستیم، بستگی دارد به این که چقدر با معارف اهل بیت(علیهم السلام) انس داشته باشیم.

باطن انسان، قلب و روح او، مانند ظرفی است، صندوقچه یا مخزنی است که چیزهای مختلفی در آن انباشته می‌شود. این مخزن پر از نیروهای متراکم است. همان‌طور که در محسوسات، می‌توان نیروهای متراکمی را در جایی ذخیره کرد، در معنویات هم می‌توان چنین کاری کرد.

در قلب انسان، نیروهای معنوی ذخیره می‌شود. همان‌گونه که در عالم محسوسات، نور بزرگ ترین و شناخته شده ترین مظهر نیرو است، در عالم معنویات هم نورانیتی معنوی وجود دارد که در دل انسان جا می‌گیرد و انباشته می‌گردد. این نور، موهبتی خدایی است. هر انسانی می‌تواند با کسب لیاقت هایی، قلب خود را آماده کند تا دلش پر از نور گردد. نشانه دل پر نور هم این است که توجهی به دنیا و زرق و برق آن ندارد، به لذت‌های مادی دل نمی‌بندد، فقط توجهش به مسایل معنوی و اخروی است. اما به عکس، کسانی که به زرق و برق دنیا چشم می‌دوزند و دنبال هوس‌های مادی اند، باطنشان ظلمانی است، چشمشان حقایق را نمی‌بیند و ارزش مسایل معنوی را درک نمی‌کنند. در نتیجه، گول ظاهر فریبنده آن را می‌خورند.

 

ج) اجتناب از دنیاگرایی

و إِنَّما کانَتِ الدُّنیا عِنْدَهُمْ بِمَنزَلَةِ الشَّجاعِ الاَْرْقِم دنیا نزد آنان (دوستان اهل بیت(علیهم السلام) ) هم چون ماری بسیار خطرناک است که منتظر فریفتن آنها است. برخی از مارها ـ که بسیار خطرناک هم هستند ـ گاهی در صحراها روی دم خود می‌ایستند تا سایر جانداران را فریب دهند. هرکه از دور آنها را ببیند تصور می‌کند شاخه خشک درختی است، اما وقتی به آنها نزدیک می‌شود، او را می‌بلعند. امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: دوستان ما دنیا را به صورت ماری فریبنده می‌بینند که در راهشان ایستاده و منتظر است تا آنها را فریب دهد.

همیشه این گونه به دنیا نگاه می‌کنند و مواظبند تا فریب آن را نخورند. و العدوِّ الاَْعْجَم؛ دنیا در نظر آنان همانند دشمنی بی منطق است که حرف حساب نمی‌فهمد؛ هرگاه بر انسان تسلط پیدا کند، به او رحم نمی‌کند.

 

د) انس با خدا

اَنِسُوا باللّهِ؛ انس اینان با خدا است؛ به خلاف دنیاپرستان که اصلا نمی‌توانند با خدا انس بگیرند و انسشان تنها با هوس‌های مادی است. دنیاپرستان اگر بخواهند مدتی در اتاقی تنها بمانند و دو رکعت نماز با حضور قلب بخوانند، گویی در زندان تاریک کشنده‌ای گرفتار آمده‌اند و می‌خواهند جانشان را بگیرند. اما اولیای خدا چنین نیستند؛ با این چیزها انس نمی‌گیرند.

آنان منتظرند تا از بیگانه‌ها کناره بگیرند و با محبوب اصلی خود ارتباط برقرار کنند. منتظر رسیدن وقت نمازند. منتظرند وقت نماز شب برسد تا در خلوت به عبادت بپردازند. آنان از چنین چیزهایی لذت می‌برند. حضور در خلوت، و راز و نیاز با او بزرگ ترین لذت آنها است. إِسْتَوْحَشُوا مِمّا بِهِ اسْتَأْنَسَ الْمُترَفونَ؛ از چیزهایی که مترفان و خوش گذران‌ها با آن انس دارند، وحشت می‌کنند.

اولئک اولیائی حقّاً؛ اینان همان دوستان واقعی من هستند؛ همان‌ها که شیطان به دنبالشان است و همّش را صرف فریب دادن آنها می‌کند. و بِهِمْ تُکْشَفُ کُلُّ فتنَة و تُرفَعُ کُلُّ بَلِیَّة؛ اینها همان کسانی‌اند که خداوند به واسطه ایشان هر فتنه‌ای را رفع می‌کند و هر بلایی را از جامعه برمی‌دارد.

 

منظور از «فتنه» در لسان قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) بیش تر فتنه‌های معنوی، اعتقادی و فکری است. انحرافات فکری و عقیدتی که در میان جامعه پیدا می‌شود، به وسیله چنین کسانی رفع می‌شود.

 

حاصل استفاده از این بخش از فرمایش امام صادق(علیه السلام) این است که راه صحیح معرفت خدا و قرب به او در پرتو ولایت اهل بیت(علیهم السلام) پیدا می‌شود.

اولین نشانه کسانی که دارای ولایت اهل بیت(علیهم السلام) هستند، بی اعتنایی به دنیا است. البته این با عمل نکردن به وظایف دنیوی تفاوت دارد.

فرق است بین دل بستن به دنیا با عمل کردن به وظایف دنیوی. دنیا محل انجام وظایف است. انسان باید ببیند هر لحظه چه وظیفه‌ای دارد و با تمام قوّت آن را انجام دهد، اما در عین حال به دنیا فریفته نگردد. کسانی که دارای ولایت واقعی اهل بیت(علیهم السلام) باشند، از دوستان آنها به حساب می‌آیند؛ دنیا در نظرشان کوچک و آخرت در نظرشان بزرگ است و انسشان در عبادت خدا است، به خلاف دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) که انس آنها با امور دنیوی و شیطانی است.

رهبر انقلاب اسلامی با تبریک انتخاب آقای شیاع السودانی به عنوان نخست‌وزیر عراق، وی را فردی مؤمن و توانا خواندند که قرارگرفتن او در رأس دولت عراق مایه خرسندی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عراق را برترین کشور عربی منطقه از لحاظ ثروت‌های طبیعی و انسانی و همچنین پیشینه فرهنگی و تاریخی و تمدنی دانستند و گفتند: متأسفانه با وجود چنین پیشینه‌ای، عراق هنوز نتوانسته است در جایگاه والا و واقعی خود قرار گیرد و امید می‌رود با حضور جنابعالی، عراق به پیشرفت و جایگاه واقعی خود دست یابد.

ایشان یکی از ضرورت‌های اساسی رسیدن عراق به جایگاه واقعی خود را، انسجام و وحدت مجموعه‌های داخل عراق برشمردند و افزودند: یکی دیگر از الزامات این پیشرفت، استفاده حداکثری از نیروهای جوان و پُر انگیزه عراق است.

رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: البته پیشرفت عراق دشمنانی دارد که شاید در ظاهر هم اظهار دشمنی نکنند اما دولتی همچون دولت شما را قبول ندارند و باید با تکیه بر مردم و نیروهای پرانگیزه و جوان که امتحان خود را در مقابله با خطر عظیم و مُهلک داعش پس دادند، در مقابل اراده دشمن، محکم بایستید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیشرفت عراق در عرصه‌های اقتصادی، خدماتی و حتی فضای مجازی و ارائه یک چهره موجّه از دولت به مردم عراق را منوط به استفاده از ظرفیت عظیم جوانان عراقی به عنوان لشکر واقعی حامی دولت دانستند و گفتند: دولت جدید عراق می‌تواند با چنین پشتوانه‌ای و با استفاده از منابع و امکانات خوب مالی که در این کشور وجود دارد، در عرصه‌های مختلف به ویژه خدمات‌رسانی به مردم، تحول جدی ایجاد کند.

ایشان با اشاره به سخنان نخست‌وزیر عراق مبنی بر اینکه طبق قانون اساسی به هیچ طرفی اجازه استفاده از خاک عراق برای برهم زدن امنیت ایران را نمی دهیم، گفتند: متأسفانه اکنون این اتفاق در برخی مناطق عراق روی می‌دهد و تنها راه‌حل آن این است که دولت مرکزی عراق اقتدار خود را به آن مناطق نیز گسترش دهد.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته دیدگاه ما درباره امنیت عراق این است که اگر هر طرفی قصد بر هم زدن امنیت عراق را داشته باشد، ما سینه خود را در مقابل او و برای حفاظت از عراق سپر خواهیم کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه «امنیت عراق، امنیت ایران است، همچنانکه امنیت ایران نیز در امنیت عراق تأثیرگذار است»، به مذاکرات امروز نخست وزیر عراق در تهران اشاره کردند و افزودند: در دوره‌های قبل هم مذاکرات و تفاهم‌های خوبی انجام شد اما کمتر به مرحله عمل رسیدند بنابراین باید در مورد همه تفاهم‌ها به‌ویژه در بخش همکاری‌های اقتصادی و مبادلات کالا و ارتباطات ریلی به سمت عمل و اقدام پیش برویم.

ایشان با اشاره به برخی اراده‌ها برای پیش نرفتن تفاهم‌ها و همکاری‌ها میان ایران و عراق گفتند: باید با عمل و اقدام بر این اراده‌ها غلبه کرد.

در این دیدار که حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی رئیس‌جمهور کشورمان نیز حضور داشت، آقای شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق به روابط راهبردی و تاریخی ایران و عراق اشاره کرد و گفت: نمونه بارز کنار هم بودن ایران و عراق، جنگ با داعش بود که خون ایرانیان و عراقی‌ها در یک سنگر، در هم آمیخته شد.

نخست‌وزیر عراق با گرامیداشت یاد شهیدان سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، این دو شهید بزرگوار را نمونه دیگری از کنار هم بودن دو ملت ایران و عراق دانست.

آقای السودانی با اشاره به عزم و اراده دولت جدید عراق برای اجرایی کردن توافق‌ها میان دو کشور و گسترش روابط در زمینه‌های مختلف به ویژه در حوزه اقتصادی، گفت: امنیت ایران و عراق از یکدیگر جدا نیست و ما طبق قانون اساسی به هیچ طرفی اجازه نخواهیم داد که از خاک عراق برای خدشه دار کردن امنیت استفاده کند.

آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی ظهر امروز سه‌شنبه در دیدار با «محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق با ابراز خرسندی از ثبات سیاسی و تشکیل دولت جدید عراق گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره از ملت واحد و دولت قوی در عراق استقبال و حمایت می‌کند.

رئیس جمهور با تاکید بر عزم کشورمان برای گسترش همکاری‌ها و ارتقای سطح روابط با عراق در عرصه‌های اقتصادی، تجاری، سیاسی، فرهنگی و امنیتی افزود: ایران به دنبال توسعه تبادلات با عراق در عرصه‌های مختلف تجاری و نیز انرژی است و برگزاری جلسات منظم کمیسیون همکاری‌های مشترک دو کشور می‌تواند نقش موثری در تحقق این هدف داشته باشد.

رئیسی اظهار داشت: روابط جمهوری اسلامی ایران با عراق، روابطی متفاوت و ممتاز است و تقویت و تعمیق روابط دوجانبه باید به گسترش و ارتقای سطح تعاملات منطقه‌ای و بین‌المللی در راستای استقرار هر چه بیشتر صلح و ثبات در منطقه و جهان بیانجامد.

«محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق نیز در این دیدار با ابراز خرسندی از سفر به کشورمان، یک ماه پس از تشکیل دولت جدید این کشور،‌ تصریح کرد: ایران در عرصه تعاملات خارجی عراق جایگاهی ممتاز و عالی دارد و روابط دو کشور به شکل مطلوب و رضایت‌بخشی در حال گسترش است.

نخست وزیر عراق خاطرنشان کرد: تقویت کمیسیون مشترک همکاری‌های دو کشور در راستای گسترش همکاری‌ها و مناسبات بغداد و تهران بسیار موثر بوده و برگزاری مستمر و منظم جلسات آن ضروری است.

دوشنبه, 07 آذر 1401 23:15

برای تقویت حافظه چه بخوریم؟

اگر احساس فراموشی می‌کنید، ممکن است این مشکل ناشی از کمبود خواب یا دلایل دیگری همچون ژنتیک، سطح فعالیت بدنی و شیوه زندگی و عوامل محیطی باشد. با این حال، شکی نیست که رژیم غذایی نقش مهمی در سلامت مغز دارد و باید این موضوع را مورد توجه قرار داد.

شکی نیست که رژیم غذایی نقش مهمی در سلامت مغز دارد و یک رژیم غذایی مناسب، جریان خون خوب در مغز را موجب می‌شود؛ بسیار شبیه آنچه که می‌خواهید برای تغذیه و محافظت از قلب خود بخورید.

تحقیقات نشان داد که رژیم غذایی مدیترانه‌ای کمک می‌کند تا مغز در دوران پیری شکل خود را حفظ کند و این نوع رژیم منجر به بهتر شدن عملکرد شناختی، حافظه و هشیاری می‌شود.

بنابر اعلام دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت، با اضافه کردن این مواد غذایی به رژیم غذایی خود حافظه‌تان را تقویت کنید:

- سبزیجات بخورید: این پیام را هرگز فراموش نکنید. سبزیجات کافی مصرف کنید به خصوص کرفس، کلم بروکلی، کلم، سبزیجات تیره که به بهبود حافظه کمک می‌کنند. در ساندویچ‌هایتان از کلم برگ یا بروکلی استفاده کنید. بروکلی تفت داده شده گزینه خوبی در کنار ناهار و شام است.

- انواع توت‌ها و گیلاس شیرین مصرف کنید: توت‌ها به خصوص توت‌های رنگ تیره مانند تمشک، زغال اخته و گیلاس منبع غنی از آنتوسیانین‌ها و دیگر فلاونوئید‌ها هستند که می‌توانند عملکرد حافظه را افزایش دهند.

شما می‌توانید از این میوه‌ها به عنوان یک میان وعده همراه با ترکیب غلات یا به صورت پخته در دسر به عنوان یک منبع غنی از آنتی اکسیدان استفاده کنید. البته این مزایا در توت‌ها و گیلاس‌های تازه، یخ زده و خشک شده وجود دارد.

- به میزان کافی اسید‌های چرب امگا ۳ دریافت کنید: امگا ۳ برای سلامت مغز ضروری است. اسید‌های چرب امگا ۳، به خصوص دکوزا هگزانوئیک اسید یا DHA ممکن است به بهبود حافظه در جوانان کمک کند. غذا‌های دریایی، جلبک‌ها و ماهی‌های چرب از جمله ماهی قزل آلا، ماهی تن، ساردین‌ها و شاه ماهی از بهترین منابع اسید چرب امگا ۳ هستند. مصرف هفته‌ای دو بار ماهی توصیه می‌شود. اگر نمی‌توانید ماهی را بخورید، با یک متخصص تغذیه مشورت کنید تا گزینه‌های دیگر غذایی و مکمل‌ها را برای شما در نظر بگیرد. شما می‌توانید اسید‌های چرب امگا ۳ را از روغن ماهی، جلبک دریایی و مکمل‌های جلبکی دریافت کنید.

- گردو بخورید: اثرات مفید گردو برای قلب برای همه آشکار است. توجه داشته باشید که گردو باعث بهبود عملکرد شناختی مغز می‌شود. گردو به اندازه یک مشت به عنوان یک میان وعده برای رفع گرسنگی مناسب است.

حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی در گفت‌وگوی تلفنی با «شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل‌ثانی» امیر قطر ضمن تبریک به دولت قطر بابت برگزاری خوب جام جهانی فوتبال، تلاش‌های این کشور برای رعایت ارزش‌های اسلامی را شایسته تقدیر دانست.

رئیس جمهور با اشاره به توسعه همه جانبه روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بین دو کشور پیگیری توافقات انجام شده تا رسیدن به نتیجه مطلوب را خواستار شد.

«شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل‌ثانی» امیر قطر نیز در این گفت‌وگوی تلفنی روابط قطر با جمهوری اسلامی ایران را رابطه‌ای دوستانه، برادرانه و با قدمتی طولانی عنوان کرد و افزود: ما به دنبال توسعه این روابط راهبردی هستیم.

امیر قطر همچنین بر اجرایی شدن توافقات صورت گرفته میان قطر و جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (دوشنبه) در دیدار تعدادی از فرماندهان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تأکید کردند: استفاده از فرصت دریا و ظرفیت‌های عظیم آن باید به فرهنگ عمومی در کشور تبدیل شود.

در این دیدار که به مناسبت ۷ آذر روز نیروی دریایی برگزار شد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ارتقاء همه‌جانبه توان رزمی و تجهیزات دفاعی در نیروی دریایی و استمرار اقداماتی همچون دریانوردی در آبهای دوردست و بین‌المللی را لازم دانستند و گفتند: تقویت ارتباط نیروهای مسلح با دولت و سایر قوا به تفاهم و همکاری و پیشرفت کارها کمک خواهد کرد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سوابق دریانوردی ایرانیان در گذشته که باعث انتقال فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی به مناطق دیگر دنیا شد، خاطرنشان کردند: با وجود این سابقه و سواحل طولانی دریایی در شمال و بخصوص جنوب ایران، فرهنگ استفاده از فرصتهای دریا در کشور مورد غفلت واقع شده و باید به فرهنگ عمومیِ مردم تبدیل شود.

ایشان فرهنگ‌سازی در این زمینه و ایجاد فهم عمومی از دریا به‌عنوان یک زیرساخت اساسی را ضروری دانستند و افزودند: در چند سال گذشته بحث توسعه سواحل مکران مطرح شد و دولت‌ها هم از آن استقبال کردند اما پیشرفت جدی در این موضوع نیازمند فرهنگ‌سازی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تولیدات هنری از جمله پویانمایی را در شناساندن فرصتهای متنوع دریا مؤثر خواندند و گفتند: با استفاده از تولیدات هنری و معرفی ظرفیتهای پیشرفت دریاپایه کشور چه در بخش نظامی و چه در بخش عمرانی، شوق مردم به استفاده از این فرصت افزایش خواهد یافت.

در این دیدار امیر دریادار شهرام ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش نیز گزارشی از اقدامات و برنامه‌های این نیرو در بخش‌های مختلف بیان کرد.

کتاب «رژیم موقت مفهوم و پژوهش‌های تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تالیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخت است. این کتاب در فصل اول مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیت‌های مختلف بین‌المللی و صهیونیستی به این موضوع را مورد اشاره قرار داده و در فصل‌های بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویس‌های جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه بحران‌های فراروی اسرائیل که منجر به این فروپاشی می‌شود را برشمرده است.

بخش نهم

جاسوس‌ها و ژنرال‌ها در ریاست موساد

سرویس جاسوسی موساد از زمان تاسیس آن در سال 1951 به شکل مستقیم تحت نظارت نخست‌وزیر اسرائیل بوده و او تصمیم‌گیرنده اصلی در مسئله تعیین رئیس و مقامات مهم موساد محسوب می‌شد و تایید و تصویب عملیات‌های این سرویس جاسوسی نیز بر عهده نخست‌وزیر بوده است. تا سال 1996 نام مقامات سرویس‌های محرمانه جاسوسی اسرائیل همچون موساد و شین بت مخفی بود. طبق قانون رژیم صهیونیستی کسانی که به منصب ریاست موساد می‌رسند اغلب از جاسوسان حرفه‌ای هستند که سال‌ها در خدمت این سرویس جاسوسی و دیگر سرویس‌ها اطلاعاتی اسرائیل بوده‌اند، یا ژنرال‌های نظامی که علاوه بر ارتش در موساد نیز فعالیت داشته‌اند. «روبین شلوح» اولین رئیس موساد است که از سال 1949 تا 1952 این منصب را بر عهده داشت.

او مسلط به زبان عربی و یکی از کارشناسان برجسته در امور خاورمیانه بود که توسط «دیوید بن گوریون» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی به این مقام منصوب شد و بعد از استعفا از ریاست موساد به عنوان مشاور در سفارت رژیم صهیونیستی در واشنگتن و مشاور سیاسی وزیر خارجه اسرائیل فعالیت می‌کرد. سرویس جاسوسی موساد از ابتدای تاسیس خود تاکنون 13 رئیس داشته که آخرین آنها دیوید بارنیا است که سال گذشته بعد از سلسله شکست‌های اطلاعاتی و رسوایی‌های «یوسی کوهن» رئیس سابق موساد، جانشین وی شد.

هماهنگی موساد با سرویس‌های جاسوسی آمریکا

موساد به طور سازمان یافته روابط عمیقی با سرویس اطلاعاتی آمریکا و نیز سرویس‌های ناتو دارد. این سرویس جاسوسی به شکل دائم درحال تحقیق روی عرب‌هایی است که در کشورهای غربی بازداشت می‌شوند و از این افراد در راستای جذب جاسوس برای خود سوءاستفاده می‌کند. موساد در دوره حکومت رژیم شاهنشاهی در ایران روابط گسترده‌ای با «ساواک» داشت و هدف آن ایجاد یک محیط طرفدار اسرائیل در ایران بود.

موساد همچنین به روابط با سرویس اطلاعاتی ترکیه نیز شهرت دارد؛ به این صورت که این سرویس جاسوسی متعهد شده در زمینه جمع‌آوری اطلاعات از دشمنان ترکیه به این کشور کمک کند و در مقابل سرویس اطلاعاتی ترکیه نیز اطلاعات شهروندان خارجی و به ویژه عربی در این کشور را که مشکوک به فعالیت ضد اسرائیل هستند در اختیار این رژیم قرار می‌دهد. علاوه بر آن سرویس جاسوسی موساد با شماری از کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین و شرق آسیا نیز ارتباط دارد.

سرویس جاسوسی موساد طی سال‌های گذشته مجموعه‌ای از شکست‌ها و رسوایی‌ها را برای خود ثبت کرده که آخرین مورد آن مربوط به حضور یک جاسوس اسرائیلی در وزارت دفاع آمریکا بود که برای انجام یک عملیات جاسوسی در نیوزلند مامور شده بود و توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی این کشور به دام افتاده به جرم نقض حاکمیت نیوزلند محاکمه شد.

«افرایم هالوی» رئیس سابق موساد که سال‌های طولانی در این سرویس جاسوسی فعالیت داشته در مارس 1998 مقاله‌ای در یکی از روزنامه‌های مشهور اسرائیلی منتشر کرده و در آن بر ضرورت اصلاح و بهبود وجهه موساد که بعد از سلسله رسوایی‌ها و شکست‌ها متزلزل شده بود تاکید کرد. این اظهارات هالوی بعد از دو شکست موساد در انجام عملیات‌های خود مطرح شد؛ جایی که تیم جاسوسی موساد در سپتامبر 1996 در اجرای عملیات ترور «خالد مشعل» رئیس وقت دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در اردن شکست خورد. یک تیم دیگر از موساد در فوریه 1997 در اجرای یک عملیات جاسوسی در سوئیس شکست خورد که به دنبال آن چند تن از مقامات ارشد موساد از منصب خود برکنار شدند؛ چرا که این دو شکست و افشای عملیات‌های موساد ضربه سنگینی به روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی و دیگر کشورهای جهان و به ویژه اردن وارد کرد.

افرایم هالوی، رئیس سابق موساد همچنین در مقاله خود برای روزنامه یدیعوت آحارانوت اعلام کرده بود که اسرائیل برای حفظ توازن قوا در منطقه نیاز به سرویس‌های اطلاعاتی خارجی دارد.

ترور، مهم‌ترین روش عملیاتی موساد

اسرائیلی‌ها کلمه ترور را در توصیف عملیات حذف فیزیکی رهبران و رزمندگان فلسطینی و عرب که در عملیات‌های ضدصهیونیستی شرکت دارند به کار می‌برند. «بنحاس یحزقیلی» رئیس سابق بخش مطالعات استراتژیک و سیاست‌های ارتش اسرائیل در این زمینه می‌گوید، کلمه ترور، مدلی نرم از قتل عامدانه و اعدام بدون محاکمه است و کشورهایی که این سیاست را به کار می‌برند اهداف متعددی از جمله اغراض نظامی در قالب بازدارندگی یا جلوگیری از اجرای عملیات‌هایی ضد کشورهای مذکور را دنبال می‌کنند.

این مسئول صهیونیست در ادامه اسرائیل را یک بمب ساعتی توصیف می‌کند که از عملیات‌های ترور برای بالا بردن روحیه اسرائیلی‌ها و اطمینان دادن به آنها استفاده می‌کند.

بنحاس یحزقیلی درباره اهداف پشت پرده سیاست ترورهای اسرائیل می‌گوید زمانی که یک شخصیت مرکزی در یک سازمانی هدف ترور اسرائیل قرار می‌گیرد، قصد اصلی این است که سازمان مذکور دچار هرج و مرج شود؛ همانند هدفی که اسرائیل در عملیات ترور «عباس موسوی» دبیرکل سابق حزب‌الله دنبال می‌کرد. اما بعد از ترور عباس موسوی، حسن نصرالله به عنوان جانشین او انتخاب شده و حزب‌الله را از یک گروه کوچک به یک ارتش بزرگ تبدیل کرد.

«آلون بن دیوید» کارشناس صهیونیست نیز با اشاره به شکست اهداف اسرائیل در ترور رهبران گروه‌های مقاومت در مقاله‌ای اعلام کرد که ترور دکتر فتحی الشقاقی مانع از پیشرفت سازمان وابسته به او نشد و این سازمان اکنون یکی از بزرگترین تهدیدها برای اسرائیل است.

تاریخ ترورهای اسرائیل

انجام عملیات‌های ترور سابقه طولانی در تاریخ جعلی اسرائیل دارد. اما این رژیم عملیات‌های ترور خود را به شکل علنی و رسمی از زمان آغاز انتفاضه فلسطین در سال 2000 آغاز کرد و طبق گزارش موسسه استراتژیک رژیم صهیونیستی تنها در سال 2005 این رژیم 50 عملیات ترور علیه فلسطینیان با استفاده از هواپیما و بالگرد انجام داد. از سال 2000 عملیات‌های ترور علیه فلسطینی‌ها با شدت بیشتری دنبال شد، به طوری که صهیونیست‌ها در اغلب موارد به جای بازداشت فلسطینیان اقدام به ترور آنها می‌کردند که البته این روش خشونت‌آمیز پیامدهای سیاسی و امنیتی زیادی برای اسرائیل داشت.

گسترش سیاست ترور توسط رژیم صهیونیستی به ویژه بعد از ترور «رائد الکرمی» رهبر گردان‌های شهداء الاقصی در سال 2002 منجر به انفجار اوضاع و تشدید عملیات‌های انفرادی و شهادت‌طلبانه فلسطینیان در شهرک‌های صهیونیست‌نشین شده و جنبش فتح به شکل ویژه به این عملیات‌ها پیوست که این مسئله اختلاف گسترده‌ای میان مقامات اسرائیلی درباره سیاست ترور به وجود آورد.

«آلون بن دیوید» کارشناس صهیونیست معتقد است که اجرای سیاست ترور توسط اسرائیل نتایج عکس داشت و منجر به گسترش عملیات‌های خشونت‌آمیز فلسطینیان شد. علاوه بر آن اجرای عملیات‌های ترور به وجهه اسرائیل در برابر افکار عمومی آسیب زیادی وارد کرده و افسران و مقامات اسرائیلی در دادگاه‌های بین‌المللی تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. همچنین در جریان عملیات‌های تروری که توسط بالگرد یا هواپیما انجام می‌شد علاوه بر رهبران گروه‌های فلسطینی مردم عادی نیز کشته می‌شدند که همین مسئله باعث شد شکایت‌های زیادی علیه نیروی هوایی اسرائیل در دادگاه‌های بین‌المللی مطرح شود.

دکتر رونیت مرزن، خاورشناس اسرائیلی در دانشگاه حیفا با اشاره به اینکه سیاست ترورهای اسرائیل نتایج عکس برای این رژیم داشته تاکید کرد که قبل از اجرای هر عملیات ترور باید سه سوال مطرح شود و اگر پاسخ آنها مثبت بود می‌تواند این عملیات‌ها را اجرا کرد. اول اینکه آیا ترور یک شخصیت مرکزی در یک سازمان و گروه مهم موجب توقف فعالیت‌ها و جلوگیری از توسعه این سازمان شده و سازمان یا گروه مذکور بدون این فرد نمی‌تواند به فعالیت‌های خود ادامه دهد؟ دوم اینکه آیا غیاب فردی که هدف ترور واقع می‌شود مانع از پیشرفت سیاسی گروه و سازمان وابسته به او خواهد شد؟ سوم اینکه ترور این فرد موجب انحلال سازمان و گروه وابسته به وی می‌شود؟

اما تجربه عملیات‌های ترور اسرائیل در سال‌های گذشته ثابت کرده که هیچ یک از این سوالات هنگام اجرای عملیات‌های ترور مطرح نبوده و نتایجی که برای اسرائیل حاصل شده در اغلب موارد برخلاف تصورات مقامات این رژیم بوده است.

کارنامه شکست‌ها و شکاف‌های سرویس جاسوسی موساد

نام موساد همواره ارتباط تنگاتنگی با سلسله شکست‌ها و شکاف‌ها دارد که ضربه بزرگی به وجهه این سرویس جاسوسی و نیز کل ساختار رژیم صهیونیستی در جهان وارد کرده است. بارزترین شکست‌های موساد را می‌توان به این شکل طبقه‌بندی کرد:

1-در سال 1972 جاسوسان موساد در شناسایی یک مسئول فلسطینی دچار اشتباه فاحشی شده و یک شهروند مغربی را به جای او در نروژ ترور کردند که در پی آن شمار زیادی از این جاسوسان توسط مقامات نروژ دستگیر و به حبس‌های طولانی محکوم شدند.

2-ارزیابی‌ها و اطلاعات اشتباهی که موساد ارائه کرده بود موجب شد تا یک هواپیمای جنگی اسرائیل در سال 1973 هواپیمای یک شهروند لیبیایی را مورد هدف قرار داده و آن را مجبور به فرود در فلسطین اشغالی کند؛ با این تصور که این هواپیما حامل «جورج حبش» یکی از رهبران جبهه مردمی آزادی فلسطین است. بعد از آن مشخص شد که هیچ ارتباطی بین صاحب این هواپیما و جورج حبش وجود نداشته و این هواپیما حامل هیچ یک از عناصر مقاومت فلسطین نبوده است. این موضوع موجب شرمساری موساد و مقامات صهیونیست شد.

3-در سال 1982 هنگام حمله رژیم صهیونیستی به لبنان، موساد با ارائه اطلاعات اشتباه درباره وضعیت لبنان و نیز قدرت هم‌پیمانان اسرائیل در آن یعنی شبه‌نظامیان مسیحی وابسته به فالانژها، در شکست عملیات‌های مختلف ارتش این رژیم در بیروت نقش داشت.

4-در سال 1991 پلیس قبرس 4 تن از مزدوران موساد را که در تلاش برای نفوذ به سفارت ایران بودند دستگیر کرد.

5-در سال 1985 مقامات آمریکایی «جوناتان پولارد» شهروند یهودی این کشور را که متهم به جاسوسی محرمانه برای اسرائیل بوده و در پوشش یک مهندس در نیروی دریایی ایالات متحده اطلاعات محرمانه و حساس برای مقامات اسرائیلی می‌فرستاد را دستگیر کرد. دادگاه واشنگتن در سال 1987 پولارد را به جرم جاسوسی به حبس ابد محکوم کرد اما در اواسط دهه نود مقامات آمریکایی مجبور شدند تحت فشارهای اسرائیل او را آزاد کنند.

8-در سال 1998 اعضای یک تیم از جاسوسان موساد در اجرای عملیات جاسوسی ویژه در سوئیس دستگیر شدند. اعضای این تیم ماموریت ترور یک فرد لبنانی‌الاصل را بر عهده داشتند که معتقد بودند در همکاری با جنبش حزب‌الله لبنان است.

9- مزدوران موساد در جولای 2004 یک رسوایی بزرگ در نیوزلند به بار آوردند؛ جایی که اسرائیل از چند ماه قبل تصمیم به ترور شماری از رهبران حزب‌الله و گروه‌های فلسطینی در نقاط مختلف جهان گرفته بود. بنابراین جاسوسان موساد تصمیم به گرفتن ویزای سفر به کشورهایی گرفتند که شک‌برانگیز نباشد. نیوزلند یکی از این کشورها بود که 4 جاسوس اسرائیلی که قبلا در ارتش و نهادهای حساس این رژیم کار کرده بودند به آنجا سفر کرده و قصد انجام عملیات ترور داشتند که با هوشیاری وزارت کشور نیوزلند به دام افتادند. نیوزلند از مقامات اسرائیلی خواست عذرخواهی کرده و جاسوسان خود را تحویل بگیرد اما مقامات صهیونیست از این کار خودداری کردند و به این ترتیب جاسوسان این رژیم بارها در نیوزلند محاکمه شدند و هربار احکام صادره علیه آنها تشدید می‌شد. در آن زمان نیوزلند اسرائیل را متهم کرد که یهودیان در کشورهای مختلف را برای جاسوسی جذب موساد می‌کند.

فساد و رسوایی‌های موساد

موساد به عنوان یک سرویس محرمانه و جاسوسی همواره فعالیت‌های خود را به دور از کانون توجهات و خارج از چارچوب‌های قانونی و قضایی انجام می‌دهد و به همین دلیل نمادی از مظاهر فساد و رسوایی است؛ مسئله‌ای که بسیاری از مسئولان ارشد سابق این سرویس جاسوسی به آن اعتراف می‌کنند. افشای انواع فساد در سرویس جاسوسی موساد توسط رسانه‌های عبری موجب شد تا درخواست‌های زیادی برای اصلاح ساختار این نهاد جاسوسی مطرح شود به ویژه اینکه همواره هزینه‌های مالی و بودجه اختصاص یافته به موساد پنهان می‌ماند.

پرسش :
با توجه به آیه ابلاغ، چرا خداوند قوم کافر راهدایت نمیکند؟

پاسخ :
علامه طباطبایی ذیل آیه ابلاغ(1) به معنای عدم هدایت کافرین پرداخته است: «مقصود از کفر در اینجا، کفر به خصوص آیه ای است که متضمن حکم مورد بحث است، حکمى که جمله «ما انزل الیک من ربک؛ آنچه از پروردگارت به تو نازل شده» اشاره به آن دارد، کما اینکه در آیه حج، مخالفین خصوص حج را کافر خوانده و فرموده: «و من کفر فان الله غنى عن العالمین» نه کفرى که به معناى استکبار از اصل دین و از اقرار به شهادتین است؛ زیرا کفر به این معنا با مورد آیه مناسبت ندارد. بنابراین مراد از هدایت هم هدایت به راه راست نیست؛ بلکه مراد هدایت به مقاصد شوم آنها است و معنایش این است که خداوند ابزار کار و اسباب موفقیت آنان را در دسترسشان قرار نمى دهد، نظیر این آیه که مى فرماید: «ان الله لا یهدى القوم الفاسقین» که معلوم است مراد از هدایت در این دو آیه، هدایت به فسق و ظلم است. پس معناى آیه این است که خداوند آنها را مطلق العنان نمى گذارد تا هر لطمه که بخواهند به دین وارد کنند، ...» (2)
بنابراین خداى تعالى که فرموده: «ان الله لا یهدى القوم الکافرین» در حقیقت جمله «و الله یعصمک من الناس» را توضیح داده؛ به این معنا که در سعه اطلاق آن تصرف کرده و اطلاق آن را که شامل تمامى انواع محنت ها، چه آنهائى که ممکن بود در مقابل تبلیغ این حکم ببیند و چه غیر آن بود، تقیید کرده است به آزارهائى که در خصوص این حکم و قبل از موفقیت به اجراى آن ممکن بود از دشمنان برسد، حالا یا به این بوده که آن جناب را در حین تبلیغ این حکم به قتل برسانند و یا بر او شوریده و اوضاع را دگرگون سازند و یا او را به باد تهمت هائى که باعث ارتداد مردم است گرفته و یا حیله اى به کار برند که این حکم را قبل از اینکه به مرحله عمل برسد، خفه کرده و در گور کنند، و لیکن خداى تعالى کلمه حق و دین مبین خود را بر هر چه بخواهد و هر کجا و هر وقت و هر کس که بخواهد اقامه و اظهار مى نماید.
پی نوشت‌ها:
1- مائده، 67.
2- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ترجمه موسوی، ج 6، ص 75.

پرسش :
در روایات آمده که هنگام ظهور، مردم بارها غربال میشوند و عده ای با جنگ و عده ای با بیماری از بین میروند. چرا باید اینگونه باشه؟ اینطوری که دیگه کسی دوست نداره ظهور اتفاق بیفته؛ بلکه باید ظهور سبب هدایت و رشد انسان های به خطا کشیده شده بشه، نه اینکه بخش زیادی تا قبل از ظهور نابود شوند.

پاسخ : سختی‌های پیش از ظهور را می‌توان ذیل دو عنوان کلّی بررسی کرد:
۱. آنچه بر اثر گناه ایجاد می‌شود(مانند بیماری، قحطی): هنگامی که بشریت به پیروی از هوای نفسانی مشغول باشد، طبیعتاً شرور فرصت بروز می‌یابند: جنگ و اختلاف افکنی سلطه جویان، بروز بیماری‌های مختلف بر اثر گناه یا ایجاد آن به دست خبیثان در عالم و فراگیری ظلم در جهان. این ها از آثار طبیعی جدایی مردم از دین و عقل هستند. بنابراین اعمال انسان‌ها سبب بروز چنین پیامدهایی در جامعه می‌شود، نه اینکه خداوند قبل از اینکه به امر ظهور فرمان دهد، سختی‌هایی را برای بشر ایجاد کند.«خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند»(۱)
اتفاقاً به دلیل وجود چنین وضعیت پیچیده و سختی در زندگی بشر، خداوند گشایشی برای آنان ایجاد می‌کند که همان ظهور امام عصر(علیه السلام) است. پس قبل از ظهور امام زمان(علیه السلام) هنگامه امتحان و بعد از ظهور هنگامه آرامش است و این انگیزه جدّی برای طلب کردن ظهور خواهد بود.
۲. غربال هایی که لازمه تغییرات مهم اجتماعی است(مانند مشخص شدن ایمان و کفر واقعی افراد): غربال شدن مختصّ دوران قبل از ظهور نیست. پیش از اینکه انبیاء الهی و ائمه (علیهم السلام) پیشین به حکومت برسند نیز، غربالگری صورت می‌گرفت که نوعی امتحان مردم است. وقتی امام علی(علیه السلام) با اصرار مردم به خلافت رسیدند، فرمودند همان وضعیتی که زمان بعثت آزمایش شدید، برمیگردد و غربال می‌شوید.(۲) لازمه ایجاد تغییر در جامعه، بالا و پایین شدن افراد است؛ چون امر اجتماعی مهمی در حال رخ دادن است.
تمام این سختی‌ها، امتحان و آزمایش انسان است که از فلسفه های خلقت انسان در دنیاست، قرآن می‌فرماید: «الذی خَلق المَوتَ و الحیاهَ لِیَبلُوکُم أیّکُم أحسَنُ عَملا»(۳) در صورتی که در معرض سختی و ابتلا قرار بگیرد، این جمله معنی پیدا می‌کند که چه کسی عمل بهتری انجام می‌دهد. امتحانات پیش از ظهور سخت است، به دلیل اینکه حادثه مهمّی قرار است واقع شود؛ امری که تمام انبیاء و ائمه(علیهم السلام) در پی تحقّق آن بودند؛ یعنی عدالت جهانی و حکومت توحیدی؛ اما هیچ امتحانی بدون در اختیار قرار دادن امکانات نیست. مردم می‌توانند با عقل و توانایی ادراکی خود و با مراجعه به آنچه در تعالیم دینی آمده، عمل درست را انتخاب کنند. خود این امتحانات موجب رشد دادن انسان می‌شود؛ هرچند با سختی، انسان را رشد بدهند.
در نتیجه ظهور موجب رسیدن بشریت به آرامش و عدالت اجتماعی و زندگی توحیدی است. دشواری‌های این مسیر که بر اثر سوءاختیار انسان باشد، نتیجه گناهان و عملکرد اوست و مستقلاً به امر ظهور مربوط نیست. آن دسته سختی‌ها که مقدمه ظهورند نیز باعث رشد انسان و زمینه ساز رشد و سعادت بالاتری برای اوست.

پی نوشت‌ها:
۱. رعد،۱۱.
۲. کلینی، محمد، کافی، ج۱، ص۳۶۹.
۳. ملک،۲.

شنبه, 05 آذر 1401 23:30

فرهنگ بسیجی بودن

بسيج عبارت است از تشكيلاتي منسجم، آگاه، متعهد، بصير و بيناي به مسائل كشور، مجموعه‌اي كه دشمنان را بيمناك و دوستان را اميدوار مي‌كند. نگاه به بسيج در وهله اول بايد نگاه به مدرسه اي باشد که انسان ها با ورود به آن به رشد و بالندگي مي رسند، براي تعريف بسيج و مشخص شدن روحيات بسيجي جا دارد به يكي از چندين آيه‌اي كه در اين زمينه است اشاره‌اي داشته باشيم و بهره ببريم.

خداوند متعال در قرآن مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ»؛[1] اين آيه يكي از آياتي است كه صفات بسيج و بسيجيان را معرفي مي‌كند، يعني اوّل؛ خدا آنها را دوست دارد. دوّم؛ آنها نيز خدا را دوست دارند، سوّم؛ در مقابل مردم با ايمان متواضع و نرم هستند و كبر و غرور و بزرگي ندارند. چهارم؛ در مقابل كفر مقتدرانه و قدرتمندانه مي‌ايستند، پنجم؛ در راه خدا جهاد مي‌كنند، ششم: در انجام امورات ديني از ملامت كسي نمي‌هراسند و وظيفه خود را با جديت دنبال مي‌كنند.[2]

بسيجي كسي است كه اگر قلبش را بشكافي چيزي جز محبت خدا در آن يافت نمي‌شود و بسيج عبارت است از مجموعه‌اي كه در آن پاك‌ترين انسانها، فداكارترين و آماده به كارترين جوانان كشور، در راه اهداف عالي اين ملت و براي به كمال رساندن و به فعليت رساندن استعدادهاي كشور دور هم جمع شده‌اند.

 در اينجا لازم است به فرمايشات مقام معظم رهبري در مورد اين مجموعه اشاره‌اي داشته باشيم:

«بسيج به معناي حقيقي كلمه يك پديده انقلابي است و بايد اين كشور و اين ملت و اين انقلاب و اين پديده را هميشه جدي بگيريد و قدر بدانيد.[3]

بسيجي يعني آن مردمي كه مي توان اميد دفاع از انقلاب را از آنها داشت، اين مردم، در اداره و مدرسه و دانشگاه و حوزه و دكان و... هستند؛ يعني يك زندگي دوزيستي.[4]

از ديدگاه مقام معظم رهبري بسيج در مفهوم حقيقي خود، يعني سمت و سو دادن و فعال كردن همه نيروهاي شاداب و بانشاط و پراميد كشور در جهت اهداف والاي نظام جمهوري اسلامي در تمام عرصه‌ها.

ايشان بسيج را شجرة طيبه برومندي خواندند كه به فرموده امام راحل، روز به روز ريشه‌دارتر مي‌شود و شاخ و برگش در دل جوانان مؤمن و ديگر قشرهاي ملت ايران، گسترده‌تر  مي‌گردد.

ايشان به بسيجي‌ها توصيه كردند: در محيط كار، مدرسه، حوزه، دانشگاه، ‌عرصه سازندگي و خدمات اجتماعي، محيط ديگر كه فعاليت مي‌كنند با رفتار و گفتار خود، فضاي معطر بسيجي به وجود آوريد و روحيه و بينش و تفكر صحيح را به اطرافيان منتقل كنيد.[5]

بر اين اساس بسيج نه يک سازمان و نهاد بلکه يک فرهنگ است و در واقع معيار بسيجي و بسيجي بودن در رفتار و منش آنهاست که بايد اين فرهنگ در رفتار بروز نمايد، مقام معظم رهبري بارها بر آن تاکيد داشته و فرموده اند:

«شما بسيجي‌ها بايد به گونه‌اي رفتار كنيد كه احترام و محبت مردم جلب شود، شما بايد نمونه اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد، اين فكر غلط بايد از ذهن‌هاي ديگران بيرون برود كه بسيجي كسي است كه مقررات را رعايت نمي‌كند، برعكس آن كسي بسيجي‌تر است كه مقررات را بيشتر رعايت مي‌كند؛ به خاطر آن كه اين فرد بيشتر از همه براي نظام دل مي‌سوزاند و مقررات، لوازم قطعي ادارة درست نظام است، پس در محيط كار و زندگي، حتماً اخلاق و مقررات و نظم و انضباط را رعايت كنيد و بدانيد كه وجود شما براي انقلاب، يك ذخيره تمام نشدني است، تا وقتي كه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي متكي به اين احساسات و ايمانها و اخلاصهاست؛ هيچ دشمني در هيچ سطحي، قادر نيست به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ضربه وارد كند».[6]

 

[1] . مائده، 54.

[2] . مجله ميقات، ويژه نامه ششمين مجمع دانشجويان و طلاب ممتاز بسيجي، شماره 2، آبانماه 1376، ص 6.

[3] . حديث ولايت، مجموعه رهنمودهاي مقام معظم رهبري، ج 6، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، چ اوّل، 76، ص 7.

[4] . همان، ص 8.

[5] . روزنامه اطلاعات، مورخ 10/9/1382.

[6] . حديث ولايت، ج 1، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، چ اوّل، بهار 75، ص 149.