
emamian
امامت حقیقت گمشده در فدک
یکی از پرسش های مورد توجه پیرامون جریان «فدک» که در زمان حضور امامان علیهم السلام مطرح بوده و در عصر حاضر در فرم و شکلی نوین در بسیاری از شبکه های وهابیت و همچنین فضای های مجازی رونمائی شده آن است که در زمان حکومت علی علیه السلام که تمام مناطق اسلامی تحت سیطره او بود، چرا این حق را به صاحبان اصلی باز نگردانید؟ باز نگرداندن فدک در زمان حکومت علی علیه السلام نشان از ناراستی ادعای شیعیان، پیرامون تجاوز از سوی خلیفه اول نسبت به سرزمین فدک است.
در پاسخ به این پرسش باید گفت:
شیوه پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به اموال مصادره شده در فتح مکه: پرسشی که در نقض کلام شبهه کننده مطرح است به سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله باز می گردد که به چه علت در زمان حکومت رسول خدا صلی الله علیه و آله و هنگام فتح مکه با عنایت به آن که رسول خدا حاکم و صاحب قدرت بودند، اموال مصادره شده مسلمانان و همچنین ملک شخصی خود را، باز پس نگرفتند؟ شبیه این پاسخ از امام صادق علیه السلام شنیده شده است که حضرت به رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله استشهاد نمودند. (۱)
افشاگری حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به خلفا با اصرار ورزی نسبت به فدک
بحث فدک، بالاتر از یک زمین کشاورزی است که حضرت زهرا سلام الله علیها آن قدر پیگیری و اصرار بر باز پسگیری آن نمایند و در ضمن خطبه ای مبسوط به افشاگری آن بپردازند، به طور مثال وقتی نماینده کلاس، دفتر فرزند شما را می دزدد، شما به مدرسه مراجعه می کنید و معلم کلاس و مدیر مدرسه را از این امر مطلع می کنید. یک دفتر چقدر ارزش دارد؟ وقتی که شما به مدرسه می روید احتمال آن که بیشتر از ارزش آن هزینه کنید وجود دارد اما شما هدفی بزرگ تر را در سر می پرورانید و آن آگاهاندن مسئولان مدرسه، از دزدی نماینده کلاس است که مسئولان، هشیار و آگاه باشند که یک دزد را، نماینده کلاس گذاشته اند.
در داستان فدک نیز این گونه است که گویا اگر کس دیگری تصرف نموده بود، به این حد پیگیری و اصرار نبود اما پشت پرده پیگیری اهل بیت علیهم السلام، افشاگری نسبت به خلفا برای هوشیار نمودن مردم و هشدار به انتخاب نادرست خلیفه است که ادعا کننده «خلافت» چگونه صلاحیت چنین جایگاه رفیع و بلندی را دارد در حالی که به حق شخصی و مالی که در دست افراد است، احترام نمی گذارد و به زور آن را غصب می کند.
همان گونه که از گلایه های امیرمومنان در غصب فدک، چنین هدفی یافت می شود از جمله در نامه به عثمان بن حنیف چنین آمده است: «از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، تنها فدک در دست ما بود که گروهی بر آن بخل ورزیدند و گروهی هم از آن چشم پوشیدند و خداوند بهترین داور است.» (۲)
شاهد دیگر بر چنین هدفی از سوی اهل بیت علیهم السلام پاسخ امام صادق علیه السلام نسبت به این پرسش است که چنین فرمودند:
ظالم و مظلوم هر دو از دنیا رفته اند و خداوند ظالم را کیفر و مظلوم را پاداش داده بود و علی بن ابی طالب علیه السلام خوش نداشت چیزی را که غاصب آن کیفر و فرد صاحب حق آن پاداش دیده، برگرداند. (۳) در این پاسخ همان گونه که روشن است، تعبیر «ظالم» و «مظلوم»، نشان دهنده آن است که پروژه رسوایی خلفا توسط اهل بیت علیهم السلام نسبت به جریان فدک در آن دوران نیز ادامه دارد و تعبیر به کار گرفته شده نشان از هدفی فراتر از حقوق مالی می باشد.
لازم به ذکر است در عصر خلفای بنی امیه و بنی العباس، فدک بیش از آن که جنبه انتفاعی داشته باشد جنبه سیاسی به خود گرفته بود شاهد آن جائی است که وقتی عمر بن عبدالعزیز فدک را به فرزندان فاطمه سلام الله علیها باز گرداند، بنیامیه او را سرزنش کردند و گفتند: تو با این عملت شیخین (ابوبکر و عمر) را تخطئه کردی. (۴)
ارتباط مساله فدک با امامت:
مسأله فدک با مسأله جانشینی رسول خدا ارتباط بسیار نزدیکی دارد، پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که امیرمومنان علیه السلام را به جانشینی برگزیدند، گویا میخواستند نوعی منبع مالی نیز در اختیار دستگاه «امامت» قرار دهند از این رو خلفا، در ادامه مسیر غصب خلافت، از جهت مالی نیز اهل بیت علیهم السلام را خلع سلاح کردند. شاهد بر آن گفتگوی ابن ابی الحدید با یکی از متکلمان امامیه است که دهکده فدک آنچنان وسعت نداشت که مخالفان فاطمه در آن طمع ورزند. او در پاسخ گفته بود: تو در این عقیده اشتباه میکنی. شماره نخلهای آنجا از نخلهای کنونی کوفه کمتر نبود. به طور مسلم، ممنوع ساختن خاندان پیامبر از این سرزمین حاصلخیز، برای این بود که مبادا امیر مؤمنان از درآمد آنجا برای مبارزه با دستگاه خلافت کمک بگیرد. بیتردید، جمعیتی که باید دنبال زندگی بروند و با کمال نیازمندی به سر ببرند، هرگز اندیشه مبارزه با وضع موجود را در اندیشه خود نمیپرورانند. (۵)
همچنین وی در جای دیگر می نگارد: « از استادم علی بن فارقی که از استادان مدرسه غربیه در بغداد بود پرسیدم: به نظر شما آیا فاطمه در مورد ادعای خود نسبت به فدک راست میگفت؟ گفت: آری، راست میگفت، پرسیدم: پس چرا ابوبکر فدک را به فاطمه بازنگردانید؟ پرسش مرا با کلام لطیفی پاسخ داد؛ گفت: اگر آن روز ابوبکر فدک را به فاطمه برگردانده بود، فردا فاطمه میآمد و مدعی خلافت میشد و ابوبکر نیز در رد ادعای آن عذری نداشت، زیرا صداقت فاطمه را نسبت به فدک بدون شاهد و دلیل پذیرفته بود. سپس ابن ابی الحدید کلام استاد خود را تایید می کند.(۶) بنابراین بررسی پرونده «فدک» به روشنی ثابت میکند که بازداری دختر پیامبر از حق مشروع خود، یک جریان سیاسی بود مسأله روشنتر از آن بود که برای حاکم وقت، مستور و پنهان بماند.
شاهد دیگر، اعتراف ابوبکر بر هدف اهل بیت علیهم السلام بر اصرار بر مطالبه فدک است، هنگامی که امیرمومنان نامه ای گلایه آمیز در غصب فدک برای ابوبکر نوشت، ابوبکر پس از خواندن نامه، رو به مردم چنین گفت: «او با اصل خلافت من مخالف است، حال اینکه من میخواستم استعفا داده و از این کار کنارهگیری کنم ولی شما قبول نکردید» (۷)
بنابراین باید توجه نمود هنگامی که حضرت امیر علیه السلام به حکومت رسیدند، طرح دوباره مسأله فدک لزومی نداشت زیرا بازگرداندن فدک، آن هدفی را که اهل بیت علیهم السلام پیگیر بودند از افشاگری نسبت به خلفا و احقاق حق «خلافت» را تحقق نمی نمود.
دوران ویژه حکومت امیرمومنان علیه السلام:
با بررسی دوران حکومت امیرمومنان علیه السلام، این نکته آشکار می شود که رفع انحرافاتی که از دوران خلفا پایه گذاری شده و برطرف نمودن بدعت هائی که جای سنت گرفته بود؛ کار آسانی نبود و مردمانی که با این بدعت ها و انحرافات خو گرفته بودند به راحتی، فرمانبردار حضرتش نمی شدند به طوری که شافعی در کتاب «الام» از وهب بن کیسان نقل می کند: تمام سنت و شریعت پیامبر گرامی حتی نماز هم تغییر یافته است همان گونه که ذهبی نقل می کند: «اگر هفتاد صحابه پیامبر به میان شما بیاید از اسلام شما جز اذان چیز دیگری نمی شناسد» باتوجه به نکات یاد شده روشن می شود که در اثر انحراف جامعه اسلامی از مسیر خود و کنار گذاشتن خلیفه و جانشین به حق پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و روی کار آمدن کسانی که صلاحیت نداشتند، چه مشکلاتی بر سر شریعت اسلام آمده است .
به عنوان مشت نمونه خروار، نماز تراویح را مثال می زنیم که توسط خلیفه دوم تاسیس شد. حضرت علی علیه السلام در زمان حکومت خویش از این کار جلوگیری کردند فریاد وا عمراه ، وا عمراه فضای مسجد را پر کرد که به دنبال آن حضرت امیر علیه السلام آنان را به حال خود رها نمود. (۸) و علی علیه السلام احساس نمود که اگر چنان که بخواهد ناهمواری های گذشته اصلاح نماید و بدعت ها را برگرداند جامعه آن روز تاب تحمل آن را ندارند.
افزون بر آن که دوره خلافت ایشان، آن قدر کوتاه و همراه با جنگ ها و کارشکنی های گوناگون بود که به ایشان اجازه اصلاحات اساسی را در بسیاری موارد نمی داد.
واگذاری داوری آن به خداوند:
پس از انجام غصب، حضرت فاطمه علیهاالسلام در خطابه ی خود فرمودند: «اکنون که سخن حق را نمی پذیرید، فدک را غصب کنید و زمام آن را بدست بگیرید و بار آن را محکم کنید تا روز حشر در مقابل شما درآید. آن گاه خداوند قاضی خوب و پیامبر صلی الله علیه و آله زعیم و موعد ما قیامت خواهد بود و بسیار زود است که پشیمان شوید و در قیامت اهل باطل زیان می کنند، و آن گاه که پشیمان شوید برای شما سودی ندارد.» (۹)
در بیانی دیگر امام کاظم علیه السلام در پاسخ از پرسش یاد شده فرمود: ما خاندانی هستیم که ولیّ مان خدا است، حق ما را تنها او میگیرد و ما اولیای مردم هستیم و حقوق آنان را از ستمگران باز پس میگیریم، ولی برای خودمان باز پس نمیگیریم. (۱۰) از این رو احتمال واسپاری احقاق حق اهل بیت علیهم السلام در روز قیامت از جانب خداوند نیز وجود دارد.
در جمع بندی چنین نتایجی حاصل شد که رویکرد رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از فتح مکه نسبت به اموال مصادر شده همین گونه بوده و مساله فدک بیشتر جنبه افشاگری نسبت به رفتار خلفا داشته و با مطالبه مساله امامت تنیده شده است افزون بر آن که دوران خاص امیرمومنان علیه السلام زمینه برای برخی اصلاحات وجود نداشت و در نهایت آن که اهل بیت علیهم السلام داوری در موضوع فدک را به خداوند نموده اند.
محمد کاظم اسماعیلی؛ پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت
-----------
۱. ر.ک: صدوق، علل الشرایع، ۱/۱۵۵
۲. نهج البلاغه، ۴۱۷
۳. صدوق، علل الشرایع، ۱۵۴
۴. سبحانی، فروغ ابدیت، ۱/۷۵۸
۵. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۶/۲۳۷
۶. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۶/۲۸۵
۷. طبرسی، الاحتجاج، ۱/۹۵
۸. ابن ابی الحدید، شرح ابن ابی الحدید، ۱۲/۲۸۳
۹. طبرسی، الاحتجاج، ۱/۱۰۴
۱۰. صدوق، علل الشرایع، ۱۵۴
مراسم عزاداری شب شهادت حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها در حسینیه امام خمینی(ره)
همزمان با شب شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها امشب مراسم عزاداری با حضور رهبر انقلاب اسلامی و جمعی از مردم، در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام والمسلمین رفیعی با تشریح موضوع «جهاد تبیین» و الزامات آن، به نقش حضرت زهرا سلاماللهعلیها در جهاد تبیین در شرایط خاص آن زمان پرداخت و گفت: امروز نیز جهاد تبیین یکی از ضروریات جامعه است و نقش حوزویان و علماء، معلمان، اساتید و رسانهها بویژه رسانه ملی در این زمینه بسیار مهم و تاثیرگذار است.
در این مراسم همچنین، آقای محمود کریمی در رثای صدیقه کبری(سلام الله علیها) مرثیهسرایی کرد.
مسیر مقاومت با شهادت حاج قاسم به پایان نمیرسد/فلسطین و قدس همچنان جایگاه نخست را در اقدامات عملی ایران دارند
در آستانه فرارسیدن سومین سالروز شهادت «شهید حاج قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران به دستور «دونالد ترامپ» رئیس جمهور وقت آمریکا در بغداد با «شیخ ماهر حمود» دبیرکل اتحادیه علمای مقاومت به گفت و گو نشستیم.
این حادثه را شاهد و تاکیدی دیگر بر پایداری جمهوری اسلامی، فهم درست مسائل، پایبندی آنها به اسلام سلیم و نگاه درستشان به امور توصیف کرد.
شیخ ماهر حمود در این باره تصریح کرد: جایگاهی که حاج قاسم و نیروی قدس از آن برخوردار است و بودجه و امکاناتی که در راه قدس به کار گرفته شد، دلالت بر این دارد که ایران همچنان به شعارهای خود در طول این چهل و اندی سال پایبند است و فلسطین و قدس همچنان جایگاه نخست را در اندیشه و اقدامات عملی ایران دارند.
وی با بیان این که در اندیشه ایران وحدت امت اسلامی در مقابله با استکبار آمریکایی اولویتی است که امر دیگری بر آن پیشی نمیگیرد، تاکیدکرد: مهم این است که این شعارها تنها در حد سخن نیستند بلکه با دستاوردهای حقیقی و تلاشهای آشکار همراه هستند و ما بخاطر نداریم که هیچ کدام از دولتهایی که قبلا ادعای حمایت از فلسطین را داشتند این کارها را انجام داده باشند.
شهادت حاج قاسم، نتیجه تاریخ طولانی استعمار است
دبیرکل اتحادیه علمای مقاومت در ادامه اظهار داشت: شهادت حاج قاسم، اشغال عراق توسط آمریکا، ایجاد داعش و النصرة و امثال اینها در منطقه، اتفاقی نیستند بلکه نتیجه تاریخ طولانی استعمار و استکباری هستند که مربوط به قرنپیش میشوند و از زمان ورود ناپلئون به الازهر شریف در قرن 19 آغاز شده است.
وی ادامه داد: ناپلئون نقشه استعمار را ترسیم کرد. این که چگونه به کشورهای ما حمله کند و تلاش کرد تا عقلها، فرهنگ و ... را بفریبد و هر کاری که بتواند مسلمانان را از دین خود دور کند.
این عالم اهل سنت لبنان با بیان این که همه میدانند که استکبار جهانی از استعمار انگلیسی گرفته تا استعمار آمریکایی و ما بین اینها، هیچ اهمیتی به صلاح مسلمانان نمیدهند و مسجدالاحرام را بزرگ نمیدارند، خاطرنشان کرد: این که ما عبادات خود را به بهترین شکل انجام دهیم آنها را ناراحت نمیکند، بلکه آنچه برای آنها اهمیت دارد این است که این اسلام طبق فرموده خداوند متعال، ما را به امت واحده تبدیل نکند. و این که ما توطئه غرب و اقدامات آنها در کشورها خود را متوجه نشویم این که چگونه در اندیشهها، جوامع و اقتصاد رسوخ میکند تا ما قدرت انجام هر کاری را از دست بدهیم و در همه امور از جمله اقتصاد دنباله رو آنها و مصرف کننده باشیم.
وی افزود: آنها میخواهند ما کسانی باشیم که ما را هرگونه بخواهند، رهبری کنند و این در بسیاری از زمینهها محقق شد. بسیاری از حکومتها، پادشاهان و مسئولان آنچه را که آنها میخواستند برایشان محقق کردند.
پروژه ایران برای افشای استبکار
شیخ ماهر حمود در ادامه اظهار داشت: انقلاب اسلامی آمد تا با همه اینها مقابله کند تا به جهان بگوید ما میدانیم اشکال کار کجاست. اشکال در آمریکای مستبد و مستکبر و تفرقه میان مسلمانان است. اشکال در ترجیح دادن انتساب به مذهب، نسبت به وابستگی اسلامی است.در همه این تفاصیل باید همگان را به اسلامی جدید بخوانیم لذا مقابله با این پروژه بزرگ آغاز شد.
وی با بیان این که پروژه ایران از سویی توطئهگران را رسوا میکرد و از سوی دیگر دستان مستکبران را قطع میکرد، تصریح کرد: به همین دلیل توطئهها، جنگها، محاصره ها و تشویش اذهان آغاز شد و تقریبا همه دنیا در برابر ایران و شعارهای بزرگ آن و سلوک و آنچه برای تحقق بخشیدن به این شعارها انجام میداد، ایستادند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود وجود شهید قاسم سلیمانی را مصداق زنده آرمانهای ایران برشمرد و گفت: تا جایی که ترامپ رئیس جمهور آمریکا مستقیما دستور ترور او را با سلاح آمریکایی صادر کرد و نه تنها آنها از این کار خجالت نکشیدند بلکه تازه به این کار افتخار هم میکنند.
دبیرکل اتحادیه علمای مقاومت خاطرنشان کرد: آنها میدانند این فرمانده، یک فرمانده عادی نیست بلکه یک فرمانده ممتاز است که همه این شعارهای بزرگ را در حقیقت عملی کرده است و در بنیه اسلامی مقاومت در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و یمن هرجایی که سلاحی در برابر صهیونیست و آمریکا بلند شده و هرجایی که رزمندهای با سلاح مقاومت ولو به سلاح یا به چاقو یا با زیر گرفتن در برابر صهیونیست حضور دارد و هرجایی که اراده ای یا سخنوری و شعاری در برابر استکبار و صهیونیسم رسوخ کرده است.
هر کجا رزمنده ای باشد حاج قاسم هم هست
وی افزود: هر کجا رزمندهای باشد قاسم سلیمانی هم هست تا کمک کند، جهت دهی کند روشنگری کند و تا جایی که میتواند دست آنها را بگیرد. تا نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل کند و نقاط تفرقه را به فرصتی برای وحدت تبدیل نماید و نقاط پنهان شدن را به جایگاهی برای برتری و قدرت تبدیل کند تا به عزت منتهی شود همانگونه که خداوند برای مسلمانان میخواهد و لله عزة و لرسولة و للمومنین و لکن المنافقین لا یعلمون.
شیخ ماهر حمود تاکیدکرد این مسیر با شهادت شهید سلیمانی رحمه الله و ابو مهدی المهندس و همراهان آنها پایان نمیپذیرد. این مسیر با شهادت قهرمانان ما در فلسطین پایان نمییابد بلکه هر روز در جنین، نابلس و دیگر مناطق کرانه، مجاهدانی را مییابیم که راههای جدیدی در رویارویی ابداع میکنند و این مجاهدان این مسیر را کامل خواهند کرد.
وی در ادامه با اشاره به سخن رهبر معظم انقلاب که فرمودند، اگر دست من بود ترجیح میدادم سلیمانی در کنار من باشد و از او در مسائل مهمی کمک میگرفتم اما ترجیح دادم او را به فلسطین بفرستم زیرا فلسطین برای او سزاوار تر از من است، اظهار داشت: این فداکاری و این موضع برای مردان بزرگ است.
این عالم لبنانی با بیان این که مسیر ما ادامه دارد و با شهادت کسانی که به شهادت رسیدند و با محاصره لبنان و با ویران کردن سوریه و عراق و یمن با هر توطئه دیگری پایان نمییابد، گفت: ما به این سخن خداوند پایبند هستیم که فرمود «وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ. فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ» و خداوند انتقام قهرمانان و شهدای ما را به دست قهرمانان نیکوکاری که در این مکتب پرورش یافته است، خواهد گرفت.
حادثه تروریستی شاهچراغ موجب رسوایی آمریکاییهای منافق شد
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سهشنبه) در دیدار خانوادههای شهدای حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ علیهالسلام این حادثه تلخ را موجب داغدار شدن دلها اما ماندنی در تاریخ ایران خواندند و با تأکید بر رسوا شدن دستهای پشت پرده این خباثت یعنی امریکاییهای کینه توز و بوجود آورنده داعش، خاطرنشان کردند: دستگاههای فرهنگی و هنری باید این حادثه با عظمت را همچون قضیه عاشورا و سایر مسائل تاریخی مورد توجه قرار دهند و به آیندگان منتقل کنند.
حضرت آیت الله خامنهای ترور زائران را متفاوت از سایر حوادث تروریستی و موجب رسوایی مضاعف دشمن دانستند و گفتند: علاوه بر عاملان جانی و خیانتکار، پشتیبانان اصلی و بوجود آورندگان داعش نیز در این جنایت شریک هستند. آنها آنقدر دروغگو، سیاهدل، رسوا و منافق هستند که در حرف، پرچم حقوق بشر را بالا میبرند اما در عمل، گروههای خطرناک تروریستی را بوجود میآورند.
ایشان دستگاههای فرهنگی و رسانهای را به تولیدات هنری در خصوص این حادثه و سایر قضایای تاریخی توصیه کردند و افزودند: ما در مسائل مربوط به حوادث و تاریخ انقلاب اسلامی و جنایتهای دشمنان از نظر کار رسانهای و تبلیغی، کوتاهی داریم بهگونهای که نسل جوان ما اطلاعات زیادی از حوادث گذشته از جمله جنایات منافقین ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: تبیین این واقعیتها جزو وظایف فعالان بخشهای هنری، تبلیغی و نگارشی و همه دستگاههای فرهنگی است.
مساجد قطر، باشکوهترین جاذبههای گردشگری جام جهانی ۲۰۲۲
ازیهای جام جهانی فوتبال در قطر در حال برگزاری هستند، اما تفاوت عمده جام قطر با جامهای جهانی دورههای گذشته این است که طرفداران فوتبال و گردشگران خارجی علاوه بر لذت بردن از تماشای مسابقات با فراهم بودن شرایطی برای بازدید از مساجد بسیار زیبا در قطر لذتی دو چندان از حضور خود در این کشور می برند.
گردشگران جام جهانی قطر نه تنها از زیباییهای هنر اسلامی در مساجد قطر بهرهمند میشوند، بلکه با دین اسلام و ارزشهای آن نیز در این مکانهای عبادی آشنا میشوند.
در اینجا به معرفی چند نمونه از زیباترین مساجد قطر میپردازیم که اکنون در طی بازیهای جام جهانی تبدیل به مراکز جذب گردشگران و معرفی دین اسلام به آنها شدهاند.
مسجد آبی
مسجد آبی واقع روستای فرهنگی «کاتارا» نام خود را از نمای آن که پر از کاشیهای فیروزهای و بنفش است، به دست آورده است. طراحی داخلی و بیرونی مسجد توسط «زینب فاضل اوغلو»، طراح مشهور ترکیهای، انجام شده است.
مناره، گنبد و محراب این مسجد همگی الهام گرفته از چندین مسجد معروف موجود در شهرها و پایتختهای مختلف جهان اسلام هستند.
این مسجد اکنون به کانون تجمع هواداران فوتبال تبدیل شده است که علاقهمند به یادگیری درباره اسلام و آموزههای آن هستند.
واعظان زن و مرد در این مسجد به چند زبان مختلف توضیحاتی را درباره دین اسلام که دین صلح و مدارا هست، به گردشگران ارائه میدهند.
همچنین کتابچههای معرفی اسلام به زبانهای مختلف بین افرادی که برای بازدید از مسجد میآیند، توزیع میشود.
مسجد طلایی
مسجد طلایی نیز یکی دیگر از مسجدهای دیدنی با معماری چشمگیر در روستای فرهنگی کاتارا است. این مسجد با تراشههای بسیار کوچک طلایی تزئین شده و این ابتکار منحصر به فرد زیبایی دو چندان به مسجد بخشیده است.
بسیاری از گردشگرانی که علاقهمند به معماری هستند پس از تماشای بازی فوتبال با راهنماییهای تور به سمت مسجد طلایی میروند.
گردشگران در مسجد طلایی هم از هنر و معماری اسلامی به کار رفته شده در آن لذت می برند و هم سوالات خود درباره اسلام و مسلمانان را از افرادی که در مسجد حضور دارند، میپرسند.
مسجد شهر آموزش
مسجد شهر آموزش که دارای معماری مدرن و خیرهکننده است، روی پنج ستون بزرگ قرار دارد که نشاندهنده پنج ستون اسلام هستند و روی هر کدام از آنها یک آیه از قرآن کریم خوشنویسی شده است.
دو مناره مسجد شهر آموزش که در سال 2015 افتتاح شدند، به سمت شهر مکه متمایل شدهاند و آیاتی از قرآن کریم نیز روی آنها نقش بسته است.
این مسجد ظرفیت پذیرایی از یک هزار و 800 نمازگزار در نمازخانه اصلی و یک هزار نمازگزار دیگر در حیاط بیرونی خود را داراست.
مسجد شهر آموزش علاوه بر اینکه مکانی برای عبادت است، دارای کلاسهایی نیز برای تدریس و آموزش است.
معمار مسجد آموزش که در سال ۲۰۱۵ میلادی افتتاح شد، یک طراح فرانسوی به نام «منگرا ایوارز» است که مسجد را شبیه به یک سفینه فضایی با نمایی سفید رنگ طراحی کرده است.
مسجد القُبیب
مسجد القُبیب در مرکز دوحه با معماری منحصر به فرد اسلامی خود به دستور شیخ «جاسم بن محمد بن ثانی»، بنیانگذار قطر، بنا شد.
این مسجد که قدمت آن به بیش از یک قرن و نیم پیش میرسد، طی سالها بهعنوان نشانه فرهنگی برجسته اسلامی و چراغ دعوت اسلامی باقی مانده است و یکی از برجستهترین مکانهای میراث مذهبی برای بازدیدکنندگان از قطر در جام جهانی 2022 خواهد بود.
مسجد القبیب از نظر نقشه شبیه به مسجدالنبی است. نمازخانه این مسجد بر روی سه ردیف ستون مربع ضخیم ساخته شده است که شامل چهار رواق در جهت قبله و دو رواق یکی به سمت شمال و دیگری به سمت جنوب است.
مجموع گنبدهایی که سقف مسجد را تشکیل دادهاند، 44 گنبد به علاوه دو گنبد کوچکتر است که سقف محراب را میپوشانند.
مناره مسجد القبیب، قدیمیترین مدل منارههای شناخته شده در قطر، منارهای با بدنه استوانهای است که تأثیر معماری مناره در ترکیه و شبه جزیره عربستان را نشان میدهد .
نمازخانه بخش مهمی از مسجد القبیب است که از سه ضلع شمالی، غربی و جنوبی با دیوار محصور شده است. در ضلع شمالی چهار پنجره برای تهویه و روشنایی و در ضلع غربی شش پنجره محراب وجود دارد، در حالی که ضلع جنوبی یکسان با شمال است و ضلع شرقی با 11 طاق نما قابل مشاهده است.
این مسجد که در سال 1878 توسط معمار محبوب «الحمیلی» تأسیس شد، بیش از 100 سال است که بدون نیاز به بازسازی اساسی در برابر عوامل خشن طبیعت، پابرجا مانده است و حاوی داستانهای بسیاری است که منحصر به فرد بودن آن را در دوحه و حتی در کل منطقه خلیج فارس تایید می کند.
جزئیات ساخت مسجد نشان دهنده استفاده از فنون معماری رایجی است که به درجه بالایی از علم و دانش رسیده است، چه از نظر صرفه جویی در مصالح و تلاش و چه از نظر استقامت و سازگاری با طبیعت.
این مسجد 10 سال پیش توسط دفتر مهندسی خصوصی (PEO) دیوان امیری بازسازی شد، به گونهای که طرح معماری اصلی خود را حفظ کرد تا خاطره خود را در قلب مردم قطر که به طراحی گنبدی شکل آن افتخار می کنند، حفظ کند.
مسجد فرودگاه بینالمللی حمد
طراحی مدرن مسجد فرودگاه بینالمللی حمد از شکل یک قطره آب الهام گرفته شده است. این مسجد که در ساخت آن به طور کامل از شیشه استفاده شده است، دایره ای شکل است و به همین دلیل به شکل یک قطره آب دیده می شود.
در کنار مسجد فرودگاه دوحه یک مناره بلند قرار دارد که مشرف به فرودگاه است، اما این مسجد مانند مساجد دارای معماریهای سنتی دارای یک گنبد مجزا نیست و کل سقف آن به شکل یک گنبد طراحی شده است.
علاوه بر نمازخانههای داخل فرودگاه، مسافران و کارمندان میتوانند در این مسجد عمومی واقع در خارج از ترمینال مسافربری در فاصله چند قدمی تالار خروجی، نماز بخوانند.
بسیاری از مسافرانی که برای حضور در جام جهانی قطر از فرودگاه بینالمللی حمد وارد کشور شدهاند نیز از این مسجد زیبا و مدرن بازدید کردهاند.
مسجد جامع دولتی
بزرگترین مسجد قطر زیبایی هنر و معماری اسلامی را به طور خاص به نمایش میگذارد. مسجد جامع دولتی قطر در دوحه، پایتخت این کشور قرار دارد.
این مسجد در حالی که مکان مورد احترام بسیاری از مسلمانان جهان است، در طول جام جهانی 2022 پذیرای بازدیدکنندگان از تمام سنتهای مذهبی است.
مسجد جامع دولتی که دارای که یک ساختار عظیم است، می تواند 11 هزار نمازگزار مرد را در سالن مرکزی مجهز به تهویه مطبوع خود جای دهد. سالن مجاور نیز مجاور پذیرای یک هزار و 200 نمازگزار زن است.
علاوه بر این سه در اصلی همراه با 17 ورودی جانبی در زیر 28 گنبد بزرگ وجود دارند. 65 گنبد دیگر نیز چهار ضلعی بیرونی مسجد را پوشانده است. همچنین مسجد دارای یک حیاط بزرگ و پارکینگ است که ظرفیت 300 خودرو را داراست.
عظمت مسجد جامع دولتی نشان دهنده روحیه و نگرش کشور است که طراحی مدرن را با پیچ و تاب سنتی ترکیب می کند. این مسجد از نظر طراحی داخلی نیز بسیار زیباست تا جایی که آن را شبیه به یک موزه کرده است.
نمای این مسجد که در سال 2011 افتتاح شده است، از ماسه سنگ ساخته شده و ویژگیهای سنتی میراث غنی قطر و تاریخ پربار آن حفظ شده است.
مسجد مشیرب
مسجد جدید مشیرب ممکن است ساده و مدرن به نظر برسد، اما این مسجد دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که آن را شایسته دریافت جایزه معتبر «عبدالطیف الفوزان برای معماری مسجد» به دلیل استفاده از فناوریهای جدید و ویژگیهای معماری با برنامهریزی دقیق کرده است.
طراحی این بنا بر اساس مساجد سنتی قطری است که برای قرنها از تهویه طبیعی و آب برای ایجاد محیطهای راحت برای نماز و عبادت استفاده کردهاند.
علاوه بر این، ساختمان به دلیل صرفه جویی موثر در مصرف انرژی، همراه با کیفیت طراحی خود، گواهینامه طلایی LEED را دریافت کرده است.
سیستم LEED برای رتبه بندی ساختمانهای سبز در 135 کشور انجام شده است و در سال 2013، در جهان 15183 ساختمان تجاری این گواهینامه را دریافت نمودهاند.
این ساختمان دارای طراحی متناسب با نور روز برای ایجاد تکههای خورشیدی پویا با الهام از نقوش قطری در سالن اصلی در طول ساعات نماز است. در طول روز نیازی به نور مصنوعی ندارد.
مسجد مشیرب با استفاده از اصول کلیدی هنر اسلامی، الگوهای هندسی و طرحها، ایدههای مدرنیته را با چیدمان آشنای تاریخی از حجمها و فضاهای اسلامی ترکیب میکند.
مرکز فرهنگی اسلامی عبدالله بن زید آل محمود
مرکز فرهنگی اسلامی عبدالله بن زید آل محمود یا مسجد «فنار» که در گذشته بزرگترین مسجد کشور بود، بهویژه در شب یکی از مکانهای دیدنی دوحه است.
این مسجد که مسجد مارپیچ نیز نامیده می شود، به نام شیخ «عبدالله بن زید آل محمود»، محقق مشهور قطری و همچنین بنیانگذار سیستم قضایی قطر نامگذاری شده است.
مسجد فنار همچنین مکانی برای آشنایی غیرمسلمانان با اسلام و فرهنگ اسلامی است. این مسجد مجموعه ای از دورهها را برای کسانی که میخواهند زبان عربی را یاد بگیرند، ارائه میدهد.
مسجد فنار از جمله مساجد سنتی در قطر است که از سنگ های مرجانی، گل و چوب ساخته شدهاند؛ برخلاف مساجد قرن بیست و یکم که از آجر و ساروج ساخته میشوند.
علاوه بر این، مسجد فنار مانند دیگر مساجد سنتی دارای چندین حیاط است که به ندرت در مساجد مدرن دیده میشوند.
فلسطین؛ سی و سومین تیم و بزرگترین برنده جام جهانی قطر 2022
زمانی که قطر تصمیم گرفت به اسرائیلیها اجازه دهد تا به طور «موقت» با رعایت قوانین فیفا وارد خاک این کشور شوند، برخی تصور کردند که این کشور حوزه خلیجفارس راه را برای یک توافق عادیسازی با رژیم اشغالگر اسرائیل هموار میکند.
وزارت امور خارجه ایالات متحده، حامی شماره یک اسرائیل در منطقه، از افتتاح پرواز بین قطر و اسرائیل به عنوان «نوید بزرگی برای تقویت روابط بین مردم و روابط اقتصادی» استقبال کرد و این در حالی بود که واشنگتن به اعمال سیاست محاصره، جنگ و تحریم در غرب آسیا ادامه میدهد.
حامیان آرمان فلسطین حتی این اقدام قطر را ضربه به فلسطین دانستند و از تصمیم قطر احساس خیانت و ناامیدی کردند، با اینکه میدانستند که دوحه روابط خود را با «تلآویو» عادی نمیکند و پیشتر نیز «توافق ابراهیم» را محکوم کرده بود.
علیرغم اینکه یک مقام قطری که نخواست نامش فاش شود، اعلام کرد این تصمیم صرفا برای رعایت شرایط میزبانی فیفا بوده است، اما چنین اقداماتی تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیست، زیرا «اسرائیل» یک رژیم استعمارگر است و در حالی که هواداران فوتبال در قطر تیمهای خود را تشویق میکردند، این رژیم به کشتار مردم فلسطین ادامه داد.
اسرائیلیها و متحدانشان نمیدانستند که در آغاز جام جهانی 2022 چه چیزی در انتظار آنهاست. در حالی که مقامات اسرائیلی ابراز امیدواری کردند که «حضور مثبت و بدون دردسر اسرائیل در قطر میتواند جاهطلبیهای اسرائیل را برای حضور بیشتر در منطقه پس از توافقهای عادیسازی پیش ببرد»، اما خبرنگاران اسرائیلی در این کشور خلیج فارس از سوی هواداران فوتبال سراسر جهان نادیده گرفته شدند.
از زمان آغاز جام جهانی در قطر، ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان داد هواداران فوتبال اعم از عرب و غیر عرب، از مصاحبه با شبکههای اسرائیلی در حمایت از فلسطین و رد عادیسازی خودداری میکنند و ثابت کرد که با اینکه قراردادهای عادیسازی توسط چهار رهبر عرب با اشغالگران اسرائیل امضا شده است، مردم برای ارتباط با اسرائیلیها هیچ رغبتی نشان نمیدهند.
با اشاره به این موضوع، مقالهای در روزنامه اسرائیلی «اسرائیل هیوم» تحت عنوان جام جهانی قطر نشان میدهد که اسرائیل همچنان منفور است و معتقد است: «همه کسانی که ادعا میکنند ساکنان کشورهای خلیجفارس هیچ تنفری نسبت به اسرائیل ندارند، اکنون تئوری خود را تکه تکه شده و با واقعیتی کاملا متفاوت میبینند.»
اگرچه چندین کشور عربی به طرز شرمآور روابط خود را با اشغالگران اسرائیل عادی کردهاند و علیرغم اینکه فلسطین در بین 32 تیم مقدماتی حضور نداشت، هواداران فوتبال در استادیومهای قطر از آرمان فلسطین حمایت کردند و همبستگی خود را با فلسطین از طرق مختلف به تصویر کشیدند و آن را به تیم سی و سوم و شاید بزرگترین برنده مسابقات تبدیل کردند.
پرچمهای فلسطین و بنرهای طرفدار فلسطین، مانند «فلسطین آزاد»، به یکی از عناصر اصلی جام جهانی تبدیل شد. این در حالی است که هیچ حمایتی از اسرائیلیها در این دوره از مسابقات دیده نشد.
المیادین ادامه داد که ما شاهد بودیم هواداران فوتبال در سرتاسر استادیومها بازوبندهایی از پرچم فلسطین را در دست داشتند و چفیههای فلسطینی استفاده میکردند و آهنگ فلسطینی «علی الکفیه» را پخش میکردند.
تیم ملی مراکش حتی با پیروزی مقابل اسپانیا، صعود خود به مرحله یک چهارم نهایی را با اهتزاز پرچم فلسطین و اعلام همبستگی خود با مردم این سرزمین جشن گرفت. تیم مراکش همچنین پیروزی خود مقابل کانادا را نیز با به اهتزاز درآوردن پرچم فلسطین جشن گرفت.
روزنامه اسرائیل هیوم همچنین نوشت: «این یک ضربه جدی به هر کسی است که فکر میکند عادیسازی با اسرائیل انجام شده است. آنها ما را دوست ندارند و ما را نمیخواهند.»
این مقاله استدلال کرد که جام جهانی قطر، واقعیت تلخ اشغالگری اسرائیل را نشان داد.
در این مقاله تاکید شده است: «همه کسانی که ادعا میکنند مردم خلیجفارس با اسرائیل دشمنی ندارند، دیدند که فریب خوردهاند و واقعیت دیگری را تجربه میکنند» و ادامه داد که «تا زمانی که مسئله فلسطین به نحوی حل شود که مورد قبول همه طرفها باشد، ما در کشورهای عربی مورد استقبال قرار نخواهیم گرفت، حتی در کشورهایی که توافق نامههای عادیسازی را امضا کردهاند.»
«عبدالعزیز القاشیان»، محقق سعودی که سیاست ریاض در قبال تل آویو را مطالعه میکند، توضیح داد که «مردم عرب، حتی آنهایی که شهروند کشورهایی هستند که روابط خود را با اسرائیل عادی کردهاند، هنوز با اسرائیل دشمنی دارند.»
«اوحد همو»، گزارشگر باسابقه تلویزیون اسرائیل نیز معتقد است که «توافق ابراهیم» هیچ تغییری ایجاد نکرده و «مردم خاورمیانه و نه فقط حکومتها، واقعا اسرائیل را قبول ندارند.»
المیادین در پایان نوشت تمام لحظات مسابقات جام جهانی قطر 2022، شاهد گسترش آگاهی در مورد آرمان فلسطین و افشای وحشیگری اشغالگران اسرائیل بودیم. طرفداران فلسطین نشان دادند که از آرمان فلسطین دست برنداشتهاند.
با این حال، با توجه به معاملات و توافقات امنیتی و اقتصادی فزاینده بین «اسرائیل» و برخی کشورهای عربی در حال عادیسازی، معادله برای آزادسازی فلسطین و پایان دادن به اشغالگری بسیار روشن است: هیچ جایگزینی جز مبارزه مسلحانه مداوم وجود ندارد.
خطبه فدکیه و نگاهی ژرف به نعمتهای الهی
بیتردید خداوند متعال نعمتهای زیادی به انسان عطا داشته است؛ نعمتهایی که نمیتوان به هیچ شکلی شکرگزار واقعی آن بود؛ چراکه به هر شکلی بخواهیم شکر کنیم، باز با نعمتی از نعمتهای او شکر گفتهایم؛ چه شکر زبانی باشد، چه شکر عملی و... .
اهلبیت علیهمالسلام، بالاترین مرتبه شکرگزاری را نسبت به پروردگار داشتند و همواره، حتی در سختترین حالات، شاکر او بودند. در این نوشتار، با توجه به فرازی از خطبه زیبای فدکیه، به کاوشی در مورد نعمتهای الهی از زبان حضرت صدیقه علیهاالسلام میپردازیم.
نعمتها نامحدودند
حضرت فاطمه علیهاالسلام اولین ویژگی نعمتهای الهی را نامحدودی این نعمتها از نظر کمیت بیان میکند: «جَمَّ عَنِ الإِحْصَاءِ عَدَدُهَا»؛[1] «نعمتهایی که تعدادشان از شماره بیرون است».
این ویژگی در کلام حضرت، ریشه در این بیان قرآنی دارد: «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»؛[2] «و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز نمیتوانید آنها را احصا کنید».
گفتنی است که خاندان وحی همواره سخنانشان بر اساس قرآن و برگرفته از آن است.
کوچکترین نعمت تا بزرگترین آن، که ولایت اهلبیت علیهمالسلام است، را نمیتوان شکر گفت؛[3] زیرا در هر شکری، باز شکری واجب است؛ چراکه بیان هر شکری با ابزاری است که خداوند به انسان بخشیده است.
از دست و زبان كه برآيد كز عهده شكرش به درآید[4]
البته باید توجه داشت که احساس شکرگزاری هنگامی در وجود ما پدید میآید که ما توجهی به جزئیات نعمتهای الهی داشته باشیم. ازاینرو وقتی فیلمهای مستند در مورد زیباییهای طبیعت، زندگی جانوران و شگفتیهای خلقت انسانها را میبینیم، پی به شکوه و جلال خلقت خدا برده، زبان به ستایش او میگشاییم.
کافی است اندکی به خلقت چشم توجه کنیم. چشم از چندین بخش و هر بخش از میلیونها سلول تشکیل شده که امروزه هر بخشی از آن، متخصص خاص خود را دارد. اگر یکی از بخشهای چشم (مانند شبکیه یا عدسی) معیوب شود، انسان عظمت این نعمتی که رایگان به او هدیه شده را در مییابد. تفکر و تأمل دربارۀ نعمتهای الهی و درک جزئیات آنها موجب میشود انسان عظمت خدا را درک کند.
نعمتها جبرانناپذیرند
حضرت زهرا علیهاالسلام ویژگی دوم نعمتهای الهی را جبرانناپذیر بودن آنها معرفی میکند: «نَأَی عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا»؛[5] «نعمتها دورتر از آن است كه بتوان جزای آن را داد».
نعمتهای الهی بههیچوجه قابل مقایسه با لطف دیگران در حق ما نیست. اگر کسی به ما مالی دهد، میتوانیم لطف او را به نحوی جبران کنیم؛ چراکه همانند خودمان موجودی است که کمبودهایی دارد و ما در زمان نیاز به او کمک میکنیم یا به گونه است که با عطای مال خوشحال میشود و حس خوبی پیدا میکند؛ اما این مورد درباره خداوند بیمعناست؛ چراکه او بینیاز مطلق و هر آنچه غیر اوست، مخلوق و ملک اوست. حال چگونه میتوان نعمت اینچنین پروردگاری را جبران کرد. حتی همین شکر زبانی نیز با نعمت زبان، اراده، تفکر و... انجام میشود که هر کدام نیز نیازمند شکری دیگر است.
نعمتها قابل تصور نیستند
برترین بانوی خلقت، ویژگی سوم نعمتهای الهی را ابدی بودن این نعمتها میداند: «وَتَفَاوَتَ عَنِ الإِدْرَاک أَبَدُهَا»؛[6] «انتهای آن نعمتها از ادراک انسانها خارج است».
بهراستی انسان محدود، چگونه میتواند این نعمتهای نامحدود را تصور کند! هر بار که تحقیقی درباره انسان یا جهان منتشر میشود، به نظر میآید بشر به تمام نکتهها دست یافته است؛ ولی چندی بعد زوایای دیگری از آن پدیده به دست میآید.
به تعبیر علامه مصباح یزدی هرگاه بخواهیم نامتناهی را تصور کنیم، نخست مفهوم متناهی را به تصور درآورده، سپس یکی از حروف نفی را نیز به ذهن میآوریم و در کنار مفهوم متناهی قرار میدهیم و با این کار، گمان میکنیم مفهوم نامتناهی را تصور کردهایم؛ درحالیکه مفهوم نامتناهی را تصور نکردهایم؛ بلکه مفهوم متناهی را تصور، و آن را نفی کردهایم. بنابراین ذهن ما توانایی درک مفهوم نامتناهی و درنتیجه درک حقیقت صفات خداوند سبحان را ندارد؛ چراکه صفات الهی بیحدوحصرند. ازآنجاکه نعمتهای الهی نیز پایانی ندارند، ذهن محدود ما را یارای درکی کامل از آنها نیست.[7]
پینوشت:
[1]. آیتالله مكارم شيرازى، ناصر، خطبه حضرت زهرا سلاماللهعليها، ج1، ص7.
[2]. نحل، 18.
[3]. فیض، ملامحسن، الوافی، ج3، ص538.(هِی اَعظَمُ نِعَمِ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ هی وِلایتُنا)
[4]. دیباچه گلستان سعدی.
[5]. آیتالله مكارم شيرازى، ناصر، خطبه حضرت زهرا سلامالله عليها، ج1، ص7.
[6]. همان.
[7]. آیتالله مصباح یزدی، محمدتقی، رساترین دادخواهی و روشنگری (شرح خطبه فدکیه)، ج1، ص141.
نقش امامت در وحدت دنیای اسلام
نبود وحدت و همراهی در دنیای اسلام امری مشهود و واضح است. امروز دشمنان اسلام به سرکردگی آمریکا، انگلیس و اسرائیل توانستهاند با ایجاد جنگ و شعله ور ساختن آتش کینه و فتنه در بین مسلمانان، اوج اختلاف را در میان ملتهای مسلمان برقرار سازند.
در مقابل این فضای غمانگیز و البته خطرناکِ تفرقه، اتحاد وهمبستگى اسلامى، یکى از لازمترین و واجبترین وظایف حکومتها، دولتها و تکتک مسلمانان است که بایستى همه به انجام این وظیفه مهم همت داشته تا امت واحد در برابر دنیای استکبار شکل بگیرد. از این رو به اتّحاد و همدلی به شدت نیاز داریم.
در این نوشتار به بررسی مهمترین و اساسیترین ریشه این تفرقه و راهحل برونرفت از آن، از منظر آیات و روایات میپردازیم. به تعبیر مقام معظم رهبری، «این وحدتی که امروز دنیای اسلام نیاز دارد، با تدبّر در آیات قرآن و با تأمّل در همین حقایق براحتی به دست میآید اگر اهل فکر و اهل مبنا، این مسائل را دنبال کنند».[1]
مشرکین و اختلافافکنی اعتقادی
خداوند در قرآنکریم در تعبیری بسیار سنگین، افراد را از اختلافافکنی بین امت بر حذر داشته و این عمل نادرست را نکوهش و آن را فعل مشرکین معرفی مینماید: «لَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا، کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ»؛[2] «از مشرکان نباشید، مشرکانی که دینشان را بخشبخش کردند و [سرانجام] گروه گروه شدند، در حالی که هر گروهی به آنچه [از بخشی از دین] نزد آنان است [به تصور اینکه حق است] شادمانند!».
شاید با شنیدن شرک و مشرکین، پرستش غیر خدا به ذهن بیاید، اما شرک درجات زیادی دارد و بر اساس این آیه شریفه، هر كس كه عامل تفرقه در دين خدا شود، مشرک است و به خاطر پیامدهای زیادی که دارد، این نوع از اختلافافکنی از بدترین نوع اختلافها است؛ چراکه سبب گمراهی بشر و نرسیدن به سعادت میشود.
سقیفه؛ سبب اختلاف و دشمنی در اسلام
بیتردید بزرگترین اختلافی که در مسیر زندگی بشر رخ داده که به تعبیری مسیر تاریخ را از هدایت به سمت گمراهی کشانده و بشر از طعم شیرین عدالت محروم ساخته، انحرافی که در جریان جانشینی پیامبر رخ داد، میباشد. اهل سقیفه بشریت را از امام و امامت محروم ساختند. انحرافی که در سقیفه، سبب روی کارآمدن ناشایستگان شد، سبب شکلگیری فرقهها و دشمنیهای زیاد در دنیای اسلام گردید، به گونهای که در برخی روایات اختلاف بین امت به 72 فرقه بیان شده که تنها یک فرقه که گروه اهلبیت علیهمالسلام هستند، نجات یافته معرفی شدهاند.[3]
در حالی که اگر مردم گرد امام معصوم علیهالسلام جمع میشدند، در سایه عدالت، تقوا، علم، بصیرت و ... که در وجود امام به بالاترین مرتبهاش موجود است، مردم میتوانستند به اوج کمالات و فضایل برسند و این تفرقه بین مسلمین پدید نمیآمد. حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها در خطبه فدکیه که به حقیقت، عالیترین سطح معارف و حکمت ها را در بر دارد، در اشاره به این نکته میفرمایند: «فَجَعَلَ اللهُ طاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا أماناً لِلفِرقَه»؛[4] «خداوند پیروی و اطاعت از ما را عامل انسجام جامعه و امامت و پیشوایی ما عامل جلوگیری از تفرقه قرار داده است».
همانگونه که دوری از امامت سبب بروز اختلافات شدید و فرقهفرقه شدن دنیای اسلام شد و این دشمنیها تا امروز ادامه داشته و به شکل داعش و ... ظهور یافته، پیوند با امامت نیز رمز وحدت و اتحاد مسلمانان است.
اگر با انصاف به محبتی که مسلمانان و حتی غیر مسلمانان نسبت به امام حسین علیهالسلام دارند، توجه کنیم، راز فرمایش حضرت فاطمه سلاماللهعلیها بهتر روشن میشود. محبت افراد با گرایشهای دینی و غیردینی گوناگون به سیدالشهدا علیهالسلام در ایام اربعین، نمایشی از وحدت، برادری، همسویی، همراهی و قدرت منسجم در برابر کفر، استکبار جهانی و دشمنان اسلام است که حقیقتا چشمنواز و مایه افتخار هر مسلمانی است.
حال تصور کنید این محبت به مرحله بالاتر یعنی اطاعت و پذیرش ولایت اهل بیت علیهمالسلام برسد. در این صورت امتی واحد پدید میآید که دشمن را از شکست دادن و نابودی اسلام مایوس میکند.
پینوشت:
[1]. بیانات رهبری در دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر،1395/6/30.
[2]. روم:31 و 32.
[3]. آمدی، محمد گوزل، الهجرة إلى الثقلين، ج1، ص356.
[4]. خطبه فدکیه.
بقیةالله در خطبه فدکیه
خطبه فدکیه، گفتاری گرانبها در موضوعات مختلف است. در این خطبه نورانی بانوی یگانه دنیای اسلام، حضرت زهرا سلاماللهعلیها علاوه بر رسوایی دشمنان با محوریت غصب فدک، در زمینه خداشناسی، پیامبرشناسی، امامشناسی و دینشناسی مطالبی بس سترگْمعنا، عمیق و منطقی دارند که توجه به هر بخش آن، میتواند سرنخ نوشتن مقالهای برای شرح آن باشد.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در عبارتی کوتاه، اما پر نکته در مورد قرآن فرمودهاند که در این نوشتار بنا داریم به آن توجه ویژهای داشته باشیم. ایشان چنین میفرمایند: «... بَقِيَّةٌ اسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ»؛[1] «... برای خداوند ميان شما يادگاری است كه خداوند آن را خليفه بر شما قرار داد».
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در این عبارت به این نکته اشاره دارند که گرچه پیامبر صلىاللهعلیهوآله از دنیا رفت، اما برای شما باقیماندهای را جایگزین کرد و در ادامه تصریح میکنند که آن بقیه، قرآن، کتاب خداست: «کِتَابُ اللَّهِ النَّاطِق»؛[2] «آن بقیه کتاب ناطق خداوند است».
منظور از ناطق بودن قرآن
علامه مصباح یزدی رضواناللهعلیه، در توضیح منظور از ناطق بودن قرآن میفرمایند: «وقتی انسان قرآن را قرائت میکند، از دریای معارف آن خوشهچینی کرده، بر دانش او افزوده میشود. ازاینجهت، قرآن ناطق است. گویا خداوند با انسان سخن میگوید. اینگونه نیست که انسان با مراجعۀ به قرآن، دست خالی بازگردد».[3]
البته باید توجه داشت که رمز و راز فهم آیات این کتاب ناطق، نیازمند مراجعه به اهل بیت علیهمالسلام است؛ چراکه ایشان مبیِّن و مفسر کلام خدا هستند. از این رو امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند: «هَذَا كِتَابُ اللَّهِ الصَّامِتُ وَأَنَا كِتَابُ اللَّهِ النَّاطِق»؛[4] «این کتاب خاموش خداوند است و من کتاب ناطق خداوند هستم».
در برخی آیات مراد و معنای آیه، روشن نیست و به تعبیری کتاب خدا ساکت است و نیازمند رازگشایی و تفسیر است و اهل بیت علیهمالسلام که قرآنناطق هستند، صلاحیت و شایستگی تفسیر کتاب خدا را دارند.
آخرین امام؛ بقیهالله
واژۀ «بقیة» در قرآن هم به کار رفته است: «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»؛[5] «آنچه خداوند برای شما باقی گذارده، برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید!».
یکی از القاب امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف نیز «بقیةالله» است. توضیح اینکه خداوند در جهانی که خلق نموده، پیامبران و امامان را برای هدایت بشر به سوی رستگاری فرستاده است. در عصر و زمانهای مختلف به تبیین راه سعادت پرداختهاند، پس از آخرین پیامبر نیز این روند ادامه داشت تا نوبت به آخرین امام رسید. پس امام زمان علیهالسلام، امامی است که خداوند برای سعادت بشر باقی گذاشته است. امام زمان علیهالسلام نیز خودشان را با تعبیر «بقیةالله» معرفی نمودهاند: «أنا بَقِيّةُ اللّهِ في أرضِهِ و المُنْتقِمُ مِن أعدائِهِ»؛[6] «من باقيمانده حجّتهاى خدا در زمينم و از دشمنان او انتقام مىگيرم.» از این رو شیعیان به امامشان با چنین تعبیری سلام میدهند: «السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ»؛[7] «سلام برتو ای یادگار ماندگار خداوند در زمینش».
قرآن در کلام صدیقه کبری سلاماللهعلیها، یادگاری معرفی شده که پس از پیامبر باقی مانده تا به همراه اهل بیت علیهمالسلام منجی بشر باشد.
پینوشت:
[1]. خطبه فدکیه.
[2]. همان.
[3]. علامه مصباح یزدی، رساترین دادخواهی و روشنگری، ج1، ص359.
[4]. بروجردی، آیت الله سيدحسين، جامع أحاديث الشيعة، ج1، ص201.
[5]. سوره هود، آیه86.
[6]. محمدی ری شهری، محمد، ميزان الحكمه، ج1، ص385.
[7]. زیارت آل یاسین.
اشتراکات فاطمی و مهدوی در قرآن و روایات
زبان از توصیف دخت پیامبر عاجز، قلمها از نگاشتن فضائل او ناتوان و کُمیت عقل آدمی از درک کُنه جایگاه و مقام او لنگ است. شکوه و صولت بیکرانه، وسعت فضائل و مناقب بی شمار حضرتش تا بدانجا است که امام صادق علیهالسلام فرمود: «إِنمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخلْقَ فطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛[1] همانا فاطمه، فاطمه نامیده شد؛ چراکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شدهاند».
الگوی امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
در عظمت صدیقه شهیده همین بس که قطب عالم امکان و آخرین یادگار خاندان عصمت و طهارت، وی را الگوی خویش دانسته و فرمودند: «فی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»؛[2] «برای من دختر رسول خدا الگو و سرمشقی نیکو است».
ارتباط دوسویه فاطمی و مهدوی
علاقه و پیوستگی فاطمی و مهدوی یک رابطه دوسویه است؛ چراکه پیامبر با علم به این ارتباط الهی اینگونه به پاره تن خود بشارت داده است: «ابشری یا فاطِمَة فَانَّ المَهدی مِنکِ»؛[3] «بشارت باد بر تو که مهدی از نسل توست» و بوسیله این بشارت، غم و غصه را از حضرت زهرا سلاماللهعلیها میزدود و مراتب خوشحالی حضرتش را فراهم میساخت.
ویژگی مشترک فاطمی و مهدوی
حضرت زهرا سلاماللهعلیها دارای وجوه اشتراکی با فرزندش مهدی موعود دارد که یکی از این شباهتها روشن شدن عالم خلقت از پرتوی نور وجودی ایشان است. همانگونه که در ابتدای خلقت که ظلمت و تاریکی همه جا را فرا گرفته بود و ملائکه به پیشگاه ربوبی چنین شِکوه کردند که بارخدایا تاریکی را از ما برطرف کن، خداوند به نور فاطمه سلاماللهعلیها آسمانها را روشن ساخت و از اینرو زهرا نامیده شد،[4] همانگونه در انتهای دنیا و با قیام فرزندش مردم چنان از نور وجودیش بهرهمند میشوند که از نور خورشید و ماه بینیاز میگردند.[5]
پدر و مادر پیامبر فدای فاطمه و مهدی
حضرت زهرا و امام زمان علیهماالسلام دارای چنان منزلتی هستند که اشرف مخلوقات همانگونه که به یگانه دختر خود فرمودند: «فِداكَ أَبي و أُمّي»؛[6] «پدر و مادرم فدای تو» آن هنگام که مهدی موعود را یاد کرد نیز فرمودند: «بأَبي و أُمّي»؛[7] «پدر و مادرم فدایش باد».
فاطمه و مهدی، دین استوار در قرآن
توصیف دین به وصف قیمومیت در آیه «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»؛[8] «و به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند، نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند؛ و این است آیین مستقیم و پایدار» نشان از یک جایگاه رفیع با ویژگیهایی والا است. اين چنین دينی به قطع و یقین خير دنيا و آخرت انسان را فراهم میآورد.
امام باقر علیهالسلام در مورد «ذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» فرمودند: «هِيَ فَاطِمَةُ؛[9] او فاطمه (عَلَيْهَاالسَّلاَمُ) است»، و امام صادق علیهالسلام با عبارت «هُوَ ذَلِكَ دِينُ الْقَائِمِ؛[10] او مهدی قیام کننده است» یکی دیگر از ویژگیهای مشترک فاطمی و مهدوی را بیان فرمودند.
آری همانگونه که مسلمانان قدر دین قیم خدا را ندانسته و از آن حمایت نکرده و به طاغوت فرصت جولان دادند تا جایی که عالم را از وجودش محروم ساختند، همانگونه نیز عدم پیروی و حمایت از مهدی موعود باعث شده است که دین استوار همچنان در پشت پرده غیبت بماند و عالمی تا به امروز از وجود مقدس ظاهری حضرتش محروم گردد.
پینوشت:
[1]. مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 65.
[2]. همان، ج53، ص180.
[3]. متقی هندی، کنزالعمال، ج2، ص105.
[4]. رحمانی، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى(ص)، ص177.
[5]. قمی، تفسیر قمی، ج2، ص253.
[6]. مرعشی، احقاق الحق، ج10، ص158.
[7]. خزاز، کفایه الاثر، ص158.
[8]. بینه:5.
[9]. بحرانی، البرهان، ج5، ص718.
[10]. همان، ص719.