
emamian
نگرانی تلآویو از بهبود روابط سوریه با کشورهای عربی
رسانههای رژیم صهیونیستی به نقل از نهادهای امنیتی و سیاسی این رژیم گزارش دادند: نزدیکی روابط سوریه با مصر و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، نه تنها خبر خوبی برای این رژیم نیست بلکه نگرانکننده است.
«روی کیاس» تحلیلگر امور عربی در رادیو رژیم صهیونیستی گفت: نزدیکی روابط بین «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میتواند فرصتی برای تأثیرگذاری بر او و تغییر سیاستهایش فراهم کند.
روزنامه صهیونیستی «معاریو» نیز نوشت: مشارکت اسد در اجلاس آتی اتحادیه عرب تحول مهمی در احیای روابط بین سوریه و کشورهای عربی است که از سال ۲۰۱۱ تاکنون متوقف شده است و تغییراتی را در موضع منطقهای در قبال سوریه ایجاد خواهد کرد.
این روزنامه صهیونیستی به سفر «فیصل المقداد» وزیر خارجه سوریه به قاهره اشاره کرد و نوشت، هدف از این سفر برداشتن گامهایی در جهت بازگشت سوریه به اتحادیه عرب با میانجیگری مصر و عربستان بود.
«فیصل المقداد» وزیر امور خارجه سوریه نیز اخیرا اعلام کرد: دمشق در راستای بهبود روابط به اغلب کشورهای عربی پیام ارسال کرده است.
تاکید وزیران خارجه اردن و آلمان بر یافتن راه حل سیاسی برای مساله فلسطین
به نقل از خبرگزاری رسمی اردن "پترا"، ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن و آلنا بربوک، همتای آلمانی او در مذاکرات دوجانبه اعلام کردند که برلین در ماه آینده میزبان نشست "گروه مونیخ" خواهد بود.
آن دو اعلام کردند که هدف از این نشست پیدا کردن راه حل سیاسی واقعی به منظور برقراری صلح عادلانه و جامع میان فلسطین و رژیم صهیونیستی براساس راهکار تشکیل دو کشور است.
این دو وزیر در پایان دیدار خود تاکید کردند که روابط دوجانبه و مساله فلسطین محور اصلی این مذاکرات بود.
الصفدی و بربوک گفتند که از نظر اردن و برلین نشست گروه مونیخ تریبونی مهم برای توقف نابسامانی اوضاع و دستیابی به راه حلی برای مساله فلسطین است.
در گروه مونیخ مصر و فرانسه نیز حضور دارند و هدف از آن تکمیل تلاشهای صورت گرفته در نشست العقبه برای دستیابی به صلحی پایدار برای مساله فلسطین است.
خبرگزاری اردن اعلام کرد، دو طرف راههای تقویت مشارکت استراتژیک، تقویت همکاری در زمینه اقتصادی و سایر زمینهها از جمله بخش گردشگری، دفاع و آموزش را بررسی کردند.
همچنین بربوک در نشست خبری مشترک با الصفدی در آلمان خواهان برگزاری نشستی در برلین با همتایان اردنی، فرانسه و مصر شد تا براساس تفاهمات به دست آمده در نشست العقبه، برقراری صلح در خاورمیانه بررسی شود.
وی با بیان اینکه درگیریها در خاورمیانه در ماهها و هفتههای گذشته تشدیده شده است، افزود: توافقها در نشستهای العقبه و شرمالشیخ این امید را برای ساکنان قدس زنده کرد که بتوانند در ماه رمضان اعمال عبادی انجام دهند.
بربوک گفت، اردن از طریق قیمومیت بر مقدسات قدس نقش محوری ایفا میکند و بهترین راه حل برای نزاع فلسطین و رژیم صهیونیستی راهکار تشکیل دو کشور است.
وی افزود، آلمان و اتحادیه اروپا آماده حمایت از نتایج نشست العقبه درباره فلسطین و رژیم صهیونیستی هستند و آلمان به همکاری با اردن برای پایان دادن به این درگیری در خاورمیانه ادامه میدهد.
مصر ۱۹ مارس نشست شرم الشیخ را بر اساس نشست امنیتی پنج جانبه العقبه برگزار کرد که ۲۶ فوریه در شهر العقبه اردن انجام شد.
در بیانیه پایانی نشست شرم الشیخ که با حضور ایالات متحده، مصر، فلسطین و اردن و رژیم صهیونیستی برگزار شد آمده است که دولت رژیم صهیونیستی با توقف شهرک سازی به مدت چند ماه موافقت کرده و متعهد شده که با طرف فلسطینی مکانیزمی برای کاهش خشونت، تحریک، اظهارات و اقداماتی ایجاد کند که ممکن است باعث شعله ور شدن اوضاع شوند.
براساس این بیانیه دولت رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین موافقت کردند که اقدامات یکجانبه را برای سه تا شش ماه متوقف کنند.
شمار مسلمانان از دو میلیارد نفر فراتر رفته است
پایگاه «گلوبال مسلم» دیروز دوشنبه با انتشار گزارشی اعلام کرد که تعداد مسلمانان در جهان بالغ بر 2 میلیارد و 6 میلیون و 770 هزارو 874 نفر رسیده است که این تعداد بالغ بر یک چهارم ساکنان جهان را تشکیل میدهد.
در این گزارش آمده است: دین اسلام از نظر تعداد پیروان بعد از مسیحیت، دومین دین بزرگ در جهان به شمار میرود و نسبت به دیگر ادیان، بیشترین رشد را در همه جهان دارد.
گلوبال مسلم نوشت: مسلمانان در همه جهان حضور دارند اما بزرگترین تجمع مسلمانان در منطقه آسیا و اقیانوس آرام قرار دارد که شامل کشورهای اندونزی، پاکستان، هند و بنگلادش میشود.
در ادامه آمده است: جوامع بزرگی از مسلمانان همچنین در منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا به سمت جنوب وجود دارند.
این گزارش همچنین از افزایش چشمگیر تعداد مسلمانان در اروپا و آمریکای شمالی به ویژه در مناطق شهری خبر داد.
روزه دار واقعی
امام صادق علیه السلام:
إذا أصبَحتَ صائما فَلْیَصُمْ سَمعُکَ و بَصَرُکَ مِنَ الحَرامِ، و جارِحَتُکَ و جِمیعُ أعضائکَ مِنَ القَبِیحِ، و دَعْ عَنکَ الهَذْیَ و أذَی الخادِمِ، و لْیَکُنْ علَیکَ وَقارُ الصِّیامِ، وَ الزَمْ ما استَطَعتَ مِن الصَّمتِ و السُّـکوتِ إلاّ عن ذِکرِ اللّه ِ ، و لا تَجعَلْ یَومَ صَومِکَ کَیَومِ فِطرِکَ، و إیّاکَ و المُباشَرَةَ، و القُبَلَ و القَهقَهَةَ بِالضِحکِ؛ فإنّ اللّه َ مَقَتَ ذلکَ .
هرگاه روزه گرفتی، گوش و چشمت را از حرام روزه بدار و همه اعضا و اندامهایت را از زشتی و پُرگویی و اذیّت کردن خدمتکارت فروگذار.
باید وقار روزه در تو باشد و تا می توانی خاموش باش، مگر از ذکر خدا و روزی که روزه داری با روزی که روزه نداری یکسان نباشد؛ از نزدیکی کردن و بوسیدن همسر و با صدای بلند خندیدن دوری کن؛ زیرا خداوند این کارها را دشمن دارد .
بحارالأنوار: ۹۶/۲۹۲/۱۶
شرح دعای سحر ماه مبارک رمضان - بخش پنجم
به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، به انتشار شرح دعای سحر ماه مبارک رمضان در شماره های مختلف می پردازد .
اللهم انّی اسئلک من رحمتک بأوسعها و کلّ رحمتک واسعه. اللهم انّی اسئلک برحمتک کلّها...
پروردگارا، از تو درخواست میکنم به وسیعترین رحمتت و همه رحمت تو وسیع است. بارالها، از تو درخواست میکنم به همه رحمتت.
رحمت رحمانی مقام بسط کمال وجود است و رحمت رحیمی مقام بسط وجود. پس، وجود با رحمت رحمانی پدیدار شده و هر پدیدهای با رحمت رحیمی به کمال معنوی و هدایت باطنی خویش میرسد، بدین لحاظ وارد شده است که «یا رحمن الدنیا ورحیم الآخرة[۱]؛ ای رحمان سرای دنیا و رحیم سرای آخرت». و «الرحمن بجمیع خلقه والرحیم بمؤمنین خاصة[۲]؛ خداوند رحمان است به همه آفریدهها و رحیم است تنها بر مؤمنان». پس، خداوند با حقیقت رحمانی خویش وجود را بر ماهیات معدوم و هیاکل فانی ارزانی داشته و با حقیقت رحیمی همه را به راه خود راهنمایی کرده است. البته، ظهور سلطنت رحیمیت حق تعالی و طلوع دولت آن در عالم آخرت بیشتر خواهد بود، ولی در برخی آثار آمده است که «یا رحمان الدنیا والآخرة ورحیمهما[۳]؛ ای رحمان و ای رحیم دو سرا». این بدان اعتبار است که خداوند عشق طبیعی را در هر موجودی نهاده تا به مرور به مقام شایسته خود در حیات دنیا و آخرت و روز برداشت محصول برسد و هر کدام را به فعلیت و کمال لایق آن برساند. نفسهای پاک و تزکیه شده به مقامات قرب و کرامات و بهشتی که پهنای آن به اندازه آسمان و زمین است میرسند و نفسهای واژگون درنده و حیوانخو و شیطانصفت به جهنم و درکات و عقربها و مارهای آن ـ به حسب آنچه کِشتهاند ـ خواهند رسید، چرا که رسیدن به این مراتب برای نفسهای واژگون اهریمنی و غیر آن کمال محسوب میشود، گرچه برای نفسهای پاک و مستقیم انسانی این مراتب نقص و کاستی است.
مسأله رحیمیت خداوند در دو عالم از منظر شیخ محیالدین عربی کاملا روشن است، زیرا صفت «ارحم الراحمین» نزد صفت «منتقم» شفاعت میکند و دولت از آن او میشود و منتقم تحت سلطه و فرمان او قرار میگیرد[۴]. رحمانیت و رحیمیت نیز یا ذاتی است و یا فعلی. پس، خداوند تعالی دارای رحمت رحمانی و رحیمیت ذاتی است که عبارت است از تجلی ذات برای ذات و ظهور صفات و اسماء و لوازم آنها، که همان اعیان ثابته باشند، به ظهور علمی و کشف تفصیلی در عین علم اجمالی در حضرت واحدیت.
همچنین، خداوند دارنده رحمت رحمانی و رحیمی فعلی است که عبارت است از تجلی ذات در لباس افعال به طریق بسط فیض و کمال فیض بر اعیان و اظهار کردن عینی آن، به طوری که مطابق غایت کامل و نظام اتمّ الهی باشد. و این یکی از دلایل تکرار عبارت «الرحمن الرحیم» در سوره آغازین کتاب تدوینی (قرآن) است؛ چه این کتاب با کتاب تکوینی الهی تطابق کامل دارد. به دیگر سخن، ظاهر صورت باطن است و لفظ و عبارت همان تجلی حقیقت و معناست در لباس شکلها و صداها و بر تن کردن جامه قالبها و هیئتها.
پس، اگر «الرحمن الرحیم» در «بسم الله الرحمن الرحیم» وصف کلمه «الله» قرار داده شود، اشاره به رحمانیت و رحیمیت ذاتی پروردگار دارد، ولی «الرحمن الرحیم» بعدی اشاره به رحمانیت و رحیمیت فعلی خواهد داشت. «الله» نیز در «الحمدلله» اشاره به الوهیت فعلی و جمع تفصیل «الرحمن» و «الرحیم» فعلی است. «الحمد» به معنای عالم مجردات و نفوس اسپهبدیه است که حیثیتی جز حمد پروردگار و اظهار کمالات منعم ندارند و در سلسله وجود، جز این عوالم نورانی، چیزی که تماما حمد باشد بدون شائبه کفران نیست، زیرا اینها در نظر اهل ذوق و عرفان انّیات صرفاند و ماهیتی ندارند. «العالمین» نیز عوالمی است پایینتر از آن عوالم. بنابراین، معنا چنین خواهد بود: به نام خداوندی که دارای رحمت رحمانی و رحیمی ذاتی است. تمامی عوالم حمد گشوده شده، عوالمی که تعیّن الوهیت مطلق در مقام فعلاند و صاحب مقام ربوبیت و تربیت برای موجوداتی هستند که دون مقام مقدساتاند که عبارتاند از: ملائکه روحانی و ملائکه صافات و ملائکه مدبرات. نیز صاحب رحمت رحمانی و رحیمی فعلیاند که به معنای مقام بسط وجود و بسط کمال عینی وجود در حضرت شهادت است و صاحب مالکیت و قابضیت در روزی هستند که همه به سوی آنها باز میگردند، زیرا بازگشت به اینان بازگشت به خداست، چه اینها ظهور ذات باریاند و ظهور هر چیز جدای از آن چیز نیست، بلکه خود آن است.
اما اگر «الرحمن الرحیم» را صفت «اسم» در بسمله قرار دهیم، کار به عکس شده و معنا چنین خواهد شد: به مشیت خداوند که این مشیت دارای رحمانیت و رحیمیت فعلی است. و «الله» در «الحمدلله» الوهیت ذاتی و «الرحمن الرحیم» از اوصاف ذاتی اویاند و چنین است «رب» و «مالک». به امید خدا، در شرح جمله «اللهم انی اسئلک من اسمائک» آنچه را که در تفسیر اسم از روایات اهل بیت عصمت و طهارت و منزلگاههای وحی و مهبط فرشتگان الهی استفاده میشود بیان خواهیم کرد.[۵]
پاسخ یک اشکال
قیصری در مقدمه خود بر شرح فصوص گفته است:
«واذا اخذت (ای:حقیقة الوجود) بشرط کلیات الاشیاء فقط، فهی مرتبة الاسم الرحمن ربّ العقل الاول المسمی بلوح القضاء وامّ الکتاب والقلم الاعلی. واذا اخذت بشرط ان تکون الکلیات فیها جزئیّات مفصلة ثابتة من غیر احتجابها عن کلیّاتها، فهی مرتبة الاسم الرحیم ربّ النفس الکلیة المسماة بلوح القدر، وهو اللوح المحفوظ والکتاب المبین[۶]؛ اگر وجود را فقط به لحاظ کلیات اشیاء در نظر بگیریم، مرتبه اسم «الرحمن» خواهد بود که رب عقل اول است و به نامهای لوح قضا و ام الکتاب و قلم اعلی خوانده میشود؛ و اگر آن را به این لحاظ در نظر آوریم که کلیات اشیاء را جزئیاتی مفصل و ثابت است که البته پوشیده از کلیات هم نیست، در این صورت، مرتبه اسم «الرحیم» خواهد بود که رب نفس کلی است و لوح قدر نام گرفته و همان لوح محفوظ و کتاب مبین است».
من میگویم: اگر چه این مطلب از یک نظر درست مینماید، مناسبتر آن است که مرتبه اسم «الرحمن» را مرتبه بسط وجود بر کلیات و جزئیات تمام عوالم، چه کلی و چه جزئی، بدانیم و مرتبه اسم «الرحیم» را مرتبه بسط کمال وجود ـ به همین صورت ـ تلقی کنیم؛ زیرا رحمت رحمانی و رحیمی خداوند همه چیز را در بر گرفته و بر همه عوالم احاطه یافته است. پس، این دو (رحمان و رحیم) تعین مشیت، و مقام تعقل و نفس تعین در تعین هستند، لذا بهتر آن است که بگوییم اگر به اعتبار بسط اصل وجود ملاحظه شود مرتبه اسم الرحمن و اگر به اعتبار بسط کمال وجود لحاظ شود مرتبه اسم «الرحیم» است. و از این نظر در ادعیه آمده است: «اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شیء[۷]؛ بارخدایا، از تو به رحمتت که همه چیز را فرا گرفته درخواست میکنم». و از نبی مکرم اسلام منقول است که:
«إنّ لله تعالی مئة رحمة انزل منها واحدة الی الارض فقسمها بین خلقه، فبها یتعاطفون ویتراحمون. واخّر تسعا وتسعین یرحم بها عباده یوم القیامة[۸]؛ خداوند صد رحمت دارد که از آن همه تنها یکی را به زمین فرو فرستاده و میان آفریدههایش قسمت کرده است و این همان است که خلق بر اثر آن به یکدیگر مهر میورزند و بر همدیگر میبخشایند. اما نود و نه رحمت خود را کنار گذارده که در روز واپسین بر بندگان خود میبخشاید».
یکی از مشایخ سلوک و معرفت، رضیاللهعنه ورفع فی الخلد مقامه، در کتاب خود (اسرار الصلوة)، در تفسیر سوره فاتحه، پس از نقل حدیث نبوی فوق چنین آورده است:
«فاطلاق الرحمن والرحیم علی الله تعالی باعتبار خلقه الرحمة الرحمانیة والرحیمیة باعتبار قیامها به قیام صدور لا قیام حلول. فرحمته الرحمانیة افاضة الوجود المنبسط علی جمیع المخلوقات، فایجاده رحمانیته والموجودات رحمته. ورحمته الرحیمیة افاضة الهدایة والکمال لعباده المومنین فی الدنیا و منّه بالجزاء والثواب فی الاخرة. فایجاده عامّ للبرّ والفاجر».
تا آنجا که میگوید:
«فمن نظر الی العالم من حیث قیامه بایجاد الحق تعالی، فکانّه نظر الی رحمانیته وکأنّه لا یری فی الخارج الّا الرحمن ورحمته. ومن نظر الیه باعتبار ایجاده فکانّه لم ینظر الّا الی الرحمن[۹]؛ اطلاق الرحمن الرحیم بر خداوند تعالی از آن رو که خالق رحمت رحمانی و رحیمی است بدان لحاظ است که رحمت رحمانیه و رحیمیه به نحو قیام صدوری (و نه قیام حلولی) قائم به اوست. پس، رحمت رحمانی او افاضه وجود منبسط است که بر همه آفریدهها گسترده شده. پس، ایجاد کردن او رحمانیت اوست و موجودات همه رحمت اویاند. و رحمت رحیمی او اعطای هدایت و کمال بر بندگان مؤمنش است در این دنیا و جزا و پاداشی است که از کرامت خویش بر بندگانش در آخرت ارزانی میدارد. پس ایجاد کردن او عام است و شامل نیکوکار و بدکار هر دو میشود... هر که جهان را از این منظر بنگرد که قائم به ایجاد حق تعالی است، گویا به رحمانیت او نگریسته و در خارج جز رحمانیت و رحمتش ندیده است؛ و هرکه جهان را از این نظر بنگرد که توسط او پدید آمده، گویا جز به رحمانیت او ننگریسته است».
نویسنده این سطور میگوید: اگر ایشان از وجود منبسط آنچه را که میان اهل معرفت شایع است اراده کرده باشد که عبارت است از مقام مشیت و الهیت مطلق و مقام ولایت محمدی و دیگر القابی که به حسب نظرها و مقامها بر این مقام اطلاق میشود، این با مقام رحمانیتی که در «بسم الله الرحمن الرحیم» ذکر شده تناسبی ندارد. دلیل مطلب آن است که «الرحمن الرحیم» دو وصفاند که تابع اسم الله و از تعینات آن هستند. ظل منبسط ظل الله (و نه ظل الرحمن) و حقیقت آن حقیقت انسان کامل است و رب انسان کامل که کون جامع است اسم اعظم الهی است که به «الرحمن الرحیم» احاطه دارد و به همین سبب هم بوده که این دو در آغاز کتاب الهی به دنبال هم آمدهاند.
اما اگر مقصودشان از وجود منبسط مقام بسط وجود باشد، گرچه با مقام بحث تناسب و با تدوین و تکوین توافق دارد، با ظاهر کلام وی مخالف است. آنچه که مذکور داشته نیز، به اعتبار فنای مظهر در ظاهر درست تواند بود که مقام رحمانیت از این نظر همان مقام الهیت است، آن چنانکه خداوند فرموده: «قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن ایّاما تدعوا فله الاسماء الحسنی[۱۰]؛ خدا را به نام الله یا الرحمن، به هر کدام، که بخوانید اسمای نیکو از آن اوست». و فرمود: «الرحمن. علّم القرآن. خلق الانسان[۱۱]؛ خدای بخشاینده قرآن را آموخت و انسان را آفرید». و فرمود: «الهکم اله واحد لا اله الّا هو الرحمن الرحیم[۱۲]؛ و خدای شما
خدای یگانه است، نیست خدایی مگر او که بخشاینده و مهربان است».
یادآوری
بدان، تجلی خدای تعالی در عالم اسماء و صفات به تجلی رحمانی ذاتی هر چند زیباتر و نورانیتر و رحمتش در آن مقام والا وسیعتر است (زیرا عالم ربوبی عالمی است بسیار وسیع)، اما آنچه از این بخش دعا به دست میآید این است که مقصود از رحمت رحمت فعلی و فیضی است که از مقام رحمانیت ذاتی بر موجوداتی که مورد رحمت الهی قرار دارند افاضه میشود و بارانی است که از آسمان الوهیت بر زمینهای خشک فرو میبارد.
باید دانست که هر مرتبهای از تعینات و هر موجودی از موجودات رویی به عالم غیب و نور و رویی به عالم ظلمت و قصور دارد که این ظلمت ناشی از نفس تیره موجودات و ماهیات تاریک است. هر موجودی، به اعتبار آن وجهه نورانی که به سوی عالم رحمت و مغفرت دارد، مرتبهای از مراتب رحمت الهی است و، به اعتبار آن وجههای که به نفسش باز میگردد، مرحوم و مورد رحمت است. پس، همچنان که مورد رحمت قرار گرفتگان بالذات تکثر عرضی و بالعرض تکثر طولی دارند، رحمت نیز بالعرض، تکثر عرضی و بالذات تکثر طولی دارد به نحوی که بعضی از مراتب آن وسیع و بعضی وسیعتر و بعضی محیط و بعضی محاطاند؛ مطابق آنچه که در حکمت متعالیه مقرر شده است. و معلوم است آنچه با حال دعاکننده مناسبت دارد این است که از خدای تعالی با جهاتی که منتسب به اوست درخواست کند و آن عبارت است از جهات رحمت و سایه نورانی باقی. پس موجود مرحوم و نیازمند از خدای رحیم بینیاز به واسطه رحمت گستردهاش درخواست میکند.
پاورقی:
۱. بحار الانوار؛ ج ۸۸، ص ۳۵۵ ؛ مستدرک الوسائل؛ ج ۶، ص ۳۱۹، ح ۶۹۰۴.
۲. البرهان فی تفسیر القرآن؛ ج ۱، ص ۴۴، مروی از امام ششم.
۳. اصول کافی؛ ج۲، ص ۵۵۷ ؛ التهذیب؛ ج ۳، ص ۹۵ ؛ بحار الانوار؛ ج ۸۶ ، ص ۳۸۳ و ج ۸۷ ، ص ۸۶ و ۱۵۴.
۴. ر.ک: فصوص الحکم؛ ص ۶۴، فص حکمة نفثیة فی کلمة شیئیة.
۵. رک: فصوص الحکم، ص ۷۵ به بعد.
۶. مقدمه قیصری، فصل اول: فی الوجود و انّه الحق؛ نـیـز ر.ک: شرح مقدمه قیصری؛ ص ۲۱۲ و ۲۱۳.
۷. دعای کمیل. اقبال الاعمال؛ ص ۷۰۶ ؛ مصباح المتهجد؛ ص ۷۷۴.
۸. رک: صحیح بخاری؛ ج ۵، ص ۲۲۳۶، ح۵۶۵۴ ؛ صحیح مسلم؛ ج ۲، ص ۵۹۶.
۹. اسرار الصلاة؛ ص ۲۱۸.
۱۰. اسراء / ۱۱۰.
۱۱. الرحمن / ۱ ـ ۳.
۱۲. بقره / ۱۶۳.
درمان زانو درد با ۸ ماده غذایی
۸ ماده غذایی زیر میتواند تا حد زیادی درد زانوی شما را کاهش دهد:
_ هویج: خوردن هویج برای کاهش درد زانو، یک درمان باستانی چینی است. این گیاه سرشار از بتاکاروتن و ویتامین آ است؛ دو ترکیب ضد التهابی قدرتمند. مصرف روزانه دو وعده هویج برای کاهش درد زانو توصیه میشود. البته بهتر است برای بهره بردن از فواید هویج، آن را به صورت پخته مصرف کنید.
_ زردچوبه: کورکومین، ماده فعال موجود در زردچوبه، خواص ضد التهابی دارد و برای قرنها به عنوان دارو از آن استفاده میشده است. مصرف زردچوبه به مبتلایان به مشکلات مفصلی توصیه میشود. کورکومین، درست مانند ایبوپروفن، درد را کاهش میدهد.
_ سرکه سیب: مصرف روزانه دو قاشق غذاخوری سرکه سیب، میتواند سمومی که در زانو منجر به بروز التهاب و درد میشوند را از بین ببرد. شما میتوانید این سرکه را با روغن زیتون نیز ترکیب کرده و به صورت موضعی، نقاط دردناک را با آن ماساژ دهید.
_ گردو: اسیدهای چرب امگا ۳ و آنتی اکسیدانهای موجود در گردو، تسکین دهنده درد زانو است. مصرف گردو همچنین در کاهش وزن موثر است. افزایش وزن؛ خود عاملی برای افزایش استرس در زانوها و دردناک شدن آنها است.
_ غلات کامل: مصرف غلات کامل میتواند دردهای زانو به خصوص دردهای ناشی از ورزش را کاهش دهد. دقت کنید که مصرف غلات تصفیه شده، عامل ابتلا به درد زانو است. پس نان سفید، برنج سفید و دیگر محصولات پردازش شده را از رژیم غذایی خود حذف کنید.
_ روغن خردل: این روغن را میتوان به طور موضعی نیز بر روی نقطه دردناک با اضافه کردن روغن زیتون و روغن نارگیل ماساژ داد. همچنین، مصرف این روغن باعث افزایش جریان خون در مناطق آسیب دیده زانو میشود و التهاب را کاهش میدهد.
_ آووکادو: مقادیر زیادی چربیهای غیر اشباع سالم دارد و مطالعات نشان میدهد که مصرف آن میتواند التهاب را کاهش دهد. علت درد زانو هرچه باشد، مصرف آووکادو، التهاب ناشی از آن را کاهش میدهد.
_ فلفل قرمز: حاوی ویتامین سی است. این ماده مغذی باعث افزایش تولید کلاژن در بدن میشود و باعث تقویت استخوانها و مفاصل میشود.
همه پرسی فروردین 58 از خصایص نظام امت و امامت
سعید اعظمی؛ کارشناسی ارشد حقوق عمومی در یادداشتی تحت عنوان « همه پرسی فروردین 58 از خصایص نظام امت و امامت» آورده است:
همهپرسی فروردین ۵۸ دارای ماهیت ویژهای است که تا قبل از آن در هیچ انقلابی نظیر نداشته؛ و این امر از خصایص نظام «امت و امامت» است.
امامت امت با دوراندیشی مثالزدنی و پایبندی به موازین شرعی، شروع فرآیند نظامسازی بر اساس اسلام را منوط به پذیرش اصل حکومت اسلامی از سوی عموم مردم مینماید و اعلام چنین پذیرشی را در قالب همهپرسی رسمی، ضروری میداند.
در فرهنگ اصطلاحات حقوق، «رفراندوم» به معنای مراجعه به آرای ملت در امور مربوط به قانونگذاری و غیر آن تعریف و دارای انواعی است از جمله رفراندوم تأسیسی که مربوط به قانون اساسی است و در مقابل رفراندوم تقنینی که راجع به قانون عادی است به کار میرود.
همچنین یکی از انواع رفراندوم، همهپرسی است که به دو نوع مشورتی و تصویبی تقسیم میشود. به نظر میرسد رفراندومی که در روزهای 10 و 11 فروردین سال 58 جهت تعیین نوع نظام سیاسی بعد از رژیم طاغوت برگزار شد متفاوت از رفراندوم تصویبی یا اصلاح قانون اساسی است که در آذر 58 و مرداد 68 برگزار شده است؛ بنابراین چنین همهپرسیای دارای ماهیت ویژهای است که تا قبل از آن در هیچ انقلابی نظیر نداشته؛ و این امر از خصایص نظام «امت و امامت» است.
به طور معمول در نظامهای سیاسی جهان، نوع نظام سیاسی در کنار سایر اصول قانون اساسی، تدوین و به همهپرسی گذاشته میشود؛ لکن در جریان انقلاب اسلامی ایران، نظر به اهمیت و تأثیر فوقالعاده نوع نظام سیاسی در سرنوشت کشور، در دو مرحلة جداگانه تعیین ماهیت نظام سیاسی به رأی عمومی سپرده شده است: یکبار بهصورت مستقل در فروردین 58؛ و بار دیگر در ضمن اصل 1 قانون اساسی در آذر 58.
همچنان که آثار حقوقی چنین رفراندومی بهخصوص در اصول کلی و اصل 177 قانون اساسی بهوضوح نمایان است.جالب آنکه باوجود راهپیماییهای متعدد چند ده میلیونی در حمایت از حکومت اسلامی و بدیهی بودن پذیرش نوع حکومت مدنظر بنیانگذار انقلاب اسلامی از سوی مردم؛ تأکید و دستور ایشان جهت برگزاری سریع همهپرسی راجع به پذیرش یا عدم پذیرش نظام جمهوری اسلامی؛ از ابتکار، نبوغ سیاسی و نگاه حکیمانه امام امت خبر میدهد. زیرا چنین تدبیری در آن مقطع از انقلاب، ستاره دنباله داری را میماند که تتمه امر سیاسی و دروازه ورود به امر حقوقی بوده؛ یا به بیانی دیگر، تدبیری همهجانبه که یک امر سیاسی را به سمت امر حقوقی سوق داده است. ابتکاری که ضمن تعیین چارچوب کلی اختیار مجلس خبرگان قانون اساسی، مانع بروز اختلافها و تنشهای بسیاری در کشور چه در آن زمان و چه در آینده شد.
بنابراین، امامت امت با دوراندیشی مثالزدنی و پایبندی به موازین شرعی، شروع فرآیند نظامسازی بر اساس اسلام را منوط به پذیرش اصل حکومت اسلامی از سوی عموم مردم مینماید و اعلام چنین پذیرشی را در قالب همهپرسی رسمی ضروری میداند. حضرت امام (ره) در جواب یکی از مجریان اصلی برگزاری همهپرسی، یکی از دلایل چنین تصمیمی را اینگونه بیان فرمودهاند: «شما الان نمیفهمید. پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوءاستفاده از احساسات مردم، نظام موردنظر خود را بر مردم تحمیل کردند.
نه حتماً باید رأیگیری شود و دقیقاً تعداد مخالف و موافق معین شود...» امام خمینی(ره) در مخالفت با نظراتی که بر اضافه نمودن اصطلاح دموکراتیک بهعنوان جمهوری اسلامی تأکید داشتند فرمودند فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. همچنین در پیام ۴ فروردین ۱۳۵۸ نیز صراحتاً اعلام فرمودند که شما ملت ایران در انتخاب نوع حکومت آزاد هستید. یعنی میتوانید به هر نظام مورد دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی میدهم.
گفتنی است؛ صحبت از تجدید چنین رفراندومی، ناشی از عدم شناخت امر سیاسی و شرایط بروز و ظهور اراده تأسیسی قوه مؤسس میباشد. درعینحالی که اصل استصحاب نیز امکان و قابلیت برگزاری مجدد رفراندوم مذکور را نفی مینماید؛ زیرا ارادة سیاسی واقعی سال 57 به قوت و اعتبار خود باقی است مگر اینکه خلافش ثابت بشود؛ آن هم ثابت شدنی نیست مگر با بروز و ظهور اراده سیاسی دیگری در همان سطح و با همان ماهیت.
پیام خواندنی امام خمینی(ره) به مناسبت روز جمهوری اسلامی
ملت ایران روز ۱۲ فروردین را عید بگیرند و زنده نگه دارند
حضرت امام خمینی (ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ با اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران و به منظور تشکر از آری قاطع ملت ایران به الگوی حکومت جمهوری اسلامی، پیامی صادر فرمودند که متن کامل پیام امام خمینی (ره) به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ایمه و نجعلهم الوارثین. صدق الله العظیم
من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک میگویم.
خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملتهای مستضعف نمود، و با برقراری جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدآنان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام میکنم.
به دنیا اعلام میکنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم اورده و رای مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زبالهدان تاریخ دفن کنند.
من از این همبستگی که جز مشتی ماجراجو و بیخبر از خدا، همه و همه به ندای اسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعا لبیک گفتند، و با تقریبا اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر میکنم. مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوآنان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهای طاقتفرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید، و با رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید.
حکومتی که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده میشوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور میتابد، و باران رحمت قران و سنت بر همه کس به یکسان میبارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در ان اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.
مبارک باد بر شما روزی که در ان تمام اقشار ملت به حقوق خود میرسند، فرقی بین زن و مرد و اقلیتهای مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست. طاغوت دفن شد و طغیان و سرکشی به دنبال او دفن میشود، و کشور از چنگال دشمنهای داخلی و خارجی و چپاولگران و غارت پیشگان نجات یافت.
اینک شما ملت شجاع، پاسداری جمهوری اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این اثر الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید و نگذارید بقایای رژیم متعفن که در کمین نشستهاند و طرفداران دزدان بینالمللی و نفتخواران مفتخوار در بین صفوف فشرده شما رخنه کنند.
اینک شمایید که باید مقدرات خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر ان جماعت است، قدمهای بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقه فاضله و امنای خود در مجلس موسسان، قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همان طور که با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی رای دادید، به امنای امت رای دهید تا مجالی برای بداندیشان نماند.
صبحگاه ۱۲ فروردین - که روز نخستین حکومت الله است - از بزرگ ترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگرههای قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای ان نشست.
هان! ای ملت عزیز که با خون جوآنان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را عزیز بشمرید و از آن پاسداری کنید، و در تحت لوای اسلام و پرچم قران، عدالت الهی را با پشتیبانی خود اجرا نمایید. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است، این چند روز اخر عمر را میگذرانم، و از ملت انتظار ان داریم که با تمام قوا از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کنند.
من از دولت ها میخواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده، باقیمانده رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شیون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند، و فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانهها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی به پا شده است به شکل اسلامی متحول کنند، و به دنیا عدالت اجتماعی و استقلال فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را نشان دهند. از خداوند تعالی عظمت و استقلال کشور و امت اسلامی را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمه الله
جایگاه حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:
إنَّ جَبْرَئیلَ أتانی لَیْلَةً اُسری بی فَحینَ رَجَعْتُ قُلْتُ: یا جَبْرَئیلُ هَلْ لَکَ مِنْ حاجَةِ؟ قالَ: حاجَتی أنْ تَقْرَءَ عَلی خَدیجَةَ مِنَ اللهِ وَ مِنِّی السّلامَ
آن شبی که در معراج بودم، به هنگام بازگشت جبرئیل نزد من آمد. به جبرئیل گفتم: ای جبرئیل! آیا حاجتی داری؟ پاسخ داد: حاجت من این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام الله علیها سلام برسانی.
بحارالأنوار، ج ۱۸، ص ۳۸۵، ح ۹۰
باور به نحس بودن سیزده؛ واقعیت یا خرافه؟
یکی از عقاید ایرانیان، نحس دانستن روز سیزدهم فروردین است؛ به همین دلیل برای رفع نحوست این روز به دامن طبیعت پناه میبرند. آیا این باور، خرافه است؟ که سرکار خانم کبری یزدانی پور به این سؤال پاسخ داده است:
مقدمه
در نگاه اسلام زمانها و مکانها به خودی خود از حیث ارزشمندی یکسانند و هیچ تفاوتی ندارند. آنچه میتواند باعث خیر و شرّ بودن و تقدس یا نحوست زمانها و مکانها شود، اتفاقی است که در آن زمان یا مکان رخ میدهد. به عنوان مثال مسجد به دلیل این که محل عبادت است، مقدس شمرده میشود ویا روز ۱۸ ذیالحجه -عید غدیر- نیز به دلیل تکمیل دین، ارزشمند معرفی میگردد.
برخی از ایرانیان روز سیزدهم فروردین را نحس میدانند. آیا به راستی چنین روزی نحس است؟
متن پاسخ
سیزده بدر
سیزده بدر روز طبیعت خوانده شده و ایرانیان پس از دوازده روز جشن به یاد ۱۲ماه سال، سیزدهم نوروز را به باغ و صحرا میروند. این سنت ایرانی نمایانگر پایان تعطیلات نوروزی است.
برخی بر این باورند که این روز، روز نحسی است و از خانهی خود خارج شده به دامن طبیعت پناه میبرند تا از این طریق رفع نحوست شود.
این در حالی است که «سعادت و نحوست روز، به اعتبار حوادث و وقایعی است که در آن رخ داده و خود روز، قطعهای از زمان و امری اعتباری بوده که حاصل حرکات سیارات است و نقشی در سعادت و نحوست ندارد».(۱)
نحوست در قرآن
اگر بخواهیم نگاهی دقیق و عمیق نسبت به موضوع نحوست داشته باشیم بهتراست قبل از هر چیزی سراغ قرآن قرقراقن برویم. جالب است که در قرآن کریم کلمهی نحس دو بار استعمال شده، از جمله در آیات « فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ» (۲) ونیز آیهی « فِی أَیَّامٍ نَحِسَاتٍ » (۳) که به عذاب قوم عاد اشاره شده است.
بنابر آیات فوق، قرآن با صراحت اعلام میکند که عذاب این قوم ناشی از گناهان خودآنها بوده است وبه همین دلیل در هر روزی که مردم به کیفر اعمال زشت خود برسند آن روز برایشان نحس و شوم است.
در تفسیر این آیات آمده است: «بدی و خوبی زمان، به خاطر حوادث خوب و بدی است که در آنها واقع میشود ... حوادث خوب و بد که در طول روز یا شب اتفاق میافتد، آن روز و شبها را به مبارک و نحس تقسیم میکند».(۴)
ریشهی تاریخی
یکی از ریشههای تاریخی بحث نحوست سیزده بدر، به توطئهی یهودیان باز میگردد. در رابطه با نحوست سیزده بدر در کتاب استر یهودیان داستانی قدیمی نقل شده که به نظر میرسد نقل آن خالی از لطف نیست.که در ادامه به این داستان اشاره میشود.
یهودیان و سیزده بدر
«۲۵۰۰ سال پیش خشایارشا در یک مهمانی بزرگ، از ملکه خود، (وشتی) دعوت میکند تا به میان سروران و حاکمان بیاید، اما وشتی از این دستور سر باز میزند. خشایارشا سخت از این اقدام خشمگین شد و وشتی را به دلیل مخالفت فرمان پادشاه از مقام ملکه عزل نمود.
مردخای یکی از مشاوران خشایارشا که یک یهودی مخفی بود، با ملکه وشتی و هامان نخست وزیر زیرک خشایارشا اختلاف نظرهای زیادی داشت.
در پی دستوری که به حاکمان ایالات ایران داده شد تا دختران شایسته را به عنوان ملکه به دربار معرفی نمایند، مردخای دختر عموی خود را به نام هاداسا که او هم یک یهودی مخفی بود به دربار خشایارشا وارد نمود؛ البته اسم او را به استر یعنی ستاره تغییر نام داد که کسی متوجه دین او نشود.
طی عملیات جذب و فریبی، خشایارشا جذب استر شد و او را به عنوان ملکه برگزید. در ادامه هامان نخست وزیر خشایارشای هخامنشی در موضوع مالیات، با یهودیان اختلاف ورزید؛ بنابراین استر در پی فریبی دستور قتل هامان و ده پسرش را از خشایارشا گرفت».(۵)
به واسطهی حکم خشایارشا، یهودیان مهاجردر طی دو روز، به کمک حاکمان ایالات علاوه بر هامان و ده پسرانش ۷۷۰۰۰هزار ایرانی را در خانههایشان قتل عام کرده و ۱۵ قوم ایرانی را از بین بردند.
البته مردخای تمامی این وقایع را نوشت و برای یهودیان سراسر مملکت پارس فرستاد و ازآنها خواست همه ساله روزهای چهاردهم و پانزدهم آذار را به مناسبت کشتار ایرانیان و نجات یهودیان از چنگ دشمنانشان جشن بگیرند. به این ترتیب مراسم ایام پوریم به فرمان استر تایید و در تاریخ یهود ثبت گردید.
جشن پوریم
روز سیزدهم آذار فرا رسید. در این روز، دشمنان یهود امیدوار بودند بر یهودیان غلبه یابند، اما قضیه برعکس شد و یهودیان بر دشمنان خود پیروز شدند.«در این روز مصرف مشروبات الکلی و سفارش به اعمالی که در حالت عادی بر یهودیان ممنوع است نشانهی آزادی یهودیان در کشتار ایرانیان در جشن پوریم است.در این روز یهودیان نقاب و لباسهای مبدل و حتی لباسهای مخالف جنسیت خود میپوشند و نمایش پوریم را اجرا میکنند».(۶)
نکتهی قابل تأمل این است که اگر چه داستان استر از منابع مورد قبول یهودیان ذکر شده است اما با این وجود برخی در صحت اصل این داستان تردید دارند. به عنوان مثال:
دانشنامه بریتانیکا در نوشتار مربوط به عید پوریم مینویسد:
«حقیقت تاریخی این واقعه کتاب مقدس، معمولاً مورد سوال میباشد. در مورد جشن پوریم، نیز هرچند مشخص است که عید پوریم تا حدود قرن دوم میلادی به سنتی تثبیت شده در میان یهودیان تبدیل شده بوده، ریشه تاریخی این جشن ناشناختهاست.»
بگفته تاریخچه دنیای کتاب مقدس چاپ دانشگاه آکسفورد، اگر چه برخی بنیادگرایان کتاب استر را تاریخی میپندارند ولی ژانر ادبی کتاب استر، همانند اکثر کتاب دانیال از نوع رمان بودهاست. نه نویسندگان این کتاب قصد بازگو کردن حوادث گذشته را داشتند، و نه انتظار داشتند که خوانندگان آن را به عنوان تاریخ قلمداد کنند؛ شخصیتی به نام استر وجود خارجی نداشته است.(۷)
بعضی محققین داستان استر را با وقایع تاریخی در تضاد دانستهاند و در صحت آن تردید کردهاند. تأکید نویسنده کتاب استر بر صد و بیست ایالت شاهنشاهی ایران با واقعیت تاریخی بیست ساتراپی در تضاد است. بیشتر نامهایی که در این کتاب به کار رفتهاست، نامهای سامی و عبری و نه نامهای ایرانی است. این تضادها احتمالاً به دلیل ناآگاهی نویسنده از تاریخ ایران بودهاست.
خرافه
خرافه را به چهار صورت میتوان شرح داد:
۱: خبر یا تبیینی که در صحت آن تردیدهای بسیار هست و غالبا نمیتوان آن را به مقتضای قوانین ساخته شده طبیعت یا بر حسب مقایسه با دیگر اخبار مقبول، پذیرفت.
۲: حکمتی عامیانه که منشا و مبنای آن مشخص یا دست یافتنی نیست ولی عوام آن را پذیرفتهاند.
۳: بخشی از باورها و رفتارهای تثبیت شده در شیوه دینورزی عامیانه مردم که نه ریشه در آموزههای دست اول و اصیل دینی ایشان دارد و نه علما و نخبگان دینی آن را قبول دارند.
۴: باورها و رفتارهای عامیانهای که نسل به نسل منتقل شده و جزو عناصر هویت سنتی کسانی در آمده است که توان توجیه و معقولسازی آنها را در برابر نگاه پرسشگر و انتقاد آمیز ناظران بیرونی ندارد».(۸)
از دید اسلام هر عملی از گفتار،رفتار و اعتقاد که بر خلاف مبانی دینی و عقلی باشد، خرافه است.
درباره نحوست عدد سیزده، هیچ دلیل شرعی و یا عقلی وجود ندارد و باور به الزام بیرون رفتن وتلاش برای رفع نحوست در روز سیزدهم فروردین فقط یک باور خرافه است پس عدد سیزده هیچ تفاوتی با دیگراعداد ندارد.
در حدیثی از امام هادی علیهالسلام آمده: «روزها را شوم نشمارید و برای آن در برابر حکم خدا تاثیری قائل نشوید».(۹)
نتیجه
خرافات در همه فرهنگها و نقاط جهان وجود دارد و از آنها گریزی نیست و هر منطقهای خرافات خاص خود را دارد.
هدف دین اسلام مبارزه با خرافات بوده است و درآموزههای دینی، زمانهاو مکانها، نمی توانند نحوست داشته باشند؛مگر روزهایی که دلیل خاص بر مبارکی آن داریم مانند روز جمعه
اعداد ذاتا نحس نیستند بلکه نحسی و مبارکی آنها حاصل نتیجه و عملکرد خود انسانها وحوادثی است که در این روزها اتفاق میافتد.
بنابراین نحس بودن سیزده بدر خرافهای بیش نیست.
منابع برای مطالعهی بیشتر:
۱.کتاب استر
۲. ترجمهتفسیرالمیزان/ محمد باقر موسوی/ جلد نوزده
۳.حسن پیرنیا(مشیروالدوله) / ایران باستانیا تاریخ مفصل ایران قدیم/ جلد۱
۴. دکتر میترا مهرآبادی /تاریخ کامل ایران باستان
۵. الن انترمن (ترجمه رضا فرزین)/ باورها و آیین یهودی
پینوشتها:
۱. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ۱۲، صفحه۵۶
۲. سوره قمر،آیه۱۹
۳.سوره فصلت، آیه۱۶
۴. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، چاپ یازدهم، جلد۹
۵. ساقی، سید ابوالفضل(گردآورنده)، کتاب ترجمه و تفسیرکتاب استر، بر اساس کتاب مقدس،صفحه۹
۶.ساقی ، سید ابوالفضل(گردآورنده)، کتاب ترجمهی تفسیری استراز عهد عتیق، صفحه۱۱و۱۲
۷.دنیای کتاب مقدس،صفحه۳۲۲و۳۲۳
۸. بنیاد دایره المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱، صفحه۶۹۷۰
۹. علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۹،ص ۲