emamian
متشکّل شدن مجدد شیعه
پایگاه اطلاع رسانی دفترحفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای در مطلبی با عنوان یادداشت هفته، نگاهی به الگوی ویژه هدایت و سیره تبلیغی امام سجاد علیهالسلام و ثمرات آن بر اساس بیانات رهبر انقلاب پرداخته و آورده است:
زندگی امام سجاد «از همه جهت یکی از زندگی های پر از درس است.» ۱۳۷۲/۴/۲۳ یکی از این جهات، الگوی هدایت و سیره تبلیغی ایشان است. همه شواهد نشان می دهد نیم قرن بعد از حکومت پیامبر اسلامی، جامعه اسلامی چنان به انحراف رفته است که امیدی به اصلاح آن نیست؛ اما به راستی امام سجاد چگونه در طول ۳۵ سال دوران امامت خود با صبر و استقامت، چنین اثر شگفتی در جامعه اسلامی ایجاد کردند؟
* اختناقِ گسترده در دوران بعد از حادثه عاشورا
شرایط دوران امام سجاد از چند جهت حائز اهمیت است. از یک سو «وقتیکه حادثهی عاشورا پیدا شد، در عالم اسلام... حالت رعبی میان مردم به وجود آمد؛ بیشتر یا شاید کلّاً در میان شیعیان و طرفداران ائمّه.» (حماسه امام سجاد، ص ۱۸۴) از سوی دیگر «عامّهی مردم دچار یک بیایمانی و ضعف و اختلال اعتقادی شدید شده بودند. کار به جایی رسیده بود که حتّی بعضی از ایادی دستگاه خلافت، نبوّت را زیر سؤال میبردند.» (انسان۲۵۰ساله، ص ۱۸۱) و «اخلاق مردم بشدّت خراب شده بود.» (انسان۲۵۰ساله، ص ۱۸۲) چراکه «بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابنزیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند.» ۱۳۷۲/۴/۲۳
در آن دوران «اغلب شخصیّتهای بزرگ، سر در آخور تمنّیّات مادّیای که بهوسیلهی رجال حکومت برآورده میشد، داشتند.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ و کارشان شده بود «از طرفی موجّه کردن و محبوب کردن چهره ی قدرتها در دل مردم، از طرفی منفور کردن خاندان پیغمبر و محبّت اینها را از دلها گرفتن.» (حماسه امام سجاد، ص ۸۳) فشار و سختگیری به جایی رسیده بود که «دستگاه عبدالملک... کمال اِشراف و نظارت را بر زندگی امام سجّاد داشت. جاسوسهایی گماشته بود که وضع زندگی امام سجّاد را به او گزارش بدهند.» (حماسه امام سجاد، ص ۱۹۳)
حال سؤال این است با وجود اینکه «اختناق در آن دوران و نامناسب بودن وضع، اجازه نمیداد که امام سجاد بخواهند با آن مردم بیپرده و صریح و روشن حرف بزنند؛ نه فقط دستگاهها نمیگذاشتند، مردم هم نمیخواستند.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ امام سجاد چگونه اسلام را از تحریف و جامعه اسلامی را از خطر انحراف نجات دادند؟
* امام از هیچکس مأیوس نیست ...
نگاه متعارف جامعه اینگونه است که با وجود چنین وضعیتی، تربیت مردم ناشدنی است. اما «امام سجاد... نگفتند وضع بد است، نگفتند که از شمشیر قدرت حاکم خون میچکد، نگفتند این حرفها در دل و مغز علیل مردم جا نمیگیرد؛ حرفشان را گفتند.» (حماسه امام سجاد، ص۱۲۶) سیره عملی ایشان نشان میدهد «امام از هیچکس مأیوس نیست حتّی از محمّدبن شهاب. امام انسان را دارای فطرت نیکو میداند... بدیها عارضی اند، بدیها مال بعدند، بدیها نقش و نگار روی این صفحه هستند و خود صفحه پاک است... هر انسانی در هر حدّی از انحراف، از قلمرو و محیط و منطقه ی امید یک انسانِ هدفی و مسلکی بیرون نیست؛ همه کس را میتوان امیدوار بود که هدایت شود.» (حماسه امام سجاد، ص۱۵۳)
* دو نوع روش تبلیغی امام
با بررسی شیوه تبلیغی حضرت سجاد میتوان دریافت که «امام چون در دوران اختناق زندگی میکردند و نمیتوانستند مفاهیم مورد نظر خودشان را آشکارا و صریح بیان کنند، از شیوه ی موعظه و دعا استفاده کردند. دعا مربوط به صحیفهی سجّادیّه است... و موعظه مربوط به بیانات و روایاتی است که از آن حضرت نقل شده.» (حماسه امام سجاد، ص۲۰۵)
اولاً حضرت برای بازسازی جامعه نبوی «پوششی برای حقایق درست میکرد، و آن، پوشش، دعا بود.» (حماسه امام سجاد، ص ۱۶۲) یعنی در بدترین شرایط تبلیغی «امام سجّاد از بیان معارف دست نکشید؛ بهعنوان دعا، بهنام نیایش، مطالبی فراهم آورد و آنچه میخواست بگوید، گفت.» (همرزمان حسین، ص ۹۲) ثانیاً موعظه «بهترین نحو انتقال و القای ایدئولوژی و افکار درست است.» (حماسه امام سجاد، ص۲۰۶) موعظههای عمومی حضرت سه ویژگی مهم دارد:
۱- «این بیانات امام که خطاب به عامّهی مردم است، از نوع آموزش نیست، از نوع تذکّر و یادآوری است. یعنی در این بیان، امام نمینشینند مسئلهی توحید را برای مردم باز کنند و بشکافند، یا مسئلهی نبوّت را برای مردم تفسیر کنند بلکه تذکّر میدهند، یادآوری میکنند.» (حماسه امام سجاد، ص۲۱۰)
۲- «امام در این بیان عمومی یعنی در خلال مسائل اسلامی، ناگهان بر روی مسئلهی امامت تکیه میکند؛ مثل این است که مثلاً در دوران رژیم گذشته کسی با شما اینجوری حرف بزند که آقایان! به فکر خدا باشید، به فکر مسئلهی توحید باشید، به فکر مسئلهی نبوّت باشید، به فکر مسئلهی «حکومت» باشید. ببینید؛ عیناً امامتی که ما اینجا در بیان امام سجّاد می بینیم، مثل همین کلمه ی «حکومت» است در دوران رژیم گذشته؛ که حرف خطرناکی بود.» (حماسه امام سجاد، ص۲۱۲)
۳- «در خطاب به عامّهی مردم دائماً استناد به آیات میشود؛ چرا؟ چون عامّهی مردم امام سجّاد را بهصورت یک امام نگاه نمی کنند و برای حرفهایش دلیل می خواهند، استدلال میخواهند؛ این است که امام به آیات استدلال می کند.» (حماسه امام سجاد، ص۲۱۳)
* روش خاص تبلیغ و هدایت
رویکرد امام به دعا به این دلیل است که «یکی از نتایجی که دعا میتواند داشته باشد، این است که انگیزههای سالم و صحیح را در دلها بیدار میکند... و صحیفهی سجّادیّه از اوّل تا آخر پُر از انگیزههای شریف و عالی برای انسانها است که اگر انسان به آنها توجّه بکند، واقعاً همین صحیفهی سجّادیّه کافی است که یک جامعه را توجّه بدهد و اصلاح کند و بیدار کند.» (حماسه امام سجاد، ص ۲۲۴)
رویکرد امام به موعظه هم به این دلیل است که «اگر کسی میخواست آنجا به مردم بگوید که به فکر مسئلهی حکومت باشید، این حرفی نبود که دستگاه بهآسانی از آن بگذرد امّا وقتی به زبان موعظه و در زبان یک آدم زاهد و عابد بیان میشود، برای دستگاه یک مقداری قابلیّت قبول پیدا میکند؛ یعنی آنقدرها حسّاسیّتبرانگیز نیست.» (حماسه امام سجاد، ص۲۱۳)
* امام سجاد شیعه را مجدد متشکّل کرد
جهاد تبلیغی امام سجاد آنچنان آثار بنیادینی در جامعه داشت که گویی بعثت دوباره انجام گرفته است. شرایط به گونهای شد که «کمکم و تدریجاً مردم ملحق شدند و زیاد شدند و زیاد شدند و جمعیت شیعه سر و سامانی گرفت. بر اثر همین گفتههای گرم امام چهارم که مثل تازیانهای بر دوش فکر و روح مردم نواخته میشد.» (همرزمان حسین، ص ۱۶۰)
امام سجاد «شیعه را مجدّداً متشکّل کرد و تحویل امام باقر داد.» (دو امام مجاهد، ص ۳۱۴) نهایتاً «نتیجه این شد که در شصت سال بعد، هفتاد سال بعد، از همین کوفه جوانها و پیرمردها بلند میشدند میآمدند مدینه و سالیانی در کنار مرکز فیض جعفربن محمّد میماندند و بهره می بردند و برمی گشتند.» (حماسه امام سجاد، ص۱۲۶)، «بزرگانی که از رُوات امام صادق شما میشناسید، اغلب مال کوفه اند؛ در همین شهر بود، در همین محیط بود، در همین فضای مسموم بود. چه کسی زراره را درست کرد؟ چه کسی محمّدبن مسلم را درست کرد؟ چه کسی مفضّل بن عمَر را درست کرد؟ یحییبن امّطویل را چه کسی درست کرد؟ امام سجّاد درست کرد.» (حماسه امام سجاد، ص۱۲۷)
اما آنچه از امام سجاد به عنوان هدایت گر ویژه و برترین مبلّغ احیاگر اسلام می توان الگو گرفت، این است که «امروز، ما چنین وظیفهای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمد اللَّه حکومت حق یعنی حکومت شهیدان قائم است. پس، ما وظایفی داریم.» ۱۳۷۶/۲/۱۷
منتشرشده در شماره جدید نشریه خط حزبالله
دفاع از نظام جمهوری اسلامی به رغم نقیصهها
آیا می توان با استناد به وجود موارد فساد و تخلف در حکومت امیرمؤمنان علی علیه السلام از مشروعیت جمهوری اسلامی دفاع کرد؟
به عقیده برخی متدیّنان چنین دفاعی ناکام و همچنین جفاکارانه است. از نظر آنان برخی مدافعان نظام با برجسته کردن وجود برخی مفسدان در دستگاه حکومتی امام علی علیه السلام و با تشبیهی ناموجّه و به قیمت لکه دار کردن یگانه چهره شاخص عدل حکومتی در طول تاریخ بشری، در تلاش اند به جمهوری اسلامی مشروعیت بخشند.
نگارنده با صرف نظر از سخنان رد و بدل شده اخیر در این مورد، گمان می کند علی الاصول چنین دفاعی نه ناکام است و نه جفاکارانه؛ زیرا کاملا از پایه ای استدلالی برخوردار است.
حکومت امامان معصوم علیهم السلام و حکومت جمهوری اسلامی به مانند سایر حکومتهای بشری بر دوش انسان ها استوار اند. حتی در حکومت جهانی امام عصر علیه السلام نیز بار حکومت بر عهده انسان هایی است که در آن نظام حکومتی عهده دار مسؤولیت هایند.
از سوی دیگر به جز انسان هایی که مرزهای عصمت را درنوردیده اند، همه انسان ها در معرض لغزش و خطا و فریب شیطان اند. بنابراین از هیچ حکومتی (حداقل تا قبل از حکومت پایانی حضرت صاحب الامر علیه السلام) نمی توان انتظار داشت که خالی از فساد و نقیصه باشد.
انسان های مختار به حکم قانون الهی در معرض آزمون و ابتلایند و نتیجه آن نیز به طور طبیعی آن است که عده ای سربلند بیرون آیند و عده ای مردود می شوند. اساساً یک هدف اساسی از خلقت همین آزمایش هاست و قرار نبوده است که مردمان به طور اتوماتیک عدل را برپای دارند.
بنابراین روح چنین دفاعی این است که مردمان تلقی خویش را از حکومت عدل تصحیح کنند. نباید گمان کرد حکومت عادلانه آن حکومتی است که هیچ گونه ظلم و تخلفی در آن رخ ندهد. چنین چیزی خلاف طبیعت انسانی و قوانین حاکم بر خلقت است.
بر عکس، حکومت عادلانه آن حکومتی است که عدالت طلب باشد. رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۵/۶/۱۳۸۲ در دیدار با هیأت دولت وقت می فرمایند: «مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهی است. این، پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود، بنده هم از این حرفها بلدم؛ اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم، حقیقتاً من که اینجا نشستهام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ یعنی هرچه اختیار دارم و هرچه تصرّف کنم، تصرّف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همینطور».[i]
بنابراین در حکومت عدالت طلب، ظلم و فساد رخ می دهد اما نظام حکومتی با فساد مقابله جدی می کند و در عمل از آن بیزار است. کسانی که در مقام انتقاد و چه بسا نفی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی فسادها را بر می شمارند به این نکته توجه ندارند که وجود مفسدان در همه حکومتها (درباره حکومت پایانی امام عصر علیه السلام قضاوتی نمی کنیم) گریز ناپذیر است. در نتیجه استناد به موارد فساد در حکومت امام علی علیه السلام برای دفاع از جمهوری اسلامی نه ناکام است و نه جفای در آن چهره شاخص عدالت در تاریخ؛ بلکه صرفا تلنگری است برای تصحیح تلقی از حکومت عادلانه و نفی انتظارات غیرواقعی از عدل در جامعه بشری.
البته می توان این پرسش را مطرح کرد که «آیا عدالت طلبی در نظام حکومتی جمهوری اسلامی به اندازه عدالت طلبی در امام علی علیه السلام است؟»
توجه کنید که جوامع کنونی با جامعه زمان حکومت امیرمؤمنان علی علیه السلام از نظر پیچیدگی قابل مقایسه نیستند و طبیعتاً نظام حکومتی کنونی نیز پیچیدگی خاصی دارد. از اینرو مقایسه میزان عدالت طلبی این نظام با آن حکومت ساده تر به هیچ وجه آسان نیست و همواره این خطر هست که برخی عوامل پیچیده ساز را از نظر دور انداخت.
در عین حال به گمان من هیچ انقلابی اصیلی شک ندارد که نمی توان مدعی شود میزان عدالت طلبی کلّ نظام جمهوری اسلامی به همان اندازه عدالت طلبی شخص امام علی علیه السلام و مقابله آن حضرت با فسادها و نقص ها است. بدون تردید وظیفه کلیّت این نظام آن است که در تلاش مداومی باشد تا میزان عدالت طلبی خود را به میزان عدالت طلبی علوی نزدیک نماید.
سید علی طاهری خرم آبادی
با اعمال نیک کُفّار چگونه رفتار می شود؟
قرآن در آیه شریفه ۱۸ سوره ابراهیم می فرماید:
«مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ اَعْمالُهُمْ کَرَماد اشْتَدَّتْ بِهِ الرّیحُ فی یَوْم عاصِف لا یَقْدِرُونَ مِمّا کَسَبُوا عَلی شَیْء ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعیدُ»؛ اعمال کسانی که به پروردگارشان کافر شدند، همچون خاکستری است در برابر تندباد در یک روز طوفانی؛ آنها توانایی ندارند تا کمترین چیزی از آنچه را انجام داده اند، به دست آورند؛ و این همان گمراهی دور و دراز است.
دورنمای بحث
آیه شریفه مَثَل در صدد بیان اعمال نیک کفار برآمده، می فرماید: آنها چون فاقد ایمان به خدا هستند، اعمالشان پذیرفته نمی شود. از این رو، بر اساس آیه شریفه احتمال این که اعمال نیک آنها جدا از کفر و بی ایمانی آنها محاسبه شود، مردود شمرده شده است.
ارتباط آیه مَثَل با آیات قبل
آیات قبل «جَبّار عَنید» را مورد بررسی قرار داده است. «جَبّار عَنید» کسانی هستند که هم گردنکش هستند و هم ناامید از الطاف خداوند؛ جهنّم در انتظار آنها خواهد بود و از آب بدبوی متعفّنی نوشانده می شوند.
در پی آیات فوق این سؤال مطرح می شود که آیا اعمال نیک آنها نادیده گرفته می شود؟ چه این که افراد ظالم گردنکش نیز در طول عمر خود اعمال و کارهای خیری انجام می دهند؛ مثلاً درباره فرعون گفته می شود که: آشپزخانه بسیار وسیع و گسترده ای داشت که به تمام خانه ها غذا می داد، نیازمندان، فقرا، بیماران، زنان حامله و دیگران از این آشپزخانه بی بهره نبودند.
گاهی حاکمان ظالم هم کارهای خیر مهمّی انجام می دادند؛ مساجد بزرگ و تاریخی وجود دارد که به دست این حاکمان ظالم ساخته شده است؛ عتبات مقدّسه و بارگاه ائمّه معصومان (علیهم السلام) غالباً به دست همین ظالمان تعمیر و توسعه داده شده است؛ به عنوان مثال قسمت زیادی از مسجدالحرام و مسجد النبی (صلی الله علیه وآله) به وسیله حکّام ظالم آل سعود توسعه داده شده است.
همچنین بعضی از بیمارستان های مهم، دانشگاه های عظیم، درمانگاه ها، مدارس علمیّه و مانند آن به دستور این گونه افراد بنا شده است. آیا این همه کارهای خیر، همه بی اثر است و هیچ اثر و فایده ای برای صاحبان آنها ندارد؟ و انجام دهندگان آن مشمول الطاف الهی نخواهند بود؟
آیه شریفه مَثَل - که شرح و تفسیر آن خواهد آمد - در صدد پاسخ گویی به این سئوال مقدّر است که ممکن است در ذهن خواننده این آیات الهی خطور کند.
شرح و تفسیر:
مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ: مثل های قرآن مجید از جهتی بر دو دسته تقسیم می شود:
یک دسته مثل هایی است که برای اعمال انسان ها زده می شود. آیه شریفه از زمره این مثال هاست که درباره اعمال کفّار بحث می کند.
دسته دیگر مثل هایی است که برای اشخاص زده می شود و خود اشخاص را به چیزی تشبیه می کند؛ مثلاً آیه شریفه ۲۶۱ سوره بقره - که شرح آن گذشت - انسان انفاق کننده را به دانه گندمی تشبیه می کند که هفتصد دانه بلکه بیشتر محصول می دهد.
به هر حال، آیه شریفه مَثَل را برای کسانی می زند که نسبت به پروردگارشان کافر شده اند.
نکته جالب توجّه این که در اینجا به جای کلمه «اللّه» کلمه «ربّ» به کار برده شده است؛ یعنی ای انسان! آثار پروردگارت را در همه جا می بینی! لطف و رحمت حضرت حق را در تمام اعضای بدنت و در تمام لحظات زندگیت شاهد هستی! از نعمت هایی که به تو داده است - که تنها یکی از آنها برای یک عمر شکرگزاری کافی است - هر روز استفاده می کنی و خلاصه در تمام عمر تحت تربیت و نظر او هستی، ولی باز کفر میورزی و از او روی گردان می شوی! در حالی که انسان باید همیشه از ولی نعمت و مربّی و کسی که به او نعمت می بخشاید سپاس گزار باشد.
اَعْمالُهُمْ کَرَماد: آیه شریفه، اعمال نیک کفّار را به خاکستر تشبیه می کند و در آیه از اعمال زشت آنها بحثی به میان نیامده است؛ زیرا اعمال زشت آنها آنقدر بی ارزش است که جای گفتگو و بحث ندارد و آیه تنها به بررسی اعمال نیک آنها برآمده است.
فواید خاکستر
خاکستر فواید و آثاری دارد که به برخی از آن اشاره می شود:
۱- اگر خاکستر با خاک زمین مخلوط شود، از آن کود بسیار خوبی به وجود می آید و شاید بدین جهت باشد که باقیمانده علفزارها و مزارع را آتش می زنند تا خار و خاشاک موجود تبدیل به خاکستر گردد و کود مناسبی برای آن زمین به وجود آید.
۲- خاکستر اشیای کثیف و زنگ زده را تمیز می کند و صیقل می دهد. به همین جهت در قدیم آینه های فلزی را با خاکستر صیقل و شفاف می کردند. «روزگار آیینه را محتاج خاکستر کند».
۳- فایده دیگر خاکستر، حفظ آتش و گرمای آن است. ضرب المثل «آتش زیر خاکستر» اشاره به همین مطلب دارد. اگر آتشی داشته باشیم و بر روی آن خاک بریزیم خاموش و نابود می گردد؛ ولی اگر خاکستر بر روی آن ریخته شود، نه تنها خاموش نمی شود بلکه گرمای آن حفظ می شود. از این رو، در زمان قدیم بر روی آتش داخل منقل که در زیر کرسی قرار می دادند خاکستر می ریختند تا حرارت آن دیرتر از بین برود.
اِشْتَدَّتْ بِهِ الرّیحُ فی یَوْم عاصِف لا یَقْدِرُونَ مِمّا کَسَبُوا عَلی شَیْء: اعمال کافران و انسان های بی ایمان، به خاکستری می ماند که در روزهای طوفانی، تندباد شدیدی آن را به آسمان می برد و پراکنده می سازد به گونه ای که هیچ کس قدرت به دست آوردن هیچ چیز از آن را ندارد.
ذرّات خاکستر بسیار ریز و کوچک است. وقتی پراکنده شود همرنگ محیط می گردد؛ به گونه ای که نه تنها صاحب آن، بلکه اگر همه اهالی یک شهر جمع شوند قدرت نخواهند داشت حتّی یک مثقال آن را جمع آوری کنند تا چه رسد به اینکه روز، روز طوفانی باشد و تندباد شدید و قوی نیز در جریان باشد که در این صورت حقیقتاً هیچ قدرتی توانایی بر کسب هیچ مقدار آن را نخواهد داشت!
تندباد بی ایمانی و کفر نیز اعمال خیر و نیک کافران را چنین مورد هدف قرار داده، آن را نابود می سازد؛ به طوری که هیچ چیزی از آن نصیب کافر نمی شود و کافر از آن بهره ای نمی برد.
ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعیدُ: این انحراف کفّار بی ایمان، یک گمراهی دور است که صاحبان آن به راحتی و به سهولت به راه حق باز نمی گردند و هدایت آنها به راه راست کاری بس مشکل است.
پیام های آیه
۱- ایمان شرط صحّت اعمال:
پشتوانه اعمال نیک و شایسته، ایمان است؛ اگر ایمان نباشد عمل فاقد ارزش است. فقها یکی از شرایط قبولی عبادات، بلکه یکی از شرایط صحّت آن را ایمان ذکر نموده اند؛ یعنی اعمالی از قبیل حج، نماز، روزه، انفاق، کمک به دیگران، دست گیری از مستمندان و مانند آنها، بدون ایمان به خدا و رسولش هیچ ارزشی ندارد.
درباره «ولایت» نیز چنین بحثی مطرح شده است. برخی آن را فقط شرط قبولی طاعات و عبادات شمرده اند. بدین جهت، اعمال عبادی منکران ولایت از نظر فقه شیعه صحیح محسوب می گردد (یعنی تکلیف از عهده آنها ساقط است)، اگرچه مقبول درگاه الهی نیست و اجر و پاداشی به او تعلّق نمی گیرد؛ ولی عدّه ای توسعه نظر داده، آن را همچون ایمان، شرط صحّت تکالیف دانسته اند.
در این باره روایات زیادی در کتاب های روایی شیعه به چشم می خورد که به یک نمونه از آن بسنده می شود.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «لَوْ اَنَّ رَجُلاً قامَ لَیْلُهُ وَ صامَ نَهارُهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمیعِ مالِهِ وَ حَجَّ جَمیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یَعْرِفْ وِلایَةَ وَلِیِّ اللّهِ فَیُوالیهِ وَ یَکُونَ جَمیعُ اَعْمالِهِ بِدِلالَتِهِ اِلَیْهِ ما کانَ لَهُ عَلَی اللّهِ حَقٌّ فی ثَوابِهِ اَبَداً؛ اگر مسلمانی تمام شب ها شب زنده داری کند و تمام روزها (غیر از عید فطر و قربان که روزه آن حرام است) روزه داری نماید و تنها به پرداخت وجوه شرعیّه واجب اکتفا نکند، بلکه تمام اموال و سرمایه اش را در راه خدا صدقه بدهد و در تمام طول عمرش هر ساله به حج برود، ولی اهل ولایت نباشد و «ولیُّ الله» را نشناسد تا ولایتش را به گردن نهد و اعمالش را طبق دستور او انجام دهد، چنین مسلمانی هرگز انتظار ثواب و پاداش الهی را نداشته باشد.(۱)
آیه مورد بحث نیز همین مطلب را در مورد اصل ایمان به خداوند مطرح کرده، می فرماید: کسانی که ایمان به خداوند ندارند، هیچ پاداشی نخواهند داشت هرچند بهترین اعمال را انجام دهند. قرآن مجید در آیات متعدّدی این مطلب را مورد بررسی قرار داده است که به برخی از آن اشاره می شود:
الف - در آیه ۲۶۴ سوره بقره - که شرح آن در بحث های قبل گذشت - آمده است:
«اعمال کسانی که به خداوند و روز رستاخیز ایمان ندارند همچون قطعه سنگی است که بر آن قشر نازکی از خاک باشد؛ و بذرهایی در آن افشانده شود؛ و رگبار باران بر آن برسد؛ و همه خاکها و بذرها را بشوید؛ و آن را صاف و خالی از خاک و بذر رها کند. آنها از کاری که انجام داده اند، چیزی به دست نمی آورند و خداوند جمعیّت کافران را هدایت نمی کند».
ب - در آیه ۳۹ سوره نور آمده است: «کسانی که کافر شدند، اعمالشان همچون سرابی است در یک کویر که انسان تشنه از دور آن را آب می پندارد؛ اما هنگامی که به سراغ آن می آید، چیزی نمی یابد، و خدا را نزد آن می یابد که حساب او را به طور کامل می دهد».
ج - خداوند در آیه ۲۳ سوره فرقان می فرماید: «وَ قَدِمْنا اِلی ما عَمِلُوا مِنْ عَمَل فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً»؛ و ما به سراغ اعمالی که کافران بی ایمان انجام داده اند می رویم، و همه را همچون ذرّات غبار پراکنده در هوا قرار می دهیم.
بنابر آیه مَثَل و دیگر آیات قرآن مجید، اعمال خوب انسان در صورتی که ناشی از ایمان و اعتقاد درونی او به خداوند متعال نباشد اثری ندارد و سودی به او نمی بخشد.
هـ - در آیه ۵۴ سوه توبه آمده است: «وَ ما مَنَعَهُمْ اَنْ تُقْبَلَ نَفَفاتُهُمْ اِلاّ اَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یَأْتُونَ الصَّلوةَ اِلاّ وَ هُمْ کُسالی وَ لا یُنْفِقُونَ اِلاّ وَ هُمْ کارِهُونَ»؛ هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، جز اینکه آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند، و نماز بجا نمی آورند جز با کسالت، و انفاق نمی کنند مگر با کراهت.
این آیه نیز ایمان را شرط قبولی اعمال می داند. بنابراین، آیات مذکور و دیگر آیات و روایات فراوانی - که از معصومان(علیهم السلام) به ما رسیده است - ایمان را شرط صحّت و کمال اعمال می دانند همچنین بنابر آیات و روایات، ولایت نیز شرط کمال، بلکه شرط صحّت اعمال شمرده شده است.
چرا ایمان و ولایت شرط صحّت اعمال است؟
به عبارتی، چرا خداوند کارهای خوب و بد کفّار را جداگانه محاسبه نمی کند؟ یعنی بدین ترتیب که پرونده کارهای زشت و ناشایست آنها جدا محاسبه شود و بر اساس آن مجازات صورت گیرد و پرونده کارهای خوب و شایسته آنها نیز جدا محاسبه شود و بر اساس آن جزای نیک داده شوند.
پاسخ: در روایات و آیاتی که ایمان و ولایت را شرط صحّت اعمال دانسته اند، جواب این سئوال آمده است.
در روایتی که قبلاً در این باره گذشت امام(علیه السلام) چنین فرمودند: «وَ لَمْ یَعْرِفْ وِلایَةَ وَلِیِّ اللّهِ فَیُوالیهِ وَ یَکُونَ جَمیعُ اَعْمالِهِ بِدِلالَتِهِ اِلَیْهِ» بر اساس این روایت، راز و رمز اشتراط ایمان و ولایت این است که انسان کارها و اعمال شایسته را به راهنمایی و هدایت بزرگان دین انجام دهد و از مسیر خاصّی که آنها بیان می کنند حرکت کند. وقتی انسان ولایت خداوند و رسولش را پذیرفت، دیگر خودسرانه و با هوی و هوس کار نمی کند، بلکه سعی می کند در خط ولایت حرکت کند؛ زیرا اعمال نیک دارای شرایط، موانع، مقدّمات و مقارناتی است که اگر طبق نظر امامان معصوم(علیهم السلام) انجام نشود عمل نیک منظور نخواهد شد.
مَثَل انسانهای بی ایمان که کارهای نیک انجام می دهند، مَثَل انسانهای بیماری است که بدون مراجعه به طبیب، خود به معالجه خویشتن اقدام می کنند که در برخی موارد چنین طبابت هایی موجب ضررهای فراوان و حتی مرگ می گردد.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و ائمه معصوم (علیهم السلام) پزشکان معنوی هستند که انسان ها برای مداوای دردهای خویش باید طبق دستور آن بزرگواران به معالجه خویشتن بپردازند.
از این رو، حضرت علی (علیه السلام) در کلام زیبا و جامع خود به کمیل بن زیاد مردم را بر سه دسته تقسیم می کند:
۱- علما و دانشمندان ربّانی که خود راه هدایت را یافته اند و در جادّه مستقیم الهی حرکت می کنند.
۲- شاگردان آن علما که هرچند خود استاد نیستند، ولی در پیمودن طریق حق از اساتید و علماء پیروی می کنند و به راه نجات دست می یابند.
این دو گروه شبیه خورشید و ماه هستند که یکی از خود نور دارد و ذات او منبع نور و روشنایی است و دیگری اگرچه نوری از خود ندارد، ولی از دیگری - که منبع نور است - کسب نور می کند و در شبهای تاریک و ظلمانی چراغ هدایت دیگران می شود.
۳- گروه سوم، کسانی هستند که نه خود استادند و نه زانوی شاگردی در مقابل استاد زده اند؛ نه خود منبع نور و روشنایی هستند و نه از نور کسانی که منبع نور هستند استفاده می کنند، بلکه آدم های بی هدف، بی برنامه و بی تکیه گاهی هستند که نادانسته و جاهلانه سیر می کنند؛ مانند پشه هایی که در مقابل کوچکترین نسیمی به این سو و آن سو می روند.
افرادی که از خط معصومان (علیهم السلام) جدا می شوند و بدون پذیرش ولایت اعمالی را انجام می دهند، از گروه سوم به شمار می روند. زندگی آنها سراسر اضطراب و پر پیچ و خم است. و همچون بید با هر بادی می لرزند.
بنابراین، یکی از فلسفه های اشتراط ایمان و ولایت این است که اعمال انسانها از مسیر صحیح هدایت گردد و همانند مریضی باشد که زیر نظر طبیب آگاه معالجه می شود.
۲- دومین پیام این است که آدم های بی ایمان، انگیزه های معنوی ندارند؛ بلکه غالباً انگیزه آنان مادّی است. به عنوان نمونه، یکی از کارهای مهم این انسان ها، خدمات انسانی و بشردوستانه است که از طریق سازمان های بین المللی به کشورهای ضعیف انجام می گردد از یک سو خدمت، یک خدمت انسانی است و از سوی دیگر کسانی که از آن بهره مند می شوند محتاج هستند؛ ولی همین خدمت ها پوششی است برای جاسوسی؛ زیرا بسیاری از اوقات سرویس های جاسوسی در همین پوشش کارهای خود را انجام می دهند.
و گاهی هدف از این کمک ها زنده نگه داشتن آن مستضعفان و بهره گیری هرچه بیشتر از آنان است. همان گونه که برده داران نیز برای بهره برداری بیشتر از بردگان خود، لقمه نانی به آنها می دادند. بنابراین، گاهی خدمات به ظاهر انسانی، اهداف مادّی و غیر انسانی به همراه دارد.
آیه ۵۴ سوره توبه - که شرح آن گذشت - نیز به این مطلب اشاره دارد.
خداوند در آن آیه فرمود: «انسان های بی ایمان و منافق چون انگیزه الهی ندارند و از طرفی می خواهند ظاهر خود را حفظ کنند تا از امتیازات مسلمانان برخوردار باشند، نماز و عبادات خود را با حالت کسالت و بی حالی انجام می دهند و بدترین وقت را برای نماز انتخاب می کنند».
از این رو، حضرت علی (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر، خطاب به مالک می فرماید: «بهترین وقت را برای نماز انتخاب کن»؛(۲) زیرا اگر پیوند خود را با خالقت مستحکم کردی، خداوند پیوند تو را با مخلوقات و انسان های دیگر محکم خواهد نمود.
بر اساس آیه شریفه، انسان های منافق و بی ایمان کمک های مادّی و انفاق هایشان نیز بدون نیّت خالص است، بلکه از روی بی میلی و با کراهت اعمال را انجام می دهند.
آنها اگر بهترین اموالشان را نیز انفاق کنند؛ چون فاقد ایمان و ولایت هستند و کارشان از صمیم دل نیست، ارزش ندارد؛ مثلاً اگر شخص مؤمن مدرسه ای بسازد و شخص بی ایمانی نیز مدرسه ای بنا کند، مؤمن چون هدفش رفع نیاز مردم محروم است مناطق محروم و دورافتاده را انتخاب می کند و در صرف مخارج جهت استحکام آن مدرسه کوتاهی نمی کند؛ ولی شخص منافق و بی ایمان، نه به فکر استحکام و تقویت بنا است و نه مناطق محروم و نیازمند را در نظر می گیرد، بلکه چون هدفش خودنمایی و تظاهر است، مکانی را انتخاب می کند که در دیدگان مردم قرار گیرد اگرچه آن منطقه نیازی به مدرسه نداشته باشد و به استحکام بنای آن نیز نمی اندیشد؛ زیرا یک ساختمان به ظاهر خوب نیز هدف او را تأمین می کند.
کارها و اعمال انسان های بی ایمان غالباً از روی هوی و هوس، کسب شهرت، کسب وجاهت و درآمد است و آنها را با نیّت پاک کاری نیست علاوه بر این ما معتقدیم که انسان های فاقد ایمان نمی توانند دارای ارزشهای اخلاقی باشند.
إحباط در قرآن
ایمان و ولایت همان گونه که در آغاز راه شرط است و بدون آن هیچ عملی ارزشمند نخواهد بود، در ادامه راه نیز لازم و ضروری شمرده شده است بدین جهت گفته می شود که: «شرط قبولی اعمال موافات بر ایمان است»(۳)؛ یعنی این که انسان این ایمان را حفظ و با ایمان از جهان مادّی سفر کند.
بنابراین، اگر شخصی تمام کارهای نیک را انجام بدهد و تمام اعمال او شایسته باشد؛ ولی در دقایق و لحظات حسّاس پایانی بی ایمان از جهان رخت بربندد، تمام اعمالش از بین می رود و در آخرت هیچ سودی برای او نخواهد داشت!.
این مسئله یکی از مصادیق «احباط» است که در قرآن مجید به صورت گسترده مطرح شده است. شانزده آیه از آیات قرآن مجید درباره «حبط اعمال» سخن می گوید که به دو مورد از آن اشاره می شود:
۱- در آیه ۸۸ سوره انعام آمده است: «وَ لَوْ اَشْرَکُوا لَحَبِطَ لَهُمْ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛ اگر آنها مشرک شوند، اعمال نیکی که انجام داده اند، نابود می گردد و نتیجه ای از آن نمی گیرند.
آیه شریفه فوق شرک به خداوند را یکی از عوامل نابودی و حبط اعمال نیک شمرده است.
۲- در آیه ۶۵ سوره زمر آمده است: «وَ لَقَدْ اُوحِیَ اِلَیْکَ وَ اِلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ اَشْرَکْتَ لَیَحْبِطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ»؛ به تو و همه پیامبران پیشین وحی شده که اگر مشرک شوی، تمام اعمالت تباه می شود و از زیانکاران خواهی بود.
این آیه اگرچه خطاب به پیامبر است، ولی روشن است که او - که خود کانون توحید و یکتا پرستی است - هرگز مشرک نخواهد شد. بنابراین، آیه هشداری است برای دیگران.
حبط در جهان طبیعت
آیا حبط و نابودی اعمال نیک فراوان، با یک گناه و لغزش عادلانه است؟ به دیگر عبارت، آیا این کار موافق با قوانین جهان طبیعت است؟
در پاسخ باید گفت: مسئله حبط هم در جهان طبیعت و عالم تکوین وجود دارد و هم در عالم تشریع و قوانین دینی، و هم در کارهای عادی روزمره انسان ها.
باغبانی که سالیان درازی زحمت کشیده و با تلاش و کوشش فراوان و شب زنده داری های بسیار باغی بزرگ و پرمیوه آماده کرده است، بر اثر غفلت و سهل انگاری در گوشه ای از باغ آتشی روشن می کند؛ این آتش به باغ سرایت نموده، ظرف مدّت کوتاهی تمام دست رنج باغبان بیچاره را طعمه حریق قرار می دهد.
انسان سالم و نیرومندی که سلامت او مرهون دهها سال زندگی صحیح با رعایت اصول بهداشتی است، با روی آوردن به موادّ مخدّر، پس از چند صباحی تمام قدرت، نیرو، شادابی، صبر، حوصله، همه و همه را از دست می دهد؛ بنابراین آن آتش، باغ باغبان و این موادّ مخدّر، سلامت این انسان را حبط و نابود می کند.
مثال سومی نیز می توان زد و آن این که تعدادی از مهندسین و کارگران سالیان درازی با زحمت فراوان سدّی عظیم بنا می کنند. با بارش باران سیلاب پشت سد جمع می شود؛ ولی بر اثر یک غفلت و باز نکردن پنجره های مخصوص به هنگام زیاد شدن آب پشت سد، فشار زیاد سیلاب، زحمات چندین ساله آنها را از بین می برد و سدّ عظیم را می شکند!
بنابراین، مسئله حبط اختصاص به مسایل دینی و اعتقادی ندارد، بلکه در جهات تکوین و کارهای روزمره انسان نیز جریان دارد و هیچ منافاتی با عدالت الهی ندارد. باید دانست که علّت و عامل اصلی حبط کارهای خود انسان است؛ همان گونه که عامل اصلی آتش گرفتن باغ، خود باغبان و عامل از بین رفتن سلامت معتاد خود او، و عامل شکستن سد نیز نگهبان سد است. پس، مسلمانان و مؤمنان نباید تنها به فکر انجام کارهای نیک باشند، بلکه باید در حفظ و نگهداری آن نیز تلاش و کوشش کنند که نگهداری اعمال، به مراتب سخت تر از انجام آن است گاهی از اوقات، انسان با مسایل بسیار ساده ای آتش به باغ زندگی خود می زند به عنوان نمونه طبق آیات قرآن، منّت و آزار از عواملی است که مایه حبط انفاق و صدقه می گردد(۴).
اگر شخصی بچه یتیم و بی سرپرستی را از سن طفولیّت تحت سرپرستی قرار دهد و او را با مخارج خود بزرگ کند؛ به مدرسه و دبیرستان و دانشگاه بفرستد و سپس برایش خانه ای تهیّه نموده، دختری را به همسری او درآورد و عمری به او خدمت کند؛ امّا در یک مجلس عمومی در حضور عده زیادی شخص یتیم را مورد خطاب قرار داده، با غرور و منّت گذاری بگوید: «تو یک بچّه یتیم و بی سرپرستی بیش نبودی؛ من به تو آبرو دادم! من تو را به مدرسه و دانشگاه فرستادم! من به تو شخصیّت دادم و...» با استفاده از آیات قرآن در می یابیم که این شخص، با این عمل ناشایست خود تمام انفاق ها و کمک های سالیان طولانی را باطل می سازد.
همچنین بر اساس برخی از آیات قرآن، مسلمانان حق نداشتند در مقابل پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)بی ادبی نموده، صداهایشان را بلندتر از صدای آن حضرت کنند وگرنه اعمالشان حبط و نابود می گردید «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا اَصْواتَکُم فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهْ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْض اَنْ تَحْبَطَ اَعْمالُکُمْ وَ اَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ» (۵).
و نیز در برخی از احادیث، بیماری روحی حسد یکی از عوامل حبط معرّفی گردیده است. از این رو، در روایتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمده است: «اِیّاکُمْ وَ الْحَسَدِ فَاِنَّهُ یَاْکُلُ الْحَسَناتِ کَما تَأْکُلُ النّارُ الْحَطَبَ»؛ از حسدورزی بپرهیزید؛ زیرا همانگونه که آتش چوبها را می سوزاند و نابود می کند حسد نیز اعمال نیک انسان را نابود می کند».(۶)
در نتیجه ایمان و ولایت - چه در ابتدا و چه در ادامه مسیر - شرط صحّت اعمال، و بی ایمانی از عوامل حبط و نابودی اعمال به شمار می رود.
پاورقی:
۱- وسایل الشیعه، جلد اوّل، صفحه ۹۱
۲- نهج البلاغه، نامه ۵۳.
۳- بحارالانوار، جلد ۹۲، صفحه ۶۴۲.
۴- سوره بقره، آیه ۲۶۴.
۵- سوره حجرات، آیه ۲.
۶- میزان الحکمه، باب: ۸۵۰، حدیث ۳۹۴۱؛ حدیث ۳۹۳۸ این باب نیز به همین مضمون است.
خاصیت تسبیح تربت امام حسین (علیه السلام)
امام صادق علیه السلام:
اَلسُّجُودُ عَلی طِینِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام یُنَـوِّرُ إِلَی الْأرْضِ السّـابِعـَةِ وَ مَنْ کانَ مَعَهُ سُبْحَةٌ مِنْ طِینِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام کُتِبَ مُسَبِّحا وَ إِنْ لَمْ یُسَبِّحْ بِها.
سـجده بر تربت قبر حسـین علیه السلام تا زمین هفتم را نورباران می کند و کسی که تسبیحی از خاک مرقد حسین علیه السلام را با خود داشته باشد، تسبـیح گوی حـق محسوب می شود، اگرچه با آن تسبیح هم نگوید.
برکات نرمی و ملایمت با مردم
* نرمی و ملایمت
- حضرت باقر (ع) فرمود: برای هر چیزی قفلی است (که آن را بدو حفظ کنند) و قفل ایمان نرمی و ملاطفت است. (چه آنکه هر کس نرمی را از دست دهد و خشم و قهر و خشونت پیش گیرد، ناچار به اعمالی دست می زند که ایمانش را دست می رود).
- رسول خدا (ص) فرمود: نرمی میمنت دارد و خشونت نحوست.
- امام باقر (ع) فرمود: خداوند ملایم است و ملایمت را دوست دارد و پاداشی که به ملایمت می دهد به خشونت و سختگیری نمی دهد.
- رسول خدا (ص) فرمود: نرمی بر هر چه نهاده شود آن را زینت دهد و از هر چه بر کنده شود، زشتش سازد.
- رسول خدا (ص) فرمود: در نرمی فزونی و برکت است و هر که از نرمی محروم شد، از خیر محروم گشت.
- امام صادق (ع) فرمود: افراد هر خانه ای که نرمی از آنها دور باشد، خیر از آنها دور گردد.
- امام موسی کاظم (ع) فرمود: نرمی نیمی از زندگی است.
- رسول خدا (ص) فرمود: اگر نرمی مخلوقی قابل دیدن بود، در میان مخلوقات خدا از او نیکوتر وجود نداشت.
- رسول خدا (ص) فرمود: هیچ گاه دو نفر با هم رفاقت و همدمی نکنند، جز آنکه هر کدام از آن ها که نرمیش با رفیقش بیشتر است ، نزد خدای پاداشش بزرگ تر و محبوبیتش بیشتر گردد.
- حضرت صادق (ع) فرمود: هر که در کار خود نرمی کند، هر چه از مردم خواهد بدان برسد.
فراخوان رسانه KHAMENEI.IR برای شرکت در رویداد ملی «مثل مصطفی»
به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، همزمان با ۳۰ مردادماه روز جهانی مسجد مراسم رونمایی از دو تقریظ حضرت آیتالله العظمی خامنهای بر کتابهای «سرباز روز نهم» و «اسم تو مصطفاست» در اولین آیین ملی تکریم فعالان مساجد و پانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، با محوریت مسجد مقدس جمکران، همراه با مساجد سراسر کشور برگزار خواهد شد.
علاقمندان به فعالیتهای فرهنگی عرصه جهاد و شهادت، گروههای مردمی، فعالان فرهنگی مساجد، پایگاههای بسیج و هیئات مذهبی میتوانند برای مشارکت در رویداد ملی «مثل مصطفی» و برگزاری این برنامه در مساجد کشور، آمادگی خود را در صفحه این فراخوان اعلام کنند.
شما میتوانید همگام با مساجد سراسر کشور با ثبتنام در صفحه ویژه این فراخوان، یک رویداد فرهنگی را در مسجد محلهتان با عنوان «مثل مصطفی» برگزار کنید و علاوه بر بیان و معرفی ویژگیهای شنیدنی، جذاب و تأثیرگذار شخصیت شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده، با پخش مستندهای مربوط به شخصیت شهید صدرزاده، پخش نماهنگ، سخنرانی و روایتگری با موضوع سیره و شخصیت شهید، خواندن بخشهایی از دو کتاب، نصب متنهای معرفی دو کتاب در تابلوی اعلانات مسجد محل و سایر اقدامات فرهنگی دیگری که دو کتاب فوق را کانون فعالیت ترویجی برنامههای شما قرار دهد در این رویداد ملی شرکت کنید. مرور و تبیین بیانات امسال رهبر انقلاب اسلامی درباره شهید صدرزاده در دیدار رمضانی دانشجویان و سخنرانی سیوچهارمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) بر غنای برنامه شما خواهد افزود.
همزمان با شرکت در این رویداد ملی تصاویر برنامهها و اقدامات خود را به رسانه KHAMENEI.IR ارسال کنید و با هشتگ #مثل_مصطفی در فضای مجازی نیز منتشر نمایید.
برای پشتیبانی محتوایی از برنامههای شما، مجموعهای از محصولات هنری و رسانهای از جمله نماهنگ، مستند و... به مرور منتشر میشود و در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
الگوی پیشنهادی برگزاری و شرکت در فراخوان:
روش اول (مستند محور): نمایش مستند «آقا مصطفی» به همراه پخش نماهنگهای منتخب
روش دوم (سخنران محور): سخنرانی و روایتگری با موضوع سیره و شخصیت شهید به همراه محصولاتی که در اختیار شما قرار خواهد گرفت از جمله کلیپهای منتخب،گروه سرود، تقدیر از فعالان مسجد و پایگاه و...کمبود کدام ویتامین باعث بی خوابی می شود؟
ویتامینها در سلامت بدن نقش بسیار مهم و پررنگی دارند. مصرف ویتامین موجب سلامتی فرد شده و همچنین ویتامین در برابر بیماریهای مختلف از بدن محافظت میکند. در این مقاله قصد داریم به سوال «کمبود کدام ویتامین باعث بیخوابی میشود» پاسخ دهیم و ویتامینهای موثر بر بیخوابی را معرفی میکنیم. با مطالعه این مقاله اطلاعات مفیدی از نقش ویتامینها بر خواب بهدست میآورید.
ویتامین B۱۲
واقعیت اینکه ارتباط مستقیم بین اختلالات خواب و کمبود ویتامین B۱۲ هنوز مورد مطالعه است و در حال حاضر مطالعات نشان می دهد که این ارتباط میتواند ناشی از ایجاد افسردگی در نتیجه کمبود این ویتامین باشد و زمینهساز دورههای شدید بیخوابی میشود. یکی از فرضیههای بسیار جدی اینکه کمبود ویتامین B۱۲ میتواند علائم افسردگی را تشدید کند. در صورتیکه بیخوابی با چنین علائمی همراه است توصیه میشود حتما با پزشک مشورت شود تا روند درمان به درستی انجام شود. این نکته به خصوص در مورد افرادی که سبک تغذیه گیاهخواری دارند بسیار اهمیت دارد.
ویتامین D
کمبود ویتامین D در بسیاری موارد ناشی از عدم حضور کافی در معرض نور خورشید است. زمانی که سطح این ویتامین در بدن کم میشود، یکی از تظاهرات به شکل اختلالات خواب خواهد بود. البته به نظر میرسد بالابودن غیرطبیعی این ویتامین نیز میتواند با چنین مشکلی همراه باشد، به طوری که محققان تاکید دارند این حالت در بروز خواب آلودگی در روز نقش دارد. بعضی از مطالعات نیز حاکی از آن است که هرچه بدن مقدار کمتری ویتامین D دریافت کند، روند به خوابرفتن مشکلتر است. مصرف مکمل های ویتامین D و حداقل ۲۰ دقیقه حضور در معرض نور خورشید برای تامین این ویتامین کفایت میکند.
آهن
کمخونی فقر آهن با علائم مختلفی همراه است. اولین نکته در مورد کمخونی فقر آهن اینکه فرد مستعد ابتلا به سندروم پاهای بی قرار میشود و در نتیجه بر کیفیت خواب تاثیر جدی دارد. زمانی که آهن بدن کافی نباشد، بدن نمیتواند اسیدآمینهای به نام تریپتوفان را که برای تولید ملاتونین و سروتونین ضروری است، بسازد. سروتونین تاثیر مستقیم بر خلق و خو، قدرت شناختی و رفتار و کیفیت خواب دارد و ملاتونین نیز نقش اساسی در تنظیم سیکل خواب دارد. از همین رو کمبود آهن زمینهساز اختلالات خواب می شود. مصرف گوشت قرمز و جگر بهترین خوراکی ها برای تامین نیاز آهن بدن هستند که بهتر است در کنار منابع آهن، خوراکیهای حاوی ویتامین C مانند پرتقال میل گردد تا جذب آهن تسهیل شود.
منیزیم
منیزیم به تنظیم ریتم شبانه روز بدن کمک میکند و نقش مهمی در روند خواب و بیداری دارد. مطالعات بسیاری نشان می دهد که منیزیم به شل شدن عضلات کمک میکند و خواب عمیق را تسهیل میکند. علاوه بر این منیزیم در تولید ملاتونین و ناقل عصبی به نام گابا نقش دارد و روند خوابیدن هنگام تاریکی شب را در مغز تسهیل میکند.
۵ ماده غذایی برای کمک به بهبود عملکرد مغزی در کودکان
اگر برنامه غذایی مغذی و متعادلی را برای کودکان در نظر بگیرید، گام بزرگی در جهت بهبود عملکرد مغز، ارتقای حافظه و هوش فرزند خود برداشتهاید. در حالی که مغز تنها ۲ درصد از توده بدنی انسان را در اختیار دارد، اما جالب است بدانید چیزی نزدیک ۲۰ درصد از انرژی شما را مصرف میکند. مغز برای عملکرد و رشد به ترکیبی از پروتئینها، کربوهیدراتها، ویتامینها و مواد معدنی نیاز دارد.
در ادامه چند ماده غذایی مقوی که به افزایش بهرهوری مغز کودکان کمک میکند، معرفی میشود.
۱. توتها
یکی از بهترین خوراکیهایی که به تقویت عملکرد مغز کودکان کمک میکند، توتهای خوشمزه و مغذی هستند. تحقیقات نشان میدهد خوردن توت سفید با تقویت قدرت مغز و حافظه مرتبط است. این میوه به دلیل داشتن ترکیبات مفید، دوره ماندگاری اطلاعات و خاطرات در مغز را افزایش میدهد. همچنین توتها منبع خوبی از چربیهای امگا ۳ هستند.
بر اساس مطالعات، مصرف توت فرنگی نیز میتواند به مرور زمان کاهش حافظه را به تعویق بیندازد و به بهبود حافظه کمک کند.
۲. سیب
بر اساس مطالعات، سیب میتواند به کاهش آسیبهای شیمیایی در سلولهای مغز کمک کند. سیب حاوی کوئرستین است که یک آنتیاکسیدان مفید برای بهبود مهارتهای ذهنی محسوب میشود. اگر کودک شما روزانه یک سیب مصرف کند، مقاومت مغز او در آسیبهای شیمیایی بیشتر میشود و ذهن پویاتری خواهد داشت.
۳. تخممرغ
محققان دریافتهاند که خوردن تخممرغ به عنوان وعده صبحانه در کودکان، اسیدهای امگا ۳ مورد نیاز را تأمین میکند و باعث تقویت انتقالدهندههای عصبی در مغز کودک میشود. همچنین تخممرغ حاوی ویتامین E است که به مبارزه با افسردگی کمک میکند. تخم مرغ منبع خوبی از مواد مغذی برای رشد و نمو است و به طور قابل توجهی فرایند رشد را در کودکان خردسال بهبود میبخشد.
۴. گیاهان و سبزیجات
سبزیجات برگدار: مانند اسفناج، کلم پیچ و کلم سرشار از ویتامینهای B ۶، B ۱۲، آهن و فولات هستند. مطالعات نشان میدهد خوردن تنها یک وعده سبزیجات برگدار در روز خطر زوال عقل و پیری مغز را تا چهار سال کاهش میدهد.
تخم کدو تنبل: خوردن روزانه یک مشت تخم کدو تنبل به بهبود مهارتهای شناختی و حافظه در سنین پایین کمک میکند.
غلات کامل: سبوس، بلغور جو دوسر، برنج قهوهای و جوانه گندم همگی حاوی مقدار زیادی ویتامین B ۶ و فولات هستند که جریان خون را به مغز افزایش میدهد.
دانهها و مغزها: مغزها با فراهم کردن اسیدهای چرب امگا ۳ و امگا ۶ به بهبود خلق و خو کمک کرده و تیامین و منیزیم موجود در آنها حافظه را تقویت میکند.
کلم بروکلی: منبع فوق العاده ویتامین K است که عملکرد شناختی و قدرت مغز را بهبود میبخشد.
گوجه فرنگی: این میوه حاوی لیکوپن است، یک آنتی اکسیدان قوی که با آسیب رادیکالهای آزاد به سلولها مبارزه کرده و از خطر ایجاد زوال عقل و به ویژه آلزایمر میکاهد. آب گوجه فرنگی نیز منبع خوبی از آهن است.
۵. شکلات تلخ
هرچقدر رنگ شکلات تیرهتر باشد، فواید آن نیز بیشتر است، چرا که مقادیر بیشتری فلاونوئید در خود دارد. فلاونوئید، آنتیاکسیدانی است که از آسیب سلولی جلوگیری میکند و میزان التهاب را کاهش میدهد. تحقیقات نشان میدهد که مصرف متعادل شکلات تلخ که حاوی ۷۰ درصد کاکائو است به بهبود سلامت مغز و تقویت سیستم ایمنی بدن کمک میکند. شکلات تلخ گردش خون در مغز را افزایش میدهد و در حفظ سلامت مغز و افزایش هوش معجزه میکند.
عمل کاهشدهنده گناه
امام علی (ع):
مَن أکثَرَ مِن ذِکرِ الآخِرةِ قَلَّتْ مَعصیتُهُ.
هر کس که زیاد به یاد آخرت باشد، کمتر گناه می کند.
غرر الحکم: ح۸۷۶۹
دیدار هیئت پارلمانی ایران با سید حسن نصرالله در بیروت
هیئت پارلمانی ایران به ریاست جلال زاده، رئیس کمیسیون خارجی و امنیت مجلس در سفر به لبنان، با سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله این کشور دیدار کرد.
رسانه های لبنان امروز شنبه گزارش دادند که این هئیت طی دیداری که با سید حسن نصر الله داشته، در مورد آخرین تحولات لبنان و فلسطین اشغالی و منطقه رایزنی کرد.

هیات پارلمانی جمهوری اسلامی ایران به ریاست وحید جلالزاده، هفته گذشته راهی دمشق شد و با مقامات سوریه از جمله وزیر خارجه دیدار و در مورد مسائل مشترک رایزنی کرد.
در ادامه این سفر وحید جلال زاده با اشاره به روابط عمیق و راهبردی ایران و سوریه، تحکیم و توسعه این روابط را در تامین منافع ملتهای دو کشور و مردم منطقه نقش آفرین توصیف کرد.
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی کشورمان رشادتهای رزمندگان مدافع حرم را در خنثی کردن نقشههای دشمنان ستود و یاد شهیدان جبهه مقاومت به ویژه سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی را گرامی داشت.































