emamian

emamian

روایات اهل بیت (ع) دارای موضوعات گوناگونی است که در این مطلب به انتشار احادیثی پیرامون مسئله تربیت، دعا، برکت و موضوعات پیرامون فرزندپروری خواهیم پرداخت.

 

* برکت اولاد

 

«عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: کَانَ دَاوُدُ بْنُ زُرْبِیٍّ شَکَا ابْنَهُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ ع فِیمَا أَفْسَدَ لَهُ‏ فَقَالَ لَهُ»: «اسْتَصْلِحْهُ فَمَا مِائَةُ أَلْفٍ فِیمَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَیْکَ؟»

 

معمّر بن خلّاد نقل کرده است: داود بن زُربی شکایت پسرش را به‌خاطر خسارتی که بر او وارد کرده بود، نزد امام کاظم (علیه‌السلام) برد.

حضرت فرمودند: «خراب‌کاری‌اش را درست کن. مگر صدهزار (درهم) در برابر نعمتی که خداوند به واسطه فرزندت به تو ارزانی داشته، چه ارزشی دارد؟»

 

* دعای معصومین (ع) به همراه کودکان و زنان

 

«عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: کَانَ أَبِی (ع) إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ جَمَعَ النِّسَاءَ وَ الصِّبْیَانَ ثُمَّ دَعَا وَ أَمَّنُوا».

امام صادق(علیه السلام) فرمود: هرگاه امری پدرم را اندوهگین می‌ساخت، زنان و کودکان را جمع می‌کرد و دعا می‌کرد و آنها آمین می‌گفتند.

 

* اهمیت دعا در فرهنگ شیعی

 

روایت قسمت اول: «قالَ النَّبِیُّ ص أَ لَا أَدُلُّکُمْ عَلَی سِلَاحٍ یُنْجِیکُمْ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ یُدِرُّ أَرْزَاقَکُمْ قَالُوا بَلَی قَالَ تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ»

پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: آیا شما را به سلاحی رهنمائی نکنم که از دشمنتان نجات بخشد و روزی شما را فراوان و سرشار کند؟ گفتند: چرا، فرمود: به درگاه پروردگارتان در شب و روز دعا کنید، زیرا سلاح مؤمن دعاء است.

 

روایت قسمت دوم: «الدَّاعِی وَ الْمُؤَمِّنُ فِی الْأَجْرِ شَرِیکَانِ» امام صادق علیه السلام فرمود: دعاگو و آمین‌گو در پاداش شریکند.

 

* رحمت الهی به خاطر شدّت محبّت به فرزند

 

روایت اول:

«انَّ اللّه‏َ لَیَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ»؛ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: بدون تردید، خداوند بر بنده خود به خاطر شدّت محبّت به فرزندش ، رحم می ‏کند.

 

روایت دوم:

«إنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی اَلْإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَی اَلذُّکُورِ»؛ از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (تبارک‌وتعالی) نسبت به زنان از مردان دل‌سوزتر است.

 

روایت سوم :

«إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ مُنَادِیاً یُنَادِی مَهْلًا مَهْلًا عِبَادَ اللَّهِ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ فَلَوْ لَا بَهَائِمُ رُتَّعٌ وَ صِبْیَةٌ رُضَّعٌ وَ شُیُوخٌ رُکَّعٌ لَصُبَّ عَلَیْکُمُ الْعَذَابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً).

«امام کاظم علیه‌السلام فرمود: خداوند فرشته‌ای دارد که هر روز و شب ندا می‌دهد: بندگان خدا دست از گناه بردارید که اگر چهارپایان در حال چرا و کودکان شیرخوار و پیران خمیده نبودند، هر آینه عذاب بر شما نازل می‌شد و در هم کوبیده می‌شدید».

 

روایت چهارم:

«انّ الله عزّ وجلّ ینادی فی کلّ یوم ولیلة: یا عبادی! أطیعونی، أطیعونی، فإن لم یکن فیکم حیوانات ترعی، أو صبیان رُضّع، أو شیوخ یتوکّأون، لأخذتکم بالعذاب»

از امام رضا علیه السلام نقل شده است: در هر روز و شب از جانب خداوند عزّوجلّ، منادی‏ان ندا می‏دهند که ای بندگان خدا! از نافرمانی خدا باز ایستید، باز ایستید.

زیرا اگر به خاطر حیواناتِ چرنده و کودکان شیرخواره و سال‏خوردگانِ خمیده پشت نبود، چنان عذابی بر سر شما ریخته می‌شد که خُرد و خمیر می‏شدید.

 

* در حق کودکان بدقولی نکنیم

 

«عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ کُلَیْبٍ الصَّیْدَاوِیِّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) إِذَا وَعَدْتُمُ الصِّبْیَانَ فَفُوا لَهُمْ فَإِنَّهُمْ یَرَوْنَ أَنَّکُمُ الَّذِینَ تَرْزُقُونَهُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَ یَغْضَبُ لِشَیْ‏ءٍ کَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْیَانِ».

کلَیب صَیداوی گوید امام کاظم (صلوات الله علیه) به من فرمود: هنگامی که به فرزندانتان وعده دادید پس برای آنها وفا به خرج دهید؛ زیرا کودکان گمان می کنند شما روزی دهنده آنان هستید.

همانا خداوند عز و جل به خاطر هیچ چیزی خشمگین نمی شود به مانند غضبش برای (پایمال کردن حقوق) زنان و کودکان.

 

* کودک با دست خودش صدقه بدهد

 

«أخْبَرْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنِّی‌ أُصِبْتُ‌ بِابْنَیْنِ‌ وَ بَقِیَ لِی بُنَیٌّ صَغِیرٌ فَقَالَ تَصَدَّقْ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ حِینَ حَضَرَ قِیَامِی مُرِ الصَّبِیَّ فَلْیَتَصَدَّقْ بِیَدِهِ بِالْکِسْرَةِ وَ الْقَبْضَةِ وَ الشَّیْ‌ءِ وَ إِنْ قَلَّ فَإِنَّ کُلَّ شَیْ‌ءٍ یُرَادُ بِهِ اللَّهُ وَ إِنْ قَلَّ بَعْدَ أَنْ تَصْدُقَ النِّیَّةُ فِیهِ عَظِیمٌ».

راوی (مُحَمَّدِبْنِ‏ عُمَرِبْنِ‏ یَزِید) گوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم که دو پسر داشتم که از بین رفتند و یک پسر کوچک دیگر باقی مانده است. امام ع فرمودند: از طرف او صدقه بدهد.

راوی می‌گوید زمانی که خواستم بروم امام فرمودند: به فرزندت امر کن به دست خودش صدقه بدهد، یک تکه نان یا یک مشت گندم هرچند کم باشد زیرا هر چیزی در راه خدا باشد هرچند کم، اگر نیت صادق باشد بزرگ است.

 

* تشویق فرزندان به استقامت در کارهای نیک

 

«و کَانَ [عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ] یَقْضِی مَا فَاتَهُ مِنْ صَلاَةِ نَافِلَةِ اَلنَّهَارِ فِی اَللَّیْلِ وَ یَقُولُ: «یَا بُنَیَّ لَیْسَ هَذَا عَلَیْکُمْ بِوَاجِبٍ وَ لَکِنْ أَحَبُّ لِمَنْ عَوَّدَ مِنْکُمْ نَفْسَهُ عَادَةً مِنَ اَلْخَیْرِ أَنْ یَدُومَ عَلَیْهَا.» وَ کَانَ لاَ یَدَعُ صَلاَةَ اَللَّیْلِ فِی اَلسَّفَرِ وَ اَلْحَضَرِ».

امام سجاد (علیه‌السلام) آن نمازهای نافله‌ی روز که از ایشان فوت می‌شد را شب قضاء می‌کردند و (به فرزندانشان) می‌فرمودند:

«فرزندانِ من! این کار (قضاء کردنِ نمازهای نافله) بر شما واجب نیست، اما من دوست دارم که اگر یکی از شما خود را به کار نیکی عادت داد، بر آن مداومت داشته باشد.»

ایشان، چه در سفر و چه در حضر، نماز (نافله‌ی) شب را ترک نمی‌کردند.

 

منابع: کافی ج ۲، ۴ و ۶؛ کشف الغمه ج ۲

حضرت صدیقه طاهره را می‌توان از ابعاد مختلف و در نگاه پیامبر اکرم (ص)، آیات قرآن کریم، منزل امام علی (ع)، در دفاع از ولایت و امامت و همچنین در گفتار فرزندان خویش مشاهده کرد، فرزندانی که بعضاً ایشان را ندیدند اما به عنوان مادر از حضرت یاد می‌کنند و ایشان را می‌ستایند، شناخت. به گونه‌ای که امام صادق (ع) در ذیل آیه إِنَّ اللَّهَ اصطَفاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصطَفاکِ عَلیٰ نِساءِ العالَمینَ می‌فرماید حضرت مریم برگزیده زنان زمان خویش بود و خداوند این قابلیت را برای حمل حضرت عیسی (ع) به ایشان عنایت کرد اما آن کسی که برگزیده و انسان ویژه ای در دو عالم است مادرمان حضرت زهرای مرضیه هستند. یکی از راه‌هایی که انسان می‌تواند شخصی را معرفی کند آثار به جای مانده از خود اوست. برای مثال یک نویسنده را از قلمش، یک سخنران را از گفتار، سیره و عملکردش می‌توان شناخت از این رو زمانی که به بیان ابعاد شخصیتی فرد می‌پردازیم در اصل به معرفی آن فرد اقدام کرده‌ایم.

حضرت زهرا (س) در موضوعات مختلف چون در جریان انحرافی که در مساله غصب امامت و خلافت ایجاد شد، دیگر مساله مربوط به هجوم به خانه امامت و مظهر نزول وحی الهی بود، یکی دیگر بحث پیمان شکستن و اختلافاتی که در میان صحابی و بعد از رحلت پیامبر ایجاد شد و دیگر مربوط به خطبه معروف مسجد که به خطبه فدکیه معروف است به ایراد سخنرانی پرداختند. موضوع این خطبه فقط بحث غصب ارث و یا بحث غصب فدک و ستاندن مال حضرت به ناروا نیست گرچه در اهداف سیاسی که در پشت غصب فدک نهفته است کوتاه کردن دست امام از مساله قدرت و ثروت وجود دارد و حضرت زهرا به درستی در خطبه فدکیه به این نکات اشاره می‌کنند گویا طبق آیاتی که بیان می‌کنند حضرت یک ارتجاع علنی و بازگشت ناروا را با بیان شیوا نقد می‌فرمایند حتی اگر پیامبر از میان شما رفت آیا بر می‌گردید؟ لذا خطبه حضرت حاوی نکاتی است که لازم است که در میان آن مداقه بیشتری صورت بگیرد.

خطبه فدکیه حاوی بیان دستاوردهایی است که پیامبر اکرم برای امت به ارمغان آوردند و باقی گذاشتند. گویی حضرت آنچه را که پیامبر اکرم برای امت آوردند را مرور می‌کنند به گونه‌ای که ایشان در ابتدا مساله توحید را بیان می‌کنند و در آن بخش حمد و ستایش خداوند را و اقرار به خدا شناسی و خدا محوری در حیات دنیوی و طبیعتاً در باور و اعتقاد را مطرح می‌کنند. بعد از این مساله آن چیزی که پیامبر برای امت آورد حتی مسائلی مانند بهداشت و سلامت، کنشگری اجتماعی، بر هم زدن تبعیض‌ها، عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی و هر چیزی که به نفع انسان‌ها است را بیان می‌کنند. شاخصه و ویژگی جالبی که خطبه فدکیه دارد این است که حضرت سخنان خویش را مستند به آیات قرآن کریم می‌کنند قرآنی که منشور جاوید و معجزه الهی و بزرگ‌ترین و مهمترین باقی مانده از پیامبر به شمار می‌رود.

در خطبه فدکیه آمده است:

أَیُّهَا النّاسُ!

ای مردم!

اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَةُ، وَ أَبِی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله)

بدانید من فاطمه ام و پدرم محمّد است (که صلوات و درود خدا بر او و خاندانش باد).

أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً

آنچه می گویم، آغاز و انجامش یکی است

وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولْ غَلَطاً،

و هرگز ضد و نقیض در آن راه ندارد و آنچه را می گویم غلط نمی گویم

وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً

و در اعمالم راه خطا نمی پویم.

(لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ

به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت است

حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ)

و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.

فَإنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ نِسَاءِکُمْ،

هر گاه نسبت او را بجویید، می‌بینید او پدر من بوده است نه پدر زنان شما!

وَ أَخَا ابْنِ عَمِّی دُونَ رِجَالِکُمْ،

و برادر پسر عموی من بوده است نه برادر مردان شما.

وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِیُّ إلَیْهِ (صلی الله علیه و آله).

و چه پر افتخار است این نسب، درود خدا بر او و خاندانش باد!

فَبَلَّغَ بِالرِّسَالَةِ صَادِعاً بِالنَّذارَةِ،

آری، او آمد و رسالت خویش را به خوبی انجام داد و مردم را به روشنی انذار کرد.

مَائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِکِینَ

از طریقه مشرکان روی بر تافت

ضَارِباً ثَبَجَهُمْ، آخِذاً بِأَکْظَامِهِمْ،

و بر گردن‌هایشان کوبید و گلویشان را فشرد، تا از شرک دست بردارند و در راه توحید گام بگذارند.

داعِیاً إلَی سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

او همواره با دلیل و برهان و اندرز سودمند مردم را به راه خدا دعوت می‌کرد.

یَکْسِرُ الأَصْنامَ وَ یَنْکُتُ الْهَامَ، حَتّی انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ

بت‌ها را در هم می‌شکست و مغزهای متکبّران را می‌کوبید، تا جمع آنها متلاشی شد

حَتّی تَفَرَّی اللَّیْلُ عَنْ صُبْحِهِ،

و تاریکی‌ها برطرف گشت. صبح فرا رسید

وَ أَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ،

و حق آشکار شد.

وَ نَطَقَ زَعِیمُ الدِّینِ، وَ خَرِسَتْ شَقَاشِقُ الشَّیَاطِینِ،

نماینده دین به سخن درآمد و زمزمه‌های شیاطین خاموش گشت.

وَ طَاحَ وَشِیظُ النِّفَاقِ،

افسر نفاق بر زمین فرو افتاد.

وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْکُفْرِ وَ الشِّقَاقِ

گره‌های کفر و اختلاف گشوده شد

وَ فُهْتُمْ بِکَلِمَةِ الإخْلَاصِ فِی نَفَر مِنَ

و شما زبان به کلمه اخلاص (لا اله الا الله) گشودید،

الْبیْضِ الْخِمَاصِ.

در حالی که گروهی اندک و تهی دست بیش نبودید!

[فاطمه (س) جایگاه مهاجران و انصار را باز می شناساند]

وَ کُنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَة مِنَ النَّارِ،

آری، شما در آن روز بر لب پرتگاه آتش دوزخ قرار داشتید

مُذْقَةَ الشَّارِبِ،

و از کمی نفرات همچون جرعه‌ای برای شخص تشنه

وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قَبْسَةَ الْعَجْلَانِ،

و یا لقمه‌ای برای گرسنه و یا شعله آتشی برای کسی که شتابان به دنبال آتش می‌رود، بودید

وَ مَوْطِیءَ الأَقْدَامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرَقَ،

و زیر دست و پاها له می شدید! در آن ایّام آب نوشیدنی شما متعفن و گندیده بود

وَ تَقْتَاتُون الْوَرَقَ، أَذِلَّةً خَاسِئِینَ،

و خوراکتان برگ درختان! ذلیل و خوار بودید

تَخَافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِکُمْ.

و پیوسته از این می‌ترسیدید که دشمنان زورمند شما را بربایند و ببلعند!

فَأَنْقَذَکُمُ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بِمُحَمَّد (صلی الله علیه و آله)

اما خداوند تبارک و تعالی شما را به برکت محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد،

بَعْدَ اللَّتَیا وَ الَّتِی،

بعد از آن همه ذلّت و خواری و ناتوانی نجات بخشید.

بَعْدَ أَنْ مُنِیَ بِبُهَمِ الرِّجالِ وَ ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ وَ مَرَدَةِ أَهْلِ الْکِتَابِ،

او با شجاعان درگیر شد و با گرگ‌های عرب و سرکشان یهود و نصاری پنجه درافکند.

کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَاراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللهُ،

ولی هر زمان آتش جنگ را برافروختند، خدا آن را خاموش کرد

أَوْ نَجَمَ قَرْنٌ لِلشَّیْطَانِ، أَوْ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ

و هر گاه شاخ شیطان نمایان می‌گشت و فتنه‌های مشرکان دهان می‌گشود،

قَذَفَ أَخَاهُ فِی لَهَوَاتِهَا،

پدرم برادرش علی (علیه السلام) را در کام آنها می‌افکند و آنها را بوسیله او سرکوب می‌نمود

فَلَا یَنْکَفِأُ حَتّی یَطَأَ صِمَاخَهَا بِأَخْمَصِهِ،

و او هرگز از این مأموریت‌های خطرناک باز نمی‌گشت، مگر زمانی که سرهای دشمنان را پایمال می‌کرد

حضرت فاطمه زهرا (س) نماد بلافصل و یادگار پیامبر هستند که به قرآن کریم استناد می‌کنند قرآنی که با عنوان ثقل سفارش شده پیامبر محسوب می‌شوند که حلال و حرام آن تا روز قیامت قابل تغییر نیست؛ بنابراین گویا خطبه فدک اصول دین را بیان می‌کند و فروع را با عنوان آنچه که مسلمانان باید به آن عمل کنند و به آن تمسک کنند تبیین می‌فرمایند.

حضرت صدیقه طاهره در اینجا از جایگاه ولایت دفاع می‌کنند و آن غصب جایگاه ولایت و کوتاه کردن دست امام از حرکت اجتماعی را نقد می‌کنند. و محاجه می‌کنند با کسانی که این مسیر شکاف اجتماعی و اختلاف میان امت و بدعت‌ها را بنا گذاری می‌کنند. شیوه حضرت مخالفت با بدعت‌ها و نوآوری‌هایی است که موجب تفرقه و روی‌گرداندن از سیره و روش و سنت پیامبر و عمل به فرامین الهی است.

 ۳ ویتامین اصلی که در حفظ سلامت پوست و مقابله با خشکی نقش دارند، عبارتند از:

ویتامین C

ویتامین C دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است، به ترمیم آسیب‌های پوستی کمک می‌کند. ویتامین C در طیف گسترده‌ای از میوه‌ها و سبزیجات وجود دارد، از جمله: پرتقال، کیوی، لیمو، گریپ فروت، گوجه فرنگی، توت فرنگی، کلم بروکلی، گل کلم، فلفل دلمه‌ای و ....

ویتامین D

ویتامین D نقش مهمی در حفظ یکپارچگی سد طبیعی پوست دارد که به عنوان اولین خط دفاعی در برابر باکتری‌های مضر عمل می‌کند. اگر ویتامین D کافی دریافت نکنید، پوست شما دیر یا زود ممکن است دچار اگزما یا پسوریازیس شود که هر دو با خشکی پوست مرتبط هستند. ویتامین D همچنین به تنظیم سطح رطوبت پوست کمک می‌کند.

کمبود ویتامین D بسیار رایج است. معمولا ما بیشتر ویتامین D مورد نیاز بدن را از نور خورشید دریافت می‌کنیم. کسانی که مبتلا به کمبود ویتامین D هستند، اغلب با خشکی مزمن پوست، دست و پنجه نرم می‌کنند؛ توصیه می‌شود این افراد تحت نظر پزشک به مصرف مکمل‌های این ویتامین روی بیاورند.

ویتامین E

اگر می‌خواهید پوستی سالم و سرشار از رطوبت داشته باشید، دریافت ویتامین E کافی ضروری است. ویتامین E یک آنتی اکسیدان است و علاوه بر اینکه به طور گسترده به عنوان مکمل در دسترس است، معمولاً در خوراکی‌هایی مانند: تخمه آفتابگردان، بادام زمینی، کدو تنبل، فلفل دلمه‌ای قرمز، بادام و روغن جوانه گندم نیز یافت می‌شود.

ویتامین E با جلوگیری از آسیب رادیکال‌های آزاد ناشی از UV، به محافظت از پوست در برابر اشعه‌های مضر UV خورشید کمک می‌کند. این ویتامین در درمان آفتاب سوختگی نیز نقش دارد.

در پایان دومین اجلاسیه‌ی دوره ششم مجلس خبرگان رهبری(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

والحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

خیرمقدم عرض میکنم به آقایان محترم، برادران عزیز، اعضای فعّال مجلس مهمّ خبرگان. و تشکّر میکنم از این بیانات مشروح و مبسوطی که آقای بوشهری، در بیان مجاری امور در مجلس خبرگان در این اجلاس بیان کردند؛ مطالب مهمّی را ایشان بیان کردند و نقل کردند از قول مجلس خبرگان. مسائل خیلی مهمّی را مطرح کردید؛ کاش بتوانید اینها را دنبال کنید و مطالبه کنید، ان‌شاءالله کار انجام بگیرد.

مطلبی که بنده امروز آماده کرده‌ام که عرض بکنم خدمت آقایان، به طور خلاصه این است که مجلس خبرگان به لحاظ مفهومی، به لحاظ آن عنوانی که در قانون اساسی و در نظام تعریف شده، یکی از انقلابی‌ترین نهادهای جمهوری اسلامی است. منظورم از «انقلابی‌ترین»، مرتبط‌ترین است با انقلاب اسلامی؛ این [مجلس] به این معنا یکی از انقلابی‌ترین نهادهای انقلابی است. علّت این تعبیر که میگوییم «انقلابی‌ترین است»، نقش این مجلس است در گزینش رهبری؛ این خیلی کار مهمّی است، نقش منحصربه‌فردی است و بحمدالله مجلس خبرگان آماده است برای این نقش و باید آماده باشد. در این زمینه، من چند جمله‌ای را عرض میکنم.

در شاکله‌ی نظام اسلامی، در قواره‌ی کلّی نظام اسلامی، جایگاه رهبری عمدتاً برای حفظ جهت‌گیری به سمت هدف انقلاب است؛ این عمده‌ی مسئولیّت رهبری است. انقلاب برای یک هدفی به وجود آمده است. البتّه همه‌ی انقلابها اهدافی دارند، اهداف اساسی‌ای دارند که بر اساس آن هدفی که دارند، سامان زندگی را تغییر میدهند، زیرورو میکنند. هدف انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم به طور خلاصه عرض بکنیم، عبارت است از محقّق کردن «توحید» در زندگی مردم در کشور. «توحید» در جنبه‌ی معرفتی و مفهومی، یک امری است که به حسب مراتب فهم و معرفت افراد، قابل گسترش است؛ این مفهوم باید در زندگی جامعه محقّق بشود؛ [یعنی] توحید تحقّق پیدا کند در جامعه؛ چون توحید همه‌ی دین است. اصل دین و همه‌ی دین عبارت است از توحید. این هدف انقلاب اسلامی است که حالا جای بحث و حرف و توضیح و تبیین دارد که مجالش اینجا نیست.

برای اینکه جامعه‌ی اسلامی به این هدف نزدیک بشود و یک جامعه‌ی توحیدی به وجود بیاید، تلاشهایی لازم است و موانعی وجود دارد. همیشه در راه حرکت به سمت این هدف موانعی پیش می‌آید، انگیزه‌هایی وجود دارد برای جلوگیری از این حرکت؛ انگیزه وجود دارد. این انگیزه‌ها متوجّه این است که نگذارند انقلاب و نظام به سمت هدف خودش حرکت کند و پیش برود و توفیق پیدا کند؛ [میخواهند] آن را متوقّف کنند بلکه به عقب برگردانند؛ حالا ولو به عقب برگرداندن و آن وضع ارتجاعی قبل را نشان دادن، در لباس نویی باشد، در لباس جدیدی باشد امّا همان باشد؛ انگیزه‌هایی برای این وجود دارد. در انقلابهای دیگر این انگیزه‌ها را مشاهده کردیم و موفّق شدند، توانستند مانع بشوند که این انقلابها به اهداف خودشان برسد؛ برگرداندند مسیر انقلابها را. حالا مثلاً در انقلاب کبیر فرانسه ــ که جزو بزرگ‌ترین انقلابهای نزدیک دوران ما است ــ هنوز پانزده سال از شروع انقلاب نگذشته بود که همان وضع قبلی، یعنی حکومت سلطنتی مستبدّانه و دیکتاتوری دومرتبه در کشور برقرار شد و همان شد. این‌‌همه حرکت مردم، حرکتِ متفکّرینِ معروفِ فرانسوی، تلاشها و مجاهدتهای مردمی، تلفات، کشتارها، زدوخوردها، همه‌ی اینها در واقع هیچ شد، نابود شد در ظرف کمتر از پانزده سال! عین این قضیّه به شکل بدتری در انقلاب شوروی پیش آمد که آن هم یک انقلاب بزرگی است؛ انقلاب کبیر شوروی. آنجا هم همین‌جور؛ آنجا هم کمتر از ده سال طول کشید که آن ادّعاها و آن حرفها و آن عدالتی که ادّعا میکردند و آن به‌اصطلاح مردم‌سالاری ویژه‌ی کمونیستی که از آن اسم میبردند، همه از بین رفت. یک دیکتاتور، یک قلدرِ گردن‌کلفتی مثل استالین آمد سر کار و قضایا تمام شد. یعنی این یک خطری است برای همه‌ی انقلابها.

در قرآن کریم به این نکته توجّه شده است و تذکّر داده شده، آن هم نه یک بار و دو بار، شاید ده‌ها بار. در آیات کریمه‌ی قرآن مکرّر درباره‌ی رجوع به عقِب و برگشتن به آن وضعی که از آن خلاص شدند و نجات پیدا کردند، صحبت شده؛ هم نسبت به مؤمنین و هم خطاب به خود کفّار. در یک مواردی تذکّر داده میشود به کفّار که شماها دارید همان روش گذشته را دنبال میکنید. این آ‌یه‌ی شریفه که درسوره‌ی توبه است: فَاستَمتَعتُم بِخَلاقِکُم کَمَا استَمتَعَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم بِخَلاقِهِم وَخُضتُم کَالَّذی خاضُوا؛(۲) این یعنی تکرار و انجام همان کارهایی را که در گذشته انجام میگرفته، به رخ آنها میکشند؛ میگویند شما دارید همان وضع قبل را دنبال میکنید. یا در این آیه‌ی شریفه که سوره‌ی ابراهیم است: وَ اَنذِرِ النّاسَ یَومَ یَأتیهِمُ العَذاب،(۳) بعد میرسد به اینجا که «وَ سَکَنتُم فی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَمُوا اَنفُسَهُم وَ تَبَیَّنَ لَکُم کَیفَ فَعَلنا بِهِم وَضَرَبنا لَکُمُ الاَمثال»؛(۴) در آیات متعدّد قرآنی در خطاب به مؤمنین هم این تهدید و هشدار وجود دارد، که من اینجا دو سه آیه را یادداشت کرده‌ام: یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اِن تُطیعُوا الَّذینَ کَفَروا یَرُدّوکُم عَلیٰ اَعقابِکُم فَتَنقَلِبوا خاسِرین؛(۵) این در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران [است]؛ اگر غفلت کردید، اگر اطاعت از آنها کردید، «ردّه» پیش می‌آید، عقبگرد پیش می‌آید، ‌ارتجاع پیش می‌آید؛ قرآن هشدار میدهد. یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اِن تُطیعوا فَریقًا مِنَ الَّذینَ اوتُوا الکِتابَ یَرُدّوکُم بَعدَ ایمانِکُم کافِرین؛(۶) این هم باز در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران است. در سوره‌ی مبارکه‌ی بقره [میفرماید]: وَ لا یَزالونَ یُقاتِلونَکُم حَتّیٰ یَرُدّوکُم عَن دینِکُم اِنِ استَطاعوا.(۷) یا این آیه‌ی شریفه‌ی دیگر که باز این هم در سوره‌ی مبارکه‌ی بقره است: وَدَّ کَثیرٌ مِن اَهلِ الکِتابِ لَو یَرُدّونَکُم مِن بَعدِ ایمانِکُم کُفّارا؛(۸) یعنی مسئله‌ی عقبگرد و توقّف و بازگشت به عقب مسئله‌ی کوچکی نیست، مسئله‌ی بسیار مهمّی است و قرآن به این مسئله پرداخته؛ ما در واقعیّتِ دنیای تاریخِ نزدیک به خودمان هم مواردی را می‌بینیم؛ در گذشته هم این را دیده‌ایم.

خب، یک عاملی لازم است برای اینکه جلوی این [عقبگرد] را بگیرد؛ در نظام اسلامی این عامل «جایگاه رهبری» است؛ بایستی جلوی این انحراف به وسیله‌ی رهبری گرفته بشود؛ این خیلی اهمّیّت دارد؛‌ خیلی اهمّیّت دارد! بنابراین اهمّیّت مجلس خبرگان به خاطر این است که متصدّی تعیین مأمور برای این مأموریّت بسیار مهم است؛ [یعنی] متصدّی تعیین رهبری است؛ اهمّیّت این مجلس به خاطر این است. لذا عرض کردیم [مجلس خبرگان] جزو انقلابی‌ترین‌ها است؛ حالا از لحاظ مفهومی جایگاهش این است؛ از لحاظ مصداقی البتّه ممکن است جورواجور پیش بیاید؛ گاهی به این کار عمل بشود، گاهی نشود. کمااینکه در مورد رهبری ممکن است گاهی بتواند، گاهی نتواند. البتّه در مورد رهبری «نخواستن» متصوّر نیست؛ مسئله‌ی توانستن و نتوانستن است.

یک نکته‌ی مهمّ دیگری در این مسئله‌ی مسئولیّت مجلس خبرگان وجود دارد، و آن عبارت است از اینکه وضعِ مجلس خبرگان و جعلِ مجلس خبرگان، معنایش این است که حرکت نظام اسلامی توقّف ندارد؛ یعنی در او وقفه حاصل نمیشود، به وجود نمی‌آید؛ مجلس خبرگانی وجود دارد که نفر بعدِ او را مشخّص کند؛ یعنی این تسلسل همچنان با قوّت، با قدرت، با توانایی کامل وجود خواهد داشت؛ این آمادگی مجلس خبرگان، حضور مجلس خبرگان، یک‌ چنین معنا و مفهومی دارد. اگر این شخصی که وجود دارد نبود، بی‌درنگ مجلس خبرگان اقدام میکند و نفر بعد را مشخّص میکند؛ این[جور] است.

 خب یک معنای حاشیه‌ای هم در اینجا وجود دارد که آن هم بسیار مهم است و آن، این است که این جابه‌جایی‌ها نشان میدهد که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی وابسته‌ی به شخص نیست؛ اشخاص نقش دارند، مأموریّتهایی دارند که باید انجام بدهند، نقشهای مهمّی دارند که بایستی ایفا کنند آن نقشها را، لکن نظام به آنها وابسته نیست و میتواند به راه خودش ادامه بدهد، ولو آن شخصِ معیّن در میان آنها نباشد. این را خدای متعال نسبت به پیغمبر اعظم، به مهم‌ترین و بزرگ‌ترین شخصیّت عالم وجود بیان کرده: اَ فَاِن ماتَ اَو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلی‌ اَعقابِکُم؟(۹) تصوّرش را بکنید، این آیه‌ی شریفه مربوط به جنگ اُحد است، یعنی سال سوّم هجرت. خدای متعال این آیه‌ی کریمه را نازل میکند، یعنی هشدار میدهد به مردم؛ زبان این آیه، زبان ملامت است، زبان مؤاخذه است که شما که از شایعه‌ی مثلاً قتل پیغمبر آشفته شدید و بعضی از اظهارات را [بیان] کردید، اگر چنانچه پیغمبر نبود، اِنقَلَبتُم عَلی‌ اَعقابِکُم؟ یعنی این مؤاخذه‌ی قرآنی است. حالا شما فرض کنید در سال سوّم پیغمبر نباشد؛ هنوز نظام اسلامی‌ای‌ که قوامی هم به خودش نگرفته، توانایی‌های لازم را هم هنوز پیدا نکرده،‌ پیغمبر هم از میان اینها برداشته بشود؛ در یک‌ چنین شرایطی، خدای متعال قبول نمیکند که مردم برگردند؛ اِنقَلَبتُم عَلی‌ اَعقابِکُم؟ این اهمّیّت مسئله‌ی برگشت و متوقّف به شخص نبودن است.

خب، اینها وظایف مهمّی است که مجلس خبرگان دارد؛ یعنی اهمّیّت جایگاه مجلس خبرگان از آنچه فی‌الجمله عرض کردیم معلوم میشود؛ طبعاً این اهمّیّت، وظیفه‌ی بزرگی را هم بر دوش مجلس خبرگان میگذارد و آن، این است که مجلس خبرگان بایستی در گزینش خودش، نهایت دقّت و توجّه را به کار ببرد؛ نهایت دقّت و توجّه باید به کار برود. در قانون اساسی شرایطی برای رهبری ذکر شده که خب معلوم است؛ یکی از مهم‌ترینِ این شرایط عبارت است از اعتقاد قلبی راسخ به مسیر انقلاب و هدف انقلاب؛ این اعتقاد باید وجود داشته باشد. آمادگی برای حرکتِ مستمرّ بدون خستگیِ بی‌وقفه‌ی در این راه باید در کسی باشد تا شایسته‌ی این مسئولیّت باشد؛ باید اینها را در افراد تشخیص داد، و انتخاب کرد. این، آن جمله‌ای بود که راجع به مجلس خبرگان خواستم عرض کنم.

این روزها مصادف است با اربعین شهادت مجاهد بزرگ زمان ما ــ حقّاً و انصافاً، مجاهد بزرگ و خستگی‌ناپذیر زمان ما ــ مرحوم آقای آسیّدحسن نصرالله (رضوان الله علیه و رفع الله قدره و اعظم الله اجره)؛ مصادف با چهلم ایشان است. ما یاد ایشان را گرامی میداریم؛ یاد شهید هنیّه، شهید صفی‌الدّین، شهید یحیی السّنوار، شهید نیلفروشان و دیگر شهدای مقاومت را گرامی میداریم. من در اوّل عرایضم میخواستم عرض بکنم، حالا عرض میکنم؛ یاد شهدای این مجلس، شهید رئیسی (رضوان الله علیه) و شهید آل‌هاشم (رضوان الله علیه) را هم گرامی میداریم و درجات عالیه‌ی الهی را برای همه‌ی این شهدای بزرگوار مسئلت میکنیم.

این بزرگوارانی که اسم بردم، مرحوم آقای نصرالله و دیگرِ این شهدای عزیزِ این روزها، اینها حقّاً و انصافاً به اسلام عزّت دادند، به جبهه‌ی مقاومت هم عزّت دادند و توانایی و قدرت مضاعف دادند؛ همه‌ی اینها؛ اینهایی که اسم بردیم، هر کدام به حدّی و به شکلی. سیّد عزیز ما خب به مقامات عالیه‌ی شهدا عروج کرد و او خود به آنچه آرزوی آن را داشت رسید، لکن یک یادگار ماندگاری هم در اینجا گذاشت و آن «حزب‌الله» است. «حزب‌الله» به برکت شجاعت سیّد و درایت سیّد و صبر و توکّل عجیبی که او داشت، رشد کرد؛ رشد فوق‌العاده‌ای کرد و حقیقتاً تبدیل شد به یک تشکیلاتی که دشمنِ مجهّز مسلّح به انواع سلاحهای مادّی و بیانی و تبلیغی و رسانه‌ای و غیره، نتوانسته بر آن فائق بیاید و ان‌شاءالله نخواهد توانست فائق بیاید. مرحوم آقای سیّدحسن نصرالله «حزب‌الله» را به یک چنین موجودی، به یک چنین پدیده‌ای تبدیل کرده.

حالا البتّه شرکتِ واضح و علنیِ آمریکا معلوم است؛ حقیقتاً دستهای دولت آمریکا خون‌آلود است. با جنایاتی که در غزّه و در لبنان انجام گرفت، آمریکا شریک واضحی است که همه امروز دیگر میدانند؛ قبلاً به صورت تحلیل گفته میشد، حالا دیگر همه مشاهده میکنند؛ همچنین بعضی از کشورهای اروپایی. آنچه بنده تأکید میکنم، این است که این مجاهدتها که امروز بحمدالله با قوّت و قدرت تداوم دارد ــ هم در لبنان، هم در غزّه و فلسطین ــ قطعاً به دنبال خود پیروزی حق را، پیروزی جبهه‌ی حق را، پیروزی جبهه‌ی مقاومت را به دنبال خواهد داشت؛ این، آن چیزی است که ما [به آن] امیدواریم و بر حسب آنچه حالا انسان میفهمد از مجموع حوادث و همچنین از وعده‌ی الهی احساس میکند، این نتیجه، نتیجه‌ای است که قطعی به نظر میرسد.

اوّلاً به دلیل وعده‌ی الهی. مصداق کامل این آیه‌ی شریفه، همین حوادث این روزها است: اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا وَ اِنَّ اللَهَ عَلی‌ نَصرِهِم لَقَدیر * اَلَّذینَ اُخرِجوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ اِلّا اَن یَقولوا رَبُّنَا اللَهُ وَ لَو لا دَفعُ اللَهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذکَرُ فیهَا اسمُ اللَهِ کَثیراً؛ کلیسا را میزنند، بیمارستان را میزنند، مسجد را میزنند؛ یعنی واقعاً مصداق کامل [این آیه]. این «دفع النّاس بعضهم ببعض» وجود دارد که نتیجه‌اش چیست؟ دنباله‌ی آیه این است؛ نتیجه‌اش این است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُهُ اِنَّ اللَهَ لَقَوِیٌّ عَزیز؛(۱۰) با این تأکیدی که در این عبارت وجود دارد. این «دفع بعضی از مردم به وسیله‌ی بعضی دیگر» یعنی دفع ظالم به وسیله‌ی مظلوم، دفع غاصب و متجاوز به وسیله‌ی مجاهدتِ مجاهدین فی‌سبیل‌الله، نتیجه‌اش این است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُه. خب این وعده‌ی الهی است؛ یعنی فرمایش الهی است و تردید در این جایز نیست. تردید در وعده‌ی الهی جایز نیست. این وعده‌ای است که خدای متعال فرموده است. تا حالا هم همین‌جور اتّفاق افتاده.

این، از یک طرف، آیات قرآنی و وعده‌ی الهی است، از یک طرف، تجربه‌ی ما است. حزب‌الله در طول این سالهای متمادی، در این حدود مثلاً نزدیک به چهل سال، سی و چند سال، یک بار رژیم صهیونیستی را از بیروت وادار به عقب‌نشینی کرد، یک بار از صیدا وادار به عقب‌نشینی کرد، یک بار از شهر صور وادار به عقب‌نشینی کرد، یک بار هم بکلّی جنوب لبنان را و شهرها و روستاها و بلندی‌های لبنان را از وجود نحس رژیم صهیونیستی تخلیه کرده؛ یعنی این توانایی حزب‌الله بِمرور همین‌طور دائم افزایش پیدا کرده. از یک جمعِ کوچکِ مجاهدِ فی‌سبیل‌الله تبدیل شده‌اند به یک تشکیلات عظیمی که یک چنین قدرتی دارد، یک چنین توانایی‌ای دارد که میتواند در نوبتهای مختلف این دشمنی را که مسلّح به سلاح نظامی، سلاح تبلیغاتی، سلاح سیاسی، سلاح اقتصادی است، مستظهر به ورود فسّاق و فجّار بزرگ دنیا، مثل همین رؤسای جمهور آمریکا و امثال اینها است، به عقب‌نشینی وادار کند و آن را شکست بدهد. این تجربه‌ی ما است که [آن را] دیده‌ایم. عین همین تجربه در مورد مقاومت فلسطین اتّفاق افتاده. آنها هم از سال ۱۳۸۸ تا امروز نُه بار با رژیم صهیونیستی درگیری داشتند که در همه‌ی این نُه بار اینها غلبه پیدا کردند.

امروز هم مقاومتِ فلسطین بر رژیم صهیونیستی غلبه پیدا کرده؛ برخلاف آنچه در ظاهر امر، انسان سطحی مشاهده میکند. برای خاطر اینکه او مقصودش این بود که حماس را ریشه‌کن کند، نتوانسته بکند. این‌همه انسان را قتل‌عام کرده، چهره‌ی زشت خودش را به همه‌ی دنیا نشان داده، خباثت خودش را به همه ثابت کرده، خودش را محکوم کرده، خودش را منزوی کرده، رهبران مقاومت را، رهبران حماس را به شهادت رسانده، به خیال اینکه حماس تمام شد، در عین ‌حال حماس دارد همچنان میجنگد، همچنان دارد مبارزه میکند؛ معنای این، شکست رژیم صهیونیستی‌ است. همین‌طور حزب‌الله؛ حزب‌الله هم همین‌جور است: قوی است. حالا یک عدّه‌ای در خود لبنان و جاهای دیگر، به گمان اینکه حزب‌الله ضعیف شده، زبان به قَدْح(۱۱) کارهای حزب‌‌الله باز کرده‌اند؛ اشتباه میکنند، اینها دچار توهّمند. حزب‌الله قوی است و دارد مبارزه میکند. بله، شخصیّت برجسته و مهمّی مثل جناب سیّدحسن نصرالله یا جناب سیّدهاشم صفی‌الدّین و امثال اینها در بین آنها نیستند امّا [این] تشکیلات با مردان خودش، با قدرت معنوی خودش، با روحیه‌ی خودش بحمدالله حضور دارد و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید، و ان‌شاءالله نخواهد توانست، و ان‌شاءالله دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که به طور واضح رژیم صهیونیستی از دست این مجاهدین فی‌سبیل‌الله شکست بخورد. امیدواریم ان‌شاءالله همه‌ی شما آقایان محترم این روز را مشاهده کنید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

 
در ابتدای این دیدار ــ که در پایان دوّمین اجلاسیّه‌ی دوره‌ی ششم مجلس خبرگان رهبری برگزار شد ــ آیت‌الله محمّدعلی موحّدی‌کرمانی (رئیس مجلس خبرگان رهبری) و حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدهاشم حسینی‌بوشهری (نایب‌رئیس اوّل مجلس خبرگان رهبری) مطالبی بیان کردند.
سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۶۹؛ «... و شما [هم] از نصیب خود برخوردار شدید همان‌گونه که آنان که پیش از شما بودند از نصیب خویش برخوردار شدند؛ و شما [در باطل] فرورفتید همان‌گونه که آنان فرورفتند ...»
 (۳سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۴۴؛ «و مردم را از روزی که عذاب بر آنان می‌آید بترسان ...»
سوره‌ی ابراهیم، آیه‌ی ۴۵؛ «و در سراهای کسانی که بر خود ستم روا داشتند سکونت گزیدید و برای شما آشکار گردید که با آنان چگونه معامله کردیم و مثلها برای شما زدیم.»
 (۵سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۱۴۹؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از کسانی که کفر ورزیده‌اند اطاعت کنید، شما را از عقیده‌تان بازمیگردانند و زیانکار خواهید گشت.»
سوره‌ی آلعمران، آیه‌ی ۱۰۰؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از فرقه‌ای از اهل کتاب فرمان برید، شما را پس از ایمانتان، به حال کفر برمیگردانند.»
سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۱۷؛ «... و آنان پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند، شما را از دینتان برگردانند ...»
 (۸سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۰۹؛ «بسیاری از اهل کتاب آرزو میکردند که شما را بعد از ایمانتان کافر گردانند ...»
سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۴۴؛«... آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده‌ی خود برمیگردید؟ ...»
۱۰) سورهی حج، آیات ۳۹ و ۴۰؛ «به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته‌‌اند، و البتّه خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است. همان کسانی که بناحق از خانه‌‌هایشان بیرون رانده شدند. [آنها گناهی نداشتند] جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما خدا است» و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد، صومعه‌‌ها و کلیساها و کنیسه‌‌ها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود، سخت ویران میشد، و قطعاً خدا به کسی که [دین‌] او را یاری میکند، یاری میدهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکست‌‌ناپذیر است.»
(۱۱ بدگویی کردن، سرزنش کردن
به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش ‌آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، فرزندان عزیز من، جوانها، دانش‌آموزان و دانشجویان.

من قبل از آنکه وارد صحبت بشوم، اشاره میکنم به مطالبی که این جوانان عزیز به عنوان پیشنهاد، به عنوان نظر در زمینه‌ی مقابله‌ی با استکبار ذکر کردند. این را من عرض بکنم، همه بدانند، جوانهای عزیزمان بدانند که ما در مقابله‌ی با استکبار همه‌ی آنچه باید و شاید برای آمادگی ملّت ایران انجام بگیرد، چه از لحاظ نظامی، چه از لحاظ تسلیحات، چه از لحاظ کارهای سیاسی، هر آنچه لازم باشد حتماً انجام میدهیم و الان هم بحمدالله مسئولین مشغول انجام این کارها هستند. مطمئنّاً حرکت کلّی ملّت ایران و مسئولین کشور در جهت مقابله‌ی با استکبار جهانی و دستگاه جنایت‌کار حاکم بر نظم جهانیِ امروز [است و] قطعاً و انصافاً هیچ‌گونه کوتاهی نخواهند کرد؛ این را مطمئن باشید. بحث، بحث صرفاً انتقام نیست؛ بحث یک حرکت منطقی است، بحث مقابله‌ی منطبق با دین و اخلاق و شرع و قوانین بین‌المللی است و ملّت ایران و مسئولین کشور در این جهت هیچ‌گونه تعلّلی و کوتاهی‌ای نخواهند کرد؛ این را مطمئن باشید.

جلسه‌ی جوانان به طور طبیعی جلسه‌ی نورانی‌ای است. دلهای جوان آلودگی‌های کمتری دارند، نورانیّت بیشتری دارند. دریغ است که در این جمع انبوه شما جوانان عزیز، من یک نصیحت معنوی به شما عرض نکنم. توصیه‌ی من توصیه‌ی به «ذکر» و «شکر» است. راهی که ما میرویم راه کوتاهی نیست، راه آسانی هم نیست؛ راهی است که عمده‌ی مسئولیّت پیمایش این راه هم به عهده‌ی شما جوانها است. دنیای فردا مال شما است، کشورِ فردا مال شما است، نظمِ جهانی فردا به دست شما است؛ کارتان سنگین است. در این راه، همّت لازم است، معرفت لازم است، تلاش لازم است امّا بیش از همه، پشتوانه‌ی معنوی لازم است؛ آن پشتوانه‌ی معنوی را من امروز خلاصه میکنم در این دو جمله: «ذکر» و «شکر».

ذکر یعنی یاد خدا؛ از یاد خدا غافل نشوید. با مناجات و دعا و تلاوت قرآن فاصله پیدا نکنید. توصیه‌ی همیشگی من این است که با قرآن مأنوس بشوید، معرفت قرآنی را فرابگیرید؛ این به شما کمک میکند در این راه بزرگ. شکر یعنی نعمت خدا را بشناسید و آن را فراموش نکنید. امروز شما نعمتهای بزرگی را از خدا دریافت کرده‌اید؛ نعمت وجود یک نظام و تشکیلاتی که همّتش مبارزه‌ی با ظلم، با استکبار، با زورگویی و با جنایت باندهای بین‌المللی است؛ این بزرگ‌ترین نعمت است، و نعمتهای زیاد دیگری هم هست. در دعاهای متعدّدی این جمله هست که «لا تَجعَلنی‌ نَاسیاً لِذِکرِکَ فیما اَولَیتَنی وَ لا غَافِلاً لِاِحسانِکَ فیما اَعطَیتَنی»؛(۲) از احسان الهی غفلت نکنیم؛ از نعمت الهی و تفضّلات الهی غفلت نکنیم. همین بیداری شما، همین آمادگی شما، همین روحیه‌ی شما، همین احساس توانایی‌ای که در شما وجود دارد که احساس میکنید میتوانید حرکت کنید، میتوانید پیش بروید، میتوانید با قدرتهای مادّی پوشالی دنیا پنجه بیفکنید، این نعمت بزرگ خدا است؛ این نعمت را از دست ندهید. نعمت را بشناسید و نعمت را در جای خودش بکار ببرید؛ این میشود شکر. یادتان باشد به کمک خدای متعال، با همراهی خدای متعال، با هدایت خدای متعال و بندگان خالص و صالح پروردگار میتوانیم این راه را طی کنیم. پیامبر اکرم، اهل‌بیت مکرّمش، شهدای این راه، شهیدانی که در مقابل چشم ما به شهادت رسیدند، [مانند] شهید نصرالله، شهید هنیّه، شهید سلیمانی، شهید سِنوار و از این قبیل شهدای عزیزمان، از روح اینها کمک بخواهیم، استمداد کنیم، راه را پیش برویم. این جمله‌ی اوّل و نکته‌ی اوّل ما.

این مناسبت، مناسبت بسیار مهمّی است؛ جا دارد که برای حفظ این مناسبت همه‌ی تلاشهای فکری و عملی انجام بگیرد. اینکه در جمهوری اسلامی یک روز را به عنوان روز «مبارزه‌ی با استکبار» معیّن کرده‌اند، برای این است که ملّت ایران از این تجربه‌ی تاریخی غفلت نکند؛ وَالّا مبارزه‌ی با استکبار که مال یک روز نیست؛ یک امر دائمی است. شما باید مبارزه‌ی با استکبار را، مبارزه‌ی با نشانه‌های ظلم و تعدّی را، [مبارزه‌ی] با نظم ظالمانه‌ی جهانی را متن زندگی خودتان قرار بدهید و بدانید؛ بنابراین روز خاصّی برای مبارزه‌ وجود ندارد، امّا این روز را ما معیّن کردیم. این برای آن است که حافظه‌ی تاریخی ملّت ایران مورد غفلت قرار نگیرد و فراموش نکنیم.

دستهایی در کارند برای اینکه حرکت شجاعانه‌ی آگاهانه‌ی ملّت ایران را در مقابله‌ی با آمریکای جهانخوار و عواملش در منطقه، اوّل مورد تردید قرار بدهند، بعد هم انکار کنند؛ ما نباید بگذاریم. حافظه‌ی تاریخی ملّت ایران این را رد میکند. مسئله‌ی لانه‌ی جاسوسی نمیتواند مورد سؤال و تردید قرار بگیرد؛ یک عدّه‌ای این تردید را در بین افکار عمومی مردم، بخصوص جوانها پخش میکنند که «دانشجویان ما چرا رفتند سفارت یک کشور را گرفتند؟ این یک کاری بود برخلاف مقرّرات بین‌المللی.»؛ این حرف را دارند پخش میکنند. حقیقتی که عمداً آن را پنهان میکنند، این است که سفارت آمریکا در اوّل انقلاب و تا وقتی که به وسیله‌ی دانشجویان ما تسخیر شد، صرفاً یک محل تحرّک دیپلماتیک، بلکه محلّ تحرّک اطّلاعاتیِ صرف نبود؛ خب بله، همه‌ی سفارتهای دنیا اخبار آشکار و پنهان کشوری را که در آنجا هستند، به مراکز خودشان منتقل میکنند؛ مسئله این نبود؛ مسئله این بود که سفارت آمریکا ستاد برنامه‌ریزی برای تحریک داخلی علیه انقلاب و نابود کردن انقلاب و حتّی تهدید جان مبارک امام بزرگوار بود. جوانهای ما اوّل به این نکته توجّه نداشتند و به دلیل دیگری وارد سفارت شدند، امّا وقتی رفتند آنجا و اسناد سفارت را به دست آوردند، [اینها را] دیدند.

اینکه من تأکید میکنم که جوانها کتابها را بخوانند، اسناد را، مدارک را ببینند و از حقایق مطّلع بشوند، به خاطر این است. سفارت آمریکا از ساعات اوّل انقلاب، از روزهای اوّل انقلاب، مرکز شبکه‌سازی و توطئه‌ علیه انقلاب بود. البتّه اوّل گیج شدند، اوّل نفهمیدند چه اتّفاقی دارد می‌افتد، امّا به مجرّد اینکه از گیجی خارج شدند، شروع کردند به برنامه‌ریزی برای کودتا، برای تحریک ــ تحریک قومیّتها، تحریک عناصر گوناگون ــ برای ایجاد اختلاف، جمع کردن تفاله‌های ساواکِ دورانِ رژیم پهلوی برای مبارزه‌ی با انقلاب. سفارت، سفارت نبود؛ مرکزی بود برای مبارزه‌ی با انقلاب، مبارزه‌ی با ملّت ایران، برای شکست دادن حرکت عظیمی که ملّت ایران با انقلاب خودش انجام داده بود؛ لذاست که این حادثه، یک حادثه‌ی برجسته است، یک حادثه‌ی تاریخی است، یک حادثه‌ی فراموش‌نشدنی است، و یک نقطه‌ی عطف است در تاریخ ما. گیرم آن کسانی که یک روزی این کار را کردند، امروز خودشان هم مردّد شده باشند ــ کمااینکه بعضی‌هایشان هم ممکن است مردّد شده باشند ــ امّا واقع قضیّه این است که این کار، کارِ بزرگی بود، کارِ لازمی بود؛ برای همین هم امام بزرگوار با آن دید نافذ خود این کار را تأیید کرد، حرکت دانشجوها را تأیید کرد؛ این کار، کارِ لازمی بود.

مبارزه‌ی ملّت ایران با استکبار آمریکایی ناشی از چیست؟ این یک سؤال است. جوابِ روشن و واضح و مستند این است که ناشی از سلطه‌گریِ ظالمانه‌ی وقیحانه‌ی دولتِ آمریکا بر ملّت عزیز ما و کشور ایران عزیز ما بود؛ مقابله به خاطر این بوده. سعیِ تاریخ‌نویسانِ منحرف‌کننده‌ی حقایق این است که بگویند اختلاف بین ایران و آمریکا از روز سیزدهم آبان ۵۸ شروع شد؛ این دروغ است. آمریکایی‌ها از اوّل انقلاب و از پیش از انقلاب و از سالها قبل از انقلاب با ملّت ایران درافتادند و هر چه توانستند علیه ملّت ایران تلاش کردند؛ حدّاقل از بیست‌وهشتم مرداد. حالا قبل از بیست‌وهشتم مرداد سال ۳۲ هم حضور آمریکایی‌ها و تلاش آمریکایی‌ها داستان مفصّلی است، لکن آنچه جلوی چشم همه وجود داشته است، بیست‌وهشتم مرداد است. یک حکومت ملّی مردمی در ایران بر سر کار بود، آمریکایی‌ها آمدند با خیانت به حُسن اعتماد آن دولتی که ساده‌لوحانه به آمریکا اعتماد کرده بود وارد میدان شدند، آن دولت را سرنگون کردند، حکومت ظالمانه‌ی شاه را به وجود آوردند. ملّت ایران سالهای متمادی لمس کرد دشمنی آمریکا را؛ بیست‌وهشتم مرداد را ملّت ایران لمس کرد. شما جوانهای عزیز بروید ماجراهای سال ۳۲ را، نهضت ملّی را، حضور آمریکا را در کتابها بخوانید. آن کسانی که اهل تحقیقند، اهل نوشتنند، تحقیق کنند، بنویسند. اینها نقاط عطف ملّت ما است، نقاط عطف تاریخ ما است. آمریکایی‌ها در ایران کودتا کردند، در دهه‌ی ۳۰ ساواک را به وجود آوردند؛ مرکز شکنجه و فشار بر مبارزان و بر آزادی‌خواهان. چقدر جوان، چقدر انسان مؤمن، چقدر انسان آزادی‌خواه در شکنجه‌های عوامل و کارگزاران جنایت‌کار ساواکِ شاه ــ مرکز اطّلاعاتی شاه ــ یا مُردند یا ناقص‌العضو شدند یا شکنجه شدند! اینها را ملّت ایران از نزدیک دیده. ساواک را چه کسی درست کرد؟ ساواک را عوامل آمریکایی درست کردند؛ شیوه‌های شکنجه را آنها یاد دادند. ده‌ها هزار مستشار را آوردند داخل ایران که هم مفت‌خوری کنند، هم دخالت کنند در امور ارتش و اطّلاعات و دولت و همه‌چیز، هم جاسوسی کنند، هم نفوذ کنند، هم فرهنگ ملّت را تغییر بدهند و سلطه‌ی آمریکا را روزبه‌روز بر کشور زیاد کنند.

رژیم پهلوی خبیث با کمک آمریکا یکی از عوامل ریشه‌دارشدن رژیم صهیونیستی غاصب بود. آن روزی که همه‌ی این منطقه ــ تقریباً اغلب دولتهای این منطقه ــ با رژیم صهیونیستی قطع رابطه کرده بودند، رژیم شاه به رژیم صهیونیستی نفت میداد، امکانات میداد، پشتیبانی میکرد؛ این خیانت، فراموش‌شدنی نیست. امروز هم متأسّفانه همین کار را بعضی‌ها میکنند؛ امروز هم رژیم صهیونیستی فجیع‌ترین جنایات را در منطقه دارد انجام میدهد، یک عدّه‌ای به جای اینکه مخالفت کنند، به جای اینکه بِایستند، به جای اینکه از ملّتها حمایت کنند ــ از ملّت فلسطین، از ملّت لبنان ــ به دشمن خبیثِ ظالمِ خونخوار دارند کمک میکنند؛ کمک اقتصادی میکنند، حتّی بعضی کمک نظامی هم میکنند! [کمک‌کننده] مال منطقه است؛ حالا آمریکا که به جای خود. مسئله، مسئله‌ی مقابله‌ی با ظلم بین‌المللی است. برای ملّت ایران با الهام از تعالیم اسلامی، مقابله‌ی با ظلم یک فریضه است، مقابله‌ی با استکبار یک فریضه است. استکبار یعنی سلطه‌ی اقتصادی و نظامی و فرهنگی همه‌جانبه و تحقیر ملّتها. ملّت ایران را تحقیر کردند، سالها تحقیر کردند؛ لذا مبارزه‌ی ملّت ایران با استکبار بوده است و بعد از این هم حتماً خواهد بود.

یک نکته‌ی اساسی در این زمینه عبارت است از توفیق ملّت ایران و پیشرفت این کار. بعضی‌ها تردید ایجاد میکنند: «آیا ممکن است با دستگاه مدرنِ پیشرفته‌ی مسلّطِ قوی‌ای مثل سیستم آمریکا و حکومت آمریکا مقابله کرد؟ میشود با آنها مبارزه کرد؟»؛ بله، ملّت ایران مبارزه کرد، و من به شما عرض میکنم ملّت ایران تا امروز قطعاً موفّق شده. امروز ملّت ایران در مقابل آمریکا ــ این دشمن بزرگ، این قدرت چشمگیری که با هیبت، با تشر میتوانست ملّتها را بترساند و عقب بنشاند ــ توانسته این قدرت را تضعیف کند. امروز کار به جایی رسیده که انجمنهای علمی دانشجویان در داخل خود آمریکا بیانیّه میدهند علیه تمدّن غربی، علیه تمدّن آمریکایی، علیه تلاش آمریکا؛ این، اتّفاق افتاده. در بیانیّه‌ای که تعداد زیادی از انجمنهای علمی دانشجویان آمریکا منتشر کردند، خودشان میگویند: این ما هستیم، ما غربی‌ها هستیم که داریم علیه تمدّن غرب و فرهنگ غرب فریاد میکشیم و به نفع کشورها و ملّتهای مظلوم وارد میدان شده‌ایم؛ این را در بیانیّه‌شان آوردند؛ مال همین چند ماه قبل است. و روزبه‌روز این شدّت پیدا خواهد کرد. قطعاً ملّت ایران و ملّتهای مظلوم و جبهه‌ی مقاومت پیشرفت خواهد کرد.

البتّه امروز فجایعی که دارد در منطقه انجام میگیرد فجایع عظیمی است؛ آنچه در شبانه‌روز، در لبنان اتّفاق می‌افتد، آنچه در غزّه اتّفاق می‌افتد، ۵۰ هزار شهید در ظرف یک سال که اکثر اینها هم زنان و کودکان هستند، این چیز کمی است؟ آمریکایی‌ها با ادّعای حقوق بشر، بی‌شرمانه از این جنایتها دارند پشتیبانی میکنند؛ نه‌‌فقط پشتیبانی، [بلکه] در این جنایتها شرکت میکنند. سلاح، سلاحِ آمریکایی است، نقشه، نقشه‌ی آمریکایی است، تلاش بین‌المللی آمریکایی است؛ آمریکایی‌ها با کمال وقاحت میگویند: «ما از رژیم‌صهیونیستی حمایت میکنیم، پشتیبانی میکنیم»؛ این را صریح میگویند.

این مبارزه، یک مبارزه‌ی عقلانی، خردمندانه و منطبق با منطق است. افراد کوته‌بین و کوته‌نظر ــ نمیگویم خائن، متّهم نمیکنم به تعمّد و خیانت؛ حدّاقلّش این است که کوته‌بین هستند ــ سعی نکنند حرکت ملّت ایران در مقابل استکبار را یک حرکت غیر منطقی جلوه بدهند؛ نخیر، حرکتی منطقی و درست و منطبق با منطق صحیح عُقلایی و انسانی و بین‌المللی است. برای همین هم هست که در افکار عمومی ملّتهای دنیا، ملّت ایران عزیز است. بله، دستگاه‌های خبری و رسانه‌ای دشمنان،‌ [دستگاه‌های تبلیغی] سلطه، سعی میکنند خلاف این را نشان بدهند امّا واقع قضیّه این است. وقتی شما [عملیّات] وعده‌ی صادق را انجام میدهید، در خیابانهای کشورهایی که با شما فاصله هم دارند، مردم شادی میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که حرکت ملّت ایران، حرکتی است که مورد قبول منطق بین‌المللی،‌ منطق انسانی و البتّه منطق اسلامی و قرآنی است. این حرکت باید ادامه پیدا کند منتها ادامه‌ی این حرکت باید با نقشه‌ی صحیحی انجام بگیرد.

شما جوانهای عزیز، دانش‌آموز، دانشجو، دختر و پسر، در سرتاسر کشور در این زمینه میتوانید نقش ایفا کنید؛ فکرها را تقویت کنید، دانشها را پیش ببرید؛ بدون علم، بدون تفکّر، بدون نقشه‌ی راه نمیشود کار درست انجام داد. ما در بخشهای مختلف احتیاج به پیشرفت علمی داریم، احتیاج به پیشرفت فنّاوری داریم.

البتّه کسانی که با امکانات موجود تلاش کامل خودشان را دارند انجام میدهند مشغول کارند و در مقابله‌ی با دشمن کوتاه نمی‌آیند و هیچ حرکت دشمن را هم بی‌پاسخ نمیگذارند؛ این را مطمئن باشید. این‌جور نیست که حرکت دشمن از طرف کسانی که به عنوان نماینده‌ی ملّت ایران در مقابله‌ی با دشمن دارند تلاش میکنند فراموش بشود؛ نه، فراموش نخواهد شد. دشمنان ــ چه رژیم صهیونیستی، چه ایالات متّحده‌ی آمریکا ــ در مقابل آنچه نسبت به ایران و ملّت ایران و نسبت به جبهه‌ی مقاومت انجام میدهند، قطعاً پاسخ دندان‌شکنی را دریافت خواهند کرد.

امروز حقوق بشر آمریکایی که در بوقهای گوناگونی دمیده میشود، دیگر کسی را فریب نمیدهد. این وضعی که امروز در لبنان هست، این وضعی که در غزّه هست، این وضعی که در فلسطین هست، این جنایتی که عوامل رژیم صهیونیستی در این منطقه با کمک آمریکا، با دخالت آمریکا، با شرکت آمریکا دارند انجام میدهند، این دیگر اجازه نداده که حقوق بشرِ ادّعائیِ غلطِ بی‌معنیِ آمریکایی مورد تصدیق و تأیید کسی در دنیا قرار بگیرد. حقوق بشر دیگر معنایی ندارد. آن کسانی که با این جنایتها مدّعی حقوق بشرند انسانهای بزرگی، ‌چهره‌های نورانی‌ای مثل سیّدحسن نصرالله را، مثل هنیّه را، مثل سلیمانی را، مثل بقیّه‌ی شهدای بزرگ را تروریست میخوانند و مینامند در حالی ‌که باند تروریستی، خودشان هستند، باند جنایت‌کار خودشان هستند؛ این را امروز دنیا دارد میفهمد و بحمدالله دانستهاند، فهمیدهاند.

آنچه باید اتّفاق بیفتد، عبارت است از حرکت عمومی ملّتها در این راه. جوانهای ما با همتایان خودشان در کشورهای دیگر تماس داشته باشند؛ ‌دانش‌آموزان ما با دانش‌آموزان کشورهای اسلامی در منطقه، دانشجویان ما با دانشجویان کشورهای اسلامی، کشورهای منطقه و حتّی فراتر از منطقه تماس داشته باشید. امروز امکانات تماس کم نیست؛ میتوانید ارتباط برقرار کنید؛ حقایق را برای آنها روشن کنید؛ آنچه را وظیفه‌ی همه‌ی جوانان دنیا است، همه‌ی جوانان کشورها است، به آنها یادآوری کنید تا یک حرکت عمومی و عظیمی در دنیا علیه استکبار به وجود بیاید، و به وجود خواهد آمد و به توفیق الهی ملّت ایران و این حرکتِ عمومیِ اسلامی و انسانیِ جبهه‌ی مقاومت، جایگاه خودش را در دنیا پیدا خواهد کرد و قطعاً دشمن را شکست خواهد داد.

امروز برای من روز خیلی خوبی بود. این دیدار، دیدار بسیار شیرینی است، و امیدواریم ان‌شاءالله خداوند همه‌ی شماها را محفوظ بدارد و تأییدتان کند و برای همه‌ی شما دعا میکنم؛ امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال توفیقاتش را بر شماها نازل کند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله
 
در ابتدای این دیدار، تعدادی از دانشجویان و دانش‌آموزان مطالبی بیان کردند.
اقبال‌الاعمال، ج ۱، ص ۱۸۸
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)


و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّدو علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. خیلی متشکّرم از این بیانات کوتاه و موجز آقای امام‌جمعه‌ی محترم و این نوشته‌ی بسیار زیبا و کامل این سردار محترم.

یکی از امتیازات تمدّنی کشور عزیز ما که همیشه باید مورد توجّه قرار بگیرد، این است که توانسته دین را و حماسه را و هنر را با هم تلفیق کند. در بسیاری از نقاط دنیا، دین راه خودش را جدا میرود ــ اگر باشد ــ هنر کار خودش را میکند، حماسه هم آنجایی که وجود داشته باشد، برای خودش است. تلفیق این سه عنصر در ایران اسلامی یک پدیده‌ی جذّاب و جالبی است که مال امروز و دیروز هم نیست، از اصل اسلام گرفته شده. خود قرآن، هم «وَ الَّذینَ آمَنوا اَشَدُّ حُبًّا لِلَّه»(۲) دارد، «یُحِبُّهُم وَ یُحِبّونَه»(۳) دارد، هم «فَلیُقاتِل فی سَبیلِ اللَه»(۴) تا آخر دارد: اَلَّذینَ آمَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوت،(۵) هم «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار»(۶) دارد، هم «رُحَماءُ بَینَهُم»(۷) دارد؛ یعنی خود قرآن تلفیقی است از دین و آئین الهی، و حماسه‌های بزرگ، و هنر؛ خود قرآن یک اثر هنری است، یک اثر بسیار والا است، علاوه بر اینکه در قرآن به محبّت و عشق و مانند اینها هم اشاره شده و برای مخاطبان تصویر شده. این در تاریخ ما وجود دارد.

اگر حمل بر مبالغه نشود، من عرض میکنم شاید بهترین نقطه‌ای از کشور ما که این سه عنصرِ تلفیق‌شده و ترکیب‌شده در آن بوضوح مشاهده میشود، فارس و شیراز است؛ حقّاً و انصافاً حرف درستی صادر شده، اگر این را کسی بگوید یا ما بگوییم. شیراز جایی است که این سه عنصر، در‌هم‌تنیده خودشان را نشان میدهند. از دوران جناب احمدبن‌موسیٰ (سلام الله علیه) و بقیّه‌ی امامزاده‌های شهیدی که در آن استان و در آن شهر هستند، تا دورانهای بعد، تا امروز و تا این شهیده کرباسی(۸) که چند روز قبل از این به شهادت رسید، این سه عنصر در همه‌ی این دوران با همدیگر همراهند و شریکند.

معروفترین و محبوبترین شاعر کشور، یعنی حافظ شیرازی، حافظ قرآن است که «قرآن ز بر بخواند با چارده روایت».(۹) این شاعر غزلسرای شیرین‌سخن و رِند، قرآن را با چهارده روایت، با چهارده اختلاف قرائت حفظ بوده. در این اختلاف قرائت‌هایی که میخوانند، ما کمتر قاری‌ای دیده‌ایم که مسلّط باشد به قرائت هفت قاریِ معروف تاریخ که هر کدام دو راوی دارند که میشود چهارده روایت. بعد هم میگوید: «هر چه دارم همه از دولت قرآن دارم»؛(۱۰) یعنی شعرش هم مال قرآن است، هنرش هم مال قرآن است، معرفتش هم مال قرآن است، عرفانش هم مال قرآن است، رِندی‌اش هم مال قرآن است؛ همه‌چیز را از قرآن دارد. تلفیق از این زیباتر که دین و هنر این‌جور با هم مخلوط بشوند و تلفیق بشوند؟  همچنین در کنار اینها حماسه است. از خود جناب احمدبن‌موسیٰ شما بگیرید تا عبّاسِ دوران(۱۱) تا شهدای نام‌آور، [مثل] شهید مرتضیٰ جاویدی، شهید شیرعلی سلطانی و حالا [هم] همین خانم معصومه کرباسی و بقیّه‌ی شهدای بزرگ استان که بعضی از آنها را سردار عزیزمان(۱۲) اسم آوردند، و پانزده هزار شهید، پانزده هزار الگو، پانزده هزار نمونه از شهدا در میدانهای مختلف.

اوّلین جنگ مسلّحانه‌ی با استعمار اروپایی را امامقلی‌خان، حاکم فارس انجام داده که توانست پرتغالی‌ها را از هرمز بیرون کند. اوّلین جنگ نرم را در تاریخ کشورمان میرزای‌ شیرازی انجام داده؛ تحریم تنباکو جنگ نرم بود؛ بزرگ‌ترین جنگ، آن هم این‌جور جنگی که توانست بساط تسلّط اقتصادی انگلیس بر کشور را جمع کند. گاندی هم در هند این کار را کرد، [امّا] سی سال بعد از میرزای شیرازی؛ یعنی ابتکار این جنگ نرمِ بی‌نظیر، مال میرزای شیرازی است. قوی‌ترین مقاومت عراقی‌ها در مقابل تسلّط دولت انگلیس بر عراق را میرزا محمّدتقی شیرازی فرماندهی کرد. اوّلین سکّه‌ی حکومت اسلامی را مرحوم سیّدعبدالحسین لاری در شیراز و در جهرم و لار ضرب کرد؛ سکّه زد، حکومت اسلامی را تشکیل داد. البتّه پایدار نماند و ایشان نتوانست ادامه بدهد، امّا اقدام کرد، شروع کرد. اینها افتخارات بزرگی است. اگر به زمان خود ما برگردیم، عالِمِ عارفِ سالکی مثل شهید دستغیب را مشاهده میکنیم که واقعاً شهید دستغیب، هم مظهر معنویّت و روحانیّت بود، هم مظهر اخلاق بود، هم مظهر جهاد بود. سال  ۴۱ و ۴۲ که این مبارزه تازه شروع شده بود و ماها قم بودیم، آن روز نوارهای مرحوم دستغیب را از شیراز می‌آوردند قم و ما می‌شنفتیم. مرحوم حاج شیخ بهاءالدّین محلّاتی و بقیّه‌ی علمای شیراز جلسه تشکیل داده بودند و سخنگوی این مجموعه مرحوم دستغیب بود که به نظرم ظاهراً در مسجد جامع شیراز اجتماع میکردند و سخنرانی میکرد و مانند اینها. و این ادامه داشت تا وقتی که شهید شد. یعنی همه‌جور شهیدی [دارد]؛ در همه‌ی میدانها شهدایی از این سرزمین، از این منطقه خودشان را نشان دادند و برجسته کردند؛ اینها شناسنامه‌ی شیراز است، شناسنامه‌ی فارس است.

غلط کردند آن کسانی که خیال کردند میتوانند با چیزی مثل جشن سخیف هنر شیراز، شیراز را از حرم اهل‌بیت بودن و مرکز دین و ایمان بودن برگردانند به یک نقطه‌ی فسادگاه؛ اشتباه کردند؛ به معنای واقعی کلمه غلط کردند! ملّای بزرگ شیراز یعنی ملّاصدرا (رضوان الله علیه) که به نظر ما جزو چهره‌های برجسته‌ی فلسفه‌ی دنیا است، در معدود شعرهایی که از ایشان باقی مانده، این بیت [را گفته]:
در معرکه‌ی دو کَون، فتح از عشق است
هر چند سپاه او شهیدند همه(۱۳)
این مال یک ملّای فیلسوف است. یعنی این روحیه، این ترکیب زیبای دین و هنر و حماسه همین‌طور ادامه دارد. مرحوم دستغیب هم اهل معرفت و اهل شعر و اهل معنا و این چیزها بود؛ ما از نزدیک اینها را میدانستیم. و دیگران هم همین‌جور؛ اینها خیلی مهم است.

کنگره‌ی شما این را باید نشان بدهد به کشور، این را باید ماندگار کند در کشور؛ باید نشان بدهید که برای یک ملّت متمدّن، دارای معرفت، پیشرو، آنچه مهم است، این است که دین‌دار باشد و حماسه‌ساز باشد و هنرمند باشد؛ این سه با هم. هنر در خدمت دین، دین همراه با حماسه، حماسه در جهت پیشرفت ملّت؛ اینها است که مهم است. از کنگره‌ی شما این باید دربیاید، این باید نشان داده بشود. حالا شما این را با کتاب تأمین میکنید، با شعر تأمین میکنید، با سرود یا مثلاً نمایش تأمین میکنید، بالاخره این باید از آب دربیاید؛ باید این را نشان بدهید؛ این، آن چیزی است که ملّت ما به آن احتیاج دارد. امروز هم مثل همان زمانِ آن غلط‌کرده‌های دوران پهلوی، هستند کسانی که میخواهند هنر را از معنویّت جدا کنند، هنر را از حماسه جدا کنند، اینها را در جهتهای گاهی متناقض یکدیگر پیش ببرند؛ امروز هم کسانی از تفاله‌ها و پسمانده‌های آن تشکیلات هستند در میان کشور عزیز ما و این چهاردیواری باارزش ما. باید این [سه جهت] را تأمین کنید.

یکی از توصیه‌های مؤکّد من که اینجا یادداشت کرده‌ام این است: تأثیر کنگره را رصد کنید. چون شما میخواهید اثر بگذارید دیگر؛ خیلی خب، رصد کنید ببینید مثلاً در رأس یک سال، این کنگره‌ای که شما باید این‌همه زحمت و تلاش به وجود آوردید، روی افکار عمومی، روی رفتار جوانان شما چه تأثیری گذاشته؛ چه تعداد از جوانهای شما تدیّنشان، مسجد رفتنشان، مجاهدت فکری‌شان، فکر کردنشان، کتاب خواندنشان، در جهت درست نگاه کردن و حرکت کردنشان پیشرفت کرده؛ این را رصد کنید. راهش را پیدا کنید؛ میتوانید؛ البتّه کار آسانی نیست. این رصد کردن‌ها به معنای جاسوسی و مچ‌گیری و مانند این حرفها تلقّی نباید بشود؛ به آن جهتها و به آن راه‌ها نباید برود؛ باید نگاه درست و تشخیص درست حاکم باشد.

میل به خدمت از آثار این کنگره است. باید ببینید میل به خدمت چقدر در جوان پیدا شده؛ خدمت فکری، خدمت جهادی، حضور در عرصه‌های خدمت: اردوهای جهادی، بسیج سازندگی، کاروانهایی که به مراکز جنگی میروند و آثار تلاشهای سرداران عزیز ما را و مبارزان و بسیجیان دوران دفاع مقدّس را می‌بینند؛ [ببینید] میل به اینها چقدر پیشرفت کرده. اگر دیدید پیشرفتی حاصل نشده، برگردید به کار خودتان و ببینید که مشکل کجا است؛ چرا نتوانسته اثر بگذارد؟ اگر دیدید پیشرفتی حاصل شده، نگاه کنید ببینید آن عامل پیشرفت چیست؛ آن را تقویت کنید. آن چیزی که توانسته این جوان را به پیش براند و حرکت بدهد چیست؟

جوانهای ما امروز احتیاج دارند به شناخت گذشته‌ی پُرافتخار کشور، بخصوص گذشته‌ی همین چند ده سال مربوط به انقلاب. ما در روایتها ضعیفیم؛ مثلاً آیا جوانهای ما ابعاد قضیّه‌ی تصرّف لانه‌ی جاسوسی را درست می‌شناسند و میدانند؟ [آیا] درست قضیّه‌ی شروع جنگ هشت‌ساله را میدانند؟ اگر کسی به ذهنش بیاید که خب چرا هشت سال جنگ کردیم که این‌همه جوان از دست بروند، جوابش را بلدند؟ میدانند چه اتّفاقی افتاد که این‌جوری شد؟ اینها باید روایت بشود؛ روایت درست باید بشود. البتّه خوشبختانه من میبینم کارهای خوبی دارد انجام میگیرد؛ بعضی از کتابها، بعضی از نوشته‌ها،‌ بعضی از کارها را تا جایی که فرصت هست، من مشاهده میکنم. خب، این راجع به این مسائل.

ما امروز در گیرودار یک مسئله‌ی اساسی و مهم در منطقه هستیم؛ همین مسائل مربوط به منطقه‌ی غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزّه، مسائل کرانه‌ی باختری، اینها قضایای تاریخ‌ساز است؛ هر کدام از این حوادث میتواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود. اگر امثال شهید سنوار(۱۴) پیدا نمیشدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند، یک جور دیگر است؛ اگر بزرگانی مثل شهید سیّدحسن نصرالله پیدا نمیشدند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری و ازخودگذشتگی را با هم مخلوط کنند و به میدان بیاورند، حرکت یک جور بود، حالا که پیدا شدند، حرکت یک جور دیگر است؛ اینها خیلی مهم است.

در این چیزی که تا امروز واقع شده، یک شکست بزرگی به وجود آمده؛ نه ‌فقط برای رژیم صهیونیستی، [بلکه] برای تمدّن غرب، برای فرهنگ غرب، برای ادّعاهای غرب؛ اینها یک شکست بزرگی خوردند. رژیم صهیونیستی شکست خورد، به خاطر اینکه فکر میکرد میتواند به‌آسانی گروه‌های مبارز را، مقاومت را منحل کند، نابود کند، امروز میبیند که پنجاه و چند هزار انسان بی‌دفاع و غیر نظامی را به شهادت رسانده، چند نفر از سران برجسته‌ی مقاومت را به شهادت رسانده امّا در جبهه‌ی مقاومت آب از آب تکان نخورده؛ جبهه‌ی مقاومت با همان قدرت، با همان عزم امروز دارد مبارزه میکند. این شکست نیست؟ این بزرگترین شکست است دیگر. این‌همه خرج کردند، این‌همه تلاش کردند، آمریکا با همه‌ی توانش به کمکشان آمد، خیلی از اروپایی‌ها همین‌جور، این‌همه هم جنایت کردند، این‌همه چهره‌شان در دنیا سیاه و زشت و منفور شد که حتّی در خیابانهای آمریکا علیه اینها راهپیمایی کردند، در دانشگاه‌های آمریکا علیه اینها راه‌پیمایی کردند، در عین حال گروه‌های مقاومت همچنان هستند؛ حماس هست، جهاد هست، حزب‌الله هست، مردم و جوانهای مبارز کرانه‌ی باختری هستند، بقیّه‌ی جاهای دیگر هم که مشغول مبارزه‌اند که هستند. این شکست بزرگی است؛‌ این بزرگ‌ترین شکست است.

امّا فقط این نیست؛ از این شکست بزرگ‌تر، شکست «فرهنگ غرب» است؛ غربی‌ها نشان دادند که در این چندین سال یا چند قرن، که دم از حقوق انسان و حقوق بشر و مانند اینها میزنند، یکسره دروغ گفتند؛ [این جنگ] این را نشان داد، این را ثابت کرد؛ یعنی ده هزار کودک کشته شدند، شوخی است؟ کودک، مظهر معصومیّت است، مظهر لطافت است، نقطه‌ی اساسی‌ای است که عواطف انسان را برمی‌انگیزد؛ ده هزار [نفر] از این موجوداتِ معصوم را اسرائیل با بمب دو تُنی، با انواع و اقسام سلاح از بین برد، غربی‌ها خم به ابرو نیاوردند. سیاستمداران غربی رسوا شدند، سیاست غرب رسوا شد، شکست خوردند؛ این شکست بزرگی است. دیگر کسی از «تمدّن غرب» حرف نزند! تمدّن غرب این است. این تمدّن غرب است که برایش اهمّیّت ندارد که پول را از مردم خودش با انواع و اقسام [راه‌ها] بگیرد و بفرستد برای اینکه بچّه‌های کوچک و فرزندان معصوم کشته بشوند، خانواده‌ها نابود بشوند، ده هزار بچّه شهید بشوند، چندین هزار بچّه یتیم بشوند؛ این فرهنگ غرب است. دیگر حالا اگر کسی راجع به فرهنگ غرب اعتراض کرد، بی‌اعتباری آن را تصریح کرد، کسی نباید ملامتش بکند که آقا، شما [این‌جور نگویید]؛ نه، فرهنگ غرب این است، تمدّن غرب این است، محصولِ این است. این بزرگ‌ترین شکستی است که برای غرب پیش آمد.

پشت رژیم صهیونیستی را یک جبهه‌ی شرارت پُر کرده؛ یک جبهه‌ی شرارت به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی صف‌آرایی کرده، آن وقت جبهه‌ی مقاومت، در مقابل آن جبهه‌ی شرارت است. این جبهه‌ی مقاومت در مقابل آن جبهه‌ی شرارت ایستاده، و به توفیق الهی پیروزی هم مال جبهه‌ی مقاومت است.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله
 
 
در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین لطف‌الله دژکام (امام‌جمعه‌ی شیراز و رئیس شورای سیاست‌گذاری کنگره) و سرتیپ یدالله بوعلی (فرمانده سپاه فجر استان فارس و دبیرکلّ کنگره) مطالبی بیان کردند.
سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۶۵؛ «... ولی کسانی که ایمان آورده‌اند، به خدا محبّت بیشتری دارند. ...»
سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۵۴؛ «... آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. ...»
سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۴؛ «پس، باید در راه خدا بجنگند ...»
سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۶؛ «کسانی که ایمان آورده‌اند، در راه خدا کارزار میکنند و کسانی که کافر شده‌اند، در راه طاغوت میجنگند ...»
سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «... بر کافران، سختگیرند ...»
سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «... با همدیگر مهربانند ...»
خانم معصومه کرباسی و همسرش آقای رضا عواضه (اهل لبنان)، بیست‌وهشتم مهرماه در حمله‌ی پهپادی و شلیک موشک به خودروی آنها توسّط رژیم صهیونیستی در لبنان به شهادت رسیدند.
اشاره به غزل حافظ: «عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»
(۱۰ حافظ. غزلیّات؛ «صبح‌خیزی و سلامت طلبی چون حافظ / هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم»
(۱۱ شهید عبّاس دوران (از خلبانان نیروی هوایی ارتش) که در مأموریت حمله به بغداد به شهادت رسید.
(۱۲ فرمانده سپاه فجر استان فارس
(۱۳ رضاقلی خان هدایت، تذکره‌ی ریاض‌العارفین، روضه‌ی دوّم در ذکر فضلا و محقّقین حکما، بخش ۵۶، صدر شیرازی
(۱۴ شهید یحییٰ سنوار (رئیس دفتر سیاسی حماس) در بیست‌وششم مهر ۱۴۰۳ به دست سربازان رژیم صهیونیستی در غزه به شهادت رسید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی، ظهر امروز یکشنبه 27 آبان 1403 در حاشیه ملاقات‌های روزانه خود، با آقای مجتبی امانی، سفیر جانباز جمهوری اسلامی ایران در لبنان، دیدار و گفت‌وگو کردند.

آقای امانی که در جریان اقدام تروریستی رژیم صهیونی موسوم به «عملیات پیجری» از ناحیه چشم و دست مجروح و جانباز شده بود، در این دیدار گزارشی از آخرین وضعیت سلامت خود به محضر رهبر انقلاب ارائه کرد.

در ادامه انتقادات و هجمه‌های تند مسئولان و شهرک‌نشینان صهیونیست در مناطق شمالی فلسطین اشغالی علیه کابینه این رژیم و ناامیدی آوارگان از بازگشت به شمال، رئیس نهاد موسوم به شورای شهرک مرگلیوت، اعلام کرد: برای اولین بار، ساکنان شمال برای بیش از یک سال در خارج از خانه‌های خود خواهند ماند و این وضعیت ادامه دارد و بسیار دشوار است.

این مسئول صهیونیست تأکید کرد: بسیاری از ساکنان شمال به خانه‌هایشان باز نخواهند گشت.

حزب‌الله بیشترین خسارت را به تیپ گولانی زده است

از طرف دیگر، روزنامه عبری معاریو با اشاره به تلفات سنگین ارتش صهیونیستی در جنوب لبنان، گزارش داد: حملات حزب‌الله علیه تیپ گولانی ارتش اسرائیل موجب شد این تیپ نخبه در تاکتیک‌های خود در جنوب لبنان تجدیدنظر کند.

این رسانه عبری افزود: بعد از اینکه معاون سابق فرمانده تیپ گولانی اعتراف کرد؛ «تلفات این تیپ در جنوب لبنان بزرگترین تلفات آن از زمان تأسیس است»، حملات مرگبار حزب‌الله، تیپ مذکور را وادار کرده است تاکتیک‌های خود را مجدداً مورد ارزیابی قرار دهد.

در ادامه این گزارش آمده است: حملات حزب‌الله علیه یگان ایگوز و گردان 51 تیپ گولانی، بزرگترین خسارات را به این تیپ از زمان تأسیس آن وارد کرد. تحولات نشان می‌دهد که اسرائیل در رسیدن به هدف خود در جنگ با لبنان، یعنی بازگرداندن آوارگان اسرائیلی به مناطق شمالی شکست خورده است.

ایگوز یک یگان ویژه در تیپ گولانی است که در نبردهای کوچک و جنگ‌های چریکی تخصص دارد و در سال 2005 به‌دلیل عملیات‌های پیشرفته و متنوع مدال ویژه را از ستادکل ارتش رژیم صهیونیستی دریافت کرد. روش جنگی این یگان، جنگ از فواصل نزدیک است و بر همین اساس اعضای آن باید قدرت تهاجمی غافلگیرکننده و واکنش سریع داشته باشند. آنها تکنیک‌های رزمی متناسب با وضعیت در درگیری‌های پیچیده را آموزش می‌بینند و اغلب از نارنجک و سلاح‌های آتشین سریع استفاده می‌کنند.

یگان ایگوز در سال 1995 به‌عنوان یک یگان رزمی کیفی برای جنگ در شرایط سخت در جنوب لبنان با حزب‌الله تأسیس شد، هدف از تأسیس این یگان، ایجاد یک گروه کوچک کماندویی بود تا بتواند در شرایط سخت جنگی در جنوب لبنان ماأموریت خود را به‌عنوان یک نیروی پیشرفته وابسته به ارتش اسرائیل انجام دهد.

اما نیروهای این یگان با وجود مهارت بالایی که دارند، طی هفته‌های گذشته در برابر رزمندگان حزب‌الله و کمین‌های آنها، زمین‌گیر شده‌اند.

معاریو تصریح کرد: دانیال هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل بعد از یک دوره طولانی دوری از تلویزیون، عصر پنجشنبه در مورد پیشرفت نبردها در جبهه شمالی، غزه و کرانه باختری صحبت کرد، اما واقعیت آن است که ارتش اسرائیل برای چند روز در یک حالت وقفه در خصوص نبردهای تهاجمی در لبنان بود.

زندگی در شمال تعطیل شده است

این رسانه صهیونیستی ادامه داد: اسرائیل نشان داده است که برای جنگ‌های طولانی آماده نیست، البته مسئله تنها به خسته شدن نیروها یا بی‌توجهی به شهرک‌ها در شمال مربوط نمی‌شود؛ بلکه مسئله بسیار فراتر از آن است و اسرائیل باید از غرق‌شدن در گل‌ولای این جنگ فرسایشی اجتناب کند.

در ادامه این گزارش تأکید شده است: واقعیت نبرد در جبهه شمالی آن است که روزانه ده‌ها موشک و حتی 100 موشک و نیز پهپادها از لبنان به‌سمت اسرائیل (فلسطین اشغالی) شلیک می‌شود؛ مسئله‌ای که موجب شده است هیچ‌گونه زندگی تجاری یا تفریحی در شمال نداشته باشیم و حتی اسرائیلی‌هایی که در خانه‌های خود مانده‌اند هم، تحت محاصره و انزوا هستند و نمی‌توانند بیرون بیایند.

ارتش اسرائیل نمی‌داند برای چه‌هدفی می‌جنگد

از طرف دیگر، آوی اشکنازی، تحلیلگر نظامی در روزنامه معاریو اعلام کرد: ارتش اسرائیل، مسیر جنگ را از دست داده است و هیچ هدف و چشم‌انداز مشخصی ندارد و برای ارتش روشن نیست که واقعاً چه می‌خواهد. ما نگران ادامه عملیات‌های حزب‌الله هستیم؛ به‌ویژه اینکه حزب‌الله ثابت کرده است قدرت بالایی برای ادامه حملات دارد.

شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی هم گزارش داد: ابهام در اهداف ارتش اسرائیل، بازتاب خود را آشکارا در شهرک‌های شمالی نشان می‌دهد. ساکنان این شهرک‌ها واقعاً خسته شده‌اند؛ زیرا هیچ‌کس واقعیت را به آنها نمی‌گوید.

این رسانه صهیونیستی تأکید کرد: ما هفته‌ها و ماه‌هاست که گزارش‌هایی درباره آتش‌بس با لبنان می‌شنویم، اما وقتی که به نهاریا، الجلیل و... نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که هیچ‌گونه زندگی در این مناطق وجود ندارد و تنها چیزی که در اینجا مشاهده می‌شود، شلیک بی‌وقفه موشک‌ها و شنیده شدن صدای آژیر است.

پیامبر خدا صلی‌ الله علیه و آله و سلم:

إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ لِأَنَّ اَللَّهَ تَعَالَی فَطَمَ مَنْ أَحَبّهَا مِنَ النَّارِ

فاطمه (علیها السّلام) را به خاطر این فاطمه نامیده‌اند که حقّ‌ تعالی محبّ‌ آن حضرت را از آتش جدا می‌کند.

 

بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۱۳

آیت الله محمد جواد مغنیه، مفسر و روحانی شیعه اهل لبنان در تفسیر الکاشف خود اینچنین می‌گوید:

 

اگر امروز درباره وضعیت ما با اسرائیل آیه ‏ای از آسمان نازل شود، دقیقا همین آیه خواهد بود:

«وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ / و نباید در کار دشمن سستی و کاهلی کنید که اگر شما به رنج و زحمت می‌افتید آنها نیز (از دست شما) رنج می‌کشند با این فرق که شما به لطف خدا امیدوارید و آنها امیدی ندارند و خدا دانا و حکیم است (و امیدواران را محروم نمی‌سازد).»

 

چیزی که بیشتر از هرچیز دیگری برای ایستادگی در برابر دشمن خیره ‏سر و درنده و بازداشتن او از ستم و تجاوز بدان نیاز داریم، آن است که اراده ‏مان را استوار و به خدا و خود اعتماد کنیم.

به سخنان استعمارگران و فرصت ‏طلبان، که قصد به بند کشیدن و شکست ما را دارند و تبلیغات و شایعات گمراه‏ کننده را به یکدیگر می‌بافند تا ما را از واقعیت موجود و نیرویی که داریم غافل کنند، گوش فرا ندهیم.

صرف نگرانی و اضطراب به نفع دشمن و کمک به هدف او خواهد بود، چه رسد که ما از او بترسیم.

ازاین ‏رو، خدا ما را از ترسیدن از دشمن خدا و انسانیت، هرکه باشد، نهی کرده و به پایداری علیه او دستور داده است و نیز به ما خبر داده، همان‏گونه که ما از او آزار می‏بینیم او نیز از ما آزار می‏بیند.

لکن دست ما از او بالاتر است؛ زیرا ما به خدا ایمان و اعتقاد داریم؛ امّا اسرائیل به استعمارگران و برادران شیطانی ‏اش که او را به وجود آورده‏ اند، و کمک‏ های مالی و تسلیحاتی در اختیارش می ‏گذارند و به تجاوز تشویقش می‏ کنند و در سازمان ملل متحد و شورای امنیت مورد حمایتش قرار می‌دهند، اعتماد دارد.

بی ‏تردید، اگر ما به خود تکیه کنیم و مخلصانه پایداری نماییم و نیروهای خود را در این راه، آن‏گونه که خدا به ما دستور داده است به کار گیریم، پیروزی از آن ما خواهد بود.

 

خدای متعال در آیه‌‏ای دیگر می‏گوید: «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ؛ «محمد،۳۵» (سستی نورزید تا دعوت به مصالحه نمایید. شما برتر هستید و خدا با شماست...)

مسلمانان از نظر اعتقادی، تاریخی، جمعیت و امکانات بالاتر از دشمن هستند، این نیروها هرگز به هدر نخواهد رفت و باید اثر آن، دیر، یا زود با توفیقات الهی آشکار شود.

 

پی‌نوشت:

التفسیر الکاشف تفسیر کامل قرآن به زبان عربی، اثر عالم شیعه محمد جواد مغنیه، در ۷ جلد نوشته شده است. این تفسیر با رویکرد تربیتی و با گرایش تقریب‌گرایانه تألیف شده است.

 

منبع: عالم شیعی محمد جواد مغنیه، ترجمه تفسیر کاشف، ج‏۲، ص: ۶۷۴ و ۶۷۵