emamian
سرپرستیِ امت در عصر غیبت کبری
یکی از مهمترین و اساسیترین موضوعات در عصر غیبت، موضوع ولایت و سرپرستی امور مسلمین است.
روشن است که از آغاز ظهور اسلام، مسئله ولایت و رهبری امّت، مطرح بوده و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و پس از او امامان معصوم علیهمالسلام علاوه بر اینکه دین و شریعت اسلام و معارف آن را بیان کردهاند، امام و ولّی و رهبر امت نیز بودهاند؛ یعنی همه مسلمین، مکلّف به اطاعت از آنها در همه امور فردی و اجتماعی بودهاند و هیچ مسلمان شیعهای در این حقیقت تردیدی ندارد.
سؤال اینجاست که پس از غیبت امام دوازدهم علیهالسلام، رهبری و امامت بر امّت به عهده چه کسی است؟ آیا فرد یا افرادی بر امت ولایت دارند؟ اگر ولایتی هست، محدوده آن چقدر است؟
در پاسخ این سؤال اساسی، از دیرزمان، بحث «ولایت فقیه» مطرح بوده است.
مفهومشناسی ولایت فقیه
«ولایت» از ریشه «ولی» است و در اصل به معنای قرار گرفتن چیزی کنار چیز دیگر ۱ همراه با وجود رابطهای میان آنهاست؛ از اینرو در معانی دوستی، یاری و پیروی به کار رفته است.
از مهمترین معانی آن که موارد کاربردش فراوان است، سرپرستی و تدبیر امور دیگری است. مطابق این معنا «ولی» کسی است که متولّی و عهدهدار کارهای دیگران است و در واقع، آنها را سرپرستی میکند. همین معنا در «ولایت فقیه» مراد و مقصود است.
«فقیه» از ریشه «فقه» و به معنای فهم و دانایی است که بیشتر در مورد علم به دین بکار میرود ۲ و «فقیه» به کسی میگویند که به معارف و احکام اسلامی آگاهی کامل دارد و در آن صاحبنظر است؛ یعنی با توجه به دانش وسیعی که در حوزههای مختلف علوم به دست آورده میتواند حکم خدا را در مسائل فردی و اجتماعی از قرآن و روایات اسلامی استخراج کند.
پیشینه نظریه ولایت فقیه
بعضی تصور میکنند که «ولایت فقیه» پدیده تازهای است که هیچ سابقهای در فقه و فقاهت اسلامی نداشته و از اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) سرچشمه گرفته است؛ در حالی که این، خطایی بزرگ است که به دلیل بیاطلاعی از «فقه» و نیز آثار معصومان علیهمالسلام است.
ولایت فقیه ریشه در کلمات معصومان علیهمالسلام دارد. آن بزرگواران به دلیل ضرورتهای دینی و اجتماعی، ولایت و اختیاراتی را برای فقها بیان کردهاند و پس از ایشان، پیوسته ولایت فقیه در آرای فقیهان بزرگ اسلام مطرح بوده است که نمونههایی را میآوریم:
شیخ مفید (م ۴۱۳ق) از بزرگترین فقهای شیعه میگوید:
هنگامی که سلطانِ عادل (همان امام معصوم علیهالسلام) برای ولایت وجود نداشت، بر فقیهان اهل حقِ عادلِ صاحب رأی و عقل و فضل است که ولایتِ آنچه را بر عهده سلطان عادل است، بر عهده گیرند.۳
شیخ طوسی (م ۴۶۰ق) که به عنوان شیخ الطائفه (بزرگ شیعه) شناخته شده است میگوید:
صدور حکم میان مردم، اقامه حدود و قضاوت میان کسانی که با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند، جایز نیست، مگر برای کسی که از طرف سلطان حق (امام معصوم علیهالسلام)، اجازه داشته باشد. چنین کارهایی، در زمانی که خودشان [امامان] امکان انجام آن را ندارند، بدون تردید به فقیهان شیعه واگذار شده است.۴
محقق ثانی، مشهور به محقق کرکی (م ۹۴۰ ق) میگوید:
فقیهان امامیه اتفاق کردهاند بر اینکه فقیه عادل شیعه که جامع شرایط فتوا باشد، در زمان غیبت، در تمام آنچه که قابلیت نیابت را داشته باشد، نایب امامان هدایت علیهمالسلام است.۵
ملّا احمد نراقی معروف به فاضل نراقی (م ۱۲۴۴ ق) میگوید:
هر آنچه که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امام علیهالسلام که حاکمان و حافظان اسلام میباشند بر آن ولایت و اختیار دارند، فقیه نیز همان ولایت و اختیار را دارد، مگر جایی که دلیلی بر خلاف آن وجود داشته باشد.۶
آیتالله گلپایگانی (ره) از فقهای بزرگ معاصر میگوید:
محدوده اختیار فقها، محدودهای عام است… محدوده ولایت فقیه جامع شرایط در امور مربوط به ریاست و اداره اجتماع، مانند محدوده اختیارات ائمه علیهمالسلام است، مگر در موردی که دلیل، خارج کند.۷
اینها تنها نمونههایی از کلمات فقهای شیعه در قرون مختلف است. صدها نمونه روشن دیگر نیز وجود دارد که نشان میدهد مسئله ولایت فقیه، همیشه در اندیشه و گفتار علمای شیعه مطرح بوده و مورد قبول عموم آنها قرار گرفته است.
فقیه بزرگ زمان و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) با زمانشناسی و درایت کمنظیر، این نظریه اسلامی و دینی را آشکارا مطرح نمود و نظام اسلامی را بر اساس آن، پایهگذاری کرد؛ یعنی مسئله ولایت فقیه را در عرصه اجتماعی مسلمین، به اجرا درآورد و به عنوان کاملترین شکل حکومت دینی در زمان غیبت معرفی کرد.
این بحث ادامه دارد...
برگرفته از کتاب «نگین آفرینش»، با اندکی تغییر
-----------------------------------------------------------------------
۱. مفردات راغب، مادّه «ولی».
۲. لسان العرب، ج۱۳، مادّه «فقه».
۳. المقنعه، ص۶۷۵.
۴. النهایةو نکتها، ج۲، ص۱۷.
۵. رسائل، المحقق الکرکی، ج۱، ص۱۴۲.
۶. عوائد الأیّام، ص۱۸۷ و ۱۸۸.
۷. الهدایة الی من له الولایة، ص۷۹.
رهبر انصارالله: آمریکا و رژیم صهیونیستی کل امت اسلامی را تهدید میکنند
به نقل از المسیره، رهبر جنبش انصار الله یمن در سخنرانی به یک مناسبت مذهبی به بررسی تحولات بینالمللی و منطقه بهویژه تداوم تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه پرداخت.
سید عبدالملک بدرالدین الحوثی در این سخنرانی گفت که کاهش پایبندی امت اسلامی به قرآن کریم به سطحی بسیار نگرانکننده رسیده، تا جایی که تعلق بسیاری از فرزندان امت به قرآن صرفاً ظاهری شده است.
وی در ادامه افزود: استبداد آمریکایی-اسرائیلی از طریق به بردگی کشاندن ملتها و تحقیر آنها و از طریق گسترش بیعدالتی و ترویج فساد، تهدیدی برای امت است. این استبداد، مقدسات امت را هدف قرار میدهد و قصد دارد ویژگیهای اسلامی آن را محو کند. راه صحیح مقابله با تهدید آمریکا و اسرائیل، اقدام جدی مبتنی بر رهنمودهای قرآن کریم است.
الحوثی خاطرنشان کرد: بزرگی فاجعه و بیعدالتی که مردم فلسطین در نوار غزه متحمل میشوند، خطری برای کل جهان است. آنچه بر سر مردم فلسطین در نوار غزه میآید، تراژدی وحشتناک و بیعدالتی بزرگ است. مردم فلسطین در غزه اکنون در سختترین مرحله گرسنگی قرار دارند و کودکان از گرسنگی میمیرند. دشمن اسرائیلی مسئله تلههای مرگ و کمکهای بشردوستانه را مهندسی کرد تا آنها را به تلههایی برای کشتار و نسلکشی تبدیل کند. بسیاری از مردم غزه در گرسنگی شدید و فاجعهای وحشتناک به سر میبرند، در حالی که صدها میلیون عرب و دو میلیارد مسلمان آنها را احاطه کردهاند که گویی امتی درمانده هستند.
رهبر انصارالله تصریح کرد: تماشای صحنههای غمانگیز مرگ کودکان غزه از گرسنگی، وضعیتی عمیقاً شرمآور برای عرب ها در درجه اول و برای سایر مسلمانان است. میزان وحشتناک بیتفاوتی امت، دشمن اسرائیلی و آمریکاییها را مطمئن کرده است که هیچ اقدامی، هر چه که باشد، علیه آنها انجام نخواهد شد. ظلم به مردم فلسطین، ظلم به تمام امت است و تهدید آمریکایی-اسرائیلی، تهدیدی برای کل امت است.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: مردم یمن در حرکت فراگیر و مداوم خود از آغاز تجاوز به غزه، علیرغم دو دور متوالی تجاوز نظامی، بر موضع خود ثابت قدم ماندهاند. یمن به علت همراهی خود با غزه، با هزاران حمله هوایی، محاصره شدید، کاهش گسترده کمکهای بشردوستانه و جنگ اقتصادی مواجه شده است. یمن در حمایت از غزه، با جنگ تبلیغاتی گسترده روبرو است که هدف آن منحرف کردن توجه مردم و منحرف کردن آنها از مسائل اصلیشان است. به لطف خدا، تمام تلاشهای دشمنان برای منصرف کردن مردم ما از مسیرشان شکست خورده است.
امام سجاد(ع) علاوه بر تربیت اخلاقی،بنیان جامعه صالح را پایه ریزی کردند
امام سجاد علیه السلام، چهارمین پیشوای شیعیان، پس از واقعه جانسوز عاشورا و در دوران خفقان و اختناق اموی، رسالت سنگین احیای اسلام ناب محمدی و تبیین معارف الهی را بر عهده داشتند. سیره فرهنگی و تربیتی ایشان، بهویژه با محوریت «صحیفه سجادیه»، چراغ راهی برای هدایت انسانها در تمامی اعصار است. این سیره، نه تنها به تربیت فردی و اخلاقی میپردازد، بلکه بنیانهای یک جامعه صالح و خداجو را نیز پیریزی میکند.
ترویج فرهنگ دعا و نیایش به مثابه ابزار تربیتی و معرفتی
در دورانی که فضای سیاسی به شدت بسته بود و امکان فعالیتهای اجتماعی و سیاسی گسترده وجود نداشت، امام سجاد (ع) از قالب دعا و نیایش به عنوان یک بستر عمیق برای انتقال معارف الهی، تربیت نفوس و بیان حقایق استفاده کردند. «صحیفه سجادیه» که به «زبور آل محمد» شهرت دارد، گواه آشکاری بر این رویکرد است.
در صحیفه سجادیه، مفاهیم عمیق توحیدی، اسماً و صفات الهی، و رابطه انسان با پروردگار به زیباترین و شیواترین شکل بیان شده است. ادعیهای سرشار از آموزههای ناب خداشناسی که معرفت انسان نسبت به خالق را تعمیق میبخشد.بسیاری از دعاهای صحیفه، در حقیقت دروس عملی اخلاق فردی و اجتماعی هستند. «دعای مکارم الاخلاق» به تنهایی یک دوره کامل تربیت اخلاقی است که فضایلی چون صبر، شکر، حلم، تواضع، انصاف، وفای به عهد، کرامت نفس و دوری از رذائل اخلاقی را آموزش میدهد. این دعاها نه تنها به فضیلتها دعوت میکنند، بلکه راه و رسم تحصیل آنها را نیز میآموزند.
دعای مکارم الاخلاق یکی از دعاهای موجود در صحیفهی سجادیه است و به عنوان دعای بیستم این صحیفه شناخته میشود. به این ترتیب لازم به توضیح نیست که دعای مکارم الاخلاق را به امام سجاد (ع) نسبت دادهاند.در دعای مکارم الاخلاق شاهد وجود ۲۲ بخش مجزا هستیم که تمام آنها با درود بر محمد و آل محمد آغاز میشود. در هر کدام از این ۲۲ بخش به یکی از صفات نیک یا بد اخلاقی اشاره میگردد و به نحوی پیشنهاد میشود که انجام یا عدم انجام آنها مورد توجه افراد مؤمن معتقد قرار گیرد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ کظْمِ الغَیظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَینِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیکةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْک التَّعْییرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَعِ.
بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا به زیور شایستگان بیارای، و زینت اهل تقوا را در این امور بر من بپوشان، در گستردن سفره عدل، و فرو خوردن خشم، و خاموش کردن آتش فتنه، و جمع کردن پراکندگان، و اصلاح بین مردم، و آشکار نمودن کارهای خوب، و پوشاندن عیوب، و نرمخویی، و فروتنی، و خوشرفتاری، و وقار، و حسن معاشرت، و سبقت جویی به فضیلت، و اختیار کردن تفضل بر دیگران، و چشمپوشی از سرزنش دیگران، و بخشش رایگان به غیر مستحق، و گفتن سخن حق هر چند سنگین و گران باشد، و ناچیز دانستن نیکی را در گفتار و رفتارم هر چند زیاد باشد، و بسیار شمردن شر را در گفتار و رفتارم هرچند اندک باشد؛ و همه این خصلتها را به وسیله تداوم اطاعت، و همراهی با جماعت مسلمین، و فرو گذاشتن اهل بدعت و عمل کننده به رأی ساختگی در دین، کامل ساز.
در دل برخی دعاها، انتقاد از اوضاع زمانه، ظلم حاکمان و بیعدالتیها نیز نهفته است. امام (ع) با ظرافت خاصی، انحرافات اجتماعی و سیاسی را مطرح کرده و راه برونرفت از آنها را به صورت غیرمستقیم بیان میفرمودند. دعاهای مربوط به اهل ثغور (مرزداران) و درخواست امنیت برای جامعه، نشاندهنده توجه ایشان به ابعاد اجتماعی و سیاسی دعا است. امام سجاد (ع) نگاه عوامانه به دعا را که صرفاً برای رفع حوائج مادی بود، تغییر داده و آن را به یک ابزار برای تعالی روح، کسب معرفت و ارتباط عمیق با خدا تبدیل کردند. دعا در مکتب ایشان، وسیلهای برای خودسازی و رسیدن به کمال انسانی است.
علاوه بر آموزههای نظری در قالب دعا، سیره عملی امام سجاد (ع) نیز سرشار از نکات تربیتی بود: ایشان با وجود جایگاه والایشان، زندگی بسیار سادهای داشتند و از تجملات دنیوی پرهیز میکردند. این سیره، درسی عملی برای دوری از دنیاپرستی و توجه به آخرت بود. امام (ع) به «زین العابدین» و «سید الساجدین» معروف بودند. کثرت و کیفیت عبادات ایشان، نمونهای والا از بندگی خالصانه بود که انسان را به سوی تقرب الهی سوق میداد.
ایشان شبانه و به صورت ناشناس، به یاری فقرا و ایتام میشتافتند و نیازهای آنان را برطرف میکردند. این عمل، درس مهرورزی، مسئولیتپذیری اجتماعی و خدمت به خلق بود.امام سجاد (ع) محفل درس و گفتوگو داشتند و بسیاری از بزرگان و علمای آن زمان از محضر ایشان بهره میبردند. ایشان با تربیت شاگردان، به حفظ و گسترش علوم اهل بیت (ع) کمک شایانی کردند.
ایشان پس از واقعه کربلا و تحمل مصائب عظیم، همواره صبور و بردبار بودند و در برابر آزارها و ناملایمات، حلم و بزرگواری از خود نشان میدادند. این سیره، الگویی برای مواجهه با مشکلات و سختیهای زندگی است.
میتوان به جرأت گفت صحیفه سجادیه، تنها یک کتاب دعا نیست؛ بلکه یک دائرةالمعارف از معارف اسلامی، اخلاق الهی و تربیت انسانی است. این کتاب، الگویی بینظیر برای ارتباط قلبی با خداوند و تقویت روحیه مناجات است.آموزههای صحیفه، معارف دینی را از سطح ظاهری فراتر برده و به لایههای عمیقتری از توحید، نبوت، امامت و معاد میپردازد.با تدبر در دعاهای صحیفه، فرد به سوی کمال اخلاقی هدایت شده و زمینه برای شکلگیری یک جامعه متعالی فراهم میآید.
علاوه بر صحیفه رساله حقوق امام سجاد (ع) که در حقیقت بخشی از سیره تربیتی ایشان است، به تفصیل حقوق اعضا و جوارح، حقوق والدین، فرزندان، همسایه، معلم، شاگرد و… را بیان میکند که منشور کاملی از حقوق و وظایف انسانی است.
سیره فرهنگی و تربیتی امام سجاد (ع)، به ویژه با محوریت صحیفه سجادیه، در دوران خفقان اموی، نقش حیاتی در حفظ و احیای اسلام ناب ایفا کرد. ایشان با استفاده از ابزار دعا، به تربیت نسلی از انسانهای خودساخته، آگاه و خداجو پرداختند که در آینده توانستند بستر را برای گسترش تشیع و مبارزه با ظلم فراهم آورند. صحیفه سجادیه، به عنوان میراث جاودان ایشان، همچنان منبعی غنی برای تربیت نفوس و تعالی فرهنگ اسلامی در میان شیعیان و سایر مسلمانان جهان است. مطالعه و تدبر در این اثر گرانسنگ، راهگشای بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی خواهد بود.
عفاف شامل پاکدامنی در گفتار،رفتار،نگاه و اندیشه میشود؛سبک زندگی حسینی
در مکتب تشیع، سیره و سیره اهل بیت (ع) به ویژه امام حسین (ع) و بانوان کربلا، الگویی بیبدیل برای تمام انسانها، اعم از زن و مرد، در راستای دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی محسوب میشود. این الگوها، در برگیرنده مفاهیم عمیق اخلاقی، اجتماعی، عبادی و سبک زندگی هستند که توجه به آنها، بهویژه برای زنان و دختران، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این میان، مسئله عفاف به عنوان یکی از ستونهای اصلی این سبک زندگی، نقشی کلیدی در هویتسازی و استحکام خانواده و جامعه ایفا میکند.
سبک زندگی امام حسین (ع) و خاندان پاک ایشان، مجموعهای از فضائل و ارزشهای متعالی است که در متن مبارزه با ظلم و احیای دین تجلی یافته است. این سیره، سرشار از صبر، شجاعت، ایستادگی در برابر حق، ایثار، گذشت، و پایبندی به اصول اخلاقی و دینی است. برای زنان و دختران، این الگوها در جنبههای مختلف زندگی قابل پیادهسازی هستند:
حضرت زینب (س) با صبر بیمانند خود در برابر مصائب کربلا، تجسمی از استقامت و پایداری در مسیر حق بودند. این صبر و متانت، درس بزرگی برای زنان در مواجهه با سختیهای زندگی، تربیت فرزندان، و حفظ کیان خانواده است. دختران نیز با الگوگیری از ایشان میتوانند در برابر فشارهای اجتماعی و مشکلات شخصی، روحیهای قوی و مقاوم پیدا کنند.
حضرت سکینه (س) و دیگر بانوان کربلا، با وجود محدودیتهای اجتماعی زمان خود، در دفاع از حق و روشنگری نسبت به جنایات دشمن، شجاعتی مثالزدنی از خود نشان دادند. این بصیرت و جسارت در بیان حق، میتواند الگویی برای زنان امروز باشد تا در مسائل اجتماعی و خانوادگی، با آگاهی و تدبیر عمل کنند و از حقوق خود و جامعه دفاع نمایند.
عفاف، تنها به معنای پوشش ظاهری نیست، بلکه مراتبی دارد که شامل پاکدامنی در گفتار، رفتار، نگاه و اندیشه میشود. بانوان کربلا، بهویژه حضرت زینب (س) و حضرت امکلثوم (س)، در اوج مصیبت و اسارت، با حفظ حجاب و عفت، شکوه و عظمت خود را به نمایش گذاشتند. این اوج عفت، نشاندهنده این است که حتی در سختترین شرایط نیز میتوان بر اصول اخلاقی پایبند بود. برای زنان و دختران، عفاف نه تنها سپری در برابر آسیبهای اجتماعی، بلکه عاملی برای حفظ کرامت انسانی و ارتقا معنویت است.بانوان اهل بیت (ع) در کنار نقشآفرینی در حوادث کربلا، در زمینههای تربیت فرزند، حمایت از همسر، و رسیدگی به امور اجتماعی نیز پیشگام بودند. این سیره نشاندهنده اهمیت نقش زن در استحکام خانواده و مشارکت فعال او در جامعه به شیوهای سالم و اخلاقی است.
نشانهای از سلامت روحی و اخلاقی فرد
عفاف در نگاه اسلام، یک فضیلت والا و نشانهای از سلامت روحی و اخلاقی فرد است. برای زنان و دختران، عفاف به معنای خودنگهداری، پرهیز از آنچه که موجب فساد و تباهی میشود، و حفظ حیا و وقار است. این فضیلت، به آنها کمک میکند تا کرامت خود را حفظ کنند. در دنیایی که گاه ارزشها وارونه جلوه میکنند، عفاف به زنان و دختران کمک میکند تا هویت و کرامت خود را فارغ از نگاههای ابزاری و سطحی حفظ کنند. عفاف، بهویژه در پوشش و رفتار، میتواند سدی در برابر نگاههای آلوده و تعرضات ناخواسته باشد.
قیام عاشورا تنها یک جنگ نابرابر علیه خاندان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و برای غصب ولایت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بر مسلمانان نبود. اگرچه یزید و بنیامیه به قصد حکومت بر مسلمانان به دنبال حذف جدیترین مخالف خود برآمدند اما حرکتی که از سوی سیدالشهدا (ع) شکل گرفت، دارای ابعاد مختلف و ژرفای توحیدی، عقلی، فلسفی ای بود که باعث جاودانه شدن این حرکت در تاریخ شد. حضرت سیدالشهدا (ع) زمانی که به قصد شروع این نهضت به همراه خانواده خود از مدینه عازم مکه شد و پیش از آغاز رسمی اعمال حج مکه را به سمت عراق امروز ترک کرد، میدانست چه سرنوشتی در انتظار او خاندانش است.
امام به خوبی میدانست پایان این مسیر شهادت و در کنار آن رسوایی بنیامیه به عنوان حکومتی فاسد است. آن حضرت در قیام خود علیه نفاق و تزویر و حذف شعائر اسلامی و حذف دین ارزشمندترین دارایی خود یعنی جان مبارک خویش و عزیزترینهای خود را فدا کرد. حجت الاسلام محمد باقر خراسانی مدیر اجرایی مجمع عالی حکمت اسلامی قم در این خصوص میگوید: یکی از جلوههای بارز از حضور زنان در حماسه کربلا، تعهد و پای بندی آنان به حرمتها و مراعات حجاب و پوشش است. اهل بیت امام حسین علیه السلام در سفر کربلا، منادی و پیام آوران متانت و عفاف بودند. امام حسین علیه السلام به شمر فرمود: «من با شما می جنگم و شما با من، زنان گناهی ندارند؛ تا من زنده ام، طغیان گران خود را از حرم من باز دارید».
اهل بیت امام حسین علیه السلام هم اصرار زیادی بر حفظ حجاب خویش در برابر نامحرمان داشتند و در آن هوای گرم و سوزان، از پوشش، متانت و حجاب غافل نمیشدند که نمونههای فراوانی از این همت و عزم ستودنی عبارتند از: فاطمه صغری، دختر امام حسین علیه السلام میفرماید: جلوی خیمه ایستاده بودم و به بدن پدر و اصحابش که شهید شده بودند، نظر میکردم که ناگهان مردی را دیدم که بر اسبی سوار است و با نیزه، زنان را به این سوی و آن سوی میکشاند. آنان به یکدیگر پناه میبردند، چادرها و مقنعه هایشان گرفته شده بود و فریادشان بلند بود. قلبم فرو ریخت و بدنم به لرزه افتاد و از ترس، به دنبال عمه ام ام کلثوم، به این طرف و آن طرف میدویدم. در همین حال، ناگهان دیدم آن سوار به طرف من آمد؛ بسرعت فرار کردم؛ فکر میکردم از دست او نجات می یابم؛ اما دیدم او به طرف من میآید. از خود بی خود شدم که ناگهان ته نیزه او به کتفم خورد و با صورت به زمین خوردم؛ مقنعه ام را کشید و گوشوارههایم را برد و خون بر گونههایم جاری شد. من بی هوش شدم. ناگهان عمه ام را دیدم که در کنار من قرار گرفته، گریه میکند و میگوید بلند شو برویم. بلند شدم و گفتم: عمه جان! آیا چیزی نیست که سرم را با آن از دیدگان بپوشانم؟
وقتی اسرا وارد کوفه شدند، اهل کوفه خواستند به کودکانی که بر محملها سوار بودند، مقدار کمی نان و خرما بدهند؛ اما ام کلثوم فریاد زد: ای اهل کوفه! آیا نمیدانید که صدقه بر ما خاندان پیامبر حرام است؟ نان و خرماها را از دست اطفال گرفت و بر مردم کوفه برگرداند؛ اما از زنان کوفه، چادر و مقنعه گرفتند و خود را پوشاندند و این نشان میدهد که حجاب، اهمیت بسیار زیادی دارد.
با بررسی اجمالی این موارد، مسئله حجاب را یکی از آموزههای مهم مکتب عاشورا میدانیم. البته حجاب و پوشش فقط مختص زنان نیست، بلکه چه بسا مردانی هستند که با ظاهر و پوشش بسیار نامناسب و دون شأن مراسم اهل بیت و مجلس حضرت سیدالشهداء در این مجالس حاضر میشوند.
باید توجه داشته باشیم گرچه حجاب و پوشش صحیح و مناسب، سیره عملی اهل بیت امام حسین در کربلا بوده، اما برای رعایت این آموزه و ترویج و گسترش آن باید از روشهای مناسب و لسان لَیّن استفاده کرد، قطعاً افراد کم توجه به حجاب و عفاف، و مردان و زنانی که با ظواهر غیرمتعارف در این مجالس حضور دارند را باید تکریم کرد و با احترام و ادب و عمل شایسته خود، و با بهترین روشها به رعایت این آموزه مهم دعوت کنیم. حسینی باشیم و حسینی زندگی کنیم.
نقشه شوم اسرائیل برای بازی با نفت، بازی با جان
این مسیر آبی از شهر ایلات در سواحل جنوب سرزمینهای اشغالی در کرانههای خلیج عقبه (مرز آبی با اردن) آغاز شده و پس از گذر از فلسطین اشغالی از مرزهای شمالی نوار غزه به مدیترانه میرسید. در واقع کانال بن گورین دو دریای سرخ و مدیترانه را به یکدیگر متصل میکرد.
کریدور داوود، پروژهای در سایه تلآویو برای اتصال نقاط مرکزی است که با اسرائیل همسو هستند و به نوبه خود، به اسرائیل نه تنها به یک، بلکه به دو دشمن اصلی اسرائیل یعنی ایران و ترکیه دسترسی خواهد داد. کریدور داوود علاوه بر محقق کردن آموزههای تلمودی برای یهودیان، میتواند رژیم صهیونیستی را بر منابع آبی عراق نیز مسلط کند. تحقق چنین سناریویی از منظر ژئوپلتیک دسترسی صهیونیستها برای حمایت از متحدان کُرد این رژیم در شرق فرات و شمال عراق در برای دامنزدن به نبردهای تجزیهطلبانه در منطقه را نامحدود خواهد کرد.
گذرگاه داوود که سران رژیم صهیونیستی را به رویای اسرائیل بزرگ نزدیکتر میکند، این گذرگاه از طریق اشغال جنوب سوریه، استانهای درعا، سویدا، التنف و دیرالزور ایجاد میشود و به فرات میرسد. منطقه موردنظر این رژیم برای احداث گذرگاه داوود، دارای زمینهای کشاورزی حاصلخیز و سرشار از منابع آبی و نفتی است. از نوامبر ۲۰۲۴ رژیم صهیونیستی با ورود به منطقه غیرنظامی شدهای که بلندهای جولان اشغالی سوریه را از هم جدا میکند، روند احداث گذرگاه داوود را با ساخت یک جاده هشتکیلومتری در جنوب شرقی روستای مجدل شمس و بهموازات خط آلفا (بلندیهای اشغالی جولان را از سوریه جدا میکند) آغاز کرده است.
چشمانداز جسورانه این طرح ممکن بود اقتصاد رژیم صهیونیستی را متحول کند، اما بیش از ۶۰ سال است که این طرح مسکوت مانده است، چرا که ممکن بوده و هست اجرای یکجانبه آن و الحاق سرزمین فلسطین جهان عرب را ملتهب کند، کانال را در برابر حملات مقاومت فلسطین ازجمله حماس آسیبپذیر کند و احتمالا بخش بزرگی از جامعه عربی و اسلامی را در مقابل رژیم قرار دهد.
رژیم صهیونیستی به لطف این دستاورد میتواند علاوه بر تسلط بر زمینهای حاصلخیز در جنوب سوریه و ایجاد منطقه حائل در شمال فلسطین اشغالی، ابزار فشاری قدرتمند برای فشار بر امان و دمشق در آینده داشته باشند تا تضمینهایی را به دست آورد که این دو کشور نتوانند تصمیمی علیه تلآویو اتخاذ کنند. تجربههای تاریخی هم نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در پیشبرد طرحهایی که فراتر از وسع و اندازه خود است، موفق نبوده است. پروژه «کانال بن گوریون» یک مثال عینی در این خصوص است. کانال بن گورین که در اواخر دهه ۱۹۶۰ طراحی شد، به دنبال ایجاد یک مسیر جایگزین برای کانال سوئز بود که مسیر اصلی حملونقل دریایی خاورمیانه بوده و باید اروپا و آسیا را به یکدیگر متصل میکرد.
البته این تمام ماجرا نیست و اسرائیل غیر از منابع آبی در جنوب سوریه، از طریق «کریدور داوود» به دنبال رسیدن به رود فرات نیز است. صهیونیستها در این پروژه بلندپروازانه میخواهند با کمک پایگاههای آمریکایی در طول مرزهای جنوبی سوریه (مثلث مرزی عراق، سوریه و اردن موسوم به تنف) به سمت شمال حرکت کرده و با ایجاد مسیری امن، به رودخانه فرات برسند. صهیونیستها در تحرکاتشان در جنوب سوریه علاقهمندی شدیدی برای کنترل رودخانهها و منابع آبی در جنوب سوریه نشان دادهاند. در همین زمینه «گلوبال آی» با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی دستکم بر ۶ تالاب و دریاچه در جنوب سوریه طی یک ماه اخیر مسلط شده، تصریح میکند در صورت تداوم وضعیت حاضر «اسرائیل بر ۳۰ درصد منابع آبی سوریه و ۴۰ درصد منابع آبی اردن تسلط خواهد یافت».
این توافقی است که با جولانی انجام شده و به همین دلیل او در برابر این اشغالگری اسرائیل در سوریه سکوت کرده است. خطر در درجه اول متوجه عراق بوده و سپس معطوف به ایران است. اما به ترکیه سهم آن از کیک سوریه، یعنی حلب، ادلب، نینوا و کرکوک را وعده دادهاند. علاوه بر همه اینها، رژیم صهیونیستی میتواند به منابع نفتی سوریه که ۹۰ درصد آن در شمال سوریه و در شرق فرات قرار دارد، دسترسی داشته باشد و علاوه بر این میتواند با خط لوله بدون نیاز به ترکیه، به منابع نفتی مهم اقلیم کردستان عراق نیز دسترسی زمینی داشته باشد. این پرونده حتی در رسانههای ترکیه نیز مورد توجه قرار گرفته و آنها نیز از شکلگیری کریدور داوود نگران هستند. دولت ترکیه که نقش مهمی در سرنگونی بشار اسد با حمایت از مخالفان مسلح داشته، باتوجهبه همین چشمانداز ژئوپلیتیک، تلاش دارد تا بهطورجدی به مقابله با کردهای شمال سوریه موسوم به قسد بپردازد.
پس از سقوط دولت اسد، اسرائیل دونقطه باقیمانده (القنیطره و السویدا) را تصرف کرده است. این کریدور از القنیطره، از طریق السویداء عبور کرده و به منطقه الجزیره دیرالزور خواهد رسید. اکنون پس از تحولات اخیر در سطح منطقه بهویژه در سوریه، برای بسیاری از کسانی که مقاومت را ناشی از توهم توطئه میدانستند، روشن شد که اشغالگری رژیم صهیونیستی هرگز در گسترده جغرافیایی فلسطین اشغالی محدود نمیماند و آنها به دنبال تسلط بر منطقه غرب آسیا هستند.
روزنامهنگاران عرب، ازجمله محمد خروب در روزنامه «الرای» اردن، چندیپیش فاش کرده بود که هدف این طرح تجزیه سوریه به سه بخش است: دولت دروزی در جنوب، دولت کردی در شمال و دولت مرکزی ضعیفی که در دمشق باقی میماند. به گفته وی، واشنگتن و تلآویو مصمم هستند که از دل این تغییرات، مسیر سیاسی و اقتصادی جدیدی برای سیطره بر منطقه ترسیم کنند. ترکیه نیز با نگرانی تحرکات اسرائیل در نزدیکی مرزهایش را دنبال میکند، چرا که این سناریو عملا مسیر نفوذ آنکارا در شمال سوریه را به خطر میاندازد و حمایت تلآویو از کردها، تهدیدی مستقیم برای تمامیت ارضی ترکیه تلقی میشود.
در مجموع، «کریدور داوود» نهتنها طرحی برای نفوذ جغرافیایی است، بلکه بخشی از پروژه بزرگتری برای بازطراحی قدرت و حاکمیت در منطقه است. آمریکا و رژیم صهیونیستی، خواب یک غرب آسیا جدید را میبینند؛ اما بیداری منطقه میتواند این خواب را به کابوسی برای طراحان آن تبدیل کند. برخی تحلیلگران بر این باورند این موضوع بیشتر در چارچوب «دکترین اقیانوس»، یعنی سیاستی که رژیم از طریق ایجاد دوستی با قدرتهای غیرعرب یا پیرامونی مانند ایران در دوران پهلوی و ترکیه و ایجاد اتحاد با اقلیتهای قومی و فرقهای در کشورهای همسایه دنبال میکرد، قابلبررسی است؛ هدف این دکترین در آن زمان ایجاد شکاف در دیوار عربی محاصره اسرائیل و گسترش دامنه ژئوپلیتیک آن بود.
دالان داوود به خوبی با این الگو مطابقت دارد که همچنان از پشتوانه اساطیری و ضرورت راهبردی بهرهمند است. به نوشته وبگاه دیپلماسی مدرن، بهنظر میرسد توافقات ۲۰۲۰ ابراهیم، با هدف کاهش انزوای دیپلماتیک اسرائیل، فضای مانور بیشتری ایجاد کرده است و کریدور داوود که زمانی در حد یک فانتزی بود، اکنون در میان نوسانهای منطقهای قابلقبولتر بهنظر میرسد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و گیدئون سار، وزیر امور خارجه اسرائیل در حالی آشکارا از سوریه فدرال که به معنای تجزیه سوریه است، صحبت میکنند که اسرائیل کاتز، وزیر دفاع این رژیم قول داد نیروهای اسرائیلی بهطور نامحدود در کوه هرمون و جولان باقی خواهند ماند و خواستار تجزیه سوریه به نهادهای فدرال شد.
در نهایت باید گفت «کریدور داوود» نشاندهنده پروژه گستردهتر اسرائیل برای مهندسی دوباره ژئوپلیتیک سوریه است؛ یعنی پاککردن جنوب سوریه از نظر نظامی، پیوستن کردها به اتحاد، تغییر موازنه قدرت و ایجاد کریدور نفوذ از طریق مناطقی که توسط نظامیان صهیونیست و آمریکایی اشغال شده است. اسرائیل از ایجاد این کریدور اهداف چند لایهای را دنبال میکند؛ از نظر نظامی، این کریدور یک عمق استراتژیک را فراهم میکند که مسیرهای زمینی ایران به حزبالله را مختل و درعینحال جریان تسلیحات و پشتیبانی اطلاعاتی از متحدان تلآویو، بهویژه نیروهای کرد را امکانپذیر میکند.
رژیم صهیونیستی باید از تکیه به اعتمادبهنفس کاذب که به سلاحها و فناوریها و موفقیتهای موقت خود متکی باشد،ِ اجتناب کند. الحاق و فتح سرزمینهای اطراف که بالغ بر ۱۵۰میلیون نفر جمعیت متخاصم دارند، برای رژیم صهیونیستی یا هر کشور دیگری با نیروی نظامی محدود و حتی تسلیحات راهبردی امکانپذیر نیست.
گذرگاه داوود، پروژهای بلندپروازانه و چندبعدی است که فراتر از یک پروژه صرفا اقتصادی یا لجستیکی، بخشی از یک استراتژی کلان اسرائیل برای بازطراحی ژئوپلیتیک غرب آسیا، تضمین امنیت بلندمدت از طریق ایجاد مناطق حائل و عمق استراتژیک، تسلط بر منابع حیاتی منطقه و تضعیف قدرتهای رقیب (بهویژه ایران) محسوب میشود. این پروژه که با حمایت آمریکا پیش میرود، ظرفیت ایجاد بیثباتی گسترده و درگیریهای جدید در منطقه را دارد. با این حال موفقیت نهایی این طرح با چالشهای جدی روبهرو است، ازجمله مقاومت منطقهای، محدودیتهای ذاتی توان اسرائیل و مخالفت قدرتهای منطقهای مانند ترکیه.
«بیداری منطقه» و مقاومت فعال میتواند این «خواب» اسرائیل برای غرب آسیا را به «کابوسی» برای طراحان آن تبدیل کند. نکته کلیدی این است که اسرائیل نباید به اعتمادبهنفس کاذب ناشی از دستاوردهای موقت خود تکیه کند، زیرا تسلط بر سرزمینی با جمعیت متخاصم و منابع محدود، یک استراتژی پایدار نیست. در نهایت باید تاکید کرد که اشغالگری اسرائیل محدود به جغرافیای فلسطین نمانده و هدف آن، تسلط بر کل منطقه غرب آسیا است. این امر ضرورت هوشیاری و اتحاد کشورهای منطقه را بیش از پیش آشکار میسازد.
علی معروفی آرانی _ پژوهشگر صهیونیسم و یهودیت
چهل حدیث گهربار از امام سجادعلیه السلام
1. إنَّ الْمَعْرِفَهَ، وَکَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَقِلَّهُ ریائِهِ، وَحِلْمُهُ، وَصَبْرُهُ، وَحُسْنُ خُلْقِهِ.
همانا معرفت و کمال دین مسلمان، در گرو رهاکردن سخنان و حرف هائى است که به حال او و دیگران سودى ندارد. و از ریا و خودنمائى دورى جستن، در برابر مشکلات زندگى بردبار و شکیبا بودن و داراى اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن است.
تحف العقول: ص ۲۰۲، بحارالأنوار: ج ۲، ص ۱۲۹، ح ۱۱
۲. مَنْ لَمْ یَکُنْ عَقْلُهُ أکْمَلَ ما فیهِ، کانَ هَلاکُهُ مِنْ أیْسَرِ ما فیهِ.
کسى که بینش و عقل خود را به کمال نرساند و در رُکود فکرى و فرهنگى بسر برد ـ به سادگى در هلاکت و گمراهى و سقوط قرار خواهد گرفت.
بحارالأنوار: ج ۱، ص ۹۴، ح ۲۶
۳. عَجَباً کُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَکَ دارَ الْبقاء.
بسیار عجیب است از کسانى که براى این دنیاى زودگذر و فانى کار مى کنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را که باقى و ابدى است رها و فراموش کرده اند.
بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۱۲۷، ح ۱۲۸
۴. نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِى وَجْهِ أخِیهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّهِ وَالْمَحَبَّهِ لَهُ عِبادَه.
نظر کردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى علاقه و محبّت عبادت است.
تحف العقول: ص ۲۰۴، بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۱۴۰، ح ۳
۵. إبْنَ آدَم إنَّکَ مَیِّتٌ وَمَبْعُوثٌ وَمَوْقُوفٌ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلّ مَسْؤُولٌ، فَأعِدَّ لَهُ جَواباً.
اى فرزند آدم! (اى انسان! تو) خواهى مُرد و سپس محشور مى شوى و در پیشگاه خداوند متعال جهت سؤال و جواب احضار خواهى شد، پس جوابى (قانع کننده وکامل) مهیّا و آماده کن.
تحف العقول: ص ۲۰۲، بحارالأنوار: ج ۷۰، ص ۶۴، ح ۵
۶. إنَّ أفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّهُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ.
با فضیلت ترین ومهمترین مجاهدت ها، عفیف نگه داشتن شکم و عورت است ـ از چیزهاى حرام و شبهه ناک ـ.
مشکاه الأنوار: ص ۱۵۷، س ۲۰
۷. لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فِى طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْبِسَفْکِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ.
چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را مى دانستند هر آینه آن را تحصیل مى کردند گرچه با ریخته شدن و یا فرو رفتن زیر آب ها در گرداب هاى خطرناک باشد.
اصول کافى: ج ۱، ص ۳۵، بحارالأنوار: ج ۱، ص ۱۸۵، ح ۱۰۹
۸. مُجالَسَهُ الصَّالِحیِنَ داعِیَهٌ إلى الصَّلاحِ، وَ أَدَبُ الْعُلَماءِ زِیادَهٌ فِى الْعَقْلِ.
هم نشینى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خیر مى کشاند; و معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزایش شعور و بینش مى باشد.
بحارالأنوار: ج ۱، ص ۱۴۱، ضمن ح ۳۰، و ج ۷۵، ص ۳۰۴
۹. مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بتَاجِ الْمَلَکِ یَوْمَ الْقِیامَهِ.
هرکس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند مى گرداند.
مشکاه الأنوار: ص ۱۶۶
۱۰. اَلْخَیْرُ کُلُّهُ صِیانَهُ الاْنْسانِ نَفْسَهُ.
سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است.
تحف العقول: ص۲۰۱، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۳۶، ح ۳
۱۱. یَا ابْنَ آدَم، إنَّکَ لا تَزالُ بَخَیْر ما دامَ لَکَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِکَ، وَما کانَتِ الْمُحاسَبَهُ مِنْ هَمِّکَ، وَما کانَ الْخَوْفُ لَکَ شِعاراً.
اى فرزند آدم، تا آن زمانى که در درون خود واعظ و نصیحت کننده اى دلسوز داشته باشى، و در تمام امور بررسى و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهى، و در تمام حالات ـ از عذاب الهى ـ ترس و خوف داشته باشى; در خیر و سعادت خواهى بود.
مشکاه الأنوار: ص ۲۴۶، بحارالأنوار: ج ۶۷، ص ۶۴، ح ۵
۱۲. سادَةُ النّاسِ فی الدُّنْیا الاَسْخِیاء، وَ سادَةُ الناسِ فی الاخِرَةِ الاَتْقیاء.
در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ و در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود.
مشکاة الا نوار: ص ۲۳۲، س ۲۰، بحارالا نوار: ج ۷۸، ص ۵۰، ح ۷۷
۱۳. کانَ [رسولُ الله] إذا أوَى إلىَ مَنزِلِهِ، جَزَّءَ دُخُولَهُ ثَلاثَةَ أجزَاءٍ: جُزءاً لِلَّهِ، وَجُزءاً لِأهلِهِ، وَجُزءاً لِنَفسِهِ
پیامبر (صلی الله علیه و آله) وقت خود را در منزل به سه قسمت میکرد: بخشی برای (عبادت) خدا ، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش.
مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۴۴
۱۴. خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ
بهترین گشایندۀ کارها، راستی و بهترین پایان برندۀ آن، وفاداری است.
بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۶۱
۱۵. مَا مِن قَطرَةٍ أَحَبُّ إِلَی الله عَزَّوَجَل مِن قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ الله و قَطرَةِ دَمعَةٍ فِی سَوادِ اللَّیلِ
هیچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نیست: قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی شب جاری گردد.
خصائل الصدوق :ص ۵۰
۱۶. مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیر النَّاس
کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند از بهترین مردمان است.
جهاد النفس ح ۲۳۷
۱۷. فَاَمّا حَقُّ اللّهِ الاَْکْبَرُ فَاِنَّکَ تَعْبُدُهُ لا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئا فَاِذا فَعَلْتَ ذلِکَ باِخْلاصٍ جَعَلَ لَکَ عَلى نَفْسِهِ اَنْ یَکْفیَکَ اَمْرَ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ وَ یَحْفَظَ لَکَ ما تُحِبُّ مِنْها
حق بزرگتر خداوند این است که او را بپرستى و چیزى را با او شریک نسازى، که اگر خالصانه چنین کنى، خداوند کار دنیا و آخرتت را کفایت مىکند و آنچه را دوست دارى برایت نگه مىدارد.
تحف العقول، ص ۲۵۶
۱۸. الدُّعاءُ یَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وَما لَم یَنزِلْ
دعا ، بلاى نازل شده و نازل نشده را دفع می کند.
الکافی : ج ۲ ، ص ۴۶۹ ح ۵،میزان الحکمة : ج ۲ ، ص ۸۷۰
۱۹. خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ
بهترین گشایندۀ کارها راستی و بهترین پایان برندۀ آن وفاداری است.
بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۶۱
۲۰. خَفِ اللَّهَ لِقُدرَتِهِ عَلَیکَ واستَحىِ مِنهُ لِقُربِهِ مِنکَ
از قدرت خداوند بر خویش بترس و از نزدیکىاش به خود شرمگین باش.
بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۱۶۰
۲۱. و نَعُوذُ بِکَ مِن شَماتَةِ الاَعدَاء، وَ مِنَ الفَقرِ إِلی الأَکفَاء، وَ مِن مَعِیشَةٍ فِی شِدَّةٍ، و مَیتَةٍ عَلی غَیرِ عُدَّة.
خدایا پناه می بریم به تو از شماتت و شاد شدن دشمنان و از نیازمندی به همانندان خودم و از زندگی در سختی ، و از مردن بی توشه سفر.
صحیفه سجادیه
۲۲. وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصیانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بهِم وَ السُّخریَّةُ مِنهُم
گناهانى که باعث نزول عذاب می شوند، عبارتاند از: ستم کردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره کردن آنان.
معانى الاخبار ، ص ۲۷۰
۲۳. الَّلهُم صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِه، و صَیِّرنا إِلَی مَحبُوبِک مِن التَوبَةِ، وَ أَزِلنَا عَن مَکرُوهِک مِن الاِصرار
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را به توبه و بازگشت که پسندیده بازگردان، و از اصرار (بر گناه) که آن را نمی پسندی دور گردان.
صحیفه سجادیه
۲۴. الَّلهُم إِن تَشأ تَعفُ عَنَّا فَبفَضلِک، و إِن تَشأ تُعَذِّبنا فَبعدلِک
بار خدایا اگر بخواهی از ما بگذری از فضل و احسان توست (نه شایستگی ما) و اگر بخواهی ما را به کیفر رسانی از عدل و دادگری توست.
صحیفه سجادیه
۲۵. ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: کَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِیابهِمْ، وَإشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْیاهُ، وَطُولُ الْبُکأ عَلی خَطیئَتِهِ
سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود: نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم و غیبت آنان، مشغول شدنش به خویشتن با کارهایی که برای آخرت و دنیایش مفید باشد و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.
تحف العقول: ص ۲۰۴، بحارالا نوار: ج ۷۵، ص ۱۴۰، ح ۳
۲۶. رَأیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فِی أیْدِی النّاسِ
تمام خیرات و خوبیهای دنیا و آخرت را در چشم پوشی و قطع طَمَع از زندگی و اموال دیگران میبینم.
اصول کافی: ج ۲، ص ۳۲۰
۲۷. إنَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ یَشْرُفُ عَلی جَمیعِ جَوارِحِهِ کُلَّ صَباحٍ فَیَقُولُ: کَیْفَ أصْبَحْتُمْ؟ فَیَقُولُونَ: بخَیْرٍ إنْ تَرَکْتَنا، إنَّما نُثابُ وَ نُعاقَبُ بکَ
زبان آدمی بر تمام اعضا و جوارحش تسلط دارد و هر صبحگاهان به آنها میگوید: چگونه شب را به روز رساندید؟ جواب می دهند: اگر تو ما را رها کنی خوب و آسوده هستیم، چون که ما به وسیله تو مورد ثواب و عقاب قرار میگیریم.
اصول کافی: ج ۲، ص ۱۱۵، وسائل الشّیعة: ج ۱۲، ص ۱۸۹، ح ۱

۲۸. آیاتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، کُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَیَنْبَغی لَکَ أنْ تَنْظُرَ ما فیها
آیههای قرآن، هر کدام آن، خزینه علوم (خداوند) است، هر گاه خزینهای باز میشود شایسته است که خوب در آن بنگری.
مستدرک الوسائل: ج ۴، ص ۲۳۸، ح ۳
۲۹. حَقُّ الکَبِیر توقیرهُ لِسِنِّهِ و اجلالُهُ لِتَقدَّمَهُ فی الِاسلام
حق آنکه بزرگتر است این است که او را به خاطر سنش احترام کنی و او را به خاطر اینکه برتو در مسلمانی پیشی داشته است،بزرگ شماری.
جهادالنفس،ح۱۹
۳۰. لَوِ اجْتَمَعَ أَهْلُ السَّماءِ وَالارْضِ أَنْ یَصِفُوا اللّهَ بعَظَمَتِهِ لَمْ یَقْدِرُوا
اگر تمامى اهل آسمان و زمین گِرد هم آیند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلالش توصیف و تعریف کنند، قادر نخواهند بود.
اصول کافى: ج ۱، ص ۱۰۲، ح ۴
۳۱. إیّاکَ وَمُصاحَبَةُ الْفاسِقِ، فَإنّهُ بائِعُکَ بِأَکْلَةٍ أوْ أَقَلّ مِنْ ذلِکَ وَإیّاکَ وَمُصاحَبَةُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونا فى کِتاب ِاللّهِ
بر حذر باش از دوستى و همراهى با فاسق چون که او به یک لقمه نان و چه بسا کمتر از آن هم ، تو را مى فروشد؛ و مواظب باش از دوستى و صحبت کردن با کسى که قاطع صله رحم مى باشد چون که او را در کتاب خدا ملعون یافتم.
تحف العقول ص ۲۰۲، بحارالا نوار: ج ۷۴، ص ۱۹۶، ح ۲۶
۳۲. إنَّ دینَ اللّهِ لایُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَةِ، وَالآراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاییسِ الْفاسِدَةِ، وَلایُصابُ إلاّ بالتَّسْلیمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَالرَّأْىِ هَلَکَ
به وسیله عقل ناقص و نظریه هاى باطل، و مقایسات فاسد و بى اساس نمى توان احکام و مسائل دین را به دست آورد، بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعى دین، تسلیم محض مى باشد، پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافى در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود، و شخصى که با قیاس و نظریات شخصى خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک مى گردد.
مستدرک الوسائل : ج ۱۷، ص ۲۶۲، ح ۲۵
۳۳. الَّلهُم صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ و آله، و اجعَلنِی لَهُم قَرِیناً، و اجعَلنِی لَهُم نَصِیراً، و امنُن عَلَیَّ بشوقٍ اِلَیک، و بالعَمَلِ لَکَ بما تُحِبُّ و تَرضَی، إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیٍء قَدِیر، و ذلِکَ عَلیکَ َیسِیر
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و من را با ایشان همنشین قرار داده و یاری کننده ایشان گردان، و به شوق و دل باختگی به خود و به انجام آن چه دوست داری و خشنود می گردی بر من منت گزار (توفیق عطا فرما) زیرا تو بر هر چیز توانایی، و خواسته من برای تو آسان است.
صحیفه سجادیه
۳۴. الَّلهُمَّ... وَاجْعَلْنى مِمَّنْ اَطَلْتَ عُمْرَهُ وَ حَسَّنْتَ عَمَلَهُ وَ اَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ وَ رَضَیْتَ عَنْهُ وَ اَحْیَیْتَهُ حَیاةً طَیِّـبَةً فى اَدْوَمِ السُّرورِ وَ اسْبَغِ الْکَرامَةِ وَ اَتـَمِّ الْعَیْشِ.
خداوند! مرا از کسانى قرار ده که عمرشان را دراز و کردارشان را نیکو گردانیدهاى و نعمتت را بر آنان تمام کردهاى و از آنان خُرسندى، و به آنان زندگى اى پاک، همراه با پایدارترین شادمانى و سرشارترین کرامت و کاملترین رفاه، عطا نمودهاى.
بحارالأنوار ، ج ۹۸، ص ۹۱، ح ۲
۳۵. الَّلهُم خَفِّض لَهُما صَوتِی، و اَطِب لَهُما کَلامِی، و اَلِن لَهُما عَریکَتِی، و اعطِف عَلَیهِما قَلبی، و صِیِّرنِی بهِما رَفِیقاً، و عَلَیهِما شَفِیقاً
بار خدایا صدایم را در برابر ایشان(پدرو مادر) آهسته، و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما، و دلم را بر آن ها مهربان کن، و من را به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان.
صحیفه سجادیه
۳۶. الّلهُم إِن یَکُنِ النَدمُ تَوبَةٌ إِلَیکَ فَأَنا أَندَمُ النَّادِمِین، و إِن یَکُنِ التَّرکُ لِمَعصِیَتِکَ إِنابَةٌ فَأَنا أَوَّلُ المُنیبین، و إِن یَکُنِ الِاستِغفَارُ حطَّةٌ لِلذُّنُوبِ فَإِنِّی لَکَ مِنَ المُستَغفِرِین
بار خدایا اگر پشیمانی به سوی تو توبه است پس من پشیمان ترین پشیمان هایم، و اگر بجا نیاوردن گناه تو، توبه و بازگشت (به سوی تو) است پس من نخستین توبه کنندگانم، و اگر درخواست آمرزش، سبب ریختن گناهان است پس من به درگاه تو از درخواست کنندگان آمرزشم.
صحیفه سجادیه
۳۷. الرِّضا بِمَکْرُوهِ الْقَضاءِ، مِنْ اعْلى دَرَجاتِ الْیَقینِ
شادمانى و راضى بودن به سخت ترین مقدّرات الهى از عالى ترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود.
مستدرک الوسائل: ج ۲، ص ۴۱۳، ح ۱۶
۳۸. الدُّنْیا سِنَةٌ، وَالاَّْخِرَةُ یَقْظَةٌ، وَنَحْنُ بَیْنَهُما أضْغاثُ أحْلامِ
دنیا همچون نیمه خواب (چرت) است و آخرت بیدارى مى باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیدارى به سر مى بریم.
تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص ۳۴۳، س ۲۰
۳۹. مَنْ أطْعَمَ مُؤْمِنا مِنْ جُوعٍ أطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ، وَمَنْ سَقى مُؤْمِنا مِنْ ظَمَاءٍ سَقاهُ اللّهُ مِنَ الرَّحیقِ الْمَخْتُومِ، وَمَنْ کَسا مُؤْمِنا کَساهُ اللّهُ مِنَ الثّیابِ الْخُضْر
هرکس مؤ من گرسنه اى را طعام دهد خداوند او را از میوه هاى بهشت اطعام مى نماید، و هر که تشنه اى را آب دهد خداوند از چشمه گواراى بهشتى سیرآبش مى گرداند، و هرکس برهنه اى را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتى -که بهترین نوع و رنگ مى باشد- خواهد پوشاند.
مستدرک الوسائل: ج ۷، ص ۲۵۲، ح ۸
۴۰. أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کَمُلَ إسْلامُهُ، وَمَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَلَقِیَ رَبَّهُ وَهُوَ عَنْهُ راضٍ: وِقاءُ لِلّهِ بِما یَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس، وَصِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَالاْ سْتحْیاء مِنْ کُلِّ قَبِیحٍ عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ النّاسِ، وَحُسْنِ خُلْقِهِ مَعَ أهْلِهِ
هرکس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى کند که از او راضى وخوشنود است:
۱-خصلت خودنگهدارى و تقواى الهى به طورى که بتواند بدون توقّع و چشم داشتى ، نسبت به مردم خدمت نماید.
۲-راست گوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى
۳-حیا و پاکدامنى نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى .
۴-خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عیال خود.
مشکاة الا نوار: ص ۱۷۲، بحارالا نوار: ج ۶۶، ص ۳۸۵
سمِّ مقایسه برای نوجوان!
مقایسهکردن نوجوانان با دیگران از سوی والدین، یک رفتار مخرب است که میتواند اعتماد به نفس و انگیزههای آنها را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. به جای این مقایسههای خطرناک، باید بر توانمندیها و پیشرفتهای آنها تأکید کرد.
مقایسهکردن والدین با فرزندان نوجوان یکی از مسائلی است که میتواند تأثیرات منفی عمیقی بر روی شخصیت و روان نوجوانان بگذارد.
از مخربترین رفتارهای والدین در دوران نوجوانی، مقایسهکردن است. وقتی به نوجوان میگویید: چرا مثل فلانی درس نمیخونی؟ یا پسرخالهات اینقدر مؤدبه، تو چرا بیادبی؟، در واقع پیامی خطرناک به او میدهید که تو به اندازه کافی خوب نیستی.
چرا مقایسهکردن آسیبزا است؟
تخریب اعتمادبهنفس: نوجوان باور میکند هرچقدر تلاش کند، باز مورد قبول نیست.
ایجاد حس تنفُّر: ممکن است از فردی که با او مقایسه میشود، متنفر شود.
کاهش انگیزه: به جای تلاش برای رشد، احساس ناتوانی میکند.
راهکار جایگزین چیست؟
۱. توجه به استعدادهای او: هر نوجوانی توانمندیهای خاص خود را دارد.
۲. تشویق پیشرفتهای شخصی: مثلا بگویید: تو نسبت به قبل خیلی بهتر شدی .
۳. گفتوگوی سازنده: به جای مقایسه، با او درباره اهدافش صحبت کنید.
یادمان باشد که نوجوان نیاز دارد دیده شود، نه مقایسه!
خوردنیهایی که به کاهش آلرژی کمک میکنند
هرچند هیچ ماده غذایی نمیتواند درمانی قطعی برای آلرژی باشد، اما میوهها و سبزیجات برای کل بدن مفیدند. آنها سرشار از مواد مغذیای هستند که میتوانند بدن را سالمتر نگه دارند.
همچنین برخی از آنها ممکن است از شما در برابر محرکهای آلرژی فصلی محافظت کنند.
در ادامه این مطلب به تعدادی از مواد غذایی مفید در این زمینه اشاره شده است:
پیاز، فلفل، انواع توت و جعفری همگی دارای ترکیبی موسوم به «کوئرستین» هستند. دکتر «السون هاس»، پزشک متخصص در این باره میگوید کوئرستین یک ماده شیمیایی گیاهی طبیعی است.
کوئرستین یک فلاونوئید طبیعی است که خواص آنتیاکسیدانی و ضدالتهابی دارد و به کاهش استرس اکسیداتیو در بدن کمک میکندبه گفته هاس، این ماده شیمیایی ممکن است واکنشهای هیستامین را کاهش دهد. هیستامینها بخشی از پاسخ سیستم ایمنیِ بدن به محرکهای حساسیتزا هستند.
کیوی هم به عنوان میوهای غنی از ویتامین C میتواند مفید باشد. این ویتامین میتواند هیستامین را در بدن کاهش دهد. شما همچنین میتوانید ویتامین C را از بسیاری از غذاها از جمله پرتقال و سایر مرکبات دریافت کنید.
ناناس هم دارای آنزیمی به نام «بروملین» است. به گفته دکتر «لاورنس روزن»، پزشک عمومی، بروملین نیز میتواند باعث کاهش تحریک در بیماریهای آلرژیک مانند آسم شود.
ماهی تن، سالمون و ماهی خالخالی دارای اسیدهای چرب امگا ۳ هستند. امگا ۳ میتواند به کاهش التهاب کمک کند. هر هفته دو وعده ماهی مصرف کنید. یک مطالعه در ژاپن نشان داد زنانی که ماهی بیشتری میخورند، سطوح پایینتری از علائم «تب یونجه» را دارند که به آن رینیت آلرژیک نیز میگویند.
ماهی خالمخالی یا اِسْقومْری اطلس به یکی از انواع تونماهیان گفته میشود.
تب یونجه یا رینیت آلرژیک یک بیماری شایع است که علائمی شبیه به سرماخوردگی دارد. علائمی مانند عطسه، احتقان، آبریزش بینی و حملات سینوسی از جمله شایعترین آنها هستند.
علت این بیماری معمولا واکنش آلرژیک به مواد موجود در هوا مانند گرده گل است؛ بنابراین زمانی که اتفاق میافتد بستگی به این دارد که فرد به چه ترکیبات یا ماده آلرژیزایی واکنش نشان دهد.
عسل محلی هم ممکن است برای کنترل علائم آلژریک ناشی از گردههای گل در یک منطقهی مشخص موثر باشد.
تحقیقات در مورد اینکه آیا عسل محلی به شما کمک میکند تا آلرژی را کاهش دهید، متفاوت است. متخصصان میگویند اگر دُزهای کمی از عسلِ یک ناحیه را در اوایل فصل مصرف کنید، ممکن است نسبت به گردهها در آن منطقه تابآوری بیشتری پیدا کنید.
درخت توس یا غان، سردهای از درختان برگریز و سختچوب از خانواده «توسکایان» که خویشاوندی نزدیکی با سرده درختان راش/بلوط داردبرای مثال یک مطالعه نشان داد افرادی که عسل حاصل از زنبورهای تغذیه شده با گرده درخت توس یا غان را مصرف میکردند نسبت به افرادی که عسل معمولی مصرف کرده بودند علائم کمتری از حساسیت به گرده غان داشتند.
با این حال متخصصان یادآور میشوند که این مورد آخر برای همه افراد قطعی نیست و باید آزمایش کنید که برای شما کارآیی دارد یا خیر.
ویژگیهای ممتاز «کشتی نجات» و بازتاب آن در منش امام حسین (ع)
در دریای متلاطم زندگی و تلاطمهای روزگار پر از ظلم و بیعدالتی، کمتر نمادی به اندازه امام حسین (ع) به عنوان «کشتی نجات» جلوهگری کرده است؛ لقبی که نه تنها ریشه در روایات معتبر اسلامی دارد، بلکه ماهیتی ژرف و چندبُعدی را در خود جای داده است. امام حسین (ع) مانند کشتی نجاتی پایدار، امین و مملو از حکمت و رحمت است که در برابر گردابهای ضلالت و ظلم، انسانها را به ساحل حق، عدالت و ایمان هدایت میکند. این تشبیه بر ویژگیهای برجستهای مبتنی است که کشتی نجات را از دیگر کشتیها متمایز میکند: امانبخشی، هدایتگری، استواری و پناهگاه بودن. در قیام عاشورا و سیره امام حسین (ع) این ویژگیها بهصورت عینی و زنده متبلور شده و پیام نجات حتی به دشمنان و مرددها هم گسترده شده است.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با دکتر دکتر نفیسه زاهدی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل دینی، به شناخت عمیق نقش تاریخی و معنوی امام حسین (ع) به عنوان «کشتی نجات» پرداخته است که کلید فهم دقیقتر قیام عاشورا و پیام جاودانه حضرت در مسیر هدایت بشریت محسوب میشود.
امام حسین (ع) در دریای توفانی تاریخ
چرا امام حسین (ع) به عنوان «کشتی نجات» معروف شدهاند؟
عنوان «کشتی نجات» برای امام حسین (ع) ریشهای عمیق در منابع روایی و مذهبی ما دارد. در منابع حدیثی، از جمله روایات متعددی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به این تعبیر اشاره دارند، امام حسین (ع) به عنوان وسیله نجات از ضلالت و گمراهی معرفی شدهاند.
این تشبیه، ابتدا از اینجا نشأت میگیرد که در شرایط بحرانی و توفانی دنیا، تنها وسیلهای که انسان را به ساحل نجات میرساند، کشتی است. امام حسین (ع) هم در زمان خود و تا امروز، حکم همان کشتی را دارد که انسانهای مؤمن را از گرداب ظلم و جور به ساحل عدالت و حق میرساند.
ویژگیهای کلیدی کشتی نجات و تجلی آن در امام حسین (ع)
کشتی نجات چه ویژگیهایی دارد که آن را از کشتیهای دیگر متمایز میکند؟ این ویژگیها چگونه در امام حسین (ع) متبلور است؟
کشتی نجات ویژگیهای خاصی دارد که آن را از کشتیهای معمولی متمایز میکند. امانبخشی یکی از خصلتهاست؛ کشتی نجات در بحرانیترین شرایط و طوفانهای سهمگین، جان مسافرانش را حفظ میکند. امام حسین (ع) هم در اوج فساد و بیعدالتی، جان و روح انسانها را از ضلالت نجات میدهد.
در عین حال کشتی نجات مسیر درست را نشان میدهد. امام حسین (ع) با قیام خود مسیر حق و عدالت را برای انسانها نمایان کرد و آنها را به مسیر صحیح هدایت کرد.
ثبات و استواری خصلت دیگر کشتی نجات است. برخلاف کشتیهای معمولی که در طوفان ممکن است غرق شوند، کشتی نجات محکم و پایدار است. امام حسین (ع) به عنوان نماد حق و عدل، هیچگاه از بین نرفت و همچنان زنده و اثرگذار است و هدایتش هم پایدار و ابدی است.
همچنین کشتی نجات محل امن و پناهگاه برای همه است. امام حسین (ع) پناهگاه دلهای شکسته و مظلومان است. آن حضرت با رفتار و اخلاق خود، همچون یک پناهگاه معنوی برای یاران و پیروانش بود. او آنها را از ذلت و نادانی نجات داد و مسیر درست را به آنها نشان داد.
درواقع کشتی نجات نمادی از امید، محافظت، ثبات، هدایت و پناهگاه است. امام حسین (ع) به عنوان یک رهبر الهی و انسانی، تمام این ویژگیها را در زندگی و قیام خود متبلور کرد و به نوعی «کشتی نجات» معنوی و اجتماعی برای امت اسلام و بشریت شد.
ریشههای حدیثی لقب «کشتی نجات» برای امام حسین (ع)
درباره استناد حدیثی و اصل حدیث کشتی نجات بودن امام حسین (ع) توضیح دهید و روایتهای معتبر را بیان کنید.
حدیثی که امام حسین (ع) را به عنوان چراغ راهنمای هدایت و کشتی نجات انسانها معرفی میکند، از جمله روایات معتبر و برجسته در منابع شیعی است. این روایت نخستین بار توسط شیخ صدوق، از دانشمندان برجسته شیعه، در کتاب «عیون اخبار الرضا(ع)» نقل شده است. شیخ صدوق این روایت را از امام جواد (ع) نقل میکند و آن را با سندی مستند که از طریق سلسله ائمه اطهار علیهمالسلام به پیامبر اکرم (ص) متصل میشود، ارائه میدهد.
متن روایت به این شرح است: علی بن عاصم از حضرت محمد بن علی بن موسی روایت میکند که او از پدرش علی بن موسی، او از موسی بن جعفر، او از جعفر بن محمد، او از علی بن حسین و او نیز از پدرش حسین بن علی بن ابیطالب چنین نقل کرده است: روزی وارد محضر پیامبر اکرم شدم، در حالی که ابی بن کعب نیز در آنجا حضور داشت. پیامبر با استقبال فرمود: «خوش آمدی ای اباعبدالله، ای که زینت بخش آسمانها و زمینها هستی.» ابی بن کعب پرسید: «یا رسولالله، چگونه ممکن است شخصی جز شما چنین عنوانی داشته باشد؟» پیامبر در پاسخ فرمود: «سوگند به خداوندی که مرا به حق پیامبر فرستاد، جایگاه حسین بن علی در آسمانها بالاتر و عظیمتر از جایگاهش در زمین است. در سمت راست عرش خداوند، درباره او نوشته شده است: چراغی است که هدایت میکند، کشتی نجاتی است که جانها را از غرق شدن در طوفانهای دنیا رها میکند، امامی است که هرگز سست نمیشود، مایه افتخار و عزت، دریایی پر از علم و خزانهای از دانش.»
علاوه بر این، شیخ صدوق در کتاب «کمالالدین» نیز همین مضمون را بازگو کرده و آورده است که: «همانا حسین بن علی در آسمانها برتر و بزرگتر از جایگاهش در زمین است و از جانب راست عرش الهی چنین نوشته شده است: چراغ راهنمای هدایت و کشتی نجات.» هرچند برخی محققان و محدثان در بررسیهای سندی این حدیث تردید کردهاند و گاه اعتبار آن را مخدوش دانستهاند، اما این روایت با مفاهیم و آموزههای شیعه تعارضی ندارد.
علاه بر این، حدیثی دیگر از امام صادق (ع) نقل شده که میفرمایند: «همه ما کشتی نجات هستیم، اما کشتی نجات جدم حسین وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است.» این بیان نشاندهنده اهمیت بینظیر و برتری امام حسین (ع) در هدایت انسانها به سوی رستگاری است.
برخی از پژوهشگران معاصر پس از تحقیق در منابع روایی متوجه شدهاند که این حدیث به صورت مستقیم در کتب اصلی یافت نمیشود، بلکه بیشتر به عنوان تفسیر و برداشت علمی و فرهنگی از شخصیت والای امام حسین (ع) مطرح شده است. یکی از این تحلیلها متعلق به علامه شیخ جعفر شوشتری است که در کتاب «خصائص الحسینیه» با نگاهی دقیق به جنبههای فرهنگی و تاریخی عاشورا، ابعاد هدایتگری و نجاتبخشی امام حسین (ع) را برای انسانها مورد بررسی قرار داده است.
چه کسانی نجات پیدا میکنند؟
اشاره کردید که امام حسین (ع) به سراغ زندهها میرود که حتی دست و پا میزنند. منظور چیست؟ لطفاً توضیح دهید.
بله، این نکته بسیار ظریف و عمیق است. امام حسین (ع) فقط برای مردگان و کسانی که از دین خارج شدهاند نیست، بلکه اساساً برای کسانی است که در مسیر حق هستند اما هنوز گرفتار مشکلات، شکها، تردیدها و حتی اشتباهات هستند. حضرت سیدالشهدا (ع) میخواهد آنها را نجات دهد، درست مانند کشتی نجات که نه فقط برای غرقشدگان بلکه برای کسانی که در آب دست و پا میزنند، میآید.
این مفهوم در رفتار امام حسین (ع) در واقعه کربلا مشهود است. یعنی در لحظات آخر، حتی کسانی که در مقابلش ایستاده بودند، مثل حر بن یزید ریاحی که ابتدا مقابلش جنگید اما بعد بازگشت و نجات یافتند. امام حسین (ع) همواره با رحمت و مهربانی با آنان برخورد کرد و قصد نجات همه را داشت، حتی کسانی که راه را اشتباه رفته بودند.
این موضوع چه تأثیری بر فهم قیام عاشورا و دعوت امام حسین (ع) دارد؟
این موضوع یک نکته محوری است که نشان میدهد امام حسین (ع) هدفش تنها شهادت و ایثار نیست، بلکه هدایت و نجات است. حضرت آمدهاند تا کسانی را که در راه حق هستند ولی گرفتار تردید، ترس، یا فشارهای اجتماعیاند، نجات دهند. در منطق کشتی نجات، حتی کسانی که در آب افتادهاند و دست و پا میزنند، میتوانند نجات پیدا کنند اگر به کشتی نزدیک شوند.
همان طور که اشاره کردم در عمل، این را در رفتار امام حسین (ع) با برخی افراد دیدیم، مانند دو برادری که در آخرین لحظات برگشتند. این بازگشتها، نمونه بارز رفتاری است که فقط با نگاه یک کشتی نجات قابل فهم است.
نجاتیافتگان و ردّ پای کشتی نجات در عاشورا
جلوه کشتی نجات بودن امام حسین (ع) در کربلا در برابر کدام شخصیتها نمودار شد؟ داستانهایی از افرادی مثل حر، دو برادر که در لحظات آخر برگشتند، شمر و... را روایت کنید.
این سؤال بسیار مهم است چون رفتار امام حسین (ع) در برابر شخصیتهای مختلف کربلا نمادهای متعددی دارد. یکی از آنها حر بن یزید ریاحی بود که در ابتدا فرمانده سپاه عمر بن سعد بود و مقابل امام حسین (ع) ایستاد. اما در لحظهای که درک کرد امام حسین (ع) بر حق است، به سپاه امام پیوست و در نهایت شهید شد. این بازگشت، نمود کشتی نجات بودن امام است؛ یعنی کشتی نجات حتی کسانی را که در مسیر اشتباه هستند، نجات میدهد اگر بخواهند.
در عین حال در کربلا دو برادر بودند که تا آخرین لحظات در سپاه دشمن بودند اما در نهایت در لحظات آخر به سمت امام حسین (ع) برگشتند و شهید شدند. این نشان میدهد که کشتی نجات امام حسین (ع) برای کسانی است که در کشمکشاند اما در لحظه تصمیم به نجات میگیرند.
شمر بن ذی الجوشن هم یکی از سران سپاه دشمن و قاتل امام حسین (ع) است. نکته بسیار جالب اینکه در لحظات آخر، امام حسین (ع) به شمر نیز فرمود: «برگرد و نجات پیدا کن.» این پیامِ نجات حتی به ظالمترینها هم داده شده است. این رویدادها نشاندهنده رحمت و گستردگی دایره نجات امام حسین (ع) است. کشتی نجات امام فقط برای یاران نیست، بلکه حتی برای دشمنان هم باز است.
پیام رحمت امام حسین (ع) به شمر
بسیار تأملبرانگیز است که امام حسین (ع) حتی به شمر گفت برگرد. این سخن را با سند و تفسیر برایمان شرح دهید.
بله، این نکتهای است که کمتر به آن توجه شده اما بسیار مهم است. منابع تاریخی و روایی نقل میکنند که امام حسین (ع) در آخرین لحظات، وقتی شمر را که آماده کشتن ایشان بود میبیند، خطاب به او میفرماید: «یا شمر، ارجع قبل أن تنال ما لا یغفره الله.» یعنی «ای شمر! برگرد قبل از آن که به کاری دست بزنی که خدا آن را نمیآمرزد.»
این مطلب نشان میدهد که امام حسین (ع) نه فقط برای دوستان و یاران، بلکه حتی برای دشمنانی که در حال ارتکاب گناه نابخشودنی هستند، آرزوی نجات دارد. این از باب عظمت روحی ایشان است و دلیل دیگر بر اینکه ایشان همان کشتی نجاتی است که هرکسی میتواند سوار شود و نجات پیدا کند.
با این توضیحات، تعبیر «کشتی نجات بودن امام حسین (ع)» چه پیامدهایی برای ما امروز دارد، چه در بعد معنوی و چه اجتماعی؟
خلاصه پیام این است که امام حسین (ع) نماد مطلق نجات، هدایت، حق و عدالت است. در دریای پر مخاطره زندگی که پر از طوفانها و خطرات معنوی و اجتماعی است، تنها کشتیای که انسان را سالم و پیروز به ساحل میرساند، کشتی امام حسین (ع) است. سوار شدن بر این کشتی یعنی پذیرفتن راه حق، فداکاری و مقاومت در برابر ظلم. و هرکس بخواهد، حتی در آخرین لحظه، میتواند به این کشتی پناه برد و نجات پیدا کند.
این تعبیر پیامهای بسیار عمیق و متعددی دارد، مثلاً امام حسین (ع) به عنوان کشتی نجات یعنی وجود ایشان محور ایمان و تقواست. سوار شدن بر این کشتی یعنی پیروی از مسیر حق، ایمان به عدالت، فداکاری و مقاومت در برابر ظلم. این باعث میشود که انسان در بحرانهای زندگی معنوی و دنیوی، دچار سرگردانی نشود.
از بعد اجتماعی هم قیام امام حسین (ع) نماد مقاومت در برابر ظلم، فساد و بیعدالتی است. کشتی نجات بودن ایشان نشان میدهد که هر حرکت اجتماعی برای اصلاح و عدالت باید حول محور امام حسین (ع) شکل بگیرد.
در عرصه سیاست، امام حسین (ع) نماد مقابله با حکومتهای ظالم و فاسد است و این که حرکتهای اصلاحطلبانه باید به اصول ایشان وفادار بمانند. همچنین از منظر اخلاقی، امام حسین (ع) الگویی برای گذشت، مهربانی، دعوت به نجات حتی برای دشمنان است که نشاندهنده جایگاه بالای اخلاقی ایشان است.
تلآویو بهدنبال تجزیه سوریه با نقاب حمایت از دروزیها
روز چهارشنبه، رژیم صهیونیستی حملات هوایی شدیدی به دمشق انجام داد، بخشی از وزارت دفاع را منفجر کرد و نزدیکی کاخ ریاست جمهوری را هدف قرار داد، در حالیکه این حملات را تلاشی برای حمایت از اقلیت دروزی سوریه جلوه داد.
این حملات نشاندهنده تشدید چشمگیر اقدامات رژیم صهیونیستی علیه کابینه احمد الشرع، رئیس موقت سوریه بود، آن هم در حالی که روابط او با آمریکا رو به بهبود و تماسهای امنیتیاش با رژیم صهیونیستی در حال افزایش بود.
با تداوم تجاوزات غیرقانونی رژیم صهیونیستی علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه، رسانه انگلیسی مینویسد که این رژیم با حملات به دمشق، در پی نابود کردن چشمانداز دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای سوریه است.
دولت ترامپ با ترکیه و متحدان حوزه خلیج فارس برای یک سوریه یکپارچه همکاری میکرد، اما رژیم صهیونیستی خواهان مناطق نفوذ مجزا است. رژیم صهیونیستی و آمریکا به نظر میرسد در مسیرهای متفاوتی در سوریه حرکت میکنند.
میدل ایست آی مینویسد، اگرچه این دو متحد هنوز به تقابل مستقیم نرسیدهاند، اما مقامات عرب، آمریکایی و مقامات صهیونیستی فعلی و سابق میگویند اختلافاتشان میتواند برنامههای دیپلماتیک بزرگ دولت ترامپ را پیچیده کند.
دارین خلیفه، مشاور ارشد در گروه بحران بینالملل، به میدل ایست آی گفت: «رژیم صهیونیستی و آمریکا قطعاً در یک جبهه نیستند.»
رژیم صهیونیستی ادعا کرد حملهاش در پاسخ به درخواستهای دروزیهای ساکن فلسطین اشغالی بوده که جمعیتشان حدود ۱۵۰ هزار نفر است.
شیخ حکمت سلمان الحجری، از رهبران سرشناس دروزی سوریه که نزدیک به رژیم صهیونیستی تلقی میشود، خواستار حمایت بینالمللی شده و گفت این اقلیت با «جنگی کامل برای نابودی» روبروست.
اما دیگر رهبران دروزی سوریه دخالت رژیم صهیونیستی را رد کردهاند.
یک دیپلمات آمریکایی در منطقه که تحولات را زیر نظر دارد، به میدل ایست آی گفت: «قطعاً فشار واقعی از جانب دروزیها در داخل اسرائیل برای دخالت وجود دارد.»
او افزود: «چه این فشار واقعی باشد چه نباشد، نتیجه یکی است؛ ایجاد منطقه نفوذ برای اسرائیل در سوریه. یعنی به سوریها گفتن که تانکهایشان را کجا بگذارند یا نگذارند.»
وقتی از دونالد ترامپ درباره حملات رژیم صهیونیستی و بیثباتی موجود در سوریه سؤال شد، او از اظهار نظر خودداری کرد و خبرنگاران را به وزیر خارجهاش، مارکو روبیو، ارجاع داد. پیشتر در همان روز، روبیو تلاش کرد این حملات و وخامت اوضاع امنیتی را بهسادگی یک «سوءتفاهم» جلوه دهد.
«همه راهها به دمشق ختم میشوند»
تلاش رژیم صهیونیستی برای تثبیت خود بهعنوان قدرت غالب حامی دروزیها در جنوب سوریه با دیدگاههای دولت ترامپ در تضاد است.
میدل ایست آی فاش کرد که آمریکا در اوایل سال جاری درخواستهای رژیم صهیونیستی برای نگهداشتن نیروهای بیشتر در شمالشرق سوریه را رد کرد. در آن منطقه، نیروهای کرد برای خودمختاری بیشتر تلاش میکنند.
دولت ترامپ میخواهد حضور نظامیاش را در سوریه کاهش دهد و تضمین کند که این کشور – بافتی از مسیحیان، مسلمانان، دروزیها و کردها – یک مرکز قدرت بدون منازعه داشته باشد که از سوی متحدانی مانند ترکیه، قطر ثروتمند و عربستان حمایت شود.
تام باراک، میلیاردر لبنانیتبار و فرستاده ترامپ به سوریه و سفیرش در ترکیه، هفته گذشته در جمع خبرنگاران درباره سوریه مفصل صحبت کرد.
او گفت: «دروزیها میخواهند سرزمین دروزی داشته باشند. علویها سرزمین علوی میخواهند. کردها خواهان سرزمین هستند. اما سوریه و دمشق میگویند این اتفاق نخواهد افتاد – همه راهها به دمشق ختم میشود.»
او افزود: «ما هیچ نشانهای نمیبینیم که قرار باشد دولت جداگانهای برای علویها یا دروزیها ایجاد شود. فقط سوریه وجود دارد.»
البته، سوریه از زمان برکناری بشار اسد توسط احمد الشرع – رهبر پیشین هیئت تحریرالشام و قبل از آن شاخه القاعده در سوریه – درگیر خشونتهای فرقهای بوده است.
در ماه مارس، نیروهای امنیتی سوریه صدها نفر از علویها – که اسد به آن گروه تعلق داشت – را در سواحل مدیترانه کشتند. در ماه ژوئن، دستکم ۲۵ نفر در بمبگذاری کلیسای ارتدوکس یونانی کشته شدند. احمد الشرع بابت نحوه مدیریت پیامدهای این حمله مورد انتقاد قرار گرفت.
در حالی که دولت ترامپ این حملات را محکوم کرد، تمرکز اصلیاش بر رفع سریع تحریمها و کاهش تنشهای فرقهای است. تام باراک نیز سرمایهگذاریهای خلیج فارس در سوریه را ستوده است.
و به گفته کارشناسان، اگر قدرت نظامی خارجیای باشد که آمریکا در سوریه به رسمیت میشناسد، آن ترکیه است. میدل ایست آی فاش کرد که آمریکا در ترغیب ترکیه و رژیم صهیونیستی به ایجاد خط رفع تنش در سوریه در اوایل امسال نقش کلیدی داشته است.
«بازگشت به حالت پیشفرض»
برای ترامپ، سرمایهگذاری کشورهای خلیج فارس و همراهی ترکیه، مکملی برای عادیسازی روابط میان سوریه و رژیم صهیونیستی به شمار میرود.
وقتی ترامپ در ماه مه با رئیس موقت سوریه در ریاض دیدار کرد، از او خواست به توافقهای ابراهیم بپیوندد – توافقنامههای دیپلماتیکی که میان رژیم صهیونیستی، مراکش، بحرین و امارات امضا شده و ترامپ آن را از دستاوردهای اصلی سیاست خارجی خود میداند.
باراک به نیویورک تایمز گفت آمریکا از مذاکرات پشتپرده بین رژیم صهیونیستی و کابینه الشرع حمایت کرده، مذاکراتی که ظاهراً در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان – نزدیکترین متحد ترکیه – برگزار شدهاند.
به گزارش رویترز، امارات نیز در میانجیگری مذاکرات بین آنها نقش داشته است.
بحث توافق میان سوریه و رژیم صهیونیستی پس از پایان درگیری ۱۲ روزه میان رژیم صهیونیستی و ایران شدت گرفت. پوسترهایی در تلآویو ظاهر شد که ترامپ، نتانیاهو، الشرع و دیگر رهبران عرب را در کنار هم نشان میداد.
آلون پینکاس، دیپلمات پیشین رژیم صهیونیستی، به میدل ایست آی گفت: «این پوسترها، مزخرفات مربوط به عادیسازی روابط را بیاعتبار میکند.»
او افزود: «در ذهن نتانیاهو، تضعیف دولت سوریه بسیار مهمتر از هرگونه عادیسازی روابط است.»
دیپلماتهای منطقه میگویند که حملات رژیم صهیونیستی، رد مستقیم تلاشهای ترامپ است.
یک دیپلمات عرب به میدل ایست آی گفت: «صهیونیستها با حرفهای صلحآمیز ترامپ همراهی میکنند، اما در عمل سوریه تجزیهشده را ترجیح میدهند.»
او افزود: «آنها (اسرائیلیها) بهمحض اینکه فرصت یافتند، به حالت پیشفرض خود برگشتند – نابودی سوریه.»
دیپلماتهای آمریکایی و عربی به میدل ایست آی گفتند که آمادگی رژیم صهیونیستی برای بمباران دمشق همزمان با مذاکره با سوریها، نشاندهنده اختلاف واقعی میان دو متحد درباره احمد الشرع است.
یک دیپلمات آمریکایی به میدل ایست آی گفت: «دولت ترامپ مایل بود با حمایت ترکیه و عربستان به الشرع فرصت بدهد، اما از نظر صهیونیستها، شرع صادق نیست – او یک تندرو است.»
پس از برکناری اسد، رژیم صهیونیستی حملات گستردهای را علیه سوریه آغاز کرد.
نتانیاهو نیروهای نظامی را برای اشغال بخشهایی از جنوب غرب سوریه فرستاد که شامل منطقه حائل سازمان ملل در بلندیهای جولان میشود. رژیم صهیونیستی در جنگ سال ۱۹۶۷ بخش زیادی از این فلات استراتژیک را اشغال کرد.
دیپلماتهای عرب و آمریکایی میگویند اولین گام برای هرگونه عادیسازی روابط، بازگرداندن توافق جداسازی سال ۱۹۷۴ است که منطقه حائل در مرز دو طرف را ایجاد کرد.
برخی از بزرگترین حامیان عادیسازی روابط اکنون میگویند که این روند در خطر است.
جو ویلسون، نماینده جمهوریخواه آمریکایی روز چهارشنبه گفت حملات «غیرضروری» رژیم صهیونیستی باید فوراً متوقف شود، و این حملات را «خودکشی برای اسرائیل» خواند.































