emamian
استنادهای قرآنی امام حسین (ع) در نهضت عاشورا
پاکی مطلق اهلبیت؛ رد مشروعیت یزید
إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا
(سوره احزاب، آیه 33)
زمانی که نماینده یزید در مدینه به قصد گرفتن بیعت از امام حسین (ع) اقدام کرد، حضرت با استناد به این آیه پاسخ دادند که خاندان ایشان از هرگونه پلیدی و آلودگی، چه ظاهری و چه باطنی، پاک و منزه هستند.
این آیه دلالتی قاطع بر عصمت و طهارت اهل بیت علیهم السلام دارد و نشان میدهد که امام، اساساً پذیرش بیعت با حکومتی فاسد و غاصب را مخالف مقام و رسالت خود میدانست. این پاسخ، هم پاسخی دینی و هم سیاسی بود که مشروعیت یزید را به چالش میکشید و موضعی روشن در برابر ظلم اتخاذ میکرد.
توکل مطلق بر خداوند؛ منبع قدرت و توفیق
وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ ۚ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ
(سوره هود، آیه 88)
امام حسین (ع) در وصیتنامه خود پیش از حرکت به سوی کربلا، با تلاوت این آیه همه توفیقات و موفقیتهای خود را منوط به اراده و خواست خداوند دانسته و توکل مطلق خود را بر او اعلام فرمود.
این نگرش نشانهای از تسلیم کامل در برابر مشیت الهی است و تأکیدی است بر این که هیچ نیرویی جز قدرت الهی نمیتواند مسیر حق را تضمین کند. این توکل، علاوه بر بعد معنوی، جنبهای عملی داشت که امام را در برابر سختیها و خطرات مسیر، مقاوم و مصمم نگاه میداشت.
هجرت برای نجات از ظلم؛ الگوی موسی (ع)
فَلَمَّا خَرَجَ مِنْهَا خَافًا یَسْتَغِیثُ رَبَّهُ أَنِ انْجِنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
(سوره قصص، آیه 21)
حضرت سیدالشهدا (ع) هنگام ترک مدینه به مقصد مکه، این آیه را قرائت کردند که در آن، حضرت موسی (ع) از ظلم فرعون به خدا پناه میبرد. این آیه به روشنی بیانگر حقانیت و ضرورت هجرت امام برای اجتناب از بیعت با یزید ظالم و شروع مرحلهای جدید از مبارزه است. بدین ترتیب، امام حرکت خود را در چارچوب سنت انبیاء و صلحطلبی و دوری از ظلم جا داد.
پذیرش سرنوشت محتوم و رد اتکا به معجزات یا نیروهای فراطبیعی
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ؛ وَ یَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ
(سوره الرحمن، آیات 26-27)
وَ کَتَبْنَا عَلَیْهِ الْقَتْلَىٰ أَنَّهُمْ أُولُوا دَرَجَةٍ وَ هُمْ لَا یَخْفَوْنَ
(سوره مبارکه انبیاء، آیه 35)
در مواجهه با پیشنهاد کمک نیروهای غیبی، امام با تلاوت این آیات نشان دادند که مرگ و سرنوشت الهی است و نباید به نیروهای غیرمعمولی دل بست. این موضع، تجلی عقلانیت، توکل بر خدا و پذیرش قضا و قدر است که به وضوح بر واقعبینی امام دلالت دارد و از هر گونه خیالپردازی و افراط جلوگیری میکند.
امید به هدایت و صراط مستقیم
فَلَمَّا وَجَّهَ وَجْهَهُ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ هُوَ بِمَکَّةَ قَالَ إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفًا وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ
(سوره قصص، آیه 22)
زمانی که امام وارد مکه شدند، با تلاوت این آیه، امید به هدایت الهی و پایبندی به صراط مستقیم را اعلام کردند. این تاکید بر راهی استوار و بر اساس توحید که در شرایط بحرانی و تهدید، قوّت قلب و استمرار مسیر حق را تضمین میکند.
نقد حکومت بنیامیه؛ آشکارسازی نفاق و ضعف ایمان
إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ یَقُولُونَ لَن یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا وَ هُمْ یَرْهَقُونَ أَنْفُسَهُمْ بِالْکذِبِ وَهُمْ یَعْلَمُونَ
(سوره توبه، آیه 59)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
(سوره بقره، آیه 11)
امام حسین (ع) در گفتوگو با ابن عباس با بهرهگیری از این آیات، وضع روحی و اخلاقی حکام اموی را تحلیل و افشا کردند. این آیات نشاندهنده نفاق، دورویی و ضعف ایمان در حاکمان است که علیرغم ظاهر دینی، عملاً عامل فساد و ظلم هستند. تحلیل امام، مبنایی قوی برای عدم پذیرش حکومت ظالم و بیاخلاق بود.
تفکیک کامل مسئولیت میان امام و دشمن
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ؛ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ
(سوره الزلزله، آیات 7-8)
امام در برخورد با نماینده یزید در مکه این آیه را تلاوت کردند تا تأکید کنند هر کس مسئول عمل خود است و میان راه حق و باطل تمایزی روشن وجود دارد. این بیان، نشانه استقلال فکری و عملی امام است که بر اساس آن عمل هر گروه جداگانه محاسبه خواهد شد.
پذیرش شهادت با روحیه توحیدی و تسلیم به مشیت الهی
الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
(سوره بقره، آیه 156)
خبر شهادت مسلم بن عقیل با تلاوت این آیه اعلام شد. امام به صراحت نشان داد که هر مصیبتی را به چشم امتحان و تقدیر الهی مینگرد و در برابر آن خضوع و صبر میکند. این نگرش، قدرت روحانی و معنوی امام را به تصویر میکشد.
نکوهش عهدشکنی کوفیان
إِنَّ الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
(سوره رعد، آیه 27)
امام با تلاوت این آیه، خیانت و بیوفایی کوفیان را محکوم کردند و هشدار دادند که چنین افرادی در نهایت زیانکارند. این موضعگیری، ابعاد اخلاقی و اجتماعی عهدشکنی را به وضوح بیان میکند و مخاطب را به حفظ وفاداری نسبت به پیمان دعوت میکند.
تجلیل از وفاداری کامل در پیمان الهی
مِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا
(سوره احزاب، آیه 23)
حضرت اباعبدالله (ع) در مواجهه با شهادت وفاداران، این آیه را تلاوت کرد تا اهمیت پایبندی به عهد الهی را برجسته کند. این استناد، تجلیل از ثبات قدم، استقامت و وفاداری تا آخرین لحظه در راه حق است.
نقد رهبری اموی و اعلام سقوط معنوی آنان
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا یُنْصَرُونَ
(سوره یونس، آیه 41)
امام حسین (ع) در واکنش به تهدیدات ابن زیاد، رهبری اموی را به پیشوایانی تشبیه کردند که مردم را به آتش دوزخ دعوت میکنند و در روز قیامت نیز پشتیبانی نخواهند یافت. این تحلیل، ماهیت فاسد و انحرافی خلافت بنیامیه را از منظر دینی بیرحمانه آشکار میکند.
توصیف وضعیت روحی و معنوی سپاه دشمن
قَالَتِ الشَّیَاطِینُ لَمْ تَغْنَ عَنْکُمْ أَوْلِیَاؤُکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّا جَمِیعًا فِیهِمْ کَافِرُونَ
(سوره مجادله، آیه 19)
امام به این آیه اشاره کردند تا وضعیت سردرگمی و فقدان هدایت معنوی در سپاه یزید را نشان دهند. این وضعیت نمادی از ضعف بنیادین نیروی ظالم است و به عنوان نشانهای از شکست قطعی باطل تفسیر میشود.
بررسی دقیق و مفصل استنادهای قرآنی امام حسین (ع) نشان میدهد که نهضت عاشورا، یک حرکت مبتنی بر اصول عمیق دینی و اعتقادی است. امام نه تنها به عنوان یک رهبر سیاسی و اجتماعی، بلکه به عنوان حامل و مفسر پیام قرآنی، تمامی مراحل حرکت خود را با منطق وحیانی و آموزههای اسلام هماهنگ کردند. این آیات، چراغ راهی است که مفاهیمی چون عدالت، توکل، استقامت، حقطلبی و وفاداری به عهد الهی را در چارچوبی روشن و مستدل برای تاریخ و آیندگان ترسیم کردهاند.
چرا امام سجاد(ع) بهجای قیام، قالب دعا را برگزید؟
پس از فاجعه عاشورا و در فضای اختناقآمیز خلافت اموی، حضرت امام زینالعابدین(ع) مسئولیت هدایت امّت را در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ اسلام بهعهده گرفت؛ دورانی که شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، امکان هرگونه کنش آشکار و مستقیم را از رهبران دینی سلب کرده بود، در چنین شرایطی، امام سجاد(ع) با انتخابی استراتژیک و هوشمندانه، مسیر امامت را از بستر «دعا» و «مناجات» پی گرفت و با خلق میراثی ماندگار همچون «صحیفه سجادیه» الگویی نوین از جهاد فرهنگی و تربیت دینی ارائه داد.
وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی بعد از واقعه عاشورا چه ویژگیهایی داشت؟
بعد از واقعه عاشورا در سال 61 هجری، جامعه اسلامی در یک بحران عمیق اخلاقی، سیاسی و دینی فرو رفت. دستگاه خلافت اموی، بهویژه در دوران یزیدبن معاویه، نهتنها ارزشهای اسلامی را زیر پا گذاشته بود، بلکه با تکیه بر قدرت نظامی و تبلیغاتی، مردم را یا با تطمیع و تهدید خاموش کرده بود یا در مسیر انحراف از اسلام ناب قرار داده بود.
از نظر اجتماعی، مردم در نوعی بیتفاوتی و ترس بهسر میبردند. فاجعه کربلا و شهادت حضرت امام حسین(ع) مقابل چشم مسلمانان رخ داد، اما واکنش جدیای از طرف اکثریت دیده نشد، این موضوع نشان از زوال روحیه دینی و ظلمستیزی در توده مردم داشت.
از نظر سیاسی، امویان موفق شده بودند با جعل حدیث، خریدن علما و سرکوب شدید مخالفان، فضای اختناقآمیزی ایجاد کنند که هر نوع حرکت آشکار دینی یا سیاسی ضد خلافت را در نطفه خفه میکرد، در چنین فضایی، امام سجاد(ع) نه با یک حکومت ظاهراً اسلامی، بلکه با ساختاری روبهرو بود که در عین ادعای اسلام، همه اصول آن را زیر پا گذاشته بود.
امام زینالعابدین(ع) پس از عاشورا در چه شرایطی امامت را بهعهده گرفتند و نخستین اقدامات ایشان چه بود؟
امامت امام سجاد(ع) با یکی از تلخترین و حساسترین برهههای تاریخ اسلام گره خورده است. ایشان تنها بازمانده مرد از نسل امام حسین(ع) در واقعه عاشورا بودند که بار امامت و رسالت پیام عاشورا را بر دوش گرفتند.
اولین اقدام امام سجاد(ع) را میتوان در خطبههایی جستوجو کرد که در کوفه و شام ایراد کردند. این خطبهها در عین کوتاهی، پیامهای عمیق سیاسی، الهی و معرفتی داشتند و چهره واقعی یزید و دستگاه خلافت را افشا کردند، مثلاً در شام، در حضور یزید و در قلب پایتخت اموی، امام خود را چنین معرفی کردند: «أنا ابن مکّة و منى، أنا ابن زمزم و الصفا، أنا ابن محمّد المصطفی(ص)...»
این نوع سخنرانی که با صراحت اصل و نسب اهلبیت(ع) را به رخ میکشید، تلاشی برای آگاهسازی جامعه از تحریف تاریخ و بازگرداندن افکار عمومی به حقیقت بود.
در مرحله بعد، ایشان به مدینه برگشتند و امامت خود را در سکوت سیاسی و تمرکز بر جهاد فرهنگی آغاز کردند، جامعه را نمیشد با قیام مسلحانه تغییر داد، به همین دلیل آن حضرت شیوهای جدید را برگزیدند.
چرا امام سجاد(ع) قالب «دعا» و «مناجات» را برای انتقال پیامهای دینی و اصلاح اجتماعی برگزیدند؟ این انتخاب چه حکمت و هدفی داشت؟
سؤال بسیار دقیقی است، در نگاه ابتدایی، ممکن است برخی تصور کنند که دعا صرفاً وسیلهای برای عبادت فردی است، اما امام سجاد(ع) نشان دادند که دعا، یک رسانه عمیق، هنرمندانه و مؤثر برای تربیت جامعه و بیان عقاید است.
اولاً در فضای اختناق آن دوران، بیان صریح آموزههای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی ممکن نبود. اگر امام میخواستند مانند حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) از عدالت سخن بگویند یا مانند امام حسین(ع) قیام کنند، موفق نمیشدند. دعا زبانی بود که نهتنها حساسیت حکومت را برنمیانگیخت، بلکه مردم را جذب میکرد.
ثانیاً دعاها بهگونهای تنظیم شدهاند که مفاهیم عمیق کلامی، اخلاقی، سیاسی و عرفانی را در خود جای دادهاند، مثلاً در دعای «مکارمالاخلاق» امام بهنوعی جامعه ایدهآل اسلامی را ترسیم میکند که در آن صداقت، تواضع، انصاف، عفو، وفاداری و تقوا بر روابط انسانی حاکم است. در دعای «اهل الثغور» امام مسئله جهاد و دفاع از مرزهای اسلامی را مطرح میکند که بار سیاسی هم دارد.
ثالثاً امام از طریق این دعاها تلاش کردند هویت اهلبیت را بهعنوان مرجع دینی، معنوی و اخلاقی جامعه بازسازی کنند. صحیفه سجادیه نهتنها کتاب دعا، بلکه نوعی رساله جامع تربیتی و دینی است که الگوی سبک زندگی اسلامی را ارائه میدهد.
جایگاه صحیفه سجادیه در تاریخ اسلام چیست؟ چرا آن را «زبور آلمحمد(ص)» نامیدهاند؟
صحیفه سجادیه، پس از قرآن و نهجالبلاغه، سومین منبع بزرگ معارف اسلامی محسوب میشود. این کتاب فقط مجموعهای از ادعیه نیست، بلکه دایرةالمعارفی از معارف اسلامی، اخلاق، عرفان، جهانبینی توحیدی، انسانشناسی و حتی مسائل اجتماعی و سیاسی است.
لقب «زبور آلمحمد(ص)» اشاره به شباهت آن با زبور حضرت داوود(ع) دارد، از لحاظ لحن مناجاتی و عرفانی. همان طور که زبور وسیلهای برای تقرب به خدا و آموزش معنویت به بنیاسرائیل بود، صحیفه نیز چنین نقشی را برای امّت اسلامی ایفا کرده است. این کتاب روح انسان را در بلندترین سطح خطاب قرار میدهد، از ذکر آفرینش و مراتب آن تا نیاز انسان به هدایت، تا شرح صفات مؤمن واقعی. بسیاری از متفکران مسلمان، از جمله آیتالله شهید مطهری، صحیفه سجادیه را یک نهضت فرهنگی خاموش اما تأثیرگذار توصیف کردهاند.
رابطه آن حضرت با شاگردان و یاران خاصشان چگونه بود؟ آیا ایشان همچون دیگر امامان حلقه تربیتی داشتند؟
بله، هرچند فضای امنیتی اجازه تأسیس حوزه علنی علمی را نمیداد، اما امام سجاد(ع) در قالب ارتباطهای فردی، جلسات دعا و تعلیمات مخفیانه، شاگردانی را تربیت کردند که بعداً پایهگذاران نهضت علمی حضرات امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شدند.
از جمله شاگردان خاص ایشان میتوان به سعیدبن جبیر، ابوحمزه ثمالی، محمدبن مسلم و زرارةبن أعین اشاره کرد. این افراد حامل معارف اهلبیت بودند و در حفظ و نشر آموزههای شیعی نقش مهمی ایفا کردند،
مثلاً دعای معروف ابوحمزه ثمالی، در واقع آموزش مستقیم امام سجاد(ع) به او بوده است و امروز هم از غنیترین منابع عرفانی و اخلاقی در جهان اسلام بهشمار میرود.
نقش امام زینالعابدین(ع) در تداوم پیام عاشورا چه بود؟ چگونه ایشان از راه غیرمستقیم آن پیام را زنده نگه داشتند؟
امام سجاد (ع) در حفظ پیام عاشورا، وظیفهای سنگین بر دوش داشتند. پس از واقعه کربلا دستگاه اموی تلاش کرد آن را یک شورش علیه خلیفه معرفی کند و از بین ببرد، اما امام با اشک، مناجات، خطبهها و مجالس عزاداری، کربلا را به حافظه تاریخ سپردند،
خود آن حضرت نقل کردهاند: «ماذکرْتُ مصرعَ أبىعبدالله قط إلّا اختنقتُ بالبکاء.» یعنی؛ من هیچگاه به یاد شهادت پدرم نمیافتم، مگر آن که بغض گلویم را میگیرد.
همچنین سنت زیارت کربلا و اربعین، که بعدها توسط امامان دیگر تثبیت شد، از پایهگذاریهای فرهنگی امام سجاد(ع) بود. ایشان با تکرار وقایع عاشورا، گریه بر شهدا و تأکید بر مصائب اهلبیت، فرهنگ عاشورا را در عمق جان جامعه جای دادند.
امام سجاد(ع) به ما آموختند که حتی در تنگترین شرایط سیاسی و اجتماعی، میتوان رسالت دینی را با ابزارهای هوشمندانه ادامه داد. اگر امروز هم بخواهیم فرهنگ دینی را در برابر هجمههای فرهنگی جهانی حفظ کنیم، باید زبان هنر، رسانه، معنویت و معرفت را مانند امام سجاد(ع) بهخدمت بگیریم.
ایشان همچنین الگوی مقاومت فرهنگی در برابر استبداد بودند، با زبان دعا، دلها را متحول کردند، با اشک، تاریخ را زنده نگه داشتند و با تربیت انسانهای عمیق، تمدنی را پایهگذاری کردند که در قرون بعدی به بار نشست.
پیروزی ایران اسلامی در نتیجه هدایت رهبری و حرکت مقتدرانه ملت،اصحاب رسانه و نیروهای مسلح در یک خط بود
عضو مجلس خبرگان رهبری، بیان کرد: در روزهای اخیر شاهد شگفتی و حضور همه جانبه و غیورمندانه ملت شریف ایران اسلامی بودیم که در این میان با استقامت خود منجر به پیروزی ملت شریف ایران گردید ؛ در نتیجه استقامت،تدبر و هدایت های رهبر معظم انقلاب این دستاورد عظیم را رقم زد.
ماموستا اقبال بهمنی نماینده مردم استان کردستان در مجلس خبرگان رهبری پیرامون پسا آتش بس و همچنین حول محور دستاوردها و اتفاقات جنگ دوازده روزه، اظهار داشت: ابتدا امیدواریم به عنایت الهی و رهنمودهای مقام معظم رهبری و جان نثاری نیروهای مسلح و حمایت ملت شریف ایران اسلامی به زودی شاهد اضمحلال و نابودی رژیم صهیونیستی و آمریکا جنایتکار باشیم.
دیدار رئیس دفتر رهبر انقلاب با خانواده شهید سلامی
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی گلپایگانی؛ رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب به همراه سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی رئیس ستادکل نیروهای مسلح و جمعی از فرماندهان نیروهای مسلح با حضور در منزل شهید سپهبد حاج حسین سلامی با خانواده شهید دیدار و گفتوگو کردند.
حجت الاسلام گلپایگانی که به نمایندگی از رهبر معظم انقلاب به منزل شهید سلامی آمده بود، گفت: حضرت آقا به من ماموریت دادند تا به منزل شهید سلامی بیایم و سلام و دعای ایشان برای خانواده را به شما برسانم.
رئیس رفتر رهبر معظم انقلاب در ادامه در سخنانی به بیان ویژگیهایی شهید سلامی پرداخت و اعتقادات عمیق مذهبی و باور به خدا و همواره خود را در محضر خدا دیدن و مردمی بودن را از ویژگی های شهید سلامی برشمرد و گفت: شهید سپهبد سلامی با مردم رفیق بودند در هیئت ها و اجتماعات و در رفع نیازمندی های مردم از هیچ تلاشی دریغ نمی کردند.
وی ادامه داد: شهید سلامی بسیار متواضع و خوشرو بود که این ویژگی او سبب شده بود مردم او را دوست داشته باشند و به او محبت بورزند.
رئیس دفتر رهبر انقلاب عنوان کرد: شهید سلامی نسبت به ولی فقیه مطیع محض بودند. این در حالی بود که او نه فقط مطلقا در این امر کوشا بود، در مورد اطاعت از اوامر ایشان نیز اگر احساس نارضایتی ایشان را داشتند آن کار را انجام نمیدادند.
حجت الاسلام محمدی گلپایگانی، خستگی ناپذیری، اهل دعا و تضرع و نطق و سخنرانی موثر را از ویژگی های شهید سپهبد حسین سلامی برشمرد و گفت: نطق شهید سلامی نطقی بسیار تاثیر گذار و با صلابت بود که ایشان باعنایت به اینکه حافظ کل قرآن و نهج البلاغه بودند، با تسلط به آیات قرآن و احادیث میتوانست خوب حرف بزند و حرف خود را به خوبی مطرح کند.
رییس دفتر رهبر معظم انقلاب زنده کردن روح جهاد یکی دیگر از ویژگیهای شهید سلامی گفت: شهید سلامی و شهدای فرمانده با شهادت خود روح جهاد و مردانگی را در جامعه زنده کردند. حجت الاسلام محمدی گلپایگانی با تجلیل از مجاهدت خانواده شهید سلامی خطاب به آنان بیان کرد: خداوند متعال حق شفاعت به شهید سلامی داده است و مطمئن باشید شهید سلامی بدون همسر و فرزندان به بهشت نخواهد رفت و علاوه بر آن شفیع دیگران نیز خواهد بود.
فرزند شهید سپهبد حاج حسین سلامی نیز در این دیدار ضمن تشکر از حضور حجت الاسلام گلپایگانی در منزل شهید و رهبر معظم انقلاب اسلامی بابت توجه ایشان به خانواده شهید سلامی گفت: سلام ما را به حضرت آقا برسانید و به ایشان بگویید آقاجان ما علاوه بر اینکه به ابی انت و امی هستیم جان خودمان را فدای حضرت آقا می کنیم.
سودای تجزیه سوریه؛ چرا حملات رژیم صهیونیستی به دمشق متوقف نمیشود؟
با وجود روی کار آمدن یک رژیم تروریست دست نشانده تلآویو در سوریه به سرکردگی جولانی، ارتش رژیم صهیونیستی همچنان در حال نقض توافقنامه ترک مخاصمه ۱۹۷۴ و هدف قرار دادن مراکز راهبردی در عمق خاک سوریه است. جنگندههای رژیم صهیونیستی با هدف قرار دادن نقاط راهبردی در سوریه بخش بزرگی از نیروی هوایی، دریایی، سایتهای پدافندی، انبارهای موشکی و غیره متعلق به ارتش سوریه را نابود کرده است. جنگندههای این رژیم روز گذشته مقر وزارت دفاع و همچنین ساختمان ستاد کل ارتش سوریه را بمباران کردند. علاوه بر دمشق پایتخت سوریه استانهای دیگری نظیر لاذقیه و در آن نیز هدف حملات صهیونیستها قرار گرفتند.
سلسله اقدامات اخیر رژیم صهیونیستی در سوریه سبب ایجاد این سوال در میان تحلیل موافق و مخالفت مقاومت در سوریه شده است که چرا نتانیاهو پس از سقوط اسد همچنان در حال ادامه تجاوزات گذشته در خاک سوریه است؟ برخی تحلیلگران معتقدند فارغ از حضور یا عدم حضور مقاومت در خاک سوریه، هیئت حاکمه رژیم صهیونیستی خواستار وجود «همسایه قوی» در مرزهای شمالی خود نیست و قصد دارد تا ابزارهای قدرت حکومت آینده سوریه را به بهانههای مختلف از بین ببرد.
حذف بارانداز لجستیک مقاومت
طی دو دهه اخیر محور مقاومت با استفاده از امتیاز پیوستگی ژئوپلیتیکی امکان تسلیح مقاومت لبنان، فلسطین، سوریه و عراق را داشت، بیآنکه نیاز «چراغ سبز» دولت ثالث یا همکاری سایر گروههای غیردولتی باشد. بر همین اساس محور یکپارچه مقاومت این امتیاز را به دست آورد تا بدون کمترین چالشی اقدام به ایجاد جبههای واحد در برابر رژیم صهیونیستی کند. به عبارت دیگر یکی از دلایل شکلگیری راهبرد «وحدت میدانها»، وجود سوریه در میان اضلاع محور مقاومت بوده است. با فتح دمشق توسط رژیم جولانی و تغییر سیاستهای این کشور عربی در قبال کریدور انتقال سلاح- تجهیزات به سمت مرزهای لبنان، رژیم صهیونیستی امیدوار است تا بتواند حلقه محاصره نیروهای حزب الله را تکمیل کند.
جلوگیری از شکلگیری «دمشق قوی»
تغییر کامل ادبیات سیاستمداران و رسانههای اسرائیلی در خصوص معارضان سوریه در فرآیند قبل و بعد از سقوط اسد، نشان دهنده نگاه کلان تلآویو نسبت به جایگاه ژئوپلیتیکی- تاریخی سوریه در شرق مدیترانه است. نابود کردن ۸۰ درصد از توان نظامی ارتش سوریه در آغاز روی کار آمدن جولانی و حملات گسترده به سوریه از روز گذشته نشان دهنده سیاست رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از استقرار حاکمیت قدرتمند در دمشق است. بنا بر تجربه سقوط دولت محمد مرسی در مصر، به نظر میرسد این بار نیز صهیونیستها قصد دارند تا در ابتدای با معارضان مسلح همراهی کرده و سپس بستر لازم برای تغییر نظام سیاسی یا تجزیه سوریه فراهم کنند.
تجزیه سوریه
گدعون ساعر، وزیر خارجه پیشین رژیم صهیونیستی پس از تغییر قدرت سیاسی در دمشق، صراحتاً از حمایت رژیم صهیونیستی از اقلیتهای کردی و دروزی در شمال شرق و جنوب سوریه در برابر گروههای اسلام گرا سخن گفته بود. اکنون نیز به نظر میرسد که سخن گفتن مقامات کنونی رژیم صهیونیستی در خصوص حمایت از دروزیها تنها بهانه و دستاویزی برای نفوذ به عمق خاک سوریه و فراهم کردن زمینه تجزیه آن باشد. حرکت ماشین جنگی صهیونیستها در جنوب سوریه و برخی تحرکات سیاسی- تبلیغاتی مشکوک در این مناطق نشان دهنده خیز تل آویو برای تجزیه این کشور عربی است. در طرح امنیتی رژیم صهیونیستی تلاش بر آن است تا اقلیت دروزی در استانهای السویدا و قنیطره تحریک شده و زمینه برای جدا شدن این دو استان از سوریه فراهم گردد.
نوع حمایت اسرائیل از کردهای سوریه اما متفاوت است. تلآویو در رقابت ژئوپلیتیکی با آنکارا قصد دارد تا جلوی پیشروی ارتش ترکیه و همپیمانان مسلح آن را در شمال شرق سوریه بگیرد. به عبارت دیگر گروههای کردی در منظومه فکری صهیونیستها ابزاری برای مهار تحرکات منطقهای ایران و ترکیه فهم و تحلیل میشوند. تداوم راهبرد حمایت رژیم صهیونیستی از قسد میتواند بهانه لازم برای نابودی کامل این گروهها یا پیشروی قسد و شکلگیری هویت فدرال کردی در شمال شرق سوریه را فراهم آورد. تحولات روزهای آینده نشان خواهد داد که اراده کدام یک از بازیگران شکل دهنده آینده سوریه خواهد بود.
بهره سخن
علی رغم اینکه رژیم صهیونیستی به صورت گسترده در حال بمباران مناطق مختلف سوریه است، ابومحمد الجولانی سرکرده گروه تروریستی تحریرالشام که دولت موقت سوریه را تشکیل داده است، در مواضعی منفعلانه اعلام کرد که به دنبال جنگ با اسرائیل نیست. تحلیلگران و ناظران مسائل سیاسی اعتقاد دارند که وادادگی و ضعف رژیم تروریستی جولانی اصلیترین عامل حمله صهیونیستها به سوریه محسوب میشود. در سایه روی کار بودن یک رژیم تروریست در سوریه که عملاً از هیچ گونه قدرت سیاسی و نظامی برخوردار نیست، رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده است که اکنون بهترین فرصت برای پیادهسازی سیاستهای خود در سوریه از جمله تجزیه این کشور است.
ملت با جهتگیریهای گوناگون سیاسی و وزن متفاوت مذهبی پای ایران عزیز ایستاد
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و مسئولان عالی قوه قضائیه و رؤسای دادگستریهای سراسر کشور، ضمن تحلیل کار بزرگ ملت ایران در جنگ تحمیلی اخیر و نقش برآب شدن محاسبات و نقشههای متجاوزان، به اتحاد عظیم ملت ایران با همه اختلاف سلائق سیاسی و تفاوت وزن مذهبی برای دفاع از ایران عزیز اشاره و تأکید کردند: وظیفه همه حفظ این اتحاد ملی است.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: کار بزرگ مردم در جنگ ۱۲ روزه از جنس عزم، اراده و اعتماد بهنفس ملی بود چرا که نَفس وجود روحیه و آمادگی مقابله با قدرتی همچون آمریکا و سگ زنجیری آن رژیم صهیونیستی، بسیار ارزشمند است.
ایشان با اشاره به خاطرات منتشر شده از عوامل رژیم پهلوی که حتی در خفا و جلسات خصوصی نیز جرأت اعتراض به آمریکا را نداشتند، خاطرنشان کردند: ایران از آن دوران، به جایی رسیده است که نه تنها از آمریکا نمیترسد بلکه آن را میترساند و این روحیه و اراده ملی همان چیزی است که ایران را سربلند میکند و به آرزوهای بزرگ خود میرساند.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه هم دوستان و هم دشمنان بدانند ملت ایران در هیچ میدانی به صورت طرف ضعیف حاضر نخواهد شد، افزودند: ما از همه ابزارهای لازم همچون منطق و نیروی نظامی برخورداریم بنابراین چه در میدان دیپلماسی و چه در میدان نظامی، هر گاه وارد شویم به توفیق الهی با دست پُر وارد خواهیم شد.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: با وجود آنکه رژیم صهیونیستی را سرطان و آمریکا را بخاطر پشتیبانی از آن، جنایتکار میدانیم ولی ما به استقبال و پیشواز جنگ نرفتیم اگرچه هر گاه دشمن حمله کرد پاسخ ما کوبنده و محکم بود.
ایشان دلیل واضح بر پاسخ قوی و محکم ایران به رژیم صهیونیستی را ناچاری آن از توسل به آمریکا خواندند و گفتند: اگر رژیم صهیونیستی خم نشده و به زمین نچسبیده بود و قادر به دفاع از خود بود، اینگونه به آمریکا متوسل نمیشد اما فهمید که از عهده جمهوری اسلامی برنمیآید.
رهبر انقلاب، ضربه متقابل ایران به حمله آمریکا را نیز ضربهای بسیار حساس خواندند و افزودند: مرکز مورد تهاجم ایران مرکز فوقالعاده حساس آمریکا در منطقه بود و هر گاه سانسورهای خبری برطرف شود مشخص خواهد شد که ایران چه ضربه بزرگی وارد کرده است. البته ضربهای از این بزرگتر هم میتوان به آمریکا و دیگران وارد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای بروز امر ملی در جنگ اخیر را بسیار مهم و مانع تحقق نقشه دشمن دانستند و افزودند: محاسبه و نقشه متجاوزان این بود که با حمله به برخی شخصیتها و مراکز حساس ایران، نظام ضعیف خواهد شد و آنگاه با به میدان آوردن هستههای خفته مزدوران خود از منافق و سلطنتطلب تا اراذل و اوباش، میتوانند با تحریک مردم و به خیابان کشیدن آنها، کار نظام را تمام کنند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در عمل دقیقاً بر عکس طراحی دشمن اتفاق افتاد و معلوم شد بسیاری از محاسبات برخی افراد در زمینههای سیاسی و امثال آن نیز صحیح نیست.
ایشان با اشاره به آشکار شدن چهره، نقشه و اهداف پنهان دشمن متجاوز برای آحاد مردم، گفتند: خداوند نقشه آنها را باطل و مردم را به پشتیبانی از دولت و نظام وارد میدان کرد و مردم نیز بر خلاف تصور دشمن به حمایت و پشتیبانی جانی و مالی از نظام برخاستند.
رهبر انقلاب سخن گفتن و کنار هم ایستادن افرادی با وزن مذهبی کاملاً متفاوت و جهتگیریهای سیاسی گوناگون و حتی متضاد را باعث ایجاد اتحاد عظیم ملی خواندند و با تأکید بر ضرورت حفظ این وحدت بزرگ، گفتند: همگان اعم از روزنامهنگار، قاضی، مسئول دولتی، روحانی و امامجمعه موظف به صیانت و حفاظت از اتحاد ملی هستند.
ایشان وجود اختلاف سلیقه سیاسی و وزن متفاوت مذهبی را منافی کنار هم ایستادن برای دفاع از حقیقتی مشترک به نام دفاع از ایران عزیز و نظام اسلامی ندانستند و در بیان الزامات حفظ اتحاد ملی گفتند: تبیین و رفع مغالطات لازم است اما به میان کشیدن ایرادهای غیر لازم و بحث درباره آنها و جنجال بر روی مسائل کوچک مضرّ است و حتی ابطال مغالطه باید به بهترین شکل انجام شود که مشکلی برای کشور ایجاد نشود.
حضرت آیتالله خامنهای، اظهار وفاداری به نظام و تأیید و حمایت از سیاستهای کلی را ضروری و مفید خواندند و افزودند: اما نباید اختلافنظرهای موجود و این جناح و آن جناح کردن را که کاری مضرّ است غلیظ کرد.
ایشان همچنین شور و هیجان عمومی مردم بخصوص جوانان را امری لازم و خوب خواندند و گفتند: اما بیصبری و پا به زمین کوبیدن و اعتراض به اینکه چرا فلان کار انجام نشد، مضرّ است.
رهبر انقلاب در بیان آخرین توصیه، با تأکید بر استمرار فعالیت دستگاههای مسئول نظامی و دیپلماسی با قوت و با جهتگیری درست، گفتند: البته به جهتگیریها باید توجه کنند چرا که بخصوص در عرصه دیپلماسی، جهتگیری بسیار مهم است و باید با مراقبت و دقت، کار شود.
ایشان با اشاره به امکان اعتراض یک نفر به یک مسئول در قضیهای نظامی یا دیپلماسی، افزودند: نمیگوییم اعتراض خود را مطرح نکنند اما اعتراض و انتقاد باید با لحن قابل قبول و پس از تحقیق و اطلاعیابی انجام شود چرا که گاهی برخی اظهارات و اعتراضهایی که در رسانهها منعکس میشود، ناشی از بیاطلاعی است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه مسئولان باید با قوت و روحیه کامل به کار خود ادامه دهند، گفتند: همه بدانند که خداوند طبق آیه «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه»، نصرت خود را بر ملت ایران و ذیل نظام اسلامی و چتر قرآن و اسلام تضمین کرده و این ملت یقیناً پیروز خواهد شد.
رهبر انقلاب در این دیدار با قدردانی از رئیس و همه عناصر فعال قوه قضائیه، اقدامات انجام گرفته در این قوه را خوب و خرسندکننده خواندند و افزودند: البته همواره در کنار کارهای انجامشده باید به کارهای لازم اما انجامنشده نیز توجه و برای انجام آنها پیگیری کرد.
ایشان پیگیری حقوقی جنایات انجام گرفته در جنگ اخیر رژیم صهیونیستی را ضروری دانستند و گفتند: در قضایای قبلی نیز باید پیگیری حقوقی انجام میشد که کوتاهیهایی شد اما قوه قضائیه باید جنایات اخیر را از طریق دادگاههای بینالمللی و داخلی به صورت جدی، با دقت و هوشیاری کامل و ملاحظه همه جوانب پیگیری کند.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه نتیجه همه سفارشها به قوه قضائیه باید در اعتماد مردم به آن متبلور شود، گفتند: بارها در دیدار مسئولان قضایی گفتهایم که باید به شکلی عمل کنیم که هر کسی در هر گوشه کشور مورد ظلم و تعدّی قرار گرفت، بداند مشکل او با مراجعه به دادگستری حل میشود.
ایشان لازمه دستیابی به این نقطه مطلوب را رسیدگی و مبارزه با فسادِ درون و بیرون از قوه قضائیه دانستند و افزودند: مبارزه با فساد باعث ایجاد امید و اعتماد در مردم میشود.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه در سخنانی، ناکامی دشمن در دستیابی به اهداف خود را مرهون هوشیاری مردم و فرماندهی رهبر معظم انقلاب دانست و گفت: برگ زرین دیگری به کتاب افتخارات ملی اضافه شد و همه دنیا نیز غیرقابل اعتماد بودن طرفهای مقابل ما را مشاهده کردند.
رئیس قوه قضائیه، «بهروزرسانی سند تحول قوه و پیشرفتهای خوب در تحقق اهداف سند»، «تدارک اقدامات لازم برای اجرای قانون اسناد غیرمنقول»، «تعامل بهتر با دستگاههای اجرایی برای نظارت بر حسن اجرای قوانین»، «کاهش زمان رسیدگی به دعاوی»، «افزایش حل و فصل اختلافات از طریق صلح و سازش»، «حضور فعال مسئولان قضایی در بین مردم و مساجد» و «ارائه بیش از دو میلیون مشاوره حقوقی رایگان به مردم» را از اقدامات برجسته سال گذشته دستگاه قضایی برشمرد و افزود: در خصوص اقدام حقوقی علیه جنایتکاران و رژیم خبیث صهیونیستی در دادگاه کیفری بینالمللی، کاری مؤثر با همکاری وزارت امور خارجه و دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در حال انجام است.
چگونه با صبر به کمال برسیم؟
أمیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در نهج البلاغه نکاتی درباره «صبر بر ناخوشایندها و خوشایندها» بیان می کنند که تقدیم شما فرهیختگان می شود:
حکمت ۵۵:
«الصَّبْرُ صَبْرَانِ، صَبْرٌ عَلَی مَا تَکْرَهُ، وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ.»
ترجمه:
صبر بر دو قسم است صبر در برابر انجام کار خوبی که دوست نداری و صبر بر ترک کار بدی که دوست داری.
شرح:
دو شاخه مهم صبر:
امام در این گفتار حکیمانه، صبر و شکیبایی را بر دو گونه تقسیم می کند. می فرماید: «صبر بر دو قسم است صبر در برابر انجام کار خوبی که دوست نداری و صبر بر ترک کار بدی که دوست داری»; (الصَّبْرُ صَبْرَانِ: صَبْرٌ عَلَی مَا تَکْرَهُ، وَصَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ).
در واقع نوع اول اشاره به صبر در برابر مشکلات عبادت است و نوع دوم اشاره به شکیبایی در مقابل ترک معصیت و آنچه بعضی از شارحان گفته اند: نوع اول از نوع دوم سخت تر است، گفتار صحیحی به نظر نمی رسد، زیرا موارد، کاملاً مختلف است; گاه مورد اول مهم تر است و گاه مورد دوم تا اطاعت چه اطاعتی باشد و معصیت چه معصیتی. نیز آنچه بعضی دیگر از آنان گفته اند که صبر در این دو مورد از دو مقوله و دو ماهیت است آن هم به نظر درست نمی آید، زیرا صبر به معنای کف نفس و خویشتن داری و مقاومت در برابر مشکلات است; گاه مشکل انجام طاعتی است و گاه مشکل ترک معصیتی.
بر این پایه پیمودن راه حق و رسیدن به مقام قرب پروردگار و حتی رسیدن به اهداف و مقامات مادی در دنیا راه صاف و همواری نیست. در این راه سنگلاخ ها، گردنه های صعب العبور، پرتگاه ها و حیوانات درنده و دزدان خطرناک وجود دارد. اگر صبر و مقاومت انسان کم باشد، با برخورد به این موانع از راه می ماند و به مقصد نمی رسد. به همین دلیل صبر و استقامت مهم ترین وسیله پیروزی انسان در دنیا و آخرت است، از این رو قرآن مجید می فرماید: «(إِنَّ الَّذینَ قَالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاّ تَخافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ); به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما خدای یگانه است سپس استقامت ورزیدند فرشتگان بر آنان نازل می شوند و می گویند: نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است».(۱)
بنابراین نزول و حمایت فرشتگان از مؤمنان در درجه اول مشروط به صبر و استقامت است و در جای دیگر، قرآن مجید می گوید: «فرشتگان بر بهشتیان از هر دری وارد می شوند به آنها به خاطر صبر و استقامتشان درود می گویند. چه نیکو است سرانجام آن سرای جاویدان; (وَالْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ باب * سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ)(۲). (۳)
پی نوشت:
(۱). فصلت، آیه ۳۰.
(۲). رعد، آیه ۲۳ و ۲۴.
(۳). سند گفتار حکیمانه: این جمله حکمت آمیز و پربار عیناً در غررالحکم آمده ولی در اصول کافی با تفاوت هایی ذکر شده و در تحف العقول نیز مانند غررالحکم آمده است. (مصادر نهج البلاغه، ج ۴، ص ۴۹). در کتاب تمام نهج البلاغه نیز این کلام حکمت آمیز در ضمن وصایای علی(علیه السلام) به فرزندش «محمد بن حنفیه» آمده و این اضافه را نیز دارد: «وَأَحْسَنُ مِنْهُ الصَّبْرُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ ـ عَزَّوَجَلَّ ـ عَلَیْکَ». (تمام نهج البلاغه، ص ۶۹۷).
منبع: کتاب پیام امام امیر المومنین (علیه السلام)، شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه
چرا دشمنان امام حسین (ع) سرها را بر نیزه کردند؟
طبق نقل منابع تاریخی ابن زیاد بعد از آنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچهها و محلههای کوفه گردانید، آنها را به دستور یزید به شام فرستاد و بعد از آن اسرا را به سرپرستی مخضّر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذیالجوشن در ۱۹ محرم به دربار یزید فرستاد.
چرا بریدن سر؟
در واقعه کربلا، سرهای شهدا به ویژه سر حضرت امام حسین علیه السلام را بر نیزه کردند تا به عنوان یک نمایش و ابزاری برای ارعاب و تحقیر به نمایش گذاشته شوند.
این اقدام همچنین برای اعلام پیروزی و فرستادن پیامی به مخالفان صورت گرفت.
به طور خلاصه، سر به نیزه زدن، یک عمل نمادین بود که برای اعلام پیروزی، ایجاد رعب و وحشت، ابلاغ پیام به سایر مخالفان، نمایش قدرت و انتقامجویی بود.
به نقل از شیخ مفید و سید بن طاووس «عمر بن سعد سر حسین (علیهالسّلام) را در عصر عاشورا، همراه خولی بن یزید اصبحی از قبیله حمیر و حمید بن مسلم ازدی به نزد ابنزیاد فرستاد. آنها شبانه به کوفه رسید دیدند درب قصر بسته بود، خولی سر امام را به منزلش آورد و آن را زیر اجاق در منزلش نهاد. همسرش به نام نوار دختر مالک حضرمی به او گفت: چه خبر آوردهای؟ خولی گفت: چیزی آوردهام که تا همیشه بینیاز میشوی، این سر حسین است که در خانه تو است. همسرش گفت: وای بر تو، مردم طلا و نقره میآورند، اما تو سر فرزند دختر رسول خدا را آوردهای؟
بلاذری تصریح دارد که در روز یازدهم سرهای بقیه شهدا بریده شد و پس از اینکه عمر بن سعد و همراهانش اهل بیت (علیهمالسّلام) را به سوی کوفه حرکت دادند، سرها را نیز روی نیزهها زدند و با خود بردند.
معجزه قرآن خواندن راس الحسین علیه السلام
قرآن خواندن سر مطهر حضرت نزد علمای فریقین به اثبات رسیده و راویان شیعه و اهل سنت آن را به سند صحیح نقل کردهاند.ابن شهر آشوب مازندرانی در(مناقب ال ابی طالب) میگوید: از مناقب حسین علیه السلام مشهد الراس و دیگر مواضعی است که از راه کربلا تا عسقلان و ما بین آن در موصل، نصیبین، حماه، حمص و دمشق و غیره ظاهر گشت.
۱. همسر اول خولی که زن مومنه ای بود دید که نوری قوی از آن سر مبارک به سوی آسمان بالا می رود ! نزدیک آمد. صدای قرائت قرآن از آن سر بریده می شنید تا طلوع فجر و آخرین آیه ای که شنید، این بود: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»؛… در آن شب، قضایایی رخ داد که در نهایت آن زن به دست شوهرش شهید شد.
۲. زید بن ارقم میگوید: من در غرفهای بودم که سر مطهر را بر فراز نیزهای از جلوی من گذراندند. چون برابر من رسید، شنیدم که آیه «اَمْ حَسِبْتَ اَنَّ اَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا»؛ (آیا پنداشتی که اصحاب کهف و رقیم، از آیات شگفت ما بودند؟) را میخواند. به خدا سوگند مو بر تنم راست شد و صدا زدم: «ای پسر رسول خدا، به خدا سوگند، [داستان] سر تو بسیار شگفتتر است».
۳. ابومخنف از شعبی نقل میکند که گفت: هنگامیکه سر مبارک امام حسین علیهالسلام را در کوفه در محل صرافها به دار زدند، آن سر مقدس تنحنح کرد و سوره کهف را تلاوت کرد، تا آنجا که میفرماید: «إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًی»؛ (آنان جوانانی (یا جوانمردانی) بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم). و این جز بر ضلالت و گمراهیشان نیفزود. در روایت دیگری مینگارد: هنگامی که سر مقدس امام حسین علیهالسلام را بر فراز درخت زدند، شنیدند که میفرمود: «وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ» (شعرا .۲۲۷) (آنان که ستم کردند، به زودی میدانند که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت) در دمشق نیز صدای آن حضرت را شنیدند که میفرمود: «لا قوة الا بالله»، همچنین شنیده شد که میفرمود: «أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا» (کهف. ۹)
۴. سلمه بن کهیل از سر مبارک شنید که بر نیزه می خواند: (فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم)(بقره. ۱۳۷)
۵. حرث بن وکیده گوید : از سر مبارک شنیدم که سوره کهف را می خواند. شک کردم که صدا از سر هست یا از جای دیگر که ناگاه سر مبارک تلاوت را ترک کرد و متوجه من شد و فرمود: ای فرزند وکیده ! مگر نمی دانی که ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. با شنیدن این کلام او تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن کند که سر مبارک به او می فرماید:ای فرزند وکیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد . پس آن ها را واگذار “اذ الاغلال فی أعناقهم و السلاسل یسحبون( غافر.۷۱) در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آن ها را می کشند”.
۶. ابن شهر آشوب می نویسد:
هنگامی که کاروان اسرا در شب دوازدهم محرم به مرزهای کوفه رسید، همانجا بیتوته کرد و وارد شهر نشد؛ زیرا عبیدالله ابن زیاد تمایل داشت تا ورود آنها به این شهر با سربازان و سلاح و به صورت نمایشی باشد. مسجد یا مشهد الحنانه در شمال شرق نجف واقع شده است. در قدیم "قائم" یعنی ستونی عمودی در مکانی که سر امام حسین (علیه السلام) پیش از ورود کاروان اسرا به کوفه روی زمین قرار گرفت، وجود داشت. محدث قمی در (نفس المهموم) بیان نموده است که کنار «قائم» (ستون) در مسیر نجف، مسجدی به نام مسجد الحنانه است که در آنجا زیارت امام حسین (علیه السلام) مستحب است زیرا سر مبارک ایشان (علیه السلام) آنجا قرار گرفته شد.وجه تسمیه آن به حنانه طبق آنچه که بعضی از محققان ذکر کردهاند، مشتق از حنین است؛ با استناد به روایاتی که اسیران حضرت امام حسین (علیه السّلام) را از محل ثویه عبور دادند و در این مکان به سر مطهر حضرت امام حسین علیه السّلام و یارانش جسارت نمودند پس زمین آنجا ناله حزنانگیزی کرد که صدای آیات قرآن و ذکر شنیده شد.
۷. ابن زیاد ملعون، زَحر بن قیس را فراخواند و سر مقدس امام حسین علیه السلام و سر یارانش را با او به سوی یزید بن معاویه فرستاد و همراه زَحر، ابوبُرده پسر عَوف اَزدی و طارق بن ابی ظَبیان اَزدی نیز بودند.
۸. تلاوت قرآن و اشعاری در مظلومیت خود توسط حضرت در دیر راهب نصرانی .
این دیر، هماکنون در منطقه راه سوریه به لبنان موجود است و بر یک بلندی مشرف به جاده قرار دارد. در ماجرای اسیران اهل بیت از کوفه تا شام، حاملان سر در بین راه سر بریده امام حسین (ع) را در صندوقی در دیر راهب مخفی کردند و سر را داخل دیر قرار دادند. راهب در آن شب دید نوری به سوی آسمان ساطع است، وقتی به سوی آنان رفته و از هویت آنان و صاحب سر آگاه شد پس از شماتت آنان، مقداری پول داده و از آنان خواست تا یک شب سر را در اختیار وی بگذارند. راهب آن شب سر را با مشک و گلاب شستشو داد و بر روی سینه خود گذاشت. او با دیدن کرامات امام حسین (ع) تا صبح میگریست و به برکت آن سر، صبح مسلمان شد. سپس به همراه شاگردانش خدمت امام سجاد (ع) رسید و آمادگی خود را برای جنگ با قاتلان امام حسین(ع) اعلام کردند. امام سجاد(ع) فرمود: «این کار را انجام ندهید. زیرا خداوند به زودی از آنان انتقام میگیرد».
۹.وقتی کاروان اسراء به همراه سرها در حالی که بر روی نیزهها حمل میشدند و به طرف شام برده میشدند، در بین راه یک مردی یهودی بنام یحیی حرّانی به استقبال این کاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد که لبهای وی به هم میخورد. میگوید راوی که این یهودی گفت من نزدیکتر رفتم و گوش فرا داشتم که این کلمات را شنیدم «وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ» یحیی از مشاهده این جریان متعجّب شد و پرسید این سر کیست؟ گفتند: آن سر حسین بن علی که مادرش فاطمه دختر پیامبر محمد مصطفی است و در این زمان که یحیی این جریان را دید مسلمان شد.
۱۰. منهال ابن عمرو گوید: سر مبارک را در دمشق بر نیزه دیدم که آیات سوره کهف تا : (ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا) تلاوت می کرد و در این جا به آشکاری تمام فرمود: عجیب تر از اصحاب کهف قتل من و بر نیزه کردن سرم می باشد.
۱۱. یزید در پی اعتراض و مسلمان شدن سفیر روم به خاطر ظلمی که بر اباعبدالله روا داشت، دستور به کشتن او داد ، سر مبارک با صدای بلند فرمود: (لا حول و لا قوه الا بالله).
منابع:
ارشاد شیخ مفید (ره)
لهووف سید بن طاووس (ره)
مقتل الحسین علیه السلام سید عبدالرزاق مقرم (ره)
مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب ر(ه)
انساب الاشراف احمدبن یحیی بلاذری
راهکار مهم دین برای دوری از افراط و تفریط
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در نهجالبلاغه میفرمایند:
«لَا [یُرَی الْجَاهِلُ] تَرَی الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً.» ۱
همیشه جاهل را یا افراطگر میبینی و یا تفریطکار.
شرح:
به راستی آنچه که انسان را در ورطه افراط و تفریط قرار میدهد، جهل و نادانی است. جهلی که انسان را از مرحله اعتدال، خارج و او را از مسیر حق جدا مینماید.
نکته قابل تأمل آنجاست که افراط و تفریط میتواند انسان را از مسیر هدایت دور نماید، چرا که حدّ تعادل، همان صراط مستقیمی است که روزی ده مرتبه در نمازهای واجبمان از خداوند متعال طلب میکنیم و نکته قابل تأملتر اینجاست که به فرموده قرآن، صراط مستقیم، همانجاست که خداوند حضور دارد؛۲ بنابراین افراط و تفریط یعنی جدایی از خدا.
راهکار مهم دین برای دوری از افراط و تفریط و ماندن در صراط مستقیم و اعتدال، پیروی از ولیّ خداست.
امام صادق علیهالسلام پیرامون وظیفه و جایگاه مهم امام معصوم علیهالسلام میفرمایند:
«إِنَّ اَلْأَرْضَ لاَ تَخْلُو إِلاَّ وَ فِیهَا إِمَامٌ کَیْمَا إِنْ زَادَ اَلْمُؤْمِنُونَ شَیْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَیْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ.» ۳
زمین هیچگاه خالی از امام نمیماند تا اگر مؤمنان چیزی [به دین] افزودند، آنها را [از این کژ راهه] برگرداند و اگر چیزی را کاستند، برایشان کامل کند.
با کنار هم قراردادن این مطالب، درکِ کلام رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله که فرمودند: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً؛ هر کس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.» برایمان آسانتر خواهد بود؛ چرا که دوری و یا جدایی از امام، یعنی غرقشدن در جهالت و ثمره جهالت نیز جدایی از صراط مستقیم و حد اعتدال است.
پینوشتها:
۱. حکمت شماره ۷۰.
۲. «إِنَّ رَبِّی عَلَیٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ.»؛ سوره هود، آیه ۵۶.
۳. کافی، ج ۱، ص ۱۷۸.
چگونه خلاقیت کودکمان را شکوفا کنیم؟
با استفاده از فعالیتهای جذاب و بازیهای مهیج، میتوانید اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کرده و قهرمان درون او را بیدار کنید. همچنین، فراهم کردن امکانات هنری مانند نقاشی و خمیربازی، به شکوفایی خلاقیت کودک کمک میکند. این روشها به کودکان کمک میکنند تا استعدادهای خود را کشف کرده و رشد کنند.
هر کودکی قهرمانی نهفته در درون خود دارد، فقط کافیست با روشهای درست، این قهرمان را بیدار کنیم. با فعالیتهای جذاب و خلاقانه، میتوانید به رشد و شکوفایی استعدادهای فرزندتان کمک کنید.
قهرمانی که درون کودکتان است را بیدار کنید!
با فعالیتهای جذاب و بازیهای مهیج، اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید.
کودک شما یک هنرمند متولد شده است...
با فراهم کردن امکانات نقاشی، خمیربازی و.... خلاقیت او را شکوفا کنید.































