
emamian
ویژگی های خانواده عاشورایی
مقدمه
رسالت اولیای الهی برای ساختن جامعه آرمانی و ایدهآل، مبتنی بر فردسازی و خانوادهسازی است. اساس و زیربنای خودسازی در خانواده شکل میگیرد. خانواده مطلوب از منظر اسلام، خانواده متعادلی است که در آن روابط گرم و صمیمی، موجب پیوند افراد خانواده به یکدیگر میشود. تعاملات در خانواده متعادل، زمینهساز جامعه سالم و رو به رشد و متعالی میگردد. نمونه بارز چنین خانوادهای خانواده عاشورایی است. ماه محرم میتواند الگوی خوبی در زمینههای مختلف از جمله برای خانوادهها باشد تا با پیروی از امام حسین۷ و خانوادهاش، خانواده عاشورایی را شکل دهند. از آنجا که حق طرفینی است، تمامی ویژگیهای خانواده متعادل همه اعضای خانواده را در بر میگیرد. در نوشتار حاضر برخی از ویژگیهای خانواده عاشورایی بررسی میشود.
۱. احترام و تکریم
در آیین شخصیتپرور اسلام، همه مؤمنان محترمند و باید حرمت آنان حفظ شود. این امر بهویژه در به وجود آوردن صفا در محیط خانه، نقش مهمی دارد. احترام در روابط خانوادگی، نقش بسیار مهمی در سلامت خانواده دارد. هر چه احترام بیشتر باشد، زندگی خانوادگی از آرامش و لذت بیشتری برخوردار خواهد بود. از این روست که احترام متقابل میان زن و شوهر در روایات بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ چنانکه امام صادق۷ درباره احترام زن به شوهر میفرماید: «هر زنی که به شوهرش احترام بگذارد و او را آزار ندهد، خوشبخت خواهد شد».[۱] همچنین درباره احترام مرد به زن میفرماید: «مردی که همسر اختیار کرد، باید او را گرامی و محترم بشمارد».[۲]
احترام به همسر، از عواملی است که تأثیر بسرایی در تربیت فرزندان دارد. مادری که در خانه، عزیز باشد و مورد تکریم شوهرش قرار گیرد، با روحی سرشار از عاطفه و آرامش و احساسِ شخصیت، فرزندان را به خوبی تربیت خواهد کرد. در حالی که آزار و اذیت همسر در خانه و تحقیر او در مقابل فرزندان، موجب از دست رفتن آرامش او میشود. اضطراب و نگرانی او که حاصل از این رفتار است، در فرزندان تأثیر خواهد گذاشت. در طرف مقابل مرد نیز باید مورد تکریم و احترام همسرش قرار گیرد تا جایگاه پدری وی نزد فرزندان حفظ شود. رعایت احترام و تکریم متقابل همسران، موجب شکلگیری خانواده متعادل میشود. امام علی۷ درباره چگونگی برخورد با حضرت زهرا۳ میفرماید: «به خدا سوگند! هرگز کاری نکردم که فاطمه۳ خشمگین شود و او را به هیچ کاری مجبور نکردم...، او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنی من، قدمی برنداشت».[۳]
یکی از خواهشهای طبیعی فرزندان، احترام و تکریم شخصیت آنان است. [۴] در سیره معصومان:، تکریم و احترام کودکان به شیوههای مختلف صورت میگرفت؛ مانند استقبال از فرزندان هنگام ورود آنها به مجلس، سلام کردن به کودکان، با احترام صدا کردن کودکان و ...[۵] رسولخدا۹ در اینباره فرموده است: «أَکْرِمُوا أَوْلَادَکُمْ وَ أَحْسِنُوا أَدَبَهُم؛ [۶] فرزندان خود را احترام نمایید و آنان را نیکو تربیت کنید». امام حسین۷ بالاترین حدّ تکریم را نسبت به همسر و فرزندان داشت؛ برای مثال فرمود: «من خانهای را دوست دارم که در آن سکینه دخترم و رباب همسرم هستند. آنان را دوست دارم و عمده اموالم را به آنان میبخشم و به سرزنش کسی توجه نمیکنم».[۷] این احترام متقابل، میان امام خمینیو همسرشان نیز برقرار بود. خانم صدیقه مصطفوی، دختر امام میگوید: «امام به همسرشان احترام خاصی میگذاشتند. رفتار ایشان با خانمشان، بسیار محترمانه بود. ما که اولادشان بودیم، کوچکترین بیاحترامی یا تندی از امام ندیدیم. کوچکترین دستوری به مادرمان نمیدادند».[۸]
۲. توجه به خواستهها و نیازهای منطقی اعضای خانواده
در سیره امامان معصوم، به خواست، علاقه و انتخاب آزادانه همسر و فرزندان توجه خاص شده است تا جایی که گاهی با انتقادات اصحاب و دوستان خود روبهرو میشدند. امام باقر۷ درباره سیره امام حسین۷ فرمود:
روزی عدهای بر امام حسین۷ وارد شدند و فرشهای گرانقیمت و پشتیهای فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند. عرض کردند: ای فرزند رسولخدا! ما در منزل شما وسایل و چیزهایی مشاهده میکنیم که ناخوشایند ماست (وجود این وسایل را در منزل شما، مناسب نمیدانیم!). حضرت فرمود: «إنّا نَتَزَوّجُ النِّساءَ فَنُعطیهِنَّ مُهُورَهُنَّ فَیَشتَرینَ بِها ما شِئنَ، لَیسَ لَنا فیهِ شیءٌ؛ [۹]ما در ازدواج، مهریه زنان را پرداخت میکنیم و آنها هر چه دوست داشتند، برای خود خریداری میکنند. هیچ یک از وسایلی که مشاهده نمودید، از آنِ ما نیست».
از این کلام امام حسین۷ میتوان نکتههایی را برداشت کرد که عبارتند از:
الف. مهریه دِینی است که به عهده مرد است. بنابراین مرد بایستی مقداری را به عهده بگیرد که در حد توان و استطاعت او باشد. زن نیز باید مقدار متعادل و معقولی را تعیین کند تا با گرفتن آن بتواند به زندگیشان سر و سامان مناسبی بدهد و در آرامش و امنیت، خانواده متعادل تشکیل دهند.
ب. مردان باید مهریهای را قبول کنند که بتوانند تمام و کمال آن را بپردازند. این تصور عرف که «مهریه را کی داده کی گرفته»، تصور اشتباهی است که مردان بابت آن، هزینه سنگینی پرداخته و چه بسا سالهای طولانی را از عمر و جوانی خود در زندان گذراندهاند.
ج. زنان باید به حقوق خود در دریافت مهریه آشنا باشند. آنان باید توان همسر خود را در پرداخت مهریه در نظر بگیرند تا زمینه برای چالشهای جدی و اساسی در زندگیشان فراهم نشود. مهریه سنگین نمیتواند مانع جدایی همسران شود؛ چه بسیار زنانی که برای جدایی حاضرند تمام مهریهشان را ببخشند.
د. مهریه برای زمان طلاق و جدایی نیست. بنابراین نباید دستاویزی برای تهدید به جدایی باشد.
اگر به سیره و روش پیشوایان دین:، بهویژه درباره تعیین مهریه در حد وسع و توان توجه، و پس از ازدواج مهریه همسرپرداخت شود؛ ضمن استحکام پایههای زندگی، تهیه وسایل یک زندگی آبرومندانه نیز برای خانواده همسر بسیار راحتتر میشود.
از دیگر حقوق مطرح در خانواده، حق انتخاب همسر است. پیامبر خدا۹ هرگاه میخواست دختری از خانوادهاش را شوهر دهد، از پشت پرده به او میفرمود: «دخترم، فلانی از تو خواستگاری کرده است. اگر دوستش نداری بگو؛ زیرا هیچ کس نباید از گفتن «نه» شرم کند و اگر هم دوستش داری، سکوت تو (نشانه) موافقت است».[۱۰]
آن چه از این روایت برداشت می شود آن است که حجب و حیای دختر اقتضا می کند که از او محترمانه خواستگاری شود و دختر نیز آزادانه دارای حق انتخاب باشد. همچنین گفتنی است که دختران و پسران نباید با کنار نهادن شرم و حیا و با بی احترامی نسبت به والدین که دلسوز حقیقی آنان هستند به انتخاب های عجولانه و نادرست دست بزنند. بر خلاف این روایت در جامعه امروز، موارد متعددی از انتخاب های نادرست و خیابانی را شاهد هستیم که گاه به فجایع زیانباری منتهی می گردد.
اجبار دختر و پسر به ازدواج که اغلب در ساختارهای خاص جوامع سنتی وجود داشت، گاهی به عنوان امر بهنجار نیز تقویت میشده است. [۱۱] امروزه تنشهایی که میان خانوادهها در این زمینه رخ میدهد، گویای تمایل نسل گذشته به حفظ باورها و رسوم پیشین و تمایل نسل جدید به داشتن هویت مستقل است. اگر دختر یا پسری بر خلاف میل و رضایت درونی خود مجبور به ازدواج شود، احتمال ناسازگاری و کشمکش میان او و همسرش بیشتر خواهد بود. بنابراین با عنایت به تأکید اسلام بر حق پسر و دختر در انتخاب همسر، لزوم توجه و احترام به حق انتخاب آنها یکی از راهکارهای تحکیم خانواده است. [۱۲] دختر شهید بهشتی؛ میگوید: «پدرم مانند دیگر موضوعات زندگی، از راه بحث و استدلال پیش میرفت و هیچگاه برای پذیرش آرای خود تلاش نمیکرد. من به عنوان دختر خانواده در همه موارد از جمله تحصیل، ازدواج و فعالیتهای اجتماعی آزاد بودم. پدر همواره ما را راهنمایی میکردند و برای پاسخ به سؤالاتمان وقت کافی میگذاشتند».[۱۳]
۳. محبت و مودّت
مهر و محبت، لازمه زندگی خانوادگی است: «جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً».[۱۴] بر این اساس، زندگی با نشاط و توأم با آرامش و آسایش، در پرتو محبت، رأفت و مهربانی اعضای خانواده و بهویژه همسران نسبت به همدیگر به وجود میآید؛ چنانکه درباره رسولخدا۹ چنین نقل شده است: «کانَ رَسُولُ اللَّهِ اَرْحَمَ النَّاسِ بِالنِّساءِ وَ الصِّبْیانِ؛ [۱۵]رسولخدا۹ مهربانترین مردم نسبت به زنان و کودکان بود». عبیدالله بن عتبه نیز میگوید: «نزد امام حسین۷ بودم که فرزندش وارد شد. امام حسین۷، امام سجاد۷ را صدا زد و او را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید و میان دو چشمش را بوسید. سپس فرمود: پدرم به فدایت باد! چقدر خوشبو و زیبایی».[۱۶]
زن و شوهر موفق، کسانی هستند که افزون بر روابط زوجیت، برای یکدیگر دوست دلسوز و با محبت باشند. آنها باید با فرزندان خود نیز دوست باشند و با آنها رابطهای گرم و عاطفی همراه با دلسوزی و مهربانی برقرار کنند. رفتار پدر و مادر با فرزندان باید به قدری صمیمی باشد که اگر آنها مشکلی داشتند، ابتدا آن را با والدین خود مطرح کنند. چنین رفتاری افزون بر اینکه موجب سلامت محیط خانواده میشود و معضلات و گرفتاریهای اهل خانه را بر طرف میکند، ثواب و ارزش معنوی فراوانی نیز به دنبال دارد.
کمبود محبت در خانه، چه میان همسران یا میان والدین و فرزندان، سبب فروپاشی نظام خانواده میشود. خانواده بیمحبت و عاری از رأفت و مهربانی، افراد ناسالم و پرخاشگر و افرادی دارای بیماری روحی و روانی به جامعه تحویل میدهد که قادر به پیشرفت و تعالی روحی و معنوی و حتی پیشرفت مادی نخواهند بود. یکی از مهمترین جلوههای محبت و تکریم در زندگی، جلوههای زبانی و گفتاری است. به زبان آوردن عشق، دوستی و محبت، به گفتوگو نشستن و مشورت کردن، تأثیر بسزایی در جلب اعتماد همسر دارد و سبب برطرف شدن مشکلات زندگی میشود. مرد باید محبت خود را به زبان بیاورد؛ چنانکه رسولخدا۹ فرموده است: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا اَبَداً؛ [۱۸] اگر مرد به همسرش بگوید تو را دوست دارم، اثر این کلام محبتآمیز هیچگاه از قلب او بیرون نمیرود».
امام حسین۷ به عنوان الگوی تربیتی کامل، محبت به فرزندان را از نیازهای ضروری آنان میدانست و در قالبهای گوناگون آن را ابراز میکرد؛ گاه با در آغوش گرفتن و به سینه چسبانیدن خردسالان، زمانی با بوسیدن آنان و گاه با به زبان آوردن کلمات شیرین و محبتآمیز. [۱۹] ویژگی بارز در خانواده امام حسین۷، ابراز علاقه است. این بزرگواران همواره یکدیگر را با تعابیر عاشقانه و احساسبرانگیز مورد خطاب قرار میدادند و در موارد بسیاری از عبارت «بِنفسی انت» استفاده میکردند. این مسأله باید به عنوان الگویی در سبک زندگی حسینی مورد توجه باشد و اعضای خانواده یکدیگر را با عناوین دلنشین و محبتآمیز خطاب کنند. [۲۰] فرزند علامه طباطبایی؛ میگوید: «هنگامی که خواستیم از تبریز به قم عزیمت کنیم، به مادرم گفتم: شب عید که وقت مسافرت نیست. در این هوای سرد کجا میخواهیم برویم!؟ مادرم نگاهی به من کرد و در حالی که اشک چشمانش را پاک میکرد، این شعر زیبا را خواند:
همسر شهید مطهری؛ درباره محبت استاد میگوید:
به آسایش و راحتی من و بچهها اهمیت میدادند و آنقدر صمیمی و نزدیک بودند که نمیتوانستند رنج مرا تحمل کنند. همیشه همان مهر و محبت روزهای اول زندگی بین ما برقرار بود. یادم هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روز با یکی از دوستان به تهران برگشتم. نزدیک سحر بود که به خانه رسیدیم. وقتی وارد شدیم، دیدم همه بچهها خوابند؛ ولی آقا بیدار است. چای را حاضر کرده، میوه و شیرینی چیدهاند و منتظر من بودند. دوستم از دیدن این منظره متعجب شد و گفت: همه روحانیون اینقدر خوبند؟.[۲۲]
۴. همکاری و همراهی
اسلام کار بیرون از منزل را به عهده مرد و کار خانه را به عهده زن سپرده است، ولی در مواردی نیز به جهت ضرورت و یا علاقه، زن بیرون از خانه به شغلهایی مانند معلمی، پزشکی، پرستاری و ... اشتغال دارد. آنچه مهم است، مشارکت و همکاری زن و شوهر در کارهای منزل است. در تعالیم اسلامی کار زن یا مرد در خانه، ارزش معنوی بسیاری دارد و موجب اجر و پاداش در پیشگاه الهی میشود. انجام کارهای خانه مانند پختن غذا، شستن لباس، تمیز کردن منزل و ...، از وظایف الزامی زن نیست، اما در فرهنگ اهلبیت: انجام چنین کارهایی از سوی زنان، دارای پاداش و اهمیت بسیاری است؛ چنانکه پیامبر۹ درباره اشتغال زنان در خانه فرموده است: «زنانی که در خانه خود اشتغال دارند، پاداش و ثواب مجاهدان را خواهند یافت».[۲۳]
همسران متعادل، کسانی هستند که بتوانند در تمام مسائل زندگی خود احساس مشارکت و سهیم بودن نمایند. [۲۴] مصداق همکاری مرد در منزل را در سیره پیامبراکرم به خوبی می توان مشاهده کرد. پیامبر اکرم پارگی پیراهنش را میدوخت، کفشاش را وصله میزد و شیر گوسفندان را میدوشید. [۲۵] امام صادق درباره سیره امیرالمؤمنین در خانه میفرماید: «امیرمؤمنان۷ هیزم و آب میآورد و جارو میکرد و فاطمه۳ آرد و خمیر میکرد و نان میپخت».[۲۶] در برخی روایات به نمونههایی از کمک امام علی۷ به حضرت فاطمه۳ در امر نگهداری از فرزندان اشاره شده است. الگوی تقسیم کار خانگی در خانواده امام علی۷ و حضرت فاطمه۳، الگوی مناسبی برای زنان و مردان مسلمان است.
همسر شهید مطهری؛ درباره رفتار محبتآمیز شهید در خانه میگوید: «بعد از چندین سال زندگی، همان مهر و محبت روزهای اول زندگی ازدواج بین ما برقرار بود».[۲۷] دختر ایشان نیز میگوید: «شاید اگر بگویم محترمانهترین رفتاری که در ذهنم نقش بسته است، رفتار متقابل پدر و مادرم بوده است؛ اغراق نکردهام. مادرم، زنی فهیم، کوشا، تحصیلکرده و نیز اهل علم و معرفت و شعر بودند. با تمام وجود موقعیت پدرم را درک میکردند و متقابلاً پدرم نیز رفتاری بسیار محبتآمیز و صمیمی با ایشان داشتند».[۲۸] فرزند علامه جعفری؛ نیز میگوید:
علیرغم اینکه مادرم سواد چندانی نداشت، ولی از معرفت بالایی برخوردار بود و این را فهمیده بود که کارهای فکری و خدمات علمی و اجتماعی علامه جعفری برای مردم مفید است و به عنوان یک زن باید بستر زندگی را چنان فراهم کند که دغدغه خاطر نداشته باشد. بنابراین فشار ما بچهها و رتق و فتق امور خانه بر دوش مادرم بود. وقتی علامه این فداکاری را میدید، مجذوب او میشد. [۲۹]
برای آنکه همه افراد خانواده و بهویژه فرزندان در کارهای منزل کمک کنند، باید از ابتدا دیدگاه مثبتی نسبت به کارهای خانه برای بچهها ایجاد کرد و کارهای خانواده را به صورت تفریح و سرگرمی و بازی درآورد. همراهی با همسر در کارهای خانه، لبخند زدن به همسر و تشکر از او بابت همکاری در کارهای خانه، شاد بودن هنگام تمیز کردن خانه و ... فرزندان را مشتاق همراهی با والدین در انجام کارهای خانه میکند. با تشویق فرزندان به شیوههای مختلف، برگزاری جلسات خانوادگی و دخالت فرزندان در تصمیمگیری در مورد کارها و تقسیم مناسب کارهای منزل، میتوان فرهنگ همکاری را در خانواده و با مشارکت همه اعضای آن فراهم آورد.
نتیجهگیری
خانواده عاشورایی، خانواده متعادلی است که بر اساس آموزههای اسلامی برگرفته از آیات قرآن و سیره معصومان شکل گرفته است. ویژگیهای خانواده عاشورایی مانند احترام و تکریم، توجه به حق انتخاب آزادانه، محبت و مودت و همکاری و همراهی، زمینهساز حاکم شدن روابط گرم و صمیمی بر کانون خانواده و اعضای آن میشود. الگو و سرمشق خانواده عاشورایی، معصومین: و بهویژه خانواده امام حسین۷ است که با تمسک به سیره آنان میتوان سعادت و خوشبختی واقعی را رقم زد. خانواده عاشورایی با الگوگیری عملی بهخصوص از خانواده اباعبدالله الحسین۷ میتواند منتظر حقیقی باشد و معنای واقعی خانواده مهدوی را به نمایش بگذارد.
فریده فاطمی مهر
فهرست منابع
کتب:
۱. اربلی، علی بن عیسی؛ کشف الغمه فی معرفة الائمه؛ تصحیح هاشم رسولی محلاتی؛ چاپ اول، تبریز: بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق.
۲. انصاریان، حسین؛ نظام خانواده در اسلام؛ قم: هاجر، ۱۳۸۴ش.
۳. بستان، حسین؛ جامعهشناسی خانواده؛ قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش.
۴. پاینده، ابوالقاسم؛ نهجالفصاحه؛ تهران: سازمان انتشارات جاویدان، ۱۳۲۴ق.
۵. جمعی از نویسندگان؛ سیمای خانواده در اسلام؛ قم: مؤسسه بوستان کتاب، ۱۳۹۴ش.
۶. حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه؛ تصحیح مؤسسه آلالبیت؛ چاپ اول، قم: مؤسسه آلالبیت، ۱۴۰۹ق.
۷. خزاز قمی، علی بن محمد؛ کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر؛ قم: نشر بیدار، ۱۴۰۱ق.
۸. داوودی، محمد و علی حسینیزاده؛ سیره تربیتی پیامبر و اهلبیت؛ قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۷ق.
۹. دیلمی، حسن بن ابیالحسن؛ ارشاد القلوب الی الصواب؛ قم: نشر رضی، ۱۳۷۱ش.
۱۰. ساروخانی، باقر؛ مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده؛ تهران: سروش، ۱۳۸۱ش.
۱۱. جمعی از نویسندگان، همسران همراه (سیره خانوادگی همسران علما و بزرگان دین) ، انتشارات مرکز مدیریت حوزه های علمیه، چاپ اول، زمستان۱۳۹۵ش.
۱۲. صدوق، محمد بن علی؛ کتابُ من لایحضره الفقیه؛ قم: انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن؛ مکارم الأخلاق؛ قم: نشر شریف رضی، ۱۳۷۰ش.
۱۴. قطب الدین راوندی، سعید بن هبةالله؛ الخرائج و الجرائح؛ قم: مؤسسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق.
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی؛ تهران: انتشارات اسوه، ۱۳۷۵ش.
۱۶. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالأنوار؛ بیروت: مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ق.
۱۷. محمدی ریشهری، محمد؛ تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث؛ ترجمه حمیدرضا شیخی؛ قم: نشر مشعر، ۱۳۸۸ش.
۱۸. محمدی صیفار، مهدی؛ مشق عشق؛ (۱۵۱خاطره از سیره خانوادگی بزرگان دین)، قم، معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه۱۳۹۳.
۱۹. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ قدس ایران، بانوی بزرگ انقلاب؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی۱، ۱۳۹۲ ش.
۲۰. مولوی، جلالالدین محمد؛ کلیات شمس تبریزی؛ ج۱، تهران: صدای معاصر، ۱۳۸۱.
۲۱. مهتدی، عبدالعظیم؛ آموزههایی از اخلاق امام حسین؛ ترجمه غلامحسین انصاری؛ تهران: چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۸۹ ش.
مجلات و پایگاهها
۱. پایگاه اطلاعرسانی و فرهنگی تبیان؛ «رفتار استاد شهید مطهری با همسرش»؛ ۰۵/۱۲/۱۳۹۶، کد مطلب: ۴۱۳۲۰۲.
۲. پایگاه اطلاعرسانی حوزه؛ «ناگفتههایی از علامه محمدتقی جعفری»؛ ۱۵/۰۷/۱۳۹۶، کد مطلب: ۴۶۰۰۱.
۳. پایگاه خبری قدسآنلاین؛ «سبک زندگی حسینی، معیار خوشبختی و سعادت خانواده است»؛ ۰۹/۰۸/۱۳۹۵، کد خبر: ۴۶۹۹۷۹.
۴. سامانه هوشمند ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی؛ «بیوگرافی اندیشمندان ایرانی – اسلامی: علامه سید محمدحسین طباطبایی»؛ ۰۴/۰۲/۱۳۹۸، کد مطلب: ۱۰۹۳.
۵. «شهید بهشتی در قامت یک پدر، در گفت و شنود شاهد یاران با ملوک سادات بهشتی»؛ ماهنامه شاهد یاران؛ شماره هشتم، تیر۱۳۸۵، ص ۷۳ - ۷۲.
پی نوشت ها:
[۱]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج ۱۰۳، ص ۲۵۳.
[۲]. همان.
[۳]. علی بن عیسی اربلی؛ کشف الغمه فی معرفة الائمه:؛ ج ۱، ص ۳۶۳.
[۴]. جمعی از نویسندگان؛ سیمای خانواده در اسلام؛ ص۳۱۴.
[۵]. محمد داوودی و سید علی حسینیزاده؛ سیره تربیتی پیامبر۹ و اهلبیت:؛ ص ۷۸.
[۶]. فضل بن حسن طبرسی؛ مکارم الاخلاق؛ ص ۲۲۳.
[۷]. عبدالعظیم مهتدی؛ آموزههایی از اخلاق امام حسین۷؛ ترجمه غلامحسین انصاری؛ ص ۱۴۷.
[۸]. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی۱؛ قدس ایران، بانوی بزرگ انقلاب؛ ص ۵۹.
[۹]. محمد بن یعقوب کلینی؛ اصول کافی؛ ج ۶، ص ۴۷۶.
[۱۰]. محمد محمدی ریشهری؛ تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث؛ ص ۱۰۳.
[۱۱]. باقر ساروخانی؛ مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده؛ ص ۱۲۴ -۱۲۵.
[۱۲]. حسین بستان؛ جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی؛ ص ۱۷۷.
[۱۳]. «شهید بهشتی در قامت یک پدر، در گفت و شنود شاهد یاران با ملوک سادات بهشتی»؛ ماهنامه شاهد یاران؛ شماره هشتم، تیر۱۳۸۵، ص ۷۳ - ۷۲.
[۱۴]. روم: ۲۱.
[۱۵]. سعید بن هبةالله قطبالدین راوندی؛ الخرائج والجرائح؛ ج ۲، ص ۸۸۶..
[۱۶]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج ۱۹، ص ۴۶.
[۱۷]. جلالالدین محمد مولوی؛ دیوان شمس؛ غزلیات، غزل شماره ۱۵۳۴.
[۱۸]. محمد بن حسن حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج ۲۰، ص ۲۳.
[۱۹]. علی بن محمد خزاز قمی؛ کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر:؛ ص ۲۳۵.
[۲۰]. پایگاه خبری قدسآنلاین؛ «سبک زندگی حسینی، معیار خوشبختی و سعادت خانواده است»؛ ۰۹/۰۸/۱۳۹۵. http://www.qudsonline.ir/news/۴۶۹۹۷۹
[۲۱]. سامانه هوشمند ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی؛ «بیوگرافی اندیشمندان ایرانی – اسلامی: علامه سید محمدحسین طباطبایی»؛ ۰۴/۰۲/۱۳۹۸. https://cotp.ir/content/۱۰۳۹
[۲۲]. پایگاه اطلاعرسانی و فرهنگی تبیان؛ «رفتار استاد شهید مطهری با همسرش»؛ ۰۵/۱۲/۱۳۹۶.
https://article.tebyan.net/۴۱۳۲۰۲
[۲۳]. ابوالقاسم پاینده؛ نهجالفصاحه؛ ج ۹، ص ۲۸.
[۲۴]. حسین انصاریان؛ نظام خانواده در اسلام؛ ص ۲۴۸.
[۲۵]. حسن بن ابیالحسن دیلمی؛ ارشاد القلوب الی الصواب؛ ج ۱، ص ۱۱۵.
[۲۶]. محمد بن علی صدوق؛ کتابُ من لا یحضره الفقیه؛ ج ۳، ص ۱۶۹.
[۲۷]. جمعی از نویسندگان، همسران همراه (سیره خانوادگی همسران علما و بزرگان دین) ص ۱۰۷.
[۲۸]. مهدی محمدی صیفار؛ مشق عشق؛ ص ۴۸.
[۲۹]. پایگاه اطلاعرسانی حوزه؛ «ناگفتههایی از علامه محمدتقی جعفری»؛ ۱۵/۰۷/۱۳۹۶.
https://hawzah.net/fa/Discussion/View/۴۶۰۰۱
به سال آخر به چشم وقت اضافی نگاه نکنید / اقتصاد کشور به هیچ وجه نباید به تحولات خارجی پیوند بخورد
رهبر انقلاب اسلامی حادثه عاشورا را قله جهاد، فداکاری و شهادت نامیدند و با اشاره به مصادف شدن هفته دولت با دهه اول محرم افزودند: مبنای هفته دولت نیز جهاد و شهادت است چرا که رجایی و باهنر با مجاهدت مستمر، سختکوشی و تلاش در هنگام هجوم و محاصره مشکلات، خودداری کامل از پیگیری منافع شخصی و پرهیز از چهره سازی برای جذب نظر مردم، خود را شایسته پاداش بزرگ الهی یعنی شهادت ساختند.
ایشان با اشاره به خبرهای بزرگ و مهمی که رئیس جمهور و اعضاء دولت در گزارش های خود اعلام کردند افزودند: هفته دولت فرصت مناسبی برای تبیین و اطلاع رسانی خدمات اعضای دولت و نقد نقاط قوت و ضعف است که دولت باید بیش و پیش از دیگران به نقد درونی بپردازد.
حضرت آیت الله خامنهای به دولتمردان توصیه کردند: در گزارشهایی جامع و صادقانه، آنچه توانستید و آنچه قرار بود اما نتوانستید برای مردم بیان کنید که مردم از این گونه گزارشهای صادقانه، خرسند و امیدوار می شوند.
رهبر انقلاب سال آخر فعالیت دولت را فرصتی قابل توجه و از جهات مختلف بسیار مهم برشمردند و گفتند: هرچه می توانید از فرصت آخر برای خدمت به مردم و کشور استفاده کنید.
حضرت آیت الله خامنهای در همین زمینه با اشاره به مشکل جدی مسکن در کشور گفتند: دولت قول ساخت ۶۰۰ هزار واحد مسکونی در آخرین سال فعالیت را داده است که تحقق این قول میتواند در زمینه حل مشکل مسکن مؤثر باشد.
ایشان افزودند: تلاش کنید در یک سال باقیمانده کارهای اساسی و بزرگی برای دولت بعد به یادگار بگذارید که «اصلاح ساختار بودجه، نظام بانکی و نظام مالیاتی» جزو اینگونه کارهاست.
«پیگیری و تلاش جدی برای اجرای قولهایی که داده شده» از جمله طرحهای هفتگی وزارت نیرو، سیاست پالایشگاه سازی برای جلوگیری از صدور نفت خام، تقویت شرکتهای دانش بنیان، ادامه کارهای خوب علمی و بهداشتی و درمانی که در مقابله با کرونا انجام شده و افزایش تولید از دیگر توصیه های مؤکد رهبر انقلاب به دولت برای سال آخر فعالیت بود. سالی که به هیچ وجه نباید دولت بهصورت وقت اضافه به آن نگاه کند.
بخش دوم سخنان رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با هیأت دولت به مسائل اقتصادی اختصاص داشت.
ایشان بار دیگر تولید را مادر و کلید اصلی حل مشکلاتی نظیر «اشتغال، معیشت، تورم و کاهش ارزش پول ملی» خواندند و تأکید کردند: باید هرچه می توانید در این زمینه ها کار و تلاش کنید.
رهبر انقلاب رفع موانع تولید را از وظایف اساسی دولت برشمردند و گفتند: البته رفع برخی موانع از جمله تحریم یا ندادن پول فروش نفت ایران، تحت اختیار دولت نیست اما بسیاری از موانع درونی است و باید با جدیت آنها را رفع کرد.
ایشان «واردات بی رویه» را که باعث شکایت مکرر تولید کنندگان و حتی ورشکستگی برخی از آنها شده است بسیار خطرناک خواندند و افزودند: واردات لوکس نیز از جمله موانعی است که دولت باید آن ها را از سر راه تولید حذف کند.
حضرت آیت الله خامنهای «جلوگیری از قاچاق» را با همکاری قوای مجریه، قضاییه و نیروهای مسلح، تسهیل کننده تولید دانستند و گفتند: استفاده از ظرفیت نهضت قطعه سازی که به خصوص در نیروهای مسلح ایجاد شده است، می تواند بخش قابل توجهی از نیازهای تولیدکنندگان را تأمین کند بویژه اینکه متخصصان داخلی توانسته اند قطعات بسیار ظریف و پیچیده را نیز تولید کنند.
رهبر انقلاب «رفع ناهماهنگی ها در سطوح پایین دستی» را برای افزایش و جهش تولید، مهم برشمردند و گفتند: در گزارشهای خبری تلویزیون، برخی تولیدکنندگان از ناهماهنگی های عجیب و غریب در گرفتن مواد اولیه مورد نیاز گله می کنند که اگر وزیر مربوط به محض دیدن این گزارشها پیگیری کند، بسیاری از این مشکلات ظرف مدت کوتاهی قابل حل است.
«رفع پیچ و خمهای عجیب اداری در دادن مجوز تولید» و نیز «حل مشکل تسهیلات بانکی» دو توصیه آخر رهبر انقلاب به اعضای دولت در بحث مهم رفع موانع تولید بود.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان درباره مسائل اقتصاد کشور، به موضوع «خام فروشی و صادرات فله ای مواد خام» اشاره کردند و گفتند: خام فروشی در سنگ های معدنی قیمتی و فرآوری آنها در خارج و بازگرداندن به کشور با چندین برابر قیمت، فروش خاک جزیره هرمز، فرآوری نشدن زعفران جنوب خراسان و خرمای مناطق گرمسیری از جمله مواردی است که نشان می دهد باید در این زمینه کار جدی صورت گیرد.
ایشان افزودند: چندی پیش، پیشنهادی برای تشکیل کارگروهی از جانب روسای سه قوه جهت شناسایی و برطرف کردن موانع تولید مطرح کردم و با استقبال سه قوه هم مواجه شد که باید هر چه زودتر تشکیل شود و کار خود را با جدیت آغاز کند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از موضوعات بسیار مهم اقتصادی را مسئله «سرمایهگذاری» برشمردند و تأکید کردند: متأسفانه در سالهای اخیر، سرمایه گذاری در کشور دچار اختلال شده و در این زمینه عقب هستیم که برای بر طرف کردن این مشکل، ابتدا باید سرمایه گذاری های کلانی که در کشور رها شده و یا کُند پیش می روند، احیا شوند و هیچ طرح بزرگ سرمایه گذاری بلاتکلیف نماند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر لزوم تشویق سرمایه گذاران بخش خصوصی، خاطرنشان کردند: بخش خصوصی دارای امکانات فراوان و نقدینگی لازم است و باید از طریق برطرف کردن مشکلات مالیاتی و مجوزها و همچنین تسهیلات بانکی، بخش خصوصی را به سرمایه گذاری ترغیب کرد.
ایشان با اشاره به اهمیت موضوع «هدایت نقدینگی به سمت تولید» گفتند: در سال ۹۷ و در دیدار با هیأت دولت پیشنهاد تشکیل یک هیأت متخصص شبانه روزی برای یافتن روشهای هدایت نقدینگی به سمت تولید مطرح شد که اگر این هیأت تشکیل نشده است، باید هرچه زودتر شکل بگیرد.
رهبر انقلاب اسلامی «تقویت ارزش پول ملی» را موضوعی بسیار مهم و در ارتباط مستقیم با تولید و تقویت بینه اقتصادی کشور و بهبود معیشت مردم دانستند و افزودند: در کنار اقدامات بلندمدت برای تقویت ارزش پول ملی، برخی اقدامات کوتاه مدت نیز ضروری است که از جمله آنها برخورد جدی با اقدامات بدخواهانه و سودجویانه برای کاهش ارزش پول ملی است.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به اعلام دولت مبنی بر بازگردانده نشدن ۲۷ میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات گفتند: ممکن است بخشی از این ارزها به دلایل منطقی هنوز بازگردانده نشده اما با موارد سودجویانه همچون واردات کالاهای لوکس یا خرید ملک در خارج از کشور باید برخورد شود.
ایشان بر لزوم هماهنگی دستگاههای اجرایی برای تصمیمات اقتصادی تأکید کردند و با اشاره به تصمیمهای نسنجیده برخی دستگاهها، افزودند: البته بانک مرکزی فعالیت های خوبی را آغاز کرده است و همه دستگاهها باید به آن کمک کنند تا بتواند اقدامات خود را به سرانجام برساند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از موارد ضروری برای برطرف کردن موانع و ایجاد اصلاحات ساختاری را «راه اندازی سامانه های اطلاعاتی و اتصال این سامانه ها» به یکدیگر برشمردند و با یک تذکر مهم، سخنان خود را درباره مسائل اقتصادی کشور به پایان رساندند.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: اقتصاد کشور به هیچ وجه نباید به تحولات خارجی پیوند بخورد زیرا این یک خطای راهبردی است.
ایشان تأکید کردند: نباید برنامه ریزی اقتصادی برای کشور، معطل لغو تحریمها یا نتیجه انتخابات فلان کشور شود. باید بنا را بر این گذاشت که تحریمها به عنوان مثال تا ده سال دیگر ادامه دارد، بنابراین باید بر ظرفیتها و امکانات داخلی تمرکز کرد، البته ممکن است آنها تصمیمات خوب بگیرند که در آن صورت از آن استفاده می کنیم اما مسائل اقتصادی کشور نباید موکول به تحولات خارجی شوند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، موضوع فضای مجازی را بسیار مهم خواندند و گفتند: ما هم اهمیت فضای مجازی را و اینکه بخشی از زندگی مردم شده است، قبول داریم اما بحث ما در مورد فضای مجازی این است که این عرصه از خارج مدیریت و هدایت میشود و ما نمیتوانیم مردم را بی پناه رها کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه عوامل مسلط بین المللی در فضای مجازی به شدت فعال هستند، افزودند: تأکید مکرر بر شبکه ملی اطلاعات و تشکیل شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی و شرکت روسای سه قوه در آن به همین علت است اما متأسفانه اهتمام لازم به این موضوع نمی شود.
ایشان گفتند: شبکه ملی اطلاعات اجزایی دارد که این اجزا از زمانبندی ها عقب هستند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه خطاب به همه مسئولان و دستاندرکاران کشور یک توصیه مهم کردند: خدمت در نظام اسلامی دارای ارزش مضاعف است که باید قدردان آن باشید چرا که خدمت در جمهوری اسلامی کمک به رونمایی از الگوی اسلام برای جامعهسازی و مدیریت جامعه است، بنابراین اهمیت مضاعف دارد.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به ناکامی مکاتب مختلف بشری برای اداره جامعه، از آمریکا بهعنوان یک الگوی واقعاً شکستخورده یاد کردند و گفتند: ارزشهای بشری مانند سلامت، عدالت و امنیت از همه جا بیشتر در آمریکا لگدمال میشود، فاصله طبقاتی در آنجا وحشتناک است، تعداد و نسبت گرسنگان و بیخانمانها در آمریکا از کشورهای متعارف دنیا بیشتر است، طبق اعلام صریح رقبا در کارزارهای انتخاباتی، یکی از هر پنج کودک آمریکایی، گرسنه است ضمن اینکه ناامنی و آمار جنایت در آمریکا بسیار بالاست.
ایشان افزودند: علاوه بر این مشکلات داخلی و مدیریتی، قتل، جنگافروزی و ایجاد ناامنی جزو کارهای رایجِ امروز آمریکاییها در سوریه، فلسطین و یمن و قبلاً در عراق، افغانستان و مناطقی مثل ویتنام و هیروشیما است.
رهبر انقلاب اسلامی حضور افرادی در رأس آمریکا را که مایه تحقیر آن کشور هستند، نشانه دیگری از شکست الگوهای بشری و آرمانشهر رو به انحطاط غربزدهها برشمردند و گفتند: الگوی مستقل اسلام برای نظامسازی و جامعهسازی بر سه پایه «ایمان، علم و عدل» استوار است البته ما در هر سه عرصه عقبیم اما در جمهوری اسلامی شعارها و جهتگیریها بر این اساس بوده و الگوهای انسانی آن نیز شهدایی مانند بهشتی، مطهری، باهنر، رجایی و سلیمانی هستند.
حضرت آیت الله خامنهای خطاب به مسئولان تأکید کردند: عملکرد شما میتواند این الگوی برجسته را در چشم مردم جهان تبلیغ کند و علت دشمنی و ترس مستکبران از جمهوری اسلامی همین مسئله است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به فرازی از سخنان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام مبنی بر اینکه اگر مؤمنان دست از یاری یکدیگر بردارند شکست میخورند، افزودند: این درسی برای بشریت و همه مؤمنان است و امروز نیز که دشمن بهطور دائم در حال طراحی است، در مقابل آن باید نقشه و برنامه داشت.
ایشان همچنین با تشکر از رعایت اصول بهداشتی در مجالس عزاداری تا به امروز، بر گسترش کامل و استمرار رعایت توصیههای ستاد ملی کرونا تأکید و مجدداً از عوامل یاریگر مردم در مقابله با ویروس خطرناک کرونا تشکر کردند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، رئیس جمهور و ۴ نفر از اعضای کابینه به بیان گزارشی از اقدامات و برنامههای دولت پرداختند.
آقای روحانی در گزارش خود گفت: سقوط قیمت نفت در سال ۹۳ و تحمیل تحریمهای اقتصادی در سال ۹۷ در کنار شیوع ویروس کرونا در شش ماه گذشته، سه تکانه شدید اقتصادی بود که دولت توانست با اتکاء به سیاست های اقتصادی مقاومتی، آنها را مدیریت کند.
رئیس جمهور با بیان آماری از میزان کاهش رشد اقتصادی در کشور های پیشرفته به سبب شیوع کرونا، وضعیت ایران را نسبتاً قابل قبول خواند و افزود: اجرای طرح تحول سلامت، جهش در زیرساختهای ارتباطاتی و دولت الکترونیک و همچنین پیشرفت بزرگ در زمینه توسعه شرکتهای دانشبنیان، سه اقدام پیشگیرانه دولت در سالهای اخیر بود که باعث حفظ آمادگی کشور در برابر کرونا شد.
آقای روحانی گفت: در صنایع مهم نظیر پتروشیمی، از ۵۶ میلیون تن به ۱۰۰میلیون تن و در زنجیره فولاد به ۲ برابر میزان قبل افزایش تولید داشتهایم ضمن اینکه در دولت های یازدهم و دوازدهم سالانه بهطور متوسط ۷۰۰هزار شغل ایجاد شده است.
رئیس جمهور با اشاره به اقدامات دولت در زمینه گازرسانی و آب شرب روستایی گفت: حقوق کارمندان حدود ۶ برابر و حقوق فرهنگیان حدود ۵ برابر نسبت به ابتدای دولت یازدهم افزایش یافته است.
افزایش مستمری بازنشستگان، اعطای وام به کسب و کارهای آسیب دیده، یارانه کرونایی و اعطای وام ودیعه مسکن از دیگر اقدامات دولت در گزارش آقای روحانی بود.
رئیس جمهور لغو شش قطعنامه سازمان ملل علیه کشور و خروج از PMD، و افزایش برداشت چشمگیر از میادین مشترک نفت و گاز با همسایگان را از جمله اقدامات دولت برای استیفای حقوق ملت نامید.
همچنین آقای زنگنه وزیر نفت در گزارشی، صنعت گاز و پتروشیمی را محصول جمهوری اسلامی خواند و گفت: ۹۴ درصد کشور امروز تحت پوشش گاز قرار دارد و در بخش پتروشیمی ارزش تولیدات از ۱۱ میلیارد دلار در سال ۹۱ به ۲۵ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۰ خواهد رسید.
آقای زنگنه با اشاره به افزایش ۴ برابری مجموع صادرات فرآوردههای نفتی از سال ۹۱ تا سال ۹۸، افزود: تا اواخر سال ۱۴۰۱ گاز همراه نفت در مشعلها به صورت کامل وارد چرخه فراورش خواهد شد.
در ادامه آقای اردکانیان وزیر نیرو گزارشی از افزایش تولید برق و کاهش تلفات شبکه توزیع بیان کرد و افزود: در بخش آب، ۴۳ سد بزرگ مخزنی از اعتبارات دولتی ساخته شد.
همچنین آقای نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در گزارش خود، تحول ساختاری در ارائه خدمات نظام سلامت پس از کرونا را از جمله نقاط مهم عملکرد این وزارتخانه برشمرد و افزود: در جریان کرونا هیچ بیماری پشت در بیمارستانها سرگردان نماند.
آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز گزارشی از اقدامات این سازمان برای تخصیص بودجه فعالیتهای عمرانی و پرداخت مطالبات و معوقات بازنشستگان و ایثارگران بیان کرد.
۳ ابزار شیطانی دشمنان برای مقابله با حرکت امام حسین (ع)
انسان از زمانی که پا در جهان هستی نهاد، با خصمی روبرو شد که خدای متعال از وی تعبیر به دشمن آشکار میکند و میفرماید: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ[یس/۶۰] آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟!» و فرزندان بنی آدم را از همراهی با وی بر حذر میدارد و میفرماید: «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا[فاطر/۶] شیطان سخت شما را دشمن است شما هم او را دشمن دارید.»
تقابل شیطان و انسان از آغاز خلقت آغاز شد و در هر برههای از زندگی بشر به گونهای خویش را آشکار کرد، و هر بار شیطان در قالبی پای در میان نهاد تا بشر را به زمین زند، گاه در قالب نمرود برای مقابله با ابراهیم و گاه در شکل فرعون برای رویارویی با موسی و ... ، اما یکی از پررنگترین نبردهای حق و باطل در حادثه کربلا به وقوع پیوست که در آن شیطان در قالب یزیدیان پای در میدان نهاد تا حق را برای همیشه تاریخ خاموش کند ولی زمان نشان داد که نور خدا هیچگاه خاموش نخواهد شد، «یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ[توبه/۳۲] آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!»
شیطان صفتان در حادثه کربلا از سه ترفند عمده برای مقابله با امام حسین (ع) بهره بردند که در ادامه به وآکاوی آنها میپردازیم.
تطمیع
یکی از مهمترین ابزارهایی که از سوی شامیان برای همراهی مردم ضعیف النفس کوفه استفاده شد استفاده از شیوه تطمیع بود به گونهای که عبیدالله بن زیاد با این شیوه توانست قسمتی از مردم کوفه را با خویش همراه کرده و به مقابله با امام حسین (علیهالسلام) بفرستد، در کتابهای تاریخ در این زمینه این گونه بیان شده است که عبیدالله پس از آنکه به کوفه وارد شد بر بالا منبر رفته و این گونه گفت: «اى مردم! شما خاندان ابوسفیان را آزمودهاید و آنان را چنانکه دوست میدارید یافتهاید! ... یزید بن معاویه به من نوشته است که چهار هزار دینار و دویست هزار درهم را میان شما تقسیم کنم و شما را به جنگ دشمن او، حسین بن على، بفرستم! پس بشنوید و فرمان ببرید! والسلام.»[۱]
نمونه دیگری از این طمع ورزی را میتوان در زندگی عمر بن سعد فرمانده سپاه کوفه در واقعه کربلا دید، به گونهای که نقل شده است که پس از آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، ابن سعد که به حکومت ری و دَسْتبی منصوب[۲] و به سرکوبی شورش دیلمیان مأمور شده بود[۳] با ۴ هزار سپاهی در بیرون کوفه اردو زده و آماده حرکت به سوی ری بود، اما خبر حرکت امام حسین (علیهالسلام) به سوی کوفه، عبیدالله بن زیاد را واداشت تا ابن سعد را برای مقابله با امام بفرستد و فرماندهی ری را مشروط به مقابله وی با امام حسین (علیهالسلام) کرد.[۴] از اینرو عمر سعد به طمع حکمرانی بر ری حاضر شد که سپاه کوفه را فرماندهی کند.
تهدید
دومین ابزاری که سبب شد کوفیان امام حسین (علیهالسلام) را تنها بگذارند استفاده از ابزار تهدید بود به گونهای که ابن زیاد برای همراهی کوفیان با خویش این گونه آنها را تهدید کرد که «همه مردان باید همراه لشکر من حرکت کنند. از این به بعد هر متخلفى را درشهر بیابیم، ذمه ما از او برى مىشود» سپس به چند تن از مأموران خود دستور داد تا در شهر بگردند و آنان را به اطاعت و حضور در لشکر، امر کنند و از عاقبت نافرمانى بترسانند.[۵] به عنوان نمونه، ابن زیاد، سوید بن عبدالرحمان نقرى را به همراهى عدهاى مأموریت داد تا در کوفه بگردند و متخلفان از دستور او را بیاورند. آنان مردى شامى را یافتند که براى گرفتن مال الارث به کوفه آمده بود. او را نزد ابن زیاد فرستادند و به دستور او گردنش را زدند[۶] حتی طرفداران ابن زیاد بین مردم کوفه شایعه کرده بودند که سپاه شام حرکت کرده است و به زودی به کوفه خواهد رسید، و اینگونه بین طرفدران مسلم بن عقیل تفرقه ایجاد کردند.[۷]
تحمیق و فریب دادن
سومین ابزاری که از سوی یزدیان برای همراهی مردم با خویشتن مورد استفاده قرار گرفت، فریب دادن عوام مردمی بود که از بصیرت کافی برخوردار نبودند، که نمونه واضحی از آن را میتوان در خوارج خطاب کردن کاروان امام حسین(علیهالسلام) مشاهده کرد، به گونهای که بنا بر برخی از نقلها عبیدالله بن زیاد بعد از آنکه به کوفه تسلط پیدا کرده بود، برای فریب مردم از شریح قاضی فتوایی قتل حسین بن علی(علیهالسلام) را درخواست کرد و وی این گونه فتوا داد: «بدرستى که حسین بن على بن ابى طالب ارکان اسلام و مسلمین را شق و شکسته و بر هم ریخته و با امیر المؤمنین مخالفت کرده[۸] و از دین خارج شده است و این مطلب برای ما ثابت شده است از این رو فتوا به جنگ و قتال با وی میدهم تا شریعت سید المرسلین را حفظ کنم.» [۹]
البته استفاده از این سه ابزار برای همراهی تنها محدود به حادثه کربلا نمیشده است بلکه از ابتدای خلقت، شیطان برای اغوای بشر از این ترفندها بهره میبرده است به گونهای که حضرت آدم(سلاماللهعلیها) را به طمع زندگی جاوید فریب داد و زمانی که از درگاه الهی طرد شد شروع کرد به تهدید بنی آدم و این گونه خطاب به خدای متعال فرمود: «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ *إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ[حجر/۳۹-۴۰] گفت: «پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مىآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو از میان آنان را» و در نهایت برای همراه کردن انسانها با خویش از ابزار فریب استفاده میکند آنچنان که خدای متعال در این زمینه میفرماید: «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا[نساء/۱۲۰] وعدهشان مىدهد، آرزومندشان مىکند،و جز فریب به ایشان وعده نمىدهد»
و در زمان معاصر نیز مستکبران تلاش میکنند از همین حیلهها برای بر زمین زدن پرچم انقلاب اسلامی بهره ببرند به گونهای که یک بار به شعار برداشتن تحریمها پای در میان مینهند، بار دیگر سخن از تحریمهای فلج کننده به میان میآورند و زمانی که استقامت مردم شریف ایران را میبینند، از ابزار تحمیق بهره میبرند و ادعا میکنند که ما با مردم ایران دشمن نیستیم بلکه با حکومت ایران مخالف هستیم، حال آنکه در ایران حکومت و ملت پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند و جدایی هیچکدام از دیگری بی معناست، اما با این وجود مردم ایران زمین با نگاه به آموزههای عاشورا در مقابل تمام تزویرهای شیطان بزرگ ایستاده و فریاد هیهات من الذله سر دادهاند و رهبر خویش را تنها نگذاشتهاند.
محمدعلی کمالینسب
پینوشت
[۱]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: شیری، علی، ج ۵، ص ۸۹، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
[۲]. ابن فقیه، احمد، مختصر البلدان، لیدن، ۱۳۰۲ق/۱۸۸۵م،ص۲۸۲-۲۸۳.
[۳]. همان،ص۲۵۳.
[۴]. بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م،ج۳، ص۱۷۶-۱۷۷.
[۵]. بلاذرى(م ۲۷۹)، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق، ج ۳، ص ۳۸۶.
[۶]. دینورى، ابوحنیفه (م۲۸۲)، الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، چاپ اول: قاهره، ۱۹۶۰م،ص ۲۵۴.
[۷]. تاریخ طبرى ، محمد بن جریر طبرى (م ۳۱۰)، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، چ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۷،ص:۲۹۴۸.
[۸]. مقصود از امیر المؤمنین اینجا بعقیده شریح قاضى یزید بن معاویه است.
[۹]. حلی، علامه، ترجمه الألفین، مترجم وجدانی، هجرت، قم، ۱۴۰۹ق، چاپ دوم، ص۱۰۰۳.
از نازیسم تا اسلام؛ تجربه ناب دیپلمات آلمانی در سرزمین وحی
مراد ویلفرد هافمن(Murad Wilfried Hofmann)، نویسنده، دیپلمات و اندیشمند مسلمان آلمانی و مؤلف کتابهایی همچون «اسلام به عنوان یک جایگزین» بود. وی در سال ۱۹۳۱ میلادی در یک خانواده کاتولیک در شهر «آشافنبورگ» واقع در شمال غربی ایالت بایرن آلمان متولد و در سپتامبر ۱۹۸۰ مسلمان شد. این امر به دلیل جایگاه بالای دیپلماتیک وی، جنجال بسیاری را برانگیخت.
او از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۴ به عنوان کارشناس مسائل دفاع هستهای در وزارت خارجه آلمان مشغول به کار بود و از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷ به عنوان مدیر اطلاعات در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در بروکسل فعالیت میکرد. وی همچنین مدتی سفیر آلمان در الجزایر و مدتی نیز سفیر آلمان در مراکش بود.
پایگاه خبری «الجزیره» در مقالهای در خصوص تجربه هافمن از سفر حج، به بیان دیدگاه و مشاهدات او در این سفر پرداخته است. ترجمه این مقاله به شرح زیر است:
فریضه حج و مفاهیم بزرگ آن همواره در ذهن مسلمانان سراسر جهان رسوخ یافته است و هر سال که موعد حج فرا میرسد، هزاران نفر از جای جای کره زمین با شور و شوق به سوی بیتالله الحرام روانه میشوند تا محل زندگی حضرت ابراهیم(ع) و خانواده ایشان را از نزدیک مشاهده کرده و با محل زندگی پیامبر گرامی اسلام(ص) و جایگاه آغاز دعوت ایشان از نزدیک آشنا شوند.
از این رو، فریضه حج در تصور دین اسلام رکنی اصیل و یکی از ستونهای دین اسلام است که معمار معنوی، اجتماعی و سیاسی دین اسلام آن را بنا کرده است. این فریضه به تنهایی عبادتی اسلامی است که جامع تمام عبادات است چرا که حج کاملترین و عمیقترین عبادات شمرده میشود.
سفرنامه، نوعی نویسندگی ادبی و یکی از فنون زیبای ادبیات است که دارای ظرافت و زیبایی در بیان رخدادهای سفر، وضعیت اقوام، حالات انسانها، زیبایی طبیعت و دیگر موارد است. به همین علت است که سفرنامه از سوی پژوهشگران رشتههای مختلف بسیار مورد استقبال قرار گرفته و این به دلیل تنوع موضوعاتی است که در سفرنامهها مورد توجه قرار گرفته که شامل مسائل دینی و مذهبی، اوضاع اجتماعی، درگیریهای سیاسی، بحرانهای اقتصادی و وضعیت علمی جامعه بوده است.
اما سفرنامه حج از گذشته تا حال همانند مرهمی بر زخم کسانی بوده که در بیابان عدم به دنبال قطره آبی از وجود میگردند؛ از آن رو که تاریخ درباره شمار زیادی از اندیشمندان، فیلسوفان و ادیبانی که در فریضه حج مفهوم آرامش را برای دلهایشان یافتهاند، برای ما حکایتها دارد. از محمد اقبال گرفته تا مالکوم ایکس و از محمد اسد تا مراد هافمن و همچنین از علی شریعتی تا جلال آل احمد.
این مسئله فقط به مسلمانان منحصر نمیشود بلکه مستشرقان نیز نسبت به آن توجه ویژه داشتهاند و حتی برخی از آنها با تظاهر به مسلمان بودن به زیارت حج رفته تا به اسرار نهفته این سفر واقف شوند.
از این منظر، اهمیت فریضه حج برای شخصیتهای جهان و اندیشمندان مسلمانی که لقب «حاجی» را با خود حمل کردهاند، روشن میشود. چنانکه «مراد هافمن» این لقب را یک لقب شرقی میداند که به هیچ یک از القاب جهان عرب شباهت ندارد.
برخی نیز معتقدند که باید بر روی این افراد برچسبی با عنوان «ساختِ مکه» بچسبانیم، زیرا این افراد یک تجربه ناب مؤمنانه در حج داشتهاند؛ تجربهای که اگر بگوییم زندگی و رفتار و منش آنها را کاملاً تغییر داده است، مبالغه نکردهایم. گویی که حج ابزار عجیبی برای ساخت بشریت است که حاجی از این مراسم همچون روزی که از مادر متولد شده، خارج میشود.
مراد هافمن کیست؟
با این مقدمه به زندگی «مراد هافمن» اندیشمند آلمانی مسلمان شده میپردازیم:
مراد هافمن، دیپلمات برجسته و نویسنده مسلمان آلمانی است که در سال ۱۹۳۱ میلادی در آلمان متولد شد. وی در سن ۹ سالگی عضو تیم جوانان هیتلر شد اما همزمان، عضویت یکی از گروههای ممنوعه و مخالف نازیسم را نیز پذیرفته بود.
وی تحصیلات خود را در رشته حقوق ادامه داد و پس از دریافت مدرک لیسانس در مونیخ، دکترای خود را نیز در رشته حقوق کسب کرد. او سالیان زیادی به عنوان منتقد در مجلات تخصصی مقاله مینوشت و از دهه ۵۰ قرن گذشته در سفارت آلمان در الجزایر مشغول به کار شد. این مسئله باعث شد که از نزدیک شاهد انقلاب الجزایر باشد و به نظر میرسد که این انقلاب توجه شدید او را برانگیخت و او را به تأمل واداشت.
تحول هافمن و گرویدن به دین اسلام
هافمن مؤلف کتابهای بسیاری با موضوع آینده اسلام در تمدن غربی و اروپایی است. او در سال ۱۹۸۰ میلادی خود را از مسیحیت کاتولیک به اسلام تغییر داد و به این دین مبین گروید.
او کارشناس دفاع هستهای در وزارت خارجه آلمان بود و به دلیل منصب عالی او در دولت آلمان، مسلمان شدنش موجب جنجال گسترده در دولت این کشور شد.
هافمن از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷ میلادی نیز به عنوان مدیر بخش اطلاعات پیمان ناتو در بروکسل مشغول به کار بود و سپس در سال ۱۹۸۷ سفیر آلمان در الجزایر شد و تا سال ۱۹۹۰ میلادی در این منصب خدمت کرد. او از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ میلادی نیز سفیر آلمان در مراکش بود.
جهش نسل پهپادهای ایرانی با قلب جدید/ «جهش ۷۰۰» چه قابلیتهایی به ارمغان میآورد؟
یکی از دستاوردهای دفاعی رونمایی شده توسط وزارت دفاع به مناسبت روز صنعت دفاعی در سال جاری، موتور توربوفن سبک جهش است که علاوه دستیابی به دانش طراحی و ساخت آن یکی از مهمترین دستاوردهای فناورانه تاریخ کشور در حوزه موتورهای هوایی است چراکه توان طراحی و ساخت چنین موتورهایی در اختیار چند کشور محدود در دنیا قرار دارد.
این موتور که بعنوان اولین موتور توربوفن بومی در کلاس موتورهای نسل چهارم توسعه پیدا کرده است، از نوع موتورهای توربوفن دومحوره است که قابلیت نصب بر روی انواع پرنده های با سرنشین و بدون سرنشین با قابلیت ایجاد تراست (نیروی پیشرانه) ۵۰۰ تا ۷۰۰ کیلوگرم را دارد که توان پیشران پرندههایی در محدوده وزن ۴ تن را ایجاد میکند.
موتور توربوفن سبک جهش
در این گزارش به بررسی این دستاورد مهم، کاربردهای آن و اثرگذاری که میتواند در قدرت دفاعی کشور داشته باشد خواهیم پرداخت.
توربوفن چیست؟
در یک تعریف ساده موتورهای توربوفن نوعی از موتورهای جت هستند که به دلیل قرار گرفتن یک فن در قسمت ورودی موتور، جریان بزرگی از هوایی که درون موتور وارد میشود را بدون آنکه به قسمت هسته موتور و محفظه احتراق بفرستد، از فاصله بین پوسته موتور به سمت خروجی موتور هدایت میکند و در قسمت انتهایی موتور این هوای سرد با گازهای داغ خروجی موتور ترکیب میشود و باعث افزایش قابل توجه نیروی پیشرانه تولید شده توسط موتور میشود. در واقع توربوفن از دو بخش تشکیل شده که در آن هسته وظیفه تولید انرژی مکانیکی را دارد و فن هم که به شفت متصل است میگردد و بخش زیادی از نیروی تراست را تولید میکند.
تفاوت موتور توربوجت و توربوفن
فن هم مجموعهای از پرهها (Blade) است که به صورت دوار چیدمان شده اند که عمده کار آن افزایش سرعت و فشار سیال (سیال در اینجا جریان هوا است) و افزایش تراست بوده که به همین دلیل هرچه بتواند حجم بیشتری از جریان هوا را عبور دهد، راندمان موتور بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر جریان عبوری از فن به دو بخش تقسیم میشود که یک بخش آن وارد قسمت هسته موتور میشود و قسمت دیگر به صورت جریان هوای سرد به سمت خروجی موتور میرود که این جریان هوای سرد علاوه بر انجام کار خنککاری در مسیر خروج، باعث افزایش تراست موتور و همچنین کاهش دمای گازهای خروجی میشود.
برشی از یک موتور توربوفن که در آن پرههای فن در قسمت ابتدایی و توربین در قسمت میانی و انتهایی مشخص است
مزایایی چون صدای کم، مصرف سوخت پایینتر، تراست زیاد و همچنین پایین بودن دمای گازهای خروجی نسبت به موتورهای جت که باعث میشود در کاربردهای نظامی برای رادارگریزی بیشتر استفاده شود، باعث شده تا امروزه موتورهای توربوفن به یکی از فناوریهای حساس و حیاتی صنعت هوایی در دنیا تبدیل شوند.
دو محوره بودن موتور توربوفن به چه معناست؟
از جمله ویژگیهای موتور توربوفن جهش، دو محوره بود آن است. در موتورهای توربوفن به دلیل شعاع زیادی که دارد، باید با سرعتی دَوَران کند که سرعت Tip (نوک) پرههای فن کمتر از سرعت صوت و نزدیک به آن باشد. حال اگر برای یک موتور توربوفن یک محور را در نظر بگیریم که با آن علاوه بر دوران بخشهای مختلف موتور، فن نیز به چرخش در آید، در چنین حالتی سرعت دوران فن برابر با RPM (دور موتور) توربین خواهد شد که در طراحی باعث ایجاد محدودیت در شعاع فن و یا ایجاد شوک در نوک پرهها میشود.
این در حالی است که اگر فن در RPM پایینتر دَوَران کند، عملکرد بهینهتری خواهد داشت، به همین منظور در موتورهای توربوفن از دو یا چند محور برای دوران بخشهای مختلف موتور استفاده میشود که در نمونه دو محوره، دو توربین فشار بالا و فشار پایین وجود دارد که توربین فشار پایین به دلیل اینکه دور پایین تری دارد، فن را به چرخش در میآورد.
نمایی از یک موتور توربوفن دو محوره؛ محور آبی کمفشار برای به حرکت درآوردن فن استفاده میشود
به بیان سادهتر، در موتورهای توربوفن لازم است بعضی قسمتهای آن مانند فن، آهستهتر از دیگر قسمتها حرکت کند، این مسئله با چند محوره کردن موتورهای توربوفن حل میشود که به همین منظور در این موتورها از دو یا سه محور برای به حرکت در آوردن اجزای متحرک موتور استفاده میشود؛ بعنوان مثال استفاده از دو محور این امکان را فراهم میکند که فن و قسمتهای مرکزی موتور (هسته) به صورت مجزا از یکدیگر عمل کند که همین ویژگی میتواند باعث کنترل سرعت دَوَران فن بدون در نظر گرفتن میزان دَوَران قسمتهای میانی باشد.
امروزه در دنیا موتورهای توربوفن به صورت دومحوره و در برخی موارد نیز سه محوره توسعه یافته اند.
پرههای تک کریستال چیست؟
در موتورهای توربین گازی افزایش دمای ورودی به توربین موتور (TIT) باعث افزایش راندمان موتور میشود چراکه این پایه کارکرد این موتورها سیکل برایتون است که شامل 4 مرحله فشردهشدن هوا، احتراق هوا، انبساط هوا و انتقال حرارت بوده. اما یکی از عواملی که باعث محدودیت در دمای گازهای ورودی به توربین میشود، نوع مواد به کار رفته در ساخت اجزای توربین ماننده پرههای آن است که عموما افزایش دمای ورودی به توربین را محدود میکند.
یکی از فناوریهایی که باعث افزایش دمای هوای ورودی به توربین و در نتیجه افزایش دمای عملیات در این قسمت از موتور میشود، ریختهگری و ساخت تیغههای توربین به صورت تک کریستال است که باعث افزایش عمر خستگی تیغههای توربین میشود. در ساخت این تیغهها کلید اصلی، دانش متالوژی بالا و توان ریختهگری دقیق است که از فناوری بسیار بالایی برخوردار است به طوریکه در ساخت تیغههای کمپرسور موتور جهش که با همین روش انجام شده است، به گفته مدیرعامل سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع، رسیدن به این فناوری در سالهای گذشته برای آنها آرزو بوده است!
تفاوت تیغههای تک کریستال و چند کریستال
همانگونه که گفته شد، موضوع مهم در ساخت این تیغهها داشتن سطح بالایی از دانش و فناوری ریختهگری است؛ در ریختهگری تک کریستال، کنترل دقیق دمای مذاب بعد از ریختهگری درون قالب و فرآیند خنککاری از اهمیت بالایی برخوردار است. این فرآیند به توجه به ابعاد قطعه میتواند چندین روز زمان ببرد و روشی سخت و پرهزینه است. از سوی دیگر در صورت دقیق نبودن روش تولید، احتمال ساخت قطعه به صورت چند کریستال نیز در این فرآیند وجود دارد و به همین دلیل شرکتهای مطرح دنیا روشهای دقیق ساخت تیغههای توربین تک کریستال را محرمانه نگهداری میکنند تا قادر به حفظ توان رقابتی خود در دنیا باشند.
از سوی دیگر استفاده از این فناوری باعث افزایش عمر توربین موتور میشود که در نتیجه زمان بین دو تعمیر اساسی موتور افزایش خواهد یافت.
استفاده از موتور جهش چه قابلیتهایی برای ما خواهد داشت؟
همانگونه که گفته شد، مزیت اصلی موتور توربوفن جهش استفاده از آن در پهپادها خواهد بود، اما به دلیل قابلیت اطمینان بالای تولید آن، میتواند در هواپیماهای سبک، جتهای کوچک و ایرتاکسیها نیز مورد استفاده قرار بگیرد؛ اما از آنجا که این محصول یک دستاورد فناورانه در حوزه دفاعی محسوب میشود، باید به کارکردهای آن در حوزه نظامی توجه بیشتری شود.
موتور توربوفن جهش
نخستین کارکردی که این موتور در حوزه نظامی برای نیروهای مسلح کشورمان خواهد داشت، جهش پهپادهای ایرانی به یک کلاس خاص و بالاتر در جهان خواهد بود. در حال حاضر پهپادهای موجود در نیروهای مسلح به طور معمول به دلیل استفاده از موتورهای دورانی(وانکل) از حداکثر وزن برخاست زیر یک تن و در حد چند صد کیلوگرم برخوردار هستند.
بعنوان مثال در پهپاد مهاجر-۶ بعنوان یکی از پهپادهای رزمی نیروهای مسلح، حداکثر وزن برخاست آن ۶۰۰ کیلوگرم است. تنها در پهپاد فطرس به دلیل استفاده از یک موتور توبوشارژ چهارسیلندر با توان ۱۱۵ اسب بخار، حداکثر وزن برخاست آن به ۱۲۰۰ کیلوگرم رسیده است.
پهپاد راهبردی فطرس
پر واضح است که محدودیت وزن برخاست، موجب محدودیت در حمل سلاح نیز برای پهپادها خواهد شد که این محدودیت هم در زمینه تعداد بمب یا موشک قابل حمل توسط پهپاد خواهد بود و هم محدودیت در زمینه توسعه تسلیحات هواپایه چراکه در مسیر توسعه این تسلیحات همواره باید محدودیتهای حمل آن مد نظر توسعهدهندگان باشد.
محدودیت دیگری که در استفاده از موتورهای وانکل و یا دیگر موتورهای موجود وجود دارد، سقف ارتفاع پروازی آنها است چراکه در موتورهای مینیجت و یا پیستونی با افزایش ارتفاع پرنده، به دلیل رقیق شدن اتمسفر و کاهش سطح اکسیژن، فرآیند احتراق در موتور به درستی انجام نمیشود و همین موضوع باعث به وجود آمدن محدودیت در سقف پروازی پهپادها خواهد شد. این چالش خصوصا در پهپادهای شناسایی که نیاز به سقف ارتفاع پروازی بالاتری برای پوشش منطقهای وسیع هستند بیشتر به چشم میآید.
موتور توربوفن جهش
آنچه گفته شد، چالشهایی است که در زمینه استفاده از موتورهای غیرتوربوفن در حوزه پهپادی وجود دارد؛ به گفته مسئولین موتور توربوفن جهش با ایجاد ۷۰۰ کیلوگرم نیروی تراست قابلیت به پرواز درآوردن پرندههایی تا محدوده وزنی ۴ تن را خواهد داشت که این موضوع به معنای جهشی ۴ برابری در حداکثر وزن پهپادهای رزمی ایران خواهد بود که بدین ترتیب میتوان منتظر انقلاب و تغییر نسل در حوزه پهپادی نیروهای مسلح با ورود پهپادهای بزرگتر و با قابلیت حمل تسلیحات بیشتر بود.
از سوی دیگر در حوزه سقف ارتفاع پروازی نیز به گفته وزیر دفاع، این موتور تا سقف ۶۰ هزار پا پرنده را به پرواز درآورد که این رقم نیز در مقایسه با سقف ارتفاع پرواز ۲۵ هزار پایی پهپاد فطرس، رشد بیش از ۲ برابر داشته که در توسعه پهپادهایی بزرگتر و با ماموریت شناسایی برای پرواز در ارتفاعات بالاتر میتواند موثر باشد.
«موشک فتح»؛ کوچک اما خطرناک/ سرباز جدید موشکی ایران را بیشتر بشناسید
روز پنجشنبه هفته گذشته و در جریان رونمایی از دستاوردهای صنعت دفاعی کشور، تصاویری از نمایشگاه اقتدار موشکهای بالستیک ساخت وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح منتشر شده که در این تصاویر، یک موشک جدید بنام موشک فتح در کنار دیگر موشکهای سوخت جامد تولید شده توسط سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع وجود داشت.
موشک فتح در نمایشگاه موشکی وزارت دفاع
در اولین نگاه به این موشک و بررسی مشخصات ظاهری آن، آنچه که قابل مشاهده است شکل ظاهری آن مشابه موشکهای خانواده فاتح است چراکه شکل بالکهای این موشک شامل بالکهای پایدارساز و هدایتگر در قسمت انتهایی و ابتدایی موشک و همچنین شکل سرجنگی کاملا مشابه موشکهای خانواده فاتح است. البته سرجنگی موشک فتح در مقایسه با سرجنگی موشک فاتح-۱۱۰ تک مخروط به نظر میرسد که این موضوع به دلیل کوچکتر شدن ابعاد موشک است.
تاکنون اطلاعاتی به صورت رسمی از مشخصات این موشک منتشر نشده است، اما با توجه به قرار گرفتن موشک فتح در کنار موشکهای خانواده فاتح در نمایشگاه موشکی وزارت دفاع خصوصا موشک فاتح-۱۱۰ و مقایسه ابعاد این موشک با موشک فاتح-۱۱۰، به نظر میرسد به صورت تقریبی ابعاد موشک فتح کمتر از نصف موشک فاتح-۱۱۰ باشد.
مقایسه ابعاد موشک فتح کادر قرمز با موشک فاتح-۱۱۰ کادر زرد
در صورت مفروض قرار دادن این گزاره که ابعاد موشک فتح نصف موشک فاتح-۱۱۰ باشد، با توجه به طول ۸.۸ متری و قطر ۶۱ سانتیمتری موشک فاتح-۱۱۰، برای موشک فتح میتوان طول حدودا ۴ متری، قطر حدودا ۳۰ سانتیمتری و وزنی حدودا ۱۵۰۰ کیلوگرمی برای آن در نظر گرفت.
بهمنماه سال گذشته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از موشک بالستیک تاکتیکی رعد-۵۰۰ رونمایی کرد که موشکی توسعه یافته از فاتح-۱۱۰ بود اما با یک تفاوت اساسی؛ در این موشک با استفاده از پیشران سوخت جامد و سبک کامپوزیتی با نام زهیر و همچنین بدنه غیرفلزی کامپوزیتی با استفاده از الیاف کربن، وزن موشک رعد-۵۰۰ نسبت به موشک فاتح-۱۱۰ به یک دوم کاهش یافت اما در عین حال برد آن نیز به دلیل سبکتر شدن موشک، ۲۰۰ کیلومتر افزایش یافت.
موشک رعد-۵۰۰ تولید شده در نیروی هوافضای سپاه
با توجه به موضوع فوق، میتوان استفاده از بدنه غیرفلزی با الیاف کربن را به منظور کاهش وزن در موشک فتح متصور بود؛ از سویی در این موشک کاهش سایز هم اتفاق افتاده که میتواند باعث حمل ۲ یا ۳ فروند از آن توسط یک خودرو شود؛ موضوعی که رد آن در رزمایش اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشهود بود.
در رزمایش پیامبر اعظم ۱۴ سپاه پاسداران، تصاویری از یک پرتابگر جدید موشکهای بالستیک خانواده فاتح به همراه موشکهایی با ابعاد کوچکتر نسبت به موشک فاتح منتشر شد. اکنون و با انتشار تصاویر موشک فتح میتوان گفت که موشک جدید شلیک شده در رزمایش اخیر سپاه، همان موشک فتح بوده که با ابعاد کوچتر نسبت به فاتح-۱۱۰ به صورت دو فروندی بر روی خودروی پرتابگر قرار گرفته است.
پرتابگر این موشک هم که ظاهری مشابه با خودروهای تجاری داشت، یک تفاوت عمده با نمونههای دیگر پرتابگر موشکهای فاتح داشت و آن هم قابلیت حمل و شلیک دو فروند موشک به طور همزمان بود.
پرتابگر دو فروندی موشک فتح با ظاهر غیرنظامی و استتار شونده در رزمایش اخیر سپاه
این موضوع از این جهت حائز اهمیت بود که پیش از این پرتابگرهای دو فروندی موشکهای خانواده فاتح و یا ذوالفقار، بر روی شاسیهایی که با ظاهر کاملا نظامی توسعه یافتهاند نصب شده است. استفاده از پرتابگرهایی با ظاهر غیرنظامی باعث میشود تحرکات و جابجاییهای یگان موشکی به دور از چشم دشمن و با اطمینان خاطر نسبت به عدم لو رفتن محل شلیک و جابجایی یگانهای موشکی انجام شود.
پرتابگر دوفروندی موشک هرمز با ظاهر و پیکربندی کاملا نظامی
افزایش قدرت آتش موشکی یگانهای عمل کننده یکی از مسائل مهمی است که در صحنه رزم اثرات قابل توجهی دارد؛ موضوعی که با استفاده از پرتابگرهای چند فروندی موشکهای بالستیک و البته استفاده از موشکهایی با ابعاد کوچکتر که تاکتیک پذیری بیشتری دارند (مانند موشک فتح) میتواند محقق شود و قدرت و دقت آتش بیشتری را برای این یگانها به ارمغان بیاورد.
شیوههای مواجهه با حوادث و بلایا در سخن و سیرۀ امام سجاد (ع)
* شیوههای مواجهه با حوادث و بلایا در سخن و سیرۀ امام سجاد (ع)
مقدمه
حوادث و بلایا، بخشی از حقایق زندگی انسان هستند. ترس و نا امنی، گرسنگی و فقر، بیماری و معلولیتهای جسمی، فقدان عزیزان و خسارات مالی و آزار و اذیتهای جسمی و روحی دیگران، از مهمترین حوادث و بلایایی هستند که افراد بشر با آن درگیرند. این حوادث و بلایا گاه با اسباب طبیعی، مانند سیل و زلزله رخ میدهد و گاه با اسباب بشری، مانند جنگ. موضعگیری درست در برابر این حوادث و بلایا، نقش مهم و تعیینکنندهای در زندگی انسان دارد. این نوشتار بر آن است تا با بهرهگیری از سخن و سیره پیشوای چهارم، امام زینالعابدین۷، شیوههای مواجهه درست با حوادث و بلایا را مشخص کند؛ زیرا این اسوه صبر و شکیبایی از ابتدا تا انتهای حادثه کربلا حضور داشت و از یک سو بار سفر و مصیبت شهادت و فراق عزیزان خود را به دوش کشید و از سوی دیگر رنج اسارت را به جان خرید و همه مراحل آن را بهزیبایی پشت سر گذاشت. در سخن و سیره این امام همام، دستکم سه شیوه کلی برای برخورد با حوادث و بلایا وجود دارد که به شرح آنها میپردازیم.
الف. اصلاح نگرشها
نخستین گام برای مواجهه درست با حوادث و بلایا، اصلاح نگرش خود نسبت به این موضوع است؛ زیرا همواره نگرشها، جهتدهنده رفتارهای انسان هستند. برای اصلاح نگرشها، شناخت چند نکته ضروری است که در اینجا با تأکید بر کلمات امام سجاد۷ آنها را تبیین میکنیم.
۱. آمیختگی دنیا با بلا
دنیا سرایی است که با بلا آمیخته است و هیچ کس از اهل آن، از گردونه بلا خارج نیست. درک درست این مطلب و پذیرش آن، توقع و انتظار ما را از دنیا پایین میآورد و تحمل بسیاری از دشواریهای آن را بر ما آسانتر میکند؛ چنانکه امیرالمؤمنین۷ در توصیف دنیا فرمود: «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ لَا تَدُومُ أَحْوَالُهَا وَ لَا یَسْلَمُ نُزَّالُهَا أَحْوَالٌ مُخْتَلِفَةٌ وَ تَارَاتٌ مُتَصَرِّفَةٌ...؛[۱] سرایی است پیچیده به بلا و معروف به خیانت. احوالش پایدار نمیماند و ساکنانش در سلامت نمیمانند. حالاتش گوناگون و نوبتهایش [از نظر نعمت و زحمت] دگرگون است».
دنیا بهخودیخود، بد نیست؛ زیرا جلوه عظمت پروردگار و عبادتگاه خدا و محل تکامل اولیای خداست. مشکل اصلی، نحوه نگرش ما به دنیاست که آن را آرمانشهر و کعبه آمال خود قرار میدهیم. از این رو در دنیا تنها به دنبال راحتی و رفاه میگردیم و نمیتوانیم بلاها و سختیهای آن را تحمل کنیم؛ در حالی که چنین نیست و دنیا، عاریتسرایی بیش نیست و مقصد اصلی، سرای آخرت است. بر این اساس مرگ و خروج از دنیا، سرآغاز راحتی مؤمن از درد و غم و گرفتاریهای دنیاست؛ بهگونهای که وقتی مؤمن در آستانه خروج از دنیا قرار میگیرد و میان بازگشت به دنیا و سفر به عالم آخرت مخیر میشود، هرگز آرزو و درخواست بازگشت به دنیا را نمیکند. چنانکه امام زینالعابدین۷ فرمود: «هنگامی که فردِ مؤمن را غسل میدهند، به روحش گفته میشود: آیا دوست داری به همان جسدی که در آن بودی، برگردی؟ و او پاسخ میدهد: با بلا و زیانکاری و غم [دنیا] چه کنم؟!»؛[۲] یعنی اگر به کالبد جسمانیام برگردم، باید دوباره به دنیای پر از بلا و غم و خسران برگردم؛ در حالی که به تازگی از آن آسوده شدهام.
۲. نکوهش عافیتطلبی مطلق
عافیتطلبی در دنیا، امری ناپسند است. مصیبتها و بلاها، عرصه امتحان بندگی انسانهاست. خداوند هر که را بیشتر دوست بدارد، از جام بلایش بیشتر به او مینوشاند تا در بزم قربش نزدیکتر گرداند؛ از این رو انبیا و اولیای الهی به حسب مقام و منزلت خود نزد خدا، بیشترین مصیبتها و سختیها را به جان خریدند. پس از آنان نیز مؤمنان عادی به حسب مرتبه ایمانی خود بیش از دیگران در سختی و بلا بودهاند؛ چنانکه امام صادق۷ فرمود: «إِنَّ أَهْلَ الْحَقِّ لَمْ یَزَالُوا مُنْذُ کَانُوا فِی شِدَّةٍ، أَمَا إِنَّ ذَلِکَ إِلَی مُدَّةٍ قَلِیلَةٍ وَ عَافِیَةٍ طَوِیلَةٍ؛[۳] اهل حق از همان ابتدا پیوسته در سختی بودهاند. هان! که این سختی تا مدت زمان اندک، و به دنبال آن عافیت طولانی است». بنابراین حرکت در مسیر بندگی، مستلزم تحمل سختیها و گرفتاریهاست؛ چنانکه حافظ میگوید:
امام سجاد۷ درباره نکوهش عافیتطلبی فرمود: «إِنِّی لَأَکْرَهُ لِلرَّجُلِ أَنْ یُعَافَی فِی الدُّنْیَا فَلَا یُصِیبَهُ شَیْءٌ مِنَ الْمَصَائِبِ؛[۵] من خوش ندارم که فرد در دنیا در عافیت باشد و چیزی از مصائب به او نرسد». همچنین آن حضرت درباره درد «تب» فرمود: «نِعْمَ الْوَجَعُ الْحُمَّی تُعْطِی کُلَّ عُضْوٍ قِسْطَهُ مِنَ الْبَلَاءِ وَ لَا خَیْرَ فِیمَنْ لَا یُبْتَلَی؛[۶] خوب دردی است تب. سهمِ بلایِ هر عضوی را میدهد و در کسی که مبتلا نمیشود، هیچ خیری نیست».
البته این مطالب به این معنا نیست که از خداوند بلاها را درخواست کنیم؛ بلکه به این معناست که باید حقیقت بلا را بشناسیم و در برابر خواست الهی تسلیم باشیم. امام سجاد۷ بر مردی گذر کرد که از خداوند میخواست به او صبر عطا کند. حضرت به او فرمود: «چنین مگو و از خدا عافیت و شکر بر عافیت را بخواه که شکر بر عافیت، بهتر از صبر بر بلاست. دعای پیامبر این بود: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَافِیَةَ وَ الشُّکْرَ عَلَی الْعَافِیَةِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ؛[۹] بارالها، از تو عافیت و شکر بر عافیت را در دنیا و آخرت میخواهم».
۳. بیارزشی دنیا و ارزشمندی آخرت
یکی دیگر از نکاتی که چشمانداز بلا را در نظر انسان اصلاح، و تحمل آن را آسان میکند، توجه به بیوفایی و بیارزشی دنیا در مقایسه با آخرت است. شناخت حقیقت دنیا، کاستیها و محدودیتهای آن و نیز شناخت حقیقت آخرت و محاسن آن، انسان را از دنیازدگی و دنیاپرستی میرهانَد و او را دلبسته و شیفته آخرت میکند. در واقعه کربلا حضرت سیدالشهدا۷ در مواقف متعدد، از بیوفایی و بیارزشی دنیا و تبیین حق بودن مرگ سخن گفته و از همان ابتدای قیام، توجهش به سوی رضای خدا و سعادت سرای آخرت بوده است؛ از این رو هر نوع بلا و سختی را در این راه به جان خریده است. امام سجاد۷ در این باره میفرماید:
پدرم از همان ابتدای خروج [و حرکت به سوی کربلا] در هر منزلی که فرود میآمد و از هر منزلی که کوچ میکرد، یحیی بن زکریا و شهادتش را یاد میکرد[۱۰].
حضرت با این بیان، به حوادث آینده که سر مبارکش را برای ابنزیاد و یزید هدیه میبرند، اشاره کرد. این مطلب از بیارزشی دنیا نزد خدا حکایت میکند؛ و گر نه اجازه نمیداد که با اولیای او چنین کنند. امام سجاد۷ میفرماید:
در شب عاشورا پدرم در خیمه خودش نشسته بود و این اشعار را میخواند:
ای روزگار اُفّ بر دوستیِ تو؛ چقدر بامدادان و شامگاهان رفیقان و خواهندگانَت کشته شدهاند و روزگار راضی نمیشود که کسی را به جای کسی بگیرد؟! همانا کار به پروردگار جلیل واگذار شده است و هر موجود زندهای راهی را میپیماید.
پدرم این ابیات را دو سه مرتبه خواند تا مقصودش را دانستم. بُغض گلویم را گرفت، ولی بغضم را برگرداندم و سکوت کردم و دانستم که بلا نازل شده است.[۱۱]
۴. مقابله با تحریف عقیدتی حادثۀ کربلا
یکی از اقدامات فرهنگی امام زینالعابدین۷ در ایام اسارت، ایستادگی در برابر تحریفات عقیدتی حادثه بهعنوان یک ابتلای بزرگ تاریخی و ارایه تفسیری صحیح از آن برای مصون ماندن این واقعه از تحریف مغرضان و بدخواهان بود. برای مثال وقتی آن حضرت با ابنزیاد روبهرو شد و از نامش پرسید، حضرت فرمود: «علی بن حسین هستم». ابنزیاد گفت: «آیا خدا علی بن حسین را نکشت؟!». فرمود: «برادری داشتم که نامش علی [اکبر] بود، مردم او را کشتند». ابنزیاد گفت: «بلکه خداوند او را کشت». حضرت در جواب او این آیه قرآن را تلاوت کرد: «اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها؛[۱۳] خدا جانها را در هنگام مرگشان میستاند».[۱۴]
ابنزیاد و حکومت پلید اموی در تبیین واقعه کربلا برای مردم به گونهای عمل میکردند که کشتن امام حسین۷ و یارانش، امر مشروعی بوده که خداوند به آن راضی بوده است؛ زیرا امام حسین۷ از اجماع مسلمین و بیعت با یزید به عنوان خلیفه مسلمانان خارج شده است. سخنان ابنزیاد با امام۷ نیز بر این اندیشه مبتنی بود. امام سجاد۷ با کمال شجاعت و شهامت در برابر این اندیشه ناروا ایستاد و در درجه اول به ابنزیاد اعلام کرد که خداوند به کشتن برادرم (علی اکبر) راضی نبوده است و برادرم همچون هابیل به ظلم و بیداد کشته شد. پس این ادعا که کشته شدن او کیفر بدیاش بوده است، مدعا و مغالطهای باطل است. وقتی ابنزیاد بر سخن باطل خود اصرار ورزید، امام۷ آن را به نفع خود مصادره کرد و فرمود: آری، برادرم را خداوند کشت؛ ولی به این معنا که خداوند مانند همه انسانهای دیگر به هنگام وفات، جان او را گرفت و مجرد قبض روح از سوی خدا، نشانه خوبی، یا بدی فرد نیست.
ب. دعا برای رفع بلا
دومین شیوه مواجهه درست با حوادث و بلایا، دعا برای رفع بلا پیش از نزول آن است که به برخی نکات در این زمینه اشاره میشود.
۱. تأثیر دعا در رفع بلا
دعا یکی از عوامل تأثیرگذار در رفع بلاست. اگر انسان نسبت به نزول حوادث و بلایای ناگوار بر خود یا خانواده، نزدیکان و دوستانش نگران باشد، میتواند عاجزانه دست به درگاه پروردگار بردارد و دفع آن بلاها را از خداوند بخواهد. امام زینالعابدین۷ فرمود: «إِنَّ الدُّعَاءَ وَ الْبَلَاءَ لَیَتَرَافَقَانِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ الدُّعَاءَ لَیَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً؛[۱۵] دعا و بلا تا روز قیامت با هم رفیق هستند. دعا بلا را بر میگردانَد، در حالی که استوار شده باشد». مراد از استوار شدن بلا این است که قضا و قدر الهی به بلایی تعلق گرفته و همه مراحل آن طی شده باشد و بلا در آستانه نزول باشد، ولی هنوز به مرحله امضا نرسیده باشد. چنین بلایی با دعا قابل دفع است؛ چنانکه در داستان قوم یونس۷ نزول بلا به مرحله محکمی رسیده بود، ولی هنوز به مرحله امضا و نزول نرسیده بود که وقتی قومش ایمان آوردند و با گریه و زاری دست به دعا برداشتند، عذاب از آنان برداشته شد.
در کلمات امام سجاد۷ میان کسی که پیوسته اهل دعاست و کسی که پس از نزول بلا دست به دعا بر میدارد، فرق گذاشته شده است. آن حضرت میفرماید: «مَنْ تَقَدَّمَ فِی الدُّعَاءِ قَبْلَ أَنْ یَنْزِلَ بِهِ الْبَلَاءُ ثُمَّ دَعَا اسْتُجِیبَ لَهُ وَ مَنْ لَمْ یَتَقَدَّمْ فِی الدُّعَاءِ ثُمَّ نَزَلَ بِهِ الْبَلَاءُ لَمْ یُسْتَجَبْ لَهُ؛[۱۶] کسی که پیش از نزول بلا در دعا پیشگام باشد، سپس دعا کند؛ برایش مستجاب میشود و کسی که در دعا پیشگام نباشد، سپس بلا بر او نازل شود؛ دعایش مستجاب نمیشود». بنابراین اگر کسی مأنوس با دعا باشد، خداوند عنایت ویژهای به وی دارد.
۲. نمونههایی از دعاهای امام سجاد۷ برای رفع بلا
در میان دعاهای امام سجاد۷ در صحیفه سجادیه و کتب دیگر، دعاهایی برای رفع بلا وارد شده است که به چند نمونه از آنها به صورت مختصر اشاره میکنیم.
نمونه اول: بازگرداندن فرد گرفتار به درگاه خداوند
یکی از برنامههای هدایتی ائمه:، توجه دادن گرفتاران به منبع اصلی فیض و رحمت و یادآوری این نکته به آنان بود که به جای درخواست از بندگان خدا، به درگاه خداوند بروند و رفع گرفتاریهایشان را از او بخواهند. امام زینالعابدین۷ به مردی گذر کرد که بر در خانه فردی نشسته بود. از او پرسید: «چه چیز تو را بر در خانه این مرد مُترَف (مرفه) و جبّار (زورگو) نشانده است؟». آن مرد گفت: «بلا مرا اینجا نشانده است». حضرت فرمود: «برخیز تا تو را به دری بهتر راهنمایی کنم و به پروردگاری که برایت بهتر از اوست». سپس دستش را گرفت و او را به مسجدالنبی برد و فرمود: «به طرف قبله بایست و دو رکعت نماز بخوان. آنگاه دو دستت را به سوی خداوند عزوجل بردار و ثنایش کن و بر رسولش درود بفرست. سپس به آیات آخر سوره حشر و شش آیه اول سوره حدید و دو آیه آخر سوره آلعمران دعا کن. آنگاه از خداوند سبحان درخواست کن که هر چه از او بخواهی، به تو عطا میکند».[۱۷]
نمونه دوم: دعای هفتم صحیفه
نمونهای دیگر از نسخههای گرهگشای امام سجاد۷، دعای هفتم صحیفه سجادیه است که هنگام پیش آمدن کار مهم یا نزول حادثه و گرفتاری خوانده میشود.[۱۸]
دعای هفتم صحیفه، از دو بخش کلی تشکیل شده است: بخش نخست با ثنای پروردگار و مدح قدرت بیانتهای او آغاز میشود که خود یکی از آداب دعاست. با توجه به اینکه این دعا برای حوادث و گرفتاریها خوانده میشود، در این بخش از دعا بیشتر به قدرت پروردگار برای حل سختیها و مشکلات توجه شده است. دعا این چنین آغاز میشود:
«یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَرّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ؛[۱۹] ای کسی که گره ناخوشیها به وسیله او گشوده میشود و حرارت سختیها به سبب او آرام میگیرد. ای کسی که راه برونرفت به سوی آسودگیِ گشایش را از او میخواهند».
در بخش دوم، حاجت و حال خود به درگاه خداوند عرض میشود. در آنجا مشکل خود و ناتوانی از حل آن یادآوری و اینکه تنها به دست پروردگار حل میشود. در فرازی از این بخش میگوید: «وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ؛ پروردگارا! بر من محنتی رسیده که بار گرانش مرا از پای در آورده است و به رنجی در افتادهام که بر خود هموار نتوانم کرد». آنگاه این چنین ادامه میدهد تا در فراز پایانی دعا با صلوات بر محمد و آل محمد: گشایش در کار خود و رفع همّ و غم خود را از خدا میخواهد.
بیشک این دعا الگویی نیکو برای رفع بلا و گرفتاری به دست میدهد و همچون دیگر دعاهای مأثور اهلبیت:، حاوی نکات تربیتی بسیار ارزشمندی است که مجال برشمردن آنها نیست.
ج. صبر بر بلا
یکی دیگر از وظایف انسان در برابر بلا، صبر بر آن است. اگر انسان برای رفع بلا دعا نکند، یا دعا کند، اما مصلحت و خواست خدا بر این تعلق گرفته باشد که دعایش را مستجاب نکند و بندهاش را به مصیبت و سختی مبتلا کند؛ بنده مؤمن نباید خود را ببازد، بلکه باید با شکیبایی به خواست الهی گردن نهد. این بحث نیز بسیار مهم و ارزشمند است که در این زمینه به بیان دو نکته بسنده میکنیم.
۱. بلاها عرصه آزمون ایمان انسان
بلاها، عرصه آزمون ایمان انسانهاست و آنان پس از پذیرش اصل دین، با امتحانات گوناگون آزموده میشوند تا مؤمنان راستین از مدعیان دروغین ایمان، شناسایی و غربال شوند و سعادت و شقاوت آنها بر اساس آن رقم بخورد. قرآن کریم در آیات متعددی از جمله در ابتدای سوره عنکبوت بر ضرورت و حتمیت امتحان مؤمنان تأکید کرده است.[۲۰]
یکی از وظایف مهم انسان در برابر بلاها، صبر بر آنهاست. صبر، مهمترین بخش ایمان است که جایگاه آن در ایمان و دینداری، به مثابه جایگاه سر در میان اعضای بدن است. امام سجاد۷ فرمود: «الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا صَبْرَ لَهُ؛[۲۱] نسبت صبر با ایمان، به منزله نسبت سر است با جسد و کسی که صبر ندارد، ایمانی ندارد». همچنین آن حضرت فرمود:
الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ فِیمَا قَضَی عَلَیْهِ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ لَمْ یَقْضِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ إِلَّا مَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ؛[۲۲] شکیبایی و رضایت از خدا، در رأس طاعت خداست و کسی که شکیبایی ورزد و از قضای خداوند در امور محبوب، یا ناخوشایندش راضی باشد، خداوند عزوجل در امور محبوب یا ناخوشایندش تنها به چیزی حکم میکند که برایش بهتر است.
امور محبوب خداوند، همان نعمتها و امور ناخوشایند، همان سختیها و بلاهایی است که به بندگانش میدهد. امام زینالعابدین۷ در جای دیگری از پدرش، از جدش امیرالمؤمنین۷ نقل میکند که حضرت فرمود: «وُکِلَ الْبَلَاءُ بِالصَّبْرِ؛[۲۳] بلا به صبر گماشته شده است».
این اعتقاد که خداوند همواره بهترین چیزها را برای بنده مؤمنش مقدّر میکند، تحمل سختیها و مصائب را بر بنده آسان و حتی گوارا مینماید؛ چنانکه امام صادق۷ فرمود:
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ لَا أَصْرِفُهُ فِی شَیْءٍ إِلَّا جَعَلْتُهُ خَیْراً لَهُ فَلْیَرْضَ بِقَضَائِی وَ لْیَصْبِرْ عَلَی بَلَائِی وَ لْیَشْکُرْ نَعْمَائِی أَکْتُبْهُ یَا مُحَمَّدُ مِنَ الصِّدِّیقِینَ عِنْدِی؛[۲۵] خداوند عزوجل فرمود: بنده مؤمنم را از حالی به حالی نمی گردانم، مگر اینکه آن را برایش بهتر قرار میدهم؛ پس باید به قضایم خشنود باشد و بر بلایم شکیبایی ورزد و از نعمتهایم شکرگزاری کند که در این صورت ای محمد، او را نزد خودم از بسیار راستگویان مینویسم.
۲. جلوههای صبر امام زینالعابدین۷
حضرت امام زینالعابدین۷ در طول دوران اسارت، جلوههای بیمانند و مثال زدنی از صبر و مقاومت در برابر سختیها را آفرید. ایشان از یک سو بر مصیبت فراق عزیزان و اسارت در دست دشمنان صبر کرد. برای مثال وقتی خطیب اموی در مجلس یزید بر منبر رفت و در نکوهش امام حسین۷ و امیرالمؤمنین۷ و در مدح معاویه و یزید مبالغه کرد، امام سجاد۷ بر سرش چنین فریاد کشید: «وَیْلَکَ أَیُّهَا الْخَاطِبُ اشْتَرَیْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَوَّأْ مَقْعَدَکَ مِنَ النَّارِ؛[۲۶] وای بر تو ای سخنگو! خشنودی مخلوق را به خشم خالق خریدی! پس جایگاهت را در آتش مهیا کن (منتظر جایگاهت در آتش باش)». امام در این موقف با یک جمله کوتاه به همگان فهماند که این کار خطیب، تنها برای دنیاطلبی و جلب رضایت یزید به عنوان بندهای از بندگان خدا و بر خلاف رضای خداست و عاقبت آن نیز چیزی جز آتش دوزخ نیست.
همچنین وقتی پیرمرد شامی در برابر مسجد جامع دمشق به کاروان اسرای اهلبیت: که اغلبشان از زنان بودند، نزدیک شد و گفت: «حمد خدایی را که شما را کُشت و هلاک کرد و سرزمینها را از دست مردانتان آسوده کرد و امیرالمؤمنین [یزید!] را بر شما مسلط کرد!»؛ امام سجاد۷ او را خطاب کرد و با زبان قرآن با او احتجاج نمود و آیه اجر خویشاوندان پیامبر۹، آیه اعطای حق خویشاوندان به آنان و آیه خمس و تطهیر را برایش تلاوت نمود و به او یادآوری و تأکید کرد که نزدیکان پیامبر۹ و اهلبیت:، ماییم که خداوند آیه طهارت را به ما اختصاص داده است. پیرمرد پس از اندکی سکوت و درنگ، از سخن گذشتهاش پشیمان شد و سخنان امام را تأیید کرد. آنگاه سر به آسمان برداشت و از دشمنان آل محمد۹ بیزاری جست و توبه کرد. وقتی این خبر به یزید رسید، دستور قتل او را صادر نمود و آن پیرمرد جانش را در راه دوستی اهلبیت: فدا کرد.[۲۷]
کاظم دلیری
فهرست منابع
۱. ابنطاووس، علی بن موسی؛ اللُهوف علی قتل الطفوف؛ ترجمه احمد فهری زنجانی؛ تهران: نشر جهان، ۱۳۴۸ش.
۲. ــــــــــــــــــــــــــ؛ فلاح السائل؛ قم: بوستان کتاب، ۱۴۰۶ق.
۳. ابننما حلی، جعفر بن محمد؛ مثیر الأحزان؛ چاپ سوم، قم: مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۶ق.
۴. ابومخنف، لوط بن یحیی؛ وَقعة الطفّ؛ تحقیق محمدهادی یوسفی غروی؛ چاپ سوم، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
۵. امام زینالعابدین۷، علی بن الحسین؛ صحیفه سجادیه؛ چاپ اول، قم: دفتر نشر الهادی، ۱۳۷۶ ش.
۶. اهوازی، حسین بن سعید؛ المؤمن؛ قم: مؤسسة الإمام المهدی، ۱۴۰۴ق.
۷. بیدل دهلوی، عبدالقادر؛ کلیات بیدل؛ کابل: دپوهنی وزارت و دارالتألیف ریاست، ۱۳۴۱ ش.
۸. حافظ شیرازی، شمسالدین محمد؛ دیوان حافظ با شرح کامل ابیات؛ چاپ هشتم، تهران: انتشارات گنجینه، ۱۳۸۸ ش.
۹. شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهجالبلاغه؛ تصحیح صبحی صالح؛ چاپ اول، قم: نشر هجرت، ۱۴۱۴ق.
۱۰. صدوق، محمد بن علی؛ ثواب الأعمال و عقاب الاعمال؛ قم: دارالشریف الرضی للنشر، ۱۳۶۴ش.
۱۱. طبرسی، علی بن حسن؛ مشکاة الأنوار؛ چاپ دوم، نجف: المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق.
۱۲. قطبالدین راوندی، سعید بن هبةالله؛ الدعوات؛ قم: مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۷ق.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی؛ چاپ چهارم، تهران: دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
۱۴. مفید، محمد بن محمد؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
پی نوشت ها:
[۱]. محمد بن حسین شریف الرضی؛ نهجالبلاغه؛ تصحیح صبحی صالح؛ ص ۳۴۸.
[۲]. حسین بن سعید کوفی اهوازی؛ المؤمن؛ ص ۲۴، ح ۳۲.
[۳]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۲۵۵.
[۴]. شمسالدین محمد حافظ شیرازی؛ دیوان حافظ با شرح کامل ابیات؛ ص ۱۵۹.
[۵]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۲۵۶.
[۶]. محمد بن علی صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الاعمال؛ ص ۱۹۲.
[۷]. ریش به معنای مجروح و زخمی.
[۸]. شمسالدین محمد حافظ شیرازی؛ دیوان حافظ با شرح کامل ابیات؛ ص ۴۰۷.
[۹]. علی بن حسن طبرسی؛ مشکاةالأنوار؛ ص ۲۵۸؛ سعید بن هبةالله قطبالدین راوندی؛ الدعوات؛ ص۱۱۴.
[۱۰]. محمد بن محمد مفید؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ ج ۲، ص ۱۳۲.
[۱۱]. لوط بن یحیی ابومخنف؛ وقعة الطف؛ ص۲۰۰؛ محمد بن محمد مفید؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ ج ۲، ص ۹۳.
[۱۲]. عبدالقادر بیدل دهلوی؛ کلیات بیدل؛ ج ۱، ص ۵۶۴.
[۱۳]. زمر: ۴۲.
[۱۴]. جعفر بن محمد ابننما حلی؛ مثیر الأحزان؛ ص ۹۱.
[۱۵]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۴۶۹.
[۱۶]. علی بن موسی ابنطاووس؛ فلاح السائل؛ ص ۴۱-۴۲.
[۱۷]. سعید بن هبةالله قطبالدین راوندی؛ الدعوات؛ ص ۵۵.
[۱۸]. امام علی بن الحسین۷؛ صحیفه سجادیه؛ ص ۵۲.
[۱۹]. همان، ص ۵۳.
[۲۰]. عنکبوت: ۲-۳. نیز ر.ک: بقره : ۲۱۴.
[۲۱]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۸۹.
[۲۲]. همان، ص ۶۰.
[۲۳]. همان، ج ۸، ص ۲۲۱.
[۲۴]. شمسالدین محمد حافظ شیرازی؛ دیوان حافظ با شرح کامل ابیات؛ ص ۲۳۴.
[۲۵]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۶۱.
[۲۶]. علی بن موسی ابنطاووس؛ اللهوف علی قتلی الطفوف؛ ص ۱۸۷-۱۸۸.
[۲۷]. همان، ص ۱۷۶-۱۷۸.
رهبر معظم انقلاب: محرّم بزرگداشت یک خاطره بینظیر تاریخ است
به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، بیانات رهبر معظم انقلاب در آستانه ماه محرم سال ۱۳۸۰ برای اولینبار منتشر شد.
متن بیانات معظم له به شرح زیر است:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
محرّم را در پیش داریم. یکی از جهاتی که محرّم مورد اهتمام است بزرگداشت یک خاطرهی بینظیر تاریخ است، [منتها] نه بینظیر در مصیبت و غم و اندوه -که البتّه هست- بلکه بینظیر در حماسه و بُروز برجستگیهای انسان، برجستگیهای اهل حق. اگر شما وضعیّت امام حسین را ملاحظه کنید خواهید دید که آن حرکت، آن قیام، با این خصوصیّات، بینظیر است. ما خیلی قیام داشتهایم امّا این قیام با این خصوصیّات، بینظیر است. [وضعیّت چنین بوده:] سلطهی باطل با قساوت تمام و با وقاحت تمام روزبهروز رو به افزایش است. هیچ امر به معروف و نهی از منکری هم ممکن نیست. به قدری فضای رعب زیاد است که آمرین به معروف و ناهین عن المنکر سعی میکنند در معرض امر به معروف و نهی از منکر قرار نگیرند؛ حتّی افراد جسور و گستاخ. یعنی مثلاً عبداللهبنزبیر آدم جسوری است، آدم خیلی گستاخی است امّا سعی میکند با دستگاه خلافت مواجهه پیدا نکند؛ این قدر وضعیّت سخت است. یک کسی مثل عبداللهبنجعفر که برادرزادهی امیرالمؤمنین و داماد امیرالمؤمنین و شوهر جناب زینب است، سعی میکند که به دستگاه خلافت حتّی نزدیک نشود، چون اصلاً غیر از این چیزی متصوَّر (۱) نیست. یک کسی مثل عبداللهبنعبّاس حالت انزوا از جامعه پیدا میکند، کأنّه کنارهگیری میکند، یک گوشهای مینشیند؛ یعنی این کسانی که زبانهای ناطق و گویا و شخصیّتهای برجسته و آقازادگان بزرگ بنیهاشم و قریش و جوانهای نامدار صدر اسلام بودند -که هر کدام تاریخچهای از افتخارات پشت سرشان است- جرئت نمیکنند بیایند وسط میدان، چه برسد مردم عادّی؛ نه فقط در شام، حتّی در خود مدینه. آن وقت شما وضع مدینه را با بقیّهی جاهای دیگر که آن مرکزیّت را هم نداشته مقایسه کنید. این شرایطِ آن اختناق عجیب و غریب است. آن وقت قیام امام حسین در اینجا برای این است که این سلطه را در هم بشکند؛ حرکت امام حسین برای در هم شکستن این سلطه است، منتها به قصد قدرتطلبی نیست؛ ما خَرَجتُ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا ظالِماً وَ لا مُفسِدا؛ (۲) مثل بقیّهی افرادی که قیام میکنند، خروج میکنند، میزنند، میکشاند برای اینکه قدرت را قبضه کنند نیست، بلکه برای امر به معروف و نهی از منکر است.
دو عاقبت هم ممکن است برایش پیش بیاید: یکی اینکه پیروز بشود، یکی هم اینکه کُشته بشود؛ با آن وضع فجیعی که برای او قابل تصوّر بود، ولو بدون علم امامت؛ خب معلوم بود، اینها هیچ ملاحظهای نداشتند. در یک چنین شرایطی همان کاری را امام حسین میکند که به نقل آیهی مباهله در قرآن کریم -که این ایّام، [نزدیک] روزهای مباهله بود- پیغمبر اکرم با نصارا کرد؛ یعنی اولادش را، نسائش را، اَنفُسش را آورد میدان؛ یعنی عزیزترین سرمایههایش و همهی موجودی خودش را برداشت آورد برای دفاع از حقیقت و برای قیام لله.
و بعد صبر کرد؛ که این صبر امام حسین خیلی مهم است. من یک وقتی یک صحبت مفصّلی در مورد صبر امام حسین کردهام که الان مجال نیست. ماها نمیفهمیم صبر یعنی چه. صبر در جای صبر معلوم میشود که معنایش چیست. این قدر آدم از بزرگان، از محدّثین، از شخصیّتهای برجسته، از آدمهای موجّه، از عقلا، از دلسوزان، از نیمهدلسوزان مدام بیایند به امام حسین بگویند آقا شما با این کارِ خودت، هم داری یک عملی میکنی که فایده ندارد، هم این جور خسارت به خودت و خاندان پیغمبر وارد میکنی، اهل حق را ذلیل میکنی؛ از این حرفها میزدند. از اوّلی که امام حسین از مکّه قصد حرکت کرد و بعضی فهمیدند، این موانع گوناگون اخلاقی در مقابل امام حسین شروع شد، تا شب عاشورا. صبر کردن در مقابل این حوادث [خیلی دشوار است.] من آن وقت -در همان صحبتی که اشاره کردم- گفتم امام (رضوان الله علیه) هم درست همین جور صبر کرد، صبر او هم همین جور بود. این قدر به امام گفتند: آقا جان این جوانها از بین میروند، این جور کشته میشوند، مملکت خراب میشود. در دورهی نهضت میگفتند بهترین جوانها را شما دارید به دَم کُشتن میدهید. صبر کردن در مقابل این خیرخواهیهای ناشیانه کار خیلی عظیمی است، کار خیلی بزرگی است، خیلی قدرت میخواهد؛ صبر کرد. همهی صبر، در مقابل فشارها و مصائب جسمانی نیست؛ این فشارهایی که به عنوان مصلحتطلبی، مصلحتجویی، [که بگویند] «آقا بر خلاف مصلحت دارید کار میکنید» وارد میآید، صبر کردن در مقابل اینها و راه بیّن و روشن و رُشد (۳) را رها نکردن، آن صبر عظیم و صبر جمیلی است که امام حسین (علیه السّلام) انجام داد.
بعد هم با آن وضع فجیع یکییکی دوستانش [کشته میشوند]، مثل کسی است که ذرّهذرّه بدن او را قطعهقطعه کنند؛ امام حسین در روز عاشورا این جوری بود. این جور نبود که حالا یک بمب بیفتد عدّهای از افراد کشته بشوند؛ نه، هر نفری از این اصحاب که میرفتند، هر نفری از این اهلبیت که میرفتند مثل این بود که یک عضوی از اعضای حضرت را، یک قطعهای از بدن مبارک آن حضرت را دارند جدا میکنند؛ و حضرت بر یکییکی صبر کرد، این جرعههای صبر را یکییکی نوشید؛ این حرکت به این عظمت [بود]. نتیجهاش هم معلوم شد، نتیجه این شد که آن ارزشهایی که امام حسین میخواست در دنیا بماند ماند: قرآن ماند، اسم اسلام ماند، ارزشهای اسلامی ماند، حدیث پیغمبر ماند و در دایرهی محدودتر و مهمتری، تشیّع که مکتب اهلبیت باشد ماند. اگر امام حسین این کار را نمیکرد، همچنان که در طول آن پنجاه شصت سال بعد از رحلت پیغمبر آن جور اسلام تغییر پیدا کرده بود و به آنجا رسیده بود که بتوانند جگرگوشهی پیغمبر را بیایند به قتل برسانند -خب [اوضاع] خیلی فرق کرده بود؛ این را هم من یک وقتی مفصّل تشریح کردهام؛ [اینکه] در دنیای اسلام کار به جایی برسد که بیایند مثل امام حسینی را، مثل زینب کبرایی را، فرزندان پیغمبر را، جگرگوشگان پیغمبر را علناً، صریحاً بکُشند یا اسیر بکنند، باید خیلی اوضاع فرق کرده باشد- به فاصلهی اندکی چندین برابر آن، اوضاع فرق میکرد و بکل اسلام از بین میرفت. امام حسین در واقع مثل آن میخ عظیمی شد که این خیمهای را که طوفان داشت [آن را] میبرد، با خون خودش نگه داشت. خب این بزرگترین حماسهی تاریخ اسلام بلکه بزرگترین حماسهی تاریخ است؛ این را باید حفظ کرد، این را باید زنده نگه داشت، این را باید به عنوان یک گرهگشا در امورِ همیشهی تاریخ مسلمین، مورد استفاده قرار داد.
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهداء (ع)
سپاه پاسداران: موشک های شهیدان حاج قاسم و ابومهدی مظهر عزم ملی در دکترین بازدارندگی کشور است
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیهای با گرامیداشت ۳۱ مردادماه روز صنعت دفاعی، رونمایی از موشکهای شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی را نماد عزم و اراده ملی ایرانیان در پیگیری دکترین بازدارندگی دفاعی و تهاجمی کشور و تداوم راه سیدالشهدای مقاومت اسلامی دانست.
در بخشی از این بیانیه آمده است: جایگاه راهبردی صنعت دفاعی در اقتدار ملی و بازدارنده کشور و اهمیت آن با نگاه به تهدیدات متصور اقتضا میکند روند ظرفیت افزایی و ارتقای توانمندی های دفاعی و تهاجمی و دستیابی به محصولات راهبردی این حوزه بویژه در شرایط تحریم های ظالمانه دشمنان، تحت تدابیر حکیمانه و دوراندیشانه مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا (مدظله العالی) با شتاب بیشتری تداوم یابد .
این بیانیه میافزاید : بیشک نقش مجموعه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در این عرصه مبارک که تقویت قدرت بازدارندگی و ارتقای توان دفاعی و تهاجمی جمهوری اسلامی ایران را در هم افزایی با سایر سازمانهای نیروهای مسلح تحکیم و شرایط اطمینان بخشی را در چارچوب بازدارندگی فعال فراهم و تعیین کرده است ، انکارناپذیر و شایسته تقدیر و سپاس است.
این بیانیه خاطرنشان کرده است: تاثیرات بنیادین مجموعه صنعت دفاعی کشور در الگو سازی بومی که فراتر از ایران عزیز در جبهه مقاومت متبلور و به یکی از پیشران های اصلی شکست جنگ های نیابتی و تروریسم تکفیری و ائتلاف های شیطانی دهه اخیر در منطقه تبدیل شده است، نمایشگاه الهام بخش و معناداری را در معرض جهانیان قرار داده است که در آینه آن اراده و اقتدار ایران و ایرانی میدرخشد.
این بیانیه رونمایی از موشک بالستیک" شهیدحاج قاسم" و موشک کروز " ابومهدی" را نماد عزم ملی در راستای دکترین بازدارندگی دفاعی و تهاجمی کشور و ظرفیت سازی های متکثر، انبوه و متناسب با نیاز "ضربت متقابل" موفق در میدان مقابله با هر گونه تهاجم و تعرض محتمل دشمنان توصیف و با قدردانی از اقدام وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در رونمایی از این موشک ها افزوده است : خدای بزرگ را به پاس این نعمت عظیم شاکریم که صنعت دفاعی کشور ما امروز در لبه فناوری های پیشرفته جهان حرکت میکند و سامانههای دفاعی بومی تولید شده آن با ربودن گوی سبقت در رقابت با نمونههای خارجی ، فعال تر و پویاتر از گذشته به افق های بلندتر میاندیشد.
این بیانیه در پایان با گرامیداشت روز صنعت دفاعی و تعظیم به مقام شامخ شهیدان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، با تاکید بر تداوم همکاری ها و هم افزایی های راهبردی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با وزارت و سایر نیروهای مسلح برای بسط توان بازدارندگی کشور و تولید محصولات و سامانه های مورد نیاز چتر امنیتی ایران عزیز ، تصریح کرده است: همت و خودباوری دانشمندان و صنعتگران عرصه صنعت دفاعی کشور در خانواده بزرگ نیروهای مسلح اعم از ارتش ،سپاه ، وزارت دفاع و سایر مجموعه های وابسته و دانش بنیان، برخلاف تصور دشمنان بر تحریم های تسلیحاتی ظالمانه نظام استکبار غلبه و با بی نیاز کردن کشور به بیگانگان ، سامانه ها و تجهیزات بومی این عرصه به ویژه در حوزه موشکی را با تأسی به "مکتب شهید حسن طهرانیمقدم "، مظهر قدرت دفاعی و بازدارندگی موثر قرار داده و با افزایش عمق راهبردی امنیت کشور، دشمنان را حتی از اندیشیدن به نزدیک شدن به مرزهای زمینی ، هوایی و دریایی میهن اسلامی بر حذر داشته اند.