
emamian
5 اشتباهی که والدین هنگام دستور دادن به کودکان مرتکب میشوند
ممکن است کودکتان با گفتن "یک دقیقه صبر کن!" نسبت به سخنانتان واکنش نشان دهد و یا کاملاً شما را نادیده میگیرد. در هر صورت، کنار آمدن با کودکی که به حرفتان گوش نمیدهد دشوار است. برخی از والدین وظیفهی درخواستی را خودشان انجام میدهند و این گونه واکنش نشان میدهند؛ در حالیکه برخی دیگر با داد زدن یا غر زدن سعی میکنند کودکان را وادار سازند از آنها اطاعت کنند.
اگر کودکتان اولین باری که به او فرمانی میدهید، به حرفتان گوش نمیکند، نحوهی دستور دادن را بررسی کنید. این مشکلات رایج، احتمال فرمانبرداری کودکتان را کاهش میدهند:
1. بیش از اندازه دستور دادن
ممکن است روزانه صدها دستور به کودکتان بدهید، از "جورابهایت را بردار" گرفته تا "چنگالت را محکم روی میز نزن". اگر فرزندتان اغلب اوقات رفتار درست و مناسبی ندارد، شاید به این دلیل باشد که نسبت به کودکان دیگر، دستورهای بیشتری دریافت میکند.
دستور دادن بیش از اندازه و راهنماییهای پرجزئیات مانند "داخل خطوط را رنگ کن" و "جورابهایت را بردار"، موجب میشوند فرزندتان به شما توجهی نکند. اگر به طور مرتب دربارهی مسائلی که اصلاً اهمیتی ندارند، آنها را نصیحت کرده و اخطار میدهید، صدای شما به صدایی مزاحم تبدیل خواهد شد.
تنها راهنماییهای بسیار مهم را به آنها گوشزد کنید و از دادن دستورات اضافی که به جای روشی که فرزندتان باید کاری را انجام دهد، مربوط به شیوهی دلخواه شما از انجام شدن کارها هستند، پرهیز کنید. ممکن است دیدن فرزندتان در حالیکه کاری را خودش انجام میدهد ناخوشایند باشد، اما حساسیت بیش از اندازه عواقب جدی خواهد داشت.
2. دادن فرمانهای ضعیف
کلماتی که هنگام فرمان دادن به فرزندتان استفاده میکنید، از اهمیت بالایی برخوردارند. جملاتی مانند "میشه الان بری و مسواک بزنی؟" یا "الان اسباب بازیهات رو بردار، باشه؟" به طور ضمنی بیان میکنند که انجام این کار، اختیاری است. این نوع دستورات باعث میشوند لحنتان تحکم آمیز نباشد.
دستورات را با تحکم و واضح ادا کنید و از جملاتی که گویی از همسایهتان درخواست چیزی دارید، پرهیز کنید. در عوض، با لحنی آرام و قاطع، دستورات را بیان کنید تا با قدرت به نظر برسید.
3. تکرار دستورات
با غر زدن به فرزندتان میآموزید که لازم نیست اولین باری که صحبت کردید به حرفتان گوش کند و درمییابد میخواهید چندین بار این دستورات را تکرار کنید و هیچ لزومی در گوش دادن به آنها برای اولین بار وجود ندارد.
به جای گفتن "من پنج بار به تو گفتهام که این بازی ویدیویی را خاموش کنی!"، فقط یک بار به او بگویید. سپس، با یک اخطار "اگر، آنگاه" او را مطلع کنید. به وی اجازی ندهید پس از اینکه چیزی را برای اولین بار به او گفتید، شما را نادیده گرفته و یا انجام آن کار را به تاخیر بیندازد.
4. نتایج عمل را برایش بیان نمیکنید.
اگر فرزندتان با گفتن "برو مسواک بزن"، هیچ واکنشی نسبت به حرف شما نشان ندهد، هیچ کاری انجام نخواهید داد و او یاد میگیرد که نیازی نیست به حرفتان گوش کند. جماتی مانند "دوباره به تو نمیگویم، برو دندانهایت را مسواک بزن" که هیچ نتیجهی واقعی در پی آنها نیست نیز موثر نخواهند بود.
هر بار که فرزندتان با اخطار "اگر، آنگاه" به حرفتان گوش نکرد، یک نتیجهی منفی بیان کنید. میتوانید لوازم الکترونیکیاش را از او بگیرید یا به او بگویید باید زودتر بخوابد، اما مطمئن شوید نتیجهای را بیان میکنید که او را ترغیب میکند دفعهی بعد به حرفتان گوش دهد.
5. هیچ تقویت مثبتی ارائه نمیکنید.
هر نوع پاداش یا نتیجهای که باعث شود دفعات تکرار یک رفتار افزایش پیدا کند یک تقویت کننده مثبت محسوب میشود. تقویت مثبت رفتار، یک شیوهی انگیزش است.
ممکن است فرزندتان بدون تقویت و توجه مثبت، انگیزهی پیروی از دستورات را از دست بدهد. لازم نیست هر بار که کاری انجام میدهد، به او پول بدهید و یا هر بار که ظرفی را داخل سینک آشپزخانه میگذارد به او وعدهی رفتن به پارک بدهید؛ اما تقویت مثبت اهمیت بسزایی دارد.
برای اطاعت فوری او را ستایش کنید. میتوانید بگویید "آفرین که هنگامی که از تو خواستم تلویزیون را خاموش کنی، بلافاصله این کار را انجام دادی!" یا "مرسی که اولین باری که صدایت کردم، سر میز نهار حاضر شدی". این عبارات، رفتار خوب را تقویت کرده و فرزندان را تشویق میکنند تا از دستوراتتان پیروی کنند.
پنج سال پس از خروج آمریکا از برجام، «مقاومت حداکثری» در مقابل «فشار حداکثری»
دونالد ترامپ بارها با انتقاد شدید از برجام آن را بدترین توافق برای آمریکا نامیده بود و تهدید به خروج از آن کرده بود.
پس از خروج آمریکا از برجام، دولت ترامپ عمل به تعهدات خود ذیل توافق برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل را با وجود مخالفت های گسترده جهانی، کنار گذاشت و برای واداشتن ایران به قبول خواسته های غیر قانونی خود بی سابقه ترین تحریم ها را در چارچوب کارزار فشار حداکثری علیه تهران به اجرا گذاشت و با هر گونه طرحی برای حفظ برجام مخالفت ورزید.
مخالفت حاکمیت سیاسی آمریکا با برجام
خروج آمریکا از برجام، تصمیم شخصی و فردی دونالد ترامپ نبود، بلکه بخش عمده ای از حاکمیت سیاسی ایالات متحده به ویژه جمهوری خواهان، مخالف برجام بودند. اقدام آمریکا کاملا بر خلاف مفاد توافق هسته ای برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل بوده و صرفا بر مبنای خواسته زورمدارانه واشنگتن و به منظور بازداشتن دیگر کشورها از هر گونه همکاری هسته ای با ایران صورت گرفت.
در واقع آمریکا در دوره زمامداری دونالد ترامپ با خروج یکجانبه از برجام، تروریسم اقتصادی را با هدف فشار حداکثری علیه مردم ایران اعمال کرد.
خروج آمریکا از برجام فشار بسیار سنگین اقتصادی بر ایران وارد کرد و موجب افزایش مشکلات معیشتی برای مردم ایران شد.
البته خروج آمریکا از برجام نتوانست مانع پیشرفت برنامه های هسته ای ایران شود، بلکه موقعیت نظامی، دفاعی و منطقه ای ایران نیز تقویت شد.
ایران «فشار حداکثری» آمریکا بعد از خروج از برجام را با «مقاومت حداکثری» پاسخ داد. در عین حال خروج آمریکا از برجام، درهای تعامل ایران با غرب را به نفع گسترش مناسبات ایران با روسیه و چین، بست.
دولت ترامپ ادعا می کرد که به راه انداختن کارزار فشار حداکثری به زعم خود ایران را وادار به تسلیم در برابر خواسته های دوازده گانه آمریکا خواهد نمود که «مایک پمپئو» وزیر خارجه وقت آمریکا در مه 2018 مطرح کرده بود.
پمپئو فهرستی شامل 12 خواسته از ایران به عنوان پیش شرط مذاکره واشنگتن با تهران اعلام کرد که البته با تمسخر بسیاری از تحلیلگران و رسانه ها مواجه شد.
وی دراین چارچوب خواهان توقف کامل برنامه هسته ای ایران، توقف ومحدودیت برنامه موشکی و پایان بخشیدن به اقدامات منطقه ای ایران شد.
خواسته پمپئو، تسلیم کامل ایران در برابر آمریکا بود. ایده دولت ترامپ این بود که کارزار فشار حداکثری میتواند جمهوری اسلامی ایران را به مذاکره بر سر توافقی جدید به جای برجام وادار کند.
با این حال ترامپ در 1 بهمن 1399 (20 ژانویه 2021) در حالی از قدرت کنار رفت که در تحقق این هدف شکست خورده بود. حتی تندروترین عضو دولت ترامپ یعنی «جان بولتون» مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا نیز به این مساله اذعان کرده است.
ترامپ به دلیل نداشتن راهبرد در قبال ایران، تشدید بیمورد تنشها با تهران و جدا کردن مسیر آمریکا از متحدانش از سوی منتقدانش آماج انتقادات تندی قرار گرفت.
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با اشاره به خروج آمریکا از برجام می گوید: "برجام گرچه بهخوبی کار کرد، اما ایالات متحده از توافق خارج شد، پس از آن، توافق عملاً به پایان رسید."
«مقاومت حداکثری» مردم ایران در مقابل «فشار حداکثری» دولت آمریکا
مقاومت مثال زدنی مردم ایران در برابر این تحریم ها در چارچوب سیاست مقاومت حداکثری، باعث استیصال و ناکامی کامل دولت ترامپ شد.
این مساله ای است که بسیاری از تحلیلگران و مقامات سیاسی داخل و خارج از آمریکا به آن اذعان کرده اند. از جمله «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا، تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام را یکی از «بدترین تصمیمهای تاریخ اخیر سیاست خارجی آمریکا» توصیف کرد.
دولت ترامپ در داخل آمریکا نیز به دلیل ناکارآمد بودن سیاستهایش در قبال ایران به ویژه پس از مشخص شدن بی اثر بودن اعمال گسترده ترین نظام تحریمی در طول تاریخ علیه ایران به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و حتی اکنون نیز هدف این انتقادات قرار دارد.
«کریس مورفی» سناتور دموکرات در توئیتی نوشت: "به یاد داشته باشید آمریکا از تحریمهای ترامپ هیچ چیزی به دست نیاورد... آن تحریمها هیچ اثر عملی نداشتند."
«جو بایدن» رئیس جمهور کنونی آمریکا در سپتامبر 2020 در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در یادداشتی اذعان کرد: "دونالد ترامپ با خروج از برجام مرتکب اشتباه شده و اقدامی مغایر با منافع ملی آمریکا انجام داده و آمریکا را منزویتر کرد."
با این حال بایدن در عمل از ابتدای زمامداری خود یعنی ژانویه 2021 تاکنون هم چنان به اعمال سیاست فشار حداکثری ادامه داده و بدون اشاره به اینکه کدام دولت در قبال برجام خلف وعده کرده و از آن خارج شده، بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به اقدام تهران دانسته است.
وی وعده داد که در صورت بازگشت ایران به اجرای کامل برجام، واشنگتن نیز به این توافق باز خواهد گشت.
«جوزف سیرینسیون» کارشناس سیاسی آمریکایی با تاکید براینکه بایدن تاکنون به کارزار نافرجام فشار حداکثری ترامپ علیه ایران ادامه داده است، می گوید: "بایدن تا مسیر خود را اصلاح نکند، خطر از دست رفتن توافق حیاتی هستهای وجود دارد."
در مقابل رویکرد غیر منطقی دولت بایدن، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است: "هنگامی به تعهدات برجامی خود بازخواهد گشت که آمریکا همه تحریمها را در عمل و نه در حرف یا بر روی کاغذ، لغو کند و این مساله مورد راستی آزمایی ایران قرار گیرد."
به رغم اینکه جو بایدن رئیس جمهور آمریکا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر 2020 و پس از انتخاب شدن بارها وعده بازگشت به برجام را داد، اما شواهد، رویکردها و موضع گیری های واشنگتن نشان می دهد که آمریکا اساسا قصد ندارد به برجام 2015 بازگردد.
«کیتلین جاناستون» خبرنگار و کارشناس سیاسی استرالیایی می گوید: "سیاست بایدن در قبال ایران همان سیاست ترامپ در باره ایران است."
گرچه خروج آمریکا از برجام در سال 2018 از سوی دونالد ترامپ اعلام شد، اما او نماینده هیات حاکمه آمریکا بود و این اقدام وی بازتابی از خواسته آنان بود.
واقعیت این است که بین دموکراتها و جمهوریخواهان یک مسئله مشترک است؛ آنکه برجام 2015 منافع آمریکا را تأمین نمیکند. شواهد حاکی از آن است که آمریکا تا رسیدن به «برجام پلاس» یعنی «برجام منطقه ای» و «برجام موشکی» به برجام هسته ای برنمی گردد.
هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها میخواهند علاوهبر مساله هستهای درباره مسائل دیگری هم با ایران وارد گفتوگو شوند. البته منظور از گفت و گو از منظر آمریکا نه تعامل بین دو طرف مساوی برای رد و بدل کردن امتیازات در چارچوب بازی با حاصل جمع یک بلکه گفت و گویی است که در آن واشنگتن خواسته های خود را به تهران دیکته کرده و بدون دادن امتیازی ایران هم همه آن خواسته ها را بپذیرد.
مسلما چنین رویکرد غیر منصفانه و یک طرفه ای مورد قبول ایران نیست و همین مساله یکی از عوامل مهم به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین در زمینه لغو تحریم ها است.
تلاش آمریکا برای اجرای برجام پلاس
البته درباره نحوه دستیابی وتاکتیک رسیدن به برجام پلاس یعنی برجام 2 و برجام 3 بین جمهوری خواهان و دموکراتها اختلاف نظر وجود دارد.
جمهوریخواهان میگویند باید برجام 1 و 2 و 3 یکجا حل شود یعنی یک بار با ایران مذاکره کنیم و درباره همه مسائل به جمع بندی رسید. اما دموکراتها میگویند باید گام به گام پیش رفت؛ اما همه آنها در این باره اتفاق نظر دارند که باید فراتر از موضوع هستهای با ایران به مذاکره پرداخت و حتی درباره مساله هسته ای نیز نباید به همان برجام 2015 بازگشت بلکه باید شروط و محدودیت های جدیدی را علیه برنامه هسته ای صلح آمیز ایران اعمال نمود.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در موضع گیری ها و بیانات خود با اشاره به قصد آمریکا و متحدان آن برای تحمیل برجام های دیگر به ایران در این زمینه هشدار داده اند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در 5 آذر 1401 در دیدار جمعی از بسیجیان توضیحاتی درباره هدف دشمن از مطرح کردن طرح برجام 2 و 3 ارائه کردند و با بیان اینکه مذاکره، مشکل ما با آمریکا را حل نمیکند، فرمودند: "دشمن به دنبال برجام 2 و 3 بود. برجام 2 یعنی ایران باید از منطقه خارج شود. برجام 3 یعنی ایران متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی مهمی تولید نکند."
بدین ترتیب با توجه به موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران که بارها آن را به طرف های غربی در مذاکرات وین و نیز به آمریکا به صورت غیر مستقیم اعلام کرده است، تهران هیچ گونه مذاکره ای جز در زمینه اجرایی شدن دوباره برجام در مقابل لغو تحریم ها علیه ایران را نپذیرفته و در عین حال خواهان اخذ ضمانت از واشنگتن برای عدم خروج دوباره از برجام است.
ضمن اینکه ایران فقط مذاکره در قالب برجام 2015 را پذیرفته و هیچ موضوعی را برای مذاکره فراتر از آن نمی پذیرد.
در واقع گره کور مذاکرات برجامی در واشنگتن زده شده است و تا زمانی که ایالات متحده نخواهد منافع و مصالح جمهوری اسلامی ایران را مد نظر قرار دهد، چشم اندازی برای اجرای دوباره برجام وجود نخواهد داشت.
نکته مهم اینکه به رغم آن که آمریکا از برجام بیرون آمده اما در عین حال، علاقه ای به اعلام مرگ برجام و ورود به «دنیای بدون برجام» ندارد. از این رو، مذاکرات برجامی، تا آینده قابل پیش بینی، پایان یافته اعلام نخواهد شد.
نویسنده: سیدرضا میرطاهر
دعا؛ اظهار بندگی بندگان
از آنجا که روح و حقیقت دعا و آثار تربیتی روحی و روانی آن، برای انسان به طور کامل شناخته شده نیست، گاهی اشکالات و سوالاتی در مورد دعا مطرح میشود. یکی از اشکالات مطرح شده این است که مگر خدا در امور خود اشتباه کرده که با دعا جبران شود؟
برای پاسخ به این پرسش باید به چند نکته توجه داشت:
یک. خداوند خالق همه چیز است و به همه مخلوقات خود، علم و قدرت دارد[1] و در امورش هیچ گونه خطا و اشتباهی ندارد، زیرا هرگز باطلی در کار خدا راه ندارد.[2]
دو. خداوند انسان را طوری آفریده که در تمام طول زندگی، نیازمند خداوند است: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَي اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ»؛[3] «ای مردم! شما به خدا نیازمندید و خداست كه بىنياز ستوده است»، بنابراین دعا کردن، بردن نیاز به درگاه بینیاز و اظهار بندگی به پیشگاه خداست، زیرا کسانی که از دعا روی گردانند، مستکبرند.[4] و تکبر با بندگی در تضاد است.
سه. ارتباط انسان با خدا در قالب دعا آثار تربیتی فراوانی دارد، از جمله:
1. شناخت بینیازی خدا و فقر ذاتی خود
فقر ذاتی و نیازمندی انسان، باعث میشود که به دنبال شناخت خداوند بینیاز برود، به همین خاطر با دیدن نیاز خود، احساس میکند که باید بینیازی باشد که احتیاجش را برطرف کند و او همان خداست.
2. ایجاد آرامش درونی
دنیا مملو از مشکلات، گرفتاریها، سختیها و اضطرابهاست، بنابراین انسان برای مصون ماندن از آنها، نیازمند آرامش است که در پرتو دعا محقق میشود.
3. دفع بلاها
امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ بِالدُّعَاء»؛[5] «به واسطه دعا، امواج بلاها را از خود دور کنید».
4. جلب نعمتهای خدا
خداوند به همه نیازها و احتیاجات انسان آگاه است، ولی دوست دارد که بندگانش با او در ارتباط باشند و این ارتباط و درخواست نیز به نفع خود بندگان است؛ پس این ارتباط را در قالب دعا و درخواست حوائج از خدا و رسیدن به رزق و روزی قرار داد.[6]
به هر حال با روشن شدن جایگاه دعا و آثار فراوان آن، معلوم میشود، که خداوند با آگاهی کامل و بر اساس مصالح بندگان، دعا را قرار داده است.
پینوشت:
[1]. طلاق: 12.
[2]. ص: 27.
[3]. فاطر: 15.
[4]. غافر: 60.
[5]. فیض الاسلام، نهج البلاغه، صبحی، هجرت، 1414ق، چاپ اول، ص495.
[6]. رک، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارإحياء التراث العربي، 1403ق، چاپ دوم، ج90، ص295و 296.
تشبیه شیعیان در بیان امیرالمومنین علیهالسلام
امیرالمؤمنین علیهالسلام در فرمایشی در وصف شیعیان اینگونه میفرمایند: «[روزى میآید] که اين شيعه همواره همچون گلۀ بز خواهند بود كه براى شیر درنده فرقی نمیکند كه دست روى كداميک ميگذارد، نه جايگاه بلندى خواهند داشت كه بهآن پناهنده شوند و نه پشتيبانى كه در كارهاشان بهآن دلگرم باشند».[1]
یکی از کانالهای معاند شیطنت به خرج داده و پس از نقل این روایت، طعنه زده و اینگونه گفته: امام شیعیان، ایشان را همچون بز میداند. آیا تشبیه به بز برای آن نیست که آنها محتاج چوپانند؟ گویا با طرح این سؤال قصد دارد به مخاطب اینگونه القا کند که ازنظر امام اول شیعه، آنها همچون بزهایی هستند که خودشان توانایی اداره خود را نداشته و نیازمند به یک چوپانند تا از آنها در مقابل دشمنانشان مراقبت نماید.
چنین تفسیری از این نوع روایات، جز از شخص شیطانصفت ساخته نیست. کسی که هدفی جز بدبین کردن محبین اهلبیت علیهمالسلام نسبت به دین ندارد.
در پاسخ به این شبهه، ذکر دو نکته لازم است:
1. تشبیه دو امر به یکدیگر همیشه دارای وجه شباهت است و برای فهمیدن تشبیه حتماً باید به این وجه شباهت توجه شود. مثلاً وقتی میگوییم: «علی شیر است» یعنی علی در شجاعت مانند شیر جسور است. کسی نمیتواند بگوید: شیر حیوانی درنده است، پس تشبیه علی به شیر، به معنای درنده دانستن اوست؛ چراکه تشبیه کننده، علی را تنها در شجاعت به شیر تشبیه کرده بود.
2. در بیانات اهلبیت علیهمالسلام، به مسأله غیبت حضرت مهدی علیهالسلام و مصیبتهایی که شیعیان در آن زمان متحمل میشوند بسیار اشارهشده است. دلیل چنین بیاناتی، ابراز نگرانی از وضعیت شیعه در آن زمان و آماده کردن آنها برای تحمل سختیهای آن دوران است. این روایات حاکی از دلسوزی شدید اهلبیت نسبت به شیعیانشان و غصه خوردن به حال ایشان میباشد.
با توجه به این دو نکته: امیرالمؤمنین علیهالسلام در مقام ابراز نگرانی از وضعیت شیعه در زمان غیبت و شفقت نسبت به حال ایشان، آن دوران را اینگونه ترسیم مینمایند: شیعه با نبودن امامی که سبب اتحاد و قدرت ایشان شود، همچون گله بزی که حامی ندارد و شیر به او حملهور میشود، در چنگال دشمن خود قرارگرفته و آسیبهای زیادی از این بابت متوجه او میشود.
پینوشت:
[1]. مجلسی، بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج51، ص114.
آیه ولایت؛ آیهای محکم در قرآن
آیه مشهور اعطای زکات[انگشتری] در رکوع، تنها یکی از ادله شیعیان برای اثبات ولایت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است. خداوند در این آیه شریفه میفرماید: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»؛[1] «سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند».
بنا بر روایات معتبر و متعدد که در کتابهای شیعه[2] و اهل سنت[3] ذکرشدهاند، مؤمنی که در رکوع نماز، زکات و صدقه پرداخت کرده است، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است؛ ازاینرو این آیه ازجمله دلایل حقانیت تشیع محسوب میگردد.
وهابیت سابقه تاریکی در تکفیر بقیه مسلمانان دارد و در فضای رسانهای از هر راهی برای حمله به اعتقادات شیعیان و ایجاد شبهه استفاده میکند. این افراد ادعا کردهاند که آیه ولایت از متشابهات است و بنا بر حکم قرآن نمیتوان به متشابه استناد کرد.[4] دلیل تشابه آیه را نیز ذکر نشدن نام امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بهصورت صریح دانستهاند. این مطالب را با عبارتی از مرحوم محمدجواد مغنیه همراه میکنند و مدعی میشوند ایشان فرموده که اگر اسم امام علیهالسلام درجایی ذکر نشود، کلام متشابه میگردد و ذکر نام امام و جانشین پیامبر صلیاللهعلیهوآله لازم است.[5] صحت و سقم این ادعا و انتساب نیز نیاز به بررسی دارد.
معنای محکم و متشابه
اصطلاح محکم و متشابه در قرآن کریم ذکرشده است،[6] اما درباره تعیین متشابه و محکم قرآنی نظرات متعدد و مختلفی وجود دارد. علامه طباطبایی رضواناللهتعالیعلیه در تفسیر المیزان شانزده نظر مختلف درباره معنای متشابه را ذکر میکنند و هرکدام از نظرات را بررسی و نقد میفرماید،[7] سپس نظر خویش را اینگونه بیان میدارند: «آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست و چنان نيست كه شنونده بهمجرد شنيدن آن مراد از آن را درک كند؛ بلكه در اینکه منظور فلان معنا است يا آن معناى ديگر ترديد مىكند و ترديدش برطرف نمىشود تا آنکه به آيات محكم رجوع نموده و به كمک آنها معناى آيات متشابه را مشخص كند».[8] با این مقدمه نیکوست، آیه ولایت را بررسی کنیم و صحت ادعای مخالفان را طی چند نکته بسنجیم؛
1. معنای آیه ولایت بسیار روشن و در برخورد ابتدایی، در معنای آیه تردید و شکی ایجاد نمیشود. در آیه تنها صفت و کاری که فقط امیرالمؤمنین علی علیهالسلام انجام داده ذکرشده است و معنای کلمات نیز تشابه و ابهامی ندارد.
2. نهتنها بنا بر تعریف علامه طباطبایی از محکم و متشابه؛ بلکه بنا بر نظرات دیگری که در این باب مطرحشده، این آیه شریفه از محکمات محسوب میشود و هیچکدام از تعاریف متشابه بر این آیه صدق نمیکند.
3. عبارت مرحوم مغنیه در کتاب تفسیر «الکاشف» ارتباطی با آیه ولایت ندارد. ایشان میفرماید؛ واژه امام گاهی به معنای عام و گسترده بهکارمیرود و شامل پیامبران میشود، در این صورت ازنظر ایشان لازم است خداوند متعال با وحی الهی نام آن پیامبری که به مقام امامت رسیده است، بهطور صریح ذکر کند تا جلوی خلط و اشتباه مخاطبان گرفته شود. درجایی که واژه امام درباره پیامبران به کار نمیرود و منظور از امام، وصی و جانشین پیامبر است، لازم نیست در قرآن و وحی الهی به نام وصی تصریح شود و باید خود پیامبر جانشین خویش را در بین مردم با نام و نشان روشن معرفی نماید.[9] معلوم نیست وهابیت خشکمغز از کدام قسمت این فرمایش مرحوم مغنیه، متشابه بودنِ آیه ولایت را برداشت کردهاند!
4. صرف ذکر نام یا صفت ارتباط مستقیم با متشابه یا محکم بودن جمله ندارد. جملهی «رهبر معظم انقلاب مردی حکیم است که راه امام راحل را با جدیت ادامه میدهد» هیچ ابهامی ندارد، درحالیکه نه نام رهبر فعلی ایران در جمله ذکرشده است و نه نام رهبر سابق بهصراحت آمده است. جمله «علی! برو پیش حسین و همانکه میدانی را از او بگیر» بااینکه در آن دو اسم آمده، مبهم است و معلوم نیست که چه چیزی قرار است بین این اشخاص ردوبدل شود.
5. بسیار عجیب است که این گروه، آیاتی مانند آیه مصاحبت و همراهی ابوبکر با پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله را بهعنوان فضیلت ابوبکر ذکر میکنند، درحالیکه نه نام ابوبکر در آیه غار آمده و نه همراهی و مصاحبت، فضیلت محسوب میشود. چگونه آیه ولایت که صراحت در سرپرستی و امامت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام دارد را متشابه میدانند!؟
آیه ولایت تمام معیارهای آیات محکم الهی را دارد. ادعای متشابه بودن این آیه و ارتباط دادن آن با کلام مرحوم مغنیه ادعایی بیدلیل و مغرضانه محسوب میگردد.
پینوشت:
[1]. مائده: 55.
[2]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج35، ص197-203.
[3]. امینی، عبدالحسین، الغدیر، چاپ اول، اعلمی، بیتا، ج2، ص52.
[4]. آلعمران: 7.
[5]. تلگرام، سیف المقاومة: https://t.me/Modafean_SonnatTt/4433.
[6]. آلعمران: 7.
[7]. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، چاپ سوم، اسماعیلیان، بیتا، ج3، ص32-41.
[8]. همان، ج3، ص41.
[9]. المغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، چاپ چهارم، دارالانوار، 2009م، ج1، ص197.
مسجد جامع فاتح بحرین
مسجد فاتح بحرین که از آن با عنوان مسجد جامع فاتح و مرکز اسلامی فاتح نیز یاد می شود، یکی از بزرگ ترین مساجد دنیا است و همچون آینه ای انعکاس دهنده عمق تاریخی بحرین است.
مساحت مسجد جامع فاتح 6 هزار و 500 متر مربع است و برای هفت هزار نمازگزار ظرفیت دارد؛ سالن اصلی نماز برای پنج هزار نمازگزار، سالن کوچک برای 200 نمازگزار و حیاط ان برای یک هزار و 800 نمازگزار ظرفیت دارد.
مسجد فاتح به نام «احمد بن محمد فاتح» است که بحرین را فتح کرد. ساخت این مسجد پنج سال به طول انجامید؛ این مسجد به دست شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه در سال 1988 میلادی افتتاح شد.
این مسجد در خیابان ملک فیصل در منطقه جفیر واقع شده است و یکی از مناطق گردشگری به شمار می رود.گردشگران از کشورهای جهان که به فرهنگ های اسلامی اهمیت می دهند به بازدید این مسجد می آیند و راهنماها به زبان های انگلیسی، فرانسوی، فیلیپینی و روسی صحبت می کنند.
این مسجد دارای مدرسه اسلامی است که مرکز دینی مشهور است و مکانی است که به حفظ قرآن کریم و تدریس علوم قرآنی اختصاص دارد و دارای یک کتابخانه ملی است که در سال 2006 میلادی افتتاح شده است.
مسجد جامع فاتح از سه بخش اصلی تشکیل شده که شامل مصلای آقایان و بانوان و محوطه بزرگ است.
دیوارهای این مسجد مزین به نقوش اسلامی و آیات قرآنی است و نماز جمعه در این مکان اقامه می شود و از طریق تلویزیون رسمی پخش می شود.
این مسجد همچنین در ماه مبارک رمضان مکان اعتکاف نمازگزاران است و شب های قدر این مسجد مراسم باشکوهی برگزار می شود.

همچنین مسابقات سالیانه حفظ قرآن کریم و تعدادی از فعالیت های اسلامی و ملی در این مسجد برگزار می شود.
گنبد این مسجد بزرگ ترین گنبد فایبرگلاس در تمام دنیا است. گنبد این مسجد 60 هزار کیلو وزن داشته 22 متر پهنا و 16 متر ارتفاع دارد. گنبد آن از داخل شبستان مسجد با 12 شیشه رنگی تزیین شده است؛ دو مناره این مسجد در دو سر گنبد واقع شده و ارتفاع آنها به 70 متر می رسد.
سقف مسجد با نورهای زیبا تزیین شده است و فرش آن از شمال ایرلند وارد شده است و کف و بخش هایی از دیوارهای آن با سنگ های مرمر ایتالیایی پوشیده شده است.

درهای مسجد از چوب ساج ساخته هند است و نقوش اسلامی بر روی آن دیده می شود؛ چلچراغ مرکزی مسجد در اتریش ساخته شده و اطراف آن لامپ هایی قرار دارد که از فرانسه وارد شده است.
طراحی زیبای این مسجد به مکانی برای جذب گردشگرانی تبدیل شده است که به فرهنگ اسلامی علاقه دارند و این مرکز همچنین به محققان اجازه استفاده از کتابخانه را می دهد و برنامه تدریس علوم قرآنی در تمامی سنین در این مسجد برقرار است.
پاداش گذشتن از غیر خدا
امام علی (ع):
مَن تَرَکَ لِلّهِ سُبحانَهُ شَیئا عَوَّضَهُ اللّه خَیرا مِمّا تَرَکَ؛
هر کس به خاطر خدای سبحان از چیزی بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۴۰، ح ۴۸۵۵
آيا حج به عنوان يک حقيقت ديني در شريعت های ادیان قبل از اسلام وجود داشته است؟
مسيحيان، در آيين خود، راه و روش هاي متعددي را پيموده اند که زاييدهی خيالات و تصورات آنهاست. آنان حج را بنا بر تعریفی که از آن دارند در اطراف نمادهاي مورد تقديس خود، به طواف میپردازند و قرباني میکنند و نذوراتي تقديم مینمايند... و با گريه و تضرّع، آمرزش گناهان خود را میخواهند و برخي از آنها لذّت هاي حلال دنيا و خواسته هاي مشروع را بر خود حرام میسازند و طريق رهبانيت میپيمايند و از مريم عذرا اسوه میگيرند و مسيح را به خدايي برمیگزينند تا گناهانشان را بيامرزد و به بهشت رهنمون گردد.
يکي از نويسندگان مسيحي به نام «ونسنک» در خصوص حج مسيحيان مي نويسد:
«واژه شناسان عرب، حج را به «قصد» تفسير کرده اند و اين با معناي حج درنظر (مسيحيان) يکسان است. افزون بر اين معناي اصطلاحي آن نيز همان است که در لغت عربي مصطلح است و گويا ماده و معناي اين واژه در لغت سامي شمال و جنوب، همان طواف کردن و دور زدن باشد».[1]
در انجيل تحريف شده واژه اي با عنوان حج وجود ندارد، بلکه تنها از اعيادي نام برده مي شود که در آن به جشن و شادي مي پردازند و از خداي پدر! و خداي پسر (مسيح)، که به عقيده آنها ترکيب يافته از «روحِ الهي» و «تکوين انساني» است، ياد مي کنند. بنابراين، مسيحيت، به خدا شرک مي ورزد و آيين آنها را نمي توان آيين توحيدي ناميد بلکه ثنويت يا تثليث بر عقايد آنان حاکم است.
جايگاهي که خداي پسر در آن متولّد شده، يکي از اماکن مقدسه آنها به شمار مي آيد؛ جايگاهي که به اعتقاد آنها عيسي در آنجا به دار آويخته شد، مکان مقدسِ ديگرِ آنهاست. هرجاکه عيسي نماز خوانده و يا او يا مادرش مريم عذرا ظاهر شده اند، عنوان مقدس گرفته است و به طور خلاصه: هر مکان يا هر زمان، که اين ظهور و تجلّي نمودار گشته و يا با هرکس که ملاقاتي داشته، مورد تقدس و محل زيارت و مراسم سالانه آنها شده و هر يک را انجيل، عيد اعلام نموده است. در هر حال، آنچه از مسيحيت به چشم مي خورد، چيزي نيست که در آيين نخستين حضرت عيسي وجود داشته است.[2]
در خصوص حج و آيين نخستين مسيحيت مي توان گفت که حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ نيز از جمله پيامبراني بود که به نداي ابراهيم خليل ـ عليه السلام ـ پاسخ داد؛ آن گاه که به امر خداوند آهنگ حج داد.
عيسي ـ عليه السلام ـ از پيامبران اولوالعزم بود و مي دانست که نداي ابراهيم جهانشمول است و به شريعتی خاصی اختصاص ندارد، بلکه شامل همهی اديان آسماني و همهی پيامبران و مرسلين مي گردد و تکليفي است عام بر همهی مکلّفين.
آن گونه که از روايات استفاده مي شود، همه پيامبران به حجّ خانه خدا آمده اند. اين روايات که از پيامبر گرامي و ائمه ـ عليهم السلام ـ نقل شده، تأکيد مي ورزد که عيسي بن مريم روح اللّه به کعبهی مشرفه آمده و حج خانهی خدا گزارده است. از سخن پيامبر صلي الله عليه و آله آورده اند که فرمود: «وَ الَّذي نَفْسُ محمّد بِيدِهِ لَيهِلَّنَّ ابنُ مريم بِفَجِّ الرَّوحاءِ حاجّا أو مُعْتَمِرا أَو ليثنيهما»[3]؛ سوگند به آن کس که جان محمد صلي الله عليه و آله در يد قدرت اوست فرزند مريم از گردنه «روحا» عبور کرده در حاليکه صداي خود را به لبيک گفتن برداشته و به حج يا عمره، يا هر دو عزيمت نموده است.
و از قول امام صادق ـ عليه السلام ـ در روايتي آمده است: «وَ مَرَّ عِيسَي بْنُ مَرْيمَ بِصِفَاحِ الرَّوْحَاءِ وَ هُوَ يقُولُ لَبَّيکَ عَبْدُکَ ابْنُ أَمَتِکَ لَبَّيکَ؛ عيسي بن مريم از صفائح الروحاء گذشت، در حالي که مي گفت: لبيک! بنده تو و فرزند کنيز تو! لبيک».[4]
در مورد زمان حج پيامبران و از جمله آنها حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ به سوي بيت عتيق؛ امام علي بن موسي الرضا ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «زمان حج آن دهه ذي حجه بوده است... و آن پيامبران عبارتنداز: آدم، نوح، ابراهيم، عيسي، موسي و محمد ـ عليهم السلام ـ و ديگر پيامبراني که در اين مقطع زماني حج خانه خدا نموده اند و اين سنت شد براي فرزندان آنها تا روز قيامت».[5]
بدين ترتيب، حج حضرت عيسي که يکي از پيغمبران اولوالعزم است، امکان ندارد مخالف حج پيامبران ديگر باشد و یا اينکه بيت المقدس يا مکان ديگري را براي حج خود و پيروانش قرار دهد.
حج در آيين يهود
يهوديان به اشکال مختلف به نوعي از مراسم حج سروکار دارند و به اين منظور رهسپار اماکن متعدّدي مي شوند. هر فرقه اي راه ويژه اي براي خود برگزيده است و در اعياد مخصوص، آهنگ حجّ آن اماکن مي کنند و با مذهب و تعاليم و عقايد خاص و اوامر و نواهي ويژه اي به انجام آن مراسم مي پردازند.
انديشه حج براي يهوديان، امر جديدي نيست بلکه پيشينه طولاني دارد. آن دسته از يهوديان که پيرو آيين ابراهيم ـ عليه السلام ـ بوده اند، حج را به سوي بيت الله الحرام انجام مي داده اند و آنان که از اقوام سامي بودند، به سوي معابد و هياکل و ابنيه و آثار و قبور مردگان[6] که به انجام مراسم حج مي پرداخته اند. به نظر مي رسد که حج يهود يک فريضه ديني بوده که تورات بر آنها واجب نموده است.
اين مطلب را در نوشتاري اينگونه مي خوانيم: «حج به سوي يکي از معبدها، يک رسم ديرينه سامي است که حتّي در اجزاي قديمي اسفار پنجگانه، به عنوان يک فريضه ديني عنوان شده است. در «سفر خروج» فصل بيست و سوم، فقره چهاردهم آمده است: «در هر سال سه مرتبه براي من عيد بگيريد» و در آيه سي و سوم از فصل سي و چهارم آمده است: «در هر سال سه مرتبه همه مردان بايد در برابر خداي بزرگ، خداي اسرائيل ظاهر شوند.» و در سرزمين هاي عربي نيز اماکن بسياري وجود داشته که در آن اماکن مراسمي همچون حضور در عرفات صورت مي گرفته است».[7]
در هر يک از اعياد سه گانه، فرقه هاي يهود به اماکن معيني آهنگ حج مي کردند. در روز «استغفار» (عيد مظال)[8] به سوي کوه سينا حج مي کرده و در عيد «فِصح» به بيت المقدس و در عيد «استير» و «عيد باران» و... به اماکن ديگري رهسپار مي شدند.
با اين حال، از تحقيق و تفحّص در تورات، مکان خاصي را پيدا نمي کنيم که از زبان پيامبرشان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ، حج همانند يک دستور الهي آمده باشد. و جاي اين پرسش است که: آيا خداوند براي يهوديان حج به مکان مخصوصي را واجب نساخته است يا اينکه راويان و نويسندگان متون ديني تورات، آن را از قلم انداخته اند يا به عادت معروف قوم يهود که تورات را تحريف مي کردند آن را نيز تحريف نموده اند؟!
بدين جهت است که اماکن حج متعدد شده و کوچ يهوديان در اعياد سالانه به نقاط مختلف بوده و هر مکان عبادتي را با عنوان «بيت» مي ناميده اند که در ازمنه مختلف محل برگزاري حج آنان بوده است؛ مثلا در «بيت المقدس» «بيت ايل» «بيت آون» که در نزديکي بيت ايل بوده و «بيت اصل» در يهودا و «بيت حور» نزديکي قدس و «بيت هاجن» در جايگاه تولد عيسي ـ عليه السلام ـ در «بيت لحم» و «بيت هاشطه» و ساير بيوت که شمارش آنها به درازا مي کشد و مي توان به کتاب مقدس در عهد جديد و قديم مراجعه کرد که در آن جا درج شده است.
در خصوص زمان حج يهوديان «دکتر حسن ظاظا» مي نويسد: «اوقاتي که در آن حج مي کنند همزمان با اعياد آنهاست و اينها سه زمان است:
- عيد فِصح، که در فصل بهار واقع شده و مدت آن هفت روز است و از روز پانزدهم نيسان به تقويم يهودي آغاز مي شود.
- «عيد حصاد» يا «اسابيع»، (شبوعوت) که مدت آن يک روز است مصادف با ششم ماه سيوان به تقويم يهودي که در اوايل تابستان (يونيه) قرار گرفته است.
- «عيد ظُلل»، (سرکوت) که مدت آن هشت روز است و در پاييز قرار دارد و از روز پانزدهم ماه «تشرين» يهودي آغاز مي گردد. موسم هاي سه گانه ياد شده را سه عيد مي نامند که حج در آنها مستحب است و با صدقات بسياري همراه مي گردد.[9]
حج حضرت موسي ـ عليه السلام ـ
ضروري و مناسب است که بدانيم حضرت موسي ـ عليه السلام ـ چگونه حج مي کرد.
هرگاه در اخبار و روايات و احاديث وارده از سنت شريفه تتبع کنيم، خواهيم ديد که موساي کليم مانند پيامبران سلف به سوي بيت الله عتيق حج کرده و طواف نموده و تلبيه گفته، به گونه اي که پدران و نياکانش که پيام آوران حق و فرمانبرداران دستورات آسماني بوده اند، حج کردند.
اين مطلبي است که روايات حج پيامبران بر آن تأکيد مي ورزدکه به چند مورد اشاره مي کنيم:
ابن عباس گويد: «در محضر پيامبرخدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بوديم، مسافت ميان مکه و مدينه را مي پيموديم که به يک وادي رسيديم. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: نام اين وادي چيست؟ پاسخ دادند: «وادي ازرق» فرمود: گوئيا مي نگرم موسي ـ عليه السلام ـ را که با گيسوان بلند در حالي که انگشتان دستش را در گوش ها نهاده بود و تلبيه حج مي گفت، از اين وادي مي گذشت و آهنگ حجّ مکه مکرمه و کعبه مشرفه را داشت».[10]
همچنين از حضرت ابي جعفر، باقر ـ عليه السلام ـ روايت شده که فرمود: «موسي بن عمران ـ عليه السلام ـ با گروهي مرکب از هفتاد تن از پيامبران به قصد حج از گذرگاه «روحاء» عبور مي کرد در حالي که مي گفت: «لَبَّيک عَبْدُک ابْنُ عَبْدَيک».[11]
و نيز از قول آن حضرت نقل شده که: «موسي ـ عليه السلام ـ از رمله مصر محرم شد و از «صفائح الروحاء» با حالت احرام گذشت و بر ناقه اي سوار بود که مهار آن از برگ خرما بود و دو جامه قطواني (سفيد) بر تن داشت و تلبيه مي گفت و کوه ها او را در تلبيه همراهي مي کردند».[12]
و نيز از امام صادق ـ عليه السلام ـ روایت شده که فرمود: «موساي پيامبر ـ عليه السلام ـ از صفائح روحاء عبور کرد و بر شتر سرخ موي سوار بود که افسار آن از برگ خرما بود و دو جامه قطواني (سفيد و کوتاه) دربرداشت و مي گفت: لَبَّيک يا کرِيمُ لَبَّيک».[13]
[1]. دائرة المعارف اسلامي، گروه مستشرقان 7 / 304.
[2]. (زيرا آييني که خود آوردنده آن بوده، آيين توحيدي بوده، اما آيين مسيحيت بر محور توحيد نيست. هر آنچه مورد تقديس قرار مي گيرد به اعتبار انتساب آن به شخص مسيح مي باشد، نه به خداي مسيح).
[3]. مسند احمد، با اندک اختلاف، ج2، صص240 و 272 و 290.
[4]. علامه مجلسي، بحارالانوار، دار احياء التراث العربي، بيروت، ج99، ص185 و کافي، ج4، ص 213 باب حجّ الأنبياء. . .
[5]. همان. و وسائل الشيعه، حرّ عاملي، محمد؛ وسائل الشيعه، قم، موسسه آل البيت، 1409ق ج11، ص274.
[6]. مقاله اي با اين عنوان در شماره 39 فصلنامه «ميقات حج».
[7]. دائرة المعارف الاسلاميه، مولف: موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي زير نظر آية الله هاشمي شاهرودي، سيد محمود، ناشر: انتشارات موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي ج7، ص305.
[8]. عيد سايه بان بندي يهود.
[9]. طقوس الحج عند اليهود. د. حسن ظاظا، الفيصل، شماره 210، منبع پايگاه حوزه، ص10.
[10]. سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی، دار الرائد العربي، بيروت. لبنان. ۱۴۰۱ هـ - ۱۹۸۱ ميلادي. ج2، ص965.
[11]. حرّ عاملي، محمد، وسائل الشيعه، قم، موسسه آل البيت، 1409ق، ج12، ص385.
[12]. همان، ج9، ص54.
[13]. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، دار احياء التراث العربي، بيروت، ج99، ص185.
رئیسی: اجرای توافقنامههای ایران و ازبکستان سطح روابط را افزایش خواهد داد
آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور بعد از ظهر امروز شنبه در دیدار آقای «نورالدین جان اسماعیلاف» رئیس مجلس قانونگذاری ازبکستان، گفت: 18 توافقنامه و تفاهمنامه همکاری میان جمهوری اسلامی ایران و ازبکستان به امضا رسیده که تسریع در اجرایی شدن آنها سطح روابط را به شدت افزایش خواهد داد.
رئیسجمهور اشتراکات تمدنی و فرهنگی میان ایران و ازبکستان را زمینه مناسبی برای گسترش و ارتقای همکاریهای تجاری و اقتصادی دانست و اظهار داشت: اگر چه رشد روابط سیاسی و اقتصادی ایران و ازبکستان در سال گذشته وضعیت را نسبت به قبل متفاوت کرده، اما ظرفیتهای موجود در دو کشور ایجاب میکند برای ارتقای روابط اقتصادی و تجاری دوطرف، تلاش مضاعف داشته باشیم.
«نورالدین جان اسماعیلاف» رئیس مجلس قانونگذاری ازبکستان نیز در این دیدار با تمجید از سیاست خارجی آیتالله رئیسی در اولویتدهی به توسعه روابط با همسایگان، گفت: در ازبکستان نیز منطبق با این سیاست اصولی، در جریان اصلاح قانون اساسی، توسعه روابط با همسایگان در اولویت قرار گرفته است.
رئیس مجلس قانونگذاری ازبکستان با بیان اینکه پارلمانهای دو کشور باید در توسعه همکاریهای دولتها نقش موثری ایفا کنند، تصریح کرد: اطمینان میدهم پارلمان ازبکستان همه امکانات و ظرفیتهای خود را در راستای اجرایی شدن توافقات میان دو کشور به کار گیرد.
اعزام زائران اهل سنت از 11 استان کشور به حج ۱۴۰۲
حجت الاسلام هادی اکبری با تاکید بر این که «حج» برای همه عالم بشریت است، گفت: همانطور که در قرآن کریم نیز تاکید شده «حج» متعلق به همه مردم جهان است و مناسک آن هم برای همه به یک صورت وضع شده است. حج باعث هدایت همه بشریت است و از این جهت از اهمیت فوق العاده ای برای مردم جهان برخوردار است و رنگ ، قوم ، نژاد و ملیت تاثیری ندارد و همه در پیشگاه خدای بزرگ یکی هستند.
وی با اشاره به حضور زائران اهل سنت در حج ۱۴۰۲ گفت: ما هر سال حدود ۱۰ هزار زائر اهل سنت داریم که عازم سرزمین وحی می شوند.
مدیر اهل سنت بعثه مقام معظم رهبری با اشاره به حضور پیروان مذاهب شافعی و حنفی در ایران ادامه داد: هر چند مذاهب دیگری هم در ایران زندگی می کنند و در حج هم حضور دارند اما تعداد عمده زائران را این دو مذهب تشکیل می دهند که از استان های مختلف عازم عربستان خواهند شد.
وی در مورد استان هایی که کاروان هایشان را به حج اعزام خواهند کرد نیز گفت: برای حج امسال ۱۱ استان زائران اهل سنت را ساماندهی کرده اند که در قالب ۶۶ کاروان به این سفر معنوی مشرف خواهند شد.
حجت الاسلام اکبری در مورد ترکیب کاروان های اعزامی از استان های مختلف نیز گفت: استان گلستان با ۱۴ کاروان بیشترین زائر اهل سنت را در این سفر خواهد داشت و استان های گیلان و فارس هم با یک کاروان در حج حضور پیدا می کنند.
مدیر اهل سنت بعثه مقام معظم رهبری در پاسخ به این پرسش که آیا برای حج امسال هم کاروانی مشترک از زائران اهل تسنن و اهل تشیع خواهیم داشت، گفت: در استان گیلان یک کاروان خواهیم داشت که مشترک است و برای آن یک روحانی اهل سنت و یک روحانی شیعه در نظر خواهیم گرفت.
وی ادامه داد: از مجموع بیش از 87 هزار نفری که امسال از کشورمان عازم سرزمین وحی خواهند شد حدود ۱۰ درصد زائران اهل سنت هستند که تعدادشان نسبت به سالهای گذشته تغییر محسوسی نداشته است.
حجت الاسلام اکبری به اقدامات صورت گرفته در حوزه آموزش برای زائران اعزامی اشاره کرد و گفت: اتفاق جدیدی که امسال رقم خورده این است که در کنار آموزش ها و کلاس هایی که برای زائران برگزار کردیم، همه روحانیون اعزامی نیز در یک دوره بازآموزی شرکت کردند و آزمون هایی را پشت سرگذاشتند تا سطح علمی و دانش آنها سنجیده شود.
وی در تشریح بیشتر این اتفاق گفت: پس از برگزاری دوره های بازآموزی از روحانیون آزمون هایی در مورد مناسک حج و موارد مربوط به آن گرفته می شد و اساتید سوالات تخصصی خود را از روحانیون مطرح می کردند. افرادی که از این آزمون امتیازات لازم را کسب کردند به سفر حج اعزام خواهند شد.
حجت الاسلام اکبری با بیان این که تعداد ۱۱۰ نفر از روحانیون، معین و معینه ها برای اعزام انتخاب شدند، در مورد کاروان های مدینه قبل و مدینه بعد نیز گفت: ۳ یا ۴ کاروان مدینه قبل هستند و ۶۲ کاروان هم مدینه بعد خواهند بود. این اتفاق به ما به عنوان عوامل اجرایی کمک می کند که بتوانیم با تمرکز بیشتر خدمات دهی بهتری به زائران داشته باشیم.
مدیر اهل سنت بعثه مقام معظم رهبری به «شورای افتاء» نیز اشاره کرد و گفت: این شورا در طول سال فعال است و ۱۲ نفر از علمای طراز اول اهل سنت عضو آن هستند. آنها در طول سال جلسات و نشست های مختلفی را دارند و مسائل پیچیده و مواردی را که مورد اختلاف است، بررسی می کنند و در نهایت نتایج تحقیقات آنها در قالب کتاب، کتابچه و جزوه چاپ و در اختیار زائران قرار می گیرد.
وی ادامه داد: در ایام حج هم چند روحانی حنفی و شافعی در بعثه مقام معظم رهبری مستقر می شوند تا به سوالات و ابهامات زائران پاسخ دهند. برای سفر به عربستان هم یک روحانی حنفی و یک روحانی شافعی به عنوان شورای افتاء در مکه و مدینه مستقر خواهند شد تا در خدمت زائران باشند.
حجت الاسلام اکبری در مورد برنامه های آموزشی زائران نیز گفت: دستورالعمل هایی در این مورد ابلاغ شده است که برگزاری ۱۲ جلسه آموزشی شامل آن می شود. این جلسات با هماهنگی مدیران کاروان ها از قبل ماه مبارک رمضان در استان ها آغاز شده و خوشبختانه روند بسیار خوبی دارد و تا زمان اعزام دوره ها کامل خواهد شد.
وی تاکید کرد: البته این آموزش ها در ایران است و از آنجایی که زائران قبل از شروع اعمال حج هم فرصت دارند به صورت روزانه برنامه هایی را برای آنها خواهیم داشت.
مدیراهل سنت بعثه مقام معظم رهبری نقش روحانیون در تحول معنوی زائران را پررنگ دانست و گفت: امور معنوی کاروان ها و تحول روحی زائران بر عهده روحانیون است. اگر خوب عمل کنند این تحول به وجود می آید و سفر به سفری معنوی تبدیل می شود.
وی ادامه داد: این سفر اگر با معرفت، علم و آگاهی باشد می تواند گذشته و آینده زائر را درست کند. گذشته از این جهت درست می شود که باعث آشتی زائر با خدا می شود و آینده هم اینگونه درست می شود که زائر تصمیماتی می گیرد که بعد از سفر حج زندگی خدایی بهتری داشته باشد. بنابراین نقش روحانیون در ایجاد این تحول بسیار مهم است.
حجت الاسلام اکبری با بیان این که اعمال حج بین اهل سنت و شیعیان مشترک است خاطرنشان کرد: روحانیون باید تلاش کنند با دادن علم و آگاهی و خداشناسی کاری کنند که زائر وقتی از سفر حج برمی گردد انسان دیگری شود و تحولی در او صورت بگیرد که روی بقیه هم تاثیر بگذارد. این وظیفه خادمان فرهنگی حاضر در حج است که چنین تحولی را در جلسات و نشست ها و محفل های انس ایجاد کنند.