emamian

emamian

در میان علما و مورخان در این باره، اختلاف نظر وجود دارد، برخی از علمای طراز اول شیعه، اعتقاد دارند که اهل بیت امام حسین(ع) هنگام بازگشت از شام به مدینه از راه عراق حرکت کرده و روز اربعین، به کربلا رسیده اند و پس از زیارت قبر شریف امام حسین(ع) به سمت مدینه حرکت نمودند.

شیخ مفید در کتاب «مسار الشیعه»، به این مسئله اشاره نموده و می نویسید: «اربعین روزی است که اهل بیت  امام حسین(ع) از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. همچنین اربعین روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین(ع) وارد کربلا شد»
[۱]

شیخ طوسی نیز در کتاب «مصباح المتهجد» می نویسد: «بیستم ماه صفر روزی است که اهل بیت اباعبدالله الحسین(ع) از شام به مدینه بازگشتند؛ و نیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا(ص) از مدینه وارد کربلا شد تا قبر امام حسین(ع) را زیارت کند. او نخستین کسی است که امام حسین(ع) را زیارت کرد. در روز اربعین زیارت آن حضرت مستحب است»[۲]

صاحب کتاب «نزهه الزاهد» هم می نویسد: «در بیستم ماه صفر بود که اهل بیت امام حسین(ع) از شام به مدینه آمدند»[۳]

ابوریحان بیرونی در «الآثار الباقیه» آورده است: در بیستم ماه صفر سال۶۱ هجری سر بریده امام حسین (ع) را جهت دفن به کربلا آوردند.[۴]

شیخ بهایی در «توضیح المقاصد» می نویسد: در این روز اهل بیت امام حسین(ع) از شام به کربلا آمدند تا از آنجا به مدینه بازگردند.[5]

سید محسن امین در «اعیان الشیعه» و «لواعج الاشجان» نیز معتقد است که اهل بیت امام حسین(ع) چنین روزی هنگام بازگشت به مدینه به زیارت قبر امام حسین(ع) آمدند.[6]

کفعمی در «المصباح» : در بیستم ماه صفر اهل حرم امام حسین(ع) به مدینه بازگشتند.[7]

سید ابن طاووس در «لهوف» تاکید می کند که اهل بیت امام حسین (ع) در راه بازگشت به مدینه از ساربان خواستند که آنها را از راه کربلا عبور دهد… پس از آنکه به قتلگاه رسیدند جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی هاشم را نیز دیده اند.[8]

شهید آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی در جای جای کتابش «تحقیق در باره اولین اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)» ادله ای آورده است مبنی بر اینکه اهل بیت امام حسین(ع) روز بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجری به کربلا بازگشتند؛ وی می نویسد: یکی از شواهد آمدن خاندان نبوت در بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجرت به کربلا، عبارت از ملحق ساختن سر مبارک سیدالشهدا(ع) به جسد اطیب و انورش در کربلاست.[9]

نقطه مقابل این نظرات، گروهی از متقدمین هستند که ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اهل بیت(ع) به کربلا از مسیر شام به مدینه، زمان زیارت قبر امام حسین(ع) از سوی اهل بیت(ع) در اربعین اول را بعید دانسته؛ و اربعین دوم یا اربعین سال های بعد را مناسب دانسته اند. در این میان می توان از سید ابن طاووس در «اقبال الاعمال»،[۱0] علامه مجلسی در «زاد المعاد»، محدث نوری در «لؤلؤ و مرجان»[11] و شیخ عباس قمی در «منتهی الآمال»[۱2] نام برد که در این مورد تشکیک کرده و معتقدند این زیارت در سال نخست نبوده؛ زیرا در اولین اربعین حسینی(ع) تحقق چنین زیارتی امکان پذیر نبوده است. این بزرگواران معتقدند به دلیل بُعد مسافت، طی مسیر کاروان اسرا از کربلا به کوفه، از کوفه به شام و سپس بازگشت آنان به صحرای کربلا در مدت زمان چهل روز، ممکن نیست.

محدث نوری استظهار کرده که از عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی، فهمیده می شود که «اربعین، روزی است که اهل بیت از شام به مقصد مدینه خارج شدند، نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند»
[13]

البته مخالفان این نظریه، افزون بر بعد مسافت، به دلایل دیگری از جمله نبود گزارش معتبر از این موضوع در منابع کهن تاریخ اسلام، استناد کرده اند.

درباره اربعین امام حسین (ع) کتاب هایی نوشته شده از جمله: «تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)»، تألیف سید محمدعلی قاضی طباطبایی، «تحلیل تاریخی اربعین حسینی(ع)»، از محمد فاضل، «اربعین حسینی» (پژوهش در بازگشت اهل بیت(ع) از شام به کربلا) از محمدامین پورامینی، «فاجعهالاربعین» از شیخ حسن بلادی، «با خاندان وحی؛ از عاشورا تا اربعین» از حشمت الله قنبری همدانی، و «دانستنی های اربعین حسینی(ع)» از سید رضا اکرمی.

منابع و مآخذ:


[۱] موسوعه الشیخ المفید، شماره۷، مسارالشیعه، ص۴۶٫

[۲] مصباح المتهجد، ص ۷۸۷٫

[۳] نزهه الزاهد، ص ۲۴۱٫ مولف این کتاب، ناشناخته است ولی اخیرا توسط رسول جعفریان تصحیح و منتشر گردیده است.

[۴] الآثار الباقیه، ص۳۲۹٫

[5] توضیح المقاصد، ص۶٫

[6] اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۱۷٫ و لواعج الاشجان، ص۱۸۵٫

[7] المصباح، ص ۵۱۰٫

[8] لهوف، ص۲۲۵.

[9] تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، ص۱۶۵٫

[10] اقبال الاعمال، ج۲، ص۵۸۹. البته مرحوم سید در لهوف قائل به دیدگاه اول است.

[11] لؤلؤ و مرجان. ص۲۰۸ – ۲۰۹

[12] منتهی الامال، ج۲، ص۵۲۴ -۵۲۵.

[13] لؤلؤ و مرجان، ص ۱۵۴٫

جامعه انسانی برای رسیدن به جهانی پر از عدل و داد نیازمند حضور امام می باشد. محبت افراد به انسان کامل، یک امر فطری است که در وجود انسان ها نهادینه شده است. لازمه اطهار این محبت معرفت به امام به عنوان انسان کامل است. امام حسین(ع) اگر چه در زمان خویش آن چنان که شایسته بود شناخته شده و مورد استقبال عموم مردم نبود اما با گذشت زمان معرفت پیروان اهل بیت(ع) به ایشان و خاندان طاهرشان بیشتر شده است به طور که اکنون قرن ها است برای آن حضرت عزاداری و مرثیه سرایی می شود. در سالهای اخیر پدیده جدیدی به نام راه پیمایی اربعین رخ نشان داده است که حیرت و تعجب جهانیان را برانگیخته است. این راه پیمایی مبارک اگر چه در گذشته های دور و نزدیک نیز وجود داشته است اما هرگز به مقیاس و وسعت شگفت انگیز امروزه نبوده است. این پیاده روی که نشان گر محبت شدید افراد به امام حسین(ع) است بیان کننده این حقیقت است که امت اسلامی اعلام می کند که آماده بذل جان و مال در راه اهداف امام حسین(ع) است و این چیزی جز فراهم آوردن مقدمات ظهور نیست.

درباره موضوع پیاده روی اربعین و عوامل تحقق ظهور پژوهش مستقلی مشاهده نشده است اما مقالاتی مانند «اهداف مشترک عاشورای حسینی و قیام مهدوی» تالیف حمزه ابراهیم پور و همکاران و نیز مقاله «هدایت گری در قیام عاشورا و امام مهدی(عج)» تالیف فاطمه حسینی رحمت آبادی به نگارش درآمده است که در مقاله اول اهداف مشترک عاشورای حسینی و قیام مهدوی بیان شده و در مقاله دوم عاشورا مقدمه قیام حضرت مهدی(عج) معرفی شده و یکی از درسهای عاشورا هدایت گری عنوان شده که از مبانی قیام امام مهدی(عج) است.

شاید نزدیک ترین پژوهش ها مقاله پیاده روی اربعین به مثابه اسطوره ای برای بازآفرینی هویت فرهنگی (تحلیل اسطوره شناسی پیاده روی اربعین حسینی) تالیف سید خدایار مرتضوی و همکاران باشد. این مقاله نشان می دهد که پیاده روی اربعین در حیات بخشیدن به هویت فرهنگی و اجتماعی مؤثر بوده است اما همان طور که ذکر شد درباره موضوع مورد بحث پژوهش مستقلی مشاهده نشده است. اکنون به بررسی این عوامل می پردازیم.

1- تحمل سختی ها و دشوار ی های راه

تحمل سختی ها موجب شکوفایی استعدادهای نهفته در وجود انسان می شود. در روایتی منسوب به امام صادق(ع) وارد شده که صبر، آن چه در باطن بندگان از نور و صفا است را آشکار می کند و جزع، آن چه در باطن بندگان از ظلمت و وحشت است را آشکار می کند (مجلسی، 1403: ج68، ص90) از این رو در آموزه های دینی توصیه اکید شده هنگام مواجهه با سختی ها و ناملایمات روزگار، بی تابی و جزع و فزع نکنیم. در روایتی آمده اگر شکیبایی کنی، مقدّرات الهی بر تو جاری می شود در حالی که تو مأجور خواهی بود و اگر نا شکیبی کنی، بازهم مقدّرات خداوند بر تو جاری می شود در حالی که تو گناهکار خواهی بود. (شعیری، بی تا: ص116) هنگامی که مردم با عشق و علاقه وصف ناپذیر به امام مظلوم به سوی حرم ایشان روان و سختی راه را تحمل می کنند و مشقت های فراوان آن را به جان می خرند، می توان امیدوار بود که یکی از زمینه های تحقق ظهور آخرین منجی را نیز فراهم نمایند زیرا ظهور آن حضرت اگر چه در نهایت به رفاه و راحتی انسا ن ها منجر می شود اما در ابتدای ظهور با سختی ها و مشقات طاقت فرسا همراه است که جز مومنین صادق و واقعی کسی نمی تواند آن ها را پذیرا باشد همان طور که در روز عاشورا نیز جز مومنین خالص کسی همراه سید الشهدا(ع) باقی نماند. راهپیمای اربعین در واقع تمرینی عملی برای تحمل سختی ها برای ظهور حضرت مهدی(عج) است.

2- یاد امام

هر عاشقی لحظه به لحظه عمر خویش را در فکر و یاد معشوق می گذران، هیچ زمانی در خوشی و ناراحتی و درگرفتاری و گشایش از او غافل نمی شود. زوار امام حسین(ع) در طول پیاده روی اربعین از طرقی به یاد امام مظلوم خویش هستند و از طرف دیگر به یاد منتقم آن حضرت یعنی امام غائب حضرت مهدی(عج) هستند. یاد غائب همواره با انتظار همراه است و انتظار فرج و گشایش از عبادات بزرگ شمرده شده است. (ابن بابویه، 1413: ج4، ص383؛ همو، 1378: ج2، ص36؛ کراجکی، 1394: 26) معنی انتظار فرج نسبت به حضرت مهدی(عج) این است که خود را آماده و مهیای آن کنید، و کوشش و خودسازی برای آمدن آن مانند کسی است که انتظار وقت نماز، یا وقت افطار، یا آمدن مسافرش را می کشد، نه این که بدون هیچ گونه اقدامی دست روی دست گذاشته شود، و گفته شود: هر چه شدنی است خواهد شد، انتظار فرج آل محمّد علیهم السّلام را کسانی دارند که در راه تحقّق آن شبانه روز می کوشند و خود و جمعیت خود را برای آن آماده می سازند، و باید دانست تا مردمی خود را به طور کامل آماده و مهیای آن ننمایند، امکان ندارد که بدان دست یابند، و هر گاه ما خود را برای تحقّق و پذیرش آن آماده ساختیم، خداوند به سرعت کار را تمام می کند و رحمت خود را شامل ما خواهد گردانید، و در غیر این صورت محال است، و بحسب روایات مستفیضه این جمعیت در جهان پیدا خواهند شد و سعادت دیدار محبوب را خواهند یافت و به مطلوب خواهند رسید. (ابن بابویه، 1372: ص33-34) تداوم این امر مهم یعنی انتظار حضرت مهدی(عج) در طول عمر، زندگی انسان را رنگ و بوی مهدوی می بخشد و مهدوی زیستن به طور قطع در آمادگی امت برای ظهور حضرت مهدی(عج) تاثیر مستقیم دارد.

3- تعظیم شعائر

خداوند متعال در قرآن کریم تعظیم شعائر را از تقوای قلوب معرفی کرده است. (حج / 32) از شاخص ترین نمادهای دینی تکریم خاندان پیامبر اکرم ص است که در صور مختلف جلوه گر می شود. یکی از مهم ترین آن ها زیارت ایشان است که در پیاده روی اربعین یک رکن محسوب می شود. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: کسی که به قصد زیارت امام حسین(ع) از منزلش خارج شود اگر پیاده باشد، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت اباعبدالله بر می دارد، یک حسنه می نویسد و یک سیئه از او محو می کند. وقتی که به حرم می رسد، خداوند او را جزء رستگاران می نویسد و هنگامی که مناسک او تمام شد، خداوند نام او را جزء فائزین می نویسد و زمانی که می خواهد بازگردد یک فرشتۀ الهی در مقابل او قرار می گیرد و می گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله به شما سلام می رساند، و پیغام می دهد: عملت را از سر بگیر که تمام گناهان گذشته ات بخشیده شده است. (طوسی، 1407: ص43؛ ابن قولویه، 1356: ص132) در زیارت دلداگی زائر به مزور غیر قابل کتمان است و این یکی از علل آرزوی دیدار شیعیان اهل بیت(ع) با حضرت مهدی(عج) است و بی شک تا سنخیتی بین آن ها نباشد این رابطه معنا نخواهد داشت و هر گاه این رابطه دلداگی شدت یابد زائر حاضر است از همه هستی خویش در راه آن بگذرد و این همان چیزی که برای ظهور حضرت مهدی(عج) لازم است.

4- احیای امر اهل بیت(ع)

یکی از توصیه های اهل بیت(ع)، به پیروان خویش احیای امر ایشان است. در روایتی که از امام صادق(ع) وارد شده ان حضرت به یکی از یاران حویش فرمودند ای خَیثَمَه به دوستان ما سلام برسان و ایشان را به تقوای الهی سفارش کن تا این که فرمودند این که یکدیگر را در منازل خود ملاقات کنند که آن حیات امر ما است، سپس دستان مبارک را بالا بردند و فرمودند خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند. (حمیری، 1413: ص32) در روایتی دیگری راوی از قول امام علی بن موسی الرضا(ع) نقل می کند که فرمود: خدا رحمت آورد بر بنده ای که امر ما را احیاء کند. گفتم: چگونه امر شما احیاء می شود؟ فرمود: علوم ما را فرا گیرد، و به مردم بیاموزد، زیرا که مردم اگر زیبایی های کلام ما را بدانند، از ما پیروی می کنند. (ابن بابویه، 1403: ص180) این مساله مهم در پیاد روی اربعین به وفور یافت می شود و در طول مسیر سخنان آن حضرات در قالب گفتار و نوشتار به سمع و نظر زائرین می رسد. آشنایی با تعالیم آن بزرگواران و عمل کردن به آن ها موجب تربیت انسان هایی می شود که وجود آن ها لازمه ظهور حضرت مهدی(عج) است.

5- دعا کردن

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. (غافر/60) از وظایف پیروان اهل بیت(ع) دعا کردن برای فرج از عمق جان و با نوای صالح است زیرا منتظر امیدوار است روزی در قیام حضرت مهدی(عج) یار آن حضرت باشد و در کنارشان جهان را پر از عدل و داد، خردمندی، آرامش و سایر محسنات گرداند. در طول راه پیمایی اربعین ملیون ها زائر دست به دعا برمی دارند که یکی از مهم ترین و عمومی ترین ادعیه، دعا برای ظهور امام مهدی(عج) است. امام حسن عسکری صلوات اللَّه علیه، در ضمن حدیثی در شأن فرزند برومند خود حضرت مهدی عجل اللَّه تعالی فرجه فرمود:. به خدا سوگند، (حضرت مهدی(عج)) حتما و قطعا غیبتی می گزیند که در این غیبت، هیچ کس از هلاکت نجات نمی یابد، مگر آن کس که خدای عز و جل، او را بر قول به امامت ایشان (حضرت مهدی علیه السلام) ثابت بدارد، و به دعای بر تعجیل فرج حضرتش موفق بدارد. (ابن بابویه، 1395: ج2، ص384)

6 - انفاق

یکی از دستورات اکید دینی انفاق و بذل مال در راه خدا است. در آیات بسیاری از قرآن کریم و روایات فراوانی از اهل بیت(ع) به این مساله اشاره شده است. خداوند متعال در این باره می فرماید: آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین می شوند. (بقره / 274) در روایتی از پیامبر اکرم ص آمده خوشا به حال کسی که زیادی مال خویش را انفاق کند. (کلینی، 1407: ج2، ص144) جهاد با نفس و مال در بسیاری از آیات قرآن در کنار هم آمده و این نشان از اهمیت گذشت از اموال در راه خدا است. در مراسم پیاده روی اربعین جلوه های با شکوهی از انفاق دیده می شود. زن و مرد، پیر و جوان، روستایی و شهرنشین و خلاصه هر مومنی به قدر وسع خویش مال خود را به عشق امام حسین(ع) و برای خدا انفاق می کند. پیام این عمل خداپسندانه این است که در صورت ظهور حضرت مهدی(عج) مومنین آمادگی دارند تا اموال خویش را در راه آرمان های آن حضرت صرف کنند که این امر نیز برای ظهور لازم است.

7- ایثار

یکی از مراتب والای کمال انسانی از خودگذشتگی و ترجیج دیگران بر خود است. در این باره نیز آیات و روایات فراوانی وارد شده است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: و برای کسانی است که در این سرا (سرزمین مدینه ) و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانی را که به سوی شان هجرت کنند دوست می دارند، و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمی کنند و آنها را بر خود مقدّم می دارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند؛ کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده اند رستگارانند! (حشر / 9) در روایتی از امام باقر(ع) آمده است که برای خداوند بهشتی است که فقط سه گروه وارد آن می شوند اول کسانی که درباره خودشان به حق حکم کنند دوم کسانی که برادر دینی خود را فقط برای خدا زیارت کنند و سوم کسانی که برادر مومن خود را به خاطر خدا بر خود مقدم دارد. (ابن بابویه، 1362: ج1، ص131) در صدر اسلام یکی از عوامل پیشرفت سریع اسلام روحیه ایثارگری مسلمین بود. این امر بدون شک در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) نیز لازم است. در پیاده روی اربعین جلوه های زیبایی از ایثارگری مردم به وضوح مشاهده می شود. مکرر شنیده و دیده شده است که افراد کم برخوردار با پس انداز مال در طول سال، آن را در مراسم اربعین به گونه های مختلف خرج می کنند تداوم این جلوه ها در طول زندگی می تواند آمادگی برای ظهور حضرت مهدی(عج) را بیشتر کند.

8- مهمان نوازی

یکی از آموزه های مؤکد دینی مهمان دوستی و مهمان پذیری است. در قرآن مجید به داستان حضرت ابراهیم اشاره شده که وقتی دو ملک بر او وارد شدند و حضرت ابراهیم آن ها را نشناخت و چون فکر کرد مهمان هستند فورا گوساله فربه ای را برای پذیرایی آنان آماده کرد. (ذاریات / 24 الی26) در روایات نیز به مهمانی دادن توجه بسیاری شده است. در روایتی از پیامبر اکرم آمده است هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید مهمان خویش را تکریم کند. (کلینی، 1407: ج6، ص285) و در روایت دیگری از آن حضرت آمده هر گاه شخصی وارد سرزمینی شود مهمان هم کیشان آن سرزمین محسوب می شود تا به وطن خویش برگردد. (ابن بابویه، 1413: ج2، ص154) در راه پیمایی اربعین مردم بسیاری زوار را به منازل خود برده و با افتخار تمام از آن ها پذیرایی می کنند و سعی می کنند وسابل رفاه و آسایش ایشان را تا جایی که مقدور است برای زوار فراهم آورند. مهمان نوازی و رفت و آمد بین مومنین موجب تالیف قلوب شده و آن ها را به هم نزدیک تر می کند و حرکت به سوی امت واحده را تسریع می کند. امتی هم دل و هم صدا که هدف مشترک دارند و این امر نیز یکی از لوازم تعجیل ظهور حضرت مهدی(عج) است.

9- تقویت روحیه دشمن ستیزی

یکی از مقدمات ظهور حضرت مهدی(عج) تقویت غیرت دینی و روحیه جهاد با دشمنان اهل بیت(ع) است. یکی از حوادث قطعی زمان ظهور صف آرایی و مقاتله جبهه حق و باطل است که این امر جز با وجود ثابت قدمان در جبهه حق تحقق نمی یاید. به همین دلیل بوده که اهل بیت(ع) پس از عاشورا دست به شمشیر نبردند زیرا مومنین ثابت قدم با روحیه بالای دشمن ستیزی به میزان کافی در بین پیروان ایشان وجود نداشته است. در پیاده روی اربیعین این امر به صورت آشکار نمایان و تقویت می شود. لعن و نفرین بر قاتلان اهل بیت(ع)، فریادهای استغاثه کنندگان به حضرت مهدی(عج) به عنوان منتقم اهل بیت(ع)، وجود پرچم های فراوان در طول مسیر با مضامین دشمن ستیزی، همراهی عکس شهدا و غیره همه نشانه هایی از این تقویت روحیه دشمن ستیزی در پیاده روی اربعین است.

بدون تردید آن چه بیان شد همه عوامل تعجیل ظهور نیست بلکه تنها بخشی از آن ها بیان شد و پیشنهاد می شود پژوهش گران گرامی در این باره پژوهش های گسترده تر و عمیق تری ارائه دهند و این امر هم شدنی و هم لازم به نظر می رسد.

نتیجه گیری

پیاده روی اربعین از دیرباز در بین پیروان اهل بیت(ع) وجود داشته است اما در سال های احیر این امر به یک موضوع بسیار گسترده و تاثیرگذار تبدیل شده است. در پیاده روی اربعین جلوه های نابی از تعالیم دینی مشاهده می شود که فراگیر شدن این تعالیم در بین پیروان اهل بیت(ع) می تواند امت اسلامی را به ظهور امام منجی نردیک تر کند. در این پژوهش به برخی از این تعالیم اشاره شد. در این پژوهش به تحمل سختی ها و دشوار ی های راه، یاد امام، تعظیم شعائر، احیای امر اهل بیت(ع)، دعا کردن، انفاق، ایثار، مهمان نوازی و تقویت روحیه دشمن ستیزی پرداخته شد. این امور تنها بخشی از تعالیمی بودند که در پیاده روی اربعین جلوه گری می کنند و می توانند در آمادگی امت در تعجیل ظهور نقش ایفا کنند.

توسل به معنای عام، شامل استعانت و یاری‌خواستن از معصومان علیهم‌السلام نیز می‌شود. این مسئله در آئین اسلام با داشتن پشتوانه‌های عقلی و نقلی نزد تمام مسلمانان یک روش رایج برای تقرّب و نزدیک شدن به خداوند به‌شمار می‌آید. با این حال دشمنان خدا با بی‌توجهی به حقیقت و چیستی شرک و همچنین مسئله توسل و صرفاً با تکیه بر واژگان، به شبهه‌پراکنی در این مورد می‌پردازند.

یکی از شبهات آنها از این قرار است که اگر مسلمانان به ویژه شیعیان هر روز در نماز، خطاب به خداوند می‌گویند: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ»؛[1] «فقط تو را می‌پرستیم و فقط از تو یاری می‌جوییم»،‌ پس چرا با توسل به غیر خدا، از معصومان علیهم‌السلام مدد می‌جویند؟

برای شکستن صولت و شکوه این شبهه، کافی است به قرآن مراجعه کنیم. اگر این اشکال صحیح باشد، نباید به زمان فوت معصوم علیه‌السلام اختصاص داشته باشد، بلکه در زمان حیات ایشان نیز نباید توسل جایز باشد. در واقع این اشکال نقضی بر آیات قرآن است؛ زیرا در قرآن گزارش شده که مسلمانان پس از ارتکاب معصیت، برای توبه نزد پیامبر مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده و با یاری خواستن از ایشان، طلب دعا جهت آمرزش می‌کردند.[2] این در حالی است که همین مسلمانان هر روز آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را در نماز می‌خواندند.

پس شبهه‌گر ناچار است اشکالش را به اصل مسئله یعنی جواز یاری خواستن از غیر خدا اختصاص دهد که چطور ممکن است مسلمانان به خداوند می‌گویند فقط از او مدد می‌گیرند، اما به معصوم علیه‌السلام نیز توسل کرده و یاری می‌جویند؟

پرسش ما از شبهه‌گر این است که مراد و منظور شما از یاری گرفتن چیست؟

اگر مراد هر نوع یاری جستن باشد،‌ در این صورت باید تمام مسلمانان و - نعوذ بالله - حتی معصومان علیهم‌السلام مرتکب چنین اشتباهی شده باشند؛ زیرا هر انسانی در کارهای روزمره خویش از وسایل زیادی استفاده می‌کند. برای غذا خوردن از قاشق، برای مسافرت از ماشین، برای خانه ساختن از کارگر و معمار، اگر بنا باشد هر گونه یاری خواستن با آیه «ایاک نستعین» منافات داشته باشد، چنین یاری‌جویی‌هایی نیز نادرست خواهد بود و حال آنکه هر عقل سالمی می‌داند در این رفتارها اشکالی نیست.

اما اگر مراد از یاری خواستن از معصوم علیه‌السلام، همان یاری خواستنی باشد که مسلمانان از خدا طلب می‌کنند و خطاب به درگاهش می‌گویند «ایاک نستعین»، در این صورت خواهیم گفت هیچ مسلمانی، معصوم علیه‌السلام را در عرض و هم‌ردیف خداوند قرار نمی‌دهد تا یاری خواستن از هر دو به یک معنا باشد؛ بلکه معصوم علیه‌السلام به عنوان برترین آفریده و بنده خدا، تمام هستی‌اش از خداوند است و آنگاه که یک مسلمان از معصوم علیه‌السلام یاری می‌جوید، به دلیل عنایت ویژه‌ای است که خدا نسبت به او دارد و او را مستجاب الدعوة قرار داده است.

ناگفته نماند که توسل در فرهنگ اسلامی یک رفتار مستحب مؤکّد است و نه یک عمل الزامی و واجب؛ بنابراین مسلمانان این اختیار را دارند که مستقیم و بی‌واسطه از خداوند یاری بجویند و خداوند نیز با توجه به ظرفیت‌ها و شایستگی‌هایی که شخص دعاکننده دارد، به او عنایت می‌کند. همچنین می‌تواند با واسطه قرار دادن بندگان محبوب خداوند یعنی آل‌الله علیهم‌السلام احتمال قبولی و اجابت خواسته خویش را تا حدود بسیار زیادی بالا ببرد.

پی نوشت:
[1]. الفاتحة/5.
[2]. نساء/64.

چهارشنبه, 15 شهریور 1402 15:26

ریشه قرآنی توسل به امام معصوم

تعیین مرزهای توحید و شرک، یکی از چالش‌های اصلی میان عالمان اسلامی و برخی گروه‌های به ظاهر مسلمان است که گاهی به خشونت و تکفیر نیز کشیده شده است، اما بیشتر این شبهات ناشی از برداشت نادرست از آیات قرآن و روایات معتبر می‌باشد.

وهابیت در مواجهه با آیه «وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ»؛[1] «هنگامى كه خداوند به يگانگى ياد می‌شود، دل‌هاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، مشمئزّ و متنفّر می‏‌گردد؛ اما هنگامى كه از معبودهاى ديگر ياد می‌‏شود، آنان خوشحال می‌‏شوند»، گمان می‌کند شیعیان یکی از مصادیق این آیه هستند؛ زیرا شیعه با جایز دانستن مسئله توسل به اولیای الهی، خدا را در جنبه‌های مختلف زندگی نادیده می‌گیرد و هرگاه سخن از توحید خدا به میان آید، ناراحت می‌شود.

چنین پندارهای باطلی ریشه در عناد و دشمنی و همچنین مراجعه نکردن به منابع و کتب عقیدتی شیعی دارد. اگر شیعیان مسئله توسل را جایز می‌دانند،‌ آن را در راستای عبادت خدا و تقویت بندگی او، در عین باور به توحید الهی جایز می‌دانند. توسل در نگاه شیعیان، ریشه در دستور خداوند در قرآن دارد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ»؛[2] «اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد! از خدا بپرهيزيد و وسيله‌اى براى تقرب به او بجویيد!»

ابن‌تیمیة حرّانی به‌عنوان رهبر فکری وهابیت در ذیل این آیه و در توضیح واژه «وسیله» می‌گوید: «واژه وسیله دارای سه کاربرد است که فقط دو مورد قابل پذیرش و یک مورد نادرست است؛ الف- توسل به معنای جلب رضایت پروردگار از طریق انجام واجبات و ترک محرمات؛ ب- دعا و شفاعت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به‌عنوان وسیله و واسطه میان خلق و خالق؛ سپس می‌گوید این دو معنا صحیح است و باید به آن باور داشت. ج- واسطه قرار دادن شخص پیامبر در دعا کردن که این معنا باطل است».[3]

مکتب شیعه افزون بر آنکه دعا و شفاعت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را وسیله تقرب به خدا قرار می‌دهد، شخص معصوم علیه‌السلام را نیز واسطه در ادعیه قرار می‌دهد و درخواستش را به ایشان عرضه می‌دارد. این شیوه نیز ریشه در آیات قرآن دارد که به دو نمونه اشاره می‌شود:

الف- در جریان نزاع و درگیری یکی از قبطیان پیرو حضرت موسی علیه‌السلام با کافر مصری، نقل قرآن چنین است: «فَاسْتَغاثَهُ الَّذي مِنْ شيعَتِهِ عَلَى الَّذي مِنْ عَدُوِّهِ»؛[4] «آن كه از پيروان موسی بود، در برابر دشمنش، از وى تقاضاى كمک نمود». از آنجا که شعار تمام پیامبران، توحید و نفی شرک است، اگر طلب یاری از حضرت موسی علیه‌السلام شرک به شمار می‌آمد، بی‌شک ایشان قبطی را یاری نمی‌کرد.

ب- «ذی‌القرنین» یکی از افراد مؤمنی است که سفرهای متعددی به مناطق عالم داشت. در یکی از این سفرها قرار شد که او با ایجاد یک سَد، مانع از هجوم یأجوج و مأجوج شود. از‌این‌رو از اهالی آن منطقه یاری خواست و گفت: «فَأَعينُوني‏ بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً»؛[5] «مرا با نيرويى يارى دهيد تا ميان شما و آنها سدّ محكمى قرار دهم‏». حال اگر درخواست کمک از اشخاص، نوعی از شرک قلمداد می‌شد، خداوند این رفتار ذی‌القرنین را مورد انکار و نقد قرار می‌داد.[6]

در نتیجه درخواست از امامان معصوم علیه‌السلام بر اساس اجازه‌ای از سوی خداست که در قرآن و روایات موجود است و شیعه در درخواست‌هایش، در عین باور به توحید، اولیای معصوم را مورد توجه قرار می‌دهد.

پی نوشت:
[1]. زمر/45.
[2]. مائده/35.
[3]. ابن‌تیمیة، احمد، مجموع الفتاوی، مجمع الملك فهد، ج1، ص: 202.
[4]. قصص/15.
[5]. کهف/95.
[6]. الخرسة، عبدالهادی، الإسعاد فی جواز التوسل و الإستمداد، دار الفجر العروبة، ص: 13.

یکی از فعالیت‌های شوم خدا ناباوران، ایجاد تردید و شبهه پیرامون توانایی و قدرت شفا دادن بیماری‌ها توسط معصومان علیهم‌السلام است. از این‌رو باید به صورت صحیح و منطقی، جایگاه این باور در نظام اندیشه شیعه مورد مطالعه قرار گیرد و اینکه شیعیان در چه شرایطی شفای مریضان توسط معصومان را انتظار می‌کشند؟

برای یافتن پاسخ این پرسش، باید به زمینه‌ها و ضرورت‌های وجود چنین توانایی در معصوم علیه‌السلام اشاره کرد. آفرینش انسان به هدف رساندن او به کمال حقیقی و واقعی، هنگامی صورت می‌پذیرد که اولاً انسان قدرت اندیشه و توانایی انتخاب داشته و کسی او را مجبور به کاری نکرده باشد، و ثانیا مأموران ویژه‌ای با عنوان پیامبر و امام از سوی خدا در میان مردم حضور پیدا کنند و بی‌کم و کاست، هر آنچه که برای رسیدن به آن هدف مقدس نیاز است، ‌به مردم آموزش دهند.

البته با وجود قدرت اندیشه و انتخاب در انسان، این احتمال می‌رود که او از فرمان پیامبر و امام پیروی نکند. در این شرایط، خداوند برای قانع ساختن انسان و یاری او برای رسیدن به قله‌های کمال، قدرت و توانایی خاصی به پیامبر و امام عطا می‌کند تا با انجام کارهایی خارق‌العاده در برابر دیدگان مردم، قلب مخاطبان را مطمئن ساخته تا نسبت به نماینده خدا و دستوراتش کرنش کنند.

به این کارهای خارق العاده در اصطلاح قرآن، «آیه» یا نشانه و در اصطلاح عالمان اسلامی، «معجزه» گفته می‌شود؛ کاری که از توان انسان‌های معمولی خارج است و انجام دادن آن تنها با عنایت ویژه و خاص از سوی خدا به نماینده‌اش ممکن خواهد بود.

معجزه یا آیه، دارای نمونه‌های گوناگون است و فقط یک کار خاص را شامل نمی‌شود، از این‌رو پیامبر یا امام با توجه به شرایط مخاطب، دست به کار خارق‌العاده می‌زند و همگان را به تعجب وادار می‌سازد. شفا دادن مریض و بهبود بیماران لاعلاج و صعب‌العلاج یکی از نمونه‌های معجزه می‌باشد. قرآن از معجزه شفای بیماران لاعلاج توسط حضرت عیسی علیه‌السلام گزارش داده است.[1] در منظومه باورهای شیعی، امامان معصوم علیه‌السلام به دلیل داشتن جایگاه نمایندگی خدا در میان مردم، لازم است از قدرت و توانایی خارق‌العاده برخوردار باشند.[2]

البته وجود چنین توانایی در پیامبر و امام، باعث ایجاد انتظارات نابجا در برخی افراد می‌شود؛ یعنی گمان می‌برند با وجود چنین قدرت ویژه‌ای در پیامبر و امام، نباید هیچ مشکلی در جامعه وجود داشته باشد و در مواجهه با هر سختی و مصیبت، لازم است که پیامبر و امام از قدرت خاص خود بهره برده تا خودش و دیگران را نجات دهد. چنین بهانه‌جویی‌هایی در میان اقوام گذشته وجود داشته و قرآن از آن گزارش کرده است؛ کسانی که از حضرت موسی علیه‌السلام درخواست مشاهده خدا را داشتند[3] و یا کسانی که از پیامبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله خواستند که در آسمان پرواز کند.[4]

شفا

چرایی و چگونگی شفا گرفتن بیماران توسط معصوم علیه‌السلام

با توجه به این مقدمه‌ مهم، نادرستی انتظار شفای هر بیمار توسط معصوم، کاملا واضح می‌شود؛ زیرا رسیدن به کمال و خوبی‌های دنیا و آخرت، وقتی معنا پیدا می‌کند که هر کسی در طوفان‌های بلا و مصیبت دنیا، با اختیار و اراده خویش، مسیر درست را انتخاب کند. کسی که بتواند با بهره‌گیری از عقل و پیروی از فرمان خدا، بهترین مسیر را انتخاب کند، بی‌شک به نجات و پیروزی رسیده است.

بر این اساس، اگر بنا بود خداوند یا پیامبر و امام در برابر هر مصیبت و بیماری، از قدرت ویژه و معجزه استفاده کنند و مردم را به این شکل، نجات دهند، اصلا نیاز نبود آنان آفریده شوند تا با بیماری و سختی دست و پنجه نرم کنند. شفا دادن بیماران در شرایط خاص، تنها برای نشان دادن قدرت الهی و اثبات حقانیت پیامبر و امام معصوم به کار گرفته می‌شود تا کوردلان و غافلان بتوانند به درستی مسیر زندگی خویش را انتخاب کنند. وانگهی در منابع حدیثی، گزارش‌هایی نقل شده که معصومان علیهم‌السلام برای بهبود بیماران، از روش‌های مرسوم طبابت بهره برده‌اند و از معجزه استفاده نکردند.[5]

بنابراین مؤمنان و دوستان خدا می‌دانند که شفای هر بیماری با اراده خدا صورت می‌پذیرد و تمام این مشکلات و چالش‌ها برای محک‌زدن ایمان و استواری در مسیر صحیح است و نباید حل مشکلات و بیماری‌ها را با معجزه از سوی خدا انتظار داشت.

پی نوشت:
[1]. مائده/110.
[2]. سبحانی، جعفر، راهنماى حقيقت، نشر مشعر، ص: 430.
[3]. نساء/153.
[4]. اسراء/93.
[5]. ر.ک: محمدی، محمد، دانشنامه احادیث پزشکی، دار الحدیث.

جهان‌بینی الحادی و طبیعت‌شناختی و همچنین برداشت نادرست و گزینشی از معارف اسلامی و الهی سبب ایجاد برخی توهمات و اشکالات نادرست شده است. یکی از این شبهه‌ها پیرامون جایگاه و عملکرد پیامبران علیهم‌السلام است. کسانی که به ماوراء طبیعت و جهان غیب باور ندارند، چاره‌ای جز آن ندارند که برای هر پدیده‌ای یک تفسیر و توضیح مادی ارائه دهند.

پیامبران الهی در نگاه ملحدان و طبیعت‌گرایان کسانی بودند که هدفشان به دست آوردن مقام‌های دنیایی و رسیدن به پادشاهی و حکومت بود، از این‌رو با فرمانروایان زمان خویش مبارزه کرده و پس از شکست دادن آنان، تا آخر عمر به بهترین شکل زندگی خود را سامان دادند.

یکی از راه‌های پاسخ به این‌گونه شبهات، نقد و ارزیابی مبانی الحادی و طبیعت‌گرایانه آنها است، اما برای آنکه صولت و شکوه این اشکال شکسته شود، کافی است از شبهه‌گر پرسیده شود که منابع و مستندات این اشکال کدام است؟ بالاخره لازم است این سخنان از یک منبع تاریخی برداشت شده باشد در غیر این صورت، صرف ادعا خواهد بود.

قدیمی‌ترین و تأثیرگذارترین منابع شناخت پیامبران در میان غیر مسلمانان، کتاب‌های مقدس مسیحیت و یهودیت یعنی انجیل و تورات می‌باشد. با توجه به اینکه این دو کتاب، زیر نظر دو پیامبر بزرگ خدا تدوین و گردآوری نشده، به طور طبیعی مورد تحریف قرار گرفته است. پس بديهى است داستان‌هاى اين دو كتاب كه دربردارنده نسبت‌هاى ناروا به خداوند متعال و پیامبران باشد، مورد پذیرش مؤمنان حق‌جو نخواهد بود و الزام‌آور نیست.[1]

 

همچنین باید این شبهه را ناشی از یک برداشت گزینشی از معارف دینی دانست؛ زیرا بر اساس اصول مسلم و استوار قرآنی[2] و روایی،[3] انسان‌ها به هر میزان که بخواهند به خداوند نزدیک شوند و رضایت او را به‌دست آورند، لازم است که مورد امتحان و آزمایش قرار گیرند. بر همین اساس، تاریخ و شواهد دینی گویای آن است که پیامبران الهی به عنوان نزدیک‌ترین افراد به خداوند، دچار مصیبت‌هایی شدند که هیچ انسانی توان تحمل آنها را ندارد.[4] به هر روی، چنین شبهاتی نمی‌تواند خللی بر باور خداباوران به ویژه مسلمانان ایجاد کند.

پی نوشت:
[1]. عسکری، سیدمرتضی، عقايد اسلام در قرآن كريم، مجمع علمى اسلامى‏، ج‏1، ص 12-11. ترجمه محمدجواد کرمی.
[2]. عنکبوت/2.
[3]. کلینی، ‌الكافي، الإسلامية، ج‏2، ص 252.
[4]. طوسی، محمد، الأمالي، دار الثقافة، ص 659.

جمعی از دانش‌آموزان کشور که عازم راهپیمایی اربعین بودند در نامه‌ای محبت‌آمیز به رهبر معظم انقلاب اسلامی، از ایشان خواستند که توصیه‌ها و راهنمایی‌هایی برای هرچه پربارتر شدن این پیاده‌روی گرانقیمت مطرح فرمایند.

امام خامنه‌ای در پاسخ به نامه دانش‌آموزان، با به کار بردن تعبیر «راهپیمایی مقدس» برای کنگره بزرگ اربعین، از دانش‌آموزان خواستند که در این راهپیمایی فرصت توسل و توجه و نیز فرصت تامل و تفکر در مجاهدت سیدالشهدا علیه السلام را از دست ندهند.  

در نامه دانش‌آموزان اینچنین آمده است:

«محضر مبارک پدر مهربان و عزیزتر از جان، رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای

با عرض سلام و تحیّت، به لطف خداوند منان و با مدد امیرالمومنین و سیدالشهدا، جمعی از فرزندان شما توفیق زیارت دسته جمعی اربعین را پیدا کرده‌اند.

پدر گرامی و دلسوز، این جمع استدعا دارند در آستانه این سفر معنوی و این خیر کثیر، ما را از مرحمت‌ها و راهنمایی‌های مشفقانه خویش برای هرچه بهتر برگزار شدن این زیارت و هرچه پربارتر شدن این پیاده روی گران قیمت، بهره‌مند فرمائید.
این جمع و همه فرزندان و پیروان شما در همه حال دعاگوی وجود ارجمند و نازنینتان هستند.»

 

رهبر معظم انقلاب نیز در پاسخ به این نامه دانش‌آموزان اینچنین نوشته‌اند:

«بسمه تعالی

زیارتتان قبول باشد عزیزان. در این راه‌پیمایی مقدس، فرصت توجه و توسل را از دست ندهید، و نیز فرصت تامل و تفکر در مجاهدت سیدالشهدا علیه السلام، و هدف آن و برکاتی را که خداوند به این فداکاری بزرگ عطا کرده است.  
آن هدف باید هدف هر انسان مومن باشد. از خداوند توفیق و هدایت بخواهید و در راه آن هدف ثابت قدم بمانید.
سید علی خامنه‌ای»

 

انتهای پیام

علیرضا عنایتی سفیر جمهوری اسلامی ایران در عربستان سعودی در آستانه عزیمت به ریاض با رئیس جمهور دیدار کرد.

سید ابراهیم رئیسی در این دیدار با تأکید بر رویکرد جمهوری اسلامی ایران در توسعه و تحکیم مناسبات با همسایگان، از ایران و عربستان به عنوان دو کشور تأثیرگذار در منطقه و جهان اسلام یاد کرد و خواستار بهره‌برداری از توانمندی‌های موجود برای توسعه مناسبات تهران و ریاض شد.

رئیس جمهور گفت: ‌همکاری ایران و عربستان و افزایش همکاری کشورهای منطقه در ابعاد دو جانبه و چندجانبه و در زمینه مسائل جهان اسلام در دو سطح دولتی و مردمی موجب اعتلای جایگاه کشورهای منطقه در معادلات منطقه‌ای و جهانی شده و زمینه مداخلات خارجی را محدود خواهد کرد.

«بتا ادو» وزیر امور انسانی و کاهش فقر در نیجریه اعلام کرد: به‌دلیل حملات فزاینده سازمان‌های تروریستی بوکوحرام و ایسواپ (ISWAP) نزدیک به 8 میلیون و سیصد هزار نفر در ایالت‌های بورنو، یوبه و آداماوا نیازمند کمک‌های انسانی هستند.

ادو ضمن اشاره به اینکه حکومت نیجریه مصمم به مبارزه با بحران انسانی در کشور است گفت: سازمان ملل متحد اعلام کرده است که ایالت بنوئه به پایتخت کمک‌های بشردوستانه در نیجریه تبدیل شده و به‌همین خاطر کارهای زیادی وجود دارد که از نظر انسانی باید انجام گیرد.

وزیر امور انسانی و کاهش فقر در نیجریه افزود: این وزارتخانه راه‌های جدیدی برای راستی‌آزمایی پرونده‌های جمعی برای صحت و شفافیت پیدا کرده است.

در نتیجه اقدامات خشونت‌آمیز سازمان تروریستی بوکوحرام در نیجریه که از سال‌های دو هزار به بعد در این‌کشور فعالیت می‌کند، ده‌ها هزار نفر کشته شدند.

این سازمان تروریستی از سال 2015 به بعد نیز در کامرون، چاد، و نیجر کشورهای همسایه نیجریه حملاتی ترتیب داده است.

شیخ عارف الجبوری، نماینده دیوان وقف سنی عراق در دیدار هیئت این دیوان متشکل از نمایندگان و خطیبان مساجد استان‌های عراق با دست‌اندرکاران مجمع شیخ کلینی وابسته به آستان مقدس عباسی(ع)، زیارت اربعین را تجسم وحدت همه مردم عراق توصیف کرد.

وی در رابطه یا این دیدار اظهار داشت: این دیدار به منظور مشارکت با برادرانمان در این مناسبت دردناک انجام شده است و ما از این راه به همه جهان اعلام می‌کنیم که ما برادرانی در یک کشور هستیم و یک اندوه داریم.

شیخ الجبوری تصریح کرد: ما به زیارت عتبات مقدس رفتیم و با استقبال گرمی رو به رو شدیم. این منظره ما را خوشحال می‌کند و به واسطه آن وحدت صفوف حاصل می‌شود و عمامه‌های سفید و سیاه در یک مکان یکدیگر را در آغوش می‌گیرند.

وی ادامه داد: حضور ما اینحا تقویت برادری و حمایت از هر امری است که عراقی‌ها را بایکدیگر متحد می‌کند.

«سید علی مهدی» مسئول مجمع شیخ کلینی در ارتباط این دیدار تصریح کرد: ما میزبان هیئت دیوان وقف سنی بودیم که به منظور بزرگداشت اربعین امام حسین(ع) به اینجا آمده‌ بودند.

وی افزود: این هیئت در نماز جماعتی که در مسجد جامع وابسته به مجمع اقامه شد، شرکت کردند و در آنجا در رابطه با خدمات ارائه شده به زوار توضیحاتی به آنها دادیم.