
emamian
معارف بینالمللی حج و اسراری که باید آموخت
عضو هیأت علمی جامعةالمصطفی ضمن تشریح سبک زندگی و نگرشی که حج در زائران بیتاللهالحرام ایجاد میکند، گفت: رفتن به حج ویژه افراد مستطیع است، اما روح و حقیقت حج مربوط به همه مسلمانان است و همه باید آن را بیاموزند.
حجتالاسلام حسین شهامت، عضو هیأت علمی جامعةالمصطفی و از روحانیون کاروانهای حج تمتع، به تشریح ابعاد اجتماعی حج و تأثیری که حج به عنوان یک عمل جمعی بر زائران میگذارد پرداخت و ضمن تشریح سبک زندگی، که الگوی آن در حج به زائران ارائه میشود، بر لزوم آموختن معارف و روح حج از سوی همه مسلمانان تأکید کرد. مشروح گفت وگوی وی با ایکنا به شرح زیر آمده است:
هدف اجتماعی اسلام از حج و تأثیر آن بر زائران چیست؟
حج نقطه عطف زندگی انسان مؤمن است و در سایر عبادتها به این گستردگی ایجاد نمیشود، زیرا حج تجمیع بسیاری از امور معنوی است. در سایر زمانها ما نماز و دیگر عبادات را به صورت فردی و جماعت انجام میدهیم، اما در حج آنها را در اوج در کنار مسلمانانی از سرتاسر جهان انجام میدهیم. حج مجموعالعبادات است و هم به لحاظ فردی و هم از نظر اجتماعی سازنده است. وقتی افراد عمل عبادی خود را صحیح و بر مبنای فلسفه، حکمت و احکام ظاهری و باطنی حج انجام دهند، طبیعتاً آثار اجتماعی آن نمود پیدا میکند.
چرا و چگونه حج بر شخصیت افراد مؤثر است؟
کسی که میخواهد به حج مشرف شود غالباً قبل از حج خود را بازسازی میکند. کارهای گذشته خود را بررسی و از نقایص آن آگاهی مییابد. اگر بدهی و دینی دارد پرداخت میکند و اگر محاسبات اقتصادی در مال وی وجود دارد، آن را پاک میکند؛ همچنین خمس و زکات میدهد و تا جزئیترین مسائل مثل پاک بودن حوله احرام از مال حرام را در نظر میگیرد و با مردم تسویهحساب میکند و اگر از کسی گلایهای دارد میبخشد و اگر کسی از او گلایهمند است، او را راضی میکند.
در عبادت یا سفر زیارتی معمولی چنین اتفاقهایی نمیافتد. اگر فردی میخواهد حج درستی انجام دهد و در ملکوت حج پرواز کند، باید بالش را سبک کند. با بال سنگینی که وزنه به آن بسته شده است نمیتواند پرواز کند. زائر حج باید خود را از سنگینی پلیدیها پاک کند، طوری که وقتی پای خود را بر روی پله هواپیما میگذارد احساس کند که از هیچ کس کینهای به دل ندارد و همه را از خود راضی کرده است و باید خود را لایق حرم و میقات کند و بعد راهی شود.
چه مسائلی باعث میشود که زائر برای اصلاح خود هوشیارتر شود؟
اگر زائر متوجه باشد که میخواهد سفر حج صحیحی داشته و دستاورد داشته باشد، به این فکر میکند که مقدمات حج مقبول را فراهم کند. پس خود را پاک و منزه و لایق حریم حرم میکند و خودش را در پیشگاه خدا کوچک و بدهکار و نیز خسی در میقات میبیند و همین امر تأثیر عظیمی بر فرد میگذارد. اگر چنین توجهی در انسان ایجاد شود و به سرزمین وحی وارد شود، آثار فردی و اجتماعی حج برای او محقق خواهد شد.
آیا میتوان حج را نمادی از یک جامعه فاضله دانست؟
حج یک اقدام جمعی است برای تصفیه، پاکسازی، آزادی و رهایی از بردگی و بندگی غیرخدا. به تعبیر قرآن «رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا؛ مردانىاند که دوست دارند خود را پاک سازند»(سوره توبه، آیه ۱۰۸). یعنی انسانهایی دور هم جمع شدهاند و میخواهند از هرچه غیر خداست منزه شوند و از همه بندهای منیت، استکبار، کبر و ... پاک شوند. حج یک اقدام جمعی برای چنین تحولی است و هر حاجی چه دانسته و چه ندانسته با همین هدف به سرزمین وحی دعوت شده است.
در حج تکتک انسانهایی که میخواهند مطهر و منزه شوند کنار هم قرار میگیرند و نمادی از یک جامعه خودساختهاند که در آن همه آدمها در برنامه مدونی در یک اجتماع قرار میگیرند و برای خوب شدن میکوشند. اجتماع حج الگویی از یک جامعه را ارائه میکند که انسانها به شکل زمانمند و با برنامه اعمال دقیقی را انجام میدهند و هر یک از اعمالشان یک محتوای عالی دارد؛ اقدام و حرکتی جمعی که برای تصفیه و پاکسازی است.
مشکل عمده انسان آلودگیهایی هستند که زندگیها را خراب کرده است. ما آلوده شدهایم و حج آدمها را پاک میکند. حاجیهای واقعی مصفا میشوند و بعد از حج هم باید زندگی و روابط صحیح و پاکی داشته باشند. حج یک حرکت جمعی بر محور توحید است. یعنی ایجاد روح پرستندگی در خود و افراد پیرامون خود. همه به هم توحید را القا میکنند و لا اله الا الله و سبحان الله میگویند. همه با هم توحید و یکتاپرستی را زمزمه میکنند، آن هم در وضعیتی که همه چیز رنگ باخته است و رنگ، نژاد، ثروت، جایگاه، پُست و مقام، بالادست و پاییندست و ... مطرح نیست؛ همه یکرنگ و یکشکل در کنار هم قرار دارند و فقط خداوند و حرکت با محوریت کعبه و با هدف توحید مطرح است.
انسانهای مختلفی از ملیتهای مختلف میآیند و مثل ستارگانی هستند که کهکشان را زیبا میکنند؛ آنان در افق عظیمی بر محور کعبه (توحید) حرکت میکنند و تجلی «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا؛ و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»(آیه ۱۰۳ سوره آل عمران) هستند که از یوغ همه بردگیهای بیرونی و درونی رها شدهاند.
سبک زندگی مرتبط با حج بر چه مبنایی استوار است؟
یکی از مباحثی که در حج مطرح میشود ارائه ارزشهای واقعی است. هر کدام از ما انسانها در کشورهای مختلف و با آداب و سنن و اخلاق متفاوت زندگی میکنیم؛ برخی از این رفتار و سنن ارزش هستند و برخی ضد ارزش؛ ما به این امور سرگرم هستیم، اما در حج همه لباس بندگی به تن میکنند و در پیشگاه پروردگار خضوع دارند و همه تعینها کنار میرود و هیچ چیز ماندگار نیست، مثل مقام، ثروت، اعتبار، جایگاه و ... . وقتی در اقیانوس زائران حج قرار میگیریم ماندگاری را در توحید و لباس بندگی میبینیم و دیگر لباسهای مختلف با قیمتهای آنچنانی و زینتها و خودنماییها رنگ میبازند.
در حج همه مفاخر دنیوی حذف میشود، حتی داشتن زینت حرام است. مرد و زن در یک جامعه بدون طبقه اجتماعی و تفاوت حضور دارند تا بیاموزند که زیور، مقام و ... دنیوی اصل نیستند و اصالت ندارند. اگر همین نگاه به خانه و زندگی و جامعه تسری پیدا کند و رنگها، مقامها، داراییها و ... فرع زندگی انسانها شود، یک سبک زندگی متفاوت و نورانی محقق میشود. البته اسلام مخالف دارایی و امکانات نیست، بلکه مشکل این است که اینها جای اصول را گرفته و در حج خداوند مقام، ثروت، لباس فخر و ... را حذف کرده است تا ارزشهای حقیقی برجسته شود.
یکی دیگر از آثار حج این است که انسان را از فراموشی خدا بازمیگرداند و انسانهایی که تبرج و مادیات باعث شده بود که از یاد خدا غافل شوند با حذف همه این امور به یاد خدا بازمیگردند و خدا در زندگی آنها برجسته میشود.
حج از جنبه بینالمللی چه تأثیری دارد؟
گرد هم آمدن مسلمانان از سراسر جهان موجب میشود که آنان با هم آشنا و از دردهای یکدیگر باخبر شوند. آدمهایی که یک عمر از هم مطلع نبودهاند، اما امت پیامبر(ص) هستند و به سوی قبله واحدی نماز میخوانند، حالا در کنار هم جمع میشوند و باید دردهای هم را بشنوند. البته هدف حج این است و اگر اکنون این مهم محقق نمیشود یک نقص است که مسلمانان باید برای اصلاح آن تلاش کنند. قرآن میفرماید که در حج کنار یکدیگر جمع شوید تا شاهد منافع هم باشید. «لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ؛ تا شاهد منافع خویش باشند»(سوره حج، آیه ۲۸). این منافع فقط مادی نیست، بلکه شامل توانایی علمی، امکانات بزرگ امت و تمدن اسلامی و زمینهساز وحدت امت اسلام نیز هست و منفعت بزرگ این است که دفع ضررها، آسیبها، دشمنان، مستکبران و ... صورت گیرد.
نکته دیگر فهم امت اسلام از قدرت اسلام و مسلمانان است. این همه انسان با امکانات گسترده، که نماینده نخبگان اقتصادی و فرهنگی جوامع و ملل مختلف هستند، در حج دور هم جمع میشوند و میفهمند که میتوانند روی پای خود بایستند و استقلال داشته باشند، به خصوص اینکه کشورهای اسلامی در مناطق زرخیز، نفتخیز و در گلوگاههای دنیا مثل کانال سوئز، خاورمیانه و ... قرار دارند. پس همه امکانات برای رهایی از فقر و استکبار و تکیه نکردن به ستمگران مهیاست. حجاج میتوانند بیاموزند که پشتیبان هم باشند، قدرتشان را تجمیع کنند و دشمن قدرت و ابهت مسلمانان را ببینند.
حج نمایش قدرت اسلام است. وقتی مسلمانان قدرت هم را احساس کنند، به فکر رفع مشکلات مسلمانان مورد ظلم واقع شده میافتند. حمایت از مظلومان امر قرآن است، آنجا که در سوره نساء آیه ۷۵ میفرماید: «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا؛ و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمىجنگید همانان که مىگویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستمپیشهاند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما». قرآن میگوید چه شده بر شما که اینقدر ضعیف هستید چرا تلاش و اقدام نمیکنید برای نجات ستمدیدگانی که فریاد میزنند، مستضعف شدهاند و از شما استغاثه میکنند. مسلمانان حتی برای کمک به مظلومان غیرمسلمان عالم هم باید تلاش کنند. اگر بخواهیم اسلام گسترش پیدا کند، باید بتوانیم به مظلومان غیرمسلمان کمک کنیم تا آنها جذب اسلام شوند و قدرت و رحمت اسلام را بفهمند.
حج از نظر روانی چه تأثیری بر مسلمانان دارد؟
حضور در حج زمینهای برای دور ریختن ناامیدیها، ترسها، یأسها و تنهاییهاست. یأس مرگ تدریجی و خوره روح است. اگر جامعهای به یأس مبتلا شد، دچار مرگ تدریجی میشود. قدرت و عظمت اسلام هر ساله در حج نمود میکند تا جامعه به آینده امیدوار شود و قدرت، عظمت و وحدت خود را ببیند. همچنین، در حج زائران با گذشته سرزمین وحی، زمانی که در دست مشرکان قرار داشت و نیز کعبه که پر از بت بود، آشنا میشوند و درمییابند که چطور پیامبر(ص) با وجود پیروانی اندک و تحمل سختیها و فقر و با اصحابی که در صفه با سختی زندگی میکردند، یک تمدن عظیم را شکل داد.
آیا لازم است مسلمانانی که به حج مشرف نمیشوند هم مباحث مربوط به حج را بیاموزند؟
خداوند در دستورات خود حکیم است. به کسی تکلیف خارج از قدرتش را نمیدهد. حج بار مادی دارد و توانایی جسمانی میطلبد و طبیعتاً خدای حکیم این حکم را بر فردی که توانایی مالی و جسمانی ندارد واجب نکرده است. حج عبادت والایی است و محتوا و معارف حج محدود به حجاج نیست. ما همه حاجی هستیم. همه دور کعبه میچرخیم و شب و روز رو به سوی کعبه میآوریم. ما از وقتی به دنیا میآییم، به عشق کعبه مبتلا هستیم.
در طول شبانهروز که نماز میخوانیم، به کعبه مبتلا و مزین به زینت کعبه هستیم و از برکات کعبه استفاده میکنیم. هر مسلمانی دائم با روح حج، معارف حج، عرفات، منا و ... سروکار دارد. بنابراین معارف حج تنها مربوط به حجاج نیست. البته حجاج از نزدیک سرزمین وحی را میبینند و اموری را تمرین میکنند. به همین دلیل وقتی حاجی از حج برمیگردد توصیه شده است که به استقبالش برویم و دستش را بگیریم و بفشاریم گویی که با خدا بیعت میکنیم، چرا که حجاج با حجرالاسود بیعت کردهاند.
روح و حقیقت حج مربوط به همه مسلمانان است. لذا باید همه با معارف حج به خصوص معارف عرفانی و رموز آن آشنا شویم. معارف حج بینالمللی و حقایقی است که از عالم بالا آمده و ممکن است کسی به حج نرفته باشد، اما روح حج و طواف را پیدا کرده باشد. ممکن است فردی به حج برود و فقط عنوان حاجی را کسب کند، اما فردی هم به حج نرود و به او حاجی نگویند، ولی روح حج را پیدا کرده باشد و تسلیم ابراهیمی و اسماعیلی را در پیشگاه خدا و عرفان عرفات پیدا کرده باشد. البته توفیق رفتن به سرزمین وحی توفیق والایی است. لذا یکی از دعاهای ماه رمضان این است که حج بیتاللهالحرام روزی ما شود.
جایگاه تفکر در آموزههای اسلام
انسان برای خود یک سری معلومات و مجهولاتی دارد که در اثر تفکر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی رهبر کبیر انقلاب (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند.»[1]
جایگاه تفکر در اسلام
اسلام نیز طرفدار تفکر است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. دانایی نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد عالم و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود عاقلانه تر و سنجیده تر عمل می کند و کمتر دچار لغزش و اشتباه می شود.[2]
تفکّر در آیات
قرآن کریم در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به اندیشه و تعقل فراخوانده است.
بسیاری از آیات، متفکران، اندیشه ورزان و آنان که در مقام فهم واقعیات هستند را به بهترین صورت، تمجید کرده و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند.
از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از:
یک. تفکّر در جهان خلقت
قرآن در آیات مختلف امر به تفکر در خلقت آسمان ها و زمین کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛[3] همانا در خلقت آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند.»
دو. تفکّر در احکام و آیات الهی
خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث تفکر را پیش می کشد و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که تفکر چه جایگاهی در اسلام دارد و تقلید کور کورانه را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛[4] خداوند آیاتش را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن تفکر و تعقل کنید.»
سه. تفکّر در تحولات تاریخی
اطلاع از زندگی و سرگذشت ملت های گذشته، انگیزه ها و عواملی که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، عقل انسانی را پرورش می دهد و انسان عبرت می گیرد، از این رو قرآن سفارش به تفکّر در سرگذشت پیشینیان می کند:
«قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛[5] بگو، روی زمین گردش کنید؛ سپس بنگرید سرانجام تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!»
تفکّر در روایات
در روایات متعدد و مختلفی امر به تفکر شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است حتی در برخی روایات تفکّر از عبادت برتر دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و معرفت شناسی انسان را تغییر می دهد.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «اندیشه و فکر، انسان را به نیکویی و عمل به آن می کشاند.»[6]
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «بیشترین عبادت ابوذر، تفکّر و عبرت گرفتن بود.»[7] این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با تفکر چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به کمالات رسید.
هراندازه تفکّر بیشتر راه گشا باشد ثواب و عاقبت به خیری بیشتری را به ارمغان می آورد. تفکّر، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد گاهی یک ماه، گاهی یکسال وگاهی یک عمر. تفکر هرچه عمیق تر باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر«حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند.[8]
در نتیجه تفکر در اسلام از جایگاه والایی برخوردار است و سبب می شود انسان به درجات مادی و معنوی برسد و سعادت خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثارمهم وجود ندارد.
پی نوشت
[1] شرح چهل حدیث، ص191.
[2] میزان الحکمة، ج10، ح16209.
[3] سوره آل عمران، آیه190.
[4] سوره بقره، آیه219.
[5] سوره انعام، آیه11.
[6] کافی، ج2، ص55.
[7] خصال، ص42.
[8] شرح چهل حدیث، ص189.
محبت امیرالمؤمنین علیهالسلام اکسیر نجات
هرچند خداوند در فطرت و سرشت همه انسانها، آموزهای به نام محبت قرار داده، ولی محبت برخی آفریدگان، از جمله امیرمؤمنان علیهالسلام، را به هر کسی نداده است؛ زیرا هر کسی ظرفیت پذیرش این اکسیر گرانقیمت را پیدا نکرده است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام، محبوب خدا
قرآن کریم، قانون جذب محبت را چنین بیان کرده است: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»؛[1] «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به قطع خدای مهربان برای آنان، محبّتی [در دلها] قرار میدهد».
در شأن نزول این آیه چنین آمده است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «قُلْ يَا عَلِيُّ: اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وُدّا»؛[2] «ای علی! بگو: پروردگارا! در دل مؤمنان برای من محبّتی قرار بده!» سپس خدا آیه فوق را نازل کرد. بنابراین خدا محـبت امیرالمؤمنین علیهالسلام را در قلوب مؤمنان قرار داده است. این محـبت همان منَّتی است که خدا بر مومنان قرار داده و فرموده: «ایمان را محبوب قلبهای شما قرار دادیم».[3] امام باقر علیهالسلام فرمودند: «منظور از ایمان، محبت امیرالمؤمنین علیهالسلام است».[4]
پس امیرالمؤمنین علیهالسلام مصداق روشن این آیه است که خدا محـبت او را در قلب اهل ایمان قرار داده است.
محـبت امیرالمؤمنین علیهالسلام، معیار ایمان
محبت امیرالمؤمنین و اهلبیت علیهمالسلام، آثار و برکات فراوانی در دنیا و آخرت دارد؛[5] تا آنجا که معیار ایمان و کفر، محـبت و دشمنی امیرالمؤمنین قرار داده شده است؛ زیرا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «يَا عَلِيُّ حُبُّكَ إِيمَانٌ وَ بُغْضُكَ نِفَاقٌ»؛[6] «ای علی! محبت تو ایمان، و دشمنی تو نفاق و کفر است».
بر این اساس پیامبر صلیاللهعلیهوآله محبت امیرالمؤمنین و اهلبیتش علیهمالسلام را تنها راه نجات قرار داده است: «إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِق»؛[7] «به درستی که مثل اهلبیت من مانند کشتی حضرت نوح است؛ هر کسی سوار آن شود نجات پیدا میکند و هر کسی از آن تخلف کند غرق شده، هلاک میشود».
توهم ایمان و محـبت شیطان به امیرالمؤمنین علیهالسلام
محبت امیرالمؤمنین علیهالسلام اکسیری است که هر جنبندهای میکوشد به هر شکلی، پس از شناخت، خودش را به آن برساند؛ تا جایی که حتی شیطان نیز در محبت امیرالمؤمنین علیهالسلام طمع میکند. این محبت در هر قلبی جای نمیگیرد؛ هرچند لقلقه زبان باشد.
برخی با اسنتاد به برخی از روایات، شیعیان را پیرو امامی میدانند که خود محبوب شیطان واقع شده است و این چنین به شیعیان طعنه میزنند؛ غافل از اینکه اینگونه روایات نهتنها گفتار آنها را تصدیق نمیکند، بلکه عظمت و جایگاه محبت امیرالمؤمنین علیهالسلام را میرساند.
در روایتی چنین آمده که شیطان در تلاش [ظاهری] است که خدا او را ببخشد؛ ولی پیامبر به او میفرماید: «تلاشت بیهوده است». سپس با امیرالمؤمنین علیهالسلام روبرو میشود. در اینجا شیطان، برای رها کردن خود از چنگال امیرالمؤمنین چنین اظهار میکند: «إِنِّي لَأُحِبُّكَ جِدّاً وَ مَا أَبْغَضَكَ أَحَدٌ إِلَّا شَرِكْتُ أَبَاهُ فِي أُمِّهِ فَصَارَ وَلَدَ الزِّنَاء»؛[8] «من به حقیقت تو را دوست دارم و هیچ کسی را با تو دشمن نکردم مگر اینکه با پدر او، در مادرش شریک شدم، پس زنازاده شد».
هرچند این روایت، به ظاهر بر محبت شیطان به امیرالمؤمنین علیهالسلام دلالت دارد، ولی چند نکته قابل دقت است:
نخست اینکه این روایت از نظر سندی ضعیف است؛ زیرا افرادی که در سلسله سند این روایت قرار گرفتهاند، مجهول و ضعیفاند و هیچگونه توثیقی برای آنها نقل نشده است.[9]
دوم اینکه این روایت با نص آیات قرآن کریم و بسیاری از روایات دیگر در تعارض است؛ زیرا تنها راه نجات، حتی نجات انبیای گذشته، در گرو محبت اهلبیت علیهمالسلام، به خصوص پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام دانسته شده و شیطان از ابتدا با این موضوع مبارزه کرده است.[10] بر همین اساس امام باقر علیهالسلام فرمودند: «آمَنَ الْمَلْعُونُ بِلِسَانِهِ وَ كَفَرَ بِقَلْبِه»؛[11] «شیطان به زبانش ایمان آورد؛ ولی با قلب کافر شد».
سوم اینکه برفرض صحت سند، این روایت عظمت محبت و ولایت حضرت را میرساند؛ تا جایی که شیطان هم در آن طمع میکند.
چهارم اینکه توجه به روایت مشخص می کند که شیطان منافق است و محبتی به حضرت نداشته است؛ چون اگر محبت داشت، طبق روایت، تلاش نمیکرد مردم را دشمن حضرت بکند.
به هر روی محبت و ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، اکسیری برای نجات از همه گرفتاریها و بلاهای دنیا و آخرت است.
پینوشت:
[1]. سوره مریم، آیه96.
[2]. تفسیر قمی، ج2، ص56.
[3]. سوره حجرات، آیه7.
[4]. تفسیر فرات کوفی، ص428.
[5]. خصال، صدوق، ج2، ص515.
[6]. كفاية الأثر، خزاز رازی، ص135.
[7]. جامع الاحادیث، سیوطی، ج10، ص8.
[8]. عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ج2، ص72.
[9]. نرمافزار نور، اسناد شیخ صدوق، بخش اسناد.
[10]. تفسیر عیاشی، ج2، ص9.
[11]. مناقب، ابن شهرآشوب، ج2، ص252.
نصب الهی امام و روش ابلاغ امامت
به اعتقاد شیعه، مردم نمیتوانند امام و جانشین پیامبر را تعیین و انتخاب کنند. برایناساس، راه تعیین امام، «نصب الهی» است؛ زیرا امامت جایگاه ویژهای برای هدایت مردم است و امام ویژگیهای خاصی مانند عصمت، علم ویژه خدادادی و افضلیت نسبت به بقیه مردم را دارد و مردم نمیتوانند چنین شخصی را شناخته و انتخاب کنند و انتخاب جانشین پیامبر ، تعیین امام توسط خداوند ممکن است.
بهصورت منطقی میتوان این مطلب را چنین بیان نمود:
1 - وجود امام معصوم برای تحقق سعادت انسانها ضرورت دارد.
2 - تحقق سعادت حقیقی انسانها متوقف بر جانشین پیامبر با ویژگیهای عصمت، علم ویژه و افضلیت و دیگر ویژگیهای ممتاز امام است.
3 - شناخت امام یا از طریق انتخاب مردم حاصل میشود یا از طریق خداوند که البته این شناخت یا از طریق کلام خداوند در قرآن یا معرفی پیامبر یا امام معصوم از جانب خدا صورت میپذیرد.
4 - تشخیص امام با چنین ویژگیهایی از سوی مردم ممکن نیست. امام رضا علیهالسلام درباره ناتوانی مردم از تشخیص امام میفرمایند: «آیا [مردم] قدر و منزلت امامت را در میان امت میشناسند تا گزینش امام برای آنها جایز باشد؟ همانا قدر و شأن امامتْ بزرگ و منزلتش بلند و اطرافش دستنایافتنی و عمقش دورتر از آن است که مردم بتوانند با عقلهایشان به آن برسند یا با گزینش خود، امامی را نصب کنند. آیا ممکن است برگزیدۀ آنان دارای این صفات باشد تا بتوان او را مقدّم داشت؟»[1]
حتی آیهٔ شریفه نیز اشاره دارد که امر تعیین سلطنت و فرمانروایی از دسترس مردم خارج است؛ «و پیامبرشان به آنها گفت: خداوند طالوت را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است. گفتند: چگونه او بر ما حکومت کند، با اینکه ما از او شایستهتریم و او ثروت زیادی ندارد؟! گفت: خدا او را بر شما برگزیده و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، میبخشد و احسان خداوند، وسیع است؛ و (از لیاقت افراد برای منصبها) آگاه است.»[2]
حدیثی از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نیز در این زمینه وجود دارد. این روایت در منابع گوناگونی از اهلسنت آمده است؛ بنابراین روایت، وقتی حضرت رسولالله صلیاللهعلیهوآله قبیلۀ بنیعامر را به توحید و اسلام دعوت کردند، فردی از آن قبیله به نام بحيرةبنفراس گفت: به خدا قسم اگر این جوان را از قریش میگرفتم، همۀ عرب را به چنگ میآوردم. سپس به حضرت عرض کرد: اگر ما با تو بیعت کنیم و سپس خدا تو را بر مخالفانت پیروز گرداند، آیا میپذیری که امر ولایت (جانشینی و خلافت) پس از خویش را به ما بسپاری؟ حضرت فرمودند: الأَمرُ إلى اللهِ يَضَعُه حَيثُ يَشاءُ؛ «این امر به دست خدای متعال است و آن را به هر که بخواهد میسپارد». پس از این جملۀ حضرت بود که آنها از حضرت برگشتند و گفتند ما نیازی به تو نداریم.[3]
بنابراین روایت، نصب امام و جانشین پیامبر در دست خدای متعال است و دیگران نمیتوانند جانشینی برای حضرت نصب کنند.
بهعنوان نمونه در مورد امامت کریم اهلبیت علیهالسلام داریم که «جندب» خدمت امیرالمؤمنین علیهالسلام رسید و عرض کرد؛ «اى امیرمؤمنان! اگر تو را نیافتیم ـ که خدا چنین روزى را نیاورد ـ با حسن (علیهالسلام) بیعت کنیم؟ حضرت فرمود: آرى.»[4]
همچنین امامت و جانشینی امام حسن علیهالسلام بعد از امیرالمؤمنین علیهالسلام، امری واضح و روشن نزد مسلمانان بوده است. ابن عباس رو به مردم کرد و گفت؛ «معاشرَ الناسِ إنَّ هذا ابنُ بنتِ نبيِكم و وصيُّ إمامِكم فبايِعُوه؛[5] همانا این شخص (امام مجتبی علیهالسلام) فرزند دختر پیامبر شماست و جانشین امام شماست؛ پس با او بیعت کنید.»
پس امامت، منصبی الهی است که مردم در انتخاب امام نقشی ندارند. امامت ائمه علیهمالسلام از سوی خدا تعیین شده و ابلاغ آن توسط پیامبر یا امام معصوم صورت گرفته است.
پینوشت:
1. کلینی، کافی، ج1، ص199ـ203.
2. سوره بقره، آیه 247.
3. طبری، تاریخ طبری، ج2، ص350؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج1، ص687.
4. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه في معرفة الائمه، ج2، ص715.
5. همان.
پایگاه انگلیسی: آمریکا نمیتواند ایران را به تسلیم وادار کند
یک پایگاه انگلیسی در گزارشی با اشاره به شکست سیاست موسوم به "فشار حداکثری" علیه ایران تصریح کرده که آمریکا نمیتواند ایران را به تسلیم در برابر خواستههایش وادار کند.
"Justice Security" در مطلبی با عنوان «عقب راندن ایران از آستانه هستهای شدن» با اشاره به وقفه ایجاد شده در مذاکرات وین، نوشته دولت "جو بایدن"، رئیسجمهور آمریکا در آستانه بحران هستهای با ایران است.
در بخشی از این تحلیل آمده است: «تحریمهای گسترده دوران ریاستجمهوری ترامپ بعد از خروج از برجام نشان داد که ایالات متحده نمیتواند ایران را به سادگی به تسلیم در برابر خواستههای خود مجبور کند.»
پایگاه Justice Security یادآوری کرده سیاست موسوم به "فشار حداکثری" که دولت ترامپ بعد از خروج از برجام در سال 2018 علیه ایران در پیش گرفت سیاست "مقاومت حداکثری" از سوی تهران را به همراه داشت.
نگارنده استدلال میکند خروج یکجانبه آمریکا از برجام، علیرغم پایبندی ایران، «تا حد زیادی اهرمهای فشار دیپلماتیکی را که واشنگتن زمانی از آنها برای افزایش فشارچندجانبه ضد ایران استفاده میکرد از بین برده است.»
Justice Security با بیان اینکه بازگشت به برجام بهترین راه برای حل مناقشه هستهای با ایران است خطاب به دولت بایدن تصریح میکند: «برای بازگرداندن ایران از آستانه هستهای شدن به اقدامات شجاعانه نیاز است.»
پایگاه انگلیسی در ادامه این تحلیل، درباره مذاکرات وین تأکید کرده است: «دولت بایدن برای دست یافتن به این هدف مسائل غیرهستهای را که به عنوان مانع برای احیای توافق عمل کردهاند را از میان بردارد.»
امیرعبداللهیان: آمادگی داریم مذاکرات را از سر بگیریم/ بورل: مذاکره ادامه مییابد
بعدازظهر امروز نشست خبری مشترک "حسین امیرعبداللهیان"، وزیر امور خارجه کشورمان و "جوزپ بورل"، مسئول نماینده عالی سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا در وزارت امور خارجه برگزار شد. دو طرف در خصوص مناسبات دوجانبه، برخی موضوعات منطقهای و بینالمللی و همچنین آخرین وضعیت مذاکرات رفع تحریمها بحث و تبادل کردند.
امیرعبداللهیان درباره روابط با قاره اروپا گفت: سطح روابط و بهویژه مناسبات تجاری دو طرف در طراز ظرفیتهای موجود بین جمهوری اسلامی ایران و یکایک کشورها نیست و ما امیدوار هستیم در پی روابط دوجانبه و گفتوگوهای دوجانبهای که با هر یک از کشورهای اروپایی داریم و همچنین در ادامه گفتوگوها و توافقاتی که با همکارم جناب آقای بورل روز جاری داشتیم شاهد توسعه و پیشرفت مناسبات باشیم.
وی درباره مذاکرات درباره لغو تحریمها گفت: آقای بورل چندی پیش از من در تماس تلفنی خواستند که چگونه میتوانیم بعد از بنبست و توقفی که بعد از صدور قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی حاصل شده است کار را دنبال کنیم و از این بنبست خارج شویم که من به ایشان گفتم جمهوری اسلامی ایران همیشه از مسیر دیپلماسی و مذاکره عزتمند البته مبتنی بر نتیجه استقبال میکند و از شما دعوت میکنم که سفری را به تهران داشته باشید تا از نزدیک همه ابعاد مسئله را یک بار دیگر با حضور تیمهای مشترک مذاکراتی ما و شما بهعنوان هماهنگکننده اتحادیه اروپا دنبال بکنیم. در پی این گفتوگو ما میزبان آقای بورل و آقای مورا هستیم. گفتوگوهای مفصل، عمیق و دقیقی را در خصوص مطالبات جمهوری اسلامی ایران داشتیم، تأکید کردیم که اولاً ما آمادگی داریم که در روزهای آینده مذاکرات را از سر بگیریم، ثانیاً آنچه برای ایران مهم است نفع کامل اقتصادی ایران از توافقی است که در سال 2015 حاصل شده است و هر موضوعی که بتواند نفع کامل اقتصادی ما را تحت تأثیر قرار بدهد، از نظر دولت آقای رئیسی و ایران قابل قبول نیست. ما سعی میکنیم مشکلات و نقاط افتراقی را که وجود دارد در مسیر گفتگوهایی که بهزودی از سر گرفته خواهد شد برطرف کنیم. امیدوار هستیم بهطور مشخص طرف آمریکایی این بار واقعبینانه و منصفانه در مسیر مذاکرات و در مسیر رسیدن به نقطه پایانی توافق اقدامات مسئولانه و متعهدانهای را انجام بدهد.
وزیر امور خارجه درباره آخرین وضعیت اوکراین گفت: ایران جنگ را راهحل نمیداند. با نگاه به ریشههای این بحران و جنگ بر مذاکره و گفتگوی سیاسی برای رسیدن به یک شرایط مطلوب در منطقه و خروج از جنگ در اوکراین تأکید کردیم، همچنین آقای بورل را در جریان آخرین گفتههای خودم با جناب آقای لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه که در روز پنجشنبه گذشته انجام شد، قرار دادم.
وی درباره افغانستان اظهار داشت: ما بر تشکیل دولت فراگیر با مشارکت همه اقوام تأکید کردیم. در همین جا لازم میدانم که صمیمانهترین مراتب همدردی و تسلیت خودم را به حادثهدیدگان زلزله تأسفبار در افغانستان ابراز کنم. برای کشتهشدگان این زلزله رحمت و غفران الهی و برای مجروحین این حادثه آرزوی سلامتی و برای بازماندگان آنها صبر را مسئلت دارم. جمهوری اسلامی ایران به مسئولیت انساندوستانه خودش با ارسال کمکها به مناطق زلزلهزده ادامه خواهد داد.
امیرعبداللهیان درباره جنگ یمن گفت: هر دو طرف از تداوم آتشبس در این کشور حمایت میکنیم و بر لغو کامل محاصره انسانی و ازسرگیری مذاکرات سیاسی یمنی ـ یمنی تأکید داریم.
وی در خصوص موضوعات مربوط به سوریه و فلسطین خاطرنشان کرد: این دو موضوع برای ما بسیار اهمیت دارد؛ در مسئله سوریه ما معتقد هستیم که باید لغو تحریمهای یکجانبه اعمالشده علیه سوریه در دستور کار قرار بگیرد و مردم سوریه بایستی از یک شرایط زندگی خوب برخوردار باشند و در فضایی امن و آرام نسبت به آینده سیاسی خودشان هر تصمیمی که در هر مقطعی لازم است اتخاذ بکنند. ما به رأی مردم سوریه احترام میگزاریم و به حمایتهای خودمان از دولت، ملت و رهبری سوریه در مقابله با تروریسم و برای حفط تمامیت ارضی این کشور ادامه میدهیم.
او ادامه داد: موضوع فلسطین از مسائل اساسی است که در منطقه با آن مواجه هستیم. ما اقدامات تحریمکننده رژیم جعلی صهیونیستی را برنمیتابیم و ایران در مقابل اقدامات تهدیدآمیز رژیم صهیونیستی و از جمله اقدامات تخریب کننده این رژیم در بحثهای مرتبط با فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران دستبسته نخواهد ماند.
وزیر امور خارجه در پایان ابراز کرد: از جمله مباحثی که مورد بررسی ما و آقای بورل قرار گرفت، همکاری درباره انرژی، مبارزه با تروریسم، تداوم مبارزه با مواد مخدر، و بحث مهاجرت از جمله مهاجرین افغانستانی که در ایران حضور دارند، بود. برخی از مباحث کنسولی و مطالباتی جمهوری اسلامی ایران نسبت به هموطنهای ما که در اروپا حضور دارند نیز مورد توجه قرار گرفت.
بورل: قرار است مذاکرات را در روزهای آینده از سر بگیریم
در ادامه جوزپ بورل، نماینده عالی سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا در این نشست خبری گفت: برای ما بسیار مهم بود که به ایران بیاییم و هنوز سفر ما تمام نشده است و جلسه دیگری نیز خواهم داشت. هدف اصلی سفر من به ایران شکستن بنبست برجام و کاهش تنشها است. برای من مهم است که بنبست برجام را از بین ببریم و قرار است مذاکرات برجام را در روزهای آینده و بهسرعت آغاز کنیم.
بورل درباره روند مذاکرات اظهار داشت: ما بهعنوان هماهنگکننده برجام، در ماه مارس پیشنهاداتی را مطرح کردیم و یک سری متن و سؤالاتی بود که قرار بود ایران و آمریکا آن را پاسخ بدهند و قرار شد مذاکرات متوقف بشود تا این سؤالات پاسخ داده شود، اما قرار نبود سه ماه متوقف بشود. امروز باید مذاکرات از سر گرفته شود و این تصمیمی است که باید در تهران و واشنگتن گرفته شود. بعد از سفر من، مذاکرات وین آغاز میشود و تیم من در آنجا خواهند بود. رسیدن به توافق برای کل دنیا و جهان مهم است چرا که ما از ماه فوریه در دنیای دیگری زندگی میکنیم و چهار ماه قبل از تصمیم نسبت به برجام جنگی بین روسیه و اوکراین آغاز شد و اگر در چنین فضایی توافق تاریخی ما به نتیجه برسد، بسیار مهمتر از هر زمان دیگری است، جهان به امنیت نیاز دارد، و اگر به توافق برسیم منافع اقتصادی آن هم به ایران خواهد رسید.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اضافه کرد: برای رسیدن به چنین هدفی ما باید برگردیم به توافقنامه برجام و روابط قبلی را دوباره برقرار کنیم. من بسیار خوشحال خواهم بود که بتوانم یک بار دیگر به تهران سفر کنم و گفتگوهای بیشتری را انجام بدهیم. ایران یک ظرفیت بسیار عظیمی در موضوعات مختلف از جمله، نفت و گاز و همچنین زمینههای دیگر دارد. برجام باید بازگردد تا نگرانیهای جامعه بینالمللی نیز رفع شود و از طرفی تحریمهای آمریکا علیه ایران نیز باید لغو بشود تا ایران بتواند نفع اقتصادی ببرد. ما تصمیم گرفتیم در روزهای آینده گفتگو درباره برجام را از سر بگیریم.
سایه مداخلات خارجی در روند سیاسی لبنان/ تاکید عون و میقاتی بر تشکیل سریع کابینه
منابع آگاه از روند تشکیل دولت در لبنان اعلام کردند که احتمالا «نجیب میقاتی» نخست وزیر مکلف قصد دارد دولت آینده را مشابه ساختار دولت فعلی تشکیل دهد و ممکن است برخی وزرا جایگزین شوند. در این بین «نبیه بری» رئیس پارلمان لبنان تاکید کرده که روند توزیع پستهای وزارتی میان فرقههای مختلف نباید تغییر کند؛ به این معنا که مثلاً وزارت دارایی همچنان باید در اختیار مولفه شیعه باشد.
این منابع گزارش دادند، علاوه بر تحولات داخلی شاخصها نشان میدهد که تحولات در کشورهای عربی و اجلاس سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که با مشارکت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا برگزار خواهد شد ،به مسئله لبنان نیز مربوط میشود و این کشورها خواستار تغییر روند سیاسی در لبنان و ایجاد تحولاتی در توزیع پستهای وزارتی این کشور هستند و به طور کلی میتوانند بر روند تشکیل دولت لبنان تاثیر بگذارند.
منابع مذکور تصریح کردند که احتمالاً روند تشکیل دولت قبل از تعطیلات عید قربان تکمیل شود و اگر این اتفاق نیفتد بدان معناست که اوضاع پیچیده خواهد شد و شاید لبنان وارد یک بنبست سیاسی جدید گردد. بنابراین میتوان گفت که نجیب میقاتی آزمون دشواری را برای تشکیل دولت در فضایی مبهم آغاز کرده و به این صورت نمیتوان درباره تشکیل سریع دولت با قطعیت صحبت کرد. به ویژه اینکه هنوز افرادی وجود دارند که مخالف ریاست نجیب میقاتی در دولت جدید هستند.
با این وجود منابع نزدیک به نخستوزیر مکلف لبنان در گفتگو با روزنامه الدیار اعلام کردند که نجیب میقاتی مصمم است دولت جدید را سریع تشکیل دهد و ظرف یک هفته یا ده روز طرح ساختار جدید کابینه را تحویل «میشل عون» رئیس جمهور خواهد داد.
بر اساس این گزارش نجیب میقاتی در جریان رایزنیهایی که فردا و پس فردا انجام خواهد داد مواضع گروههای پارلمانی را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد تا ساز و کار تشکیل دولت خود را با همکاری رئیس جمهور آغاز کند. به نظر میرسد که دولت جدید با حضور شمار قابل توجهی از وزرای فعلی تشکیل گردد و برخی وزرای جدید جایگزین وزرای قبلی شوند.
البته اطلاعات زیادی از نحوه تغییر پستهای وزارتی در دولت جدید لبنان منتشر نشده اما به نظر میرسد که این تغییرات در سطح وزارتخانههای بهداشت، اقتصاد، آموزش و پرورش، نیرو، کشور و شاید دادگستری باشد. البته منابع نزدیک به نخست وزیر مکلف لبنان تاکید کردند،همه اطلاعاتی که در این زمینه فاش میشود در چارچوب حدس و گمان است اما نجیب میقاتی تلاش دارد دولت جدید را با در نظر گرفتن همه ملاحظاتی که به نفع کشور باشد تشکیل دهد.
منابع مذکور تاکید کردند که در حال حاضر دولت پیشبرد امور در چند ماه باقی مانده به پایان دوره ریاست جمهوری میشل عون میتواند مسئولیتهای زیادی را انجام دهد؛ به ویژه در زمینه تکمیل مذاکرات با صندوق بینالمللی پول، تصویب پروژههای مربوط به طرح بهبود مالی و اقتصادی و همچنین انجام اصلاحات در زمینههای مختلف. البته یکی از مهم ترین پروندهها ترسیم مرزهای دریایی با رژیم صهیونیستی و همچنین حل بحران انرژی و به ویژه برق است.
این منابع اظهار داشتند، البته صحبت درباره اینکه دولت جدید طی چند هفته آینده تشکیل خواهد شد یا اینکه وارد مسیر پیچیدهای میشود زود است و باید ببینیم چه اتفاقاتی خواهد افتاد؛ اما هم رئیس جمهور و هم نخستوزیر مکلف بر تشکیل سریع دولت اصرار دارند. از طرف دیگر نجیب میقاتی روی حمایت بین المللی حساب زیادی باز کرده به ویژه که اکنون تحت حمایت مستقیم فرانسه قرار دارد.
منابع نزدیک به میقاتی همچنین به تحرکات اخیر «ولید البخاری» سفیر عربستان در لبنان اشاره کردند که قبل از تعیین نخستوزیر مکلف با برخی منابع و جناح های پارلمانی از جمله با تعدادی از نمایندگان اهل سنت دیدار کرده بود تا در جریان رایزنیها فرد دیگری را به جای نجیب میقاتی معرفی کنند. اما در این مرحله به نظر میرسد که تحرکات سفارتخانه عربستان متوقف شده و سعودیها تصمیم گرفتهاند برای مدتی کوتاه عقبنشینی کنند تا مواضع بین المللی را در رابطه با دولت جدید لبنان بسنجند.
منابع در پایان تاکید کردند که با همه این وجود کار نجیب میقاتی آسان نیست و ممکن است دولت جدید تا پایان دوره ریاست جمهوری میشل عون نیز تشکیل نشود و همه چیز طی روزهای آینده مشخص خواهد شد.
روز پنجشنبه در جریان رایزنیهای الزامآور پارلمانی برای انتخاب نخستوزیر مکلف لبنان «نجیب میقاتی» با کسب 54 رأی به این پُست منصوب شد.
نجیب میقاتی بعد از انتصاب دوباره به عنوان نخستوزیر مکلف لبنان تأکید کرد که فرصت برای نجات کشور از فروپاشی همچنان وجود دارد و ما میتوانیم لبنان را از بحرانها نجات دهیم، ولی به شرط اینکه همه گروهها، اختلافات خود را کنار بگذارند.
نخستوزیر انتخاب شده باید هفتاد و هشتمین دولت در تاریخ لبنان و پنجمین دولت در دوره ریاستجمهوری «میشل عون» را تشکیل دهد. عون در 31 اکتبر 2016 به عنوان رئیس جمهور لبنان انتخاب شد. تا کنون چهار دولت در دوره وی تشکیل شده که نخستوزیران آن سعد حریری (دو دوره)، «حسان دیاب» و نجیب میقاتی بودهاند.
حج، مظهر وحدت و انسجام امت اسلامی
سینا سعادت مند یکی از نویسندگان اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان، در آستانه ایام حج، یادداشتی را با محوریت بزرگ ترین اجتماع متحد مسلمانان، منتشر کرد.
متن یادداشت به شرح زیر است: در این روزها در حال بدرقه عاشقان الهی و مدعوین الهی جهت زیارت حرمینشریفین هستیم.
حتم دارم که در کنار تلاش شبانهروزی کادر و پرسنل درمان کشور جهت فروکش شدن پاندومی کرونا، دعای عاشقان زیارت خانه کعبه و مسجدالنبی بیتاثیر نبوده است.
حج مظهر شکوه بندگی و نهایت کرنش عبد در مقابل معبودش است.
این روزها از هر گوشه و کنار جهان، مسلمانان به سوی مکّه مكرمه عازم هستند تا در مسجدالحرام بههم بپیوندند و پروانهوار گرد خانه خدا طواف کنند و فریاد «لبیک اللّهم لبیک» آنان آسمان مكه را سرشار از معنویت و روحانیّت نماید.
صدها هزار زائر از سراسر جهان به قصد قربت و زیارت خانهخدا و حرم نبوی، کوچ معنوی را آغاز میکنند تا در مناسکی شگفتانگیز و سرشار از معنویت ، «حجّ ابراهیمی» را در پرونده عمر خویش ثبت نموده و وجود خویش را با حضور در مكانهای مهبط وحی در مکّه و مدینه متبرک و منور سازند و خود را به سجایای اخلاقی و صفات برجسته انسانی مزین کنند و خدایشان را بر نعمت هدایت شکر نمايند و با صاحب رسالت پیمان ببندند که تا پایان عمر بر دوستی و قبول رسالتش وفادار میمانند.
لباسهای احرام را که به تن میکنی انگار که دیگر روی زمین نیستی. رهسپار مکّه میشوی و میخوانی: «لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک...»
اولین نگاهت که به کعبه میافتد باورت نمیشود تا سرت را کامل بالا ببری و نگاه کنی.
از نعمتهای تمام و کمال خدا و ناشکری و کاستی های خودت خجالت میکشی! میروی تا هفت دور، عاشقانه به دور کعبه بگردی، آرزو میکنی که خواب نباشی. در میان انبوه عاشقان که به گِرد خانۀ معشوقشان میگردند، خودت را در آن دریای عاشقان، قطرهای بیش نمیبینی. به طرف «مقام ابراهیم» میروی و دو رکعت نماز میخوانی، اما هنوز هم باورت نمیشود… به طرف «صفا» و «مروه» درحال حرکت هستی تا بیقراری حضرت هاجر"علیهاسلام" را از عمق درون احساس کنی.
روزها یکی پس از دیگری سپری میشوند و هر لحظه تشنهتر میشوی. دلت میخواهد آب زمزم بنوشی و کنار ملتزم بایستی؛ زیرا آنجا عاشقانهها و حرفهایت بوی معنویت و رنگ اجابت میگیرند.
بعد از اتمام مناسک حج رهسپار مدینه میشوی... در همان بدو ورود بوی غریبی مَشامت را پر میکند! کمی که میروی چشمت به گنبد سبزِ مرقد مطهر رسولالله"صلیاللهعلیهوآله و سلم" میافتد؛ انگار تمام عظمت و زیبایی مدینه را یکجا در این گنبد خضرا خلاصه و جمع کردهاند! داخل مسجدالنبی میشوی، نماز میخوانی، سپس به روضۀ اطهر رسول خدا "صلیاللهعلیهوآله و سلم" درود و سلام عرض میكنی، چشمانت تاب نمیآورند و صورتت مهمان و نوازشگر مرواریدهایی میشود که از سفره و چشمهِدلت سرچشمه گرفتهاند، اشک میریزی...
کمی آنطرفتر، بيرون میروی چشمت به قبرستان بقیع میافتد، و تو نمیدانی به کدامین سوی این قبرستان نگاه کنی! در این قبرستان بزرگانی خفتهاند که اگرچه شاید نامشان بر روی قبر حک نشده باشد و ندانی که این قبر متعلق به کیست، اما این را به یقین میدانی که نام و یاد آنها تا قیامت در دلهای مسلمانان باقیست و مسلمانان جهان سعادت و دیانتشان را مدیون این جماعت پاک و مقدس هستند.
همین حج است یعنی: مجموعهای از مناسک معنوی و سراسر حکمت که مسلمانان از سراسر جهان برای تجدید میثاق با معبود خود گِرد هم میآیند.
حج، شکوهِ اقتدارِ عشق الهی، مظهر بندگی، کرامت انسانی، سجایای اخلاقی و یکپارچگی امت اسلامی است.
بار الهی زیارت حرمین شریفین را به کرات و مرات نصیب ما بگردان.
چهار عاملی که موجب سعادت و خوشبختی انسان می شود
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در یکی از جلسات خود به روایتی از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره کردند که متن و توضیح آن بدین شرح است:
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در روایتی می فرماید: أَربعٌ مِن سَعادهِ المَرءِ أَن تَکونَ زَوجَتُهُ صالِحَه وأَولادُهُ أَبراراً وَخُلَطاؤُهُ صالِحینَ وَأَن یَکونَ رزقُه فی بَلَدِه.[۱]
چهار چیز موجب خوشبختی انسان است.
اول اینکه همسرش صالحه باشد.
دوم اینکه فرزندان خوبی داشته باشد،
سوم اینکه دوستانش انسان های صالحی باشند
و چهارم اینکه رزق و زندگی او در شهر خودش باشد تا مجبور نباشد در بیابان ها و این شهر و آن شهر سرگردان باشد و دنبال روزی بگردد.
این چهار مورد همه به دست خود انسان است. انسان از همان اول باید در انتخاب زوجه دقت کند و دنبال مال و اموال پدری او و یا جمال و زیبایی او نباشد بلکه صفات و کمالات اخلاقی را در نظر بگیرد.
همچنین انسان می تواند با تربیت صحیح دارای فرزندانی خوب باشد. انسان باید دقت کند که فرزند او با چه افرادی رفت و آمد دارد و چه کارهایی انجام می دهد.
همچنین دوستان انسان هم بسته به انتخاب خود انسان هستند. انسان باید ببیند که دوستانی که انتخاب می کند به سبب مال و منال آن هاست یا به سبب صلاحیت های اخلاقی و صفات برجسته ی خدایی در آنها وجود دارد.
اما اینکه رزقش در بلدش باشد شاید اشاره به این نکته باشد که کسانی که زندگی شان در یک نقطه متمرکز است آنها می توانند منبع اقتصادی بهتری برای خود و جامعه باشند بر خلاف کسانی که دائما به اینجا و آنجا می روند.
پی نوشت:
[۱] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج۱، ص۲۰۴، حدیث ۲۵۷سلسله گزارش های کوتاه از سفرنامه حج آیت الله العظمی صافی (بخش سوم)
مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی سفرنامه ای به حج دارند که در شماره های گوناگون به انتشار آن خواهیم پرداخت.
ورود به جدّه
جده یکی از بنادر معروف و از شهرهای عربستان است و شهرت جهانی دارد. این شهر در هفتاد و سه چهار کیلومتری مکه معظمه واقع است و به صورت یکی از آبادترین شهرهای عربستان است که میتوان گفت تمام ساختمانهای آن قصور و کاخهای مدرن و مجهز به تمام وسائل عصری است.
این شهر که آبادی و عمران ظاهری آن روز افزون است از مراکز مهم تجارت و بازرگانی میباشد خیابانها و منازل آن انباشته از درخت و تماشائی و دیدنی است.
جمعیّت جده را در سفر قبل (۱۳۸۵ قمری) سیصد تا چهارصد و پنجاه هزار نفر تخمین میزدند و با این حساب میتوان گفت که فعلا تا نزدیک به میلیون قابل تخمین است.
سفارتخانهها همه در این شهر (و شاید هم ریاض) قرار دارند چون ورود ملل غیر مسلمان در مکه معظمه و حرم و مدینه طیبه ممنوع است، لذا مقرّ سفراء در شهر جده است، فقط سفرای مسلمان حق دارند به مکه معظمه و مدینه منوره مشرف شوند.
و اینکه گفتیم جده به صورت آبادترین شهرهای عربستان است برای این است که اینگونه آبادانی را که موجب افزایش تولید و بینیازی جامعه از خارج نشود و در خودکفائی و رسیدن به یک اقتصاد مستقل اثر نداشته باشد آبادانی نمیدانم بلکه عین خرابی و ویرانی میبینم اینگونه آبادی در شهرهای مدینه منوره و طائف و ریاض نیز هست. اما جز اینکه تجمل و تفنن و اسراف و تبذیر را در کشوری که فقیر و بینوا بسیار دارد رایج کرده است و جز اینکه به عنوان ساختمانهایی که ساخته میشود و لوازم آنها جیب مهندسهای بیگانه را پر میکند و کالاهای آنها به مصرف میرسد پیشرفت حقیقی در امور کشور حاصل نشده است، و این ظاهرسازیها و بنای قصور و کاخها برای ترقی و تعالی کشور اگر مضر نباشد (که هست) مفید نخواهد بود.
باری قریب ساعت چهارده به وقت تهران و سیزده و نیم به وقت جده وارد این شهر شدیم و پس از انجام مراسم گمرکی که در حد متعارف بود در انتظار هواپیما برای عزیمت به مدینه منوره ماندیم.
برادران ستاد حج ایرانی آمدند و اظهار محبت کردند و بر حسب خواهش آنها به ستاد حج رفتیم، برخورد آنان با مراجعه کنندگان، اسلامی و دلسوزانه بود و با روی گشاده و مهربانی به مردم جواب میدادند و از کمکهایی که لازم بود و میتوانستند دریغ نمیکردند.
شعبه هلال احمر ایران نیز همین جا بود، این واحد نیز با کمی امکانات که داشت انجام وظیفه مینمود و بیماران مراجعه کننده را درمان میکرد و وجود این واحد در آنجا برای بیماران غریب نعمتی بود. نماز ظهر و عصر را در جدّه بجا آوردیم و ضمناً به مسائل شرعی که بعضی داشتند جواب داده شد.
مسائل شرعی
از جمله این مسائل حکم خروج از مکه معظمه بعد از عمره تمتع بود که اعضای گروهها از لحاظ آنکه موقع رفتن به مکه معظمه، و برگشت به جده نیاز داشتند این سؤال را مینمایند که بر حسب بعض فتاوی خروج از مکه پس از عمره تمتع قبل از محرم شدن به احرام حج تمتع جایز نیست و در صورتی که ناچار شود باید محرم به احرام حج شود و به جده و هر مکان دیگر که میخواهد برود و پس از مراجعت برای اتمام حج به عرفات برود، و چنانچه بدون آنکه محرم به احرام حج شود بیرون رود معصیت کرده و اگر در همان ماهی که عمره را بجا آورده مراجعت کند همان عمره کافی است و جایز نیست دوباره محرم شود و اگر پس از گذشتن سی روز از عمره اولی مراجعت کند باید در میقات محرم شود به احرام عمره تمتع، و چنانچه قبل از گذشتن سی روز مراجعت کند ولی در غیر ماهی که عمره اولی را به جا آورده مراجعت کرده باشد احتیاطاً محرم به احرام عمره تمتع شود.
فرودگاه جده و آسایشگاه حاجیان
مطار جده یعنی محل پرواز و به اصطلاح ایرانیان فرودگاه از نظر ظاهر بسیار وسیع و مجلل است و ظرفیت دارد که صدها هزار نفر در آن وارد شوند.
در این مطار بناها و مراکزی در فاصلههای مناسبی ساخته شده که در اختیار هیأتهای حج هر کشور و مؤسسات درمانی و راهنمائی آنها قرار دارد.
و در ایام حج هر ساعتی هواپیماهای متعدد گروههایی از حاجیان را در این مطار (فرودگاه) پیاده میکنند علاوه بر حاجیانی که از طریق زمینی و دریا میآیند.
پرواز از جدّه به سوی مدینه
قریب ۹ ساعت در جده منتظر هواپیما برای حرکت به مدینه منوره شدیم تا سرانجام حدود بیست دقیقه به ساعت ۲۴ شب یکشنبه، جده را برای تشرف به مدینه منوره ترک کردیم در بین راه جده تا مدینه منوره حال شوق و شور و اشتیاقی که برای عاشقان روضه مقدسه نبویه «علی من حل فیها صلوات الله و تحیته» حاصل میشود غیر قابل توصیف است.
دقایق و ثانیهها را با بیصبری عجیب و انتظار شدید میگذرانند و دقیقه شماری مینمایند، و هر چه به رأس موعدی که قبلاً از سوی کارکنان هواپیما اعلام شده نزدیکتر میشوند شور و شوقشان افزونتر میگردد.
وعده وصل چون شود نزدیک * آتش عشق تیزتر گردد
حالات این بار یافتگان به روضة مقدسه مختلف است: بعضی از فرط خوشحالی گریه میکنند، بعضی با شعر و نظم و نثر رسول خدا صلیالله علیه وآله وسلم را مخاطب ساخته و به حسب حال و معرفت خود با آن حضرت گفتگو میکنند، و خود را در حضور مییابند، برخی به یاد خویشاوندان و نزدیکان و دوستانشان که آرزومند درک این سعادت بزرگند گریه مینمایند، بعضی هم چیزی نمیگویند و خاموشی اختیار میکنند، گوئی حرف و سخنی را که در خور این فوز عظیم، و مناسب عظمت مقام حضرت خاتم الانبیاء صلیالله علیه وآله وسلم باشد پیدا نمیکنند، و خود را حقیرتر از آن میبینند که در چنین مقامی ارفع و اقدس پا بر بساط حضور گذارند و خود را عرضه بدارند.
بعضی مبهوت و متحیرند، و گوئی باور نمیکنند که به چنین سعادتی نایل شوند که چند دقیقه دیگر به مدینه شهر وحی، شهر قرآن، شهر اسلام، شهر رحمة للعالمین و شهر علی، زهرا، حسن و حسین علیهمالسلام وارد خواهند شد.
خلاصه در بین اینگونه احساسات، ناگهان شهر مدینه منوره و قبةالخضراء همچون خورشید عالمتاب و برتر از آن چهرهنمائی میکند، و فریاد و غریو صلوات از مسافرین هواپیما به آسمان بلند میشود.«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد».